آموزش رمان نویسی 11
تفاوت های داستان کوتاه و رمان 3
مقاله : داستان کوتاه و رمان با نگاهی به آثار هوشنگ گلشیری
نوشته : حسین پاینده
کارگاه مجازی آموزش رمان نویسی –تهیه و تدوین : محمد رضا عباس زاده
3- گلشيري رمان نويس، گلشيري داستان نويس
در ابتداي اين نوشتار اشاره کرديم که استنباط نادرستي از داستان کوتاه و رمان که در کشور ما بسيار متداول است و تفاوت هاي اين دو گونه ادبي را عمدتاً يا صرفاً به تفاوت کمي آنها (کم بودن واژه هاي داستان کوتاه) فرو مي کاهد، در برخي از نويسندگان امروز ما موجد اين برداشت غلط شده است که گويا با نوشتن داستان کوتاه مي توانند خود را براي پيمودن راه سخت رمان نوشتن آماده کنند. بسيار مي شنويم که نويسنده يي اظهار مي کند با نوشتن داستان کوتاه، به پيچيدگي هاي رمان واقف شده است، يا اينکه همان مضامين يا شخصيت هايي را در رمان هايش مي پروراند که پيشتر در داستان هاي کوتاهش بررسي کرده بود. بنا به ادله يي که در دو بخش قبلي اقامه کرديم، اين قبيل اظهارات حکايت از ناآشنايي با خاستگاه و ساختار خاص اين دو ژانر است. اصطلاحاتي از قبيل «شخصيت»، «زاويه ديد»، «کشمکش»، «زمان و مکان»، «راوي»، «پيرنگ» و... البته در بحث راجع به ادبيات داستاني به کار مي روند، اعم از داستان کوتاه يا رمان. ليکن، شخصيت پردازي در داستان کوتاه با شخصيت پردازي در رمان دقيقاً يکسان نيست، کما اينکه نحوه ايجاد و بازنمايي کشمکش در داستان کوتاه با نحوه کشمکش سازي و بازنمايي کشمکش در رمان مطابقت کامل ندارد. به طريق اولي، نحوه آغاز روايت در داستان کوتاه با نحوه آغاز روايت در رمان و همچنين نحوه خاتمه يافتن روايت در اين دو ژانر با يکديگر تفاوت دارد. اين تفاوت ها را مي توان به همين ترتيب در شيوه بسط پيرنگ هم ديد، زيرا گستردگي مقياس زماني رويدادها و نيز تنوع و چندگانگي مکان رويدادها در رمان اساساً با ساختار بسته و محدود داستان کوتاه فرق دارد. اين تفاوت هاي کيفي، تکنيک ها و تمهيدهاي معمول در نوشتن داستان کوتاه را از صناعت هاي رمان نويسي جدا مي کند. در نتيجه، اين تصور که نوشتن داستان کوتاه حکم مقدمه يي براي نوشتن رمان را دارد، از بنيان نادرست است و شالوده نظري غلطي دارد.
دنباله مقاله و بقیه عکس ها در ادامه مطلب
شايد بهترين راه براي پرتوافشاني بر تفاوت هايي که اشاره شد، بررسي آثار نويسندگاني است که در هر دو حيطه اصلي ادبيات داستاني (رمان و داستان کوتاه) قلم زده اند و اين تفاوت ها را بر پايه شناختي درست از ويژگي هاي متمايز اين ژانرها رعايت کرده اند. هوشنگ گلشيري در زمره نويسندگان صناعت شناس و صاحب سبک ادبيات داستاني ايران و از جمله کساني است که هم رمان هاي بااسطقس و تامل انگيز نوشت (مانند شازده احتجاب) و هم داستان هاي کوتاهي که نشان دهنده درک صحيح او از الزامات ساختاري و تکنيک هاي خاص اين ژانر است (مانند داستان هاي «زير درخت ليل»، «عروسک چيني من»، «نقشبندان»، «هر دو روي يک سکه» و بسياري داستان هاي ديگر). بررسي دقيق آثار اين نويسنده حکايت از توجه هوشمندانه او به تفاوت کيفي رمان و داستان کوتاه- به ويژه در نحوه آغاز روايت- دارد. چندان که مي توان گفت يکي از مهم ترين دلايل توفيق گلشيري در آفرينش آثار ماندگار، رعايت همين تفاوت هاي کيفي بين رمان و داستان کوتاه است. رمان او با عنوان «جن نامه» اين گونه آغاز مي شود؛
«پدر را در سال 1334 بازنشسته کردند. معمولاً يکراست به خانه نمي آمد. دوچرخه داشت و اگر تابستان بود و آخر برج، توي خورجين اش يک خربزه بود و گاهي دو هندوانه کوچک. با چرخ جلويي در را، که جز شب ها بسته نمي شد، چهارتاق باز مي کرد و همان جا ميان شير آب و در تکيه مي داد و قفل مي کرد. هندوانه ها يا خربزه را- اگر آخر برج بود- بيرون مي آورد و زير شير آب مي گذاشت. شير را که روشان باز مي کرد، دست و روش را مي شست و بعد سر شلنگ را در شير فرو مي کرد و آن سرش را روي هندوانه ها يا خربزه ميزان مي کرد.
