دعا و اجابت ان
آقای مصباح می گوید: آیت الله بهجت از مرحوم آقای قاضی (ره) نقل می کردند که ایشان می فرمود:
« اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند! و یا فرمودند: به صورت من تف بیندازد. »
اول وقت سرّعظیمی است « حافظوا علی الصلوات: در انجام نمازها کوشا باشید. »
خود یک نکته ای است غیر از « أقیموا الصلوة: و نماز را بپا دارید. »
و همچنین که نماز گزار اهتمام داشته باشد و مقید باشد که نماز را اول وقت بخواند فی حدّ نفسه آثار زیادی دارد، هر چند حضور قلب هم نباشد. »
شرط بندگی خدا
خداوند به حضرت آدم فرمود من بزودی همه نیکی ها را برای تو در چهار چیز جمع خواهم کرد.
حضرت آدم گفت :خداوندا آن چهار چیز کدامند؟
خداوند فرمود
یکی از آنها مربوط به من است
دومی مربوط به خود توست
سومی مربوط به من وتوست
چهارمی مربوط به تو ومردم است
آدم گفت: خدایا آنها را برایم توضیح بده تا بدانم
خداوند متعال فرمود: آنچه که مربوط به من میباشد اینست که
اول :به من عبادت کنی وچیزی رابرایم شریک قرارندهی
دوم :آنچه مربوط به توست این است که من پاداش هرعمل نیک تورابیش از میزان استحقاقش میدهم
سوم آنکه مربوط به من وتو میباشد اینکه تو دعا کنی ومنهم اجابت نمایم
چهارم : آنکه میان تو ومردم است اینکه نسبت به مردم همان رفتاری را داشته باشی که میخواهی دیگران درباره تو داشته باشند
ذکرهای مهم
جهت دوری از رزائل و مزین شدن به فضائل، مداومت کند به ذکر( الطاهر) به عدد 215 بار یا 16 ویا 7 بار، و برای ازبین رفتن سختی دل وغفلت وفراموشی روزی صدبار بعد از نماز بگوید (یا رحمان)، عارف ملکی تبریزی موثرترین ذکر را روی قلب سه چیز میدانست
سجده طولانی یک ساعت یا سه ربع ساعت در روز ودر سجده خواندن یونسیه (لا اله الاانت سبحانک انی کنت من الظالمین ) وصد بار سوره قدر در شبهای جمعه وعصر جمعه برای صفای قلب بعداز نماز صبح سوره صافات خوانده شو د برای نرمی دل وصفای آن و آگاهی از اسرار 256 بار (یا نور) بگوید .اگر کسی زیاد می ترسد بگوید (کهیعص حمعسق ولا حول ولاقوه الا با لله العلی العظیم ) ترسش خواهد رفت از مرحوم عبد المطلب مرحوم کاشانی : برای ترک گناه و توفیق توبه (یا تواب) بگوید ، زیاد استغفار کند وبرای اطلاع از امور پنهانی وضمائر مردم ذکر (یا خبیر) 812 بار و مداومت کند آیت الله بهجت برای دوری از ریاء و علاج غرور ذکر لا حول ولا قوه الا با لله زیاد گفتنش را توصیه می کند به کتاب گوهرگوهر شب چراغ وچهل طلوع مرجعه شود
حدیث حضرت علی( ع) تو جه بفرمایید
مواظب افکارت باش که گفتارت می شود
مواظب گفتارت باش که رفتارت می شود
مواظب رفتارت باش که عادتت می شود
مواظب عادتت باش که شخصیتت می شود
مواظب شخیتت باش که سر نوشتت می شود .
