گزارش عملكرد 2

خلاصه پس ازمدتی آیت الله مسعودی خمینی‏مدظله تولیت محترم آستانه مقدسه نامه‌ای نوشت و من را با حفظ سمت مسئول مراسم به عنوان مدیر حرم مطهر منصوب نمودند. بدین جهت توان اجرایی من هم بیشتر شد.

لذا شروع به برنامه ریزی های جدید نمودیم.که به عرض می رسانم:

 1.        تقسیم واحدها: اولين کاری که با هماهنگی معاونت اداری و مالی در حرم انجام شد تقسیم واحدها بود به بخشهای:

الف- انتظامات؛      ب-کفشداری؛      ج- خدمات و تنظیف؛       د- ‏امانتداری‌ها؛        ه- امور فنی؛       و- مراسم

2.    همه را مستقل کردیم تا هر کدام یک مسئول مشخصی داشته باشند،و فقط مسئول واحد با مدیر حرم در ارتباط باشد. «چون قبلاً تک‌تک افراد مراجعه می‌کردند و ريشه مشکلات نیزهمين مسئله بود.» حتي براي شیفت های صبح و عصر و شب، مسئولين مختلف تعيين کردم. برای شب پیشنهاد کردم که به جای مدیرحرم هر شب مسئول شبی باشد ،آن هم از افرادی باشدکه قبلاً ازاعضاء کمیسیون حرم بوده... الحمدلله کارها تنظیم شد. امّا برای این کارها یعنی تفکیک واحدهاوبخشها، یک شرح وظایف مُدَوَن ومصوّب نداشتیم و این مهم ترین مشکل ما بود. یعنی یک چارت تشکیلاتی، یک قانون مشخصی که وظایف و حدود اختیارات و سلسله مراتب اداری واحدها را مشخص کند، وجود نداشت و تا آخر هم این کار انجام نشد گرچه کارها به صورت روزمره انجام ‏شد. می‌گفتیم مثلاً یک کفشدار از همان زمان که ابلاغ حکم کفشداری به او داده می‏شود چه افتخاری و چه رسمی و یا یک نفر به عنوان نگهبان و یا فراش داخل حرم باید شرح وظایفش را همراه با تعیین پست و محل کاربه او  ابلاغ کنند.

3.   تغییر ساعت کار: آمدیم ساعت کار خدام حرم را تغيير داديم به اینکه یک شیفت از ساعت 7 صبح بیایند تا ساعت 3 بعدازظهر و یک شیفت از3 بعدازظهر تا 11 شب ویک شیفت هم از 11 شب تا 7 صبح. به دلیل اینکه:                            اولاً: در زمستان ساعت 6 صبح هوا تاریک بود و افراد سخت مي‌آمدند مخصوصاً براي خانم‌ها که در قسمت خواهران خدمت مي‌کردند.«از طرفي اگردیر تر میآمدند صبحانه‌هایشان را هم در منزل مي‌خوردند و صرفه جویی در ساعات کار می‏شد.»       ثانیاً :این بود که خادمین افتخاری حرم معمولاًازکسبه یا کارمندانی هستند که از ساعت 15 بهترحاضر میشدند.                ثالثاً : حرم شبها یک ساعت دیرتر بسته میشد و زائرین بیشتری فیض می بردند.

