مطالبی در باره علم اقتصاد-بزبان ساده-علم سیاست-بخش دوم وسوم کتاب جامع-نوشته-سیامک ترکاشون
مطالبی هست که ورورود بدانها آشنائی با علوم فوق میخواهد. شاید تعجب کنید یک مهندس فنی را چه باین ها؟!-اما دوستان در دوره ما درس بسیار سنگین بود وهمه مباحث تدریس میشد. ما در ششم ریاضی فقط :۵!!هندسه:رقومی-ترسیمی-مخروطات-فضائی-مسطحه-و تحلییلی داشنیم سخت بود ولی ذهن ما را باز کرد.فیزیک ودر عین حال مکانیک داشتیم-حتی طبییعی داشتیم .با ایینکه ریاضی-فیزیک بودیم.-تاریخ ادبیات وعربی!!-جغرافی داشتیم!-این حجم سنگین درس و حساب استدلالی که یادم رفت ولگاریتم وشیمی معدن وآلی اگرچه ما را کلافه میکرد ولی دست مایه ای شد تا امروزه از همه این ها تقریبا"سر در آوریم.دوستان نزدیک من :فرحزاد-در آمریکا پزشکی خواند-پروفسور کارلو -لو -ک/س(l - carllo-luxess)ودر مدرسه اقلیت ارامنه :کوشش درس میخواند-واکنون در ناسا -در فیزیک اتم کار میکند.- دو ستم :حمید ملایم که خود و احیانا. فرزندش:شروین ملایم-این خانواده همگی نسل اندر نسل :دندانپزشک هستند.نمیدانم :حمید عزیز که احیانا دندانپزشکی حاذق است هنوز در قید حیات است یا نه؟ تا جائی که خبر دارم دکتر شروین در لس-آنجلس است.گویا در :بور لی هیلز.
دوستان :پزشک-مهندس-فیزیکدان-شیمیدان-وانواع متخصص از یک کلاس سی نفره با قبولی :۶۰ در صد در کنکورهای سخت وپیچده کلاسهای ما در امد-تست چهار جوابی نبود که جواب در آن باشد.
پوست میکند-۳.۵ ساعت وقت در سه روز در هر روز ۳.۵ ساعت!! -مسائل تشریحی -استدلالی-خب!زمانه عوض شذه است.
علاوه بر آن -امتحان رسم فنی وپنج هندسه مطرح بود. گذشت -اما این کنکورهای فعلی چندان مالی! در مقابل کنکور های دوره مانیست-نرنجید -از پدران خود بپرسید.این بود آن علوم ریشه ای که گفتم. امید که تحمل حقیقت برایتان مشکل نباشد.. دوست دیگرم خسرو شجاعی که فرزندش در تورنتو استاد کرسی اقتصاد است ودهها نمونه اینها را گفتم بدانید نظام آموزش قدیم شاید کاستی ها ئی داشت اما یک چیز اساسی داشت:اصالت علمی-چیزی که امروزه با تمام پیشرفت ها تهی بودن آن حس میشود.تهی بودن آن در مغز بشر نه بانکی بنام رایانه-که خدا نکند کلید آنرا از شما سرقت کنند یا هک شود-یا بگیرند-آنوقت وجدانا"خود قضاوت کنید چه برای ارائه از خود دارید.از مغز خود نه از گوگل ویاهو -که خدا پدرشان را بیامرزد همیشه زیر بغلتان را گرفته اند. اما خدمات رایانه وسرعت آن به بشر ستودنی ودر خور تحسین است امید قدر این آسیستان مغز خود را بدانیم.وقبل از شروع روزانه صورتش!را ببوسیم ولی از مغز خود هم غافل نشویم. -در یک کلام سواد ما ریشه ای وجامع بود نه متکی به سنسوری که اگر از دست ما بگیرند مغز ما تهی از آن است.-ما ماشین را راه میبریم وبهر طرف خواستیم می چرخانیم-اما بهوش باشید که ما نسل اول در حال انقرلض هستییم.دهه های :۱۳۵۰-۱۳۵۷ برم سر اصل مطب.از اقتصاد با ید شروع کنم ۰ بعد-سیاست-با زبان ساده وکتاه-در خور حوصله نسل -با معذرت-تنبل جوان.-تا مطلب اصلی واضح شود. وطبق بعد اما بعد!:
آشنائی با اقتصاد= ابتدائی وساده ترین تعریف برای اقتصاد را من:علم یافتن به رفع احتیاجات بشری میدانم. از تغذیه گرفته تا پوشاک ومسکن وفرهنگ وبهداشت وارتبا طات و......این تعریف بسیار کلی وساده است ولی بنیان ایجاد این علم است. ما هم نخواستیم از اول با کلمات قلمبه سلمبه شروع کنیم به آنجا هم خواهیم رسید !صبر داشته باشید.رفع این نیازها منجر به فر ایندی میگردد که به آن : فعا لیت اقتصادی می گویند.یعنی -تلاشی که جامعه بشری برای رسیدن باین ها می کند.بمرور فعالیت مذکور سیستماتیک شد وشکلی سازمان یافته بخود گرفت:بشر با اصلاح اشتباه های خود فهمید:فعالالیت اقتصادی باید بر مبنای:تولید-مبادله کالا وخدمات-مصرف وپس انداز ازدیاد مصرف باشد.این فعالیت ها در جوامع بسته قدیم بدون پول ومسکوک بنام :پایا پای -تعویض کالاها وبعد در اثر پیشرفت وایجاد مشکلات با اختراع پول در اذاء پرداخت آن صورت می گرفت.اما پروسه وشکل گیری جوامع بشری بر مبنای اقتصاد فقط برای رفع احتیاج که گفتم نبود. در بعضی جوامع پدیده بسیار بدی شکل گرفت که بهتر است آنرا :"محرومیت " اقتصادی بگویم.