مرثیه

مرثیه

 

شعری را گویند که در سوک خویشاوندان ، یاران ، پادشاهان، وزیران ، برگان قوم،عالمان دین و ذکر مصیبت ائمه معصومین ، به ویژه امام حسین (ع) و یاران او، سروده شده باشد. در گذشته می پردازد، شان و مقام او را تجلیل می کند و از دست رفتنش را ضایغعه ای عظیم جلوه می دهد و در بی وفایی دنیا و مساله مرگ و زندگی سخن می گوید و بازماندگان را به صبر و شکیبایی فرا می خواند . مرثیه بر حسب نوع رابطه شاعر و شخص در گذشته ، ممکن است پرتکلف ، خشک و بی روح یا پر احساس ، جانسوز و جذاب باشد . نخستین مرثیه هایی که در ادب پارسی به جای مانده ، اشعاری است که رودکی سمر قندی در رثای دو شاعر هم عصر خویش ،ابوالحسن مرادی و شهید بلخی ، سروده است، سپس ابوالعباس فضل بن عباس ربنجنی بخارایی در 331 ق در سوک نصربن احمد سامانی و شاد باش جانشین وی ، مرثیه ای سروده و ابومنصور عماره مروزی ، شاعر اواخر عهد سامانیان ، در سوک ابو ابراهیم اسماعیل بن نوح ، معروف به منتصر مرثیه ای گفته است. فردوسی نیز در شاهنامه ، افزون بر شعری که در رثای فرزند از دست شده خویش سروده ، در سوک قهرمانان شاهنامه نیز مرثیه هایی دارد. شاعران در مرثیه سرایی غالبا ترجیعات را بر می گزینند و پس از آن ، از قصیده بهره می جویند ، اما خود را بدین دو قالب شعری محدود نمی کنند . گاهی که شاعر شاعر به مناسبتی ، تنها یک قالب را برای بیان مقصود برگزیده ، مرثیه نیز در همان قالب می سراید، مانند مرثیه های شاهنامه، که در مثنوی بحر متقارب ، قالب ویژه شاهنامه سروده شده است و مرثیه های حافظ که بیشتر در قالب غزل آمده است. خاقانی شروانی مرثیه هایی را که در سوک عموی خویش گفته ، در قالب قطعه آورده و گاهی قالب های دیگری چون رباعی نیز مورد استفاده قرار گرفته است. مرثیه رابر حسب مناسبات سراینده با شخص در گذشته به مرثیه رسمی و شخصی و مذهبی تقسیم می کنند. مرثیه رسمی در سوک ارباب قدرت، یعنی پادشاهان ، وزیران و بزرگان کشور یا وابستگان آنها، سروده می شود. این گونه مرثیه ها را معمولا شاعران درباری می گویند. آنان گاهی به علت تاثر از درگذشت ممدوح خویش که ازو ی صله دریافت می کرده و مورد توجه و عنایت وی بوده اند ، به سرودن مرثیه برانگیخته می شوند ، اما غالبا بر حسب وظیفه یا بنا به دستور پادشاه یا بزرگان کشورا ین کشورا ین کار را می کنند. مرثیۀ رسمی چون بنا بر وظیفه سروده می شود پرتکلف و خشک و بی روح است. از مرثیه های رسمی می توان مرثیۀً عمعق بخارایی را که به دستور سلطان سنجر و در مرگ دخت راو ، مه ملک خاتون سروده ، نام برد. مرثیهً فرخی سیستانی در سوگ سلطان محمود غزنوی ، مرثیۀ امیر معزی در سوگ سلطان ملکشاه سلجوقی و مرثیۀ انوری در سوگ یکی از بزرگان عصر او ، در زمرۀ مرثیه ای گیرا دارد که از غلوها و لفاظی های متداول شاعران برکنار و مشتمل بر سخنان حکمت و پند و اندرز و به شیوۀ خاص سعدی در نهایت سادگی و روشنی است.