آب پاشي حياط کار خودش بود. از بالاي حياط شروع مي کرد و از گوشه راست. ديوارها را هميشه در نوبت دوم مي شست. پدر آب مي ريخت و مادر- اگر نان نمي پخت- جارو به دست، با دو پاي پدر و پشنگه هاي آب و آبشره خاک آلود و پردوده همپا مي شد. سه روز يک بار نوبت خواهر بزرگ تر بود که آن وقت ها 13 ، 14 سالش بود، اما از بس فشار آب قوي بود و کف سيماني حياط را پدر شيبدار درست کرده بود و آبشره ها از اينجا و آنجا از او جلو مي زد، داد پدر را درمي آورد؛ بجنب، دختر،» («جن نامه»، انتشارات باران، 1377؛ ص7)
اين رمان با صداي راوي اول شخصي (از نوع موسوم به «اول شخص شرکت کننده») روايت مي شود که خود در رويدادها ايفاي نقش مي کند و لازم مي بيند در ابتداي رمان ساير شخصيت ها را يک به يک معرفي کند و رابطه شان با يکديگر را توضيح دهد. اشاره به زمان بازنشستگي پدر راوي (سال 1334)، داستان را در حيطه زماني معيني مي گنجاند که حکم نقطه صفر روايت را دارد و رويدادهاي بخش هاي بعدي رمان را در چارچوبي مشخص قرار مي دهد. توصيف کارهايي که پدر هنگام مراجعه به خانه انجام مي داده است، با قيدهايي همراه است که هرچه بيشتر بر روال تکرارشونده امور تاکيد مي گذارند. براي مثال، راوي دو نوبت متذکر مي شود که در تابستان ها، پدر در بازگشت به خانه «اگر آخر برج بود» هندوانه و خربزه مي خريد. يا ايضاً تاکيد مي کند که مادر «اگر نان نمي پخت» در شستن حياط و ديوارها با پدر همراه مي شد. همچنين توصيف راوي از اينکه پدر با چه ترتيبي ميوه ها را از خورجين درمي آورد، دست و رويش را مي شست و بعد آب را روي هندوانه ها و خربزه باز مي کرد، حسي از چرخه تکراري کارهاي او ايجاد مي کند. در پاراگراف دوم، اين حس با توصيف راوي از نحوه شستن حياط و ديوارها تشديد مي شود. در واقع، راوي اين کارها را چنان شرح مي دهد که خواننده احساس مي کند انجام دادن آنها براي پدر حکم اجراي نوعي آيين تخطي ناپذير ازلي- ابدي را داشته است. بدين ترتيب همزمان با اين توصيف ها از روال معمول امور در خانه پدري راوي، حال و هوا يا فضاي عاطفي خاصي هم آرام آرام بر رمان حاکم مي شود. اما شايد مهم تر از اين حال و هوا، نخستين سرنخ ها از شخصيت مقتدر پدر باشد که با نحوه مديريتش بر شستن حياط (گرفتن شلنگ آب به دست خود و واگذار کردن کار جاروکشي حياط به مادر يا خواهر راوي) و همچنين از لحن آمرانه او خطاب به دختر 13 ،14 ساله اش («بجنب، دختر،») آشکار مي شود.
نقل از سایت شورای گسترش زبان فارسی
آموزش رمان نویسی -آثار هوشنگ گلشیری -تفاوت های داستان کوتاه و رمان -رمان -داستان
کوتاه
مطالب مشابه :
رمان شروع عشق با دعوا(1)
رمان عشق و احساس من 22 سالش بودومدیریت بازرگانی دانشگاه رودهن درس میخوند تویه موسسه زبان
رمان قرار نبود
حرص می دادم.صبح روز پنج شنبه داشتم حاضر می شدم برم واسه ترم بعدی زبان ثبت نام عشق خیلی
رمان قرار نبود
صبح روز بعد بیدار شدم که برم کلاس زبان ثبت نام کنم. 30- رمان عشق به سرعت فراموش
رمان قرار نبود
می خواستم برم کلاس زبان - ترسا عشق غرورو نمی شناسه عزیزم . - ولی آرتان دخترای مغرورو دوست
رومان فتان، فرشته ای که قبل از نکیر و منکر وارد قبر می شود
بهشت و جهنم - رومان فتان، فرشته ای که قبل از نکیر و منکر وارد قبر می شود - از اینجا تا بهشت یک
رمان های معروف و زیبای ایرانی
زبان کتاب: رمان عشق از دست رفته(بقلم فریبا کاربر گلها27) رمان داود عشق من و تو
آموزش رمان نویسی 11
رمان در عشق زنده باش نوشته محمدرضا عباس زاده -پست های 10-11-12. نقل از سایت شورای گسترش زبان
برچسب :
رومان زبان عشق