نامه استاد شجریان به دکتر لاریجانی

مرغ سحر ناله سر كن . . .
ما سرخوشان مست دل از داده ایم . . .
سمن بويان . . .
هماي اوج سعادت . . .
صبح است ساقيا . . .
شب سکوت کویر . . .
خلوت گزیده را . . .


حافظ، مولانا، سعدي، عطار و ديگر شكر شكن ها. به احتمال زياد اين اشعار برايتان آشنا هستند. به راستي كه آهنگ شان چقدر زيباست. شما بهتر از من می دانید كه معماری تلفیقی است از هنر ها و فنون مختلف. در این میان مهمترین نقش را هنر موسیقی بازی میكند. موسیقی هنری است كه خداوند در آفرینش انسان از آن استفاده كرده است. حتی در قرآن نیز آهنگ وجود دارد. تمامی صداها از نت تشكیل می شوند. مثل ساختمانی كه از روی هم چیدن آجر ( نت در موسیقی ) و قرار دادن ملات بین آن به وجود می آید. حال ما می توانیم با این آجر ها طویله ای برای زندگی بسازیم شبیه به چیزهایی كه در چند سال اخیر فرم غالب منازل ایران را تشكیل می دهند ( موسیقی خال طوری )، و یا خانه ای كه بهشت را در ذهنمان تداعی كند ( موسیقی ایرانی )، همچون بنایی با معماری ایرانی. موسیقی ایرانی نیز چنین حالتی دارد. مقصود این نیست كه تا محدوده ای كه گذشتگان ما ( چه در معماری، چه در موسیقی و در دیگر هنرها ) پیش رفته اند، حركت كنیم، بل هنر انتهایی ندارد و آن هم هنر ایرانی. حال نامه ای كه استاد عزیز جناب آقای محمد رضا شجریان خطاب به آقای لاریجانی نگاشته اند می خوانیم. نیز از دوست گرامی ام، آقای حبیبی ناصر، برای تهیه ی این نامه قدر دانی می كنم.

 