مثلا"همین اکنون این پدیده در آفریقا بعلت خشکسالی وعدم بارش روزانه جان هزاران کودک معصوم را می گیرد.یعنی فقط :محرومیت تغذیه-محرومیت های دیگر ممکنست فرضا":صنعتی-علمی-مالی و.....باشند.مثلا"اکنون که این سطور را می نویسم کشور اروپائی یونان دچار محرومیت شدید ذخیره ارزی ونقدینگی ودر آستانه شکست اقتصادی است که قرار است دول اروپائی چاره ای بصورت وام بیاندیشند.اگر محرومیت تغذیه جامعه سیاه آفریقائی یا محرومیت ارزی وپشتوانه ای کشور اروپائی وزیبای یونان حل نشود هر دو نا بود می شوند.امروزه -ملاحظه میکنید عامل اقتصاد دیگر در حد سیر کردن شکم بشر نیست. بنابر این اقتصاد به سیستمی تبدیل شده است که یک:باصطلاح:as a rull -واصل متعارفی باید بشمار آید.در واقع این دیگر فرآیند وعملکرد اقتصادی است که بشر را کنترل میکند.کسانی در این عرصه پیروزند که محاسبات اقتصادی خود را صحیح-انجام دهند.بعنوان مثال حاشیه ای:عملکرد حساب شده ترکیه وقطر -فعلا"کاری به بقیه نداریم-بحث طولانی میشود-ترکیه را با دست نسبتا"خالی-ولی معادلات درست اقتصادی که حتی امروزه سیاست خارجی هم تحت الشعاع آنست یکته تاز وپل خاور میانه واروپا کرده واعتبار سیاسی بالائی دارد که تا۱۹۹۰ از آن بهره ای نداشت. وقطر با در آمد سرانه هر شهر وند در ماه بالای ۱۵۰۰۰-تا ۲۵۰۰۰ دلارقویترین اقتصاد مالی را دارد. اما فونداسیون ومحور اقتصاد بر واقعیتی بنام کالا استوار است.به بیان علمی وریاضی که مایلم حرفهایمان یا گفتمان!!-بر مبنای درست باشد :
f(c)=f[s +r]=تابع اقتصادیرا می توان متشکل از دو متغیر مهم :کالا وخدمات دانست البته عوامل دگر هم هست که میرسیم. s یا خدمات :یک سری مهارتهاوفن آوری هائی است که عوامل انسانی یا رباتیک باید بدهند تا r یا کالا تغیر شکل یافته وقابل استفاده بدست مصرف کننده برسد.در این فرآیند:خدمات نقش تجریدی دارد نه وابسته.خدمات فنی یا پزشکی مثلا" کالا باشد یا نباشد متخصص خود را دارند.اما فرضا"محصول مصرفی خوراکی انسان :گندم -کار وخدمات سنگین کشاورز را میطلبد.تکنولوژی خدمات فنی کارگر را می خواهد. یکی از نقشهای مهم وکلیدی اقتصاد جهانی تحت الشعاع قرار گرفتن سیاست خارجی دولتها در زیر لوای آنست. تا جائی که "مافیا یا حکومت خطر ناک چهره در سایه جهانی -که در مقالات قبلی توضیح کافی داده ام-محور کار :ایجاد نظم نوین جهانی را :اقتصاد دانسته است واین متاسفانه درست است.آزمونهای خطرناک این چهره های تاریک با اقتصاد جهان در سنجیدن درست یا نادرست بودن تز ها وتئوری های اطاقهای فکر تئوریسین های آنها -این وضعیت را در جهان ایجاد نموده است. باید بسیار ساده اندیش بود که فکر کنیم: دگرگونی های اقتصادی غرب واروپا - بهم ریختگی خاورمیانه آنهم هر کدام بشکل خاصی!-وامواج سینوسوئیدال نمودارهای اقتصادی :طلا-یورو-دلار -ین -مارک-تعطیل کارخانه های خود رو سازی وصنایع کوچک امریکا ودر عوض رو آوردن به "ابر صنعت"-وواگذاری تدریجی نقش سرگرم کننده تولیدسلاحهای کلاسیک به جهان سوم -عوض شدن نقش فرمانبران دیکتاتور منطقه با خود فرماندهان اصلی وحضور آنان - یک اتفاق است!-اقتصاد نقش اصلی را دارد.موقعیت دلر تقویت ودر عوض ین-یورو فرانک تا حد زیادی قربانی این استراتژی اقتصادی "سایه"خواهند شد.در مسائل اقتصادی دیگر -همانطور که دوران سناریوی دیکتاتوران نظامی را که از ۱۹۴۵ تا۲۰۰۰ تعین کرده بودند بپایان رسید-واکنون نقش اصلی با خود کار گردانان:اوباما-سارکوزی-مرکر-صدر اعظم انگیس ومجلس لردان-نه عوام-و نقش نیمه مسکو-چین بطور مستقیم آغاز گردیده -وترکیه در این میان با ایفای نقش پل ومیانجی میخواهد جاپای خود را محکم کند -تاوان سنگین وهزینه های سرسام آور این سناریوی جدید ناتو-ورشو(به مفهموم-دول چین-روسیه-کره شمالی-نه معنی سابق که دیگر معنی ندارد!)را با عرض پوزش وبدون توهین به محل خاصی حاشیه نشینان نفت خیز باید بپردازند.این بسیار فشرده بود. نخواستم وارد جزئیات شوم .خواستم ملاحظه کنید اقتصاد که گفتم نقش وحرف اول را میزند وسیاست منطقه ای تعین میکند.من بر می گردم به بحث علمی خود وسایر فاکتورهای اقتصادی ودر نهایت میخواهم پیوند آن را با صنعت سازه نشان دهم.
