مطالعه وبررسي ايلات وعشاير (گروههاي انساني كوچ رو ) ايل قشقايي1
موضوع تحقيق: مطالعه وبررسي ايلات وعشاير (گروههاي انساني كوچ رو )
ايل قشقايي
نام درس :مردم شناسي
نام استاد:آقاي دكتر مينائي
نام دانشجو:داود فتاحيان
رشته:روابط عمومي
فهرست صفحه
مقدمه ساختارسنتي ايلي الف)ساخت اجتماعي ايل طايفه تيره بنكو ب)ساخت سياسي سوابق تاريخي انواع ايلهاي استان فارس تيره ها در ايل قشقايي كوچ سر زمينهاي ييلاق و قشلاق در ميان ايل قشقايي الف)سردسير) ييلاق) ب) گرمسير (قشلاق) فوائد كوچ ضررهاي كوچ چادر و ايل پوشاك برخي پيشه هاي مردم برخي عادتها و آداب و رسوم مذهب وآيين عوامل موثر در انتخاب همسر ۱ـ دين ۲ـ ازدواج فاميلي ۳ـ طبقات اجتماعي ۴ـ محدوديتهاي مالي سن ازدواج خون بس طلاق ازدواج در ايل قشقايي توليد نسل ازدواج هاي زودرس تشريفات عروسي در ايل قشقائي مراسم خواستگاري مراسم شال و انگشتري مراسم تعيين باشلق يا شير بهاء تدارك مراسم عروسي برنامه خريد دعوت تو شمال (نوازنده) تهيه هيزم تهيه تركه (چوب تازه) تهيه وسائل پخت و پز و آوردن عروس چيدن سفره دعوت مدعوين مرگ و مراسم سوگواري و تدفين تزئينات مخصوص زنان تزئينات خردسالان تزئينات لباس زنان موسيقي قشقايي سرپرستي درايل قشقايي عوامل موجب قدرت ايلخان آموزش عشايري بعضي از بزرگان منابع |
4 5 5 5 5 5 6 6 6 7 8 8 8 8 8 9 9 10 10 10 11 12 13 13 13 13 14 15 15 15 15 16 16 17 17 17 18 18 18 19 20 20 20 20 21 21 22 22 22 22 23 24 24 24 25 26 |
مقدمه
همه ما انسانها به گذشته اي تعلق داريم كه خواه ونا خواه به ان كشش داريم؛ اما امروزه ودر دنياي هستي وجود فرد به رگ وريشه واصالت او اكتفا نمي كند ولي هيچ كس نمي تواند گل زيبا را ببيندبدون انكه ريشه ي فرو رفته درخاك را ناديده بگيردومن اين مقدمه را با كلامي از پروردگار متعال مي خواهم ادامه دهم:
(اي مردم ما شما رااز يك زن ومرد افريديم وملتهاوقبيلهها قرارداديم تا يكديگر را بشناسيد؛بي ترديدگرامي ترين شمانزد خدا پرهيزكارترين شما است )(1)
گردش وكاوش در ميان قوم هاوقبيله ها نه تنها چيزي از ما نمي كاهد بلكه فرد را پخته تر از ان چه كه هست مي كند ؛او اگاه تر از قبل خواهد شد و نگاه عاميانه او به نگاه عالمانه تبديل خواهد شد.
زبان ونژادومرزو بوم تنها براي اين است كه بدانيم كه هستيم و براي شناخت ديگرقوم ها برانگيزيم وراه هاي نجات و پيشرفت خود را با ديگران بررسي نماييم ؛هيچ قومي نسبت به قوم ديگر برتري ندارد مگر در تقوا وايمان به خدا.