4.    خادمین افتخاری: کار بعدي ما تجدید سازما ن خادمین افتخاری بود .«چون از زمانی که آیت الله مسعودی آمده بودند این کار تقریباً باپنجاه شصت نفری از  بازاری ها و میدانی‌ها شروع شده بود .اما بعد از دو سه ماه اختلافاتی پیش آمد که مدیر حرم رفت و تعداد زیادی ازاین خدام افتخاری هم رفتند. فقط افراد محدودی روی علاقه‌ای که داشتند باقی ماندند. به نظر می‏آمد که آستانه هم تصمیم نداشت خدام افتخاری را جذب کند.امّا با صحبت‌هایی که با تولیت محترم و معاونت اداری ومالی داشتم عرض کردم : خوب است از چنین افراد مخلص بیشتراستفاده کنیم گفتند: مسئولیت با خودت؟! قبول کردم که خدام افتخاری را تجدید سازمان کنم»،لذا اول کاری که کردیم این بود که از همه‌ مدارک لازم را طبق قوانین اداری و کارگزینی گرفته و تنظیم و گزینش نمودیم.پس از سیر اداری ابلاغ خدمت صادرمی شد و بعد هم شيفت و ساعت ومحل خدمت آن‌ها را معین می کردیم.    یادم هست که از حدود سه هزار نفر از برادران و خواهرانی که ثبت‌نام کرديم حدود هشتصد نفر مرتب و منظم ‌می آمدند. عدّه‏ای از ساعت 3 بعدازظهر تا 7 بعدازظهر و عدّه‏ای هم از ساعت 7 بعدازظهر تا 11 شب یعنی دردو شیفت چهار ساعته می‏آمدند. در بخش خواهران هم که اصلاً سابقه ای نداشت خادم افتخاری جذب کردیم، و مثل آقایان تنظیم و مشغول به کار شدند. وقتی که تشکيلات خدام افتخاری شکل گرفت افرادشیفت بعدازظهر خادمين رسمي را در پرسنل شیفت شب و شیفت صبح ادغام کردیم تا عصرها فقط برای خادمین افتخاری باشد. این یکی از ریسک‌های مهمي ‌بود که انجام دادم. چون خادمین افتخاری آن تعهدی را که خادمین رسمی دارندکه نداشتند. ولی پایش ایستادیم و بهر حال حرم اداره شد الحمدلله. کم‌کم جدی‌تر شديم و  عذر افراد بی‌نظم را خواستیم، و از طرفی با صحبت‌ها و توجیهاتی که در جلسات داشتیم خادمین افتخاری را به تعهد ورعایت نظم بیشترتشویق می کردیم.

5.   واحد خواهران: کار دیگری که کرديم تأسيس کفشداری و انتظامات قسمت خواهران بود؛واینکه کارها را به خانم‌ها سپرديم.  کلاً ورود آقایان را به محدوده خواهران ممنوع نمودیم. چون بخش خواهران یکی از جاهایی بود که براي ما مسائل زیادی داشت چون خانم‌ها در رواق اختصاصی خودشان حجابشان را خوب رعایت نمی‌کردند و از طرفي اجراء اين طرح و اداره کفشداری و انتظامات براي خانم‌ها مشکل بود به هر حال با زحمت زياد شروع کردیم و قدم به قدم اموراداری و اجرائی را به دست خودشان دادیم.یک نفر را مسئول و بقيه را هم به عنوان خادمين انتظامات و کفشداری زیر مجموعه کار او قراّر دادیم .حتی روضه خوان‏های مرد که از سال‏های قبل در بخش خواهران مستقر بودند و آنجا را حق خود می‏دانستند جابجا و به بخش مردانه فرستادیم که این کار مشکلات خاصی داشت؛و داستان مفصلی دارد... امّا مقاومت کردیم و بحمدالله طرح پایداری شد.

6.    خدمات و تنظیف: چنانچه عرض شد مسئولیت‌ بخش‏های مختلف حرم را مستقلاً به افراد سپردیم تا خودشان تصمیم بگیرند. خدمات هم که یکی از مسئولیت‏های مدیریت حرم بود ازنظافت  محوطه ها گرفته تا وسایل نظافت و وضوخانه‏ها و خلاصه تمام مسائل مربوط به تنظیف حرم که توسط افراد خاصی ضمن یک واحد مستقل انجام می‏شد،البتّه زیر نطر مسئولین واحدها، چون در آن زمان این شرکت خدماتی که آلآن هست  وجودنداشت .البتّه از همان زمان این احساس نیاز می‏شد، که بعدها این شرکت خدماتی ایجاد شد.الحمدالله

