نماد شیر و گاو و اثر آن‌ در تفكرباستان

بعضی حیوانات در تفكر مردم باستان نقشی اساسی دارند و نیروهای ماورایی و فوق انسانی به آن‌ها نسبت داده می‌شود.مردم دوران باستان با این عقاید زندگی می‌كرده‌اند و  امید‌ها و بیم‌هایشان این‌گونه شكل می‌گرفت. 

خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گردشگری ـ شیر و گاو از آن عناصری هستند كه در هنر و همین‌طور تفكر مردم باستان نمودی بارز دارند و در بسیاری از مواقع در ارتباط با هم دیده می‌شوند. برای بررسی نماد شیر و گاو بهتر است كه در ابتدا آن‌ها را به طور مجزا بررسی كنیم و سپس به ارتباط‌ میانشان بپردازیم.

39156-113619.JPG

شیر: 

نماد شیر از آن نمادهایی است كه هم در معنی خوب به كار رفته است و هم در معنی بد.

شیر به عنوان سلطان جنگل شناخته شده است، پس با پادشاهان و سلاطین در ارتباط است .در واقع همان‌طور كه شیر سلطان حیوانات است شاه نیز سلطان آدمیان است.(البته بد نیست بدانیم كه شیر در دشت زندگی می‌كند نه در جنگل) 

شیر نماد عظمت، قدرت، دلیری، عدالت و قانون است و از طرفی دیگر نماد بی‌رحمی و جنگ است.

پیدا شدن شیر در هنر مصر و بین‌النهرین و ایران باستان نشان می‌دهد كه این حیوان روزگاری در این مناطق می‌زیسته است . ظاهرا شیر موجود در بین‌النهرین و حوالی آن در قرن بیستم میلادی كشته شد و آخرین شیر ایرانی هم حدود هشت دهه پیش شكار شد. اما وجود این حیوان اثرش را بر اعتقادات و فرهنگ مردم از مدت‌ها قبل باقی گذاشته است.

در كهن‌ترین نقوش و تصاویر، شیرها نگهبان پرستشگاه‌ها، قصرها و آرامگاه‌ها بودند و تصور می‌رفت درنده‌خویی آنها موجب دور كردن تاثیرات زیان‌آور باشد.

بنابر كتاب‌های جانورشناسی قرون وسطی شیر نماد رستاخیز است. زیرا تصور می‌كردند كه توله شیرها، مرده متولد می‌شوند و تنها در روز سوم هنگامی كه پدرشان نفس خود رار بر آنها می‌دمد، زنده می‌شوند.

در ادبیات، شیر استعاره‌‌ای شایسته برای پادشاهان دوستار جنگ است.

شیری كه یك گراز را می‌كشد معرف نیروی خورشید است كه گراز زمستان را از پا درمی‌آورد. شیر و بره در كنار هم نماد بهشت بازیافته، وحدت آغاز هستی، عصر طلایی و رهایی از تعارض است.

در زیر نماد شیر را در فرهنگ‌های مختلف بررسی می‌كنیم:                                         بودایی: مدافع قانون و خرد بوداست. گاهی بودا روی تخت شیرنشان می‌نشیند. شیر و توله شیری در چنگالش یعنی حكمرانی بودا بر جهان و به معنی دلسوزی است. غرش شیر یعنی  بی‌باكی بودا. در آیین‌ بودا، شیر نماد خود بودا و اصول او بود.

سومری: نشان خدای مردوك

 هندویی : شیر نماد درنده خویی مخرب یكی از خدایان است.

میترایی: شیر همراه گاو نر، نماد مرگ است. در آیین‌ میترایی مهر گاو را می‌كشد در واقع خورشید گاو را می‌كشد تا از كشتن گاو، گیاهان و بركت به وجود بیاید.

مسیحی: تصور می‌شد شیر با چشم باز می‌خوابد، از این رو مظهر هوشیاری، پاسداری معنوی و شهامت اخلاقی است و به شكل نگهبان، كلیسا را حفظ می‌كند.

