تأثيرات متقابل رسانه و انسان

تأثيرات متقابل رسانه و انسان   

به گزارش خبرنگار مهر، آنچه که معمولا نادر است يک تمايز شفاف بين تکنولوژي بهعنوان يک علم، فرآيند توسعه تکنولوژيکي و محصولات تکنولوژي است. دليل اين ابهام ايناست که اين تمايز شفاف و روشن تنها بعد از اينکه قلمرو تکنولوژي تعريف شد مي تواندصورت گيرد نه قبل از آن. دترمينيسم تکنولوژيک با ابزارگرايي تنها براي ارايه يکمثال، ممکن است به سادگي بر جنبه هاي مختلف مفهوم تکنولوژي تاکيد کند.<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

تعريفي از حوزه تکنولوژي به منظور ايجاد درجه از آزادي که ما بايد از طريق آنتوسعه تکنولوژيکي را کنترل مي کنيم لازم است. دترمينيسم تکنولوژيک و ابزار گرايي بهطور آشکارا پاسخهاي متفاوتي را به ما مي دهند.

در بحث مختصر زير راجع به نظريه اي در رسانه، دو بعد بايد از هم متمايز شوند

الف.  ايده بنيادي نظريه رسانه  در گفته مشهور مارشال مک لوهان خلاصه مي شودمبني بر اينکه رسانه پيام است. اين گفته به طور کلي حاکي از اين است که ساختارهايذهن ما از طريق رسانه هاي مختلفي که به کار مي بريم منتقل مي شوند.

ب. با قبول ايده بند الف ما بايد به طور دقيق با يک گام بيشتر تأثيرات ويژهرسانه هاي مختلف را به ساختار ذهنمان شرح دهيم. اگر نظريه رسانه مورد نظر باشد آنساختارها بسته به رسانه به کار گرفته شده متفاوت خواهند بود و همچنين بستر بهدانشمندان درگير در آن تا جايي که تازگي نظريه به عنوان يک علم مد نظر باشد متفاوتخواهد بود.

با توجه به محدوديتهاي اين مقاله من همه اين تمايز ها را به طور مفصلشرح نميدهم. در عوض آن را خلاصه وار ذکر خواهم کرد.

به جاي معرفي يک نسخه کامل، من 1- از يک روش نمونه اصل سريع به منظور روشن کردنامکان تاثير به کارگيري رسانه به ساختارهاي ادراکي استفاده خواهم کرد. 2- برايبررسي اين نمونه نخستين ويژه به عنوان جايگزيني براي نمونه کلي تلاش خواهيم کرد و 3- اين نمونه کلي را براي رسانه الکترونيکي به کار خواهم گرفت.

1- به عنوان يک نمونه نخستين براي هدف تحقيق اسامي نظريه رسانه، من به نظريهبدوي  هاولاک مبني بر تاثير نوشتن به ساختارهاي ادراکي که نزد يونانيان قديم رايجبوده اشاره خواهم کرد. havelock به منظور بررسي اين تاثيرتوجه ما را به يک کارکرداساسي رسانه يعني ذخيره دانش انساني و حفظ سنت انساني جلب مي کند. در فرهنگهايمنحصرا شفاهي اين کار را بايد از طريق گفتن يک داستان انجام شود. براي حفظ کردنچيزي آن چيز بايد در قالب يک عمل قرار گيرد. در اينجا من براي مثال از کلمات ميمونو موز استفاده مي کنم. من اين دو کلمه را ممکن است به شخصي بدهم. در اقدام براينگهداري در حافظه هدف خلق يک داستان است مثلا مانند جمله ميمون موز مي خورد به خاطرفقدان نوشتار، فرهنگهاي شفاهي يا زباني بايد از سنتشان با يک روش روايي و نقلي کههميشه محدود به يک شرايط عيني و منحصر به فرد است حفاظت کنند.

بدنبال تز هاولاک  سبک تغيير ساختارهاي ادارکي را نيز تغيير داد.هاولاکانقلابهاي ادراکي را نيز ذکر مي کند. الف ) يک تغيير ناشي از تفکر عيني و موضعي بهسوي انديشه قياسي، نحو تغيير يافته ناشي از عملکرد شعري از يک گفتمان به سوي يکگفتمان رسمي تر، مفهومي تر و انتزاعي تر.

ب) جدايي بين دانستن و دانسته بين خارج و داخل و افزايش آگاهي از استقلال خود بهخود جدايي

ج)- آغاز اصل اخلاقي.

2- اگر ما بخواهيم يک درسي کلي از هاولاک  ترسيم کنيم نيازي به در نظر گرفتنصفات ويژه ادراکي نداريم و وظيفه ما پيدا کردن يک الگو است که در کل قادر به مشخصکردن يک انقلاب رسانه باشد.

