یه بار بهم بگو دوسم داری

مهديس مهديس مهديس
مهــــــــــــــــــــديـ ـــــــــــــــس
اوف چرا جواب نمي دي كجايي واي خدا بازم برگه رو آينه
عزيزم من رفتم بيرون تا شب بر نمي گردم گفتم كه ناهار منتظرم نشي قربونت ماماني
اه بازم بازم بازم بازم آخه تا كي خسته شدم
يكي نيست بگه اين رفت و امدنت براي چيه اصلا چرا بچه اوردي براي چي زندگي مي كني تو كه تو عالم مجردي سير مي كني بي خود كردي ازدواج كردي بدتر از اون بي خود كردي يه سر خر كه من باشم اوردي اه اه اه
حالا چرا دارم بي خود حرص مي زنم اون كه مادرم نيست به درك هر كاري كه دلش مي خواد بكنه
بيچاره باباي من دلشو به كي خوش كرده بود

كار هر روزم بود ديگه حوصله نداشتم سريع لباسامو پوشيدم و از خونه زدم بيرون به ايستگاه اتوبوس رسيدم
يكم شلوغه شايد بازم بايد سر پا وايستم مهم نيست چه فرقي مي كنه ده دقيقه هم بشينم دردي از من دوا نمي كنه
به مردم نگاه مي كنم.
هركي كار خودشو مي كنه يكي با گوشيش ور مي ره اون دوتا زن هي دارن پچ پچ مي كنن پيف خدا زنو آفريد فقط براي حرف زدن
اين حرفو پدربزرگم هميشه مي گفت از ديدن او دوتا خندم گرفت ازشون رو گرفتم دوتا پسر دختر جون كه به زور سنشون به 17 يا 18 مي رسه در حال دل و قلوه دادنن نمي دون كيلويي چند حساب مي كنن كه خيليم راضين
بقيه هم فقط دارن از فضاي زيبا و خوش هوا البته با دود غليظ تهران لذت مي برن و ريه هاشونو صفا مي دن
هنوز اتوبوس نيومده بهتره برم بشينم حداقل اينجا يه دل سير نشته باشم كه عقده برام نشه
خدارو شكر يه جا هست اوه اوه پسرو ببين با چه پوزيشني نشسته انگار آسمون سوراخ شده همين يه نفر افتاده پايين
از حرفاي خودم خنده ام مي گيره ولي به زور خودمو كنترل مي كنم انگار نيشخندمو ديد واي چرا داره بر و بر منو نگاه مي كنه پسره هيز به سمت ديگه خير ميشم دو دقيقه نگذشته كه اتوبوس امد .
سريع از جام بلند شدم شانسمو امتحان مي كنم شايد امروز خوش اقبال بودم
ايول شانس ،لاغري هم براي همين روزا خوبه ها از بين يه عالمه ادم مي توني رد بشي البته اگه بعد از رد شدن به كمپود تبديل نشي خيليه
خوب تا برسيم يه نمه لا لا كنم كه خير سرم با انرژيه بيشتري در محل كارم حاضر بشم.
اكهي چرا خوابم نمياد نخير چشام ديگه خسته نيست خوب بزار از مناظر بيرون لذت ببرم نه چيز جالبي براي ديدن نداره خوب بذار ادماي اتوبوسو ورانداز كنم شايد يه مورد خوب براي خودم پيدا كنم
بابابزرگم مي گه تو با اين فكر كردنت خودتو كشتي بشر نمي دونم مخت تاب داره يا نه و حسابي سر به سرم مي زاره حسابي دوسش دارم تنها كسيه كه از ته ته ته ته دلش منو دوست داره (اخ كه فداش بشم من)
خوب حالا بابايي رو بي خيال بريم سراغ يكي از برنده هاي خوش اقبال اتوبوس
خوب خانوما رو كه وله لش همش چشمو هم چشمي و بزك دوزك بريم سراغ اقايون كه عشق است .

