در منزلت مادر - راجع به مقام مادر حدیث در اسلام

 

راجع به مقام مادر حدیث در اسلام , حدیث درباره مقام مادر , حدیث در مورد مهربانی مادر

راجع به مقام مادر حدیث در اسلام

 روز بیستم جمادی الثانی مطابق با ولادت اسوه مادران عالم، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام و روز مادر و تکریم از شخصیت والای این موجود مقدس می باشد . به همین مناسبت در این نوشتار نگاهی کوتاه به مقام و منزلت و حقوق مادر در فرهنگ و اندیشه قرآن و اهل بیت علیهم السلام خواهیم داشت .
منزلت مادر
مادر از نظر فرهنگ اسلام دارای جایگاه ویژه ای است . رهبر عالیقدر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله در یک جمله زیبا مقام و منزلت حقیقی مادر را چنین بیان می کند: «الجنة تحت اقدام الامهات (1) ; بهشت زیر پای مادران است .» و در جمله ای دیگر فرمود: «تحت اقدام الامهات روضة من ریاض الجنة; جای قدمهای مادران باغی از باغهای بهشت است .»
این سخنان گهربار رسول بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله نهایت درجه تکریم مادر است . یعنی هر کس بخواهد به عالی ترین مقامات انسانی دست یابد، باید مادر خود را مورد احترام و محبت قرار دهد .
در مورد مقام ارجمند مادر، مطالب فراوانی در سیره و سخن اهل بیت علیهم السلام می توان یافت . در اینجا به چند مورد اشاره می کنیم:
امام صادق علیه السلام فرمود: مردی به حضور رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله آمده و عرضه داشت: ای رسول خدا! به کدامیک از بستگانم نیکی کنم؟ فرمود: به مادرت . مرد پرسید: بعد از آن؟ فرمود: به مادرت . برای بار سوم پرسید: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: مادرت . در نوبت چهارم حضرت فرمود: به پدر ت نیکی کن! (2)
از امام سجاد علیه السلام روایت شده است که فرمود: مردی به حضور حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله شرفیاب شده و اظهار داشت: ای رسول خدا! من مردی گنه کار و آلو ده به معصیت هستم و از انجام هیچ گناهی فروگذاری نکرده ام، آیا امید آمرزش برایم هست؟
رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسید: آیا پدر و مادرت زنده هستند؟ مرد گفت: فقط پدر م زنده است . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: برو با او خوشرفتاری کن . آن مرد رفت و پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از رفتن او زیر لب زمزمه می کرد که: ای کاش مادرش زنده بود! (3)
روزی شخصی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گفت: ای رسول خدا! مادرم پیر شده و پیش من زندگی می کند، او را در شت خود حمل کرده، برای رفع حوائجش به این طرف و آن طرف می برم، و از درآمد خویش نیازهای وی را تامین می نمایم، با دست خود او را از آزار و اذیتها م حافظ ت می کنم، با کمال ادب و تعظیم و احترام با او رفتار می نمایم . آیا زحمات وی را تا حدودی جبران کرده ام؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: نه، زیرا شکم او جایگاه تو، پستانهایش منبع تغذیه تو، قدمهایش وسیله حرکت تو، دستهایش م حافظ تو، و آغوش او گهواره ات بوده است . او این همه خدمات را با رضایت خاطر برای تو انجام می داد و آرزو می کرد که تو زنده بمانی; ولی تو خدماتی را به وی ارائه می دهی، در حالی که انتظار مرگ او را داری (4) .

