جعفر صابری/خانه مشهد ی رمضان کجاست؟

جعفر صابری/خانه مشهد ی رمضان کجاست؟ جعفر صابری/خانه مشهد ی رمضان کجاست؟ سر مقاله ۲۹۴

خانه مشهد ی رمضان کجاست؟

سرم پایین بود و منتظر بودم که دوستم بیاید و برویم ،کارش طول کشیده بود و هوا هم سرد بود که پیر مردی به من نزدیک شد و خیلی صمیمی پرسید :عمو خانه مشهدی رمضان کجاست؟ با لبخند گفتم: نمی دانم ، من اهل این محل نیستم! پیر مرد گفت : عجیب است خانه خودم است نمی دانم کجاست باید داخل یکی از همین کوچه ها باشد ! و رفت... حیران مانده بودم و به زندگی و روزگار فکر می کردم که ما کجا هستیم این بابا در خیابان محلشان دنبال خانه خودش می گردد. چقدر تلاش کرده که خانه ای بسازد ،برای پیریش و امروز خانه را گم کرده وای بر ما !کجا هستیم و دنبال چه خانه ای می گردیم اینهمه تلاش و تقلا برای چه ؟چقدر حقی را نا حق کردیم !چقدر راستی را دروغ کردیم و چقدر حقیقتی را کتمان ! وای که در خلوت خود اگر کنکاش کنیم چه با خود کردیم.عارف نیستم عاشق نیستم من هم مثل همه ی شما موجودی هستم که دست و پا دارم و فکر می کنم که بشرم .بشر اشرف مخلو قات را می گو یم که جنگ به پا می کند و خون ها می ریزد !جنایت ها می کند و حق ها را نابود می سازد .ظلم ها در حق هم نوع خود می کند و همه ی اینها برای آن است که خانه ای بزرگ تر و آراسته تر برای خود فرا هم سازد.گاه بهتر است قبل از اینکه به دنبال خانه خود بگردیم به دنبال خانه دوست بگردیم .چندی پیش با دوستی آشنا شدم که سادگی کلامش پشت زبان تندی که داشت مخفی بود و دل پاکش را نمی شد در همان ابتدا دید و شناخت ...دوستان گفتند او را چگو نه دیدی؟ گفتم او پسر بچه ای است که بزرگ شده ولی همان طور ساده و بی آلایش مانده ...کاشکی می شد ما هم این گونه می ماندیم . وقتی فرزند کوچکم از من چیزی می خواهد خنده ام می گیرد که او چه آرزو های کوچکی دارد و با چه چیزی شاد می شود بعد یاد خواسته های خودم که از خدا دارم می افتم که چقدر کودکانه است و چقدر حقیر! به خود می آیم که می شود چیزی هایی را خواست و به آن اندیشید که زیباییش هزاران بار بهتر و بیشتر . یک صدو بیست و چهار هزار پیامبر از طرف خدا وند آمدند که همین ها را به ما بگو یند تا در پیری به دنبال خانه خود نگردیم .ما چه کردیم !اگر همان گونه کودک بمانیم و به خدای خود دل ببندیم چقدر زیبا خواهد بود.

یکی از شخصیت های ادبی و فر هنگی ایران زمین که در همان کودکی ماند بود و با همان سادگی شعر می سرود مرحوم داراب افسر (بختیاری) بود که حتی با خدای خود ساده سخن می گفت :