خوب اين اتوبوس خوبيش اينه كه بين مردا و خانوما نرده نداره ولي ماشالله اقايون و خانوما خوب رعايت كردن هر كس به حق خوش قانعه مثلا ما خانما همه صندليا رو گرفتيم يه دوتا آقا كه پيرن فقط نشستن و بقيه سرپا مي بينيد ما واقعا رعايت كرديم بايد بهمون جايزه بدن
خوب بزار ببينم اممممممممممم
اي واي چي مي بينم يهو دلم گرفت خنده از لبم محو شد اصلا فكرشو نمي كردم اي خدا چقدر تو دلم مسخره اش كردم همون پسره كه به قول من از آسمون افتاده بود با يكي از دستاش پشتي يه صندلي رو گرفته و با دست ديگش عصا شو چرا اصلا دقت نكرده بودم دقيقا كنار من وايستاده
بايد اعلام كنم چند لحظه اي از خودم بدم آ
مد خواستم بهش نگاه نكنم ولي بازم نشد خيلي ناراحت بودم با حر كت اتوبوس بد جور تكون مي خورد و به زور تعادلشو حفظ مي كرد.
به خود جرات دادم و صداش كردم
ببخشيد اقا
اقا
نشنيد لبه كتشو گرفتم و فشار دادم بلاخره فهميد به طرفم برگشت نمي دونم من اينطوري فكر كردم و يا اينكه واقعا اينطور بود احساس كردم تو چشاش يه غمه يه غم بزرگ
گفت بله بفرمايد
چه صداي آروم و گيرايي داره هنوزم بهش خيره ام خاك بر سرم بازم رفتم تو فاز احساسي و دارم سوتي مي دم
كاري داشتيد خانوم؟
تازه يادم آمد مي خوام چه غلطي كنم
بفرمايد جاي من بشنيد
نه ممنون راحتم
تعارف نمي كنم خواهش مي كنم بفرمايد و بلند شدم مردد وايستاده بود و منو نگاه مي كرد
بفرماييد ديگه
نه خيلي ممنون چيزي نمونده
بله مي دونم همين يه چيزي نمونده رو بفرماييد بشينيد با گفتن اين حرف رومو كردم اون طرف و به سمت پنجره رفتم وقتي برگشتم ديدم نشسته ولي انگار يه جوري شده بود.
يهو نگاهم به نگاهش گره خورد با سر ازم تشكر كرد و منم با يه لبخند
چهره جذابي داشت صورتي سفيد چشاي قهوه اي و درشت موهاي مشكلي قد بلند و چار شونه زياد هيكلي نبود ولي بدن تو پوري داره و البته خوش لباس
هنوز محو تماشاشم انگاري فهميده روشو كرده طرف پنجره فكر كنم از نگاهم ناراحت شد احتمالا فكر مي كنه بهش ترحم كردم
خوب مگه نكردي دختر، خاك بر سر بي شعورت يه كار درست و حسابي هم بلد نيستي انجام بدي
بلاخره به ايستگاه مورد نظر رسيدم جلدي پريدم بيرون دوتا كوچه رو بايد رد بشم كه برسم به ميعاد گاهم كه از قضا همون محل كاره منه
خوب خداروشكر زياد دير نيومدم چون هنوز ابدارچي چايي نيورده اين يعني اينكه هنوز 8 و نيم نشده خوب رئيس منو نمي بينه وگرنه تا حالا هزار بار منو اخراج كرده
خوب بزار ببينم امروز چيكارم پشت ميزم مي شينم و با يه حركت كاملا حرفه اي صندليمو مي چرخونم و خودم از ميزم به طرف ميز خانوم رسولي كه قربونش برم با تمام تلاشي كه مي كنه بلكه لاغر بشه و بتونه نظر شوهر مباركش. جلب كنه كه بيشتر قربون صدقش بره مي رسونم با تما م تلاشاي شبانه روزي هنوز وزنش 120 كيلوه يعني با يه موشتش من بايد تو ابرا پرواز كنم
با ز چيه مينو اول صبحي مي خواي درسر درست كني
نه به جان خانوم رسولي مي خواستم ببينم كارام رو ميز تو جا مونده يا نه
مينو هزار بار گفتم پروندهات و نقشه ها رو اينجا نذار
من نمي زرم اقا يحيي مي زاره وقتي داره ميزا رو مرتب مي كنه
خوب دختر نمي توني عين ادم پاشي بياي بايد حتما حركات نمايشي اجرا كني
اره پرستو جون براي روحيه ام و روحيه خوشگل تو خوبه
