رزق وروزی در مثنوی معنوی
رزق ،کسب روزی وکارنیک در مثنوی معنوی:
یکی ازرموز زیبایی و ماندگاری هراثرادبی به کارگیری صورخیال وصناعات بدیعی درآن است که تاثیروجای گیری آن رادرذهن خواننده ومخاطب دوچندان می کند.یکی ازاین عوامل زیبایی بخش وتاثیرگذاردرحوزه دانش بدیع صنعت « تلمیح »می باشد.دراین مقاله به بررسی مصادیق تلمیح به رزق وروزی ،کار نیک وجذای آن ،نعمت دراثرماندگاروگران سنگ مولانا جلال الدین محمدبلخی یعنی مثنوی معنوی پرداخته می شود.
کلمات کلیدی:صناعات بدیعی،تلمیح،مثنوی معنوی،رزق وروزی،نعمت،پاداش
تلمیح یکی ازآرایه های بدیعی محسوب می شودکه باعث زیبایی و آرایش کلام می گردد زیراشاعردو ژرف ساخت تلمیح یعنی تشبیه وتناسب راکه جزء بدیع معنوی هستندبه کار می گیردوباتجسم بخشیدن به صورذهنی خود و تنها بااشاره ای وباآوردن جزء یا پاره ای ازمثل وحدیث ویا داستانی ،ذهن خواننده رابه جستجوی اصل داستان یاموضوع موردنظرشاعریانویسنده با احاطه کاملی که برموضوع دارد می کشاند یاشنونده کلام نیزبایدبرای درک بهترموضوع مورداشاره،آشنایی کافی داشته باشد تاضمن شنیدن کلمه یا کلمه هایی ازآن پی به ماجرا ببرد.
دراینجا لازم است تا تلمیح را به لحاظ لغوی ودراصطلاح ادبی بررسی نماییم:
: تلمیح درلغت به تقدم لام بریم اریشه لمَحَ به معنی نظر کردن وآشکارساختن واشاره کردن است. (شمیا،5:1374)
تلمیح دراصطلاح ادبی: « تلمیح ازنظردانش بدیع،به گوشه چشم اشاره کردن است.گوینده درضمن کلام،به داستان،مثل،آیه وحدیثی ازپیامبراکرم ویا قولی معروف ویا به شخصیت مذهبی،دینی وتاریخی اشاره نماید. ( همایی، 2:1375/328)
امابا توجه به اینکه تلمیح دربدیع کاربرد دارد برای شروع به ادامه مطلب ابتدا تعریفی ازبدیع آورده می شود:
« بدیع درلغت یعنی تازه ونوآورنده ودراصطلاح علمی است که بدان وجوه محسنات کلام پس ازرعایت فصاحت وبلاغت آن شناخته می شود و به وسیله آن کلام زینت وآرایش به خود می گیرد ومورد پسند شنونده واقع می گردد. ( عسگری، 2:1372 )
بدیع به دوقسمت بدیع لفظی وبدیع معنوی تقسیم می شود. دربخش بدیع لفظی انسجام کلام به وسیله روابط متعددآوایی وموسیقایی دربین کلمات است که ازطریق تشابه وتجاس انجام می گیرد ودر بدیع معنوی ذهن ازواژه ای متوجه واژه ی دیگری(چه حاظروچه غایب) می شود که باعث پیوند کلام باهم وتناسب معنایی می شود که به پنج دسته تشبیه،تناسب،ایهام،ترتیبِ کلام،تعلیل وتوجیهِ، تقسیم می گردد.
(رک،شمیا، 1381:صص 28،27)
تلمیحات درآثارشعرو نویسندگان زبان فارسی مصادیق فراوانی دارد .ازاشاره به آیات قرانی واحادیث پیامبراعظم (ص) و ائمه معصومین (ع) تا اشاره به حوادث و وقایع تاریخی درقرون و اعصار گذشته،همچنین اشاره به اسطوره ها و داستان ها یی که زبانزد وعامه پسند می باشد،اما نوع کاربرد هریک در ادوارمختلف متفاوت بوده است.در اواخرقرن پنجم درآثار شاعران سبک خراسانی مانند: فرخی،عنصری،فردوسی وفخرالدین اسعد گرگانی تلمیحات ایرانی بیشتراز تلمیحات اسلامی به چشم می خورد.