خداییه

ای که روزی همه خلق ز انبار تونه / آسمونها و زمین کرده کردار تونه
ای همه نقش و نگاری که منه دنیا هد / همه از پرتو یک جلوه زدیدار تونه
افتو ئی همه نوری که اتاوه به زمین / مختصر ذره ای از تابش رخسار تونه
عاقلون هر چه کنن فکر و ابالن به خوسون / اشتباه کردنه/ پای جمله زافکار تونه
هرکه رهد از پی مقصود و به مقصود رسید / او نرفت و نرسیده یو ز رفتار تونه
هرحکیمی که دوا داد و مریضس خو، ابید / او دواها همه از قیطی عطار تونه
هرچه فردوسی و سعدی گودنه / همه سون از اثر طبع درربار تونه
پیر ابون خلق و همه سال تفاوت اکنن / غیر ذات تو که امسال تو چی پار تونه
عرش فرش کردی و قلیون نهادی گر لو / هر چه ورمون اکنن پای همه آزار تونه
گدیه کردمه مختار تونه ور خو وبد / نیکنم زِت مو قبول یو سر و یو دار تونه
هر شر وشور به دنیا منه مخلوقت ابو / ازنیم یا اکشیم پاک همه سون کارتونه
خان چنگیز که دنیانه سر از ته رفتی / هرچه بد کرد به مردم همه وادار تونه
شاه تیمور که مشهور به خین ریزی بید / کمتریم بنده ای اِز مردم تاتار تونه
یه نفر کی ایترس ئی همه ادم بکشه؟ / اونکشت دست تو بید، قدرت قهّار تونه
وندیه جنگ اروپا و تپستی ته عرش / هرچه مردن منه جنگ خین همه بار تونه
هر رسولی افرستی و کتابی داره / یا کرت یا کر گَوت یا که جلور دار تون
آدمه گول ازنی و اکونیس وُر منه باغ / اِنهی تِرد بریشس که یو دیف وار تونه
هو که شیطونه و ئی گول به آدم زیده / گوش و نفتس بزبکنی خوس دزّ بازار تونه
باغته رفت به یه شَو و گرهد از چنگت / میل خت بید که بَرِ ارنه گرفتار تونه
گدیه روز قیامت ز لر ایخوم مو حساو / تو چه دادیس هو چه داره چه بدهکار تونه
کرّ یارونه اتومبیل سُواری دادی / منکر بیدنته، لر که طرفدار تونه
حق تو داری بکنی هرچه به دنیا بخویی / چون همه بید و نبید زنده ز دوّار تونه
هربنایی که بسازن همه ویرون ابوهه / غیر پاینده فقط گنبد دوّار تونه
افسر ئی فخر بسه سی تو که بعد از مرگت / اسم لر تا به ابد زنده زاشعار تونه

یاد و نام این بزرگ مرد فر هنگ و ادب کشور مان زنده باشد .در ادامه گوشهای از زندگی نامه او را نیز تقدیم می نمایم:


داراب افسر


پدر شعر بختیاری و


کسی که گویش بختیاری را ماندگار کرد.


داراب افسر در سال 1279شمسی در چقاخور بختیاری متولد شد. پدرش آ اصلان از طایفه احمد خسروی و مادرش بی بی گوهردختر حسینقلی خان ایلخانی بود. کودکی های داراب افسر درمیان کوههای شگفت انگیز بختیاری، لاله های واژگون ، غوغای ایل وکوچ ومردمان ساده و صمیمی گذشت و اینها همه در روح او آنچنان ژرف تاثیر نهاد که جلوهای آن درشعر وی ، شگرف و بدیع بوده وسرشار از این تصاویر زیباست.
داراب در مکتب ، خواندن ونوشتن را آموخت و روح بیقرار و هوش استثنایی اش او را که تشنه آموختن هرچه بیشتر بود یاری دادند که در نه سا لگی قرآن را ازحفظ باشد. داراب در کتابخانه دایی خود سردار اسعد بختیاری ، این فاتح مشروطه که خود ادیبی اندیشمند بوده به گنجینه بزرگی از تاریخ وادبیات ایران و جهان دسترسی داشت وتوانست که جام وجود خود را از این دریای علم و معرفت لبریز نماید و صفای وجود خویش را در شبهای شاهنامه خوانی و خسرو و شیرین خوانی و ابیات شورانگیز فولکلوریک بختیاری در پیوند میان شعر و موسیقی بیابد.
داراب افسر در طول سفرهای زیادی که به اصفهان و تهران داشت توانست با شعرا واندیشمندان هم عصر خویش همانند ملک شعرا بهار وپژمان بختیاری و بسیاری دیگر از فرزانگان ، مجالست و دوستی نماید و با شرایط سیاسی اجتماعی آنروز کشورش آشنا شود.
حاصل این همه ، دیوان شعر داراب افسر بختیاری است که تنها قسمتی از اشعار او را در بر میگیرد وحتی همین نیز آ نچنان سرشار ازاستحکام ، ظرافت و تصاویر زیبای شاعرانه بوده و معانی بلند عارفانه ، وطن پرستانه و عاشقانه را در خود جای داده است که مورد تحسین فرهیختگان همزمان و بعد از خود قرار گرفت. وآنچنان با قدرت و صلابت ، کلام و زبان بختیاری را بزیبایی به شعر جاری ساخت که اینک فرهیختگان دیار بختیاری او را پدر شعر بختیاری مینامند . همچنانکه ملک شعرای بهار در مورد او گفته بود : کاری که فردوسی در مورد زبان فارسی انجام داد افسردر زبان بختیاری انجام داده است.
داراب افسر در سال 1320شمسی از چقاخور بختیاری به اصفهان رفته و ساکن گردید ولی از هر فرصتی برای بازگشت به بختیاری و دیدار مردمان مهربانش تا زمانی که بیماری او را ازپای انداخت استفاده میکرد.
اشعار این شاعر شوریده بختیاری آمیزه ای از جلوه های زندگی ، اندیشه های والا ، عرفان ، احساسات میهن پرستانه وعشق به سرزمین بختیاری است که نمود آن را در شعرهای رستاخیز مسجد سلیمان ، خداییه ، همیلا و کلاریه بدرستی می توان دید . اما جدای از همه اینها افسر که همواره شیفته مولایش حضرت علی ابن ابیطالب(ع) بود شعر مدح حضرتش را همیشه با شور و اشتیاق وصف ناپذیری میخواند و تا واپسین دم حیاتش نام علی (ع) بر زبانش جاری بود. شعر عمرویه حماسه نبرد علی (ع) در جنگ خندق ازشاهکارهای مسلم شعر بزبان بختیاری است.
داراب افسر بسیارمهربان ، خوش سخن و نیک رفتاربود، محضرش شوری داشت وکلامش گرمی خاص، برای سخاوت و بخشش به دیگران حد و مرزی نمی شناخت بارها او را دیدند که در سرمای زمستان کت خود را به فقیری رهگذر بخشید.
افسرکتاب رمانی هم نوشته به نام گل سعادت که ماجراهایش در سرزمین بختیاری می گذرد.اما هنوز چاپ نگردیده است و کتاب دیگر وی که تاریخ بختیاری نام داشته دیگر در دسترس نیست و اوراق آن از بین رفته است.
شاعردر سالهای آخر عمر به علت بیماری خانه نشین بود و همسر نازنینش از او پرستاری می کرد و پنچ فرزند داشت که آنها را عاشقانه دوست می داشت.
داراب افسر در یکی از روزهای پاییزسال1350 در اصفهان چشم از جهان فرو بست و در تخت فولاد اصفهان ، تکیه میر بخاک سپرده شد، در حالی که بدرستی سروده بود:
افسر ای فخر بسه سی تو که بعد از مرگت
اسم لر تا به ابد زنده ز اشعار تونه

