نقش معلم در تشويق دانش آموزان
بسم الله الرحمن الرحیم
نقش معلم در تشويق دانش آموزان
مقدمه
نقش مدرسه در زندگي كودك غيرقابل انكار است، با توجه به دنياي پيچيده و كنوني ،كودكان
نيازمند مهارتهاي فردي مختلف هستند كه هيچ پدر و مادري نمي تواند تمام مهارتها را به آنها
تعليم دهد. مدرسه يكي از مهمترين عوامل اجتماعي نمودن فرد است و مي تواند آنچه والدين
ناتمام مي گذارند كامل كند و اين مهم را از طريق آموختن مهارتهاي فرهنگي و علمي - وسعت
دادن اطلاعات - تمرين دادن در داد و ستدهاي اجتماعي با همسالان و بزرگسالان و... انجام
مي دهد تا براي پختگي بيشتر و مقابله مؤثرتر با مشكلات آينده خويش ، آماده شود. شخصيت
اصلي كودك، در محيط مشترك دبستان و منزل شكل مي گيرد بنابراين والدين و معلمين با ايجاد
رابطه اي دو طرفه و رسيدن به شناخت كافي از كودك در مسير تربيتي آنان قدم بر مي دارند
كودك و معلم
از ميان عوامل متعددي كه در سازگاري و پيشرفت كودك در مدرسه مؤثرند، روابط معلم - شاگرد،
مهمترين آنها مي باشد، نوع رفتار معلم مي تواند سبب سازگاري مناسب كودك گرديده يا تعادل
رواني او را بر هم زند و ايجاد تضاد و ناراحتي در او بنما يد. يك معلم خوب مي تواند توانائيهاي
شاگردش را توسعه دهد
اهميت تشويق
تشويق جلوه اي از تحسين و تقدير و نوعي تأييد براي فرداست، در سايه آن شوقي در آدمي پديد
مي آيد كه به رفتاري معين اقدام كرده و آن را مكرر مي سازد. به طور كلي در تعريف تشويق مي
توان گفت:تشويق عامل وادار كننده است كه به انسان نيرو و انرژي مي دهد، شخصي كه تشويق
مي شوداز كار و زحمت خود احساس رضايت و خشنودي مي كند و اين رضايت خاطر است كه
جلوي خستگي و بي ميلي او را مي گيرد. تشويق و تحسين مايه تقويت روح است وحس اعتماد
در فرد به وجود آورده و استعدادهاي فرد رشد كرده و توان دروني اش به فعليت درمي آيد.
حاصل تشويق ممكن است فايده اي براي آدمي نداشته باشد، ولي همين خودپسندي فرد را امتناع
مي كند و به او اطمينان مي دهد كه عملش عاقلانه و مورد تأييد بوده است در نتيجه موجب
دلگرمي و نشاط او مي شود.
عدم تشويق و محبوبيت :
دانش آموزاني كه از سوي معلمين، والدين و گروه همسالان تشويق مي گردند، محبوبيت زياد در
مدرسه دارند از نظر تحصيلي نيز در سطح بهتري قرار دارند. در برخي از خانواده ها كه طفل از
نظر پيشرفت تحصيلي تشويق نمي شود، علاقمندي چشمگيري براي موفقيت درسي ظاهر
نمي سازد.
عوامل موثر بر نشاط دانش آموزان
يكي از عوامل مؤثر در نشاط دانش آموزان وضعيت فيزيكي كلاس مي باشد. فضاي فيزيكي شامل
رنگ، نور، چينش نيمكت ها، تهويه و تعداد دانش آموزان است.
الف، رنگ: مطالعات و تحقيقات دانشمندان نشان مي دهد رنگ ها همان گونه كه بر
روح و روان آدمي تأثيرات گوناگوني به جاي مي گذارند ، جسم او را نيز تحت تأثير قرار
مي دهند. محققان بر اين باورند كه هر يك از رنگ ها فوايد خاص درماني محسوسي
براي بدن انسان دارند و در اين باره گزارش هاي متعددي مبني بر استفاده هاي موفقيت آميز
از رنگ دردرمان بسياري از بيماري هاي فيزيكي دريافت كرده اند. برخي از دانشمندان حتي
معتقدند تمايل ناخودآگاه ما به يك يا چند رنگ خاص مي تواند نشانه اي از نيازهاي بدن ما در
جهت ترميم خود باشد. اطلاع از خواص درماني مختلفي كه به هر يك از رنگ ها نسبت داده
شده است مي تواند كمك شاياني به انتخاب صحيح آنها هنگام تهيه لوازم و طراحي
دكوراسيون فضاهاي مختلف مدرسه باشد . به عنوان مثال رنگ نارنجي رنگ گرم و صميمي
است. نارنجي پرتوهاي شادي آفريني از خود ساطع مي كند كه موجب رفع خستگي است. يا رنگ
سبز كه انرژي زا و آرامش بخش است به طوري كه اضطراب را از انسان دور مي كند
و موجب رفع تنش و گرفتگي هاي عضلاني مي شود. به خصوص اين كه سبز رنگي ايده آل
براي فضاهايي است كه در آنها تمركز و آرامش مورد نياز است.
