تاریخ سیاسی جهان

تاریخ سیاسی جهان

قرون اولیه:
دوره ئی بود که انسان ها اندیشه برای فردا شان نداشتند ، فقط در فکر حال خود بودن نه اینده و نان اور یک فامیل زن ها بودن. بعدا به مرور زمان حس تملط در انسان ها بغرض تولید ، تجارت و کشت و زار پیدا شد. برای اولین بار در این زمان قانون عرف مالکیت پیدا شد به این معنی که انسان های پول دار ادم های غریب را نکشند. سیستم برده داری بوجود امد. اما بد ترین سیستم برده داری در کشور روم بود که برای یک برده بمقدار 30 کیلوگرام گندم بغرض مصرف یک ماه اش داده میشد و هم دو بالا پوش برای یک سال برای برده داده میشد.
بعدا در اروپا دوره فیودالی (سرمایه داری) تاسیس شد که این دوره میراثی بود یعنی از پدر به پسر و فیودال ها فقط یکمقدار پول و یکتعداد عساکر به شاه مالیه می دادند و بس. موضوعات فوق در قرون 11 و 12 زیاد مروج بودن. در این دوره جنگ های صلیبی رو به زوال شد. در این زمان سرمایه داران با دولت ها توافق کردن البته در فرانسه و اسپانیا که باعث ایجاد یک دولت مستقل شدند و در همین وقت بود که بورژوازی ها با استفاده از طبقه غریب قدرت را بدست گرفتند و انقلاب فرانسه رخ داد.
برای اولین بار بازار ازاد در شهر منچستر کشور انگلستان که بنام اقتصاد کلاسیک یاد میشد ایجاد شد که بعد از ان در تمام کشور های اروپائی بازار ازاد تاسیس شد و دولت ها پول بدست امده از بازار ازاد را به ترقی و پیشترفت استفاده کردند مانند ایجاد فابریکه ها ، شرکت های کوچک ملی و بین الملی.
از سوی دیگر در سال 1949 روسیه اماده مسابقه تصلیحاتی خود بود و همچنان امریکا و روسیه از طریق سازمان بین الملی خواهان از بین بردن استعمار شدند زیرا اکثریت ساحات تحت تصرف انگلستان قرار داشت و امریکا و روسیه میخواستند تا انگلیس را ضعیف بسازند.

اصطلاحات سیاسی:
-          فیودال : ارباب های بزرگ ، سرمایه دار.
-          شاه:     فیودال بزرگ.
-          دوک:   مقام های عالی دولتی (وزرا ، والی ها).
-          کنت:    رتبه های نظامی (جنرالان).
-          مارکی: ستر جنرال.
-          شوالیه: افراد که دارای رتبه اشرفی بودند (عساکر).
-          فیف ، فیود ، فیودال، اشراف ( سرمایه دار).
-          بورژوازی: سیستم سرمایه داری.
-          گلوبلایزیشن: جهانی سازی.
-          کاتولیک: ( جهانی ) تشکیلات ان پاپ ، کاردینال ، کشیش و ابه.
-          ارتدوکس: (سچه ) در این سیستم پاپ نیست.
-          پروتستان: اعتراض کننده گان.

تعریف علم تاریخ:
علمیست که گذشته را برجسته و اینده را روشن میسازد یعنی به مسابه یک چراغ است.

انواع علم تاریخ:
-          تاریخ افسانه ئی.
-          تاریخ پراگماتیک (عمل).
-          تاریخ سیاسی.
-          تاریخ اقتصادی.
-          تاریخ اجتماعی ، فرهنگی.
-          تاریخ پارلمانی.
-          ماقبل تاریخ.

ادوار مختلف تاریخی:

3300 تا    476   قرون اولا.
             2395

476 الی   1453 قرون وسطی.
392         1492

1453 الی 1789 قرون جدید و از این به بعد قرون معاصر.
1492

نوت: در دنیا عیسویت 12 کتاب انجیل وجود دارد که عیسوی ها 4 انرا قبول دارند.