از قرن ششم که سلجوقیان بر ایران حکومت داشتند . روایات و تلمیحات اسلامی به طور کامل در شعر رواج می یابد و به اوج خود می رسد . شاعری مانند انوری شعری دارد که تمام ابیات آن اشاره به قصه های سلیمان دارد و ملمح به حساب می آید .
در قرن هفتم مولانا جلال الدین شاعری است که از تلمیحات اسلامی به خوبی استفاده کرده است . وی از آیات قرآنی و روایات اسلامی در اشعار خود ، فراوان بهره می گیرد . البته در مواردی هم از اساطیر ایرانی استفاده کرده است . در همین قرن سعدی و حافظ در( قرن هشتم )فقط به تلمیحات اسلامی معروف ماننده قصه سلیمان و موسی یا روایت های مشهور روی آورده اند و اگر هم اساطیر ایرانی را وارد شعر خویش کرده اند ، اشاره ها بیشتر به قصص معروف است .
در سبک هندی رونق تلمیح را در شعر صائب می بینیم . اما تلمیحات او بیشتر همانهایی است که سعدی و حافظ آن را تثبیت کرده اند .
در دوره بازگشت ، دوباره توجه به قصص ایرانی به لحاظ پیروی از اسلوب سبک خراسانی ، در شعر رواج می یابد . چنانچه فتحعلی خان صبا در عین عنایت به اساطیر اسلامی به اساطیر ایرانی نیز التفات داشته است . کسانی مانند سروش اصفهانی همچنان به تلمیحات اسلامی توجه دارند.
در شعر نو زمینه تلمیحات سنتی بسیار محدود می شود .مخصوصاً تلمیحات ایرانی جز به اسامی معروف از قبیل آرش ( کسرایی ) و اسفندیار و سیاوش ( شاملو ) و شیرین ( آزاد ) و زرتشت ( اخوان ) اشاره نمی شود . اما تلمیحات جدید از ایران باستان وارد شعر می شود. از تلمیحات معمولاً استفاده های سیاسی و اجتماعی می شود . یعنی تلمیح فقط به صرف تلمیح بودن به کار نمی رود .
( ر.ک . شیما ، 1374 :صص 17 ، 23 )
با ذکر این مقدمات در این نوشتار به بررسی نمونه هایی از مصادیق تلمیح در مثنوی معنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی پرداخته می شود . لازم به توضیح است که تلمیحات مورد بررسی در حوزه مسئله رزق و روزی ، نعمت ، کسب و کار و عمل نیک و بد می باشد .
فِی السَّماءِ رِزقُکُم نشنیده یی ؟ اندرین پستی چه بر چَفسیده یی ؟
( 2 / 1956 )
اشاره به آیه 21 سوره ذاریات که می فرماید : «. وَ فِی السَّماءِ رِزقُکُم وَ ما تُوعَدُون » و در آسمان است روزی شما و آنچه شما بدان وعده داده شده اید . »
کسب کردن گنج را منع کی است ؟ پا مکش از کار آن خود در پی است
( 2/ 735 )
اشاره دارد به آیه 39 سوره نجم که می فرماید: « وَ اَن لَیسَ لِلاِنسانِ اِلاّ ماسَعی » و نیست برای آدمی مگر آنچه کوشد.
که یکی را ده عوض می آیدش هر زمان جود دگرگون زایدش
( 2/869 )
اشاره به حدیث : « مَن اَیقُنُ بِالخَلَفِ جاءِ بِالعَطیَّهِ » هر آنکس که به عوض ، یقین داشته باشد ، نیک می بخشد و نیز اشاره به آیه 160 سوره انعام که می فرماید: « مَن جاءَ بِالحَسَنَهِ فَلَهُ عَشرُ اَمثالِها ..... »« هر کس کار نیکی کند، ده برابر آن پاداش گیرد..»..
هر که آرد حرمت ، او حُرمت بَرَد هر که آرد قند ، لوزینه بَرَد
(1/1494)
در این بیت در اشاره برابر بودن پاداش کارنیک و جزای کاربد قسمتی از آیه 160 سوره انعام را بیان می کند که می فرماید: « مَن جاءَبِالحَسَنَهِ فَلَه عَشرُ اَمثالِها وَ مَن جاءَ بالسَّیِّئَتهِ فَلا یُجزی اِلاّ مِثلُها وَ هُم لایُظلَموُنَ » «هر که نیکی کند ، ده برابر پاداش گیرد و هر که بدی کند فقط به اندازه کار بدش بدو جزا داده شود. و البته که بدانان ستم نرود.»
