بررسی نقش روزنامه اطلاعات در تامین امنیت ملی در دوران جنگ ایران و عراق، شماره 3
بررسی نقش روزنامه اطلاعات در تامین امنیت ملی در دوران جنگ ایران و عراق، شماره 3
قسمت اول- مقطع آغاز مرحله تهاجمی ایران
1- مرحلۀ بیرون کردن دشمن از مناطق اشغالی
ارتش عراق که میخواست با یک حملۀ برق آسا و طی چند روز به اهداف خود نایل شود و حداقل چند استان مانند خوزستان را از کشور تجزیه کند، به زودی، زمین گیر شد. در این مرحله، عراقیها، بیشتر با نیت تثبیت و حفظ وقعیت خود، از یک سو، منتظر ضعف و تزلزل نظام اسلامی بودند و از سوی دیگر، میخواستند با اتکا به اهرم مناطق اشغالی و کار سیاسی و دیپلماتیک، امتیازات درخور توجهی به دست آورند. نیروهای ایرانی نیز کم کم به حالت "آفندی" درآمدند. ابتدا بنیصدر با تجهیز بقایای نیروها و ادوات ارتش، چند بار اقدام به تک کرد که نه تنها نتایجی نداشت، بلکه موجب از دست رفتن هویزه نیز شد. اما به تدریج نیروهای بسیجی و سپاه پاسداران و ستاد جنگهای نامنظم دکتر چمران، مسئولیت بیشتری در جنگ عهده دار شدند و عملیات ایذایی و انهدامی زیادی را علیه عراقیها انجام دادند. پس از عزل بنیصدر و فرار او، عملیات اخراج عراق با شدت و سرعت بیشتری دنبال شد و شکست حصر آبادان در مهرماه 1360 آغاز موفقیت ایران بود که با عملیات فتح بستان در آذر 1360 و عملیات فتحالمبین، در دشت عباس، در فروردین 1361 ، و سپس عملیات فتح خرمشهر تداوم یافت.
1-1 شکست حصر آبادان:
پس از عزل بنیصدر اختلافات و درگیریهای داخلی اوج بیشتری یافت و گروههای معارض به حربۀ ترور متوسل شدند که بخش عظیمی از ظرفیت نظام صرف دفع آن میشد و تبعاً، بر جبههها نیز اثر میگذاشت مجموعۀ این مسائل عراقیها و حامیانشان را امیدوار میکرد که با داشتن برگ برندۀ مناطق اشغالی، به خوبی میتوانند از بحرانهای داخلی ایران بهره برداری کنند. در چنین وضعی، شکست حصر آبادان، در پنجم مهرماه سال 1360 ، اولین فتح محسوس و ملموس ایرانیها بود که آثار مثبتی هم در داخل و هم در خارج داشت. اینک بررسی میکنیم که روزنامۀ اطلاعات مسائل و اخبار مربوط به جنگ را در آن ایام چگونه منعکس کرده و چه تأثیراتی به جای گذاشته است؟ در آن زمان به مناسبت اولین سالگرد آغاز جنگ در کشور هفتۀ جنگ اعلام شد و رسانهها نیز سهم به سزایی در این زمینه داشتند. بنابراین، بیشتر صفحات روزنامۀ اطلاعات در هفتۀ اول مهر ماه به بررسی ابعاد گوناگون جنگ اختصاص یافت و حاوی پیامهایی برای دولت و ملت بود تا در تحکیم امنیت ملی مؤثر باشد. تیتر اول روزنامه در مورخ 1/7/60 چنین است: دفع ضد حملۀ دشم در دهلاویه این تیتر نشان میدهد که ایران در جبهه در حالت تهاجمی قرار گرفته و عراق دست به ضدحمله زده که آن هم دفع شده است. در صفحۀ اول جدول فهرست خسارات عراق، هم چنان، زینت بخش مطالب و تصاویر است. سرمقاله نیز در صفحۀ اول با عنوان "سخن روز" و عنوان تحفه نظرات گروههای مترقی در جنگ به شرح علل حملۀ عراق به ایران پرداخته است. در این سرمقاله اهداف حمله یعنی براندازی، تجزیه یا تضعیف نظام بررسی شده است. روشن شدن این مطالب ملت را رهنمون میسازد که چگونه برای دفاع و حفظ امنست ملی تجهیز و بسیج شوند؟ توجه سرمقاله عمدتاً بر مواضع گروههای معارض داخلی متمرکز است و بیان میکند که چگونه برخی از این دستجات، در اوایل جنگ مدعی بودند که این جنگ تبانی ایران و عراق است تا به بهانه آن خلقهایشان را سرکوب کنند. این امر نشان میدهد که برخی تشنجات گروههای معارض چه قدر بر روی نظام فشار وارد میکرده و دشمن تا چه میزان امیدوار بوده که از این بحرانها بهره برداری کند.