این حدیث مراحل تغییر سر نوشت را بدست خودت بیان نموده
- ازبین برنده ی خطاها
حضرت علي عليه السلام فرمودند : صلوات برپيغمبروآلش عليهم السلام ازبين برنده تر است براي خطاها از آب براي آتش وسلام برپيغمبر وآلش بر تر است از آزاد كردن ده بنده (ودر خبر است هركس يك بنده آزاد كند از دوزخ آزاد ميشود)ودوستي آن حضرت بهتر است از شهيد شدن در راه خدا يا از شمشير زدن در راه خدا
- گناهان را ویران میکند
حضرت رضا عليه السلام فرمود :هركس توانايي ندارد بر چيزي كه گناهانش به آن امرزيده شود بايد بر محمد وآل او صلوات بفرستد زيرا كه آن گناهان را ويران مي كندويرانكردني ورسول خدا فرمود هركه بر من صلوات فرستد حق تعالی جميع گناهانش را آمرزد اگرچه به عدد ريگ عالم باشد
- ایمنی از تشنگی قیامت
در خبر است كه هنگامي حق تعالی به حضرت موسي علي نبينا وآله وعليه السلام وحي نمود اي موسي دوست ميداري كه عطش قيامت ترا درنيابد ودر مواقف آن روز تشنه نباشي عرض كرد بلي اي پروردگار عالميان. حضرت حق خطاب كرد امروز در دنيا بر حبيب من صلوات فرست تا فردا از تشنگي قيامت در ايمن باشي
- ضد فراموشی
رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود چون چيزي را فراموش كنيد بر من صلوات فرستيد كه موجب يادآمدن آن چيز خواهد شد انشاالله.
از امام صادق (عليه السلام)پرسيدند چگونه بر محمد(صلي الله عليه واله)وآل او صلوات بفرستيم فرمودند:شما ميگوئيد"صَلَواتُ اللهِ وَصَلَواتُ مَلائكَتِهِ واَنبيائِهِ ورُسُلِهِ وَ جَميعِ خَلقِهِ عَلي مُحَمَّدٍ وَالسَّلامُ عَلَيهِ وَعَلَيهِم وَرَحمَهُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ" گفته شد ثواب كسيكه به اينجور بگويد چه ميباشد فرمود ند:بيرون شدن از گناهان است بخدا قسم مثل روزيكه اورا مادر زائيده
شرایط استجابت دعا
آیات قرآن راجع به دعا کردن
۱.(اعراف آیه ۸۰):برای خدا نام های نیک اشت پس او را به وسیله آنها بخوانید و دعا کنید.
۲.(غافر آیه ۶۰):مرا بخوانید و درخواست کنید تا پاسخ دهم.
۳.(انعام آیه ۵۳):ای پیامبر نباید آنان را که هر صبحگاه و شبانگاه خدا را می خوانند از پیش خود برانی.
۴.(فرقان آیه ۷۷):ای رسول من بگو اگر به سوی خدا متوجه نشوید و دعا نکنید پروردگارم به شما اعتنا نخواهد کرد.
سخن حضرت علی (ع) راجع به دعا کردن: دعا سپر مومن در مقابل بلاهاست و اگر درب خانه ای را زیاد بکوبی عاقبت به رویت باز شود.خداوند دوست داردبندگانش از او درخواست کنند و به پاداش دعای آنان در روز قیامت مانند عملهای دیگرشان خواهد داد.
چه وقت هایی برای دعا کردن مناسب است
امام صادق (ع) فرمودند: سه وقت است که دعا در آن اوقات مستجاب است
۱.بعد از نماز واجب
۲.هنگام آمدن باران
۳.هنگام ظاهر شدن آیه و نشانه ء معجزه ای از طرف خدا برای بندگان خود
شرایط دعا کردن
اول: اعتراف به گناهان
دوم: شکر نعمت ها
سوم: صلوات بر محمد و آل محمد
چهارم: دعا کردن و حاجت خواستن
پنجم: صلوات بر محمد و آل محمد
دعا کردن سه حالت دارد که به هر حالتی که باشد برای بنده اجر معنوی دارد
حالت اول : آن که صلاح بنده در آن هست و به او می رسد و مشروط به دعا نیست و در این صورت ثمره دعا در تقرب بنده است به خدا.
حالت دوم : آن که صلاح بنده در آن هست و رسیدن به آن مشروط به دعا کردن است و در این صورت ثمره ء دعا دو چیز است یکی رسیدن به مطلب و دیگر تقرب به خدا.