گاه شاعرسعدی نیزدرسوگ سعد بن ابوبکر سلغری مرثیه ای گیرا دار که ازغلوها و لفاظی های متداول شاعران برکنارو مشتمل برسخنان حکمت و پند واندرز و به شیوۀ خاص سعدی درنهایت سادگی و وشنی است. گاه شاعربدان مناسبت که درگذشت پادشاه یا وزیری به جانشینی فرزند او پیوسته می گردد ، مرثیه و تهنیت را درمی آمیزد و درشعرخویش برمصیت ازدست رفتن شخص درگذشته افسوس می خورد و اندوهگینی می کند و جلوس و جانشینی شاه یا وزیرکنونی را شاد باش می گوید. درمیان شاعران قدیم شعرابو العباس فضل بن عباس بخارایی که درسوگ نصربن احمد سامانی و شاد باش به تخت بر آمدن فرزندش ، نوح بن احمد سروده ، از این دست است. فرخی نیزدرقصیده ای با همان وزن و قافیه ، درتعزیت مرگ سلطان محمود غزنوی و تهنیت بر آمدن فرزندش محمد ، به تخت پادشاهی سروده و امیرمعنوی درمرثیت فخر الملک و تهنیت منصوب شدن فرزندش قوام الملک به وزارت ، قصیده ای دارد. ازشاعران متأ خرفتحعلی خان صبا دررثای آقا محمد خان قاجار و شاد باش فتحعلی شاه ، شعری سروده است. نوع دیگر مرثیه ، مرثیۀ شخصی است که به مناسبت ازدست رفتن یکی ازخویشان شاعر، چون فرزند، برادر، پدر، مادر، خواهرو نزدیکان دیگر یا معشوق یا دوست او سروده می شود. این گونه مرثیه ، به علت پیوند عاطفی شاعربا درگذشته ، معمولأ ازسراخلاص گفته می شود و تراوش دلی سوخته و طبعی اندوهگین است ، ازاین رو، پرمایه و گیرا و جانسوزو پرسوزو گدازاست. مرثیۀ فردوسی درمرگ  فرزند سی و هفت ساله اش که درشصت و پنج سالگی پدرازجهان می رود ، نمو نه ای برجسته ازاین گونه مرثیه ها ست و از این قبیل است مرثیۀ مسعود سعد سلمان درسوگ فرزندش ، صالح ، مرثیۀ بسیارمشهور خاقانی درسوگ فرزندش و مرثیۀ وی درسوگ عمویش و مرثیه های کمال الدین اسماعیل ، سعدی حافظ و جامی ، که در سوگ فرزندان خویش سروده اند . نوع دیگر مرثیۀ شخصی ، مرثیه ای است که شاعر درسوگ معشوق یا دوست نزدیک و مورد علاقۀ خود می سراید . شماراین گونه مرثیه ها درادب فارسی کم است و مشهور ترین آنها ، مرثیه های کوتاه رودکی درسوگ دوستان شاعر خویش ، ابوالحسن مرادی و شهید بلخی ، است. ازنظامی گنجوی نیزمرثیه ای یک بیتی درسوگ خاقانی برجای مانده است. مسعود سعد سلماس درسوگ سید حسن غزنوی مرثیه ای جانسوز دارد. ازشاعران معاصر ، ملک الشعرای بهار درسوگ ایرج میرزا و جمیل صدقی الزاهاوی ، شاعر عراقی و احمد شاملو ، مهدی اخوان ثالث و سهراب سپهری درسوگ فروغ فرخ زاد مرثیه سرایی کرده اند. ازجمله مرثیه های شخصی ، مرثیه ای است که شاعردرسوگ قهرمانان داستان خویش می سراید. گاهی شاعر با قهرمان خویش یگانه می شود و فاصله اش با او ازمیان می رود و سرنوشت اغو را سرنوشت خویش می پندارد و ازدست رفتن قهرمان باعث غم و اندوه و افسوس او منی شود و درسوگ او به ماتم می نشیند و مرثیه می گوید. مرثیه ها ی فردوسیدرسوگ سهراب ، سیاوش ، اسفند یار و رستم ، ازاین دست است. نوعی دیگکر ازمرثیۀ شخصی ، شعری است که شاعردر آن ، درموضوع مرگ و حیات ، نزدیک بودن مردن خویش و بی ره توشه بودن و تبانه کردن عمرو جوانی و به امید و شوق وصلبه معشوق حقیقی ، سخن گفته است که نمونۀ برجستۀ آن ، شعر پروین اعتصامی است که برای نقربرسنگ گورخویش سروده و ایرج میرزا نیزدراین مورد ، شعری زیبا گفته است ( شعرسنگ گورو شعرمرگ ) مرثیۀ نوع سوم ، مرثیۀ مذهبی است که شاعران درسوگ رهبران مذهبی، عالمان دین یا مصیبت امامان ، به ویژه سیدالشهداء (ع) و یاران او ، می سرایند . این نوع مرثیه قدمت چندانی ندارد و تقریباً