همونطور كه دارم رو ميزش برگه ها و پرونده ها رو زيرو رو مي كنم يه نقشه رو كه هفته پيش گم كرده بودم و مربوط به پروژه ساختمون ساحل بودو پيدا مي كنم
انقدر خوشحالم كه با صندلي هي دور خودم مي چرخم
مينو بسه الان رئيس رد ميشه مي بينه ها
مينو
چي مي گي بابا از ترس اينكه نقشه گم شده خواب و خوراك نداشتم
واقعا كه مينو تو درست نمي شي اگه بخاطر اينكارا اخراج نشدي
تو نگران نباش راستي از كلاساي لاغريت چه خبر؟
انگار چيز جالبي گفته باشم خودكارشو انداخت رو ميزو و باهيجان وشوق زياد از كلاس جديدي كه ثبت نام كرده بود شروع به حرف زدن كرد
واي خدا چقدر فك مي زنه سرم رفت ولي خوب گناه داره چيكار كنه با كي درد و دل كنه منم فقط به ظاهر به حرفاش گوش مي كنم و يه لبخند كه باعث ميشه تمام دندونام رديف بشه بهش مي زنم
در حال انجام كار اقا يحيي با اون فنجونا كه از تميزي و براقي فقط به ادم چشمك مي زنن وارد اتاق شد يكي رو ميز من گذاشت يه نگاه به فنجون و يه نگاه به اقا يحيي كردم
اقا يحيحي
بله خانوم كاشاني مي دونم مي دونم
اه وا هنوز حرف نزدم چي رو مي دوني؟
مي دونم ديگه حرف تكراري چرا اينجاش لك داره چرا اونجاش لك داره چرا كم رنگه چرا پررنگه چرا ابزيپوه
چشام چهار تا شد مي خوام از خنده بتركم بيچاره چه زجري مي كشه
براي اينكه ضايع نشم بهش مي گم
نه بابا نمي خواستم اينا رو بگم كه
پس چي مي خواستي بگي
آهان خوب ببين مي خواستم بگم كه...
حالا چي بگم خدا همه ي حرفامو تكرار كرده بود
هنوز داره هاج واج منو نگاه مي كنه
چرا اونطوري نگاه مي كني اقا يحيي؟
چطوري؟
اونطوري ديگه
داره حرصش در مياد پرستو كه متوجه شده دارم اذيتش مي كنم هي بهم چشم غره مي ره
خانوم كاشاني چطوري نگاه مي كنم؟
خوب اينطوري ديگه داره زهرم مي تركه
واي خدا اگه دست خودش بود با سيني محكم مي كوبيد رو سرم بزار يه قلوپ از چايي خوشرنگش بخورم شايد اروم بشه
اييييييييييييييي زهر مي خوردم بهتر از اين چاي بي مزه سر د بود انگار جوشيده
واي اقا يحيي اين چايياتونو چطوري درست مي كنيد ادم مي خوره ياد خونه ميفته
انگار نقشه ام گرفت داره گره چشاش باز ميشه اخيش
خانوم كاشاني بازم مي خوايد براتون بيارم
نه دسستون درد نكنه همين كافيه
حالا چه خوشش ام امده بلاخره رفت و منم يه نفس راحت كشيدم
و بقيه چايي رو كنار گلدون خاك خورده كه فقط گلش به درد سفالي مي خوره سرازير كردم
مينو با اين چيكار داري انقدر سر به سرش نذار گناه داره
اخه اين چيه ادم حالش بهم مي خوره نگاش كنه چه برسه بخوره نمي دوني الان معده ام اشوبه پري جون
هزار بار................... اسم منو مخفف نكن ميني
به چشم پري ميني
مينووووووووووووووووو
جونممممممممممممممممم
تا سر بالا كردم خودكارشو پرت كرد طرفم منم كه استاد جا خالي دادن به موقعه جا خالي دادم
واي انچه نبايد مي شد شد خدا به داد دوتامون برسه
خودكار محكم خورد به اقا رئيس اون اينجا چيكار مي كرد يعني كار نمي كرد بي چاره داشت رد مي شد
واي پيرنشو چه سفيدم بود بيچاره امشبي رو زنش پوست كلشو مي كنه تمام جوهر سرازير شد رو پيرهن قشنگش
خوب تقصير من نبود تقصير پرستو ه
اينجا چه خبره خانوما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دوتامون از ترس دو متر پريديم هوا
