حوادث سال 2012 (اول)

 آیا سال ۲۰۱۲ آخر الزمان است؟(قسمت اول)

باتوجه به مستند تلوزیونی "آخر الزمان" که در برنامه بسوی ظهور از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد و همچنین ابهامات موجود در مورد حوادث سال ۲۰۱۲ میلادی لازم دانستیم مطالبی را در این باب و در ۲ قسمت تقدیم خوانندگان وبلاگ هیئت قائمیون نمائیم: هیئت قائمیون

به گزارش شیعه آنلاین، تقریبا از حدود دو سال پیش که «باراک اوباما» رئیس جمهور کنونی ایالات متحده آمریکا به پست ریاست جمهوری کشورش دست یافت تاکنون هر از چند گاهی جنجالی میان خاخام های مختلف یهودی بر سر او و وضعیت فعلی و آینده جهان به وجود می آید. خاخام های یهودی می گویند: نام «باراک اوباما» در کتاب مقدس آمده و بیان شده که جنگ آخر الزمان میان اسرائیل و ایران در زمان وی رخ خواهد داد. در این جنگ عنیف سوریه، حماس فلسطین و حزب الله لبنان نیز به کمک ایران می آیند و از سوی دیگر ایالات متحده آمریکا و برخی کشورهای دیگر اروپایی نیز به اسرائیل کمک خواند کرد. جنگ یأجوج و مأجوج در همین زمان خواهد بود.این جنجال برای اولین بار هنگامی رخ داد که خاخام «هارعتسیون» در بیت المقدس اشغالی گفت: به دنبال اسم اوباما در کتاب مقدس گشتیم و دیدیم که اسم وی سه بار در این کتاب بیان شده که در هر سه بار مربوط به جنگ یأجوج و مأجوج بوده است. از همین رو خاخام های دینی پیش بینی می کنند که جهان در سال 2012 به پایان برسد و پس از اینکه همگان در قبر قرار گرفتند، در سال 2035 یعنی حدود 25 سال دیگر قیامت برپا خواهد شد.

 


در همین حال پایگاه خبری «هشیم نت» که یک پایگاه افراطی وابسته به خاخام های افراطی است در مقاله ای نوشت: جنگ یأجوج و مأجوج و ظهور عیسی مسیح بین سال های 2011 و 2012 رخ خواهد داد. این مطلب در ادامه افزود: جنگ سختی که جنگ آخر الزمان است از یک کشور عربی و توسط یک گروه مسلح علیه اسرائیل آغاز خواهد شد. در همان زمان ایران نیز به کمک آن گروه مسلح خواهد آمد زیرا اسم «محمود احمدی نژاد» به عنوان رئیس جمهور ایران نیز در تورات مقدس در بخشی به نام "حزقیال" آمده است. این مطلب همچنین می افزاید: البته این جنگ تقریبا با زلزله ای که قرار است در سال 2012 در تل آویو بیاید همزمان شده و تمام برج ها و ساختمان های این شهر را تخریب می کند، به طوری که این جنگ و زلزله همزمان تمام این کره خاکی را تحت تاثیر قرار داده و جهان را وارد یک جنگ جهانی دیگر می کند.

همچنین طی حفاری ها و تحقیقات بعمل آمده روی آثار بجای مانده از قوم آشوری که یکی از تمدن های شرق قدیم در بین النهرین بوده و در 2800 سال قبل از میلاد مسیح می زیسته اند، مشخص شده که این مردم برای عمر جهان دو دوره ی مجزا در نظر می گرفتند که پیشگویی آنها برای پایان دوران دوم و عمر جهان (البته با تاریخ خودشان که محقق ها آن را به تاریخ میلادی تبدیل کرده اند) مطابق سال 2012 میلادی است.

