مصاحبه جدید گناوه آنلاین با ایرج شمسی زاده(1)

غلامرضا کرمی، گناوه آنلاین- ایرج شمسی‌زاده چهره نام‌آشنای شعر و ادبیات استان بوشهر است. در همه قالب‌های شعر فارسی طبع‌آزمایی کرده است. غزل‌های لطیف و پرمغز او پهلو به پهلوی غزل‌سرایان بزرگ فارسی می‌زند. در شعر نیمایی و سپید، نوآوری‌های خاص خود را دارد. ولی آنچه نام ایرج شمسی‌زاده را بر زبان همه اقشار جاری ساخته است، شعرهایی محلی است که او را به عنوان یکی از پرآوازه‌ترین محلی‌سرایان، بر قله شعر محلی استان نشانده است.

فرصتی دست داد تا گفت‌وگویی چندساعته با این شاعر شیرین‌سخن داشته باشیم. در این گفت‌وگو از هر دری سخن گفتیم و می‌توان گفت باز هم برخی ناگفته‌ها باقی ماند. بخش اول این گفت‌وگو را در این‌جا بخوانید:

*آقای شمسی‌زاده طبق معمول باید از بیوگرافی شروع نماییم. از زندگی خود بگویید.

در سال ۱۳۲۱ در همین منزل در محله عبدامام در گناوه آن روز که ساکنین اندکی داشت و فاقد خیلی از امکانات ابتدایی بود، به دنیا آمدم. قبل از سن هفت سالگی و پیش از رفتن به مدرسه در مکتب‌خانه مرحوم ابراهیم ناخدازاده که در کودکی به علت مارگزیدگی فلج شده بود، قرآن و ریاضی سیاقی را آموزش دیدم. حیدربیک، فلکناز، خورشید آفرین، حافظ، بوستان و گلستان را پیش از ورود به مدرسه در مکتب‌خانه یاد گرفتم. درآن زمان در تنها دبستان گناوه، یعنی دبستان دانش که تأسیس سال ۱۳۰۵ بود، ثبت نام نمودم. در سال ۱۳۲۸ وارد دبستان شدم و تا کلاس ششم ابتدایی را در همین دبستان به پایان رساندم. وقتی وارد دبستان دانش شدم، در‌‌ همان سال ورود در کلاس دوم ثبت‌نام شدم. در آن زمان امکانات بسیار کم بود. مثلاً جوهری که در خوشنویسی از آن استفاده می‌کردیم، نوعی جوهر بود که از ماهی مرکب یا هشت پای دریایی تهیه می‌شد.

*اشاره‌ای داشتید به تأسیس دبستان در سال ۱۳۰۵ در گناوه. ولی نظر دیگری که مطرح است، این است که تأسیس دبستان دانش در سال ۱۳۱۱ بوده است.

بر اساس خاطره‌ای که در ذهن دارم، بر سر درب دبستان دانش، سال تأسیس را ۱۳۰۵ نوشته بودند.

*آقای شمسی‌زاده، گفته می‌شود که گناوه فعلی بر روی خرابه‌های گناوه باستانی بنا شده است. بدون شک اقوام مختلفی در گناوه ساکن بوده‌اند. از این اقوام چه اطلاعی دارید؟

بدون شک گناوه چندین بار بر اثر سیل یا زلزله و یا عوامل دیگر تخریب شده است، چنانچه فرصت‌الدوله در دوره قاجار می‌نویسد: « وارد گناوه مخروبه شدیم. خرابه‌هایی که از قدیم مانده است…» و از مرحوم عبدامامی شنیده‌ام که می‌گفت: «خانواده ما از ۵۰۰ سال پیش در گناوه کشاورزی می‌کردند. در گناوه قدیم تنها دو شغل، یکی کشاورزی و دیگری دریانوردی و ماهیگیری بوده است. «کربلایی شمسین» که جد ماست کشتی بادبانی یا جهاز داشته است و حتی پدربزرگم با عده‌ای از گناوه‌ای‌هایی که همراه او بودند، در دریا غرق شده است. اسم لنج آن‌ها مشکنو بوده است یعنی اینکه نمی‌شکند و حتی در حوادث و طوفان‌های مختلف

21.jpg?9d7bd4

عکس: نواب موسوی

دریایی سالم به مقصد رسیده بود که عاقبت در یکی از حوادث دریایی با سرنشینانش به قعر دریا فرو می‌رود که زنان در مرثیه خود چنین می‌خواندند که:

‌ای واویلا که پی باد هوا رفت / مشکنو حاج عبدالله رفت

البته شغل اصلی پدران ما کشاورزی بود. در کنار آن دریا و صیادی هم معمول بوده است. گناوه قدیم دارای وسعت زیادی بوده است. مخروبه‌ای که از قدیم بر جای مانده است، مؤید این مطلب است و کتاب‌های تاریخی

از بافت دستمال و زیرپوش جنابی که در لطافت نمونه بوده است، نام برده‌اند. ماده اولیه این بافتنی‌ها را از توز می‌آوردند. هرچند که امکان دارد گناوه در برهه‌ای از زمان از رونق افتاده باشد ولی هیچگاه به طور کامل از بین نرفته است.

*در رابطه با وجه تسمیه نام گناوه که معمولاً به صورت‌های مختلفی به نام‌های جنابا، جنابه، گنداب، گناب و… ذکر شده است، چه توضیحی دارید؟

هر شکلی از نام گناوه قدیم را که بررسی کرده‌ام به معنای ساحل و کرانه رسیدم، چه جنابه، جنابا، گناف، گناب، معنای ساحل می‌دهد و این طبیعی‌ترین نام برای گناوه می‌تواند باشد. چرا که نام گناوه که بعضی‌ها ذکر می‌کنند نمی‌تواند گنداب باشد چرا که آب دریا به علت نمک زیاد اصلاً گند نمی‌کند. و این نام گنداب قابل‌قبول نمی‌باشد. شهری که ناصرخسرو از آن به عظمت یاد می‌کند همچنین کشت کتان و کنفی که در گناوه قدیم انجام می‌گرفته است، نیاز به آب شیرین داشته است و نشان می‌دهد که در این بندر آب شیرین وجود داشته است. آب رودخانه زهره دقیقاً تا به گناوه می‌رسیده است و در نزدیکی گناوه آبگیری وجود داشته که به طوف قیری معروف بوده است. کف این آبگیر، قیراندود بوده است و این طوف، به جوی قیری که پشت سعدآباد قرار داشته است، وصل می‌شده است. این طوف قیری، پشت محله عبدامام معروف به چم شه‌قلی قرار داشته است. مسیر دیگری که به این طوف وصل می‌شده، از رودخانه زهره سرچشمه می‌گرفته است. بر اساس نظر گذشتگان، گناوه آنچنان معمور و آباد بوده است که به حصار شهرستان دیلم وصل می‌شده است. با توجه به اینکه آبادی‌ها در کنار آب و رودخانه‌ها ایجاد می‌شده است، پس گناوه شهری بوده است که دارای آب و آبادانی بوده است.

*در رابطه با طوف قیری بیشتر توضیح دهید.

کف این آبگیر که بسیار بزرگ هم بوده است، قیراندود بوده و مردم برای آب شرب از آن استفاده می‌کردند. جای طوف قیری در کنار مدرسه ارشاد و در کف رودخانه قرار داشته است. در دوران کودکی و نوجوانی خودم شاهد سنگ‌ها و بقایای این طوف قیراندود بوده‌ام. در سال ۱۳۴۲ بود که بر اثر سرمای شدید آب‌ها منجمد شدند. ماهی‌های طوف قیری هم بر اثر سرما بی‌حس شدند و اکثر مردم از این طوف ماهی‌های فراوانی صید کردند و به وسیله گاری (اربانه) به بندر ریگ برای فروش می‌بردند.

*بدون شک دوران کودکی شما مصادف با ورود برخی وسایل برقی و به نوعی وسایلی که برای اولین بار وارد گناوه شدند، چه چیزهایی در ذهن شما از این موارد باقی مانده است.

یکی از اولین رادیو‌ها توسط مرحوم پدرم حاج عبدالرسول شمسی‌زاده وارد گناوه شد. این رادیو که به اندازه یک تلویزیون بود، ژنرال الکتریک بود که با یک دستگاه، یک پنکه و باتری بزرگی که به اندازه باتری ماشین بود، کار می‌کرد. پنکه آن در پشت بام و ترمز آن در پایین قرار داشت، وقتی باد می‌آمد ترمز را‌‌ رها می‌کردیم آن وقت پنکه به چرخش در می‌آمد و دینام درون پنکه با چرخشی که می‌کرد، باتری را شارژ می‌کرد و به این وسیله رادیو کار می‌کرد. وقتی رادیو شروع به کار می‌کرد، همه اهالی محل جمع می‌شدند. همچنین یکی از اولین ماشین‌هایی که وارد گناوه شد، کامیون شورلت ۱۹۴۶ بود که پدرم خریداری نموده بود. من در آن زمان در دوران کودکی به سر می‌بردم. پیش از آن ماشین دیگری به نام کمانکار داشتیم که یکی از قدیمی‌ترین ماشین‌هایی بود که در منطقه وارد شده است. آسیاب آردی را هم مرحوم پدرم با شراکت مرحوم حاج بابای بهروزی و مرحوم محمود بهروزی در محل بازار فعلی راه‌اندازی نموده بودند. همچنین یک آسیاب آردی دیگر هم مرحوم پدرم در روستای چاه‌بردی راه اندازی کرد.