امد وسط اتاق واي خدا چقدر خشن اين چه روزيه كه از اولش همش بد بياريه
مگه اينجا مهد كودكه؟ اينكارا يعني چي؟
انگار بيشتر حرفش با منه چون يه ريزه حرف مي زنه و منو نگاه مي كنه خوب نامرد من كه پرتش نكردم به پرستو هم نگاه كن ديگه دارم اب ميشم
خانوم كاشاني
از ترس زبونم بند امده اينبار با صداي بلندتري مي گه خانوم كاشاني
هان نه بله بله
بيايد دفتر من
و سريع از اتاق خارج شد
اخه اين چه طرز شوخي كردنه
واي مينو حالا چيكار كنيم
چيكار كنيم يا چيكار كنم فعلا منو احضار فرمودن پيف مردك گنده دماغ
يعني چيكارت داره مينو؟
يه اه بلندي كشيدمو گفتم فكر مي كني چيكارم داره حتما مي خواد ازم خواستگاري كنه نه اون كه بايد زن داشته باشه حتما مي خواد بهم پيشنهاد دوستي بده
مينوووووو
مرضو مينو خوب چه مي دونم چيكارم داره حتما مي خواد اخراج كنه
بخدا نمي خواستم اينطور بشه
مهم نيست بي خيال دير يا زود بايد اخراج مي شدم ديگه
به طرف دفترش رفتم مغنه امو رو سرم درست كردم به اينه كه تو راهرو بود رسيدم يه نگاهي انداختم مكثي كردمو به قيافم نگاه كردم
چطوره خودمو مظلوم نشون بدم يه دوتا شيويدم به بقيه شيويداي اويزونم اضافه كردم شايد به قول پرستو دلبري كردم
واي خدا الانم كه مي خواد اخراجم كنه ادم نمي شم
به پشت درش رسيدم يه نفس عميقي كشيدم و در زدم و وارد شدم
منشيش مثل هميشه با ارايش فوق العاده وحشتناك كه بيشتر خودشو به ميمون نزديك كرده بود تا به ادم
در حال حرف زدن با كسي بود حرف زدن كه چه عرض كنم لاس زدن(ببخشيد زيادي راحت حرف مي زنم )
ببخشيد اقاي رئيس گفتن بيام
با يه صدا پر افاده كه انگار از دماغ فيل افتاده با سر اشاره كرد برم تو اتاقش
پيف دختره ايكبري معلوم نيست چطوري استخدام شده اينجا يعني رئيس از اين جور تيپا خوشش مياد پس من اخراجم
من مي دونم كلكم كنده است من مي دونم
واي من اين كارتونو چقدر دوست داشتم گاليور
در زدم
بفرماييد
خوب اجازه صادر شد وارد شدم پشت ميز بزرگش نشسته و داره با پيرهنش ور مي ره بيچاره انگاري خيلي پيرهنشو دوست داشت
اخيه بيچاره من منم كارمو دوست داشتم چه بد دارم اخراج مي شم
ديدم دستمالشو خيس كرده و هي داره روش مي كشه اوه اوه الان بدتر گند مي زنه
ببخشيد اقاي رئيس فكر نمي كنيد اينطوري بدتر ميشه البته ببيخشيدا
خانوم كاشاني شما كه اين شاهكارو خلق كرديد بايدم بدونيد چطوري پاك ميشه
خوب خوب خدمتون عرض كنم شما بدترش كرديد ديگه كاري از دست كسي بر نمياد
با چشاي گشاد بهم نگاه كرد چقدر من رو داشتم مي دونم سرزنشم نكنيد
ولي اب از سرم گذشته ديگه از يه وجب و دو وجبم گذشته
خانوم كاشاني لابد خودم به طرف خودم خودكار پرت كردم
چيزي براي گفتن نداشتم
اگه اجازه بديد من پيرهنتونو ببرم فردا صحيح و سالم بر مي گردونم
خانوم كاشاني شما حالتون خوبه الان من بايد چي بپوشم
خوب اينم حرفي بودا بد بخت انگار جلسه هم داشت
اقاي رئيس شما مي تونيد كتتونو بيشتر بكشيد روش تا ديده نشه
خوب ديگه
خوب ديگه راه حل ديگه اي ندارم
نمي دونست بخنده... داد بزنه.... جيغ بزنه .....منو بزنه
اخه كار منم نبود اون پرستوي خرسالو اين كار و كرده بايد اون جواب گو باشه نه من
ببخشد اقاي رئيس
انقدر نگو اقاي رئيس بله چيه؟
سايز پيرهنتون چنده
بله
گفتم سايز پيرهنتون چنده
انوقت براي چي مي خوايد؟