ايران داراي سرزميني چهار فصل خداداديست ؛اين موهبت الهي باعث شد كه تيره ها وقومهاي گوناگون و حتي اديان متفاوت دركنار هم بدون هيچ گونه وجه تمايزي نسبت به ديگران از اين نعمت وخوان الهي بهره مند گردند؛اين نعمت ها باعث ان شد كه بيگانگان همواره اسايش و ارامش را از اين سرزمين در طول ساليان سال گرفته و كشتارها بدنبال داشته وتاريخ ها ورق خورده؛از يك سو قوم ها وطايفههاي سرگردان و پراكنده وازسوي ديگراختلاطهاي قومي و ورود بيگانگان وماندگاري انها در اين سرزمين موجب شد تا در اقصي نقاط ايران پراكنده شوند.
اگر نگاهي سياست مدرانه به آن بيندازيم اين بيگانگان هستند كه دستي دارند و نمي گذارند دامان پاك سرزمين ما رنگ آرامش را به خود ببيند.
اگر بيائيم به جوامع و طوايف گوناگون عميقاً نگاهي بيندازيم شايد به واقعيت هستي پي ببريم و ديگران را پست تر و برتر از خود نبينيم و نخواهيم ديگران براي ما خم گردند و يا ما براي ديگران سر تعظيم فرو آوريم؛ همه و همه از يك سرچشمه الهي نوشيديم و در يك سرزمين پا به عرصه هستي نهاديم نه براي وجود فخر و مباهات بلكه براي پيشبرد و پيشرفت جامعه انساني.
شايد براي لحظه اي چشمان خود را بسته و به اين مطلب توجه نمايم كه اگر روزي تنهاباشيم امور زندگي ما چگونه خواهد بود؟ آيا يك پزشك در امور زندگي خود به ديگران نياز ندارد؟ و يا يك استاد دانشگاه بدون دانشجو نام استادي دارد؟ و برعكس اگر پزشكي و استادي نبود چه مي شد؟
ايراني زيباست وزيبا زندگي مي كند فرهنگ غني ايراني ريشه در تاريخ دارد واداب ورسوم او نشان ازايده هاي مذهبي است و تلاش هاي بسياري شده تا اين اداب ورسوم حفظ گرددوبراي نسلهاي بعدي ما بيان گرددهر چند در سالهاي اخيرخيلي از رسم ورسومها به باد فراموشي سپرده شده است اما تمام تلاش من در اين تحقيق اين است كه انچه را بيان كنم كه هنوز ايلات ما را پابر جا نگه داشته وباعث شدكه درمورد ايلاتي و عشايري مطالعه نمائيم.
ساختارسنتي ايلي
ايل قشقايي مانندسايرايلات ايران داراي ساخت سنتي ايلي است كه تقسيمات طايفه اي ومنطقه اي براساس وباتكيه به آن اتخاذميگردد.ساخت مذكورراميتوان چنين ازهم تفكيك كرد:
الف-ساخت اجتماعي ب-ساخت سياسي
الف)ساخت اجتماعي
هرايلي به طورسنتي داراي ساخت اجتماعي مخصوص به خوداست كه شاخهبندي دروني ايل براساس آن شكل گرفته است.ساخت اجتماعي درايل قشقايي به ترتيب عبارتنداز:ايل؛طايفه؛ تيره؛بنكووخانوار
-ايل
ايل واژه ي تركي است وداراي معاني متعددي از جمله دوست؛موافق؛همراه دام؛مطيع؛ قبيله
گروه ومخصوصا به مردم چادر نشين اطلاق مي گردد.
واژهي ايل نخستين بار به هنگام حكومت ايلخان به كاربرده شدهاست وبراقوام كوچ نشين ونيمه كوچ نشين شبان دلالت مي كند.
ايل كه ازجمع چند طايفه تشكيل مي شودعبارت است از:
((اجتماعي از مردم كه داراي خصوصيات نژادي مشابه بوده وروابط بين افرادبراساس رابطهي خويشاوندي استواراست وداراي اقتصاد محدودمبتني بر شيوهي توليددامي كه براي تنظيم سازمان اين جامعه ناگزيربه كوچ وحركت فصلي است.))