*در مورد ورزش‌های رایج در آن روزها بگویید.

یکی از ورزش‌های رایجی که در دوران کودکی ما مرسوم بود، بازی «گل به گیر شده» نام داشت که صورتی از بازی چوگان بوده است. قاب بازی، تیر بیو و… هم مرسوم بود. به غیر از بازی‌های محلی سال‌ها بعد فوتبال وارد بازی بچه‌های هم سن و سال ما شد.

*در گذشته گناوه از محلاتی تشکیل شده بود که نسبت به هم فاصله داشتند و هر محله کدخدایی جداگانه داشت، از این محلات و روابط مردم آن روزگار چه خاطراتی دارید؟

در گذشته چیزی به اسم محله نداشته‌ایم. گناوه تشکیل می‌شد از حاشیه دریا که موسوم به سرخور بود. روستاهای جداگانه با اندک فاصله که عبارت بود از عبدامام، باباعلیشاه، امامزاده، سربست، مال‌خلیفه‌ای، مال‌قائد، قلعه حیدر و… و همه این‌ها پیشوند مال داشته‌اند به معنای محل و به این صورت مجزا بوده‌اند و هر کدام نماینده‌ای داشته‌اند. البته گناوه قدیم شامل قسمتی از پشت عبدامام، بابا علیشاه، امامزاده بوده است که خانه‌ها در جلو آن قرار داشتند. این محلات روی ساختمان قدیم گناوه بنا شده بوند. البته سرخور جزء گناوه قدیم نیست، چرا که هیچ آثاری از گذشته در این قسمت وجود ندارد و بر اثر عقب‌نشینی دریا بعد‌ها ساخت و ساز در نزدیکی دریا و ساحل به وجود آمده است. برای نمونه تیر سِول بر اثر جزر و مد دریا و در طی سالیان متمادی به وجود آمده است. ماسه‌هایی که با مد دریا بر جسته شده و به مرور زمان فشرده شده‌اند. در گذشته ساکنین منطقه ساختمان‌های خود را بر روی این تل‌های برجسته که محکم‌تر بوده‌اند بنا نموده‌اند. یکی از این برجستگی‌ها تیر سولی است که از اداره آب و امامزاده شروع شده و در بخشی از باباعلیشاه و عبدامام ادامه پیدا می‌کند.

محله‌ها بسیار کوچک و کم جمعیت و روابط، بسیار صمیمانه بود. اختلافات بسیار اندک بود. زندگی مردم بر اساس کشاورزی و مسافرت دریایی می‌گذشت. مال‌التجاره اندکی که در بازار گناوه وجود داشت، مشتریانی از روستاهای اطراف به ویژه عشایر ترک و مناطقی مانند می‌شان و باباکلان داشت که خرید خود را از بازار گناوه تهیه می‌کردند.

*شما علاقه ویژه‌ای به گویش حیاتداوودی دارید و این علاقه در شعرهای محلی شما هم مشهود است. فکر می‌کنید این سروده‌ها تا چه اندازه در زنده نگهداشتن زبان و گویش محلی مؤثر است؟

این زبان و گویشی است که از کودکی با آن صحبت کرده‌ایم و همه روابطی که داشته‌ایم با همین لهجه و گویش برقرار شده است. با همین زبان آواز خوانده می‌شود. علاقمندی به این گویش که زبان روابط مردم بوده و

22.jpg?9d7bd4

عکس: نواب موسوی

سابقه و پایداری بیشتری داشته، بیشتر خود را نشان داده است. گویش غالب شهرستان،‌‌ همان گویش حیاتداوودی است که ریشه لری دارد. من سعی کرده‌ام از طریق سرودن شعر و صحبت‌های روزمره در حفظ این گویش و لهجه حیاتداوودی سهمی داشته باشم. در نتیجه لهجه غالب مردم گناوه‌‌ همان لهجه حیاتداوودی و لیراوی است که نشئت‌گرفته از گویش و لهجه لری است هر چند که قومیت‌های مختلفی در گناوه زندگی می‌کنند.