شما كه با اين پيرهن نمي تونيد تو جلسه شركت كنيد ساعت 10 هم كه جلسه داريد
شما فقط شماره سايزتونو بگيد و يه مرخصي يه ساعتي به بنده
اينطوري مشكل حل ميشه
خانوم كاشاني واقعا حل ميشه(اينو با حالت مسخره اي گفت)
منم كه كارمند زير دست بزنن تو سرممم كه نبايد جيكم در بياد
خلاصه انگار چاره اي نداشت شماره رو داد همين كه داد گفتم من تا يه ساعت ديگه اينجام
انگار مي خواست بپرسه كجا ولي بهش اجازه ندادم و با يه ببخشيد از اتاق امدم بيرون.
رفتم تو اتاق سريع كيفمو برداشتم
كجا مينو اخراجت كرد
پرستو الان وقت ندارم امدم به حسابت مي رسم
سريع از اداره خارج شدم واي چقدر وقت كم دارم
به يه مغازه خيلي هاي كلاس رفتم صاحب مغازه يه پسر جون تو مايه هاي 25 ساله مي خورد
با صداش كه بيشتر به خانوماي سوسول مي خورد گفت: مي تونم كمكتون كنم خانوم
منم بهش گفتم يه پيرهن مردونه مي خوام با اين شماره
وبراي چندتا مدل مختلف اورد با رنگاي مختلف بهترين مارك بهترين رنگو انتخاب كردم كه به كتش بياد كتش به رنگ طوسيه تيره بود برايش يه پيرهن به رنگ صورتي روشن گرفتم فكر كنم از پيرهن سفيدش بهتر بود
براي خودم هيچ وقت از اين غلطا نمي كردما
ببين حالا بايد بيام براي اقا از كجا پيرهن بگيرم اخرشم بايد پول خون بابامو بدم مردشورتو رياسستو ببرن....... منو رئيس صدا نكن (داشتم به حساب ادشاو در ميوردم)
سريع خودمو به شركت رسوندم به طرف اتاق رئيس رفتم
بدون هماهنگي به در اتاق رئيس زدم منشي خون خونشو مي خورد وارد شدم با عجله پيرهنو براش در اوردم
واي خدا قيافش ديدن داشت اصلا فكر نمي كرد من انقدر پرو و راحت باشم بفرمايد اينم از پيرهن
و عاجزانه نگاش كردم
خانوم كاشاني كسي از شما پيرهن نخواست
خوب حالا گرفتم د يگه بفرمايد عوض كنيد و پيرهنتونو بديد ببرم تا فردا لكشو بگيرم و بيارم البته اگه منو اخراج نكنيد
ديگه نتونست خندشو نكه داره و بلند خنديد
براي چي مي خنديد؟
خانوم كاشاني براي اينكه اخراج نشديد اينكارو كرديد؟
نه چون فكر مي كنم اخراج مي كنيد چه من اين كارو مي كردم چه نمي كردم
ممنون ولي من قصدم اخراج كردن نبود خانوم مهندس
و ديدم چه كسي خودكارو پرت كرد
وا ادم نامرد خوب حالا كه خريدم و پول گذاشتي رو دستم اين حرفو مي زني
خيلي ناراحت شدم
حالا اجازه مي ديد من برم سركارم ؟
بفرمايد
داشتم خارج مي شدم صدام كرد
خانوم كاشاني
بله
ممنون بابت پيرهن
خواهش مي كنم
بازم مي خواستم برم
خانوم كاشاني
بله
كيفتون
آوه بله ببخشيد
خانوم كاشاني
به طرفش برگشتم
لطفا پروندها و نقشه ها رو براي جلسه اماده كنيد
بله چشم
خانوم كاشاني
ديگه داشتم جوش ميوردم بهش نگاه كردم
اين دفعه رسما سركار بودم طرف بدتر از من تو فاز شوخي افتاده بود
هيچي فقط مي خواستم بگم باز م ممنون و خندشو خورد
خواهش و با يه با اجازه سريع از اتاق امدم بيرون
پشت ميزم نشستم يه كلمه هم با پري حرف نزدم
هرچي گفت دريغ از يك كلمه همه ي كارامو اماده كردم
نزديك ساعت ده بود تلفن رو ميز زنگ خورد بر داشتم منشيش بود
خانوم كاشاني جناب رئيس گفتند تا 15 دقيقه ديگه نقشه و پروندها رو بياريد
بله باشه ميارم
و تقي گوشي رو گذاشتم 10:20 دقيقه شده بود
بلند شدم دستي به سر و روم كشيدم و به طرف اتاق رفتم مثل اينكه همه امده بودن.