حالت سوم : آن که صلاح بنده در آن نیست و به آن نمی رسد و در این صورت ثمره دعا دو چیز است یکی تقرب به خدا دوم عوض آن که در دنیا از او منع شده در آخرت به اضعاف آن به او عطا می شود.
دعا را شرایطی است :
اول : خواستن و طلب
شرط اولش این است که واقعا خواستن و طلب در وجود انسان پیدا شود و تمام ذرات وجود انسان ، مظهر خواستن گردد ، واقعا آنچه میخواهد به صورت یک احتیاج و استدعا و حاجت درآید ، همان طوری که اگر در یک نقطه بدن یک احتیاجی پیدا شود تمام اعضا و جوارح شروع میکنند به فعالیت و حتی ممکن است عضوی به مقدار زیادی از کار خود بکاهد برای رفع احتیاجی که در فلان نقطه بدن پیدا شده است . اگر مثلا تشنگی بر انسان غلبه کند اثر تشنگی در وجناتش پیدا میشود ، حلق و کبد و معده و لب و زبان و کام همه آب میگویند .
اگر هم در آن حال بخوابد آن را به خواب میبیند ، چون واقعا بدن محتاج به آب است .
احتیاج روحی و معنوی انسان که جزئی از عالم خلقت است نسبت به کل جهان همین طور است . روح انسان جزئی است از عالم وجود . اگر واقعا خواهش و احتیاجی در وجودش پیدا شود ، دستگاه عظیم خلقت او را مهمل نمی گذارد .
فرق است بین خواندن دعا و دعای واقعی . تا دل انسان با زبان هماهنگی نداشته باشد دعای واقعی نیست . باید در دل انسان جدا و واقعا خواست و طلب پیدا شود ، حقیقتا در وجود انسان احتیاج پدید آید که :
آیا کیست که مضطر را هنگام نیاز اجابت کند و بدی را از وی دور سازد ( او بهتر است یا این بتهای ناتوان ؟ )
دوم :ایمان و اعتماد به استجابت
شرط دیگر دعا ایمان و یقین است ، ایمان به رحمت بی منتهای ذات احدیت ، ایمان به اینکه از ناحیه او هیچ منعی از فیض نیست ، ایمان داشته باشد که در رحمت الهی هیچگاه به روی بندهای بسته نمی شود ، نقص و قصور همه از ناحیه بنده است . در حدیث است :
« إذا دعوت فظن حاجتک بالباب » " (بحار الانوار ، ج 93 ، ص . 305 )
یعنی آنگاه که دعا میکنی حاجت خود را دم در آماده فرض کن .
علی بن الحسین زین العابدین علیهما السلام در دعای معروف ابوحمزه که امید و اطمینان در آن موج میزند و آن حضرت در سحر ماه مبارک رمضان میخوانده است اینچنین به خدای خود میگوید :
" « اللهمإنی أجد سبل المطالبإلیک مشرعة ، و مناهل الرجاء لدیک مترعة ، و الاستعانة بفضلک لمن أملک مباحة ، و أبواب الدعاءإلیک للصارخین مفتوحة ، و أعلم أنک للراجین بموضعإجابة و للملهوفین بمرصدإغاثة ، و أن فی اللهفإلی جودک و الرضا بقضائک عوضا من منع الباخلین ، و مندوحة عما فی أیدی المستأثرین ، و أن الراحلإلیک قریب المسافة ، و أنک لا تحتجب عن خلقک إلا أن تحجبهم الامال دونک » " (دعای شریف ابوحمزه ثمالی که در سحرهای ماه مبارک رمضان خوانده میشود) .
یعنی بار الها ! من جادههای طلب را به سوی تو باز وصاف ، و آبشخورهای امید به تو را مالامال میبینم . کمک خواستن از فضل و رحمت تو را مجاز ، و درهای دعا را به روی آنان که تو را بخوانند و از تو مدد بخواهند باز و گشاده میبینم ، و به یقین میدانم که تو آماده اجابت دعای دعا کنندگان و در کمین پناه دادن به پناه خواهندگان هستی ، و نیز یقین دارم که به پناه بخشندگی تو رفتن و به قضای تو رضا دادن ، کمبودهای بخل و امساک بخل کنندگان و ظلم و تعدی ستمکاران را جبران میکند .