بنابراین :اقثصاد در دووران پارینه سنگی از محرومیت غذائی بشر سر چشمه گرفت -لیک با شهر نشینی وتمدن روند گسترده ترو جامعتری یافت.بازار بوجود آمد -پایگاه های اقتصادی وتبادل کالا شکل گرفت-روش تعویض وابتدائی :پا یا پای اجناس رونق یافت. و سر انجام با ضرب سکه ومسکوکات وپول چرمی و حواله کار ساده تر شد. اقتصاد تبدیل بیک پروسه از تمدن بشری گردید که دیگر حذف آن غیر ممکن بود.برای خود کارگزارانی چون ارتش-آموزش-صنعت نیتز داشت وبدین ترتیب اولین طبقات وابتدای خرده بورژوازی شکل گرفت-بنام :تاجر-بازرگان-تا زمانی که آنها چون سپاهیان در چهار چوب وظایف خود عمل میکردند بحثی نبود.واغلب مردمی درستکار وضرب المثل نیکی بودند.گسترش تجارت های دریائی وزمینی با کشورهای دیگر بخصوص قرون ۱۷ به بعد وسر انجام قرن ۱۹ آنها را-تجار سالم شرقی را با پدیده های زشت :کم فروشی-و سرانجام مال اندوزی -بورژووازی کمپرادور آشنا ساخت.در واقع پی ریزی کنسرسیوم های سرمایه داری اولیه که تجار زیرک ومال اندوز :یهود-صهیون به همکاران جهانی خود آموختند شکل گرفت. اقتدار چنین کمپرادوری سیستمی عظیم بود که تا مغز در بار های اروپا وبدنبال آن شرق نفوذ کرد.بیشتر خاندانهای سلطنتی خود در سلک این نو کیسگا ن قدرتمند در آمدند.نفذ سیستم اقتصاد سرمایه داری در فرانسه وانگلستان وآلمان تا بدانجا پیش رفت که سیاست سلاطین را مشاوران تاجر تعین می کردند ودر تاریخ دیدیم سرانجام :به انقلاب فرانسه -رشد تضاد طبقاتی-مالی-بورژووازی-کارگری و ظهور مانیفست مارکسیستی در کارخانه های نساجی انگلیس شد که با مانوور ماهرانه انگلیس بطرف اسلاوها منحرف گردید.این اولین نقش اقتصاد بر سیاست کشور ها بود - .
تعاریفی چند -ولی لازم-مدخل به مباحث کلیدی: تا یادم نرفته بد نیست اشاره ای داشته باشم به چند مطلب: ریشه کلمه اقتصاد:در مطالعات پراکنده و فراوان خود در طول سالهلای دهه:۱۹۷۰ تا۱۹۸۵ -در سه سفر به یونان وفرانسه وایتالیا-که متاسفانه منابع یادم نیست-ولی در حافظه ام باقی مانده است.در طول چند بار مراجعه به :کتابخانه رسمی و آکادمیک :آتن-بزبانهای-انگلیسی-فرانسه-آلمانی-یونانی-مطالب جالبی دیدم-انسیکلویدیا-رسمی آتن -چنین گفته بود:
اقتصاد:-econonics " - از دو کلمه یونانی الاصل:"oikos "-یعنی: سرا-خانه - و نمین:"nemin -یا :اداره -راهبری -بوده است.بنابراین اقتصاد -نه عربی است ونه فارسی در قرون وسطی- وعصر طلای رنسانس
اروپا-از آدام اسمیت-اسکاتلندی-۱۷۷۶ -بنام "پدر علم اقتصاد "-در دایرت المعارف یونانی نام برده بود.--در واقع درست است این تلاشهای مستمر و سخت او بود که متون را حتی از کتب خطی -ارسطو-افلاطون- تا قرن ۱۸ جمع کرد-تحقیق کرد-و کتاب جامع خود را بوجود آورد.-تبدیل شدن اقتصاد بیک علم دانشگاهی را باید مدیون :آدام-اسمیت-و دنباله روی او :ریکاردو دانست.آنچه قبلا" پراکنده بود را نمیشد -اقتصاد ورشته تحصیلی چون حقوق دانست.-اولین تعریف :اسمیت:این بود:این علم را مطالعه وتحقیق :در تولید وتو زیع ثروت بشری بدانید!.
خلاصه ای تا اینجا بزبان ساده-بدون اصطلاحات-علمی--دوستان اینها را سعی میکنم ساده بگویم- سعی در خاطر سپردن فرمائید-بزودی که :سطح کار بالا ودر حد ترمهای دانشگاهی میرسد:-۱-دیگر فرصت برگشت بانها را نداریم.۲- لغات لاتین که در فارسی جایگزین ندارند وارد میدان میشوند وشما باید با :لغات : پایه آشنا شده باشید.-مرا می بخشید.
خلاصه ودوره ای از آنچه کفتم: گفتم :اقتصاد:یعنی : آنچه امروزه بعنوان:حوائج بشری: توزیع-تولید-مصرف-مبادله کالاها-مبادله خدمات و.......مورد اتفاده است.زمانی :شکم-لباس-مسکن نیاز بشر بود اما اکنون اقتصاد:آنقدر مهم شده است -که حتی -خط مشی دولتها را تعین میکند.سیاست آنها را رقم میزند.در دانشگاهها-از تلیفیق رشته ::علوم سیاسی-اقتصادی صحبت میشود.!.مثل عامیانه وقدیمی اما پر معنا: تا شکم سیر نباشد از مغز چه انتظاری داری؟!.-اقتصاد:دیگر آن ارزش معنوی وجوانمردانه قدیم را ندارد.-تقسیم عادلانه پوریاهای ولی-دلاوران میز گردمسیحی-را در افسانه ها بخوانید.امروزه قانون جنگل حکمفرماست.وشیر آهو را میدرد. ابر قدرتها با پس گردنی وزور سر نیزه شیرهای نفت را باز می کنندو کو قدرت مقابله!.اقتصاد جهانی ونظم نکبت ونوین آن :در حال پیاده شدن است چه خود را پاره کنیم !!چه ساکت بمانیم.ارتش اقتصاد وجهان تک قطبی:را با توپ وتانک مقایسه نکن-اشتباهی است که می خو اهند بکنی!.-سربازان آن -طلا-دلار-یورو-ین-فرانک--مارک-الماس-اورانیم غنی شده-وحتی:آب!!-پلوتونیم غنی شده هستند.
فعالیت اقصادی:گفتیم آنچه :فرآیند :فعالیت های اقتصادی ما را ممکن میکند:پروسه شکل گیری جریان آنست.فعالیت مذکور یعنی بحرکت در آوردن چرخه :ماشین اقتصاد-و استارت آن-مالیات خود نوعی فعالیت اقتصادی است.:اگر در کشور ما درست انجام شود: کار تولید میکند-تقسیم کار میکند-انسانها را از خمودگی بدر می آورد.