نامه استاد محمد رضا شجریان به دکترعلی اردشیر لاریجانی در زمان ریاست صدا و سیما

جناب آقای دکتر لاریجانی، شما به خوبی می دانید که موسیقی ایرانی چه فراز و نشیب پردردی را از سر گذرانده است و از پس چه بی شمار حوادث و درشتی های روزگار تا بدین مایه در دستان ماست .هم اکنون میراث دار هنری هستیم که به خون دل و عشق بی پایان هنرمندان آن به دست ما رسیده است. هنرمندانی که درشتی ها را تحمل کردند، خواریها کشیدند تا امروز گنجینه ای از نواها ونغمه ها یی را داشته باشیم که بخشی از هویت ما را تشکیل می دهد. با وجود سختی روزگار، مردم ما موسیقی خود را دوست داشتند و آن را پاسداری می کردند. پیشینیان ما، هنرمند را ارج می گذاشتند و به مهر کارشان را قدر می نهادند و آن را گرامی می داشتند .سرگذشت موسیقی ایران، سرگذشت غریبی هنرمندان این دیار است. در روزگاران گذشته، جفاکارانی که از ذوق و سلیقه و مهر بهره ی اندکی برده بودند، تاب موسیقی نمی آوردند و کردارشان آزار هنرمند و ستیز با هنر بود. هنر و هنرمندان ایمن نبودند تا آن روز که سازمان رادیو و تلویزیون ملی در ایران تاسیس شد و به کانون اصلی این جفاکاری تبدیل شد .جناب آقای دکتر لاریجانی، روزی که در سال هزارو سیصد و پنجاه و پنج در اعتراض به آشفته بازار موسیقی و ابتذال حاکم بر موسیقی رادیو و تلویزیون، از این دستگاه کناره گرفتم، رئیس وقت سازمان قول هرگونه حمایت از هنر اصیل را داد و از من خواست که همچنان در این سازمان باقی بمانم اما من که می دانستم سرشت این دستگاه با اصالت سازگار نیست، به وی گفتم که این دستگاه از روز نخست، با هدف ویرانی و نابودی هنر اصیل این سرزمین پا به عرصه ی وجود گذاشته است .جناب آقای دکتر لاریجانی، تجربه ی سالهای بعد سبب شده است تامن هنوز هم بر رای خود مبنی بر کناره گیری خود از سازمان پابرجا بمانم. از همین روی، از آن روز تا سال هزاروسیصدوهفتاد و دو از حضور در این رسانه پرهیز داشتم تا آنکه پس از هفده سال به درخواست مکرر جنابعالی دوباره در تلویزیون حضور یافتم.
جناب آقای دکتر لاریجانی، شما هم حتما به یاد می آورید که چه امیدهایی در مورد سیاستهای جدید موسیقی و حمایت از شرافت و اصالت داده شد. من به عنوان عاشق موسیقی این سرزمین، تمایل داشتم در این خوش بینی با مسئولان وقت شریک باشم. اما تجربه ی طولانی در رادیو و تلویزیون، مرا از این خوش بینی باز می داشت .اکنون سه سال بعد از آن ماجرا، امیدوارم محک تجربه، صدق آن رای را بر شما هم اثبات کرده باشد. سر آن ندارم که از وضعیت موسیقی در این رسانه سخن بگویم که سخن فراوان است و متاسفانه تکرار دیگر گونه ای از همان سرگذشت اندوهبار موسیقی است که به آن اشاره کردم. صدا و سیما در حال حاضر تسلیم گرایشهای سطحی در موسیقی شده است و ما شاهد تقلید ناشیانه و ابتدایی از خوانندگانی هستیم که از این رسانه کنار گذاشته شده اند. در حال حاضر، از این رسانه انواعی از موسیقی پخش می شود که فاقد کمترین ارزش هنری است .درک و شعور موسیقی در این دستگاه عریض و طویل گاه تا بدان مایه نازل و اندک میشود که مبتذل ترین قطعات موسیقی را که ما نام موسیقی خال طوری ( موسیقی کافه های لاله زاری )، بر آن می گذاریم، به عنوان آرم برنامه پخش می کنند .حتما شما هم در تجربه ی چند ساله ی خود در صدا و سیما، دریافته اید که آرم برنامه، پرچم و نشانه ی اصلی برنامه است و همیشه تلاش می شود تا زیباترین نوا برای آن انتخاب شود، شگفتم از این همه بد سلیقگی وبی ذوقی و اندک مایگی در درک موسیقی، آن هم در مهمترین دستگاه فرهنگی کشور .کاستی های سیاست موسیقی صدا و سیما محدود به پخش برخی آثار بی ارزش و تکرارهای تقلیدی نمی شود .مهمترین نکته در سیاست صدا و سیما، نادیده گرفتن حقوق هنرمندان از سوی این رسانه است .جناب آقای دکتر لاریجانی، در صدا و سیما به خود حق می دهند، به هر نحو که خواستند رفتار کنند .آثار هنری را بدون اجازه پخش می کنند، بدون اجازه و به سلیقه ی خود سانسور می کنند و ساده ترین و بدیهی ترین اصل یعنی رعایت حقوق هنرمند را زیر پا می گذارند. صدا و سیما به خود حق هرگونه تملک و دست اندازی در آثار هنری را داده است. اگر روزگاری فریاد ما از دست تولید کنندگان غیر مجاز نوار بالا بود، امروز صدا و سیما خودغیر مجازترین کار را در عرضه ی آثار هنری انجام می دهد. سازمان صدا و سیما موظف است برای پخش آثار هنرمندان از آنان کسب اجازه کند و حقوق مادی آنان را هم برای هر نوبت پخش آثارشان رعایت کند.
این روال جاری رادیو و تلویزیون در همه ی کشورهای متمدن جهان است. از این گذشته من نمیدانم صدا و سیما به چه حقی و بر اساس کدام مجوز روی آثار من تصویر می گذارد و آن را به نام ویدیو کلیپ پخش می کند؟ فرض کنید قانون رعایت حقوق مولفان ومصنفان وجود ندارد، و باز هم فرض کنید اگر وجود دارد، کسی به هر دلیلی مایل نیست از طریق دستگاه قضایی، احقاق حق کند. آیا شما شرعا این مشکل را برای خود حل کرده اید ؟ چگونه است که بدیهی ترین حقوق مالکیت حقوقی که مورد تاکید قوانین جاری کشور است زیر پا گذاشته می شود؟ در تحیرم که نادیده گرفتن حقوق هنرمند از سوی مهمترین و وسیع ترین رسانه ی کشور نشانه ی چیست ؟ مردم چه می گویند وقتی می بینند از صبح تا شام، این رسانه پیامهای اخلاقی در رعایت حقوق دیگران پخش می کند، اما خود به آن عمل نمی کند ؟جناب آقای دکتر لاریجانی، من بارها ناخوشنودی خود را از کار صدا وسیما اعلام کرده ام. من تنها به دنبال حقوق خود نیستم، هرچند اگر به دنبال این هم بودم، باز خرده ای بر من وارد نبود .من فقط قصد دارم یک نکته را به این دستگاه عریض و طویل یادآوری کنم و آن رعایت حقوق دیگران است. صدا و سیما باید بیاموزد که حقوق آثار هنری و حتی بسیار گسترده تر از آن هر اثر فرهنگی متعلق به پدید آورندگان آن است و ملک طلق این دستگاه عظیم نیست.
ای کاش دست اندازی به اثر هنری و بی اعتنایی به حقوق هنرمندان به همین ختم می شد. سالها پیش، به هنگام جنگ عراق علیه ایران، در دفاع از سرزمین مادری تصنیفی به نام " میهن ای میهن " اجرا کردم، این تصنیف ستایش سرزمین مادری و مهرورزی بدان بود. بگذریم که آن تصنیف، مدتها اجازه ی پخش نداشت. اما اکنون هم که اجازه ی پخش یافته است، بخشی از آن حذف شده است. از شما می پرسم آیا عشق به سرزمین و میهن گناه نابخشودنی است که باید حذف شود؟ اگر شما تصنیفی را نمی پسندید، چرا آن را پخش می کنید و چرا آن را مطابق سلیقه خودتان مثله می کنید؟