قوم مایا نیز که هزاران سال پیش در مناطق آمریکای مرکزی زندگی می کردند و چندین پیشگویی که درستی آنها هم ثابت شده است داشته اند ، سال 2012 میلادی را سال پایان دنیا می دانستند بطوریکه تقویم طولانی آنان در این تاریخ تمام شده و دیگر ادامه نیافته است. همچنین در زمان کشتار و نسل کشی سرخ پوستان قاره امریکا به دست استعمارگران اروپائی، که به طمع تسخیر قاره امریکا انجام شد، ارتش سفید پوست به دستور کلیسای واتیکان که در آن زمان هنوز در حکومتهای اروپایی‌ نفوذ زیادی داشته یکی‌ از بزرگ‌ترین کتابخانهای تاریخ بشر، که به مایاها تعلق داشته را آتش زدند و به عبارت دیگر واتیکان با این کار مدارک تمدن سرخ پوستان را به غارت برده یا نابود کردند. نکته بعد درباره این قوم همین شکل بناهای مایاها است که به شکل هرمی ساخته شده با 365 پله به تعداد روزهای سال و بسیاری از محققین این بناها را با اهرام ثلاثه مصر و داستان کشتی حضرت نوح مرتبط می دانستند البته عده ای هم معتقدند این نوع ساختار فقط بخاطر در امان بودن از سیل بوده است. همچنین از کتابهای باقیمانده از آن تمدن عظیم مشخص است که مایاها تمامی خسوف ها و کسوف ها را دقیقا تا سال 2012 ثبت کرده که طبق برنامه تماما اتفاق افتاده است، مایاها چندین هزار سال پیش عدد یک میلیون را کشف کرده بود، مایاها هزاران سال پیش در معابدشان تصاویری شبیه به سفینه های فضانوردی امروزی را روی سنگهای غارها ثبت کرده اند! مایاها آن زمان حتی تعداد روزهای هر سال کره ماه را محاسبه کرده و از اورانوس و نپتون هم اطلاع داشتند. مایاها معتقد بودند که زمین از 5 دوره تشکیل شده، پایان هر دوره مصادف با شروع دوره جدید است. جالب اینجاست که 2012 پایان دوره پنجم است و جهان وارد دوره ششم خواهد شد. دو مطلب جالب: یکی اینکه مایا حتی زمان سقوط قوم خودشان را پیش بینی کرده بودند و عجیب تر این که جنگهای جهانی را هم پیش بینی کرده بودند!

اما تقویم مایاها دقیقاً چه میگوید؟ این تقویم در روز اول دی 1391 ه.ش مصادف با 21 دسامبر 2012، با پایان یافتن چیزی شبیه هزاره در تقویم امروزی، رشته ای از صفرها را نمایش داده است؛ مانند کیلومتر شمار اتومبیل که از نو شروع کند. البته این زمان در تقویم مایاها پایان هزار سال نیست، بلکه پایان بکتون 13 است. تقویم مایا بر چرخه های متعددی از زمان تنظیم شده و بکتون (یا به عبارت بهتر: بک تون) یکی از آنهاست. یک بکتون 144 هزار روز یا کمی بیش از 394 سال است. امروزه محققان با استفاده از متون بجای مانده از کتابخانه عظیم سرخپوستان مایا وکتیبه های باستانی آنان دریافته اند که تقویم مایایی چگونه کار می کرده است و به دقت تاریخ های «شمارش طویل» قوم مایا را با تاریخ های معادلشان در تقویم امروز بشر تطبیق داده اند. درست همان طور که ما سالهای طی شده از یک رویدادی مهم تاریخی یا فرهنگی مانند تاریخ تولد حضرت عیسی مسیح یا هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه را می شماریم، تقویم تمدن مایا هم از یک تاریخ با اهمیت مذهبی و کیهانی آغاز شده است آنهم تاریخ خلقت نظم امروزی دنیا. تاریخ شمارش طویل، همان شمارش روزهای گذشته از آغاز اسطوره ای جهان است. بیشتر کارشناسان غربی بر این باورند که نقطه ی آغاز برابر بوده با 11 آگوست سال 3114 قبل از میلاد مسیح یعنی حدود 5124 سال قبل از امروز.