ثروت وتقسیم آن=امروزه ثروت وتقسیم آن در جهان -درست -صورت نمیگیرد.-اشخاص با احداث :شرکت های خصوصی و حقوقی -دست به سند سازی وانواع کلاهبرداری میزنند.میشود -شبیه هم وبعلت مهارت این دزدان قهار بسیار ماهرانه استمجمعی -غیر از صندوق پول تشکیل -وبا نظارت دول ذینفع در اجلاس ۶ ماه یکبار -فقط دفاتر این شرکتها را بررسی کنند. این فقط شرکتهای چند ملیتی باشد.نه نفتی- نه صندوق پول- نه سایر کامر شال.روی این فکر کنید از فکر ضرر نمی کنید.از ما گفتن بود.معمولا" هر چیزی که بای انسان ارزش داشته باشد ودر نگهداری آن مشتاق و حریص:ثروتنام دارد. لازم نیست :پول-مسکوک-طلا -املاک باشد.آن ثروتی که متعلق به :مردم یک کشور ونسلهای آینده آنست."ثروت ملی"نامدارد.معادن-جنگلها-نفت--.خائر زیرزمینی-خدمات فنی -پزشکی-اقتصادی نخبگان آن کشور-پاسدار اینها از دستبرد دزدان جهانی دولتهای آنان هستند. کشورهائی که جز-یخ-برف-سرما!واستخراج بسیار سخت مقادیری گاز چیزی ندارند. جز اجناس بنجل -متاعی برای جهان سوم ندارند. کالاهای آنان دو قسمتی است:تولید وکیفیت بسیار بالا برای :غرب-وضایعات برای شرق!!.گفتیم :کالاها یا اقتصادی هستند یا غیر اقتصادی-غیر اقتصادی مثل آب وهوا هستند- باید پول بدهید.انشاءاله قدر آنرا خواهید فهمید.!-کالاهای اقتصادی:یا مصرفی اند یا واسطه ای -تکیف مصرفی روشن است اما واسطه ها وکاتالیزوریچیزهائی مثل لامپ اتومبیل-راهنما-وسائل راه اندازی راینه ها-ماشین آلات :پرس :چرم کفش ویخچال و......
نظامهای اقتصادی:نظام سرمایه داری-این تعاریف را اکثرا" میدانید.توضیح ودید دیگر بزاویه است.پس دقت کن.مسئله آزمون وخطا بخصوص در هیئت "نکبت بار اقتصاد نوین جهان"-لقب بنده به آنان-نکبت -بمعنی کلمه-از ۱۹۴۵ آغاز و تاکتیک واستراتژی دیگر آن نیست :۱-ایجاد لولو سرخرمن کمو نیسم-مکتبی-که بورس تحصیلی آن را هم ه رهبران سالها بعد :پولیت بورو که دانشجویان آس وپاسی بودند -خود دادند.!-مارکسیسم وکمون گرائی ایده ای بود مثل سرمایه داری ودهها ایده دیگر -اطاق فکر حکومت سایه بوجود نیاورد.جبر تاریخ مسبب اصلی آن بود. اما برای رشد نیاز به پشتوانه مالی داشت.-معمولا"شاهکار لژهای بریتانیا-اسکاتلند-وبانکداران صهیون(حساب -یهود عادی را از اینها جدا کنید -این آخرین توضیح برای همیشه.)-تلفیق پیچیده :راست-ودروغ بنحو بسیار حساب شده ا ی است.طوری که بر خلاف نرخ رشد رو به تصعید تضاد طبقاتی -با مانوور حساب شده :M.I.6 -واعزام :ماموران بلند پایه ونابغ ای :چون سر-جان فیلبی-ملقب به کیم فیلبی -از بیروت-بلونت-مک لین ودادن اطلاعات درست وغلط بنحو مخلوط بسیار پیچیده که :k.g.b با ساده لوحی همه را یک جا بلعید وپس از ۷۰ سال خود نیز بلعیده شد.!مکتب مارکسیسم مکتبی بود وهست بمانند سایر مکاتب.اما یک مشکل اساسی دارد.مثلا"فلسفه هگل بر نقادی عقل مطلق وخرد گرائی است.رئالیسم واقع گرائی است. اما بنیان مانیفست مارکس وانگس اگرچه متاءثر از فویر باخ وحتی هگل وکانت است ولی بر فونداسیونی از "اقتصاد"استوار شده است. بدیهی است اقتصاد امری نسبی است نه مطلق.ونوسانات سیکلها ی سینوسوئیدال ارزی حتی برای اقتصاد بسته کمون هم بی خطر نیست.وچنین است که مارکسیسم بر دو موج خطرناک همواره سوار است:الف-نوسانات ارزهای غالب وقوی-ب- اصول تخریب اقتصاد جهان برای نظم نوین توسط بزرگترین رقیب آن :مثلث:کاپیتالیسم-صهیونیسم-فراماسونیسم-وچنین است که باین مکتب اشکلات عمده ای وارد است.این مکتب نزدیک بیک قرن فرصت داشت ولی ثابت شد فراگیر نیست وهیچگاه رویای هضم طبقه حاکمه در پرولتاریاریای کارگری بوقوع نپیوست. امروزه فقط میتوان روی چین حساب کرد که در عمل از نظر تکنولوژی واقتصاد واقعی-نه بازاری-وابر صنعت حتی محصولاتی در حد کیفیت :کره جنوبی هم ندارد.این مسائل اهمیت بی حد "اقتصاد"جهانی را میرساند.وامروزه سیاست خارجی تحت الشعاع آنست.
