مستندكردن نوشتهها در علوم انسانی
شمارهی نوشته: ٢٣ / ١۴
مريم شريفنسب
مستندكردن نوشتهها در علوم انسانی
(روش تهیهی فهرست منابع و مآخذ در پینوشتها)
MLA, Modern Language Association))
اطلاعرسانی در دنیایی كه هر آن رو به پیشرفت و تكامل اطلاعاتی دارد، كار بسیار حساس و ظریفی است. تهیه و تدوین اطلاعات علمی- پژوهشی در زمینههای گوناگون و ارائهی آن به مخاطبان خاص یا عام دارای قواعد مشخصی است كه رعایتكردن آنها، عمل تفهیم و تفاهم و درك و دریافت را سادهتر میكند.
متون علمی- پژوهشی اساسن یا از روش «استنادی» بهره میبرند یا از روش «استدلالی» (و اغلب از تلفیق هر دو روش).
روش استدلالی (reasoning method) مبتنی بر استدلال و استنتاج منطقی است و قضاوت نهایی دربارهی درستی یا نادرستی مطالب و نتایج، عمومن به عهدهی مخاطب گذاشته میشود.
روش استنادی (citation method) – كه مورد بحث این مقاله است– آن است كه محقق متن خود را به اطلاعات یك یا چند متن، شخص، گروه و غیره یا نقلقول از آنها مستند كند. نقلقول یا استشهاد از نوشتههای دیگران، اغلب به چند دلیل اساسی صورت میگیرد: تأیید مطالب و نتایج دیگران؛ ردكردن مطالب یا انتقاد از آنان؛ تصحیح و تكمیل مطالب؛...
امانتداری علمی ایجاب میكند به هنگام استفاده از مطالب دیگران به هر شكل (مستقیم، غیرمستقیم، گزارشگونه،...) و با هر هدف كه انجام شده باشد، به منبع آن ارجاع داده شود. ارجاعدادن به منابع معتبر و دستاول علمی، درعینحال، اعتبار و وجههی علمی- تحقیقی هر پژوهش را افزایش میدهد و منابع دیگری را دربارهی موضوع مورد نظر به خواننده معرفی میكند.
در ایران، سالهاست كه ارجاعدادن به منابع در پانویس (پاورقی) یا پینویس (پایان هر فصل یا پایان كل فصول) انجام میگیرد و پیرو قوانین خاصی است؛ قوانینی كه پس از سالها استفاده، هنوز هم یكدست و هماهنگ نشدهاند. در کتابهای گوناگون آیین نگارش با شیوههای مختلف ارجاع مواجه میشویم. به عنوان نمونه چند مورد ذكر میشود:
- روش دكتر یاحقی و دكتر ناصح در كتاب «راهنمای نگارش و ویرایش» (صص٩٢ تا ٩٨):
نام مؤلف (نام كوچك و سپس نام خانوادگی)، عنوان كتاب، نام مصحح یا مترجم (نام كوچك و سپس نام خانوادگی)، مشخصات چاپ كتاب (تعداد مجلدات، نوبت چاپ، نام سلسله انتشارات داخل گیومه، نام ناشر، محل چاپ، تاریخ چاپ)، شمارهی جلد (اگر كتاب چند جلدی باشد)، شمارهی صفحهی مورد نظر.
- روش دكتر غلام حسینزاده در كتاب «راهنمای ویرایش» (صص ٨۷ تا ٩١):
نام مؤلف (نام خانوادگی و سپس نام كوچك)؛ نام اثر؛ شمارهی جلد و صفحه.
- روش آقای سمیعی (گیلانی) در كتاب «نگارش و ویرایش» (صص ٢۴٠ تا ٢۴٣):
(نام مؤلف، شمارهی صفحه)
- روش آقای فنایی و خانم سلامی در كتاب «رهنمودهایی برای ویرایش و نشر كتاب» (صص ٨۵ تا ٨۷):
نام مؤلف (نام كوچك و سپس نام خانوادگی). «عنوان اصلی (عنوان فرعی)». (محل چاپ: نام ناشر، سال چاپ). شمارهی صفحه.