7.   امانت داری‏ها: یکی دیگر از بخش‌هایی که تأسیس وتقویت کردیم، امانت‌داری‌ها به صورت فعّال بودند، که داستان امانت‌داری‌ها هم از اینجا شروع می‌شود :« سالیان سال زائران محترم که از راه‌های دور و نزدیک می‌آمدند،طبق معمول با تمام اثاثیه‌ی استراحت و تفریح وارد حرم می‌شدند و کسی هم مانع آن‌ها نمی‌شد. حتّی تا پشت درهای داخلی حرم ویا در جلوی مقبره‌ها؛ می‌آمدندو اطراق می‌کردنداین مسائل مجموعاً منظره‌ی نامناسبی برای حرم ایجاد می‏نمود. خصوصاً وقتی می‌خوابیدند؛ یا وقتی که پخت و پز می‌کردند. وتبعاً با خوردن غذا ریخت و پاش های زیادی هم می‌شد. نتیجه اینکه نظافت کامل حرم امکان نداشت. آمدیم و جلوی این کار را گرفتیم.! واقعاً این هم یکی از کارهای بسیار سخت بود.! چرا که سالیان سال این رسم وجود داشت و خیلی ها هم اعتراض ‌کردند ولی تصمیمی که گرفتیم عملی کردیم،و الحمدالله شما نتیجه‌اش را امروز می‏بینید که حرم نظم خیلی خوبی دارد. خوب لازمه‌ی این کار این بود که ما امانت‌داری‌ها را تقویت کنیم. لذا تابلوهای بزرگی نوشتیم تازائران و مجاوران اثاثیه‌هایشان را تحویل دهند و فقط برای زیارت وارد حرم شوند و اگر قصد استراحت دارند، راهنمایی شوند به میدان آستانه یا حاشیه رودخانه چون در آنجا درخت و فضای سبز و امکانات بهتری وجود داشت. از طرفی از فرماندهی کل سپاه پاسداران در خواست نمودم تا از کانتینرهایی که در زمان جنگ مورد استفاده بود به ما بدهند تا چند تا از آن‌ها را در میدان آستانه بگذاریم و چند تا هم در طرف رودخانه بگذاریم. سپاه هم این کانتینرها را تحویل داد هر چند که روزهای سختی داشتیم. از یک طرف جلوی مردم را می‌گرفتیم، از طرف دیگر جایی نبود تا اثاث مردم را بگذاریم. به هر حال، صبر کردیم و طرح خود را اجرا کردیم.

8.   همکاری در امور ساختمان: مسأله‌ی بعدی همکاری با امور ساختمان بوده چون می‌دانید که کارهای ساختمانی درحرم خیلی زیاد است، و لازمه‌اش این است که مدیریت حرم در جریان این کارها قرار بگیرد. تا هم کارهای ساختمانی تعطیل نشود و هم مزاحمتی برای زائران ایجاد نشود. عمده تعمیراتی که در زمان ما انجام شد، یکی ایوان آینه بود که کلاً زیرسازی شد و خیلی هم کار برد،.همچنین سه تا ایوان در صحن بزرگ کاشی‌هایش نوسازی شد. مناره‌های اطراف ساعت و تعمیرات درب جمهوری وچند مقبره ... انجام شد. در مسجد اعظم هم خیلی بنّایی شد. از داخل شبستان‌ها و حیاط و دور حوض و شبستان دارالتلاوه گرفته تا وضوخانه‌ های بزرگ مسجد اعظم. خوب این‏ها همه مجموعاً از کارهای جنبی ما بود.

9.    همکاری در مراسم حرم مطهر: مراسم حرم گر چه یک کار فرهنگی و تبلیغاتی است؛ اما در اکثر موارد کل تشکیلات حرم درگیر با این کار هست. مثل مراسم تاسوعا و عاشورا و اربعین و بیست و هشتم صفر یا مثل بیست و دوم بهمن و چهارده و پانزده خرداد و عید نوروز. وده ها مراسم دیگر...من چون مسئول تبیلغات بودم، واز طرفی مدیریت حرم هم بر عهده ام بود، مسائل مربوط به مراسم آسانتر انجام می‏شد. شرح برنامه مراسم را دربخش اول گفتم.

10.   تنظیم دروس حوزوی: از کارهای دیگری که ما در حرم انجام دادیم نظم دادن به دروس حوزه بود که در مقابر انجام می‌شد. آمدیم و ساعت‌ها را تنظیم کردیم تا حداکثر استفاده از مقبره‏ها بشود یعنی حداقل صبح سه تا درس و بعد از ظهر هم دو درس باشد. خیلی از اساتید و طلبه‌ها این‌جا می آمدند و واقعاً مثل یک حوزه علمیه شده بود .مقرر شد که درس‌ها باید از سطوح عالی باشد. چون مدیریت حوزه هم که در آن زمان به انسجام الآن نبود.(تقریباً کار حوزوی هم باید انجام می‌دادیم). یعنی اساتید را باید می‌شناختیم که آیا این آقا در حد تدریس هست یا نیست؟ومسائل دیگرازاین قبیل...  البته موفقیت در این کار به واسطه روحانی بودن خود من بود. البته حالا حوزه علمیه نظام یافته و مدیریت حرم نیز راحت تر شده است. همچنین در مسجد اعظم دروس علما و مراجع انجام می‏شد؛که باید رسیدگی می‌کردیم. امکاناتی لازم بود از جهت صوت و برق و امثال این‏ها ...که یکی از کارهایی بود که اداره‌ی حرم رسیدگی می‌کرد.