مسئله عرضه وتقاضا:این مسئله آنقدر مشهور است که نیازی به شرح آن نیست.بزبان ساده -بازار-هرچه کالا بیشتر -تقاضا کمتر وبلاعکس.با رسم نمودار اقتصادی -محور طولها را تقاضا ومحورعرضها قیمت ارزش کالا-نمودار خطی بخوبی رشد یا تنزل را نشان میدهد.پیشنهاد:اگر مرکز ثقل نمودار را بدست آورید -avrage -یا معدل ومیانگین بازار بدست می آید.مسئله بسیار ساده است.ومن توضیح اضافی را ضرور نمی دانم. مسئله مالکیت:این هم مسئله ای است در اقتصاد بخصوص نوع اسلامی ویا سوسیالیستی-وحتی:سرمایه داری-ومارکسیستی !-مالکیت یا واقعی وحقیقی است یا اعتباری.آنچه انسانها بظاهر خود را مالک آن میپندارند :از نظر من امری مجازی ونسبی است. یعنی بر اساس یک سری قوانین جامعه ای که در آن زندگی میکنند.حق دارند مدت محدودی -گاه تا چند قرن!-که این قوانین پابرجا هستند این مالکیت را حفظ کنند.قرنها املاک زیادی در سیستم فئودالیته در خانواده ها جزءتیول آنها بود. زمین ورعیت در معاملات فئودالها واگذار وتعویض میشد.اما امروزه چنین نیست -پس حرفم غلط نیست. ما در واقع هیچگاه مالکیتی بنام :حقیقی-ملک طلق اشخاص نداریم. اما مالکیت میتواند خصوصی وعمومی باشد.مالکیت خصوصی بر می گرددبه نسبیتی که عرض شد-از نظر املاک وخانه واشیاء-اینها هم ممکنست روزی مصادره شوند.اما مالکیت خصصی انسان بر اندام وروح وروان خویش-نظر من است- خصوصی مطلق است.این تعریف با آنچه در متون اقتصادی است فرق دارد برداشت خود من است.مباحثی هم داریم در مالکیت اسلامی که کتب فراوان است ومراد ما اینجا تکرار آنها نیست-بروید خود تفحص کنید- اما مالکیت عمومی:متعلق به مردم -جامعه بهر شکلی که در آن زیست میکنند می باشد.امروزه اعتراض بسیاری از مالیات دهندگان آمریکائی این است که فقط ده در صد ثروت صنایع در دست برس بازان وسفته بازان -شبکلاه بسر!wall street است ومالکیت عده در دست مردم نیست. -باید بصراحت گفت :امروزه این امر مختص آمریکا واروپا نیست-مردم در کشورهای باصطلاح سوسیالیست وکمونیست -هم هیچگونه اشراف -اعمال نظر- و قدرت اداره سرمایه های ملی خود را ندارند.اقتصاد امروز جهان:ملقمه-وآش شله قلمکاری است ازاختلاط:سرمایه!-سوسیالیسم!-وحتی کمونیسم!-واین آشی است که نظم نوین اقتصادی تجویز مینماید وبزودی سر سفره همه خواهد آمد.امروزه تز اقتصاد جهانی در حال پیاده شدن است.چه بخواهید چه نخواهید.یک قرن تئوری وعمل وآزمون وخطا -به :تاویستاک والمپیادهای میز گرد نشان داد:وقتی طرحی نو در می افکنید وسازهای جدید باید احداث کنید که قابل باز سازی نباشد-چاره ای جز تخریب آنچه بوده ندارید تا بتوانید فونداسیون وشالوده استراکچر جدید را بریزید.واکنون تخریب از چند جناح آغاز گشته است:۱-مراکز تجارت جهانی راندمان ۶۰-۷۰ ساله خود را دادند.وباید حذف میشدند.واگر کسانی خود افتخار باین نقش میکنندکه آنها را از بین بردند.از هر طرف نگاه کنی در نقشه پیچده -نظم جهانی اقتصاد با اعتراف خود-راست یا دروغ -گامی را که آنها میخواستند برداشتند.!.حداقل دستمزدی که گیر آنها آمد نفرت جهانیان بود-در عین حال فعلگی!تخریب را هم انجام دادند.واز سرمایه داران اصلی وپشت پرده که لبخند شیطانی خود را پنهان کرده اند چهرای انسانی وقدیس! ساخته اند. اگر هم نقشی نداشته اند که با سر چوب کردن خود خود را سپر آنچه شد کردند.زهر طرف که شود کشته....!.مسئله دوم بعد از تخریبات سازه های اقتصاد قدیم-رو بنا یا نمای سازه اقتصاد نوین جهانی -یا تاویستاکی-المپینی است(راجع باین لغات برای آنان که اطلاعی ندارند در آینده مسئله باز خواهد شد).این روبنا چیزی نیست جز :سیاست جهانی که زیر چتر اقتصاد قرار گرفته بخلاف ۷۰ سال قبل.سومین ومهمترین مسئله :تخریب زیر ساخت های کشور های جهان برای یونیفورماسیون کردن :تاویستاک واقتصاد آن.واین بسیار دشوار وزمان بر است.زمانی در مقالات یک دو سال قبل -به آرشیو بروید نگاه کنید-اینها را حتی قبل از شروع این پروژه بزرگ اقتصاد جهانی برایتان گفتم -از اندیشه های حکومت جهانی که :جرج ارول-اچ.جی.ولز-وقرنها قبل:مالتوس ها-هرتصل ها-آداموسها-استالین ها -هیتلرهاو...داستانها گفتم. گفتم اگر-آری اگر -لحظه ای چشم بصیرت سوم -چاکرای اندیشه -نه دو چشم مطالعه دقیق خود را می گشادید-در لا بلای سطور این کتب که تراوش اندیشه این ابر نویسندگان ومردان تاریخ است بوضوح از :نظم نوین وحکومت تک قطبی جهان واداره سوسیالیزه کشورهای اوراسیا! -اروپا-اقیانوسیا!و...از همان زمان پی می بردید.اما -بسیار سطحی -نه همه-تعدادی که انتظار این بلاهت از آنها نمیرفت برای ارول پستان به تنور چسباندند-وتوهین نثار حقیر نمودند.تقصیر من بود یا تو که در شب عینک آفتابی!زده ای وجلوی پایت را نمی بینی چیست.!؟. اگر جرج ارول یا ولز(از لژاسکاتلند!)