_طايفه
طايفه كلمهاي عربي است كه از جمع چندتيره تشكيل مي شود .ايل قشقايي از شش طايفهي درهشوري ؛فارسيمدان؛عمله؛ششبلوكي ؛كشكوليبزرگ؛كشكوليكوچك تشكيل شده است.
اين ايل در گذشته از طوايف بيشتري تشكيل شده بود؛ولي بتدريج برخي از اين طوايف كوچك شده درطوايف ديگر ادغام شدند.(ازجمله اين طوايف رحيمي وصفيخاني است.)
_تيره
ازاجتماع چند بنكويك تيره تشكيل مي شود.كساني كه خود راجزءتيرهاي ميدانند؛مدعي نسب پدري مشترك هستند.
_بنكو
از تجمع چند خانواده يك بنكوتشكيل مي شود.((بنكو عبارت است از اجتماع چندسياه چادردر منطقهاي محدودبه نام يورت كه در داخل مرتع مستقرمي شوند.به عبارت ديگرهر خانوار عشايري در مدتي از سال هم كه شده درسياه چادري به سر مي برند و بر حسب نيازهاي فاميلي ودارا بودن مرتع مشترك چندسياهچادر دركنارهم برپامي كنند ؛اين مجموعه را درقشقايي بنكو مي نامند.))
ميان اعضاي يك بنكوروابط عاطفي ومناسبات اقتصادي –اجتماعي وجود دارد.انهابا هم كوچ مي كنند؛در يك جا اقامت مي كنندودربسياري از زمينههاي زندگي با يكديگرهمكاري متقابل دارند.
ب)ساخت سياسي
از گذشته تمامي ايلات كشور داراي ساخت سياسي يا ساخت قدرت بودهاند؛چه انهائي كه در طول تاريخ دچار دگرگوني شده وچه انهايي كه هم اكنون وجود دارند داراي رييس وسرپرستي به نام خان بودهاندهمچنين طوايف ؛تيرههاوبنكوها روسايي داشتهاند:رييس طايفه:كلانتر رييس تيره: كدخدا رييس بنكو:ريش سفيد .(2).
ساختاراجتماعي ايلات وعشايرازنظر دكتر جواد صفينژاد جغرافيدان و عشايرشناس]
. دكتر صفينژاد كه بيش از40سال را در حوزه عشاير و ايلات ايران به تحقيق و پژوهش پرداخته است، در مورد ساختار اجتماعي عشاير ميگويد: طبقات اجتماعي عشاير به دو دسته تقسيم ميشود فرماندهان و فرمانبران در پيشوند اسامي فرماندهان كي ميآيد مانند كي خسرو و فرمانبران نيز با نام كا شناخته ميشوند مانند كاتقي.
همچنين بانوان عشاير نيز با نامهاي خاصي شناخته ميشوند زناني كه اسامي آنها با بي بي آغاز ميشود مانند بي بي صنوبر متعلق به طبقات بالا هستند و طبقات عوام با پيشوند د شناخته ميشوند مانند د خديجه ...... (3)
سوابق تاريخي
« تاريخچه ايل قشقايي مبهم است و بدرستي معلوم نيست از چه زماني و از كجا و بر اثر چه عواملي به فارس كوچانده شده اند و نظريه هاي مختلفي در اين مورد وجود دارد.