روزنامۀ شنبه مورخ 4/7/60 دو عنوان اول دارد. یکی مربوط به انتخابات سومین دورۀ ریاست جمهوری است که قرار است به زودی برگزار شود. این انتخابات زودرس در پی ترور آقایان رجایی (رئیسجمهوری) و باهنر (نخست وزیر) در ششم شهریور 1360 برگزار میشد و فوق العاده اهمیت داشت .
دومین عنوان مهم این روز حملۀ جنگندههای ایران به مواضع عراق است. یکی از عنوانهای متوسط در صفحۀ اول که با خط قرمز نوشته شده، چنین است: اجلاس مهم فرماندهان سپاه و ارتش برای کوتاه کردن پیروزمندانه جنگ (به ابعاد 3 × 15 سانتی متر). در این عنوان نام سپاه مقدم بر ارتش آمده است. هم چنین نشان میدهد که کوتاه کردن زمان جنگ، آن هم با پیروزی، هدف اصلی ملت است و توان تحقق آن به معنی کسب امنیت ملی است. البته این عنوان موجب برانگیختن انتظار ملت و سبب فشار روانی برای سپاه و ارتش میشود.
نکته مهم در ارتباطات و امنیت ملی آن است که با وجود تهدید بالفعل و برون مرزی، مانند جنگ تحمیلی، روزنامهها و رسانهها مطالب خود را دربارۀ مسائل داخلی و خارجی چگونه باید تدوین و تبلیغ نمایند که اهمیت هیچ یک تحت الشعاع دیگری قرار نگیرد. برای مثال، در این زمان، از بعد داخلی، کشور در او ج فشار ناشی از ترور و مخالفت گروههای معارض قرار داشت و رسانهها باید به گونه ای مطالب داخلی را مینوشتند که ملت را آگاه و برای رویارویی با …… داخلی بسیج و ترغیب کنند. در عین حال، مطالب طوری نباشد که مسئله اصلی یعنی جنگ و جبهه تحت الشعاع قرار بگیرد زیرا دشمنان خارجی کاملاً آمادهاند تا برای پیشبرد جنگ تحمیلی از بحران بهره برداری نمایند.
یکشنبه، مورخ 5/7/60 ، همچنان دو عنوان دارد: انتخابات و جنگ. عنوان جنگ چنین است: عراق در جبهه آبادان و خونین شهر، زیر ضربات مهلک ایران قرار گرفت و سرانجام خبر اصلی شکست حصر آبادان در روزنامه، دوشنبه مورخ 6/7/60 ، با عنوان بسیار بزرگ زیر نمایانده شده است: جزئیات شکست محاصره آبادان و فتح بزرگ در جبهه جنوب این تیتر با عکسهای بزرگی از عملیات و پیام تبریک امام خمینی (ره) همراه شده است. عنوان سرمقاله چنین است پیروزی، نخستین ثمرۀ هفته جنگ. این تیتر نشان میدهد که عملیات مزبور ضمن آن که بخخشی از استراتژی کلی ایران برای اخراج متجاوزان بوده، موقع آن نیز متأثر از چند مؤلفۀ سیاسی است. نخست این که نشان داده شود که عزل بنیصدر به عنوان یک واقعۀ مهم در مدیریت سیاسی جنگ، پیروزی چشمگیری را در پی داشته است. دوم این که این عملیات در روزهای آخر هفتۀ جنگ پاداش روانی بزرگی برای افکار عمومی بود که طی یک هفته به وسیله تبلیغات و ارتباطات کاملاً جلب جنگ شده بودند. سوم این که در وضع بسیار حساس انتخابات سومین دورۀ ریاست جمهوری و کاندیداتوری آیتالله خامنهای، این پیروزی میتوانست موجب دلگرمی هرچه بیشتر مردم برای نمایش قدرت سیاسی و بالا رفتن مشارکت آنان در انتخابات باشد. چهارم این که، با توجه به فشار روانی شدیدی که طی سه ماه عملیات تروریستی گروهکها به وجود آمده و دلگرمی زیادی برای معارضان داخلی و عراقیها ایجاد کرده بود و آنها متوقع بودند که آثار بازدارندهاش را بر روی جنگ ببینند، این عملیات پیروزمندانه و تبلیغ آن، ضمن آن که موجب اطمینان و آرامش روانی ملت شد معارضان داخلی و دشمن متجاوز را نیز ناامید کرد و مجموع اینها باعث تحکیم امنیت ملی شد. کام شیرین ملت در تقارن با این فتح با چند مسئله تلخ شد. شهادت حجت الاسلامهاشمینژاد در جریان یک ترور در مشهد، عملیات منافقین در روز پنجم مهر در تهران و سرانجام سقوط هواپیمای ارتشی که از جبهه برمی گشت و در جریان آن تعدادی از سران طراز اول سپاه و ارتش شهید شدند .