گفت: اِن عُدتُم کَذا ، عُدنا کَذا نَحنُ زَوَّجبا الفِعالَ بِالجَزا
(3/2872)
در نکوهش عمل ناپسند و به اشاره دارد به آیه 8 سوره اسرا که می فرماید:
«عَسی رَبُّکُم اَن یَرحَمَکُم وَ اِن عُدتُم عُدنا وَجَعَلنا جَهَنَّمَ لِلکافِرینَ حصیرا »« امید است که پروردگار شما،برشما رحم آورد،و اگربه اعمال ناپسند خود،باز گردید،ما نیز به کیفر شما بازگردیم و دوزخ را برای کافران،زندان سازیم»
بل جفا را ، هم جفا جَفَّ القَلَم و آن وفا را هم وفا جَفَّ القَلَم
(5/3152)
در این بیت با تکیه براین اصل که پاداش نیکی ، نیکی و پاداش بدی ، بدی می باشد . اشاره ای نیز به آیه ی 7 سوره اسرا می کند که می فرماید : « اِن اَحسَنتُم اَحسَنتُم لِاَتمِکُم وَ اِن اَسَأتُم فَلَها »« اگر نکوکاری کنید بر خود نیکی کرده اید ، و اگر بدی کنید به خود کرده اید.»
که نگردد سنّت ما از رشد نیک را نیکی بود ، بد راست بد
( 5/3183 )
در این بیت نیز تکیه بر برابر بودن پاداش دربرابر اعمال نیک و بد می کند ضمن اینکه در مصراع اول اشاره می کند به قسمتی از آیه 23 سوره فتح که در آن آمده است:«... وَلَن تَجِدَ لِسُنَّهِ اللهِ تَبدیلاً ..» «و هرگز در سنت خدا دگرگونی نخواهی یافت» .
که به قدر جُرم می گیرم تو را این بود تقدیر در دادو جزا
( 6/937 )
این بیت نیز در تأیید این امر که پاداش و جزا برای کارهای نیک و بد به میزان آن کار است اشاره به قسمتی از آیه 160 سوره انعام می کند که می فرماید : « .... وَمَن جاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلا یُجزی الِّا مِثلَها وَ هُم لا یُظلَمُونَ »«.. و هر که بدی کند کیفر نبیند مگر به قدر آن و بدیشان ستم نشود .»
ای نموده تو مکان از لامکان فِی السّماء رِزقُکُم کرده عیان
( 2/3804)
در مصراع دوم اشاره به آیه 22 سوره زاریات دارد که می فرماید: « وَ فِی السَّماءِ رِزقُکُم وَ ما تُوعَدوُن . » روزی شما و آنچه به شما وعده داده شده در آسمان است.
مائده از آسمان درص رسید بی صُداع و بی فروخت و بی خرید
(1/80)
اشاره دارد به آیه 57 سوره بقره که می فرماید: « وَظَلَّلنا عَلَیکُم اَلغَمامَ وَ اَنزَلنا عَلَیکُمُ المَنَّ وَالسَّلوی کُلُوا مِن طَیِّباتِ ما رَزَقناکُم وَ ماظَلَموُنا وَلکِن کانوُا اَنفُسَهُم یَظلِمُونَ » و ابر را بر شما (بنی اسرائیل) سایه افکندیم و مَنّ و سَلوی را برای شما روزی کردیم و گفتیم که از رزق پاکیزه ای که به شما بخشیده ایم بخورید و آنان نه برما که برخود ستم کردند.
جز که آن قسمت که رفته اند ازل روی ننمود از شکار و از عمل
( 1/953 )
این بیت ناظر است بر قسمتی از آیه 32 سوره زخرف که می فرماید: « ..... نَحنُ قَسَمنا بَینَهُم مَعیشَتَهُم فِی الحَیوهِ الدُنیا ..... » ما قسمت کردیم معاش بندگان را در زندگی دنیا.