ميرزا حسن فسائي در فارسنامه ناصري مي نويسد : « قشقائيها گروهي فراري و از گريختگان هستند كه واژه قاچ قايي ريشه كلمه قشقايي است . »(4)
بارتولد محقق روسي قشقايي ها را صاحبان اسب يا گوسفند پيشاني سفيد (قشقا) مي داند
اين ايل از پنج طايفه بزرگ «کشکولي بزرگ »،« کشکولي کوچک »،«شش بلوکي»«دره شوري»، «فارسيمدان» (در اصل به شكل فارسميدان بوده،فارس به كسر حرف ر به معناي جنگاور است و واژه فارسميدان رويهمرفته به معناي سواركار جنگي است» و «عمله» تشكيل شده است.مبناي اين رده بندي شمار جمعيت هر طايفه است كه نخستين طايفه،بيشترين جمعيت را دارد(5)
ايل قشقايي، كه بزرگترين جامعه عشايري فارس را تشكيل مي دهد، به صورت يك ايل متفق و يكپارچه به فارس نيامده است. اتحاديه كنوني قشقايي را چند گروه عشايري ترك زبان در اوايل سده يازدهم هجري بنيان نهادند كه جداگانه و بتدريج راه سرزمينهاي جنوبي ايران را پيش گرفته بودند و چنين مي نمايد كه بخش عمده آنها در اواخر سده هشتم و اوايل سده نهم هجري از قفقاز به فارس آمده اند. وبرخي از مورخان مسكن اصلي ايل قشقايي رااذربايجان وتبريزميدانند .قشقايي در حدود قرن دوازدهم ، تحت لواي جانيآقا قشقاييبه صورت يك ايل واحد در بسياري نوشته ها و با اسناد معتبر ديده شده است . نظام ايلي در ميان قشقاييها در اواخر صفويه به وجود آمد . اولين گروه قشقايي در فارس ، فارسيدانها بوده اند(6)
انواع ايل استان فارس
ايل قشقايي
ايل خمسه
ايل ممسني (7)
(8)
تيره ها در ايل قشقايي
همانگونه که پيشتر اورديم هر طايفه اي داراي تعدادي تيره مي باشد
طايفه |
تعداد تيره |
دره شوري |
51 تيره |
فارسي مدان: |
25 تيره |
کشکولي بزرگ |
47 تيره |
کشکولي کوچک |
14تيره |
شش بلوکي |
20 تيره |
عمله (جعفربيگي ) |
47 تيره |
كوچ :
قشقائيها سه تا چهار ماه از سال را کوچ ميکنند و بقيه سال را در ييلاق و قشلاق ميگذرانند. و به همين جهت به آنها«قشقائي بادي» ميگويند. عده بسيار کمي از قشقائيها نيز به تازگي ده نشين شدهاند و به کشاورزي و باغداري مشغولند و در دهات براي خود خانه ساختهاند. اين دسته را«قشقائي خاکي» مينامند. قشقائيهاي بادي بيشتر به دامپروري و گله داري ميپردازند و به همين جهت براي رسيدن به چراگاه پيوسته کوچ ميکنند. قشقائيهاي بادي بجز دامداري، در ييلاق و قشلاق به کشت و زرع نيز ميپردازند.
سر زمينهاي ييلاق و قشلاق در ميان ايل قشقايي :
الف)سردسير) ييلاق)
قشقاييها داراي دو منطقه سردسيري يا ييلاقي هستند يکي منطقه اي است که بين شيراز و دشت ارژن تا اطراف کازرون قرار گرفته است و ديگري در شمال شرقي شيراز اين منطقه از اردکان فارس تا مرزهاي کهکيلويه و از شمال آباده تا شهر رضا ادامه ميابد و به سرحد بزرگ معروف است زيرا اين منطقه از ارتفاعات حوالي فيروزکوه تا همسايگي بختياريها و ارتفاعات دنا را در بر ميگيرد و طوايف مختلف قشقايي در آن پراکنده ميشوند
ب) گرمسير (قشلاق)
گرمسير يا قشلاق اوليه قشقاييها در جنوب شرقي فارس بوده که از مناطق کم ارتفاع جلگه اي و پست لار ، جهرم ، فيروزآباد آغاز شده تا کرا نه هاي خليج هميشه فارس ادامه ميابد ، طوايف عمله ، شش بلوکي ، فارسي مدان ، کشکولي کوچک و چند طايفه وابسته در گرمسير اوليه قشلاق مينمايند ولي گرمسير دره شوريها ، کشکولي بزرگ و شاخه هاي وابسته در مناطقي از کازرون تا نزديکيهاي بهبهان و حدود بندر گناوه ادامه ميابد ،
فوائد كوچ :
از جمله فوائد كوچ عبارت است از بقاء و دوام حيات زيست و منابع طبيعي ، بهره برداري از منابع موجود در ييلاق و قشلاق، استفاده از منابع انساني و غير انساني و نهايتا ايجاد اشتغال و درآمد براي كوچندگان .