ب) چينش نيمكت ها:
براي ارتباط و تعامل بيشتر دانش آموزان با يكديگر و همچنين ارتباط مؤثر و چهره به
چهره معلم با دانش آموزان مي بايست نيمكت ها طوري چينش شوند كه اين مهم محقق
گردد. علماي تعليم و تربيت بهترين روش چينش صندلي ها را به صورت دايره اي يا
«U» شكل پيشنهاد مي كنند، خصوصاً در درس هايي كه نياز به بحث و بررسي،
فعاليت هاي گروهي براي حل يك مسئله و يا انجام آزمايش و يك پروژه مي باشد. در
اين صورت تعامل و ارتباط به شكل صحيح انجام پذير خواهد بود . اين امر باعث
مي گردد تمامي دانش آموزان درگير آن فعاليت شوند و حالت انفعالي و خستگي در
آن ها به وجود نيايد.
ج) تهويه و تعداد دانش آموزان:
تهويه هوا باعث مي شود به صورت مستمر هواي تازه و پر اكسيژن در كلاس در
جريان باشد و تنفس راحت تر انجام گردد، در نتيجه نشاط و سرزندگي به وجود مي آيد
و حالت سستي و كسالت از دانش آموزان دور مي شود، ضمن آن كه تعداد دانش
آموزان بايد به خصوص نسبت به مساحت و فضاي موجود متناسب باشد
نقش معلم درتشويق
معلم واقعى كسى است كه مى تواند راهى به سوى دل ها بگشايد و علم را با ايمان و عقل را با دل
پيوند زند، از اين رو راز موفقيت معلمان را نخست بايد در جذب دانش آموزان دانست يعنى اين كه
معلم بتواند اعتقاد و علاقه درونى آنها را به وجود آورد و رابطه روحى و معنوى با آنها برقرار كند
تا آنجا كه حتى نگاه ها و اشاره ها و حالت هاى معلم نيز در آنها تأثير عميقى بگذارد و در تربيت
شخصيت آنان منشأ اثر شود.
عوامل جذب دانش آموزان هم عبارتند از: مقبوليت، محبوبيت و موفقيت. راه گشايش كلاس را بايد
درمقبوليت معلم دانست . اگر شاگرد معلم را پذيرفت امكان تعليم و تربيت خواهد بود. علاوه بر
مقبوليت، شخصيت معلم بايد دوست داشتنى و دلنشين باشد و از نظر دانش آموزان محبوب. علاوه
بر اين دو شرط بايد معلم با قوانين حاكم بر روح فراگيران خود آشنا باشد تا توانايى همدلى و
همزبانى با آنها را پيدا كند و نيز با تكنيك هاى آموزشى وتربيتى آشنا باشد و بتواند با استفاده از
روش هاى صحيح آنان را به مقصد مورد نظر راهنمايى كند.يكى ازاهداف كارمعلم بايد برقرار كردن
رابطه مطلوب ودوستانه وحمايت كننده با دانش آموزان باشد. برخلاف برخى ازمعلمان كه مى گويند
نبايد در روزهاى اول به روى بچه ها خنديد زيراعقيده دارند كه احترام بايد از روى ترس باشد اما
نظريه پردازان مى گويند در روزهاى اول به دانش آموزان نشان دهيد كه به آنها علاقه داريد و آنها
مى توانند به شما اعتماد كنند . البته معلمان فكورآموزش را با شناخت دانش آموز آغاز مى كنند؛
انعطاف پذيرند و قادرند نقاط قوت و ضعف فراگيران را خود تشخيص دهند.
تشويق ابزار معجزه آسا
يكى از تمايلات درونى انسان اين است كه ميل دارد ديگران در قبال كارهاى نيك او را تأييد كنند و
مورد تشويق قرار دهند، كسى نيست كه نيازمند تحسين و تأييد ديگران نباشد. البته با وجود داشتن
منشأ روانى اين ميل، انسان مى تواند با قدرت دادن به خود و استوار نمودن شخصيت خويش، خود
را از تشويق بى نياز كند. در همين باره روان شناسان ثابت كردند كه چند دانش آموز در شرايط
يكسان وقتى موفق ترند كه مورد تشويق قرار گيرند.