انگلستان:
کشور انگلستان در قرن 17 قبل از برگزاری پروسه ویستفالی نقش مهم در اروپا نداشت ، تجارت انها پشم گوسفند و ذغال سنگ بود اما بعدا انگلیس ها 12 مستعمره شان را تاسیس کردند و قدم پیشرفت گذاشتن.
قبل از قرن 17 اقتصاد انگلستان متکی به دهقانی ( صناعی خانگی ) بود و قبل از قرن یادشده زبان تمام اروپائی ها لاتین بود. اما بعدا دو شخص مشهور شکسپیر و میلتون ادبیات زبان انگلیسی را تاسیس نمودند.
در قرن 17 در انگلستان کدام منازعه بین کاتولیک ها و پروتستان نی بلکه بین خود پروتستان بود اما کدام مشکل خاص را برای دولت انگلیس پیدا نکرد.
سه تن از اشراف زاده گان انگلیس بنام های:
1.      الیورکرومول.
2.      جان پیم.
3.      جان همپدن.
از جمله افراد بودن که رهبری پارلمان را بعهده داشتند که بعدا کرومول توسط اردوی اش که بنام گرد سر یا اهن سر یاد میشد پادشاه انگلیس بنام چارلز اول را سر زد و خود حکومت انگلستان را بعهده گرفت و دولت شاهی را به جمهوری تبدیل کرد که دولت اش کامنولت یاد میشد.

اما بعد از مرگ کرومول دوباره خانواده شاه یعنی چارلز دوم حکومت را بعهده گرفتند که بعد از مرگ چارلز دوم کاکای وی جیمز دوم به تخت نشست.
در ان زمان فقط یک فرقه که بنام فرقه صفائیه بود با دولت انگلیس مخالفت داشت.
اولین بانک در انگلیس در دوره ویلیام اورانثر در سال 1694 تاسیس شد.

فرانسه:
فرانسه یک کشور بود که نصف طلا اروپا را صادر میکرد اما مشکل مالی فرانسه حل نشد زیرا:
-          در فرانسه کسانیکه ( اشراف زاده گان ، کلیسا ، قشر بالای جامعه ) باید مالیه بپرادازند نمی پرداختند و کسانیکه (طبقه غریب جامعه ) باید از مالیه معاف میبودند مالیه میپرداختند.
-          دولت فرانسه نتوانست تا اشراف زاده گان را به نفع دولت کسب نماید.
-          12 مجلس قضائی در فرانسه بود که وظایف پارلمانی را انجام میدادند.
-          چوکی های دولتی خرید و فروش میشد.

در فرانسه سه طبقه مردم وجود داشت:
1.      اشراف بزرگ 400 هزار.
2.      روحانیون 100 هزار.
3.      مردم عادی 23 و نیم میلیون.

در فرانسه طبقه غریب با بورژوازی ها یکجا شده و علیه دولت شان شورش کردن و طبقه غریب از اسپانیا که دشمن فرانسه بود کمک خواستند به این دلیل طبقه بورژوازی از طبقه غریب جدا شدند و این شورش ناکام ماند.

در این زمان یکتن به اسم لویی فرانسه را به ولایات مختلف تقسیم کرد و در راس هر ولایت یک فرد عاقل و دانشمند را مقرر کرد و فرد نامبرده مردم ژیزویت (سیوعیون) را سر نگون کرد زیرا انها مردم متعصب بودن و میگفتند که تمام مردم باید در یک دین باشند.

جنگ های لویی 14:
تمام جنگ های لویی بنام جنگ های واگذاری یاد میشد. اولین حمله لویی در هالند اجرا گردید. لویی تقریبا چهار لک عسکر داشت اما در هر جنگ از 40000 عسکر بیشتر استفاده نمی کرد در اواخر لویی به کشور روم سفر نمود.

جنگ های اسپانیا تمام شان بخاطر تامین منافع تجارتی بوده و هیچ جنبه مذهبی نداشتند. خواست های کشور های اروپائی بغرض راه اندازی جنگ شان:
-          هالند: در بلژیم به ما قلعه جنگی داده شود.
-          انگلیس: نمی خواست که فرانسه وارد امریکا شود و دفاع از جبل الطارق.
-          اطریش: بغرض دفاع از ایتالیا.