 

مادر یک مسیحی
زکریا بن ابراهیم یکی از محدثین شیعی و از یاران امام صادق علیه السلام است . او در شرح حال خود می گوید: من مسیحی بودم و سپس به اسلام گرویدم و به خانه خدا مشرف شدم . در سفر حج، به محضر امام صادق شرفیاب گشته و به حضرت عرض کردم که من مسیحی بوده ام و مسلمان شده ام .
امام علیه السلام پرسید: در اسلام چه امتیازی دیدی که آن را پذیرفتی؟ گفتم: این آیه قرآن توجه مرا جلب کرده و توسط آن هدایت شدم: «ما کنت تدری ما الکتاب ولا الایمان ولکن جعلناه نورا نهدی به من نشاء» ; «تو نمی دانستی کتاب و ایمان چیست، ولی ما آن را نوری قرار دادیم که هر که را خواهیم بدان هدایت کنیم .»
امام علیه السلام فرمود: خدا تو را به اسلام هدایت نموده و قلبت را به نور آن روشن ساخته است . سپس برای من دعا کرد و هدایت بیشتری را از خداوند برایم مسئلت نمود .
به امام عرض کردم: پدر و مادر و بستگان من در آئین مسیحیت باقی هستند و مادرم نابینا است . آیا برای من جایز است که با آنها زندگی کنم و روابطی داشته باشم؟
امام پرسید: آیا آنها گوشت خوک می خورند؟
گفتم: نه .
فرمود: معاشرت تو با آنها بی مانع است . سپس اضافه کرد: درباره مادرت مراقب باش . به او نیکی و احسان کن و هرگاه زندگی اش به پایان رسید و از دنیا رفت، خودت عهده دار کفن و دفن او باش .
چون از سفر حج برگشتم و به کوفه رسیدم، بر طبق فرمان امام صادق علیه السلام، خوشرفتاری و مهربانی زیادی به مادرم نمودم . خودم به او غذا می دادم و لباسش را مرتب می کردم و سرش را شانه می زدم و عهده دار خدمتش می شدم . مادرم که این تغییرات را در روش من دید، گفت: تو در آن روزگاری که به دین من بودی، با من این طور رفتار نمی کردی، چه دلیلی دارد که از وقتی که به اسلام گرویده ای، این قدر به من محبت می کنی؟
گفتم: یکی از فرزندان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله دستور داده که این گونه رفتار کنم .
گفت: آیا او همان پیامبر شما است؟
گفتم: نه بعد از پیامبر ما پیامبر دیگری مبعوث نخواهد شد و او پسر پیامبر ماست .
گفت: این دستورات، از آموزه های پیامبران است و دین تو از دین من بهتر است، مرا راهنمایی کن تا مسلمان شوم . من طریقه اسلام را به او آموختم و او مسلمان شد . نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را خواند و در نیمه شب کسالتی پیدا کرد . من در کنار بسترش به پرستاری پرداختم . به من گفت: پسرم! اعتقادات اسلام را دوباره برایم تکرار کن، من تکرار کردم و او به همه آنان اقرار کرد و در همان شب چشم از جهان فروبست . بامداد روز بعد جنازه اش به وسیله گروهی از مسلمانان و مطابق آئین اسلامی تشییع شد و من بر جنازه او نماز خواندم و با دست خود به خاک سپردم (5) .

 