البته بايد سعى شود فراگير به تشويق عادت نكند و تشويق انگيزه كار نيك نباشد بلكه پاداش كار
نيك باشد، چرا كه در اين صورت با ازبين رفتن انگيزه، كار نيك هم تعطيل مى شود. تشويق نبايد
هدف باشد بلكه وسيله اى براى رسيدن به هدف باشد. تشويق بايد به موقع انجام شود زيرا تأخير
در آن اثرات نامطلوب دارد . علت تشويق نيز بايد مشخص شود ، تشويق از همه كودكان هم به
نحوى انجام شود، اما زياده روى نباشد كه به فرموده حضرت على (ع): در مدح و ستايش كسى
مبالغه و زياده روى مكن. البته تشويق در اشكال مستقيم و غيرمستقيم وجود دارد كه روان شناسان
بر تشويق غيرمستقيم تأكيد دارند. تشويق مادى و معنوى نيز سفارش شده است. تشويق به شكل
هاى مختلف مى تواند اعمال شود به طور مثال مى تواند گاهى به شكل در اختيار گذاردن وسايل
مورد علاقه فراگير، گاهى يك نگاه محبت آميز و حاكى از سپاس، گاهى بردن به يك اردو، گردش
دسته جمعى، گاهى دلجويى، آفرين گفتن، گاهى در آغوش كشيدن يا خريد يك وسيله علمى و
تفريحى باشد، اما در همه حال بايد سعى شود كه جنبه روانى آن فراموش نشود به اين معنى كه
خود شخص، مشوق خود به خوبى ها باشد نه ديگرى. اصولاً به علت اين كه فطرت انسان ميل به
كمال دارد آن دسته تشويق ها و پاداش هايى كه جنبه روحانى و معنوى آن قوى تر است براى
انسان شادى بخش تر استشاط او مي شود.
يکي از شيوه هاي تربيتي، استفاده از تشويق و تنبيه است. تشويق وسيله اي براي ايجاد انگيزه
و شوق ورغبت براي انجام کارهاي نيک وانجام عادت هاي پسنديده وتنبيه عاملي براي جلوگيري
از کارهاي زشت و ترک عادت هاي نکوهيده است.
انواع تشويق: تشويق به صورت هاي گوناگون ممکن است صورت بگيرد. گاهي با تشکر کردن
از کودک و اظهار رضايت نمودن از کارهاي او و احيانا با نگاه و عمل محبت آميز او را نوازش
کردن، گاهي نزد ديگران از او تعريف کردن و عمل او را مورد تائيد و ستايش قراردادن، بالاخره
گاهي پاداش ، هديه يا جايزه اي براي کار او در نظر گرفتن يا وعده دادن. در هر سن و جنسيتي
تشويق بايد متناسب با علائق و رغبت ها باشد به طور مثال تشويق يک دانش آموز اول دبستان با
يک دانش آموز چهارده و پانزده ساله و نيز از نظر دختر يا پسر بودن متفاوت مي باشد.
در تشويق بايد نکاتي را رعايت کرد؛
1- در استفاده از تشويق نبايد زياده روي کرد زيرا آن را بي ارزش نموده و توقع دانش آموز را
بالامي برد.
2- تشويق نبايد پيوسته و دائمي باشد بلکه بايد گاه گاه باشد تا شخصيت دانش آموز شکل بگيرد.
3- تشويق نبايد حالت رشوه به خود بگيرد. مثلانبايد پياپي به کودک براي انجام کار خوب وعده
خريدن چيزي يا پرداخت پولي را وعده داد زيرا اثرات تربيتي خوبي ندارد.
4- در تشويق و دادن پاداش نبايد بين دانش آموزان تبعيض قائل شد که اين کار نه تنها اثر تشويق
را از بين مي برد بلکه اثرات زيانباري نيز بر جاي مي گذارد.