-          بعد از مرگ مازارین ، لویی سیاست خارجی فرانسه را بعهده گرفت ، سیاست لویی سیاست تعرضی بود و متصرفات هسپانیا مهمترین دست اورد لویی بود.
-          مطابق به وصیت شارل اسپانیا به نواسه لویی 14 داده شد که این امر باعث منازعات در بین کشور های اروپائی گردید.
-          بعد از یک مدت طرفین متجارب تصمیم به صلح گرفتند که این صلح بنام اوترخت و راستات یاد میشد.

صلح اوترخت:
-          از اثر این معاهده امپراطوری اسپانیا و متصرفات اروپائی ان بین کشور های انگلیس ، اطریش ، پروس و ساوی تجزیه شد و اسپانیا به نواسه لویی 14 رسید.
-          اگر چه در این صلح فرانسه مغلوب شد اما از لحاظ اقتصادی ضرر ننموده و برنده واقعی این جنگ انگلیس شد زیرا بر علاوه نقاط کلیدی پیمان آینیتو را نیز بدست اوردند.
-          امنیت هالندی ها تامین گردید اما اهمیت سیاسی شان را منحیث یک امپراطوری از دست دادند.

اروپائی مرکزی و شرقی:
در اروپا سه امپراطوری ذیل حاکمیت داشت:
1.      امپراطوری مقدس روم.
2.      امپراطوری عثمانی.
3.      امپراطوری سیستان.

بعدا سه دولت ذیل در اروپا ایجاد شد که به ضرر این امپراطوری ها تمام شد و این سه دولت امپراطوری سیستان را بدون جنگ بین شان تقسیم کردند:
1.      پروس.
2.      اطریش.
3.      روسیه.

امپراطوری های یادشده دارای سیستم اداری و سیاسی منظم و باکفایت نبوده و در فکر تصرف همسایگان شان بودند.
ایجاد سه دولت یادشده زوال این امپراطوری ها را سرعت بخشید.

پروس:
نام قدیم پروس براندنبورگ بود.
امیر ان از سیاست بازی لقب سلطان را بالای خود گذاشت.
سلاطین پروس بیشتر توجه را به اردو خود معطوف نموده بودند.

امپراطوری مقدس روم:
-          انتخاب پادشاه در روم و لهستان یک فوتبال سیاسی بود.
-          این امپراطوری که در قرون وسطی تشکیل گردیده حدود ان از سرحدات محارستان و لهستان الی بحیره شمال امتداد داشت.
-          امپراطوران اکثرا از خانواده سیورگ های اطریش بودند.
-          این امپراطوری بعد از جنگ های 30 ساله دارای یک اردو و بودیجه منظم نبود.
-          در این امپراطوری 300 امارت (امیر ها) . 1700 شوالیه نشین موجود بودند که این ها مستقل بودند و تنها خود را در مقابل شخص امپراطور مسول می دانستند.
-          بلاخره در سال 1806 توسط ناپلیون نابود گردید و از ایالات ان تنها اطریش و پروس توانست که دولت های قدرتمند را تشکیل دهند.

جمهوری لهستان:
-          بخاطر جمهوری می گفتند که سلاطین ان انتخابی بود و در انتخاب ان کشور های خارجی مستقیما ذیدخل بودند.
-          دارای اردو ، بودیجه و سیستم اداری منظم نبود.
-          دارای پارلمان بود ، به نمایند ههای خود حق ویتو را داده بود و نماینده می توانست پارلمان را منحل نماید.
-          اردو در اختیار 12 تن ملک الطوایفی بود.
-          بین روسیه ، اطریش و پروس تجزیه شد.
-          روسیه ، اطریش و پروس جمهوری لهستان را در سه مرحله در سال های 1774 ، 1792 و 1795 بین شان تقسیم نمودند.