  حقوق مادر
از نگاه وحیانی اسلام، همچنانکه فرزندان بر والدین حقوقی دارند، پدر و مادر نیز حقوقی بر گردن فرزندانشان دارند .
امام سجاد علیه السلام با توجه به نقش حیاتی مادر در پرورش و رشد فرزندان، به حقوق اساسی مادر اشاره کرده و فرزندان را اکیدا به رعایت آن سفارش می کند: «واما حق امک فان تعلم انها حملتک حیث لا یحتمل احد احدا واعطتک من ثمرة قلبها ما لا یعطی احد احدا، ووقتک بجمیع جوارحها ولم تبال ان تجوع وتطعمک وتعطش وتسقیک وتعری وتکسوک وتضحی وتظلک وتهجر النوم لاجلک ووقتک الحر والبرد لتکون لها وانک لا تطیق شکرها الا بعون الله وتوفیقه (6) ; حق مادرت آن است که بدانی، او تو را حمل کرد به گونه ای که هیچ کس، دیگری را چنین حمل نمی کند و از شیره جانش به تو بخشید که هیچ کس به دیگری نمی بخشد . و با تمام وجودش از تو نگهداری کرد و برایش مهم نبود که خودش گرسنه بماند و به تو غذا بدهد، خود تشنه باشد و به تو آب بیاشامد، خودش برهنه باشد و به تو لباس بپوشاند، خودش در مقابل آفتاب باشد و تو را زیر سایه نگهدارد، از خواب خود به خاطر تو چشم بپوشد . او تو را از گرمای تابستان و سرمای زمستان حفظ کرد . [مادر همه این رنجها را تحمل کرد،] تا تو برای او باشی . تو توانایی شکرگزاری از مادرت را نداری، مگر با یاری و توفیق خداوند متعال .»
امام سجاد علیه السلام در عمل نیز چنین بود و با مادرش خوشرفتاری کرده و حقوق وی را کاملا مراعات می نمود . طبرسی می نویسد: هنگامی که از آن حضرت پرسیدند: تو که از نیکوکارترین مردم نسبت به مادرت هستی، چرا با او سر یک سفره نمی نشینی؟ امام فرمود: «اخاف ان یسبق یدی الی ما سبقت عینها الیه فاکون قد عققتها (7) ; می ترسم دستم به غذایی پیشی گیرد که پیش از آن چشم مادرم به سوی آن رفته [و می خواهد بردارد] و به همین مقدار نافرمانیش کرده باشم .»
آنچه از روایات برمی آید این است که جبران زحمات مادر و بجای آوردن حقوق او کاری است بس مشکل، اما باید تا حد توان در این زمینه تلاش نمود . در اینجا به مهمترین حقوق مادر اشاره می کنیم:

 

 1 . نیکی و احسان
خداوند متعال در قرآن کریم با اشاره به مقام بلند پدر و مادر، از زبان حضرت عیسی علیه السلام می فرماید: «وبرا بوالدتی ولم یجعلنی جبارا شقیا» (8) ; «خداوند مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده و جبار و شقی نگردانید .»
از این آیه ظاهر می شود که نیکی به مادر از عادات پسندیده پیامبران و اولیاء الهی است و کسانی که این حق مادر را رعایت نکنند جبار و شقی خواهند بود .
خداوند متعال می فرماید: «وقضی ربک ا لاتعبدوا الا ایاه وبالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف ولاتنهرهما وقل لهما قولا کریما» (9) ; «و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکی کنید! هرگاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری رسیدند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار! و آنها را از خود مران و بزرگوارانه با آنها سخن بگو! »
خداوند متعال در جای دیگری نیکی به پدر و مادر را بعد از اقرار به توحید قرار داده و فرمود: «واعبدوا الله ولا تشرکوا به شیئا وبالوالدین احسانا» (10) ; «و خدا را بپرستید! و هیچ چیز را [همتا و] شریک او قرار ندهید و به پدر و مادر نیکی کنید .»
بنابراین رعایت مقام و منزلت معنوی مادر و رعایت حقوق وی که از جمله آنها نیکی کردن به او در هر حال می باشد، در مرتبه ای بعد از اطاعت و عبادت خداوند قرار دارد و این هشدار تکان دهنده ای است به فرزندانی که هنوز مقام و منزلت حقیقی والدین را نشناخته اند و آنان را به عنوان خادمان خود می پندارند .
ابی ولاد حناط از امام صادق علیه السلام پرسید: خداوند متعال که در قرآن می فرماید: «وبالوالدین احسانا» چه معنی دارد و چگونه می توان به والدین نیکی نمود؟ امام فرمود: احسان این است که با آنان نیک رفتار باشی، آنان را مجبور نکنی که نیازهای خود را از تو درخواست کنند، گرچه غنی باشند . از حال و روزگار آنان، مشکلاتشان را درک کنی و در مواقع لزوم آنان را دریابی! آیا خداوند نمی فرماید: به مقام نیکوکاران نمی رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق بکنید؟ سپس امام علیه السلام افزود: «اگر آنان به سن پیری رسیدند، کمترین اهانت و آزاری به آنان روا مدار و بر سر آنان فریاد نزن، با نگاههای مهرآمیز و رافت انگیز دل آنان را به دست آور و هیچگاه صدای خود را بالاتر از صدای پدر و مادر نکن و دست خود را بالای دست آنان قرار نده و گامهای خود را از قدمهای آنان جلوتر منه . (11) »

