قبل از سربازی (1)
درست است که هنوز به سربازی نرفته ام ولی به لطف دوستانی که از تجربیات آن دورانشان در وب نوشته اند، می توانم استفاده کنم و با شما در میان بگذارم. این شما و این نکاتی که پیش از آغاز دوران سربازی من فرا گرفته ام.
1. به پادگان خاتمی، هتل خاتمی می گویند. علت آن نیز مشخص است. این تعبیر بدین معناست که نسبت به پادگان های دیگر، هتل محسوب می شود. اما نه اینکه واقعا همچون هتل باشد.
این هم پرسش و پاسخی یکی از افرادی که سربازی خود را در آنجا گذرانده است:
«- در پادگان خاتمی سخت می گیرند یا آسان؟
+ نه خیلی سخت و نه آسان. گول اصطلاح «هتل خاتمی» را نخورید و انتظار بخور و بخواب نداشته باشید. از آن طرف انتظار یک دوره طاقت فرسا را هم نداشته باشید. البته سختی و راحتی کمی هم بستگی دارد به فصل اعزام و شخص فرمانده گروهانتان. معمولا کسانی که دوره اسفند یا همزمان با ماه رمضان اعزام میشوند خوش شانس ترند. از آن طرف کسانی که گردان یک می افتند خوش شانس تر از گردانی دویی ها هستند. بیشتر شکایت سربازها از کم خوابی و کلاسهای رژه است. وضع غذا در مجموع بد نیست و بقیه امکانات رفاهی پادگان هم اگر چه با هتل قابل مقایسه نیستند ولی قابل تحمل اند.»
2. علاوه بر سختی جدایی از خانواده و سفر طولانی به شهر یزد، سختی های دیگری نیز در همان ابتدا همگان را درگیر خواهد کرد. مهدی می گوید:
«وقتی بعد از پذیرش و بازرسی واردش شدم یکی از سخت ترین لحظه های زندگیمو تجربه کردم!وقتی وارد پادگان شدم با یه منظره وسیع از کویر که توش چندتا ساختمون بود مواجه شدم!روز اول با کلی بار و وسیله تو اون بیابون،این ور و اون ور رفتن هیچ وقت یادم نمی ره.بدتر اینکه هیچ کسو نمی شناختم!چقدر بد بود! دو سه روزی گذشت تا سازماندهی شدیم و من تو گروهان 13 تقسیم شدم.یه کد سازمانی هم به هرکدوممون دادن که ترتیب بچه ها بود.تخت و کمد و سلاحمون هم به همون کد بود.کد من 13/028 بود.یعنی کد 28 از گروهان 13. تو اون 2-3 روز 2 تا شخصیت بودن که خیلی ازشون ترسیدم (هرچند روزای آخر موقع جدایی ازشون دلمون واقعا گرفت!) یکشون یه سرباز کادری بود فامیلش گنجعلیخانی بود.یکی دیگه هم یه ستوان دومی بود به اسم فتوحی. هر دوتاشون مسئول تدارکات بودن. چقدر 2-3 روز اول ترسوندمون!»
کوه های مذکور، همان ارتفاعات شیرکوه یزد می باشد که منظره اش، احتمالا مونس همیشگی روزهای دلتنگی ما در دوران سربازی خواهد بود.