بیشتر فواصل زمانی در تقویم مایاها مضربی از 20 هستند. مایاها هر فاصله زمانی 7200 روز (20×360) را کاتون و هر 20 کاتون را یک بکتون می دانستند ( 2×7200= 144000 روز). هرچند برخی از کتیبه های باستانی گذشت 13 بکتون را ورق خوردن یک «هزاره» می دانند که پایان بکتون 13 هزاره پنجم تقویم مایایی در تاریخ 21 دسامبر سال 2012 میلادی در واقع پایان تقویم مایاهاست. در سال 1875، فرانک واترز، نویسنده ی کتاب جذبه معنوی مکزیک، فواصل زمانی 13 بکتونی را به عنوان «چرخه ی بزرگ مایایی» در نظر گرفت و مدت آن را زیاد و حدود 5200 سال برآورد کرد و پنج عدد از این چرخه ها را با پنج دوران اسطوره ای معادل قرار داده که هرکدام از این چرخه ها تقریبا مصادف با نابودی یک دوران و تولد دوباره ی جهان بوده است.

رومی ها نیز در سال 636 قبل از میلاد با کشف روابطی بین اعداد به پیشگویی حوادث آینده پرداخته اند که از جمله آن پیشگویی سقوط روم در سال 389 قبل از میلاد بود.

شبیه همین روش در چین هم رواج داشت. پیشگویی به روش ایچینگ که توسط یک فیلسوف چینی اختراع شد بطوریکه امروزه هم از روش ایچینگ برای پیشگویی در امر ازدواج و معاملات تجاری استفاده می شود. این روش با انداختن سه سکه (سکه های چینی به شکل یک دیسک کوچک (نماد آسمان مدور) و یک مربع خالی در وسط آن (نماد زمین مسطح) ساخته شده) و ثبت حالات افتادن آنها در هر بار پرتاب و سپس رسم جدول و نمودار آن، انجام می شود.

در سال 1970 نویسندگان دیگری بنام دنیس و ترنس مک کنا با طراحی یک نرم افزار تاریخ پایان بکتون 13 را 21 دسامبر 2012 محاسبه کردند و اعلام نمودند که این تاریخ زمان انقلاب زمستانی است؛ به اعتقاد آنها، «زمانی که خورشید در صورت فلکی قوس، در فاصله ی حدود 3 درجه ای مرکز کهکشان، قرار دارد تصادفاً در 2 درجه ای نوار دایره البروج هم قرار دارد و چون نقطه ی انقلاب زمستانی در این نقطه جلو می افتد و نزدیک و نزدیک تر می شود در نتیجه نقطه موجود بر دایره البروج در نهایت مرکز کهکشان را می پوشاند.» آنها کل این آرایش را با مفهوم نو شدن جهان مرتبط دانسته اند و سال 1391/2012 را لحظه دگرگونی جهان تلقی نموده اند. بطوریکه ترنس مک کنا خالق نظریه ی موج زمان صفر، به اقتباس از روش ایچینگ با کشف روابطی بین اعداد اقدام به پیشگویی حوادث آینده کرد. وی با ابداع تئوری جدول زمانی بیان داشت که سال 2012 نزدیک به روز داوری (آخرالزمان) است.

این جدول که با روشی مشابه پرتاب سکه های چینی و سپس تهیه ی نموداری از روی آن درست شده است برای هرسال فرم خاصی را ارائه کرده بطوریکه هر بار که سطح نمودار افول می کند جهان بروز حوادث ناگواری چون بحران و جنگ را تجربه میکند.

برای مثال در تصاویر برنامه مستند پخش شده در برنامه بسوی ظهور سیمای جمهوری اسلامی مک کنا از روی همین جدول رکود اقتصادی سال 2008 را پیشگویی کرده و خط منحنی نمودار ترسیمی او در نقطه ی سال 2012 به زیر صفر رسیده و خط محور ایکس را قطع کرده بود و تفسیر مک کنا برای این مسئله ... از کنترل خارج شدن وضعیت جهان ... تغییر در شرایط زمان و کشف ماشین زمان در سال 2012.