 

 2 . قدرشناسی
فرزندان پاک و شایسته و سعادتمند پیوسته از مادر خود قدردانی می کنند . آنان هیچگاه زحمات و رنجهای مادر، در دوران کودکی شان را فراموش نمی کنند . خداوند متعال حق شناسی از پدر و مادر را در کنار شکرگزاری از نعمات خویش مورد سفارش قرار داده و می فرماید: «ان اشکر لی ولوالدیک » (12) ; «شکر مرا بجاآور [که خالق و منعم اصلی تو هستم] و از پدر و مادرت قدردانی کن .»
در مورد قدردانی از زحمات طاقت فرسای مادر، سخنان فراوانی در کتابهای اخلاقی، ادبی و تاریخی آمده است . شایسته است جوانان و نوجوانان مسلمان، در همه وقت، بویژه در روز مادر به عنوان تقدیر و تشکر از مادرشان به هر شیوه که می توانند از آنان تجلیل کنند و همانند کسانی نباشند که مهر بی کران مادر را فراموش کرده و با شیوه های ناپسندی با آنان برخورد می کنند .
سعدی در گلستان می نویسد: «وقتی به جهل جوانی، بانگ بر مادر زدم، دل آزرده به کنجی نشست و گریان همی گفت: مگر خردی فراموش کردی که درشتی می کنی؟»

چه خوش گفت: زالی به فرزند خویش (13)
چو دیدش پلنگ افکن و پیلتن
گر از عهد خردیت یاد آمدی
که بیچاره بودی در آغوش من
نکردی در این روز بر من جفا
که تو شیر مردی و من پیرزن

هنگامی که از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در مورد قدردانی از مادر سؤال شد، آن حضرت فرمود: «هیهات! هیهات! که بتوانی حق مادر را ادا کنی . هر آینه اگر به اندازه ریگهای بیابان عالج [صحرائی در عربستان] و دانه های باران به مادر خدمت کنی و از وی قدردانی کرده و بنده وار در پیش او بایستی، این همه خدمات تو به اندازه زحمات وی در هنگامی که در رحم او بودی و سنگینی تو را تحمل می کرد نخواهد بود . (14) »
یکی از مصادیق قدرشناسی در مورد مادر این است که انسان نسبت به او درشتی نکند و همواره در جلب رضایت او تلاش نماید .
ابراهیم بن مهزم می گوید: روزی در مدینه از نزد امام صادق علیه السلام بیرون آمدم و به خانه ام رفتم . در آن هنگام مادرم با من زندگی می کرد . در خانه، به خاطر موضوعی با مادرم مجادله کرده و سخنان درشت و تندی به وی گفتم . فردای آن روز بعد از ادای نماز صبح، دوباره به محضر امام صادق علیه السلام مشرف شدم . هنگام ورود بدون آنکه حرفی زده باشم، امام با عتاب به من فرمود: «یا ابا مهزم ما لک و لخالدة اغلظت فی کلامها البارحة اما علمت ان بطنها منزل قد سکنته و ان حجرها مهد قد غمرته و ثدیها وعاء قد شربت ه . . . فلا تغلظ لها; ای پدر مهزم! تو با خالده (نام مادر مهزم) چه کردی؟ آیا در سخن دیشب او درشتی کردی؟ آیا نمی دانی شکم او مدتها منزل و آغوشش گهواره و سینه اش ظرف غذای تو بوده است؟ . . . دیگر با او درشتی مکن . (15) »

 