تشويق مقدم بر تنبيه است:
ابتدا بايد به اين نکته اساسي توجه کرد که در تربيت بايد تاکيد بر استفاده از تشويق و ترغيب باشد
نه تنبيه و تهديد. تنبيه گرچه به عنوان يک عامل بازدارنده ممکن است دانش آموز را از ارتکاب
کارهاي زشت بازدارد ولي معمولا انگيزه هاي دروني راتغيير نمي دهد وبه اصلاح درون وتغيير در
رفتار نمي انجامد.در روايات اسلامي آمده است که دل ها را از ناحيه ميل و رغبت آنها به دست
آوريد؛ قلب اگر مورد اکراه قرار گيرد کورمي شود. بنابراين در تربيت فرزند تا آنجا که ممکن است
بايد از روش تشويق و گرامي داشتن شخصيت او استفاده کرد نه به روش تنبيه. خشونت و تنبيه
آخرين وسيله است که بايدازآن استفاده کرد. تحقيقات نشان مي دهد کساني که به جهت جنبه هاي
مثبت دررفتارتشويق مي شوند نسبت به دانش آموزاني که به دليل جنبه هاي منفي تنبيه مي شوند،
به موفقيت بيشتري دست مي يابند.
تنبيهات خفيف
تنبيه چون با ايجاد هراس همراه است موجب مى شود تا فرد تنبيه شده كنترل خود را ضعيف
بشمارد كه مشخص شده است دانش آموزانى كه شديداً مورد تنبيه قرار مى گيرند دو عكس العمل
نشان مى دهند اول آن كه مى آموزند كه ديگر انسان ها را مى توان از طريق تهديد كنترل كرد و
دوم آن كه رفتارهاى پرخاشگرانه تقويت مى شود. براى جلوگيرى از اثرات زيانبار تنبيه، معلمان
بايد از تنبيهات خفيف استفاده كنند. در واقع تنبيه بيشتر از آنچه واقعى باشد بايد نمادى باشد .
يكى از راه هاى خفيف تنبيه استفاده از روش محروم كردن است . مثلاً دانش آموزى كه با
مدادش نفر جلويى را اذيت مى كند بايد مدادش را گرفت و آخر ساعت برگرداند و يا از او خواست
كه به آخر كلاس برود و آخر ساعت برگردد .
تنبيه عبارت است از روش يا شيوه اي که از طريق آن اقدام به کاهش رفتار مي شود،البته در تنبيه
هدف کاهش رفتار نامطلوب است . تنبيه به صورت هاي گوناگون ممکن است انجام گيرد، يک نگاه
ناراضي واحيانا خشم آلود، بي اعتنايي ، قهر، توبيخ وسرزنش پنهاني، سرزنش علني در حضور
ديگران،امتياز منفي دادن و سرانجام تنبيه بدني. همه اينها يک هدف را دنبال مي کنند و اينکه
دانش آموز از ترس گرفتار شدن به يکي از عواقب از انجام کاري ناپسند خودداري کند. به منظور
موثرترواقع شدن تنبيه، رعايت چند نکته ضروري است؛تجربه نشان داده اغلب تنبيه ها با هدفى
فراتر از خجالت دادن كودك در نظر گرفته مى شود . درست است امروزه اشكال تنبيهى قديمى
كمتر رايج است،اما تنبيهات امروزى به نحوى براى آزردن دانش آموزان صورت مى گيرد كه اغلب
اثرات نامطلوب دارد. برخىاز معلمان ازوالدين مى خواهند كه كودك راتنبيه كنند كه اين خود رابطه
معلم ودانش آموزرا دچاراغتشاش مى كند،بهتراست كارى كرد كه والدين غيرمستقيم درامر آموزش
درگير شوند .رابطه تنبيه کننده وتنبيه شونده بايد يک رابطه عاطفي منطقي باشد، هنگامي که تنبيه
شونده مورد توجه وپذيرش تنبيه کننده باشد، عامل تنبيه اثر بيشتري در کاهش رفتارنامطلوب دارد.
دليل اين امر اين است که براي تنبيه شونده ، تنبيه نشانه حذف محبت و توجه تنبيه کننده تلقي
مي شود.
هنگامي که دانش آموز تنبيه مي شود لازم است دليل تنبيه شدن او توضيح داده شود.
با اين عمل شاگرد نسبت به رفتار نامطلوب خود آگاهي ذهني پيدا مي کند و اين آگاهي موجب
کنترل بيشتر رفتار نامطلوب مي شود.در تنبيه نبايد زياده روي کرد زيرا قدرت نفوذ آن کاهش مي
يابد و حتي در حديثي از پيامبر(ص) آمده است؛ معلم و آموزگار باشيد؛ در تعليم خود سخت گير
نباشيد زيرا معلم و آموزگار از انسان سخت گير بهتر و با ارزش تر است. حتي الامکان نبايد از
تنبيه استفاده کرد. هرچند در برخي موارد معلم ناگزير مي گردد براي نهي از تخلف اخلاقي و
درسي با خشونت و شدت لحن رفتار کند و نبايد با ديدن يک اشتباه تمام شخصيت دانش آموز را
زير سوال برد. نبايد براي کندن خارهاي شخصيت گل هاي زيبا را پرپر و لگدمال کرد.