و هم یقین دارم که آن کس که به سوی تو کوچ کند راه زیادی تا رسیدن به تو ندارد . و یقین دارم چهره تو در پرده نیست ، این آمال و اعمال ناشایست بندگان است که حجاب دیده آنها میگردد .
سوم : مخالف نبودن با سنن تکوین و تشریع
شرط دیگر دعا این است که بر خلاف نظام تکوین یا نظام تشریع نباشد .
دعا استمداد و استعانت است برای اینکه انسان به هدفهایی که خلقت و آفرینش و تکوین برای او قرار داده و یا تشریع و قانون آسمانی الهی که بدرقه تکوین است معین کرده ، برسد .
دعا اگر به این صورت باشد شکل یک حاجت طبیعی به خود میگیرد و دستگاه خلقت به حکم تعادل و توازنی که دارد و هر جا احتیاجی هست فیض و مدد میرسد ، او را یاری و کمک میکند .
و اما خواستن و طلب چیزی که بر خلاف هدف تکوین یا تشریع است ، مانند خواستن خلود در دنیا یعنی عمر جاویدان که مرگ هرگز به سراغش نیاید یا خواستن قطع رحم ، قابل استجابت نیست ، یعنی این گونه دعاها مصداق واقعی دعا نمی باشند .
چهارم : هماهنگی سایر شؤون دعا کننده
شرط دیگر اینکه سایر شؤون زندگی انسان با دعا هماهنگی داشته باشد . یعنی آنها با هدف تکوین و تشریع هماهنگی داشته باشند ، دل ، پاک و صاف باشد ، کسب و روزی ، حلال باشد ، مظالم مردم بر گردن نداشته باشد . در حدیث است از امام صادق علیهالسلام :
" « إذا أراد أحدکم أن یستجاب له فلیطیب کسبه ، و لیخرج من مظالم الناس . وإن الله لا یرفعإلیه دعاء عبد و فی بطنه حرام ، أو عنده مظلمة لاحد من خلقه » " بحار الانوار ، ج 93 ، ص . 321
یعنی هرگاه یکی از شما بخواهد دعایش مستجاب شود ، کار و کسب و راه در آمد و روزی خود را پاکیزه کند و خود را از زیر بار مظلمههایی که از مردم برعهده دارد خلاص کند ، زیرا دعای بندهای که در شکمش مال حرام باشد به سوی خدا بالا برده نمی شود .
پنجم : مورد دعا نتیجه گناه نباشد
شرط دیگر اینکه حالتی که بالفعل دارد و آرزو دارد آن حالت تغییر و حالت بهتری پیدا کند ، نتیجه کوتاهی و تقصیر در وظایف نباشد . و به عبارت دیگر ، حالتی که دارد و دعا میکند آن حالت عوض شود ، عقوبت و نتیجه منطقی تقصیرات و گناهان او نباشد ، که در این صورت ، تا توبه نکند و علل و موجبات این حالت را از بین نبرد آن حالت عوض نخواهد شد.
مثلا امر به معروف و نهی از منکر واجب است . صلاح و فساد اجتماع بستگی کامل دارد به اجرا و عدم اجرای این اصل . نتیجه منطقی ترک امر به معروف و نهی از منکر این است که میدان برای اشرار باز میشود و آنها بر مردم مسلط میگردند .
اگر مردم در این وظیفه خود کوتاهی کنند و به عقوبت و نتیجه منطقی این کوتاهی مبتلا شوند و آن وقت بخواهند ابتلاهای خود را با دعا رفع کنند ، ممکن نیست .
راه منحصر این است که توبه کنند و دو مرتبه در حدود امکانات خود امر به معروف و نهی از منکر بکنند ، البته در این صورت تدریجا به هدف و مطلوب خود خواهند رسید .