امپراطوری ترکیه عثمانی:
فرق این امپراطوری با دو امپراطوری دیگر اینبود که مردم مسلمان بودند ، یک امپراطوری بزرگ بود ، اسیایه میانه و افریقا از تصرفات این امپراطوری بود ، اردوی شان نسبت به دو امپراطوری دیگر برتری داشت نام اردو اش پنچری بود ، توپ خانه سنگین داشت ، اروپائی ها نمی خواستند تا ترکیه عثمانیه ویانه را تصرف نماید زیرا میتوانست بعد از ان ایتالیا و امپراطوری روم را تصرف نماید ، بعدا اروپائی ها از لحاظ علم و تخنیک پیشترفت کرده و سلاح اتشی را جور کردن. کشور روسیه الی سقوط ترکیه عثمانی 7 الی 8 بار بالای ان امپراطوری حمله نمودند.
دربار عثمانی بنام عالی قاپو (دروازه عالی ) یاد میشد.
فرانسه برای اتباع اش حقوق کاپیتولاسیون را تعین و از قوانین عثمانی برکنار نموده بودند.

اقتصاد جهان در قرن18:
-          در قرن 18 تولیدات عمدتا متکی به صنایع خانگی بوده که پول انرا سرمایه داران می پرداختند با کشف راه اتلانتیک مرکز تجارتی از کشور های ساحلی مدیترانه به ممالک ساحلی اتلانتیک (فرانسه ، انگلیس ، جرمنی و هالند) انتقال یافت.
-          در اثر رقابت برای تسلط اقتصاد جهان انگلیس مقام اول ، فرانسه مقام دوم و هالندی ها مقام سوم را بدست اوردند.

آسیا ، آمریکا و آفریقا:
-          وقتی اروپائیان به قاره اسیا رسیدند کشور های ساحلی اسیا دارای تمدن قدیمی بوده و چندان علاقه به اموال اروپائی نداشتند باالعکس این اروپائیان بودند که به اموال تولیدی اسیا علاقه داشته و مجبور بودند در بدل ان طلا بپردازند.
-          اموال نساجی اروپا در مقابل تولیدات نخی اسیا مقابله نمی توانست تنها در اثر صنعتی بود که اروپا توانستند در ساحه تولیدات نساجی اسیایان را شکست دهند و واردات اروپا تنها منحثر به چای از چین و هند بود.
-          واردات امریکا را تنها یک قلم مواد که عبارت از شکر بود تشکیل می داد که عمدتا از جزایر بحیره کارابین بدست میامد برای بدست اوردن منافع بیشتر اروپائیان تجارتی را بنام حلقه بزرگ انکشاف دادند و در قاره امریکا اقتصاد کشت زاری را رایج نمودند که این امر باعث بدست اوردن ثروت کلان به اروپائی ها گردید.

نتایج اجتماعی:
-          در اثر ازدیاد ثروت اروپائی ها توانستند تا زنده گی راحت را که قبلا سابقه نداشت بدست بیاورند در ضمن طبقات بورژوا و اشراف با هم نزدیک گردیدند. با المقابل سطح زنده گی افراد فقیر نسبت به سابق بدتر شده که بحران اجتماعی را بوجود اورد و باعث ازدیاد نفرت طبقاتی ، انقلابات و نفوذ افکار افراطی گردید.

اروپا بعد از صلح اوترخت:
اسپانیا و دول کوچک:
-          الیزابت فارنز ملکه فرانسه توانست به کمک فرانسه در ناپل سلطنت را تاسیس نماید همچنان فلیپ پنجم سلطان اسپانیا و مامورنیش بر قدم اول پارلمان های محلی و ملوک الطوایف را از بین برده مرکزیت را تامین کردند.
-          متعاقب ان سیستم اداری و نظامی را به سبک سلطنت لوئی 14 عیار و مامورین با کفایت را به امریکا لاتین روانه نمودند که انها دایما با قاچاق چیان انگلیس در کشمکش بودند این امر باعث ازدیاد کودورت میان دو کشور می گردد.
-          هالندی ها که از مقام یک دولت بزرگ تنزل نموده بودند به حیث یک قدرت اقتصادی باقی ماندند همچنان سویسی ها در محافل بانک کسب اهمیت نمودند.