همچنین از پیشه گیری تا به پیل شد عیالُ اللهُ و حق نِعمُ المُعیل
( 1/2295)
اشاره به آیه 6 سوره هور دارد که می فرماید: « وَ ما مِن دابَّه فِی الاَرضِ اِ لّا عَلَی اللهِ رِزقُها و........ »
«هیچ جنبنده ای برروی زمین نیست جزآنکه حق تعالی رزق اورا می دهد.»
گرشود عالم پرازخون، ،مال مال کی خورد بَنده خدا اِلاّ حلال؟
( 2/3423)
درستایش رزق حلال اشاره دارد به حدیث: « لَو کانَت الدُّنیا دَماً عَیبطاً لایَکوُنُ قُوتُ ا لمُؤمِنِ اِلاّ حَلالاً» «اگردنیا خون تازه ای باشد رزق مومن تنها چیزحلال است».
(فروزانفر،1361 :69)
گفت رو به:جُستن رزق حلال فرض باشد ازبرای امتثال
(5/2382)
که اشاره دارد به حدیث: « طَلَبُ الحَلالِ واجِبٌ عَلی کُلِّ مُسلِمٍ، طَلَبَ الحَلالِ فَریضَهٌِ بَعدَ الفَریضَه، طَلَبُ الحَلالِ جِهادٌ»« طلب حلال برهرمسلمانی واجب است.طلب حلال فرضیه ای است پس ازفرضیه واجب،طلب حلال،به منزله جهاد است.»
(فروزانفر،161 :168)
دام و دد جمله همه اکّال رزق نه پی کسب اند،نه حمالّ رزق
(5/2390)
خداوند درآیه 60 سوره عنکبوت می فرماید: « وَ کَأَیِّن مِن دابَّه لا تَحمِلُ رِزقَها. اَللهُ یَرزُقُها وَ اِیّاکُم وَ هُوَ السَّمیعُ العَلیمُ» «و چه بسیارند جنبندگانی که رزق خود نیندوزندخداوند آنها و شما را روزی دهد ، و اوست شنواو دانا.»
جمله را رزاق روزی می دهد قسمت هر یک به پیشش می نهد
(5/2391)
اشاره دارد به آیه 6 سوره هود که می فرماید: « و ما مِن دابَّه فِی الاَرضِ الاّ عَلَی اللهِ رزقُها.. » «و هیچ جنبده ای در زمین نیست جز آنکه تأمین رزقش بر عهده خداوند است.»
آنچنانچه عاشقی بر رزق ، زار هست عاشق رزق هم بر رزق خوار
( 5/2400)
ونیزاشاره به حدیث شریف حضرت رسول خدا دارد که می فرمایند: « اَ لرِّزقُ اَشَدُّ طَلَبا لِلعَبد مِن اَجَلِه »«روزی از اجل بیشتر بنده را طلب می کند».
(الری شهری ،محمد،1416ه.ق،چاپ دوم ،دارالحدیث)
و نیز اشاره به حدیثی از حضرت علی(ع) که می فرمایند:« وَاعلَم یا بُنَیَّ اَنَّ الرِّزقَ رِزقانِ رِزقُ تَطلُبُهُ وَ رِزقُ یَطلُبُکَ» و بدان ای پسرکم که رزق دو نوع است : رزقی که تو آن را می طلبی و رزقی که خود ، تو را می طلبد.
(فیض السلام ،1326 ،نامه 31)
گر بخواهی ، ورنخواهی ، رزق تو پیش تو آید دوان از عشق تو
( 5/2402)
اشاره به حدیثی از پیامبراکرم(ص) که فرمودند: « لَو اَنَّ ابنَ آدَمَ فَرَّ مِن رِزقِهِ کما یَضِرُّ مِنَ المَوتِ لَاَدرَکَهُ رِزقُهُ » اگر آدمیزاده از رزقش بگریزد چنانکه از مرگ گریزد ، رزقش او را دریابد.
(الری شهری ،1416ه.ق،ج 2،ص 1070)
جوع ، رزق جان خاصان خداست کی زبون همچو تو گیج گداست ؟
( 5/ 2846 )
مصراع اول اشاره دارد به حدیث « اَلجُوعُ اِدامُ المُؤمِنِ وَ غِذاءُ الرُّوحِ »« گرسنگی نانخورش مؤمن و غذای روح است .»