« إن الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم »" (رعد ، . 11 )
سنت الهی این است که مادامی که مردمی وضع و حالت خود را در آنچه به خودشان مربوط است تغییر ندهند ، خداوند سرنوشت آنها را تغییر نمی دهد . در احادیث معتبره وارد شده است :
" « لتأمرن بالمعروف و لتنهن عن المنکر أو لیسلطن الله علیکم شرارکم ، فیدعو خیارکم فلا یستجاب لهم » " (کافی ، ج 5 .).
باید امر به معروف و نهی از منکر کنید ، و گرنه بدان شما بر شما مسلط خواهند شد و آنگاه نیکان شما دعا میکنند و دعاهای آنها مستجاب نخواهد شد .
در حقیقت ، این گونه دعاها نیز بر خلاف سنت تکوین و تشریع است . همین طور است آدمی که عمل نمی کند و تنها به دعا میپردازد . او نیز کاری بر خلاف سنت تکوین و تشریع میکند .
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید :
" « الداعی بلا عمل کالراعی بلا وتر » " (بحار الانوار ، ج 93 ، ص . 312 )
یعنی آن که عمل نمی کند و دعا میکند ، مانند کسی است که با کمانی که زه ندارد میخواهد تیراندازی کند . یعنی عمل و دعا مکمل یکدیگرند ، دعای بدون عمل اثر ندارد .
ششم : دعا نباید جانشین فعالیت قرار گیرد
شرط دیگر این است که واقعا مظهر حاجت باشد . در موردی باشد که انسان دسترسی به مطلوب ندارد ، عاجز است ، ناتوان است ، اما اگر خداوند کلید حاجتی را به دست خود انسان داده و او کفران نعمت میکند و از به کار بردن آن کلید مضایقه دارد و از خدا میخواهد آن دری را که کلیدش در دست دعا کننده است به روی او باز کند و زحمت به کار بردن کلید را از دوش او بر دارد ، البته چنین دعایی قابل استجابت نیست .
این گونه دعاها را نیز باید از نوع دعاهای مخالف سنن تکوین قرار داد .
دعا برای تحصیل توانایی است . دعا در صورتی که خداوند توانایی مطلوب را به انسان داده است از قبیل طلب تحصیل حاصل است . لهذا پیشوایان دین فرمودهاند :
« خمسة لا یستجاب لهم » " (بحار الانوار ، ج 93 ، ص . 356 ) .
یعنی پنج دستهاند که دعای آنها مستجاب نمی شود ،
اول دعای آن کس که زنی دارد که او را اذیت میکند و از دست او به تنگ آمده و تمکن دارد که مهر او را بپردازد و او را طلاق بدهد ، اما طلاق نمیدهد و پیوسته میگوید خدایا ! مرا از شر این زن راحت کن
دوم کسی که بردهای دارد که مکرر فرار کرده و باز هم او را نگه داشته و میگوید خدایا ! مرا از شر او راحت کن ، در صورتی که میتواند او را بفروشد
سوم کسی که از کنار دیوار کج مشرف به سقوط عبور میکند و میبیند عن قریب سقوط میکند ، اما او دور نمی شود و پیوسته دعا می کند که خدا جان او را حفظ کند.
چهارم کسی که مالش را به دیگری قرض داده اما کوتاهی کرده و شاهد نگرفته و پولش بدون سند پیش طرف مانده و او نمی دهد و این پیوسته دعا میکند و از خداوند میخواهد که پولش را به او برگرداند ، در صورتی که از اول در اختیار خود او بود که تا سند و شاهد نگیرد آن پول را به قرض ندهد.
پنجم کسی که در خانهاش نشسته و کار و کسب را رها کرده و پیوسته میگوید : " اللهم
ارزقنی " ( خدایا بمن روزی برسان )
بدیهی است که منحصر به این پنج مورد نیست . این پنج مورد به عنوان مثال آورده شده برای مواردی که انسان تمکن دارد که از راه عمل و تدبیر به هدف و مقصد خود برسد و معذلک کوتاهی میکند و میخواهد دعا را جانشین عمل قرار دهد .
خیر ، این طور نیست . دعا در نظام خلقت برای این نیست که جانشین عمل شود . دعا مکمل و متمم عمل است نه جانشین عمل .