انگلیس و فرانسه:
-          گرچه فرانسویان مغلوب و انگلیس ها مغلوب گردیدند اما با ان هم اقتصاد فرانسه چندان صدمه ندیده بود میان دو کشور یک سلسله شباهت ها و تفاوت ها وجود داشت.
-          در فرانسه دوک اولیا که نائب سلطنه بود مجبور بود برای اشراف امتیازات قایل شود. اشراف فرانسه علاوه از امتیازات گذشته امتیازات بیشتری کسب نموده پارلمان ها از حدود خود پاه فرا گذاشته برای خود حق تثبیت مالیات را منحثر نمودند در حقیقت این دوره برای اشراف و پارلمان ها یک دوره طلائی محسوب می گردید.
-          گرچه پارلمان انگلیس فاسد و کند بود اما چون حق تفویض قوانین را داشتند بنا موثر بود نماینده گان پارلمان از منافع یک گروپ نماینده گی می نمودند.
-          بعد از فوت ملکه انگلیس مطابق قانون فیصله جورج سوم که المانی نژاد بود و زبان انگلیسی را نمی دانست سلطان انگلیس گردید که مصاحبین خود را از المانی ها ا نتخاب نمود.
-          گرچه خانواده استورات برای اعاده تخت و تاج دو بار در سال های 1715 و 1745 اقدام نمودند عمل شان به شکست مواجه شد.
-          در اثر حمایت ضرب ویک و اشراف بزرگ که از بازگشت جیمز دوم حراس داشتند سلطنت جورج سوم را در انگلستان مستحکم و دست اورد های انقلاب مجلل حفظ گردید.

حباب:
-          در انگلستان و فرانسه بخاطر رفع بحران اقتصادی دست به یک سلسله اقدامات زدند که رسوائی این اقدامات اقتصادی در سال 1720عیان گردیده و بنام حباب ها در تاریخ مسما گردید که یکی بنام دریائی حباب دریائی جنوب و دیگری بنام حباب مسی سی پی یاد گردید.
-          در فرانسه یکنفر بنام سکاتلندی بنام جان لا بانک را تاسیس و بعد از ان تمام شرکت های فرانسوی تحت اداره واحدی در اورد و تعهد قروض ملی را نموده و سهام شرکت وی بزودی بفورش رسید.
-          انگلیس قروض ملی خود را در اختیار شرکت جنوب دریائی جذب ، بانک انگلیس و شرکت هندی شرقی قرار داده بودند. وقتی مردم انگلیس و فرانسه به تشویش گردیده سهم را مطالبه نمودند رسوائی و شکست بر ملا گردیده جان به بروک سیل فرار کرد و بانک فرانسه منحل و فرانسویان برای یک قرن بانک نداشتند.
-          انگلیس ها نگذاشتند که بانک انگلیس شرکت دریائی جنوب و شرکت هند شرقی بی اعتبار گردد بنا پرداخت قروض ان را تعهد نمودند بدین ترتیب اعتبار دولت پاه برجا باقی ماند. فرانسویان که قروض ملی را منکر شده بودند دولت شان اعتبار خود را نزد مردم باخت.

فلوری – والیپول:
در فرانسه بعد از رسوائی مالی کاردینال فلوری صدر اعظم بود وی که فرد محسن بود هیچ اقدام بلند پروازانه را برای فرانسه رویدست نداشت و شعارش این بود که بلا خفته بهتر از بیدا.
والپول وقتی صدر اعظم انگلیس شد در قدم اول مالیات را کم کرد و بعد از ان محصولات گمرکی را کم کرد بدین ترتیب حمایت صنعت کاران و زمین داران را بدست اورد.
هر دو صرد اعظم بمنظور دوری از جنگ کوشش نمود اما در فعالیت افراد جنگ فرانسه در سال 1733 و انگلستان در سال 1739 مجبور به جنگ با اسپانیا و فرانسه گردید.

دولت های روشن فکر مستبد:
-          فرانسه.
-          اطریش.
-          روسیه.

