جک و لطیفه جدید
خنگ میخواسته غرق مناجات بشه، جلیقه نجات میپوشه
ترکه داشته امتحان رانندگی میداده. سرهنگه ازش می پرسه: اگه یه نفر وسط خیابون بود، بوق میزنی یا چراغ؟ ترکه میگه: برف پاک کن جناب سرهنگ! سرهنگه کف می کنه می پرسه: یعنی چی؟ ترکه میگه: یعنی یا برو این طرف یا برو اون طرف
به خنگه می گن : شما آشغالاتون رو تو چی می ریزید ؟
می گه : لای نون
می گن : لای نون ؟
می گه : نمی دونم ، لای نون یا نای لون
حیف نون کارت عابر بانکش رو می اندازه توی حرم امام رضا، می گه: حاجتم رو بده تا رمزش رو بگم!
به حیف نون می گن دوست داشتی جای خدا بودی؟ می گه: نه. می گن: چرا؟ می گه: چون جای پیشرفت نداره!
حیف نون چند روز پشت سر هم می رفت گچ سوسک کش می خرید. مغازه دار ازش می پرسه چرا اینقدر گچ سوسک کش می خری؟ حیف نون می گه: آخه هرچی اینا رو پرت می کنم به سوسکها نمی خوره!
حیف نون آرپیجی رو بر عکس گذاشته بوده روی شونش. شلیک می کنه، بر می گرده می بینه همه ی خودی ها مُردن! می گه ببین خودی ها رو که این جوری کرده با دشمن چه کار کرده!
حیف نون سوار تاکسی میشه در رو نمی بنده. راننده می گه: در رو ببند. حیف نون می گه: زرنگی؟ می خوای دربست حساب کنی؟
دیوانه اولی: کی اومدی؟
دیوانه دومی: پس فردا.
دیوانه اولی: پس فردا که هنوز نیومده.
دیوانه دومی: می دونم چون کار داشتم، زودتر اومدم.
پسرى براى هدیه تولدش از پدرش تقاضاى یک هفت تیر واقعى داشت.
پدر: چى؟ عقل از سرت پریده؟
پسر: من یک هفت تیر درست و حسابى واقعى مىخواهم که بتوانم با آن خوب شلیک کنم.
پدر: دیگه بسه، حرف حرفه منه یا حرف تو؟
پسر: البته تو پدر، اما اگر یک هفت تیر واقعى داشتم...
حیف نون تلویزیونشو می ذاره زیر آفتاب تا برفک هاش آب شه
حیف نون باباش می میره. بهش می گن مراسم نمی گیری؟
می گه نه، به جاش می ریم مشهد!
برنده جایزه نوبل ادبیات در زمان تقدیم جایزه خود به همسرش گفت:
"این جایزه را به همسر عزیزم تقدیم می کنم که با نبودش باعث شد من بتوانم این کتاب را تمام کنم!"
یک اختراع نام ببرید برای جبران اشتباهات بشر: محضر طلاق!
بچه ای که گم شده بود می ره پیش پلیس می گه: ببخشید شما خانومی رو ندیدید که من پیشش نباشم؟
حیف نون به اتاق رئیسش رفت و گفت: آقای رئیس! من برای ازدواج دو روز مرخصی می خوام.
رئیس گفت: شما که یک هفته تعطیلی داشتین چرا ازدواج نکردین؟
حیف نون گفت: آخه نمی خواستم تعطیلاتم رو خراب کنم!
حیف نون می ره دستشویی عمومی، طولش می ده وقتی بیرون میاد بیرون بهش می گن خسته نباشید، حیف نون می گه شیرین کام باشید!
حیف نون تو ماشینش آهنگ عربی گذاشته بود با صدای بلند. بهش گیر می دن می گه: ای بابا! نمی ذارید تو این ماه محرم یه قرآن شاد گوش بدیم!
پسر کوچکى از مادرش پرسید: وقتى که من به دنیا آمدم تو کجا بودى؟
در بیمارستان عزیزم.
پدرم کجا بود؟
البته در دفتر کارش.
پدربزرگ و مادر بزرگ؟
خانه خودشان، کجا مىخواستى باشند؟
پسر بچه غرغر کنان گفت: همیشه همین طور است، هر وقت به خانه مىآیم، کسى نیست.
به حیف نون می گن به زنبورهایی که از کندو محافظت می کنن چی می گن؟
حیف نون می گه: خسته نباشید!
مشتری: آقا خواهش می کنم برای من یک خوراک جوجه بیاورید.
پیشخدمت که تازه کار بود رفت و با یک بشقاب گندم برگشت!
به حیف نون می گن با آش جمله بساز. می گه: محمدی آش صلوات!
گدایى با حالت گریان و نزار به خانمى گفت: شما باید موقعیت مرا درک کنید. خیلى بدبختم، پدر معتاد، مادر مریض، بچههاى گرسنه.
خانم دلش به رحم آمد و پول خوبى به او داد و سپس گفت: شما کى هستید؟
من پدر خانوادهام.
کشیشى سر کلاس درس از بچهها پرسید: باید چه کار کنید تا گناهان شما بخشوده شود؟
پسرکى از ته کلاس: باید گناه بکنیم آقاى کشیش.
یه مرد لنگ و یه مرد کور داشتن می رفتن که متوجه می شن یه دزد داره ماشینشون رو می بره. کوره به لنگه می گه من شماره شو یادداشت می کنم تو هم بدو دنبالش
مطالب مشابه :
خنده دار ترین جوک ها.../جوک جدید خنده دار
خنده دار ترین جوک های دنیا(خنده بازار) - خنده دار ترین جوک ها لطیفه اس ام اس
زنگ تفریح (لطیفه ها)
( یک معلم ) - زنگ تفریح (لطیفه ها) - - ( یک معلم ) ( یک معلم ) آپارات. download.tvshia. تردید راهی به
موزیک ویدئو سربازی
وبلاگ لطّیفه منبع:اپارات. حجم: ساخته شده ها توسط وب لطّیفه. بازی
لطیفه ها
لطیفه ها. وظیفه و روزی یكی از همسایهها خواست خر ملانصرالدین را امانت بگیرد.
جک و لطیفه جدید
کلوب دات کام ، آپارات. جک و لطیفه شلیک می کنه، بر می گرده می بینه همه ی خودی ها مُردن!
برچسب :
اپارات لطیفه ها