استجابت دعا
یک کشتی در یک سفر دریایی در میان طوفان در دریا شکست و غرق شد و تنها دو مرد توانستند نجات یابند و شنا کنان خود را به جزیره کوچکی برسانند. دو نجات یافته هیچ چارهای به جز دعا کردن و کمک خواستن از خدا نداشتند. چون هر کدامشان ادعا می کردند که به خدا نزدیکترند و خدا دعایشان را زودتر استجابت می کند، تصمیم گرفتند که جزیره را به دو قسمت تقسیم کنند و هر کدام در قسمت متعلق به خودش دست به دعا بردارد تا ببینند کدام زودتر به خواستههایش می رسد.
نخستین چیزی که هردو از خدا خواستند غذا بود. صبح روز بعد مرد اول میوهای را بالای درختی در قسمت خودش دید و با آن گرسنگی اش را بر طرف کرد. اما سرزمین مرد دوم هنوز خالی از هر گیاه و نعمتی بود.
هفته بعد دو جزیره نشین احساس تنهایی کردند.مرد اول دست به دعا برداشت و از خدا طلب همسر کرد. روز بعد کشتی دیگری شکست و غرق شد و تنها نجات یافته آن یک زن بود که به طرف بخشی که مرد اول قرار داشت شنا کرد. در سمت دیگر مرد دوم هنوز هیچ همراه و همدمی نداشت.
بزودی مرد اول از خداوند طلب خانه، لباس و غذای بیشتری نمود. در روز بعد مثل اینکه جادو شده باشه همه چیزهایی که خواسته بود به او داده شد. اما مرد دوم هنوز هیچ چیز نداشت.
سرانجام مرد اول از خدا طلب یک کشتی نمود تا او و همسرش آن جزیره را ترک کنند. صبح روز بعد مرد یک کشتی که در قسمت او در کناره جزیره لنگر انداخته بود پیدا کرد. مرد با همسرش سوار کشتی شد و تصمیم گرفت جزیره را با مرد دوم که تنها ساکن آن جزیره دور افتاده بود ترک کند.
با خودش فکر می کرد که دیگری شایسته دریافت نعمتهای الهی نیست چرا که هیچ کدام از درخواستهای او از طرف پروردگار پاسخ داده نشده بود. هنگامی که کشتی آماده ترک جزیره بود مرد اول ندایی از آسمان شنید:
چرا همراه خود را در جزیره ترک می کنی؟ مرد اول پاسخ داد: نعمتها تنها برای خودم است چون که من تنها کسی بودم که برای آنها دعا و طلب کردم، دعاهای او مستجاب نشد و سزاوار هیچ کدام نیست.
آن صدا سرزنش کنان ادامه داد: تو اشتباه می کنی او تنها کسی بود که من دعاهایش را مستجاب کردم وگرنه تو هیچکدام از نعمتهای مرا دریافت نمی کردی!
مرد پرسید: به من بگو که او چه دعایی کرده که من باید بدهکارش باشم؟
او دعا کرد که همه دعاهای تو مستجاب شود.
نامه ای از خدا سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرد ه ام و نه با تو دشمنی کرد ه ام. (ضحی 1-2) افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را که مرا به سخره گرفتی. (یس 30) و هیچ پیامی از پیام هایم به تو مرسید مگر از آن روی گردانیدی.(انعام 4) و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام(انبیا 87) و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان توهم زده شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری. (یونس 24) و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری (حج 73) پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدندو چشمهایت از وحشت فرورفتند، و قلبت آمد توی گلویت و تمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی .( احزاب 10) تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربان ترینم در بازگشتن. (توبه 118 ) وقتی در تاریکی ها مرا بزاری خواندی که اگر تو را برهانم با من میمانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی( .انعام 63-64) این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده ای. (اسرا 83) آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟ (سوره شرح 2-3) غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است ؟ (اعراف 59) پس کجا می روی؟ (تکویر 26 ) پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟ (مرسلات 50) چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟(انفطار 6) مرا به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنندو ابرها را پاره پاره به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران از خلال آن ها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود (روم48 ) من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد ، و در شب روحت را در خواب به تمامی بازمی ستانم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه می دهم. (انعام 60) من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می دهم (قریش 3) برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگه با هم باشیم (فجر 28-29) تا یک بار دیگه دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم. (مائده 54)
بسا نعمت دنيا جهت بي حسابي در آخرت باشد و عذاب در دنيا سبب پاداش آخرت! امام باقر (عليه السلام) فرمود:
يكى از پيامبران بنى اسرائيل در محلى عبور مى كرد، ديد جنازه مردى به زمين افتاده ، نصف آن زير ديوار قرار گرفته و نصف ديگر آن در بيرون مانده و پرندگان و سگ ها بدن او را متلاشى كرده اند و مى درند.