قطعاً ترکیب کمی و کیفی این اخبار برای مسئولان مطبوعات کار دشواری بوده است. اگر پیروزی مزبور را با عنوان مورخ 4/7/60 مقایسه کنیم، مشخص میشود که خبر اجلاس فرماندهان ارتش و سپاه بسیار توقع برانگیز بوده است. زیرا پس از شکست حصر آبادان، که فینفسه فتح بزرگی بود، مردم تصور میکردند که خرمشهر آزاد شده و پس از آن هم متوقع بودند که شکستهای نظامی عراق در جبهه موجب تشتت سیاسی شدید در حاکمیت بغداد شود و آنها را به سقوط بکشاند و از این طریق، جنگ هر چه سریعتر با پیروزی پایان یابد. این طرز تلقی مردم که مقدار فراوانی از آن را باید ناشی از نوع تبلیغات و ارتباطات رسانهها دانست تقریباً تا اواخر جنگ وجود داشت و به دنبال هر پیروزی، که خود فی نفسه مهم بود و با زحمات زیاد رزمندگان حاصل میشد، مردم منتظر یک نتیجۀ قطعی سیاسی در ختم جنگ بودند. به طوری که ممکن بود اصل توفیق در همان عملیات نیز نهایتاً کوچک جلوه نماید.
در تکمیل مراحل تهاجمی و آفندی، پس از شکست حصر آبادان، فتوحات زیر در کارنامه نیروهای مسلح ایران ثبت شده است. عملیات فتح بستان، در آذرماه 1360 ، که دستاوردهای بسیار ملموستری از شکست حصر آبادان داشت زیرا شهر مرزی و حساس بستان در غرب سوسنگرد از اشغال عراقیها خارج شد و تقریباً مهاجمان تا خط مرزی عقب رانده شدند. هم چنین صد کیلومتر از خاک کشور آزاد شد و عراقیها از لحاظ نفرات و ادوات خسارات بسیاری متحمل شدند. عملیات چشمگیر بعد فتح المبین است که از اولین روزهای آغاز سال 1361 ، در منطقۀ شمال غرب خوزستان، آغاز و طی آن، چندین هزار کیلومتر از سرزمینهای اشغالی آزاد و هزاران عراقی اسیر، کشته و زخمی شدند و ادوات بسیار زیادی از آنها منهدم شد و یا به غنیمت ایرانی درآمد.
آخرین مرحلۀ تهاجمی قوای مسلح ایران فتح خرمشهر است که عملیات آن از نیمۀ اردیبهشت ماه و با اندک فاصلهای از خاتمه عملیات فتح المبین آغاز میشود.