*گویش و لهجه‌های متنوعی امروزه در گناوه وجود دارد که محله به محله این تفاوت مشهود است. به ویژه گویش ساکنین سرخور که متفاوت‌تر از بقیه محله‌ها می‌باشد. این تنوع از کجا ناشی می‌شود؟

در طول سالیان مختلف افراد و اقوام مختلفی به گناوه آمده‌اند؛ کسانی که از جاهای دیگر و برای دادوستد به گناوه می‌آمدند؛ عرب‌ها، اهل تسنن و بوشهری‌هایی که برای لنج‌داری و معامله به گناوه آمده بودند نمونه‌هایی از این افراد هستند. به علت نزدیکی به ساحل و دریا و ارتباط کاری گویشی خاص در سرخور گناوه شکل گرفته است. عده‌ای دیگر هم کسانی بوده‌اند که برای کار به آبادان رفته بودند و پس از برگشت و اسکان در سرخور، یک گویش خاص را در این محله شکل داده‌اند.

*با این تنوع گویش؛ شعر محلی شما بیشتر متأثر از کدام گویش منطقه می‌باشد؟

پدر من حیاتداوودی و مادرم اهل شبانکاره می‌باشد. دلبستگی به هر دو گویش دارم و با هر دو گویش و لهجه صحبت کرده و شعر گفته‌ام. چنانچه شعر «عیدِ بیو» را با گویش و لهجه حیاتداوودی سروده‌ام و شعر «ویمو نویمو» را هم با لهجه شبانکاره‌ای که زبان مادری‌ام هست، سروده‌ام. من دوستدار هر دو گویش می‌باشم. و همه گویش‌ها و لهجه‌های محلی استان برایم لذت‌بخش بوده و اکثر آثار محلی گویش‌های مختلف را هم مطالعه کرده و سروده‌ام.

*با توجه به علاقه شما به سرودن شعر محلی، آیا تقسیم‌بندی که در شعر کلاسیک وجود دارد، در شعر محلی هم وجود دارد؟

در گذشته سرایندگانی داشتیم که محلی‌سرا بوده‌اند، ولی این عده بسیار کم بوده‌اند. مثلاً در شیراز شمس پس ناصر در حدود پانصد سال پیش سروده‌های در این زمینه داشته است. به دلیل محدودیت، کمتر در جایی ثبت شده است و بیشتر زبان درباری بوده که در کتاب‌ها ثبت می‌شده است. ولی سالیان اخیر که امکانات چاپ و تکثیر فراوان شده است، شعر محلی جایگاه خود را پیدا کرده است و علاقمندان فراوانی را پیدا نموده است. لذا آن تغییر فرم و تطوری را که در شعر فارسی کلاسیک مشاهده می‌کنیم کمتر در شعر محلی می‌بینیم.


مطالب مشابه :


مصاحبه جدید گناوه آنلاین با ایرج شمسی زاده(1)

رفيقل خموني - مصاحبه جدید گناوه آنلاین با ایرج شمسی زاده(1) - وبلاگ دوستداران شعر محلي استان




سایت گناوه انلاین فعال شد...

سایت گناوه انلاین با مدیریت الیاس احمد حسینی فعالیت دوباره خود . را از سر گرفت. با توجه به




وب سایت خبری تحلیلی گناوه انلاین

گناوه انلاین اولین وب سایت خبری ، تحلیلی در شهرستان گناوه با انتشار اخرین خبر های بازار




محمدرضا عربزاده در یک قدمی ریاست شهرداری گناوه/بازتاب این خبر در فضای مجازی گناوه

گناوه ما - محمدرضا عربزاده در یک قدمی ریاست شهرداری گناوه/بازتاب این خبر در فضای مجازی گناوه




نتایج کامل انتخابات شورای شهر گناوه

دسته ورزشی اتحاد گناوه - نتایج کامل انتخابات شورای شهر گناوه - منبع : گناوه آنلاین




گفتگوی فوتبالی با عبدالرسول عربزاده

گناوه آنلاین: گفتگو با عبدالرسول عربزاده پیشکسوت فوتبال. مهمتریت عامل افت فوتبال در استان




برچسب :