با رسمیت یافتن مذهب شیعه درایران همزمان است . نخستین کسی که درذکر مصیبت شهیدان کربلا کتاب نوشت ، ملا حسین واعظ کاشفی (906/910ق ) بود که کتاب روضة الشهداء را پرداخت. همچنین ازشاعران سدۀ نهم هجری کسانی چون کمالغیاث الدین شیرازی، بابا سودایی ابوردی ، تاج الدین حسن تونی سبزواری ، ابن حسام قهستانی ، خواجه اوحد سبزواری ، لطف الله نیشابوری و کاتبی ترشیزی رامی توان نام بد که به واقعۀ کربلا پرداخته اند و درمناقب ائمه شعرسروده اند . اما پرآوازه ترین شاعر مرثیه سرا ، محتشم کاشانی است که درروزگارتهماسب یکم صفوی ( 984-930 ق ) ، ترکیببند معروف خود را دردوازده بند ، دررثای امام حسین (ع) و یاران او سرود و با این که درانواع دیگر شعر شاعری میانمایه بود ، دراین راه به چنان موفقیتی دست یافت که مرثیۀ وی درشماراشعارمعروف فارسی قرارگرفت و پس ازاو ، بسیاری ازشاعران سبک و سیاق وی را تقلید کردند، اما کمتربه پایۀ او رسیدند. دردوره های متأخرتر ، شاعرانی دررثای سید الشهداء (ع) و یاران او طبع آزموده اند که ازآن جمله ، حاج سلیمان صباحی بیدگلی کاشانی، شاعر اوایل سدۀ سیزدهم هجری است که ترکیب بندی دراقتفای محتشم سروده است . میرزا محمد شفیع ، ملقب به میرزا کوچک و وصال شیرازی ، نیزترکیببندی شیوا دررثای امام حسن (ع) دارد. سروش اصفهانی گذشته ازشصت بندی که به تقلید ازدوازده بند محتشم سروده ، مجموعه ای ازاشعارمذهبی دارد که آنها را دردفتری به نام شمس المناقب (1300ق ) گرد آورده است و میرزا محمود خان ملک الشعرا نیزترکیب بندی بسیارفصیح و جانسوز ، مشتمل بر چهارده بند ؛ دررثای حضرت سید الشهداء سروده که درزیبایی و هنرسخنوری با مرثیۀ محتشم پهلو می زند. شاعران بسیاردیگری ، چون میرزانورالله عمان سامانی ، میرزا محمد تقی نیر، ملک الشعرای بهار، امیری فیروز کوهی ، محمد حسین شهریار، حسین پژمان بختیاری ، اقبال لاهوری ، جلال الدین همهیی ، علی انسانمی و مشفق کاشانی ، درسوگ امام سوم (ع) مرثیه سروده اند. مرثیه ای که درسوگ بزرگان و عالمان دین سروده می شود نیزبه اعتبارآن که مرجعیت و حرمت آنان ازدین سرچشمه گرفته ، مرثیۀ سعدی درمرگ معتصم، آخرین خلیفۀ عباسی ، است که به فرمان هولاگوخان مغول کشته شد.(656ق). مرثیه های مذهبی چون ازژرفای اعتقادات و احساسات شاعربرمی خیزد، اغلب پرسوز، جذاب و گیرا است و نشان دهندۀ شورعاطفی و غلیان احساسات سرایندۀ آن ها است.

 


مطالب مشابه :


مرثیه خوان

در سوگ پدر: صد بار خدا مرثیه خوان کرد مرا در بوته ی صبر امتحان کرد سوگ پدر سوگ مادر




مرثیه یک بردار شیعه در سوگ یک برادر سنی

مرثیه یک بردار شیعه در سوگ یک مرثیه یک بردار شیعه در به بهای نذر مادر زینبی




از سوگ سیاوش تا مرثیه ی حسین 2

از سوگ سیاوش تا مرثیه ی حسین 2. نام و نشان مادر سیاوش در هیچ یک از منابع حماسی_اساطیری




از سوگ سیاوش تا مرثیه ی حسین 6

از سوگ سیاوش تا مرثیه ی ي مظلوميت ما در قالب سوگ سياوش مادر سیاوش جستار در ریشه




مرثیه

شاعران در مرثیه سرایی غالبا انوری در سوگ یکی از پدر، مادر، خواهرو




دانلود نوحه و مداحی

نوحه و مرثیه ببار ای بارون در نوحه مادر من مادر نوحه آسمون گریه کن خون ببار در سوگ




برچسب :