به منظور انجام اين وظيفه يک نشانه خاصي از هاولاک درباره تغيير ناشي از سنتزباني يا شفاهي به نوشتاري ضروري است.  فرآيند نوشتاري کردن که در تمدن يونان اتفاقافتاده از خارج نيامد. هاولاک  تاکيد مي کند اين خود يونانيها بودند که اين تغييررا به عهده گرفتند نه استعمارگران از فرهنگ هاي ديگر. بنابراين روح شفاهي زبان هنوزدر طول فرايند نوشتاري کردن حضور داشت علاوه بر اين، يونانيها از سنت شفاهي زبانشانتنها در لحظه نابودي اين سنت آگاه شدند. تجربه سنت شفاهي آنها در لحظاتي که اين سنتشروع به ناپديد شدن کرد افتاق افتاد.

درسي کلي که مي توانيم از ملاحظات هاولاک در اين باره ياد بگيريم اين است: نهتنها در تغيير ناشي از سنت شفاهي به نوشتاري، بلکه در هر انقلاب رسانه، سطح توسعهقبلي مي تواند تنها در لحظه سقوط اين سطح و از طريق روشناييهاي سطح توسعه بالاترفهيمده مي شود. از اين طريق اين فرض بدست مي آيد که سطوح توسعه قبل نوع بشر تنها ازطريق روشنايي سطوح توسعه بالاتر قابل فهم است.

دو اظهار نظر ديگر در مورد يک انقلاب در يک رسانه ممکن است در دستور کار باشد. بايد آشکار شود که هيچ زمينه اي براي اين فرض که اين انقلاب در يک لحظه در يک زمانخاصي اتفاق مي افتد وجود ندارد.

بايد در نظر داشته باشيم که تاثير استفاده مان از رسانه به ساختارهاي ذهنمناننبايد به عنوان يک خيابان يک طرفه تعبير شود.

3) اکنون به نکته سوم مي رسيم آنچه در زير مي خوانيد اظهار نظرهاي کلي دربارهتاثير رسانه به ساختار ذهني ما را، اينکه رسانه هاي الکترونيکي چه تاثيري بر جاي ميگذارند مورد بررسي قرار مي دهد. در اين مقاله من تنها مي توانم بعضي از مسائل اساسيرا مطرح کنم. پيش از همه چيز بايد تفاوت بين نقش اساسي و خطرات تکنولوژي قديم را درمقايسه با تکنولوژي کامپيوتري دريابيم.

در مي يابيم با تکنولوژي قديم مانند صنعت ذغال سنگ تکنولوژي کامپيوتري يکتکنولوژي نرم محسوب مي شود. معمولا کاميپوتر به عنوان تهديدي از خارج تلقي نمي شود. اين شراکت جديد بين کامپيوتر وانسان است که مشکلات جديدي به وجود مي آورد. همانطورکه مايکل هيم، بيان مي کند خطر تکنولوژي در عوض شدن انسانها نهفته است که در آناعمال و آرزوهاي انسان به کلي دگرگون مي شود. به استفاده از تکنولوژي کامپيوتر بهويژه ساختار برتر اينترنت و رسانه هاي گروهي يک تغيير راديکال روزانه ذهني و کاريبراي ما اتفاق مي افتد.اجازه بدهيد فقط اين پيشرفت را مورد بررسي قرار دهيم. قبل ازهمه يک تغيير هستي شناسانه يعني تغيير در دنيايي که زير پاي ماست.

اينکه چگونه اين پيشرفت مي تواند در آينده نزديک روند رو به رشد داشته باشد توسط (گيبسون) درکتاب جنجال بر انگيزش با نام nrurocancer نشان داده شده است. اين ويليامگيبسون بود که فضاي ديجيتالي را معرفي کرد. در حوزه به کارگيري رسانه هايالکترونيکي جديد عليرغم طرفداران بسيار زياد آن تفاوت بين طبيعي و مصنوعي واقعيت ودروغ مادي وغير مادي کم رنگ مي شود.

 تاثيرات نظريه رسانه بر فلسفه تکنولوژي

هم اکنون ما مي توانيم از فرضيات مربوط به تاثيرات رسانه هاي الکترونيک به عنوانمثال براي توضيح نگرشي که ما مي توانيم با بکارگيري نظريه رسانه در ديدگاه  کلاسيکفلسفه تکنولوژي به کار گيريم استفاده کنيم.

با در نظر گرفتن دامنه معنايي واژه تکنولوژي من به دو ديدگاه تاکيد دارم. دترمينيزم تکنولوژيک از يک طرف و نظريه وابستگي  تکنولوژي از طرف ديگر. بر اساسديدگاه اول تنها نگرش ممکن درباره افزايش غير مادي کردن زيست جهان ما نوعي  قهرمانپروري تراژيک است. در حالي که بر اساس گزينه دوم ما مي توانيم اين نگرش را به سادگيو بر اساس تغييرات شرايط اجتماعي رد کنيم. جواب اين نا همگوني به تعريف دامنه نفوذتکنولوژي بستگي دارد. مطابق اين تعريف مي توان در نظريه رسانه به برخي نقاط روشنرسيد. اساسا نظريه يک رسانه حد واسط بين دو ديدگاه کاملا متضاد مي باشد.