-          تفاوت این رژیم ها با رژیم های قبلی در سرعت عمل بود زیرا سلاطین روشنفکر مستبد هیچ گاهی سلطنت خود را به اساس میراث و یا حقوق الهی توجیه ننموده و ان بر اساس عقلانیت اساس گذاشته و بیشتر از جهت مفید بودن ان برای مردم توجیه می نمودند.
-          سلاطین مستبد روشن فکر ضد فیودالیزم و امتیازات فیودالی بوده و علیه کلیسای کاتولیک قرار گرفتند و امتیازات ان لغو و فرقه ژیزونیف را منحل نمودند.
فرانسه:
-          در کشور فرانسه لوئئ 15 فرد متکبر و مغرور بود و علاقه ئی به امور مملکت نداشت گرچه در سال 1726 در اثر تشویش مادام پامپادور کوشش نمود تا مالیات را یکسان از مردم اصول نماید اما موفق نشد در کشور فرانسه اشراف و کلیسا ها و تا حدی بورژوازی از پرداخت مالیات معاف بودند و پرداخت مالیات بر عهد مردمان متوسط قرار داشت بار دوم وقتی وزیر مالیه لوئئ 15 کوشید تا مالیات را بالای همه یکسان بستاند از اثر مخالفت های موجود مجبور به استعفا گردید.
-          بار سوم وپو صدراعظم لوئئ 15 پارلمان های محلی را منحل ساخته و بجای ان پارلمان های محلی جدید تاسیس نمود که دارای صلاحیت های محدود بود اما در اثر فوت لوئئ 15 نواسه او لوئئ 16 این پارلمان ها را منحل و بدین ترتیب اصلاحات لوئئ 15 به شکست مواجه شد.

اطریش:
-          ماری تیرز در اطریش به یک سلسله اصلاحات قضائی و عدلی زده و تا حد مالیات را بالای مردمان بصورت مساوی وضع نمود. اما وی با احتیاط قدم برداشته و کار را بجای نمی رساند که صاحبان منافع د رمقابل اش قد علم نمایند.
-          بعد از ان وی قانون بوهیما را لغو نموده و انرا جز امپراطوری اطریش قرار داد و در ضمن حمله خود را بالای سیستم سرواز اغاز و مدت بیگاری دهاقین را به سه روز در هفته تعلیل داد.
-          بعد از مرگ ماری تیرز پسرش زوزینف به سلطنت وی خواهان اصلاحات کلی بوده و مخالف اشراف و کلیسا و سیستم فیودالی بود. او سیستم عدلی اطریش را برای همه یکسان ساخت و هم چنان مالیات را بالای همه مردم به صورت مساوی وضع نمود.
-          ژوزینف ازادی داخلی مجارها را نیز پا مال نموده و سیستم سرواژ را لغو نمود همچنان به منظور تعقیب مجرمین و مخالفین اصلاحات اش اداره پولیس مخلی را اساس نهاد.
-          در اثر این اصلاحات اشراف امپراطوری در مقابل وی شورش نمودند و جانشین وی لیوپول مجبور گردید تا اکثریت اصلاحات او را فسخ نماید اما بصورت مکمل تسلیم نشد.
-          تجربه اصلاحات ژوزینف ثابت ساخت که بدون یک تیم کاری هم عقیده و یا حزب و همچنان پشتی بانی مردم هر نوع اصلاحات محکوم به شکست می گردد.

پروس:
-          فرید ریک کبیر در پروس ضرورت به اصلاحات زیاد نداشت زیرا پارلمان های محلی و کلیسا در دوران دولت پدرش و جدش تحت کنترول حکومت قرار گرفته بود.
-          فریدریک تنها قوانین عدلی اطریش را ساده و مصارف انرا کاهش داد در مورد طبقات اشراف انها را به حال خود گذاشته ولی سرواژ را در زمین های شخصی خود و دولتی از بین برد.
-          فرید ریک در امور دولتی به ارای خویش عمل نموده و با کشی مشوره نمی نمود از این رو بعد از وفاتش اصلاحات وی مواجه با شکست گردید و در ضمن در عهد وی طبقات اجتماعی پروس به صورت ثابت و متجهد باقی ماند.