وی با اختراع این الگوی ریاضی برای تغییرات زمان اعلام کرد که در سال 2012 مسیر سرنوشت بشر تغییر می کند و این سال زمانی نزدیک به روز داوری است. ترنس سالها پیش نظریه جنجالی خود را به نام "تئوری آگاهی" ارائه کرد و به کمک نرم افزاری کامپیوتری سطح ناولتی جهان را نسبت به زمان شبیه سازی کرد. از خصوصیات غیر قابل باور این تئوری توانایی پیش بینی آینده و تغییرات ناولتی است به عنوان مثال او به کمک این نرم افزار کشتار میدان تیان آمن را نشان می دهد و یا حادثه ی 11 سپتامبر و یا جنگ خلیج را سالها قبل از بوقوع پیوستن پیش بینی می کند. به کمک این نظریه می توان نشان داد که چه هنگام تغییری وسیع در سطح ناولتی رخ می دهد اما نمی توان مشخصاً دلیل آن را ارائه کرد مثلا در 11 سپتامبر او پیش بینی می کرده که اتفاقی بزرگ رخ می دهد اما از محل و نوع آن بی اطلاع بوده است نکته ی جالب در مورد این نرم افزار این است که در تاریخ 21 دسامبر سال 2012 میزان ناولتی در جهان به صفر می رسد! جالبتر اینکه این نرم افزار تماما از معادلات ریاضیات فرااکتالی استفاده می کند و نتیجه ی آن دقیقا مطابق با پیش بینی مایاها است.

دانشمندان نجوم نبز دلیل حوادث این سال را در هم خط شدن منظومه ی شمسی با قلب کهکشان می دانند که البته عده کمی از این دانشمندان معتقدند احتمالاً شئ آسمانی سرگردانی در مسیر برخوردی نابود کننده با کره زمین قرار خواهد گرفت. البته مردم جهان احتمالاً کمی می ترسند که چگونه نجوم و رازهای تمدن مایا و پیشگوئی های اقوامی چون قوم آشوری برای رسیدن به پایان دنیا یکی شده اند؟ البته درگذشته نیز ترس های این چنینی را تجربه کرده ایم اما هیچ کدام مثل این یکی نبوده اند.

یکی از این نویسندگان، چارلز بریلتز، ، پیشگوی فرانسوی قرن شانزدهم، در کتاب پایان جهان خودش، که در سال 1681 میلادی منتشر شد، فجایعی را پیش بینی کرده است. بریلتز در کتابش هشدار داده که در قرن بیست و یکم همزمان پایان جهان، خسارت هایی مانند سیل، قحطی و خشکسالی، انواع آلودگی ها، و تغییر قطب های مغناطیسی زمین به جهان وارد می شود. او همچنین به هم خطی استثنایی سیارات در اوایل هزاره سوم (برای اطلاعات بیشتر به نجوم شماره ی 105، صفحه 24 مراجعه کنید) اشاره کرده و هشدار داده است که این رویداد منجر به بروز شراره های خورشیدی، زمین لرزه های شدید، و حتی «تغییرات سرزمین ها» خواهد شد.

اخیرا نویسندگان غربی نیز با الهام از پیشگویی های نوسترآداموس به انتشار کتاب های ترسناک و یا امیدوار کننده درباره توانایی پیشگویی اتفاقات بزرگ تاریخ پرداخته اند که در آن می توان موج کیهانی بزرگی را یافت که در نهایت همه چیز را به سوی خیر یا شر سوق خواهد داد.

خوزه آرگولیس (هنرمند، شـــاعر، و مورخ) در کتابهایش پایان دوره ی 13 بکتونی را با «پرتو» نامحسوسی از مرکز کهکشان راه شیری در ارتباط دانسته است. به گفته ی آرگولیس، مایاها می دانستند ما چه زمانی وارد این پرتو می شویم و چه زمانی آن را ترک می کنیم و چرخه ی 13- بکتونی خود را چنان تنظیم کردند که عبور ما را از میان آن به دقت نشان دهد. که این پرتو همچون « ریسمان نامرئی حیات کهکشانی » عمل می کند که مردم، زمین، خورشید و مرکز کهکشان را به هم مرتبط می کند. البته این موضوع فلسفه ی شخصی آرگولیس است و نه در سنت مایاها و نه در نجوم امروز دلیلی برای وجود چنین پرتویی ارائه نشده و آنچه مشخص است این پرتو بر «اصل تشدید هماهنگ » تأکید دارد. آرگولیس همچنین نتیجه می گیرد که سیارات ژیروسکوپ هایی هماهنگ در کهکشان اند که در تنظیم جهت و مختصات این پرتو نامرئی مرکز کهکشان نقش دارند؛ پرتویی که بر روند تحول هر چیزی که دارای دی ان ای است اثر می گذارد. بنابراین سال 1391/2012 نسخه ی دیگری از همان آخرالزمان است.