از آنجا گذشت و به شهرى وارد شد و در آنجا ديد كه يكى از اشراف آن شهر مرده است ، جنازه او را بر سر تختى نهاده اند و با پارچه ابريشم كفن شده و در اطراف آن تخت منقل هاى عود (ماده خوشبو) نهاده شده و عودها مى سوزند و فضا را خوشبو كرده اند.
آن پيامبر به خدا متوجه شد و عرض كرد: پروردگارا! من گواهى مى دهم كه تو، حاكم دادگر هستى كه به كسى ستم نمى كنى ، آن (جنازه اولى ، جنازه) بنده تو بود كه به اندازه يك چشم به هم زدن براى تو شريك قرار نداد ولى آن گونه مرده است و او را آنچنان ميراندى ، ولى اين هم يكى از بنده هاى تو است كه به اندازه يك چشم به هم زدن به تو ايمان نياورده است ، ولى او را اين گونه شكوهمندانه ميراندى ؟! (رازش چيست ؟).
خداوند متعال به آن پيامبر فرمود:
اى بنده من ! همان گونه كه گفتى حاكم عادل هستم كه به كسى ظلم نمى كنم ، آن بنده (اول) من ، گناهى يا عمل بدى نزد من داشت ، او را با آن وضع ميراندم تا كيفر شود و به گونه اى كه گناه نداشته باشد با من ملاقات نمايد و اين بنده (دوم من)، كار نيكى نزد من داشت او را با چنان وضعى (شكوهمندانه) ميراندم ، تا به گونه اى كه هيچ گونه پاداشى نزد من نداشته باشد با من ملاقات نمايد.
مطالب مشابه :
دعا برای دوست کردن و تسخیر دیگران
دعا برای عزیز شدن جملات
دعایی برای میسر شدن مهمات
وبلاگ انواع دعا و ذکر و خواص ایات قران کریم و مطالب مذهبی دعایی برای میسر شدن مهمات :
دفع سحر و جادو
ذر استکان کوچک مخلوط کنید وسپس روی آن گلاب بریزید بعد از این که سرد شدن در دعا برای
سفت کردن کمر و راههای تقویت جنسی مرد
و با کم شدن آنها از یک حد برای جلوگیری از سرد مزاجی خانم ها دعا و نیایش
انواع ذکربرای هر کاری
14- برای استجابت دعا قبل از اذن صبح یا برای بیدار شدن برای نماز صبح چند نکته (سرد ): تب بر
دعا و اجابت ان
چه وقت هایی برای دعا کردن مناسب ۳.هنگام ظاهر شدن آیه و نشانه ء معجزه با آب سرد 90 درصد از
موضوعات مقاله:دعاي ترس اطفال.اسم اعظم برای هر حاجت .....دستور برای ثروتمند شدن و صاحب مقام شدن . گشا
دعا برای عمر و برای فراهم شدن پول برای ازدواج و كند از خطر سلاح سرد وگرم در
برای خفا ( غیب شدن )
برای بچه دار شدن و برای نوشتن دعا و طلسمات دشمنی و از خطر سلاح سرد وگرم در امان
دعایی برای شفای مریض !!!
>> اقسام ایمان و دعا برای ثابت نگهداشتن آن !!! >> چهار سفارش خداوند به دعا براي زنده شدن
برچسب :
دعا برای سرد شدن