ضررهاي كوچ :
عبارت است از استفاده بيش از حد و بي رويه از مراتع ، تخريب محيط زيست و پوشش گياهي ، ضعيف شدن دام ( طولاني شدن مدت كوچ) ، مبتلا شدن انسان و دام به بيماريهاي گوناگون و مرگ و مير آنان و تجاوز به مراتع و زمينهاي زراعي . كوچندگان كه جامعه عشايري را تشكيل مي دهند بدين ترتيب زندگي مشقت باري را كه آغاز كرده اند ، همچنان ادامه مي دهند. رنج مدام مي كشند، تا توليد كنند ، تا اقتصاد خود و جامعه را رونق دهند. هر چند كه خود در حاشيه اقتصاد قرار دارند و حاشيه امنيتي نيز براي خود متصور نيستند. عشاير كوچنده، وابسته طبيعت ، دلبسته خانواده و كمربسته قداست و قدمت ايل و تبار است، ديار حبيب او متروكترين و دست نخورده ترين مكانهاست و بلاد غريبش ، محدوده شهرها و روستاهاست.(9)
چادر و ايل:
نام مسکن عشاير آلاچيق است که از دو بخش تشکيل ميشود. بخش بالايي چادر (سقف آن) سياهچادر نام دارد و از موي بز بافته ميشود. بخش ديگر ديواره جانبي است که چيق (يا چيت) نام دارد و از ترکيب ني و موي بز ساخته ميشود(10)
چادرهاي ايلي را كه «بوهون» خوانده مي شود، از موي بز و به رنگ سياه ميبافند. اين چادرها به شكل مستطيل است و از چند بخش گوناگون: سقف، لتفهاي اطراف چادر، تيركها، چند قطعه«كُمَّج» يا«كُمجِّه»، بندها، ميخهاي بلند چوبي، ميخهاي كوچك چوبي كه به نام «شيش» خوانده ميشود و لفاف يا «چيق» يا« ني چي» اطراف چادر تشكيل شده است. لتفها از جنس سقف و به رنگ سياه بافته مي شوند. پهناي لتف يك متر و درازاي آن نامعين است و گاهي تا ده متر ميرسد. لتفها با ميخهاي كوچك چوبي«شيش» به سقف متصل مي گردند. تيركها و كمجها نگهدارندة سقف چادرند. سر تيركها در زير سقف، در سوراخ كمجها قرار مي گيرد. شكل چادر در تابستان و زمستان فرق ميكند. در زمستان بيشتر تيركها در ميان و سراسر چادر قرار ميگيرند و سقف را به شكل مخروط درميآورند تا هنگام ريزش باران، آب از لبة سقف و به زمين بريزد. پيرامون چادر نيز جوي كوچكي حفر ميكنند كه آب باران در آن جاري ميشود ولي در تابستان و بهار تيركها را در اطراف چادر قرار ميدهند تا سقف صاف و هموار باشد. در تابستان چادر تنها در بخشي كه اسباب خانه و رختخوابها قرار مي گيرد ديوار دارد. در زمستان و پايان پائيز سه طرف چادرها با لتف پوشيده ميشود و تنها راه ورود و خروج، يك ضلع پهناي چادر است. «ني چي» يا «چيق» حصيري است از زني كه از درون، دورادور بخش پايين چادر گذاشته شود تا چادر، از ديد خارج، باران و سرما محفوظ بماند. بايد دانست كه بيشتر لوازم زندگي و خواربار و رختخواب و پوشاك و وسايل ديگر را در جوالها و خورجينها و خوابگاهها يا چمدانها مي گذارند و آنها را در امتداد درازاي چادر منظم و مرتب روي هم مي چينند و گاهي يك جاجيم بزرگ منگوله دار و زيبا بر روي سراسر آنها ميكشند.