شایان ذکر است در سال 1365/1987، آرگولیس و طرفدارانش، پیش بینی کردند که در روزهای 16 و 17 آگوست سال 1987م یک «همگرایی هماهنگ» کهکشانی رخ می دهد. که این رویداد علیرغم تبدیل شدن به پدیده ای جهانی و انجام نشستهایی درباره طب سوزنی برای تولید «خازن گردآورنده زیستی- الکترو مغناطیسی واحد و هماهنگ» بدون وقوع اتفاق ملموسی گذشت. همچنین به اعتقاد او این خط ممکن است به طور گسترده موجب «یکی شدن موجودات زمینی و الهی» شود و یا شاید موجب جنگ و نابودی هسته ای جهان ما شود. اما به هر حال احتمالاً پایان منصفانه ای خواهد بود و منجر به نوعی از خیر خواهد شد.

به سال 1374/1995 برویم. در آن سال جان میجر جنکینز در مخالفت با حوادث سال 2012 ، چندین نوع از این موضوعات را در کتابی گردآوری کرد. به گفته ی او، نقطه ی انقلاب زمستانی و خط مرکزی کهکشان در روز 21 دسامبر دقیقاً بر هم منطبق می شوند اما در حقیقت در نجوم نمی توان به قطعیت چنین هم خطی کیهانی را با دقتی در حد روز و ماه و سال پیش بینی کرد. این هم خطی یا به تعریف امروزی اختیار استوای کهکشانی و یا ظاهر بصری راه شیری بستگی داشته و هیچ تعریف دقیقی از لبه های راه شیری وجود ندارد؛ خیلی مبهم اند و به شفافیت تلسکوپ شما بستگی دارند. بنابراین، تعیین موقعیت بصری دقیق برای خط مرکزی آن بسیار مبهم است بطوریکه اگر بخواهیم با قطعیت این انقلاب زمستانی را پیش بینی کنیم باید گفت که خورشید انقلاب زمستانی در واقع در زمانی بین سالهای 1359/1980 تا 1395/2016 از مقابل مقابل دید ما و از مرکز راه شیری می گذرد.

او در جای دیگر درباره این فاصله ی زمانی نزدیکی (خورشید و مرکز کهکشان) می نویسد «هم خطی نادقیقی هم وجود دارد و بنظر می رسد که شاید روز 21 دسامبر 2012 به طور تصادفی به آن نسبت داده شده باشد و در نجوم نیز ارتباط مستقیمی بین تاریخ پایانی بکتون 13 و هم خطی کهکشانی مشاهده نشده و خورشید انقلاب زمستانی در واقع مرکز اصلی و واقعی کهکشان را نخواهد پوشاند».. البته جنکینــز، با بحث دربــاره این که شاید موضوع دیگری مایاها را ترغیب کرده که تقویمشان را دقیقا در آن تاریخ به پایان برسانند، اذعان کرده که روز 21 دسامبر 2012 «فرصت یک دگرگونی عظیم برای رشد معنوی وگذاری از یک دوره ی جهان به دوره ای دیگر خواهد بود.»