روسیه:
-          بعد از پطر کبیر مهم ترین پادشه روسیه کاترین دوم مشهور به کبیر بود وی قوانین روسیه را اصلاح نموده و نواحی 10 گانه پطر را به 50 واحد تقسیم و برای هر کدام مامورین معاش کافی را توظیف نمود.
-          در مورد سرواژ گرچه وی نظر اصلاحی داشت اما قیام پوکاچیف وی را مجبور ساخت تا با طبقات اشراف سازش نموده از اصلاحات منصرف گردید.
-          در مورد وسعت خاک روسیه کاترین بیشترین کوشش را انجام داده در تقسیمات سه گانه لهستان را سهیم بود و همچنان به فکر فتح هند بود وفات نمود.
-          شهرت کاترین بخاطر تحایف و هدایای بود که برای فلاسفه می فرستاد وی دایر المعارف و کتاب خانه دیدرو را خریداری و به وی اجازه داد تا در دوران حیات اش از ان استفاده نماید.

کنوانسیون 1792 الی 1795:
-          بعد از صدور اعلامیه پل شین سلطنت طلبان که در ایتالیا جابجا گردیده بودند چنین وانمود مینمودند که عنقریب به فرانسه امده و مخالفان را به سزای اعمال شان میرسانند. این امر سبب تحریک احساسات انقلابیون گردیده و افراد از ولایات مختلف به پاریس جمع گردیدند در این میان گروهی از مارسی امده بودند به کمک شورشیان ، لوئی 16 را از قصر تویلری بیرون اورده و زندانی ساختند و در حدود (1150) نفر زندانیان را به قتل رساندند.
-          بعد از این حوادث ژیراندن ها که گروه تند رو بودند راه اعتدالی در پیش گرفته با اعدام لوئی 16 مخالفت می نمودند اما لویی 16 را گروه تندر جبل با اکثریت رای اعدام نمودند که بدین ترتیب سال اول جمهوریت فرانسه اغاز شد.

کنوانسیون:
وقتی اعضای کنوانسیون روی کار گردیدند اوضاع فرانسه بکلی متشنج و دشمنان تا دروازه های پاریس رسیده بودند. اعضای کنوانسیون به منظور بهبود اوضاع اقتصادی زمین های کلیسا را مصادره و به فروش رسانیده اما این امر نیز از عدم رضایت طبقات پائین اجتماع نکاست بر عکس پول رایج تنزل و قیمت ها صعود نمود.
اعضای کنوانسیون که نتوانستند خواسته های را در کلیسا کاتولیک فرانسه تحمیل نمایند به پاپ متوصل گردیده اعمال انقلابیون را تقبیح و تجاوز به حقوق کلیسا کاتولیک را تلقی نمودند.
باالمقابل اعضای کنوانسیون روحانیون فرانسه را موظف نمودند تا به قانون مدنی کشیشان مصوب 1790 سوگند یاد نمایند که هفت تن از اسقفان سوگند یاد نمودند.
بدین ترتیب در فرانسه دو کلیسا که یکی دولتی و دیگری غیر دولتی بود ایجاد گردید نتایج شوم ان این بود که کلیسای کاتولیک در مقابل تمام تحولات دیموکراتیک قرار گرفت.

هیت مدیره (دایرکتور):
-          در سال 1795 تاسیس و مرکب از پنج نفر بود. در این دوره قانون اساسی جدید تصویب گردید و تعداد انتخاب کننده گان از 50 هزار نفر به 20 هزار نفر تقلیل یافت.
-          در این دوره اولین شورش سلطنت طلبان توسط جنرال بناپارت سرکوب گردید و نتایج انتخابات 1797 نیز که در ان طرفداران سلطنت اکثریت داشتند به کمک بنا پارت سرکوب گردید. بار سوم که ناپلیون از جنگ مصر بازگشته بود به کمک اعضای هیت مدیره کودتاه نمود و رژیم کنسولی را بمیان اورد.