-مردان بزرگی بودند وحقایق را نیم قرن قبل با همه خطراتی که حکومت سایه آنها را تهدید میکرد گفتند-وما نیز اشاره آنها را زودتر از شما"آقا-اجازه"-بااجازه! شدیم ومنگ نبودیم- دلیل توهین باین مردان بزرگ نیست.اگر اندیشه های :مارکس وحتی فروید -توسط کسینجرها و بریتانیای کبیر و برژینسکی ولژهای گل داودی! بخدمت گرفته میشود گناه از این مردان علم نیست.گناه استفاده از بمبهای اتمی ۱۹۴۵ بگردن این اشتاینein-stein -und-openheimer نیست.بهر حال پروژه بسیار بزرگ-بسیار خطرناک-"اقتصادی-سیاسی"-اربابان جهان-حکومت سایه که چند سال است تکرار میکنم وبرای آخرین بار بگویم:سی تا چهل خانواده اشرافی وتاریخی با قدمتی حداقل ۴۰۰-۵۰۰ ساله:خاندانهای سلطنتی بریتانیا-سوئد-اشراف:اسکاتلند-ایتالیا-غولهای صنعتی :کمپانیهای پپسی-کوکا کولا-نرم افزاری وسخت افزاری-در آمریکا:خاندانها ی :کندی-راکفلر-بنیاد کارنگی و......که بسیارند وفرصت آنها در مقاله اینترنتی نیست. راس هرم قدرت جهانی با ریاست بریتانیا -بدنه وبخشهای اجرائی وطراحی با فراماسونری-وبخش اجرائی فیزیکی پاکسازی وترورهاوباصطلاح ارتش سایه را -خانواده های:سیسیل-ناپل-ایتالیا وخانواده های :مافیای مسکو-اوکراین-وبخش خاور ی آن با مافیای ژاپن :یاکوزا-میباشد.ضمنا"لژومشورت صهیونیسم در چارت تشکیلات تقریبا" بعد از بریتانیاست.سرزمین پایگاه واصلی وبازوی اجرائی کلی -ایالات متحده است.این بسیار فشرده-تاریخچه ای بود که حکومت سایه واین قدرت مخوف وچهره در تاریکی دارد وبرای بحث اقتصاد سیاسی ما لازم بود چون برای شرح خلاصه وچکیده پروژه در حال اجرای آنان مجبور به آوردن اسامی این تشکیلات می شویم.بهر حال شاهد بخش مهمی از "پروژه اقتصاد سیاسی حکومت واحد و نظم نوین جهان-توسط حکومت سایه هستید".فاز اول اجرا شده:
تذکر نهائی:دوستان ساده نگری نکنید.مسائل فعلی با توجه به سیاستهای دول بزرگ را حداقل در تاریخ شاهد بوده اید.برخلاف نظر بسیاری از افراد:اینها مولود روند طبیعی جهان خاکی ما نیست.همانطور که از ۴۰۰ سال قبل نبوده -واز زمان دارسی در کشور ما نبده-اینها را که باید بهتر از من در تاریخ بدانید-با آنکه علاقه ای به این سیاست های کثیف جهانی وتکرار آنها ندارم اما خواستم افرادی که دانسته یا نا دانسته رویدادهای اخیر را با قیافه حق بجانب در اثر روند طبیعی تاریخ میدانند -اگر چه میدانند-ولی باز بدانند! -تاریخ را سیستم :اقتصادی-سیاسی حکومت سایه -آنکه روزگاری سایه ای در متصرفاتش وجود نداشت وآفتاب غروب نمیکرد -از قرن ۱۷ تا کنون دارد مینویسد-فقط استراتژی عوض شده است.اکنون با یک کمپرادور کا پیتال طرف نیستید-با یک سیستم پرامیدیک وهرمی که بسیار خلاصه آن گفته شد طرف هستید . امید دیگر نیاز بتذکر برای بیدار شدن نباشد.تحولات خاور میانه -بهار یاپائیز! وچهار فصل!نیست.گذر سیستماتیک اقتصاد سیاسی پروژه نظم نوین جهانی است.آیا سئوال کرده اید حداقل یک قرن ! این چهار فصل در کشورهای راحت طلب عرب منطقه وجود داشته وخبری نبوده است.؟.با آنکه درآمد سرانه اعراب شکم سیر بسیار بالاتر از بسیاری کشورهای اروپائی است؟.رویدادها در هر کشور عربی با هم متفاوت است اگر چه فرهنگ این کشور ها با هم فرق دارند ولی این علت تفاوت عملکرد آنان وبویژه -اگر دقیق باشید-بلوک غرب وناتو نمی باشد.ناتو در لیبی عملا" وارد برخورد در حد نظامی می شود واین صرفا"بدلیل قبیله ا ی بودن وعشیره ای این کشور نیست. دوران این حرفها گذشته است.علت نفت مرغوب لیبی با درجه اکتان خوب وشبیه بودن کردار قذافی بمثابه صدام است.همان کاری که با او کردند.در جنگ خلیج فارس-تا حذف او-در یمن چنین نیست -چون تمکین میکند-در مصر سیاست ناتو روش کجدار-مریز و مشمول مرور زمان نمودن مسئله است.در بحرین ناتو با کارت عربستان سعودی بازی میکند-چون مسئله آنچنان جدی نیست و در عین حال محکی بر توان نظامی سعودی در منطقه است.-بالانس توافق -وتوی آمریکا-با وتوی اخیر چین-روسیه بخوبی روشن است.فاز دوم چنین پروژه ای دگر طرحهای قدیم حضور نظامی خود ناتو بعنوان بازوی عمل کننده در منطقه نیست-استفاده از ارتشهای خود منطقه وتلفات وفروش سلاح وتولید کار وتصعید نرخ تولید صنایع نظامی در منطقه است.این مرحله با خروج کامل نیروهای سیستم در حال تکوین حکومت جهانی تا سال۲۰۱۴ از کل مناطق جهان در حال اجراست.بنا بر این ونبودن فرصت کافی برای تحلیل این مسائل که در واقع :حوادث فعلی ریشه اقتصادی دارد -بحثی که برای اقتصاد شروع کردیم را بطرف مسائل علمی آن متمایل میکنیم واینها برای اهمیت بیش از حد اقتصاد ونقش آن بود.بخش تخریبات سازه های فرسوده وقدیمی زیر بنای اقتصادی اروپا نیز از ایتالیا-اسپانیا-پرتقال-یونان در حال تکوین است. تخریب شالوده استراکچر اقتصاد وال-استریتی در ایالات متحده سالهاست آغاز شده است.