1-2 فتح خرمشهر:
بازپس گیری خرمشهر در سوم خرداد 1361 یکی از برهههای هم در جنگ تحمیلی است. مرحلۀ تهاجمی عملیات ایران با فتح خرمشهر به اوج میرسد. اگرچه فتح فاو، در بهمن 1364 ، شاید بزرگترین تهاجم و پیروزی ایران باشد، اما فتح خرمشهر اهمیت ویژه ای داشت. نخست، با فتح خرمشهر این طور در اذهان جا افتاد که گویی ایران همۀ نقاط اشغالی خود را بازپس گرفته است، در حالی که هنوز مناطقی در اشغال عراق بود. اما اینها دیگر برگ برنده حساب نمیشدند و پیروزی در خرمشهر به معنی مهر ابطال به تهاجم بیست ماهۀ عراق بود. دوم پس از این پیروزی، نظام ما با یک سؤال مهم و اساسی روبه رو بود و آن این که حالا چه باید کرد؟ بنابراین، شکست عراق در این مرحله به معنی توان ایران برای دفع تجاوز، حفظ جان و مال مردم و حفظ تمامیت ارضی و بقای سیستم اجتماعی در یک کلام حفظ امنیت ملی بود. اما بقای رژیم صدام به معنی تداوم ناامنی و تهدید مستمر امنیت ملی بود. با توجه به این مسائل، میخواهیم بدانیم که روزنامۀ اطلاعات در این موقع اخبار جنگ را چگونه مطرح کرده و عملکرد ارتباطی این رسانه چه اثری در تحکیم امنیت ملی داشته است؟
یکشنبه، مورخ 2/3/61 ، عنوان اول روزنامه با درشتترین قلم چنین است: پیشروی ایران از شلمچه آغاز شد این تیتر با نقشه و طرح عملیاتی همراه است و برای اهل فن کاملاً معلوم میشود که قوای ایران، عراقیها را در خرمشهر دور زده و دروازه تدارکاتی آنها را از طریق خاک عراق زیر ضربه گرفتهاند. هم چنین، عکسهایی از صحنههای عملیات زینت بخش صفحه اول شده است که شور و عاطفۀ خواننده را جلب مینماید. سرمقالۀ روزنامه در صفحۀ اول با این عنوان چاپ شده است: جوسازی بوقهای منطقه. مطالب سرمقاله به جنگ روانی و تبلیغاتی رادیوهای خارجی اشاره دارد که احتمال دادهاند که ایران بخواهد وارد خاک عراق شود و به نوعی این عمل را پیشاپیش تقبیح کردهاند. سرمقاله در مورد توان ایران در این مرحله بزرگ نمایی کرده است و طوری جلوه میدهد که هیچ چیز نمی تواند مانع پیشروی شود. این سرمقاله نشان میدهد که روزنامه در مقام پاسخگویی به جنگ روانی رادیویی صفوف مشترک دشمن و حامیانش برآمده است و میخواهد با یک پاتک تبلیغی و ارتباطی ناامنیهای حاصله در افکار عمومی را زایل کند. موضع گیری سرمقاله، در این مرحله، این گرایش را به طور ملموس نشان میدهد که برای ریشه کن کردن احتمال تجاوز باید متجاوز تعقیب و تنبیه شود. ظاهراً خطاب این پیام هم به ملت است و هم به دولت. اما این نکته از طرق مصاحبه و پرسشنامه و با بسط تحقیقات قابل بررسی است که اصل پیام واقعاً متعلق به خود روزنامه است یا به نوعی از مسئولا ن طراز اول نظام اخذ شده است؟ در صفحۀ 2، مورخ 2/3/61 ، ستون طنز گونه ای با عنوان زبان دراز چاپ میشود که عنوان آن در این شماره چنین است: نگرانی مامان "واینبرگر" از اوخ شدن داداش صدام. این نوشتار طنزآمیز به گفتۀ وزیر دفاع وقت آمریکا اشاره دارد که اعلام نموده پیروزی ایران به نفع آمریکا نخواهد بود. این نوشتار حاوی نکات مهمی است: نخست، اشاره به غنای قالبهای ادبی فارسی است که مثلاً در قالب طنز میتوان حساسترین مسائل سیاسی، امنیتی و اجتماعی را که ممکن است طرح آنها به صورت عادی بحران ساز باشد به زبان ساده بیان نمود. بنابراین، نقش این رکن شاخص فرهنگ در پیوند »سیاست، امنیت و تبلیغات « به خوبی روشن میشود. روزنامۀ اطلاعات چندی بعد ستون دو کلمه حرف حساب به قلم گل آقا را در صفحه 3 میگنجاند که بررسیهای مربوط به این تحقیق نشان داد آن هم در برهههای حساسی از جنگ چه در شکستها و چه در پیروزیها بیان موثری داشته است.