میتوان دهها كتاب آیین نگارش دیگر را نیز ورق زد و دهها شیوهی جدید ارجاع را به این فهرست افزود. در مورد ارجاع به مقالات، نشریات و سایر منابع نیز وضع بر همین منوال است و نمیتوان به روش واحدی دست یافت. گذشته از عدموجود یك روش هماهنگ و پذیرفتهشده– كه همهی مؤلفان از آن پیروی كنند– ارجاع در پینویس و پانویس، دو مشكل اساسی دیگر نیز دارد: اول اینكه مراجعهی پیدرپی خواننده از متن به پایین صفحه یا پایان فصل، موجب آشفتگی تمركز و حواس میگردد. دوم اینكه اكنون دیگر سالهاست كه در جهان از ارجاع در پینویس یا پانویس استفاده نمیشود و لذا محققان ایرانی نمیتوانند– و نباید– در مقالاتی كه برای كنگرهها و كنفرانسهای بینالمللی ارسال میكنند، از این شیوهی ارجاع استفاده نمایند.
با عنایت به این عوامل، یافتن شیوهای ساده، یكدست و جهانی برای ارجاع به منابع و مآخذ، ضروری به نظر میرسد. برای این منظور روش ارجاعی كه در كتاب Documenting Sources.MLA معرفی و در اغلب كشورها پذیرفته شده است، روش مناسبی است.
در این مقاله، در نظر است شیوهی ارجاع به منابع گوناگون بر اساس كتاب MLA , Modern Language Association)) معرفی گردد. برخی مدخلها كه در اصل متن از هم جدا و مستقل بودهاند، در هم ادغام شدهاند و برخی دیگر از مدخلها كه در فرهنگ ایرانی یا وضعیت چاپ و نشر فعلی فارسی نمونههای نادری دارند، دراین مقاله نیامدهاند. هدف نگارنده، ترجمه جزءبهجزء متن اصلی MLA نبوده، بلكه هدف عمده، معرفی این شیوهی بینالمللی ارجاعات بوده است؛ لذا برای مزید فایده، مثالهای اصل كتاب به مثالهای فارسی تبدیل شدهاند.
كلیات:
الف) مواردی كه ارجاع به منبع ضروری است:
١. نقل قول مستقیم (كلمهبهكلمه) از نوشتهها یا سخنرانیهای دیگران و یا از منابع الكترونیكی.
٢. نقل آزاد یا خلاصهبرداری از نوشتههای دیگران (اعم از اینكه چاپ شده یا به شیوههای دیگر مثلن پست الكترونیكی منتشر شده باشد.)
٣. اندیشهها، عقاید، شروح یا تعابیر شخصی دیگران كه ارائه شده و بسط یافته باشد.
۴. دادهها و اطلاعاتی كه شخص دیگری گردآوری یا معرفی كرده باشد.
۵. اطلاعات و دادههایی كه پذیرش عام ندارد یا محل نزاع و چونوچراست.
٦. تصاویر، نمودارها، نقشهها، نگارهها، عكسها، نوارها، نرمافزارهای مادر، نمایشها، مصاحبهها و منابعی ازاین دست.
ب) مواردی كه ارجاع لازم نیست:
١. اندیشهها، عقاید و تعابیری كه از آنِ خودِ مؤلف است.
٢. اطلاعات، دادهها و اندیشههایی كه در حكم «دانش عمومی» هستند، در اذهان عمومی وجود دارند یا اغلبِ مخاطبان عامی، آن را میدانند. مثلن: «در كار خیر حاجت هیچ استخاره نیست.» (كه نیازی نیست حتمن ذكر شود: مصرعی است از غزل ۷٢ دیوان حافظ بر اساس تصحیح غنی- قزوینی با مطلع بحری است بحر عشق كه...)
پ) بهكارگیری نشانهها:
١. در ارجاع به شیوه MLA نشانهگذاری و استفاده از علائم اختصاری به حداقل میرسد؛ یعنی از بهكارگیری حروف و علامتهای قابلحذف پرهیز میشود. بهطورمثال، میان نام مؤلف و شمارهی صفحه از ویرگول، نقطه یا هیچ علامت دیگری استفاده نمیشود یا برای مشخصكردن شمارهی صفحه، از علامت «ص» یا «صص» (و در انگلیسی P. یا PP.) پرهیز میشود.
٢. در نقل قولهای اصلی از علامت نقل قول دوبل «» و در نقل قولهای فرعی (داخل نقل قول اصلی) از علامت نقل قول ساده ’‘ استفاده میشود.