شیر علامت بعضی از قدیسان مسیحی هم بوده است. در هنر مسیحی، شیر دو خصلته است، هم نماد مسیح به عنوان "شیر قوم یهود" و هم نماد شیطان است كه مانند شیری غران به اطراف می‌چرخد.

 مصری: شیر با خدای خورشید، رع در ارتباط است . شیری كه در دو سوی بدنش سری دارد، مظهر ایزدان طلوع و غروب خورشید است.

اسلامی: شیر نماد حفاظت در برابر نیروهای شر است.

 ایرانی: نماد سلطنت، نیروی خورشید و نور است. شیر با یالش در واقع همان خورشید است. شیر در ایران مظهر مهر و خورشید است و با مرگ هم بی‌ارتباط نیست.

شاهان ایران باستان می‌بایستی نیروی مقابله با شیر را می‌داشتند و در واقع شیركش می‌بودند.فائق آمدن بر شیر هم شهامت شاه را می‌رسانده و هم عنوان شاه برایش تایید می‌شده است. برتری بر شیر یعنی زندگی مجدد.شاید به همین خاطر است كه در ادبیات باستانی داستان‌هایی گاه بر اساس واقعیت، از شكار شیر توسط شاهان در نخجیر گاه‌ها می‌خوانیم.

شیر حیوان محبوب ایرانی‌ها بوده و آن‌ها علاقه خود را به قهرمانانشان با لقب شیرمرد ثابت می‌كردند.

بر روی بسیاری از گورهای منطقه بختیاری، شیری با چهارپا روی قبر ایستاده و یا نشسته است. این قبرها عموما به مردی است كه برایش احترام زیادی قائل هستند. گاهی وجود این شیر یعنی این‌كه او حافظ مرده است.

نماد شیر و خورشید در حالی‌كه شیر شمشیری در دست دارد، از نمادهایی بوده كه در درفش ایران و همچنین سكه‌ها به كار رفته است.

 شیر در تخت‌جمشید:

نماد شیر در نقش برجسته‌های تخت‌جمشید هم وجود دارد، در پلكا‌ن‌های كاخ آپادانا، پیكره نمایندگان مردم خوز(خوزستان) دیده می‌شوند، كه شیر و شیربچه‌ را به عنوان هدیه به پیشگاه شاهنشاه ایران می‌برند. نقش شیر گاوشكن هم دیده می‌شود. در برخی از درگاه‌ها هم شاهی را می‌بینیم كه در جدال با شیری است. 

گاو:                                                                                                                  گاو نر قدرت و نیروی تولیدمثل است . پرستش گاو نر رسمی عمده در مصر ،خاورمیانه باستان ، شرق مدیترانه و هندوستان بوده كه بعدها به یونان و رم و بخش‌هایی از اروپا نیز سرایت كرد.

در بین‌النهرین و مناطق مجاور تصاویر گاوهای نر با حاصلخیزی و تجدید حیات در ارتباط بود و در ادوار بسیار كهن گاو نر معمولا نماد خدای قیم شهر به شمار می‌رفت.

گاهی نماد گاو نر وابسته به آلت رجولیت آن است. گاو نر دارای سر آدمی  و بال نقش حفاظت و نگهبانی را به ویژه در تندیس‌های نو آشوری داشت. در دروازه شرقی كاخ ملل تخت جمشید هم چنین چیزی مشاهده می‌شود.

موضوع دیگر این است كه قربانی كردن جانوران رسمی عمیقا نمادین بود. از نظر عبرانیان و بعدها از دیدگاه رومیان به منزله میثاقی با یكی از خدایان به شمار می‌رفت. رسم قربانی در سال نو و جشن‌های بهاری در بین‌النهرین و نقاط دیگر با قربانی كردن گاو نر، قوچ یا بز برای تامین پربركتی فصل درو انجام می‌شد. تصویری از میترا، كه گاو را می‌كشد، خوشه‌های گندمی را نشان می دهد كه از خون این حیوان جوانه می‌زند.