دیگر پیام جدی طنز زبان دراز این است که آمریکا از پیروزی ایران نگران است. انتشار این خبر در آن ایام میتوانست موجب نگرانی مردم، رزمندگان و مسئولان و مانعی روانی و تبلیغاتی برای تداوم پیروزیها باشد، اما زمانی که مطلب با طنز بیان میشود ابهت آمریکا فرو میریزد و این طور القا میکند که تهدیدات ضمنی آمریکا بلوفی بیش نیست. البته در این جا باید متذکر شد که بلوف بودن تهدید آمریکا در کوتاه مدت به هیچ وجه نباید موجب غفلت از طرف درازمدت دشمن شود. آن چنان که در مراحل بعدی ، به اشکال مختلف آمریکا کاملاً با عراق هم اردو شد و انواع و اقسام کمکها را به این کشور کرد و در حق ایران انواع و اقسام فشارها را اعمال نمود که بالاترین آن در سال 66 ، به صورت لشکرکشی ناوگان دریایی به خلیج فارس، جلوه گر شد. …… مجموعۀ این عوامل موجب شد که جنگ و دفاع ایران آن طور که امام و امت میخواستند تمام نشود.
اینک به عنوان اول روزنامه در دوشنبه مورخ 3/3/61 توجه میکنیم: 134 هزاران نظامی عراقی در خرمشهر محاصره شدند. این عنوان کاملاً با عنوان روز پیش هماهنگ و نتیجۀ منطقی آن بود. به خاطر داریم که عنوان روز پیش، خبر از حملۀ ایران به شلمچه داده بود. نکتۀ مهم در این جا، این است که به دلایل مختلف از جمله نوع و ابزارهای خبرگیری و یا شاید ساعت چاپ و توزیع روزنامه، اطلاعات نتوانسته همان روز در چاپ اول و چاپ اصلی، خبر فتح خرمشهر را بدهد تا در کنار دیگر مطبوعات و رسانهها سهم چشمگیری در انعکاس این واقعۀ عظیم تاریخی، که موجب مسرت عمیق افکار عمومی گردید، داشته باشد. لذا این خبر مهم که هرچند قرن یک بار ممکن است برای یک ملت اتفاق بیفتد و انعکاس فوری آن میتواند عامل مهمی در تحکیم فوری امنیت ملی باشد، روز بعد (سه شنبه 4/3/61 ) به همراه پیام تبریک امام خمینی (ره) منتشر شد.
در گزارش روز این شماره، در صفحۀ 5، عنوان بزرگی با عکس به این شرح درج شده است: توزیع برنج با نیاز مصرف کنندگان هماهنگ نیست. میدانیم که مسئلۀ امنیت غذایی در زمان جنگ اهمیت زیادی برای افکار عمومی دارد و تبلیغات خودی و دشمن در بعد جنگ روانی و نظامی، بسیار مصروف آن میشود. این عنوان ضمن آن که تلویحاً پیام میدهد که مشکل برنج در کمبود آن نیست، بلکه در توزیع آن است، به این وسیله نمیخواهد موجب نگرانی افکار عمومی شود، اما به هرحال اعلام میکند که در تأمین برنج مصرف کنندگان مشکل وجود دارد. طرح مشکلات و مسائل مردم فینفسه موجب رضایت افکار عمومی است و میتواند هشداری برای مسئولان باشد تا در رفع آنها اقدام کنند. در عین حال، روزنامه زمانی اقدام به طرح مشکل برنج نمود که فتح خرمشهر امنیت ملی را کاملاً تحکیم کرده بود و در سایۀ آن، طرح مشکلات روزمرۀ مردم تهدیدی برای بحران زایی و تضعیف روانی تلقی نمیشد.
عنوان اول روزنامۀ چهارشنبه مورخ 5/3/61 چنین است: جبهۀ پایداری حمایت خود را از ایران در جنگ با عراق رسماً اعلام کرد. جبهۀ پایداری جناحی از دولتهای عربی بود که صلح سادات با اسرائیل را به رسمیت نشناخت. عراق، لیبی، سوریه، و الجزایر از این دسته بودند که در افکار عمومی اعراب و مسلمانان از این طریق وجاهتی به دست آورده بودند. با پیروزی انقلاب اسلامی در خرمشهر و احتمال تعقیب متجاوز در داخل خاک خودش، موضع گیری کشورهای مختلف علیه ایرا ن شدت گرفت که این خود به مثابه تهدیدی برای امنیت ملی تلقی میشد. بنابراین، اعلام حمایت جبهۀ مترقی پایداری، که عراق نیز قبلاً از اعضای مؤثر آن بود، بسیار اهمیت داشت.