پوشاك :
پوشاك زنان قشقائي بسيار زيبا و جالب توجه است و عبارت است از: چهار يا پنج دامن چين دار است كه تنبان با زير جامه ناميده مي شود. تنبانها را روي هم مي پوشند و هر كدام آنها از 12 تا 14 پارچه دوخته مي شود. تنبانهاي زيري از پارچه هاي ارزان مانند چيت گلدار و دامنهاي رويي از پارچه هاي بهتر مانند مخمل يا زري و تور است و در پائين حاشيه يا تزئين دارد. پيراهن زنان تا ساق پا، يقه بسته و آستين بلند است و در دو طرف پائين چاك دارد كه روي دامنها قرار مي گيرد. اگر پيراهن از جنس ساده و گلدار نباشد پيش سينه را پولك دوزي مي كنند. روي پيراهن آرخالق كوتاهي با آستين سنبوسهاي مي پوشند كه از زري گلدار يا مخمل است. بر دو گوشة كلاخچهاي(كلاهچه يا كلاهكي) سه گوش از جنس آرخالق كش مي اندازند و پس از آنكه آن را سر گذاشتند كش را به زير ميآورند و موها را دور كش مي پيچند. روي كلاخچه چارقد تور يا زري سه گوش بزرگي سر ميكنند و آن را با سنجاقي محكم زير گلو ميبندند و روي آن را از قسمت جلوي سر و بالاي پيشاني دستمال كلاغي رنگي ميبندند. و كلاغي را از پشت سر گره ميزنند و قسمت زيادي آن را از پشت آويزان ميكنند. پوشش پاي آنها كفش ساده يا گيوة ملكي است. جوراب نميپوشند. زيور ديگر زنان گلوبند زرين يا اشرفي همراه با دانه هاي ميخك خوشبو و همچنين النگو و دست بند طلا است
لباس مردان عموماً كت و شلوار است ولي پوشاك ايلي آنها آرخالق آستردار بلندي است كه تا مچ پا مي آيد و آستين بلند و گشاد و چاك دار دارد و ساده يا گلدار است. زير آرخالق پيراهني به رنگهاي گوناگون ساده يا راه راه با شلوار بلند آبي ساده يا راه راه ميپوشند. كفش آنها گيوه ملكي ساخت آباده يا شيراز، يا كفش سادة مردانه است. بر روي آرخالق (در قسمت كمر) شال پهني مي بندند و كلاه دو گوشي از جنس كرك شتر به سر مي گذارند. كلاه دو گوشي ويژة قشقائيهاست. پير و جوان، بزرگ و كوچك به اين كلاه علاقة خاصي دارند. «چُقِّه» پوشاك ديگري است كه ويژة جنگ و شكار مردان قشقائي است چقه را از پارچه پشمي آستين دار سفيد رنگ و نازكي تهيه مي كنند. بلندي چقه تا زانوان و قسمت جلو آن مانند قبا چاكدار است. در پشت چقه بند رنگيني قرار دارد كه «زِنْهارِه» ناميده مي شود و دو سر آن منگوله زيبايي دارد.
زنهاره روي شانهها قرار دارد و دو سر آن از زير بغلها ميگذرد و در پشت به ميان زنهاره گره ميخورد. كار زنهاره جمع كردن و نگهداري آستينهاي چقه در روي بازوان است.