ا

ارادتمند

جعفر صابری

 


مطالب مشابه :


خانه معلم های خراسان رضوی و ستاد اسکان

دهکده ی دانش . خانه خانه معلم شماره هاي تماس با خانه هاي معلم و ستاد هاي اسکان زائران




خانه هاي معلم وتالارهاي پذیرایی

( نوروز و تابستان ) فقط به همكاران مناطقي كه خانه معلم در مشهد ندارند ،‌خدمات ارائه مي




نام، آدرس و تلفن زائرسراهای مشهد مقدس

*اينجا بهشت شهر خدا، شهر مشهد جنب صدا و سیما ی 17 تهران (خانه معلم




سخن همکار: خانه ی معلم چالوس

مرکزرفاهی و آموزشی فرهنگیان مشهد. خانه ی معلم چالوس . سلام به همه ی همکارای زحمت کش ومظلومم.




آدرس خانه های معلم سراسر کشور

خانه معلم یزد. 8250041




سوسن شریعتی: شریعتی معلم مبارزه با سلطه بود

(خانهی مادری 1331 * اتمام دوره‌ی دانشسرا و استخدام در اداره‌ی فرهنگ مشهد به عنوان معلم




تلفن وآدرس خانه معلم استانهای سراسر کشور

ادارات خانه معلم DB ی rstan ایجاد خانه معلم در مشهد نموده




مکتب خانه و مدرسه‌ی اسلامى دارالتعليم ديانتى مشهد مقدّس به روایت آیت الله سيّد على حسینی خامنه‌اى

با اين كه« مشهد» در كرانه ی جنگ واقع بود اهل خانه ی وی مجبور ی معلّم را




جعفر صابری/خانه مشهد ی رمضان کجاست؟

پس از جنگ وی تحصیل را دنبال کرد و درآموزش و پرورش هم معلم جعفر صابری/خانه مشهد ی




'گزارشی مختصر ار عملکرد مدرسه رهنمایی شاهد 28 - ناحیه دو مشهد - فصل اول

برگزاری مراسم هفته ی معلم دو مشهد برگزاری جلسه ی اداری نماز خانه ی




برچسب :