11.   ایجاد کلانتری حرم: بخش بعدی کار ما ایجاد کلانتری در حرم بود.« از سابق یک اتاق در حرم بود تحت عنوان اداره‌ی آگاهی که وظیفه اش فقط مبارزه با سرقت‌ها بود. ولی حرم علاوه بر آن مسئله مسائل زیادی داشت. مثل وجود ولگردها و افراد شرور، چشم چران، جوان‌های مزاحم به نوامیس مردم و افراد فراری که دفتر آگاهی هیچ وظیفه‌ای در این رابطه نداشت. با پی‏گیری‏های زیاد ، اداره‌ی آگاهی را تبدیل کردیم به یک پاسگاه نیروی انتظامی زیر نظر کلانتری «2» امّا پس از مدّتی دیدیم در این پاسگاه یکی دو نفر ‌گذاشتند که کار مهمی برای ما انجام نمی‌دهند. چون باید در تمام جزئیات با فرمانده کلانتری در ارتباط بودند. رئیس کلانتری هم که از مسائل و مشکلات حرم دور بود و نمی‏توانست تصمیم مقتضی بگیرد. مجدداً با رفت و آمدهای بسیار، پاسگاه را تبدیل به کلانتری کردیم. گفتند که جا بدهید. ما هم یک دفتری را در مسجد اعظم در اختیارشان قرار دادیم. کلانتری مستقر شد و دست ما باز شد برای جلوگیری از مجانین، افراد ولگرد، افراد مزاحم، سارقین و...

12.  قاضی کشیک: با توجه به اینکه کلانتری برای هر کاری باید حکم قاضی را داشته باشد. مشکلات ما هنوز تمام نشده بود. مثلاً همین که پاسگاه می‌خواست مزاحمی را دستگیر کند، می‏گفتند: باید حکم قاضی داشته باشد. مأمورین هم می‏گفتند اگر بخواهیم برویم سراغ قاضی، باید برویم تا خیابان ساحلی که اداره دادگستری بود و از آنجا حکم بگیریم.خوب در این رفت و آمد چه اتفاقاتی می‌افتاد!. و موجب تعلّل در کارها می‏شد !! از طرفی چون افرادی را که کلانتری باز داشت می‌کرد، اصولاًکارشان غیر قانونی بود. چون بدون حکم قاضی بود. و خلاصه امثال چنین مشکلاتی بود. تا اینکه با رئیس دادگستری صحبت کردم،و در خواست نمودیم که درحرم یک قاضی مستقل باشد. با رفت و آمدهایی زیاد،   قرار شد برای شروع کار، درشب‌های چهارشنبه و شب‌های جمعه و روزهای جمعه و ایام شلوغ یک قاضی کشیک مأمور کنند تا در حرم مطهر مستقر شود.

13.  حفاظت: مسئله حفاظت حرم داستانش از این جا شروع شد که وقتی در حرم مطهر رضوی بمب گذاشتند سپاه قم، طبق نظر شورای تأمین مسئول حفاظت حرم مطهر حضرت معصومه3 شد. از آن زمان تا مدت زیادی از درهای ورودی تا پشت بام‌های حرم مطهر توسط یگان حفاظت سپاه حفاظت می‏شد اما رفته رفته امنیت برقرار شد.پس از استقرار کلانتری حرم درخواست نمودیم حفاظت حرم را شورای تأمین، به عهده‌ی کلانتری بگذارند، و آن‌ها هم قبول کردند، لذا حفاظت جمع شد. البته این عزیزان خیلی خدمت کردند واقعا ً در زمان خودش و در آن بحران، و شلوغی‌ها خیلی خوب کار کردند ، مثلاً در تاسوعا، عاشورا، خیلی به ما کمک می‌کردند، امّادر موقعیّت جدید، تعدد مراکز انتظامی مشکل ساز بود.

14.  گروه ناصحین: داستانی داردکه مقدمتاً عرض می کنم « از همان اولی که تولیت آستانه تشریف آوردند گروهی که  تحت نظارت بعضی از علماءبودند، عده‏ای از افراد متدین را به صورت  هسته هائی در شهر قم وحرم مطهر  تشکیل دادند تحت عنوان ناصحین، که بنا داشتند کاراحیاء امر به معروف و نهی از منکررا داشته باشند. البته این‌ها در سطح شهر دفاتری داشتند و در حرم مطهر نیزدفتر مخصوصی دایر کردند.از زمانی که کلانتری مستقر شد این گروه با کلانتری مکرراً تنش هائی راداشتند، طبعاً بین ما و این دوستان این مشکلات مطرح وبحث می‏شد ودربسیاری از موارد راه حلی که مورد رضایت طرفین باشد پیدا نمی‏شد تا اینکه کار به جایی رسید که این گروه از آستانه رفتند. نظر خود من این بود که گروه ناصحین باشند ولی در قالب خادمین افتخاری کار کنند و الا اگر بخواهند به صورت مستقل در حرم باشند، آن هم بخواهند با مدیریت خارج از آستانه کار کنند، ادامه کار مصلحت نبود. پس ازآنکه گروه رفتند  بخشنامه کردیم که عده‏ای از خادمین افتخاری مأمور اجراء همان کارها باشند.