از زمان لیندون جانسون وپس از سر پیچی کندی از دستور حکومت سایه وعقب افتادن پروژه -که حکومت چاره ای جز از بین بردن کندی ندید والبته این کار با اطلاع جانسون معاون وی وادگار هوور رئیس وقت :c.i.a هماهنگ شد.همانطور که گفتم شما برای ساخت سازه جدید اگر سازه قدیم قابل باز سازی نیست چاره ای جز تخریب بنای قدیم ندارید.والبته هزینه بسیار گزافی هم باید برای این تعویض ساختار پرداخت.تز اقتصادی حکومت سایه پرداخت این هزینه از منابع:خاور میانه است که طرق مختلف این تاوان پرداختن را دارید ملاحظه می کنید.مالتوس دانشمند اقتصاد-جغرافی دان انگلیسی در کتب خود ودر پشت جملات علمی حرفها ونظریه های بسیار خطر ناکی را ارائه داده است -دانشجویان اقتصاد بروند ولی مو شکافانه و پژوهشگرانه چندین بار اصل آنها را بخوانند تا به مفهوم جملاتی از قبیل:"منابع آب وغذای کره ارض که محدود ودر range تصاعد عددی ونرخ رشد جمعیت در فونکسیون تصاعد هندسی است-ولذا باید:از جمیت جهان ومصرف کنندگان بی مصرف !کاست-با توسعه جنگها وبیماریهاو... که او بطور ملایم ومحتاطانه میگوید پی برند."و برای همین حکومت سایه ولژها عاشق مالتوس بودند ودارند نظریه های او را مو به مو اجرا میکنند.گفتم هدف ما بحث -وتحلیل درست :اقتصادی-سیاسی -نه جزوه دانشگاهی~-قصد توهین باستادان نیست-بود- مجبور باین همه حاشیه روی شدیم -چرا که در آینده با آنها بسیار سر وکار دارم وداری!-اصول بسیار تولیدی را گفتم-کتب استادان "محتاط"-شما پر است از آنها-طوری که گربه شاخشان نزند!.-اما تولید ماند-مواردی مورد نیاز شماست.گاه آماده وبسیا ری مواقع-باید خود با تلفیق چند مورد :تولید کنید. انگیزه ما از تولید در سیستم سرمایه داری :کسب سود از حداقل محصولی است که باید تولید کرد.جامعه آمریکا امروزه بشدت چنین است.در کالخوزهای چین چنین است لیک در -روسیه که خدایش بیامرزاد!-نظام بطرف غربی شدن متمایل است.و مارکسیسیسم نمایش ونقش است. ومردم هم راضی هستند- !-تنها کشور وفادار :چین با روش متفاوت کمونیستی-کره شمالی- وکوبا هستند-بقیه یا در حال استحاله به سرمایه داری -پلکانی اقتصادی :بسمت :سرمایه داری هستند-یا ادای کمونیسم را در حالی که اختلاف طبقات شدیدی وشکافی عمیق بین :کارگران-و طبقه حاکمه وجود دارد -در می آورند.امروزه چین نیز بی تمایل به سرمایه داری نیست وهمچون :روسیه-بلوک شرق اروپا- با آمریکا-انگلیس-ناتو :نرد عشق می بازد!-پروژه در بی اعتبار کردن کمونیسم در حال موفقیت است.کمو نیستها جز :انزوای سیاسی-اقتصاد بسته وورشکسته-سیاست خارجی ضعیف ونابود شده دیگر چیزی ندارند.از این موقعیت :ترکیه:بسیار سود برد.من محصل بودم :۱۳۴۵ -ترکیه التماس میکرد واگنهای از رده خارج :۸ نفره صندلی چوبی ! آلمانی که هیتلر به رضا شاه داده بود وبسیار ناراحت وکثیف بودند -را ایران بازسازی ومخارج آنرا بگیردوبآنها بفر! وشد. وما هم چنین کردیم.یادم است با زنده یاد :بیژن پاکزاد که پدر هر دوی ما پرسنل وکارمند راه اهن بودند وهر دو در مدرسه نمونه دوران دبستان تحصیل می کردیم در این واگنهای متوقف در تعمیر گاه قایم باشک! بازی می کردم.بیژن سرانجام به آمریکا رفت وبه مد رو آورد.هنوز عکس احداث استادیم :آزادی -آریامهر آنوقت را با اودارم.روانش شاد-اگر حضرت میبدی از آمریکا او را میشناسد ما با هم بزرگ شدیم -به حال افتخاری ندارد-دوستی بود خوب وموفق-مثال درست وتاریخی آوردم تا ملاحظه گنی کجا -میدان را به ترکها واگذار کردیم.ترکها بجز صنعت توریسم-سرمایه گذاری در کشورهای عربی-اعتبار سیاسی لرزان در خاور میانه-صادرات زیتون!-وقبضه شدید بازارهای محصولات خانگی در کشورهای عربی با کیفیت بهتر از ایران چیز دیگری ندارند.برای بدست آوردن موقعیت از بین رفته اقتصادی خود در منطقه باید خیلی کار کنیم وزحمت بکشیم.واینطور راحت نگذاریم دیگران با اتومبیل ما در همه جاده ها رانندگی کنند.ترکها(ترکیه-مقصود است-عثمانی-نه ایرانی که افتخارش ! از دست دادن تمدن ۷ههه ساله مادها وآذربایجان است وخود را هم طایفه عثمانی میداند وآرزوی شوم تجزیه طلبی دارد-تعجب است آیا هنوز خونی از غیور مردان آذری-ستاری-باقری در رگهای آنها پیدا میشود؟!-چقدر سادهای که فکر میکنی ترکیه ترا برای خودت میخواهد.!-اگر آذر بایجان جعلی واستان قدیم ایران :اررن-با تشدید- دوست دارد تن بدین خفت دهد تو نده.مثل دلاوران مشروطه تبریز :مرد باش-اتحادیه اروپا علیرغم همه دریوزگی ها وکاسه لیسی وامتیازاتی که ترکیه دو دستی تقدیم -۶۰ ساله کرده ومیکند او را بمیان خود نپذیرفته است.میدانی چرا؟