عنوان اول روزنامۀ شنبه مورخ 8/3/61 با قلم بسیار درشت به گفتار امام خمینی (ره) اختصاص دارد: امام: دولتهای منطقه، دست از توطئه علیه ایران نیرومند بردارند. عنوان دوم مربوط به خطبۀ نماز جمعۀ آقای هاشمی رفسنجانی است که در قالب یک میان تیتر و یک زیرتیتر به شرح زیر آمده است: با کاری که در خرمشهر شد همه فهمیدند، ما به هر جا بخواهیم، میتوانیم برویم «با این همه کشته و آواره و خسارت، شمار فکر میکنید ما پشت مرزها میایستیم و از دور میگوییم غرامت بده؟!» مجموعۀ عنوانهای این شماره در حال آماده کردن افکار عمومی برای استراتژی تعقیب و تنبیه متجاوز است. که بعدها به صورت استراتژی و شعار معروف جنگ، جنگ تا پیروزی راهنمای عمل و اقدام دولت و ملت به مدت چند سال بود. عنوان دوم روزنامۀ یکشنبه، مورخ 9/3/61 ، با حروف درشت چنین اشعار میدارد: موج تظاهرات خونین مردم عراق به بغداد کشیده شد. قبلاً نیز اشاره شد که این توقع و انتظار در همۀ ردههای مردم و مسئولان ایجاد شده بود که هر عملیات نظامی پیروزمندانهای، موجب تحولاتی اساسی در ساختار 136 سیاسی بغداد شود. لذا هر قرینهای از اختلافات دولتمردان عراق و هر خبری از ناآرامیهای مردم عراق، علامت مثبت تلقی و خیلی بزرگ نمایی میشد .
بالتبع این امر در یک فتح نمایان، مانند پیروزی خرمشهر، بسیار گستردهتر هم شده بود. قابل توجه این است که عراقیها نیز در مراحل مختلف جنگ، به خصوص، در آغاز و پایان جنگ در چنبره همین تحلیل قرار داشتند و فکر میکردند ضربان نظامی، وسیلهای است برای اصلی شدن ضعفها و اختلافات درون نظام که میتواند آن را تا مرحلۀ سقوط و براندازی هم بکشاند. همان طور که قبلاً نیز متذکر شدیم چنین القائات و تبلیغاتی در کوتاه مدت ممکن است مخاطبان را امیدوار کند اما با آشکار شدن حقایق در درازمدت اثر عکس دارد.
عنوان سه شنبه مورخ 11/3/61 به صورت بسیار بزرگ و از قول رئیس مجلس، آقای هاشمی رفسنجانی، به شرح زیر است: رئیس مجلس: نقشه مشترک آمریکا، عراق، لیبرالها و منافقین برای تجزیه ایران افشا شد. یکی از رسالتهای رسانهها، روشن گری در مورد علل و انگیزههای جنگ تحمیلی بوده است. از طریق تبلیغات باید این امر روشن میشد تا مردم برای مقابله و دفع آن بسیج و تجهیز شوند و از اقدامات دولت و رزمندگان حمایت کنند. در این جا روزنامه از زبان فردی چون آقای هاشمی رفسنجانی، ریاست مجلس صف مشترک نیروهای داخلی و خارجی را، که در تحمیل جنگ نقش داشتهاند، معرفی و ضمن آن هدف جنگ را مبنی بر تجزیۀ ایران بیان میکند.
شاید این اولین باری است که مسئولان و رسانهها به نقش منفی لیبرالهای داخلی در جنگ به این صراحت و شدت اشاره میکنند. البته باید دید مظهر و مصداق لیبرالها را چه افراد و دستجاتی میدانند؟ بنیصدر به عنوان یک عنصر فراری از مظاهر اصلی لیبرالها تلقی میشد، ولی دستجاتی مانند نهضت آزادی و رهبرانش، که هنوز در داخل بودند و حتی افرادی نیز در مجلس داشتند، تا این موقع هنوز به این آشکاری لیبرال و ضدجنگ محسوب نشده بودند. نکتۀ دیگری که در این شماره جلب توجه میکند ادامۀ برنامهای است که روزنامه از چند سال قبل آغاز کرده بود. از این قرار که هرچند وقت یک بار، مسئولان کشور، به خصوص نمایندگان مجلس را به روزنامه دعوت میکرد، تا تلفنی پاسخگوی سؤالات مردم باشند و سپس اقدام به چاپ آن میکرد. در این شماره نیز دو نفر نماینده در روزنامه به سؤالات تلفنی مردم پاسخ دادهاند و، به طور طبیعی، خواستههای اقشار مختلف از نظام در آن طرح شده است.