15.  چادر خانم‏ها: یکی از کارهای دیگری که انجام شد جلوگیری اکید از ورود خانم‌های بی چادر بود.اگرخودرادر آن زمان فرض کنید میتوانید به اهمیت موضوع پی ببرید.!!چون اوضاع سیاسی و اجتماعی آن زمان به گونه‏ای بود که مرتب مطرح می‏شد چه لزومی دارد زنان با چادر به حرم وارد شوند، بلکه اگر با حجاب اسلامی، یعنی مانتو و شلوار بودند باید مجاز به ورود در حرم مطهرباشند. زیرا در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم و همچنین در سایر اماکن زیارتی آزاد بودند، این ممانعت برای ما خیلی حرف داشت، چون نگهداری این افراد بی چادر آنهم جلوی در‏های حرم منظره‌ی خوبی نداشت ازطرفی در کل کشور آزاد بودند ولی وقتی می‌آمدند پشت درهای حرم، آن‌ها را نگه می‌داشتیم!!!. حتی بعضی از متدینین می‌گفتند چرا این‌ها را راه نمی‌دهید؟ از طرفی دادن چادر را هم ممنوع کرده بودیم!، علتش هم این بود که اولاً اصل کارغیر بهداشتی بود. بعضی را هم که به آنها چادر می‏دادیم خوب  وارد می‌شدند ،ولی برای اینکه مخالفتشان را نشان دهند چادرها را کثیف می‌کردند و تحویل می‌دادند، بعضی هم که چادر را می‌بردند. ما هم که از جهت مالی در تهیه وتأمین چادر مشکل داشتیم ، از طرفی دیگر بسیاری از متدینین می‌آمدند و می‌گفتند، باید این فرهنگ شود که در شهر قم هیچ زنی بی‌چادر نباشد چون این‌جا یک شهر مذهبی است. از ما هم می‌خواستند که جدیت داشته باشیم تا این برنامه اجرا شود!!.

16.   افزایش ساعات زیارت: یکی دیگر از کارهای ما این بود که :حرمی را که همیشه در ساعت 10 شب بسته می‏شد تا ساعت 12 باز نگه داریم.! کم کم گفتیم در طول هفته باید شب‌های چهارشنبه و شب‌های جمعه به طور کامل حرم تا صبح باز باشد، در اینجا خدام بودند که اعتراض می‌کردند، چون بیداری شب برآیشان خیلی سخت بود،خلاصه این طرح را به کلیه شب‌های عید وموالید و وفات ائمهمعصومین8 کشاندیم. بعد هم که در فصل تابستان چون شب‏ها کوتاه و هوا خنک بود و مردم زیادی هم می‌خواستند در حرم باشند ،حرم را باز می گذاشتیم !!بر این اساس شب‏های زیادی در طول سال حرم تا صبح باز بود. تصمیم داشتیم کل شب‌های سال را مثل مشهد مقدس حرم را باز نگه داریم باشد اما نشد.؟؟!

17.   لباس خادمین: مسئله بعدی ما لباس خادمین بود. اینکه الآن می گویم می دانم برای خیلی افراد غیر قابل تصور است امّا هر چه بود گذشت !!. درآن وقت خادمین مجاز بودند هر لباسی راکه دارند بپوشند، لباس‏هایشان یک شکل و یک رنگ نبود و صورت نامناسبی داشتند.چه جوش وخروش ها که کردیم تا لباس‌های خدام را متناسب با حرم تنظیم کردیم الان کسی خبر ندارد و اصلاً آن وضعیت و آن شرایط فراموش شده است.حتی برای خدام افتخاری شرط ما برای قبولی و پذیرش آن‌ها این شد که آن‌ها با پول خودشان باید لباس تهیه کنند که از این مسئله هم استقبال شد.