الف ) بعد از اينکه يک انقلاب رسانه اي رخ داد ديگر هيچ راه برگشتي به سمتموقعيت پيشين وجود ندارد. در اين مقطع ما تنها مي توانيم درباره پيشرفتهاي بعدي کهدر سايه درخشش تحول کنوني به وجود خواهد آمد بحث کنيم.آنگاه هر گونه رد کردن نتايجو تاثيرات انقلاب رسانه اي غير ممکن خواهد بود. به نظر مي رسد که اين فرضيات ميتواند ديدگاه دترمينيزم تکنولوژي را حمايت کند اما يک انقلاب رسانه اي يک فرصت نيزمي باشد.

ب ) تغييرات هستي شناسانه در رسانه هاي الکترونيک ممکن است آگاهي ما را نسبت بهسئولات تئوريکي که قبلا به فلسفه شکاکانه محدود مي شد دقيق تر کند. سوالات اساسيمتافيزيکي يک پايه فني به خود مي گيرند. در بيشتر مواقعي که اختلاف بين ديدگاههايطبيعي و مصنوعي بسيار کم رنگ مي شود آگاهي جديد در مورد امکان وقوع توسعه بوجود ميآيد. کار ما اين نيست که اين توسعه را دوباره تکرار کنيم بلکه فقط لازم است که ازآن آگاه باشيم. (اين آگاهي مي تواند بسيار مهم باشد به عنوان مثال در تکنولوژيژنتيکي) اما اکنون اين آگاهي يک مداخله محسوب مي شود مداخله بر اساس برداشتي کهروانشناسان از آن به عمل مي آورند.

ج) اظهار نظر آخري ممکن است در دستور کار باشد همانطور که قبلا ذکر کردم تاثيراستفاده از رسانه به ساختارهاي ادراکي ما نبايد به عنوان يک خيابان يک طرفه تعبيرشود. علاوه بر اين تغييرات در ساختار ذهن ما تنها از طريق استفاده از رسانه ميتوانند تقويت شود. بنابراين بهتر است که اين تغيير به عنوان يک تغيير تدريجي تفسيرشود نه به عنوان يک جايگزين کلي. پاسخ نظريه رسانه به مسئله دترمينيسم تکنولوژيک ازيک طرف و تز وابسته از طرف ديگر همه يا هيچ  نيست. آنچه که براي ما باقي مي ماندتاکيد بر چيزهاي مختلف در داخل يک انقلاب فرهنگي است؛ انقلابي که هرگز از يک موضعبي طرف نگاه نمي کند و جزو هميشگي پيشرفت ماست.

 خبرگزاري مهر - گروه دين و انديشه


مطالب مشابه :


برای دانلود جزوه مردم شناسی از لینک زیر نیز می توانید استفاده کنید

دانشجویان روابط عمومی خانه کارگر تهران • پرتال دانشگاه جامع علمی




جمعی از دانشجویان رشته حقوق دانشگاه جامع علمی - کاربردی خانه کارگر واحد17 کاشان مهمان صحن علنی مجلس

جمعی از دانشجویان رشته حقوق دانشگاه جامع خانه کارگر واحد17 پرورش منطقه 13 تهران




نمونه سوالات جامعه شناسی دانشکده هنر و معماری

و مکتوبات جزوات اساتید دانشگاه تهران بوده و جهت بهره مندی جامع خانه کارگر تهران.




اطلاعیه شماره:(1)-تاريخ‌ ، محل و نحوه‌ توزيع‌ كارت‌ ورود به‌ جلسه‌ آزمون‌ ورودي‌

دانشگاه جامع علمی 1-دانشگاه تربيت معلم تهران- خيابان شهيدمفتح کاردانی مدیریت خانه




خلاصه¬ی درباره ي تقسيم كار اجتماعي

و مکتوبات جزوات اساتید دانشگاه تهران بوده و جهت بهره مندی جامع خانه کارگر تهران.




تأثيرات متقابل رسانه و انسان

و مکتوبات جزوات اساتید دانشگاه تهران بوده و جهت بهره مندی جامع خانه کارگر تهران.




جلسه هم اندیشی رؤسای مؤسسات آموزش عالی علمی کاربردی در تهران برگزار شد

در تهران دانشگاه جامع علمی هلال ایران، خانه کارگر جمهوری




دانشگاه جامع علمی كاربردی هم بهداشت حرفه ای گرفت

دانشگاه جامع علمی كاربردی و سلامت کارگر، بهداشت حرفه ای از دانشگاه تهران




برچسب :