رژیم کنسولی:
-          در این رژیم سه نفر کنسولی بود که یکی ان ناپلیون بود. مهم ترین تشکیلات رژیم کنسولی سناه شورای حکومتی و یک تربیون بود که هیچ کدام دارای صلاحیت نبودند. هم برای ایالات فرانسه سرکلان تران مقرر گردید و سیستم مالیاتی اصلاح گردید. همچنان در این دوره تمام امتیازات فیودالی لغو و فروش مناصب منع گردید.رژیم کنسولی تمام مضار رژیم قدیم و دوره انقلاب را از بین برد. در سال 1802 بناپارت باتغیر اوردن در قوانین فرانسه کنسول مادام الصمر در سال 1804 فرانسه امپراطوری اعلان گردیده و شخص بناپارت با گرفتن لقب ناپلیون اولین امپراطور فرانسه بعد از انقلاب گردید.

اتحادیه سه گانه:

اتحادیه اول 1792:
این اتحادیه با صدور اعلامیه پل نیش تشکیل یافت بخاطر اینکه روسیه ، پروس و اطریش مصروف تقسیم لهستان بودند و از طرف دیگر هسپانوی تحت الحمایه فرانسه گردیده بود و اطریش مغلوب ناپلیون و معاهده کامپیو فورمیو را امضا نمودند ، با شکست مواجه گردید.

اتحادیه دوم 1799:
روسیه نیز در این اتحادیه شامل بودند که قوای انان تا نزدیکی سرحد ایتالیا رسیده بود اما چون از انگلیس ها و اطریشی ها در هراس بودند از اینرو قوای خود را از اروپا خارج نمودند. همچنان انگلیس ها و اطریشی ها در سال 1802 با ناپلیون صلح نموده و بدین ترتیب این اتحادیه نیز با شکست مواجه گردید.

اتحادیه سوم 1805:
زمانیکه انگلیس ها جزیره مالتا را تخلیه نمودند و ناپلیون به این امر اعتراض نمود بنا انگلیس ها با فرانسه اعلان جنگ نمودند ، با پیوستن الکساندر تزار روس به این اتحادیه اولین مرتبه در منطقه اولم و بار دوم و سوم در منطقه استرلیز و فرید لند ناپلیون توانست بالای روس ها و اطریشی ها غلبه حاصل نماید و در نتیجه معاهده صلح تیلیست را روس ها در سال 1807 امضا نمود. به همین ترتیب ناپلیون پروسی ها را در نبرد های ینا و رورشتار مغلوب ساخته و بر موجب امریه برلین امر محاصره انگلیس را از طریق خشکه صادر نمود و بار دیگر اطریش در سال 1809 در منطقه واگرام مغلوب ساخت.

جنگ هسپانیا و محاصره قاروی:
ناپلیون پادشاه هسپانیا را از سلطنت خلع نمود و برادرش را پادشاه انجا مقرر نمود که با المقابل هسپانیون دسته چریکی را برای جنگ با ناپلیون تشکیل داده در این میان انگلیس ها دوک و لینگتون را به هسپانیا اعزام که موصوف قوای ناپلیون دوبار در خاک هسپانیا و پرتگال مغلوب ساخت هم تلسون امیرالبحر انگلیس در نبرد تراقالگار قوای بحری فرانسوی را تباه ساخت.

تاریخ سیاسی جهان

مطالب مشابه :

سربازی بهتر است یا گرفتن امریه؟؟؟ یا نرفتن به سربازی!!!!!

امریه

راهنمای گرفتن امریه سربازی لیست ارگان های دریافت امریه و پذیرش

چگونه امریه بگیریم؟ برای امریه شدن دوره سربازی چیكار باید كرد؟ راهنمای گرفتن امریه سربازی

گزارش از پدیده ی مدل سازی ایران!!!

حمایت از تولید ملی و مصرف کالاھای داخلی در سیره عملي نام آوران تاريخ ايران و علما و مراجع تقلید

رشته مديريت آينده‌پژوهشي در دانشگاه عالي دفاع ملي راه‌اندازي مي‌شود:

سربازی بهتر است یا گرفتن امریه؟؟؟ یا نرفتن به سربازی!!!!!

امریه

راهنمای گرفتن امریه سربازی لیست ارگان های دریافت امریه و پذیرش