18.   خاتمه:

 مسئله آخر این که همه ما می‌دانیم مشکلات در کارهای اجدائی زیاد است ،امّا هرانسانی  طاقت محدود دارد و اگر از مقامات بالاتر حمایت و پشتیبانی صورت نگیرد امکان ادامه کار نیست و یک مدیرکه درخط مقدم هست نمی‌تواند کارش را به خوبی انجام دهد. ما از جمله چنین افرادی بودیم که این پشتوانه را نداشتیم و لذا کار خیلی سخت بود. اصلاً دوستانی در حرم بودند که باید کمک و پشتیبانی ما رامی‌کردند ولی کم می‌گذاشتند. عده‌ای هم بودند که به کل با ما مخالف بودند که البته آن‌ها در خارج از آستانه بودند ،که چشم دیدن ما را نداشتند. آن‌ها می‌خواستند اختلال در کارها شود، لذا می‌آمدند و با دروغ و تهمت و غیبت تحریک می‌کردند. می‌دیدند مسائل حرم شکل گرفته و خیلی از کارها بدون حضور آن‌ها درست شده از حسادتشان توان دیدن این پیشرفت‌ها را نداشتند.« البته بدخواهی‏های آنها معمولاً تأثیری نداشت ولی به هر حال بی‌تأثیر هم نبود» و نتیجه این شد که در تاریخ 20/6/1379 بنده از مدیریت حرم به عنوان مسئول روابط عمومی آستانه‌ی مقدسه از حرم مطهر به بخش اداری آستانه منتقل شدم. زمانی حکم من از مدیریت حرم به روابط عمومی تغییر کرد که من برای زیارت امام رضا7 در مشهد مقدس بودم که من از این رفتار هنوز هم ناراضی هستم. چون رسم و قانون و عرف در همه جا این است که اگر کسی را می‌خواهند تغییر بدهند جلسه‌ای می‌گیرند یک تقدیر و تشکری از او می‌شود بعد فرد جدید معرفی می‌شود . آن مدیری که از سابق بوده خدمات و مشکلاتش را خیلی محترمانه می‌گوید . در آخر هم هدایایی مثلاً تقدیم می‌کنند! و چه !؟... ولی در مورد ما این کارها انجام نشد؟!امیدوارم در مورد دیگران انجام نشود.!! خلاصه مرحوم آقای سلیم زاده که در آن تاریخ رئیس دفتر تولیت بود با حفظ سمت به عنوان مسئول انتظامات حرم مطهر معرفی شدند.ومن هم به بخش اداری رفتم....

 


مطالب مشابه :


توصیه های شهدا

هئیت خادمین حضرت فاطمه معصومه » حرم حضرت معصومه سرنشینان خودرو سعی کردند تا با هر




آثار و بركات حضور حضرت معصومه(س) در قم

ارتباط با ما. طراح شد به طورى كه حرم فاطمه معصومه عليها السلام حضرت معصومه عليها




شصت سال نماز جماعت در حرم مطهر فاطمه معصومه (س)

شصت سال نماز جماعت در حرم مطهر فاطمه معصومه حرم حضرت معصومه ها با ما در ارتباط




حضرت معصومه(س)-شهادت

ارتباط با ما. طراح انگار قسمت نیست وصل ما حضرت معصومه(س) برچسب ها : محمد جواد




اقامه نماز رهبر معظم انقلاب بر پيکر "آيت‌الله تهراني"/ پيکر آيت‌الله تهراني در حرم عبدالعظيم به خاك

هیئت مذهبی خادمین ارتباط با الله تهراني" در قسمت مسجد بالاسر حرم حضرت




روايت "ضريحي" كه تا چند صباحي ديگر در "قطعه‌اي از بهشت" منزل خواهد گزيد+ تصاوير

هیئت مذهبی خادمین ارتباط با عاشقاني كه براي ساعاتي در حرم مطهر حضرت معصومه




عمليات‌ عاشوراي‌3

ارتباط با ما. طراح پخش زنده حرم حضرت معصومه(ع) خادمین حسین بن علی(ع) شهرستان




گزارش عملكرد 2

مسئول واحد با مدیر حرم در ارتباط خادمین افتخاری حرم حرم حضرت معصومه




لوح فشرده/ آفتاب و مهتاب

» بخش "ارتباط با یا رضی (س) - زيارتنامه امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) با تصاويري از حرم با




اشعار فاطمیه-شهادت حضرت زهرا(س)

هیئت مذهبی خادمین حسین ارتباط با حضرت معصومه(س) اشعار محرم




برچسب :