بسیاری از ظروف میگساری و ریتون‌ها را به شكل سر گاو درست می‌كردند و عقیده داشتند كه قدرت درون آن به كسی كه آن را می‌نوشد، منتقل می‌شود.

علامت گاو با نام ثور یكی از صورت‌های فلكی به شمار می‌آید و احیای بهار را نوید می‌دهد.

در مدخل معابد هندو متعلق به خدای "شیوا" گاوی قرار دارد كه زنانی كه وارد این معابد می‌شوند به بیضه‌های آن دست می‌مالند تا بارور شوند.

در اسطوره‌ سومری "گیلگمش" هم گاو نقش مهمی را ایفا می‌كند و "گیلگمش"با یاری "انكیدو" گاوی را كه باعث ویرانی فراوان شده است، می‌كشد.

 نماد گاو در فرهنگهای مختلف:

مصر:‌ گاو ماده دو سر مظهر مصر علیا و سفلاست و پاهای گاو ماده آسمانی، نوت (nut) بانوی آسمان و چهاربخش زمین است و ستارگان فلك زیر بدن او قرار دارند.

در مراسم سالانه ممفیس با شركت فرعون و یك گاو نر مقدس زنده به معنای تجدید نیروی حیاتی به شمار می‌رفت . آمون (Amun) خدای بلندمرتبه مصری‌ها بود كه در عصر سلطنت قدیم مورد پرستش واقع می‌شد و در نقش‌های مربوط به آن گاو نری با آلتی در حالت نعوظ دیده می‌شود.

ران گاو نر، نقش باروری و قدرت و قطب شمال را دارد(توجه شود كه شیر در نقش نبرد شیر و گاو در تخت جمشید به كفل و ران گاو حمله برده است.)  

 هندو: گاو مظهر باروری و حیوانی مقدس است و ماده گاو برآورنده آرزوهاست.

 سومری‌ و سامی: نماد گاو نر در همه ادیان سومری و سامی مشترك است.

گاو – مرد معمولا نگهبانی است كه از مركز یا گنج یا دروازه‌ای حفاظت می‌كند و دافع شر است. كشتن گاو نر در سال نو مظهر مرگ زمستان و تولد نیروی حیاتی است. سر گاو نر مهمترین بخش گاو كه نیروی حیاتی در آن است به مفهوم قربانی و مرگ است. گاو نر آسمانی، كرتهای آسمان را شخم‌می‌زند. باروری گله‌ها و حاصلخیزی زمین با گاو نمادین شده است و گاوهای بالدار نگهبان ارواحند. بسیاری از ایزدان و خدایان آنها با گاو نر مربوط بوده‌اند.

عبری:، گاو نر، مظهر قدرت یهوه است.

مسیحی: منسوب به مقدسین دین عیسوی است.

میترایی : قربانی گاو، نقطه تمركز مراسم دینی در آیین میتراست. مظهر پیروزی بر طبیعت حیوانی انسان و حیات به واسطه مرگ است. گاو نر و شیر با هم نماد مرگ هستند. در داستان مهرپرستی داریم كه گاو از دست مهر فرار می‌كند. مهر به دنبال گاو می‌دود و گاو را به چنگ می‌آورد و سر او را می‌برد تا بركت حاصل شود.

بودایی : گاو نر یعنی نفس مطمئنه.

ایرانی: در اسطوره‌های ایرانی ما به اولین مرد، كیومرث و اولین گاو برمی‌خوریم.برخی واژه كیومرث را همان گاوـمرد می‌دانند و برخی هم عقیده دارند كه كیومرث به معنای زنده‌ی میراست. 