بدین ترتیب، روزنامه به رسانه ای مبدل میشود که از لحاظ پیام رسانی دوطرفه و جامع عمل میکند. اما جالب است که حتی یک سؤال نیز دربارۀ جنگ نشده است. بعید است که خوانندگان سؤالی طرح نکرده باشند و اگر روزنامه از درج سؤالات و جوابهای مربوط به جنگ خودداری کرده باشد باید دید علت چیست و چه نتیجهای به بار میآورد؟ روزنامه مورخ 13/3/61 عنوان دومی دارد که آن را با رنگ قرمز مشخص کرده است: دکتر ولایتی، برای پاسخ به تجاوزات عراق خود را در مناطق مرزی محدود نمی کنیم. این عنوان نشان میدهد که ادامه دفاع در داخل عراق مسائل مختلف بین المللی و خارجی برای ما ایجاد میکند. به همین دلیل وزیر خارجه به طرح آن پرداخته است. درعین حال، این عنوان نشان میدهد که مسئولان در این تصمیم که برای تنبیه متجاوز و احقاق حقوق ایران باید دست به عملیات برون مرزی بزنند مصمماند و میخواهند افکار عمومی خارج را برای این امر آماده نمایند.
هم چنین در 4 صفحۀ بزرگ و کامل گزارشهای تصویری متعددی مربوط به جنگ و خرابیهای آن چاپ شده است که مجموع آنها افکار عمومی را برای تداوم جنگ آماده میکند. علاوه بر این، این ایام مصادف
است با حملۀ گستردۀ اسرائیل به لبنان که منجر به اشغال و تخریب بیروت شد. و، سرانجام، باعث اخراج گروههای مسلح فلسطینی از لبنان این مسئله به یک باره بخش عظیمی از ظرفیت نظام را برای مدت زیادی معطوف به لبنان نمود و تا حدود زیادی مسئلۀ تجاوز عراق و تعیین تکلیف متجاوز را تحت الشعاع قرار داد.
یکشنبه، مورخ 16/3/61 ، عنوان درشت روزنامه خبر از بمباران راهپیمایی پانزدهم خرداد در ایلام میدهد که وجدان عمومی کشور را به شدت جریحه دار کرد و اینک که تحلیل گر با آن برخورد میکند، میبیند چنین اقداماتی از سوی عراقیها عامل تحریم شدید دولت و ملت ایران برای ادامۀ جنگ بوده است. بنابراین، به نظر میرسد که عراق و، به خصوص حامیانش، قدرتهای بزرگ حقیقتاً منافع خود را در تداوم جنگ میدیدهاند وگرنه در چنین لحظات بحرانی تشدید جنگ چه معنی دارد؟ شاهد این مدعی آن است که سرمقالۀ همین روز اطلاعات با عنوان یادداشت در صفحه اول چنین عنوانی را دارد: بله، ما جنگ را ادامه خواهیم داد. در همین راستا روزنامۀ چهارشنبۀ مورخ 19/3/61 در صفحه 2 گزارش مفصلی از سخنرانی آقای موسوی اردبیلی، رئیس قوه قضاییه، در دیدار با سران نهضتهای آزادیبخش جهان منتشر کرده است که بخشی از گفتار ایشان چنین است: ایران اگر صلاح دید که برای سرنگونی صدام لازم است، بغداد را بگیرد، این کار را خواهد کرد .
بیان این نکته از قول رئیس قوه قضاییه و یکی از مؤسسان حزب جمهوری و از مسئولان طراز اول انقلاب و نظام حاوی چند نکته است.
1) گویی ایران از لحاظ نظامی کاملاً توان این کار را دارد و مشکل فقط برخی ملاحظات حقوق بین المللی و سیاست خارجی است. ان امر نشان مید هد که قضایا قدری سهل و ساده تلقی شده است و شاید ارزیابی درستی از توان خودی و دشمن وجود ندارد. البته بسیاری معتقدند که اگر عملیات فتح خرمشهر بلافاصله و بی توقف به داخل خاک عراق کشانده میشد، سقوط صدام مشکل نبود. در عین حال، گفتۀ فوق میتواند صرفاً بیان کننده عزم و ارادۀ ایران در احقاق حقوقش باشد.