۱-کشوری بنام ترکیه وجود نداشت-طوایف بیابانگرد ترکان :غز-سلجوق-ختائی-مغول-تاتار-و....با درایت چنگیز متحد شدند و سرانجام پس از تحلیل ومتمدن شدن این اقوام بی فرهنگ در فرهنگ غنی ایران-چین-مصر وآموختن سخنوری وحرف زدن! -دسته ای از آنان چند قرن قبل بعلت نداشتن کشور -چشم طمع به امپراطوری روم شرقی یا بیزانس یا بیزانتیون-دوختند.سیل این اقوام وحشی ماها بعلت برج وباروی کنستانتینوپل یا بیزانس کاری از پیش نبرد. سلطان محمد -ملقب به فاتح-آنکه ترکان باو خیلی مینازندو علیرغم ادعای مسلمانی ابریق!می از دستش زمین نمی افتاد.-بکمک خیانت یک توپ ریز مجار-ترک در سپاهش موفق شد با چند قبضه توپ اختراعی او شکافهای بزرگی در باروی شهر ایجاد کند واز همان جا ترکان عثمانی زوزه کشان واغلب مست!در ماه رمضان! بداخل کنستانتینوپل یا اسامبول یا استانبول فعلی هجوم آوردند.مرا ببخشید-حر ف حر ف را می آورد.این حاشیه ها پیش می آید-تاریخ است وواقعیت-نمی شود روی آنها خاک ریخت وچهره معصوم از ترکان ساخت.در اینجا منظور ترکان :فرصت طلب عثمانی است نه هموطن ایرانی من با زبان بیگانه آنان!!-جنایات عثمانی در استانبول فتح شده بحدی بود که هنوز پس از ۴۰۰ سال :اروپا حاضر بفراموشی آنها نیست.سلطان اسلام پناه!-عثمانی -محمد فاتح(حیله گر وناجوانمرد صفت بهتری است-چرا!پس گوش به تاریخ بسپار)-وقتی مسیحیان شهر با هدایا برای تسلیم آمدتد-بخصوص ارامنه -ابتدا با روی خوش!آنها را پذیرفت ودر پاسخ آنان که حاضر به جزییه شده بودند(سنت پیامبر)ودر عوض در کشور کنار برادران مسمان خود زندگی کنند.(جزیه=پرداخت مالیات آنزمان حفاظت از آنها)-قبول نکرد وگفت باید همه مسلمان شوند.(دلش برای اسلام نسوخته بود). تاریخ میگوید حکم عجیب این پادشاه ستمگر بسیار عجیب بود.او دستور داد ۱۰۰۰۰ نفر از ارامنه را گردن زدند وقتل وعام کردند -با اینکه می گویند آنها پذیرفته بودند مسلمان شوند.!اما این مرد حیله گرد وناجوانمرد بر خلاف :سنت رسول الله و فتاوی فرق اسلامی اظهار میدارد:آنها واقعا" مسلمان نشده اند.ما آنها را می کشیم اگر واقعا" مسلمان شده اند که به بهشت میروند-واگر بدروغ که حکم آنها مرگ است. بهر حال :ما آنها را نزد خدا می فرستیم تا خود بین آنها قضاوت کند.!.و خود کرده را تدبیر نیست.ANG ELLA-MERKER-UND NHKOLAEI-SARKOOZI (با دیکته زبان آلمانی نوشته شد-نه انگلیسی-اشتباه نشده است.)-هنوز به التماسهای دولتمردان ترک برای ورود به اتحادیه اروپا -که خیلی برایش اهمیت دارد. وخیلی از فضایل اخلاقی-وملی خود را جلوی ای آنها ذبح کرده اند.وقعی نگذاشته اند. وهربار خاطره کشتار مسیحیان را توی سر آنها میزنند.کشوری که دین-خواندن ونوشتن فارسی خود-ودهها مورد دیگر را همراه پایگاههای :استراتژیکی چون :اینجر لیک -ودریای اژه را در اختیار ناتو گذارد-اکنون هم چراغ سبز نصب سپر موشکی را چشمک میزند.آنوقت تو ترک آذری ایرانی که نه سر پیازی نه ته آن خود را برای چه قاطی این دو شنبه بازار کرده ای؟میخواهی زیر بغلت را بگیرد ببردت جزء کشورهای اروپائی!!.تو وباکو هر دو کور خوانده اید.!.بعد از غارتتان به ارتحادیه اردنگ!!حواله اتان میکند. پس چون ستار وباقر -مرد باش وایرانی-نه وطن فروش!=-مرا ببخشید بحثم تاریخ نیست وسیاست که با سیاسیت بعلت قذارت)بقول عربها(وکثافت بقول خودمان میانه ای ندارم.اما از حافظه مینویسم واین مسائل بذهن می آید. ضمننا" : نام اردوغان :اردوان فارسی خود ما است!-چیزی بنام اردوغان در ترکی استانبولی معنی ندارد.خط وزبان آنها تا آتاتورک فارسی بوده است.هنوز در روی کتیبه های باغچه های نزدیک گلخانه ومیدان تقسیم -گورهای قدیمی با فارسی واضح اسم وآدرس! حضرات بچشم میخورد.بهر حال دادن میدان اقتصاد بدست چنین بازیگرانی برای ما ارزان تمام نخواهد شد.کما اینکه در مقابل آنهمه کمک های اقتصادی وسیاسی ایران از خیلی ها!!-من از مهارت سیاسی اردوان خان! وداود اوغلو این پسرک دست آموز او سخت حیرانم با دست خالی چقدر ماهرانه با کارت های ایران-عربستان سعودی-محمود عباس بازی کرد-وباروپائیان هم حالی کرد نمی توانند نقش مهم امروز ترکها را منکر شوند.فکر کنم کافی است وبهتر است بدنبال مسائل حاد اقتصادی ونقش اندکی از آنرا که در سیاست وتاریخ سازی دیدید برویم.
مطالب مشابه :
توابع نمایی در ریاضی
تابع میزانهای نسبی رشد توابع . تعریف . وقتی a عدد مثبتی غیر از یک باشد.
قابلیت ICT چیست ؟وICT در مدارس چگونه استفاده می شود؟
بعضی نرم افزارهای بازی می توانند برای رشد مهارتهایی جزوه وسوالات تستی تابع نمایی ولگاریتم.
چرا ICT براي كودكان مهم است ؟
· رشد دادن ايده ها و محقق ساختن كارها ، شامل كنترل دونمونه انیمیشن جالب تابع نمایی ولگاریتم.
گفتگوی فلسفی بافلاسفه و پروفیسوران پوهنتونهای امریکا واروپا
فلسفۀ مدرن پایاپای رشد تحقیقات علمی به عدد2 وجذر عدد 3 ولگاریتم ها به مراتب
مطالبی در باره علم اقتصاد-بزبان ساده-علم سیاست-بخش دوم وسوم کتاب جامع-نوشته-سیامک ترکاشون
!!-جغرافی داشتیم!-این حجم سنگین درس و حساب استدلالی که یادم رفت ولگاریتم رشد رو به تصعید
برچسب :
رشد ولگاریتم