در چند دهه پایانی قرن بیستم، با نزدیک شدن پایان قرن، پیشگوئیها درباره «تغییرات زمین» در هزاره سوم با انواع پیش بینی ها شکل گرفتند: زمین لرزه ها، امراض، تغییر محورهای قطبی زمین، پیشروی دریاها به درون قاره ها ، سر برآوردن دوباره ی جزیره آتلانتیس از دریا و بسیاری پیشگویی های دیگر در بسیاری از کشورها از جمله در انگلستان، روزنامه ی نیم قطع و مصور سان هزاره سوم را «هزاره حیرت آور از لذت صلح و شکوفایی» پیش بینی کرد. به گفته ی ریچارد لندس، تاریخ دان دانشگاه بوستون و مدیر مرکز مطالعات هزاره، «در طول تاریخ جنبش های دیگری نیز پایان دنیا را پیشگوئی نموده اند که نمی توان افراد مشتاق پایان دنیا را نادیده گرفت.» و البته این بار خیلی متفاوت است.

حال ببینیم قوم مایا درباره ی پایان جهان چه فکری می کردند؟ البته هیچ مدرک مستندی در دست نیست که نشان دهد از دید مایاها تقویم یا دوره یا چرخه ای جهانی در 21 دسامبر سال 2012 به صورتی مصیبت بار و یا خوش به پایان برسد. حتی در بعضی از متون سرخ پوستان شمارش طویل مایاها به تاریخ هایی بعد از بکتون 13 و حتی به پیکتون بعدی رسیده است. مثلاً در کتیبه ای از قرن هفتم میلادی که به دستور پادشاه پالنکو ساخته شده، پیش بینی شده که مراسمی به یاد برتخت نشستن او در 15 اکتبر سال 4772 میلادی برگزار خواهد شد. البته در بسیاری متون کشف شده، آوانویسی شده، و ترجمه شده مربوط به شمارش طویل به تاریخی مهم در سال 2012 اشاره شده است مانند لوح شماره ی 6 در منطقه باستانی تمدن مایا در تورتوگرو در استان تاباسکو مکزیک که متن این لوحه آسیب دیده است اما آنچه باقی مانده اشاره به پایان تقویم در سال 2012 میلادی دارد نه به پایان جهان.

در رابطه با سال 2012 نظریات بسیاری وجود دارد بسیاری معتقدند که این تاریخ پایان بشریت است و بسیاری بر عکس اعتقاد دارند که این تاریخ نقطه ی جهش عظیمی برای انسان است (که دلیل آن را فعال شدن کدهای ژنتیکی غیر فعال در حالت عادی در دی ان ای انسان عنوان می کنند). به هر حال بنظر می رسد که باید منتظر اتفاقاتی بزرگ در این تاریخ بود که لزوما به معنی پایان بشریت نیست و احتمال اینکه در 21 دسامبر 2012 جهان دچار دگرگونی شگرفی شود بسیار زیاد است و این قضیه توسط ترنس مک کنا و به کمک معادلات ریاضی فراکتالی نیز به اثبات رسیده است. در مورد اتفاقاتی که ممکن است در این تاریخ رخ دهد نظریات فراوانی وجود دارد:

1-احتمال وقوع یک حادثه طبیعی جدی در ماه سپتامبر سال دو هزار و دوازده وجود دارد به نوشته روزنامه اینترنتی روسی ایزوستیا ؛ دانشمندان آکادمی ملی علوم آمریکا که به بررسی تغییرات و روندهای جاری در خورشید مشغولند اعلام کرده اند در این تاریخ طوفان مغناطیسی بسیار عظیمی در خورشید رخ خواهد داد و بر اثر انفجارهای بسیار شدید هسته ای سیل ذرات یونیزه شده به سوی کره زمین سرازیر خواهد شد. محققان در عین حال اطمینان داده اند که جوّ زمین و میدان مغناطیسی آن در حد قابل توجهی مانع برخورد بخش اعظم این ذرات به سیاره ما خواهند شد اما با این وجود اختلالات گسترده ای که در سیستم الکترو مغناطیسی زمین رخ میدهد، که احتمالا موجب برعکس شدن قطبهای مغناطیسی زمین و در نهایت منجر به حرکت کره زمین در جهت معکوس کنونی می شود و آسیب فراوانی به سیستمهای رایانه ای وارد می شود و زیربناهای شهری هم در حد قابل توجهی خسارت می بینند به گفته کارشناسان پس از این طوفان عظیم خورشیدی دوران بحران اقتصادی طولانی آغاز می شود که مقابله با پیامدهای آن بسیار دشوار خواهد بود. همچنین روز 21 دسامبر 2012 روز جمعه است و در بسیاری از روایات روز جمعه روز ظهور امام زمان تعیین شده و پر واضح است که حرکت کره زمین در جهت معکوس یعنی طلوع خورشید از مغرب و غروب آن در مشرق که آنهم از مهمترین نشانه های ظهور امام زمان خواهد بود. اما توجه داشته باشید که جز خدا هیچ کس حق ندارد زمان ظهور امام مهدی(عج) را تعیین کند و هیچ احدی نیز نمی تواند تاریخ ظهور امام زمان (عج) را پیشگوئی کند چنانچه  امام صادق، علیه السلام، در روایتی خطاب به محمدبن سلیم می فرماید:

یا محمد، من اخبرک عنا توقیتا فلا تهابن ان تکذبه، فانا لا نوقت لاحد وقتا.

ای محمد! هر کس برای تو خبری از ما درباره تعیین وقت [ظهور] نقل کرد در تکذیب او درنگ نکن; زیرا ما برای هیچکس وقت ظهور را تعیین نکرده ایم.

2- بخش بزرگی از نوع بشری نابود خواهند شد :ظاهراً، در 21 دسامبر سال 2012 تحول عظیمی در جهان رخ خواهد داد به طوری که بخش بزرگی از نوع بشری نابود خواهند شد بله، درست متوجه شدید! دیگر برای شغل آینده ی خود برنامه ریزی نکنید! بدنبال خرید خانه نباشید، و در عوض، چند سال آخر زندگی تان را هرآنطور که می خواهید بگذرانید اکنون شما 2 سال فرصت دارید که از زندگی لذت ببرید...!! پیشگوییها می گویند: در 21 دسامبر سال 2012 زندگی روی کره زمین وارد یک دوره جدید می شود. یکی از سیاستمداران آمریکایی که پایان بحران مالی آمریکا را صلح و آرامش در دنیا اعلام کرده و همین موضوع حس کنجکاوی خیلی از مردم و دانشمندان جهان را برانگیخته است که چرا تقویم مایاها در روز ذکر شده تمام می شود. آیا روز 21 دسامبر سال 2012 روزی است که جهان به پایان می رسد یا اینکه آغاز دوره ای جدید است؟ آیا به پایان رسیدن تقویم مایاها را می توان نشانه ای دانست بر وقوع یک اتفاق خاص در جهان؟... چیزی که هست به هر حال باید صبر کرد و در عین حال آماده و امیدوار ماند...

پایان قسمت اول ادامه دارد...


مطالب مشابه :


ای چینگ

موفقیت نامحدود دکتر یوسف سلطانلو - ای چینگ - موفقیت را از ما بیاموزید و فراموشی خاطرات تلخ در




حوادث سال 2012 (اول)

پیشگویی به روش ایچینگ که توسط یک فیلسوف چینی اختراع شد بطوریکه امروزه هم از روش ایچینگ




توی حقیندا بولک غوشغیلار

قانیم ترکمن - توی حقیندا بولک غوشغیلار - هفته نامه صحرا / 467 • دانلود آهنگ ترکمنی با گیتار




احمد وکیلی

تکنیک شکر باشد، هم تکنیک درای پونت باشد، هم تکنیک بیورینگ باشد هم ایچینگ.بستگی به نیاز




انواع چاپ

طراحی گرافیک ، چاپ ، آموزش - انواع چاپ - وبلاگ گروه رنگامیز - طراحی گرافیک ، چاپ ، آموزش




فهرستي از کتاب هاي بزرگ جهان به انتخاب دکتر الهی قمشه ای

کتاب تغییرات(ایچینگ) نویسنده گمنام




کتاب هاي بزرگ جهان

کتاب تغییرات(ایچینگ) نویسنده گمنام




برچسب :