در نوشته‌های باستانی ایرانی داریم كه اهریمن، گاو را می‌كشد و نطفه گاو در ماه نگهداری می‌شود و بعدها حیوانات از آن به وجود می‌آیند.از كشته شدن گاو هم 55 نوع غله و 12 نوع گیاه دارویی به وجود می‌آید. گاو به ماه مربوط است. حتی شاخ گاو شبیه هلال ماه تعبیر شده است . نیروی تولیدمثل گاو تداعی گرما و ابرهای باران‌زا برای باروری است.

در آسیای غربی، گاو را قربانی می‌كردند، تا مزارع و آدم‌ها،‌انرژی و قدرت گاو را به دست بیاورند. برای هند و ایرانی‌ها، گاو مقدس بوده و گوشت گاو را نمی خورند و دین زرتشتی هم مخالف خوردن گوشت گاو بود. ولی با این‌حال كشتن گاو به معنی عمل آفرینش تعبیر شده است.

باستان‌شناسان از كاوش‌هایی كه در شهر سوخته انجام شده است به این نتیجه رسیده‌اند كه آنها گاو را می‌پرستیده‌اند. عیلامی‌ها هم در معبد چغازنبیل مجسمه گاو را نگهداری و پرستش می‌كرده‌اند. 

گاو در تخت‌جشمید:

نقش گاو در سر ستون‌های تخت‌جمشید و هم در درگاه كاخ ملل به كار رفته است. در نقش شیر گاوشكن هم نقش گاو دیده می‌شود.

نبرد شیر و گاو:

گاو در هنر هخامنشی پاینده و نگهدارنده به شمار می‌رفته و به همین دلیل در سر ستون‌ها و در درگاهها به كار رفته است . اما از طرفی گاو به ماه هم مربوط می شد و به حاصلخیزی و باروری هم ربط دارد

گاو نماد ماه و شیر نماد خورشید است. شاید فائق آمدن شیر بر گاو، فائق آمدن خورشید بر ماه و روز بر شب و روشنایی بر تاریكی است. اما بهترین تعبیری كه از نقش شیر گاو شكن وجود دارد به شرح زیر است:

گاو و شیر (ثور و اسد) هر دو از صورت‌های فلكی هستند. در نزدیكی‌های اعتدال ربیعی، (نوروز) برج اسد بر برج ثور تفوق می‌یابد و بهار می‌شود و حاصل‌خیزی و تجدید حیات آغاز می‌شود.

منابع:                                                                                                            نمادهای سنتی : جی‌سی‌كوپر                                                                            فرهنگ‌ نگاره‌ای نمادها در هنر شرق و غرب : جیمز هال

آرش نورآقایی


مطالب مشابه :


ابر گردباد های یان از فضا

تصویر زیر که توسط آندرو شومن در آفریقای جنوبی گرفته شده، حمله دو شیر نر نبرد آن دو شیر نر




شیر ( شیر ایرانی )

شیرها گروه هایی را تشکیل می دهند که معمولا ۳ شیر نر بین این دو پستاندار ، نبرد برای طعمه ی




نماد شیر و گاو و اثر آن‌ در تفكرباستان

در هنر مسیحی، شیر دو خصلته است (توجه شود كه شیر در نقش نبرد شیر و گاو در گاو نر و شیر با




سلطان واقعی جنگل

شیرها گروه هایی را تشکیل می دهند که معمولا 3 شیر نر و 15 دو *****دار ، نبرد دو شیر بالغ




سرگذشت نبرد رستم با کک کوهزاد

به نیرو جدا کردی از که کمر گریزان رزمش بدی شیر نر کهن‌سال و با شیر از وی دو نبرد




حدس می‎زنید قوییترین لگد متعلق به کدام جانور است؟

کاری می‌تواند یک شیر نر ۲۲۰ شکارچیانی مانند شیر یا نبرد دو گورخر نر




مقایسه ی اسفندیار با رستم درهفت خوان و روایت های دینی

علّت هفت خوان دو کشته شود، امّا اسفندیار در نبرد با دو شیر نر و مادّه ی هول انگیز هر دو




برچسب :