 3 . نگاه مهرآمیز
ابوذر می گوید: از رسول گرامی اسلام شنیدم که فرمود: «النظر الی علی بن ابیطالب عبادة والنظر الی الوالدین برافة و رحم ة عبادة والنظر فی الصحیفة - یعنی صحیفة ال قرآن - عبادة والنظر الی الکعبة عبادة (16) ; نگاه به علی بن ابیطالب عبادت است . نگاه مهرآمیز به پدر و مادر عبادت است . نگاه به صحیفه - یعنی صحیفه قرآن - عبادت است . نگاه به کعبه عبادت است .»
کسی که به پدر و مادر خود خدمت کند و آنان را در آغوش پرمهر خانواده اش جای دهد و با چهره ای گشاده و بشاش با آنان رفتار نماید، برای هر نگاه محبت آمیزش ثواب حج نوشته می شود . حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در سخنی نویدبخش چنین فرمود: «ما من رجل ینظر الی والدیه نظر رحم ة الا کتب الله له بکل نظرة حجة مبرورة، قیل یا رسول الله وان نظر الیه فی الیوم ماة مرة قال وان نظر الیه فی الیوم ماة الف مرة (17) ; هیچ کسی به سیمای پدر و مادرش نگاه محبت آمیز نمی کند، مگر اینکه خداوند متعال در مقابل هر نگاه او ثواب یک حج قبول شده به وی عطا می کند . به پیامبر عرض شد: «یا رسول الله! اگر [فردی] هر روز صد مرتبه به چهره پدر و مادرش از روی احترام و محبت نظاره کند باز هم این پاداش را دریافت خواهد کرد؟» فرمود: آری، اگر روزی صدهزار بار هم این کار را انجام دهد، [همین پاداش را دریافت خواهد کرد ].»

 

 4 . بدست آوردن رضایت پدر و مادر
اویس قرنی از معدود یاران پیامبر صلی الله علیه و آله می باشد که در زهد و تقوی به درجات بلندی نائل شد و بعد از تلاشهای فراوان در راه احیای دین و دفاع از ولایت مولای متقیان علی علیه السلام در جنگ صفین در رکاب آن حضرت به شهادت رسید و در منطقه صفین مدفون شد .
هنگامی که اویس در یمن بود، شتربانی می کرد و مادر پیری داشت که تحت تکفل او بود . او با اینکه علاقه شدیدی به وجود گرامی رسول الله صلی الله علیه و آله داشت، هیچ گاه نتوانست پیامبر را از نزدیک زیارت کرده و به نظاره آن سیمای ملکوتی بنشیند . در یکی از روزها که اشتیاق دیدار سرور کائنات در وجودش به شدت شعله ور گردید، از مادرش اجازه خواست تا به سرزمین حجاز آمده و حضرت رسول صلی الله علیه و آله را زیارت نماید، مادرش به او گفت: پسرم! به دیدار آن حضرت برو و هرگاه پیامبر صلی الله علیه و آله در مدینه نبود، بیش از نصف روز در آنجا توقف نکن! اویس با زحمت فراوان فاصله بین یمن و مدینه را پیمود و به شهر پیامبر صلی الله علیه و آله رسید، اما با کمال ناباوری شنید که: پیامبر صلی الله علیه و آله در شهر مدینه حضور ندارد .
چون بیش از نصف روز فرصت نداشت و به والاترین هدف خود که فیض حضور پیامبر صلی الله علیه و آله بود، نائل نشد، به مسلمانان حاضر در مدینه اظهار داشت: سلام مرا به حضرتش برسانید و بگوئید که مردی به نام اویس از یمن به زیارت شما آمده بود و چون از مادرش اجازه توقف بیشتری نداشت، با کمال ناراحتی به وطن خود مراجعت نمود .
بعد از مدتی، پیامبر صلی الله علیه و آله به خانه بازگشت و فرمود: «تفوح روائح الجنة من قبل قرن، واشوقاه الیک یا اویس القرنی، الا ومن لقیه فلیقرئه منی السلام (18) ; نسیم بهشتی از سوی منطقه قرن می وزد، آه! چه قدر به دیدار تو مشتاقم، ای اویس قرنی! [ای مسلمانان!] هر کس او را دید سلام مرا به او برساند .»
عبدی می گوید: پس از جستجوی زیاد به دیدار اویس قرنی رسیدم و به او گفتم: دلم می خواهد سخنی از رسول خدا صلی الله علیه و آله برایم نقل کنی . تا نام رسول خدا صلی الله علیه و آله را شنید، آهی عمیق کشید و اشک در چشمانش حلقه زد، و در حالی که بغض گلویش را می فشرد، گفت: «افسوس! هزار افسوس! عمری برای او سوختم و عاقبت به دیدارش نرسیدم . (19) »