برخي پيشه هاي مردم:
قشقاييها در سرد سير و گرم سير به کشاورزي و باغداري ميپردازند. محصولات آنها گندم، جو، برنج، حبوبات، سبزي، مرکبات و خرما است. کشاورزي بيشتر با اصول قديمي و گاوآهن انجام ميگيرد. زنان در همه کارها با مردان همکاري ميکنند. پس از برداشت محصول و پرداخت حق مالکانه، زنان بقيه محصول را در خورجينها و جوالها ذخيره ميکنند يا به فروش ميرسانند. بعلاوه تمام کارهاي خانه به عهده زنهاست. دختران و زنان ايل هر صبح از کوه و دشت هيزم سوخت خود را گرد آوري ميکنند و پس از آن از رودخانه يا چشمه مشکهاي آب را پر مي کنند و به پشت مي گيرند و به چادر ميآورند. سپس گندم و برنج را در هاون هاي چوبي به نام «ديوَکْ» ميکوبند و پوست آنها را ميگيرند. هنگام کوبيدن، آهنگ ويژه اي را زير لب زمزمه ميکنند که آهنگ «برنج کوبي» ناميده ميشود. پس از آن آرد را خمير و چانه ميکنند و از آن نان ميپزند. نان را روي ساجهاي فلزي ميپزند. نخست ساج را روي اجاق جلوي چادر گرم ميکنند. و سپس چانههاي خمير را روي نان بند پهن مينمايند و روي ساج مي اندازند تا پخته شود. تمام خوراکهاي گوناگون ديگر نيز روي همين اجاقهاي جلوي چادر تهيه ميشود.
زنان از شير کره، ماست، کشک ، قره قروت، سرشير و جز آن تهيه ميکنند. ماست را در مشکهايي که به سه پاية چوبي متصل است ميآويزند و آنقدر تکان مي دهند تا کره و دوغ بدست آيد. کار ديگر زنان بافت جاجيم، گليم، گَبِّه قالي ، خورجين، خوابگاه و جز آنست. زنان و دختران نخست پشم گوسفند را با دوک ميريسند و پس از آن که آنها را رنگ کردند به صورت کلاف براي بافت آماده مي سازند. بافت با دارهاي زميني و با شانه فلزي که«کرکيتْ» ناميده ميشود انجام ميگيرد. در هر دستگاه بافت چند تن از زنان و دختران مدت يک يا دو ماه کار ميکنند تا يک قطعه جاجيم يا گليم زيباي قشقايي بوجود آوردند. نخست کلافها را سراسر دار ميکشند و از يک سو شروع به بافتن و طرح انداختن ميکنند. دوخت پوشاک خانواده نيز به عهده زنهاست و زنها نيز بايد اين هنر را بدانند بههمين جهت مادران وظيفه دارند که دوزندگي را مانند بافت جاجيم و گليم و قالي به دختران خود بياموزند
برخي عادتها و آداب و رسوم:
قشقائيها مردماني سرخوش و دلشادند. به جشن، پا کوبي و رقص بسيار علاقمندند و از اندوه و سوگواري گريزان. در تمام سال تنها در ده روز آغاز محرم سوگواري ميکنند. در جشنها و عروسيها رقص چوبي(گروهي) زنان و مردان قشقائي بسيار زيبا و جالب است. در اين جشنها زنان و مردان هر يک دو دستمال در دست مي گيرند و پيرامون يک دايره بزرگ مي ايستند و با آهنگ کرنا و دهل دستمالها را تکان مي دهند و با حرکات موزون پيش مي روند در رقص «دَرْمَرو» يا چوب بازي نيز، مردان دوتا دو تا و به نوبت با چوبهاي کوتاه و بلندي که در دست دارند به آهنگ ساز و دهل با يکديگر ميرقصند مبارزه ميکنند. از اين رقصها در مراسم عروسي قشقائيها به تفصيل سخن خواهيم گفت.
قشقائيها به نوشيدن چاي علاقة بسياري دارند و فرزندان خود را از کودکي به نوشيدن آن عادت ميدهند. چاي از خوراکهاي عمومي قشقائي است. قشقائيها به کشيدن قليان بسيار علاقهمندند تنها مردان طايفه دره شوري به جاي قليان از چپق استفاده ميکنند.