2) طرح مطلب در جمع نهضتهای آزادیبخش، میتواند به معنی اخذ نوعی کسب حمایت و مشروعیت برای این اقدام باشد.
3) هدف از تداوم عملیات سرنگونی صدام است. نکتۀ مهم در این روز اعلام پادشاهی فهد به جای ملک خالد است. حقیقتاً تقارن مسائلی هم چون این امر، یا حملۀ اسرائیل به لبنان، با این مرحله از جنگ ایران و عراق جای تحقیق و تفحص بیشتری دارد.
و سرانج ام پس از قریب سه هفته از فتح خرمشهر مسئولان نظام استراتژی تعقیب و تنبیه متجاوز را تدوین میکنند و روزنامه این مطلب را در مورخ دوشنبه 31/3/61 به این شرح در عنوان اول منعکس میکند. در حضور امام و خانواده شهدا: رئیس جمهور اراده قاطع ایران برای مجازات صدام و حزب بعث را اعلام کرد. همان طور که ذکر شد، خیلیها بر این باور بودند که تداوم بی وقفه عملیات فتح خرمشهر در داخل عراق میتوانست به پایان یافتن جنگ منتهی شود. اما پس از قریب یک ماه، که سرانجام ایران به خط مشی
تعقیب و تنبیه متجاوز رسید، زمان زیادی از دست رفته بود و عراق و حامیانش با سرعت، برای ادامۀ جنگ خود را تجهیز میکردند.
نکتۀ دیگری که در روزنامۀ این شماره جلب توجه میکرد، عنوانی از گفتار مهندس موسوی، نخست وزیر وقت، در صفحۀ اول بود: آن چه ممکن است موجب نارضایتی شود، کمبود نیست، عدم توزیع عادلانه امکانات است (ابعاد 7 × 20 سانتی متر ). این مطلب نشان میدهد که مسئولان روزنامه با احساس اطمینان از قوت و قدرت نیروهای ایرانی در جبهه فرصت را برای طرح مشکلات اقتصادی که موجب آزار افکار عمومی و تضعیف امنیت روانی و اقتصادی مردم شده است، مناسب میدانند.[1]
[1] محمدباقر حشمت زاده، کتاب ارتباطات و امنیت ملی در جنگ ایران و عراق، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، صص126-151
مطالب مشابه :
نقش سردار شهید دکتر مجید بقایی در دوران جنگ تحمیلی
نقش سردار شهید دکتر مجید بقایی در دوران جنگ تحمیلی نيز نقش ايشان در صحنه تهران "شهرک
نقش و کمک های شوروی در جنگ ایران و عراق
نقش کشورهاي دنيا درجنگ تحمیلی(دفاع مقدس) - نقش و کمک های شوروی در جنگ در اين دوران كمك
نقش توپخانه ارتش در جنگ
نقش توپخانه ارتش در جنگ معادله جنگ در دوران آباد تهران اجرا مي شد. در سال
نقش زنان مؤمن و ايثارگر در دوران دفاع مقدس
نقش زنان مؤمن و ايثارگر در دوران نقش عمدهاي در جنگها نشد در شهر خودش (تهران)
آمار شهداء ومجروحین جنگ 8ساله ایران وتعداد کشته وزخمی های عراق
بیش از 22 سال از پایان جنگ تحمیلی می هم نقش مهمی در تاریخ جنگ دوران جنگ هم
جنگ تحمیلی
در جنگ تحمیلی است که آثار نقش برجسته دوران حکومت قدمت این شهر در
جنگ تحمیلی و میراث فرهنگی خوزستان
رژیم عراق در طی جنگ تحمیلی با ایران در تهران میدان نقش جهان اصفهان در فهرست
بررسی نقش روزنامه اطلاعات در تامین امنیت ملی در دوران جنگ ایران و عراق، ش 4
بررسی نقش روزنامه اطلاعات در تامین امنیت ملی در دوران جنگ ایران و عراق، ش 4.
بررسی نقش روزنامه اطلاعات در تامین امنیت ملی در دوران جنگ ایران و عراق، شماره 3
ملی در دوران جنگ های هم در جنگ تحمیلی را، که در تحمیل جنگ نقش داشته
برچسب :
نقش شهر تهران در دوران جنگ تحمیلی