مطالب مشابه :


رمان دنيا پس از دنيا

وهرلحظه نزديک شدن ميني کاميون وميديدم ميشنيدم که چي ميگه ولي انگار رفته بودم رو ابرا




یه بار بهم بگو دوسم داری

م تلاشاي شبانه روزي هنوز وزنش 120 كيلوه يعني با يه موشتش من بايد تو ابرا به چشم پري ميني




اصطلاحات تخصصی معماری

ملات ساروج ,ملات مخلوط شده از آهك شكفته و خاكستر ولوئي گياهي آبرا آهك سياه سبك ميني




رمان یه بار بهم بگو دوستم داری 1

م تلاشاي شبانه روزي هنوز وزنش 120 كيلوه يعني با يه موشتش من بايد تو ابرا به چشم پري ميني




دنيا پس از دنيا 7

وپاهام مثل دو تکه سنگ چسبيده بود به زمين وهرلحظه نزديک شدن ميني بودم رو ابرا




رمان یه بار بهم بگو دوسم داری

م تلاشاي شبانه روزي هنوز وزنش 120 كيلوه يعني با يه موشتش من بايد تو ابرا به چشم پري ميني




رمان دنیا پس از دنیا فصل 7 تا 10

وهرلحظه نزديک شدن ميني کاميون وميديدم ميشنيدم که چي ميگه ولي انگار رفته بودم رو ابرا




برچسب :