قدر و جاهی را که در اسلام دارا شد اویس
از کمال طاعت و خدمت برای مادر است
امر او را داد رجحان بر ملاقات نبی
چون رضای مصطفی هم دررضای مادراست


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد مقام بلند و معنوی اویس فرمود: «یدخل فی شفاعته مثل ربیعة و مضر ; افراد زیادی مانند قبیله ربیعه و مضر به وسیله شفاعت اویس وارد بهشت خواهند شد .»

دعبل شاعر نامدار شیعی نیز با تفاخر تمام به مقام شفاعت اویس اشاره کرده و چنین سرود:

اویس ذوالشفاعة کان منا
فیوم البعث نحن الشافعونا

 

5 . پس از مرگ
از دیدگاه فرهنگ آسمان ی اسلام همچنان که فرزندان در حال حیات مادر خود، حقوق وی را رعایت می کنند، شایسته است پس از مرگ وی نیز او را فراموش نکرده، با انجام اعمال شایسته در تکریم او بکوشند . برخی از این اعمال را می توان این گونه بیان کرد:
1 . زیارت مزار مادر
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «من زار قبر والدیه او احدهما کل جمعة فقرا عندهما یس غفر الله له بعدد کل حرف منها (20) ; هر کس قبر پدر و مادرش یا یکی از آنها را در هر جمعه زیارت کند و در کنار مزار آنان سوره یس بخواند، در مقابل هر حرفی که از این سوره می خواند، خداوند آمرزشی نصیب او می فرماید .»
2 . قرائت قرآن
امام صادق علیه السلام به فرزندان صالح توصیه فرمود که: «قرائة ال قرآن فی المصحف تخفف العذاب عن الوالدین ولو کانا کافرین (21) ; قرائت قرآن از روی مصحف، از عذاب پدر و مادر می کاهد، گرچه آنان کافر باشند .»
3 . انجام اعمال نیک به نیت مادر
انجام اعمال نیک و هدیه ثواب آن به مادر، در جلب رضایت وی و شادی روحش تاثیر فراوان دارد . پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «سید الابرار یوم القیامة رجل بر والدیه بعد موتهما (22) ; سرآمد و سرور ابرار در روز قیامت کسی است که بعد از مرگ پدر و مادرش برای ایشان احسان و نیکی کند .»
پی نوشت:
1) مستدرک الوسائل، ج 15، ص 181 .
2) الکافی، ج 2، ص 159 .
3) مستدرک الوسائل، ج 15، ص 180 .
4) همان .
5) اصول کافی، باب البر بالوالدین، حدیث 11 .
6) من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 621; امالی صدوق، ص 371 .
7) مکارم الاخلاق، ص 221 .
8) مریم/32 .
9) اسراء/23 .
10) نساء/36 .
11) بحارالانوار، ج 71، ص 40 .
12) لقمان/14 .
13) پیرزن .
14) مستدرک الوسائل، ج 15، ص 203 .
15) بحارالانوار، ج 71، ص 76 .
16) وسائل الشیعه، ج 6، ص 205 .
17) مستدرک الوسائل، ج 15، ص 204 .
18) بحارالانوار، ج 43، ص 155; الفضائل، ص 107 .
19) پیامبر و یاران، ج 1، ص 345; حقوق متقابل والدین و فرزندان، ص 228 .
20) بحارالانوار، ج 89، ص 293 .
21) الکافی، باب قرائة ال قرآن فی المصحف، حدیث 1 .
22) بحارالانوار، ج 71، ص 84 .

منبع:hawzah.net

گردآوری دین و اندیشه آکا
حدیث درباره مقام مادر , حدیث در مورد مهربانی مادر