سختی دیگر مربوط به قبل از ورود به پادگان می باشد. احسان می گوید:
«حدودای ساعت 7 صبح روز سوم تیرماه 88 بود که به «مرکز رزم مقدماتی آیت الله خاتمی» که به «هتل خاتمی»! معروف بود رسیدیم ... از ساعت 8 شروع به پذیرش نیروها کردند. اولین گروه، بچه های استان اصفهان بودند که حدودا سیصد نفری می شدند ... ساعت 11 ظهر نوبت به ما رسید و بعد از طی مراحل خسته کننده اداری و تقسیم بندی از لحاظ گردان و گروهانی، حدود ساعت 6 بعد از ظهر با خستگی تمام وارد هتل خاتمی شدیم! ساختمانی رو نشانمان دادند به نام ساتِر (یا ساطِر) که حدود دو سه کیلومتر دور بود و باید برای تحویل گرفتن جیره ی خدمت به آنجا می رفتیم ... با توجه به استان محل زندگیمان، به گرمای هوا عادت داشتیم ولی آفتاب کویر و هوای خشک کویر خیلی پوست بدن را اذیت می کرد. بعد از حدود نیم ساعت پیاده روی به ساتر رسیدیم. صف بلندی از سربازان جلوی درب ساتر بود. توی صف ایستادیم و بعد از حدود یک ساعت نوبت به ما رسید. داخل رفتیم و لباس نظامی و پوتین و کوله پشتی و سایر وسایل را تحویل گرفتیم و بعد از تعویض لباس ها و پوشیدن لباس های نظامی به سمت آسایشگاه به راه افتادیم ... به طور موقت وارد یک آسایشگاه شدیم و از فرط خستگی به خواب رفتم. چند دقیقه ای نگذشته بود که با صدای سوت از خواب پریدم و یکی از افسران آموزشی اعلام کرد که برای نماز آماده شویم. بعد از خواندن نماز در نمازخانه برای خوردن شام به سمت سلف حرکت کردیم تازه اینجا بود که متوجه تفاوت غذای خدمت و خانه شدیم»
3. همانطور که در نوشته ی بالا مشخص است، کد هر فرد در سربازی، شامل دو عدد می شود که به شکل XY/ABC درج می شود. که XY شماره ی گروهان و ABC کد هر فرد در گروهان می باشد. (در جای دیگری اینگونه نوشته است که X شماره ی گردان و Y شماره ی گروهان است).
4. بهترین فرمانده ی پادگان احتمالا «محمد زارع» می باشد. در بیشتر سایت هایی که مطالعه کرده ام، در مورد ایشان مطلبی نوشته اند. آنگونه که در بخش نظرات یکی از مطالب، از سربازان جدید الورود درخواست می کردند که سلامشان را به این فرمانده برسانند. مهدی می گوید:
سرگرد زارع، فرمانده ی پادگان سردار میرحسینی بود با هفتاد درصد جانبازی. خیلی آدم نازنین و دوست داشتنی بود. خیلی حواسش به سربازها بود. همرزم حاجی همت بود. بعضی وقتا که خاطراتشو تعریف می کرد تازه می فهمیدم اینا چی کار کردن. چقدر مدیونیم به این آدما.
5. برنامه ها به صورت زیر در سربازی اجرا می شود:
بیدارباش ساعت 4:30، نماز، صبحانه، 3تا کلاس، نماز ظهر و عصر، ناهار، 2تا کلاس، نماز مغرب و عشا، شام، وقت آزاد، ساعت 21:30 قرق و آمارگیری و ساعت 21:45 خاموشی. اگر برنامه ی دیگری نیز وجود داشته باشد، به جای دو تا از کلاس ها برگذار می شود. مانند میدان تیر. کلاس صف جمع که مربوط به تمرین رژه است، یکی از سخت ترین کلاس ها می باشد. 6. کد 87 مربوط به نیروی مقاومت سپاه پادگان خاتمی یزد می باشد. برای مشاهده ی کد سایر مراکز آموزش نظام وظیفه پست دیگری درج نموده ام که می توانید از اینجا مطالعه نمایید. در پست دوم، مطالب مهم تری را خواهم نوشت. نظرات شما باعث دلگرمی نویسنده می شود.مطالب مشابه :
کد مرکز های آموزشی شما سروران را قرار دادم به همراه نکات مفید
کد 87 : نیروی مقاومت سپاه پادگان خاتمی یزد کد 88 : - کدام پادگان برای آموزشی خوبه؟-
قبل از سربازی (1)
پادگان خاتمی شیرکوه یزد می باشد که منظره اش و یکی از افسران آموزشی اعلام کرد
کاملترین کدهای مراکز آموزش نظام وظیفه ( کد محل پادگان آموزشی سربازی) بروز رسانی : 1391/04/26
یه کد محل آموزش خورده که نشان دهنده محل پادگان آموزشی سپاه پادگان خاتمی یزد.
کدهای مراکز آموزش نظام وظیفه ( کد محل پادگان آموزشی سربازی)
( کد محل پادگان آموزشی سربازی) کد 87 : نیروی مقاومت سپاه پادگان خاتمی یزد. کد 88 :
برچسب :
پادگان اموزشی خاتمی یزد