مردم ايل فرمانگزار و مطيع دستور خانها هستند و هيچ قانوني را بالاتر از فرمان خان خود نميدانند. هر گاه يکي از خانها يا کلانترها بميرد غوغاي عجيبي در ايل و طايفة او برپا مي شود. قشقائيها در مرگ عزيزان و فرزندان خود کمتر از مرگ خان يا کلانتر خود متأثر مي شوند. گورستانهاي قشقائي در سر راه کوچ ايل قرار گرفته تا هنگام کوچ بتوانند براي مردگان خود فاتحه اي بخوانند.
به سبب علاقه اي که به خانهاي خود دارند براي آنها آرامگاههاي باشکوه و استوار مي سازند که ساليان دراز پابرجا مي ماند و هر سال هنگام کوچ قبر آنها را زيارت مي نمايند.
آرامگاه عده اي از سران ايل قشقائي بويژه خانهاي طايفة کشکولي در دامنة با صفاي شاهداي اردکان با سنگ و شيرواني به سبک مزار حافظ ساخته شده و نظر بيننده را به خود جلب ميکند.
بيشتر قشقائيها مردماني بلند قامت و خوش صورت و دلاورند. چهرة آنها گندمگون چشمانشان سياه يا ميشي و مويشان مشکي است. در ميان طايفة فارسيمدان و درة شوري گروهي سفيد پوست با موي زرد يا بور نيز ديده مي شوند. زنان قشقائي هرگز آرايش نميکنند. تنها فرق زنان با دختران «چتر زلف» زنهاست. هنگام عروسي براي آرايش عروس اين چتر زلف را درست ميکنند. مردان قشقائي هميشه صورت خود را مي تراشند و به سبيل گذاشتن چندان گرايش ندارند.
مذهب وآيين
تمام قشقائيها شيعة جعفري هستند و به آداب و رسوم خود علاقهمندند. شايد بيش از پنج درصد آنان نماز نخوانند. يا اصلاً نماز را ندانند ولي به عرف و عادات خود سخت معتقدند. زبان اصلي و مادري قشقائيها ترکي (ترکي قشقايي( است البته اکثرآ فارسي را ميدانند.
.
مطالب مشابه :
تغييرات در معماري و تزئينات تكيه معاون الملك كرمانشاه
art air - تغييرات در معماري و تزئينات تكيه معاون الملك كرمانشاه - پرواز هنر
مطالعه وبررسي ايلات وعشاير (گروههاي انساني كوچ رو ) ايل قشقايي1
مرگ و مراسم سوگواري و تدفين. تزئينات مخصوص زنان. تزئينات خردسالان. تزئينات لباس
تکیه زاغرم
در ايام سوگواري ابا مراسم هاي و آهك گل و گچ كه در تزئينات نيز به كار رفته است
خانه بروجردیها
براي تزئينات ديوار بيروني تالار بزرگ سرپوشيده که در اعياد و مراسم سوگواري مورد استفاده
نگاهي به آداب و رسوم مردم آيسك در محرم
در زمان سوگواري سرور و گسترده در مراسم و مجالس و ديگر تزئينات بسته و
شش مورد از نمادهايي كه در سوگواري حادثه عاشورا جلوه كرده اند
زهير - شش مورد از نمادهايي كه در سوگواري حادثه عاشورا جلوه كرده اند - از خود تا به خدا
تاریخچه علم و علامت کشی در محرم
در سالهاي بعد بخصوص در دوران زنديان و قاجاريه تزئينات از مراسم سوگواري شيعي به
تجزيه و تحليل نماي اصلي خانه بروجردي ها
مراسم سوگواري بوده است شامل يک ايوان که داراي سقف بلندي است در جلو و يک قسمت شاهنشين در
آداب و رسوم محرم در آیسک
در زمان سوگواري سرور و ديگر تزئينات بسته و مراسم عزاداري و سوگواري
تصاویر شام غریبان، گالری عکس های شب شام غریبان و عزاداری بر سرور آزادگان حسین (ع) در قم
(اماکن زيبا، معماري اسلامي، مراسم هاي مذهبي شاد، سوگواري و تزئينات مراسم شام غریبان
برچسب :
تزئينات مراسم سوگواري