چند توصيه براي كاهش مشكلات آموزشي دانش آموزان :
دادن مسئوليت به دانش آموز
كوتاه كردن تكاليف
دادن حق به دانش آموز
آموزش انفرادي
ساده سازي سطح كتب
تدريس خصوصي توسط همسالان
گام به گام كردن انجام تكاليف
تاثير شكل و ظاهر معلم در آموزش
يكي از عوامل بسيار مهم كه هائز اهميت است صورت ظاهري معلم از نظر قيافه و لباس است .طبيعي است شكل وقيافه يك امر خدا دادي است و از حيطه ي انسان ها خارج است اما اثر هر شكل و قيافه اي را كه داشته باشيم احتمالا از ديد دانش آموزان پنهان نمي ماند وتاثير خود را در آموزش خواهد گذاشت. معلم مي تواند با تمرين وآگاهي آن را كنترل كند .دانش آموزان به قد وقواره معلم نگاه مي كنند اما معلماني كه كنترل خوبي در كلاس دارند آن احترام اوليه را به دست مي آورند . طرز لباس پوشيدن در معلمان احساس اقتدار وتوانايي به وجود مي آورد خيلي از معلمان در لباس رسمي مي توانند در دانش آموزان اعمال نفوذ كنند تا لباس ساده و غير رسمي .احساس ما در مورد خودمان در ميزان نفوذي كه مي توانيم در ديگران داشته باشيم بسيار موثر است نظر ديگران نسبت به ما و لباس ما اثر مثبتي در توانايي واقتدار ما دارد سپس مي توان گفت نوع لباس بناي يك تصور در مورد ميزان نفوذ صاحب آن را تقويت مي كند . عادت شخصي تميز بودن يك معلم نيز ارتباط تنگاتنگي با طرز لباس پوشيدن او دارد همان طور كه يك سخنران خوش ظاهر احترام بيشتري را در بين شنوندگان جلب مي كند يك معلم خوشرو وآراسته نيز شا نس بيشتري در بدست آوردن انضباط كلاس درس و يك تدريس اثر بخش دارد تا يك معلم ژوليده و نا مرتب هر كس براي آراستگي خود الگو هاي خاصي دارد كه نبايد محكوم شود معلم بايد علاوه بر اعتماد به نفس اثر گذاري اوليه و حفظ صورت ظاهري به يك عامل ديگر نيز توجه كند وآن عبارت است از توجه به طرز لباس پوشيدن و آرايش ظاهري است.
مطالب مشابه :
آيين نامه انضباطي دانش آموزان
اصلاح موي سر متناسب با شئون دانش آموزي و اهداء تقدير نامه علوم غریبه.انواع
آيين نامه انضباطي دانش آموزان
اصلاح موي سر متناسب با شئون دانش آموزي و اهداء تقدير نامه علوم غریبه.انواع
زندگی نامه خواجه نصیرالدین طوسی 2
مقالات و تحقيقات دانش آموزي نامهنگاري بر اين تقدير معلول اول
آيين توديع و معارفه مدير سازمان دانش آموزي استان بوشهر برگزار شد
با سلام ، ورود شمارا به وبلاگ ضمن خدمت فرهنگیان بوشهر خوش آمد ميگويم ، براي مشاهده کامل
زندگی نامه خواجه نصیرالدین طوسی 2
مقالات و تحقيقات دانش آموزي نامهنگاري بر اين تقدير معلول اول
آيين توديع و معارفه مدير سازمان دانش آموزي استان بوشهر برگزار شد
با سلام ، ورود شمارا به وبلاگ ضمن خدمت فرهنگیان بوشهر خوش آمد ميگويم ، براي مشاهده کامل
گزارش سالانه
آشنائی با مراحل و انواع پژوهش و تقدير از كليه ي دانش آموزان اعطاي تقدير نامه
گزارش سالانه
آشنائی با مراحل و انواع پژوهش و تقدير از كليه ي دانش آموزان اعطاي تقدير نامه
فرم ثبت صورتجلسات شورای دانش آموزی
تقدير نامه دانش آموزان انـــــــواع فرم ثبت صورتجلسات شوراي دانش آموزي
فرم ثبت صورتجلسات شورای دانش آموزی
تقدير نامه دانش آموزان انـــــــواع فرم ثبت صورتجلسات شوراي دانش آموزي
برچسب :
انواع تقدير نامه دانش آموزي