زنگ اول : هنر ومهارت آموزی

نمی دانم در کدام کتاب قانونی نوشته شده که زنگ هنر، ورزش ، مهارت آموزی ، کارگاه وهرچیزی که به خلاقیت وابتکار ربط داشته باشد ، باید در ساعت آخر و احتمالا روز پنج شنبه باشد وبر عکس آن درس ریاضی ، دیکته و ... زنگ اول و آن هم روز شنبه!

کجا نوشته شده که تکلیف دانش آموز باید سه بار رونویسی از درس و یک دیکته و نوشتن اعداد از 1 تا 100 به عدد وحروف و... باشد و اگر به دانش آموز بگویید که امروز باید بروی و نام هر چیزی که مکعب است را بنویسی وتعیین کنی که کدام نوع مکعب است؟ (مستطیل یا مربع) یک معلم بیکاری به حساب می آیی که از کار فراری است...

امروز جهت تغییر این روند ، تصمیم گرفتم زنگ اول خمیر بازی کنیم. اگر بدانید بچه ها چه استقبالی کردند؟! و چه ابتکاری به خرج دادند؟!

هر دو نفر، با هم کار می کردند. اولش قصد داشتم یک چیزی درست کنم و به بچه ها بگویم که مثل آن را درست کنند ولی بعد تصمیمم عوض شد چون احساس می کردم باز هم خلاقیت از بچه ها گرفته می شود .به این ترتیب هرگروه را به حال خودشان گذاشتم.

وقتی به کار بچه ها نگاه می کردم لذتی می بردم که واقعا غیر قابل توصیف بود. باورم نمی شد محمد (دوم) و مجتبی با هم تعدادی کرم درست کرده بودند که خیلی کوچک بودند.، بی نهایت ریز!!! وقتی پرسیدم که این ها چه هستندزیر آن نوشتند " میکروب"!

جالب بود آن ها درس علوم دیروز را که مربوط به میکروب بود با خمیر دوباره امروز برای هم تداعی کردند و بعد از دیدن میکروب های دست ساز مجتبی به بچه ها می گفت که این ها کوچکند و دیده نمی شوند و با ید از میکروسکپ برای دیدن این میکروب ها استفاده کرد.

کمی آن طرف تر مینا و فاطمه تعداد زیادی گل درست کرده بودند که کاسبرگ هم داشتند. به بچه ها گفتم اسم این چیه؟ بچه ها یکی یکی گفتند گل است.بعد گل را به بینی آن ها نزدیک کردم و بو کشیدند و گفتیم گل خوش بو است. وخوش بو را روی تابلو نوشتیم و کلمه مخالف آن را از بچه ها پرسیدم و بچه ها هم به حالت بازی جواب می دادند.

از نعیم و محمد و مینا و فاطمه خواستم که قسمت های مختلف هر گل را جدا کنند. و با راهنمایی همدیگر گلبرگ و کاسبرگ و مادگی را جدا کردیم.(گل ها پرچم نداشتند)

محمد(سوم) ونعیم هم هزار پا و حلزون و مورچه درست کرده بودند. آن ها روی میز گذاشتم و کفشدوزک و حلزون محمد(دوم) ومجتبی را هم به آن ها اضافه کردم و یکی یکی از آن ها خواستم بلند نامش را بگویند. کلاس سومی ها کلمه مورچه را بلد بودند ولی هزار پا و حلزون وکفشدوزک را هیچ یک بلد نبودند. و برایشان در مورد هریک توضیحاتی دادم وبا هم نام آن ها را تکرار کردیم.

آدم برفی چیزی بود که همه بچه ها بلا استثنا با خمیر درست کرده بودند. پیش خودم فکر می کنم شاید علاقه بچه ها به درست کردن آدم برفی از این حیث است که هیچ وقت واقعا آن را درست نکرده اند و اصلا برف ندیده اند....!!!

5 دقیقه به پایان زنگ مانده بود که بچه ها را با صابون وحوله به حیاط مدرسه بردم و با هم دست هایمان را شستیم وبا حوله خشک کردیم.

زنگ اول اینقدر برای بچه ها جذاب بود که به طور کل ورزش را فراموش کردند.

زنگ اول : هنر ومهارت آموزی

مطالب مشابه :

پریسکوپ بسازید

خانه سازی...

سندل ابری درست کنید

زنگ اول : هنر ومهارت آموزی

کاردستی زیبای قلعه

بررسی درس سوم- کتاب خانه ی کوچک ما