به صراحت اعلام میکنم که مایل نیستم صدای من از صدا و سیمایی پخش شود که بی اعتنا به حقوق هنرمندان است .قاطعانه از جنابعالی می خواهم که دستور دهید هیچ اثری از من مطلقا از رادیو و تلویزیون پخش نشود. چون در ماه مبارک رمضان هستیم، تنها به احترام این ماه مبارک و ادای دین به نیک سرشتی مردمی که در دامان آنها پرورش پیدا کرده ام، پخش "مناجات" و " ربنا " را اجازه می دهم.
امیدوارم با این اقدام، سنت حمایت از حقوق هنرمندان را در این دستگاه پایه گذاری کنید. حمایت از اصالت و شرافت هنر، بدون رعایت حقوق هنرمند ممکن نیست .


بله. این است سزای جفاكاری به هنرمندان. آنان همچون گوهرانی هستند كه پادشاهان از زیبایی آنان استفاده می كنند و سپس می گویند این ماییم كه صاحب گوهرانیم.
آنها حتی به حقوق مسلم گوهر توجهی ندارند، چون خود هیچ بویی از ذوق و هنر نبرده اند و حتی توانایی تشخیص آلات را هم ندارند. بی گناه خلقی كه در انتظارند هنرمندشان لب بگشاید و از آن در بریزد. چه زیادند افرادی كه تا به حال نام استاد شجریان به گوششان نرسیده، گناه كار كیست؟
در این میان بس زیادند استعداد هایی كه در نطفه كشته می شوند و هرگز به عرصه ی ظهور نمی رسند، و البته اگر برسند فقط موجبات آزار خویش از سوی دیگران را فراهم می آورند. بدیهی است كه سنگ بی ارزش نمی تواند حضور گوهری را تحمل كند. باشد كه خداوند بلند مرتبه ره بگشاید.

سرافراز باد ایرانی، هنر و هنرمند ایرانی


مطالب مشابه :


پاسخی به نامه علی مطهری به استاد پناهیان

پاسخی به نامه علی مطهری به استاد چطور اعتراض دانشجویان به نمایندگان دانشگاه




نامه استاد قرآنی به حدادعادل در اعتراض به تقدیر از برنامه‌های سیما

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست - نامه استاد قرآنی به حدادعادل در اعتراض به تقدیر از برنامه




نامه دوباره استاد محمد رضا شجريان به رئيس صداوسيما

به حکم شرع و قانون از پخش صدا و آثار من خودداری کنید. استادمحمدرضا شجریان در نامه‌ی اعتراض




نامه سرگشاده 88 استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران به مقام رهبری و اعتراض نسبت به حمله لباس شخصی ها به

تهران به مقام رهبری و اعتراض نسبت به حمله نامه سرگشاده 88 استاد دانشکده فنی دانشگاه




نامه استاد مطهري به معلم شهيد دكتر شريعتي

نامه استاد مطهري به با اعتراض مواجه می شود به اينجانب نامه اي به حضرت




جزوه حقوق ثبت استاد صالح احمدی ( قسمت اول)

جزوه حقوق ثبت استاد اعتراض به ثبت بايد روي اظهار نامه ملك مورد اعتراض در مورد




پایان نامه دان 4 استاد حمید رضا صفری

را داشته باشید که اعتراض به رای صادره داوران و یا نامه دان پنج استاد




نحوه اخذ معرفی به استاد (ارجاع به استاد)

نحوه اخذ معرفی به استاد (ارجاع به استاد) ماده 20 آیین نامه و دانشجو حق اعتراض و یا




جزوه حقوق ثبت استاد صالح احمدی ( قسمت دوم)

جزوه حقوق ثبت استاد در تبصره ماده ۲۰ آئين نامه ذكر شده كه اعتراض به راي هيات مانع




نامه استاد شجریان به دکتر لاریجانی

نامه استاد آقای دکتر لاریجانی، روزی که در سال هزارو سیصد و پنجاه و پنج در اعتراض به




برچسب :