(مجلسی ،1403ه.ق،ج1،192)
سعیُ شکر نعمتش ، قدرت بُود جبر تو انکار آن نعمت بود
( زمانی ، 1389 /1 / 938 )
قسمتی از آیه 13 سوره سبا که می فرماید « ....... وَ قَلیلٌ مِن عِبادِیِ الشَّکُورِ » و اندکی از بندگانم سپاس نعمت های من دارند و نیز اشاره دارد به آیه 7 سوره ابراهیم ، «... لَئن شَکَرتُم لَاَزیدَنَّکُم وَ لَئن کَفَرتُم اِنَّ عَذابِی لَشَدیدٌ » اگر شکر گذاری کنید ( نعمت خود را ) بر شما خواهم افزود و اگر کفران کنید ، همانا کیفرم سخت است . .
همان گونه که جای جای مثنوی به چشم می خورد این اثر گران قدر مشحون است از انواع این صنعت بدیعی که محورها و موضوعات بسیار اساسی و گسترده ای را شامل می شود و پرداختن به همه آن ها مجالی گسترده تر می طلبد.
منابع و مآخذ :
1- الری شهری ،محمد،میزان الحکمه،1416ه.ق،چاپ دوم ،دارالحدیث.(بی جا)
2-زمانی ، کریم ، شرح جامع مثنوی ، ( دفتر اول ) 1389 ، چاپ سی و دوم ، انتشارات اطلاعات ، تهران.
3- زمانی ،کریم ، شرح جامع مثنوی ( دفتردوّم ) 1389 ، چاپ بیست و چهارم ، انتشارات اطلاعات ، تهران .
4- زمانی ،کریم ، شرح جامع مثنوی ( دفتر سوم ) 1386 ، چاپ چهارم ، انتشارات اطلاعات ، تهران.
5- زمانی ،کریم ، شرح جامع مثنوی ( دفتر چهارم ) 1382 ، چاپ هفتم ، انتشارات اطلاعات ، تهران.
6- زمانی ،کریم ، شرح جامع مثنوی ( دفتر ششم ) 1382 ، چاپ ششم ، انتشارات اطلاعات ، تهران.
7- شمیسا ، سیروس ، فرهنگ تلمیحات ، 1374 ، چاپ چهارم ، انتشارات فردوس ، تهران.
8- شمیسا ، سیروس ، نگاهی تازه به بدیع ، 1381 سیزدهم ، ( ویرایش دوّم ) انتشارات فردوس.
9- عسکری، ابو هلال ، حسن بن عبدالله بن سهل ، ترجمه محمدجواد نصیری ، معیار البلاغه ، مقدمه ای در مباحث علوم بلاغت ، 1372 ، انتشارات و چاپ دانشگاه تهران ، تهران.
10-فیض السلام ،حاج سید علی نقی ،ترجمه وشرح نهج البلاغه ،نامه ها ،سخنان کوتاه،امیرالمومنین (ع)،1326،چاپ آفتاب ،(بی جا).
11- مجلسی،محمد باقر،بحارالنوار،1403ه.ق،1983م،موسسه الوفاءِ،بیروت.
12-همایی : جلال الدین ، فنون بلاغت و صنایع ادبی ، چاپ دوازدهم ، مؤسسه نشر هما ، قم.
مطالب مشابه :
رزق و روزی
اندیشه - رزق و روزی - شعر و اندیشه های دینی اجتماعی و
رزق و روزی
عکس ان رزق و روزی کاهش می یابد .
رزق وروزی در مثنوی معنوی
رزق ،کسب روزی وکارنیک روایات و تلمیحات اسلامی به طور کامل در شعر رواج می یابد و به اوج خود
رزق و روزی
همانطور که برای رزق و روزی انواع مختلفی وجود دارد و بزرگترین پایگاه ادبی شعر
برای رزق و روزی زیاد چه کنیم؟
«اگر رزق و روزی و ثروت زیادی می خواهی و دوست داری از هر بنده و آزادی بی نیاز باشی و (شعر) Powered By
افزایش رزق و روزی
عاشقان مهدی عج - افزایش رزق و روزی - در این وبلاگ اس ام اس -شعر-و دل نوشته های مهدوی ،مطالب
دعاي رزق و روزي
دعاي رزق و روزي،دعاي وسعت رزق،دعاي افزايش مال و ثروت : شعر . حدیث. گفتار
برچسب :
شعر رزق و روزی