مثال (١): «او {تودورف} در مقالهای تحت عنوان ”تعریف شعرشناسی“ مینویسد: ’هدف شعرشناسی، خود اثر ادبی نیست. شعرشناسی در پی ویژگیهای گفتمانی بخصوص یعنی گفتمان ادبی است.‘» (سجودی ۷٨)
ت) انواع استشهاد و ارجاع:
اصولن استشهاد از منابع به سه شیوه صورت میگیرد:
١. استشهاد كلی (general reference): مقصود استشهاد از كل اندیشه یا مطلب عرضهشده در یك كتاب یا مقاله است. در استشهاد كلی از یك یا چند صفحهی مشخص استفاده نمیشود؛ بلكه اندیشهی كلی متن بازگو میشود و مورد استفاده قرار میگیرد. در چنین مواردی به كل اثر و بدون ذكر شمارهی صفحه ارجاع داده میشود.
٢. استشهاد خاص (spesific reference): مقصود استشهاد از مطلب ذكرشده در یك یا چند صفحهی معین است. در چنین مواردی ذكر شمارهی صفحه نیز ضروری است.
٣. استشهاد اطلاعرسان (informational reference): گاه مطالب یك كتاب یا مقاله بهنوعی در ارتباط با پژوهش است، اما به تشخیص مؤلف، نقل قول آن مطالب در خلال متن، موجب آشفتگی و گسستگی میشود و یا فقط برای برخی از خوانندگان مفید است. اگر درجهی فایده و اعتبار چنین مطالبی آنقدر زیاد باشد كه نتوان از آن چشمپوشی كرد، باید در محل موردنظر (كه مطالب مربوط به آن است) بالای خط كرسی شمارهای گذاشت و در پایان متن– پیش از فهرست منابع– در صفحهای با عنوان «یادداشتها» آن شماره را تكرار كرد و مطالب موردنظر را نقل نمود. بدیهی است تعداد چنین یادداشتها و استشهاداتی در هر متن، خیلی زیاد نخواهد بود.
ث) شیوهی ارجاع بر اساس MLA:
در این روش به جای هر گونه پانویس یا پینویس، ارجاعات در درون متن (اغلب داخل پرانتز و به مختصرترین شكل ممكن) قرار میگیرند و در پایان متن، فهرست كاملی از كلیهی منابع و اطلاعات كتابشناسی آنان ارائه میشود. جزییات این گونه ارجاع در پی با مثالهایی شرح داده میشود.
- ارجاعات معترضه (داخل پرانتز- داخل متن):
در این شیوه نام مؤلف و شمارهی صفحه مطلبی كه نقل شده است، پس از اتمام نقل قول یا در مواضع مكث و درنگ طبیعی جملهها در داخل پرانتز ذكر میگردد. بدیهی است اطلاعات كامل كتابشناسی این منبع در پایان كتاب یا مقاله ارائه شده است. عمومن ارجاعات معترضه در نقل قولها، توضیح و تفسیرها یا خلاصهبرداریها استفاده میشود.
مثال (٢): «اندكاندك، كلیت معشوق در شعرهای غنایی– كه یكی از خصوصیات شعر كلاسیك ما بود– خیلی كمتر میشود.» (شفیعی كدكنی٦٢)
چنانكه دیده میشود هم نام مؤلف و هم شمارهی صفحه بدون هیچ فاصله یا علامت جداكنندهای داخل پرانتز قرار گرفتهاند. (برای مواردی كه از دو یا چند كتاب از یك مؤلف در پژوهش استفاده شده است، نگ. مدخل ج، ش٦)
گاهی اوقات، نام مؤلف در خلال متن ذكر میشود. در چنین مواردی به تكرار نام مؤلف در پرانتز نیازی نیست.
مثال (٣): به گفتهی شفیعی كدكنی «اندك اندك، كلیت معشوق در شعرهای غنایی... خیلی كمتر میشود.» (٦٢)
در این موارد، فقط شمارهی صفحه داخل پرانتز قرار میگیرد؛ زیرا نام نویسنده قبلن در متن یاد شده است.
ج) جزییات ارجاعات معترضه (ارجاعات داخل پرانتز- داخل متن):
ارجاع درونمتنی (معترضه) به شیوهی MLA نسبت به تعداد نویسندگان، تعداد مجلدات اثر و تعداد منابعی كه به آنها ارجاع داده میشود، اندكی متفاوت است:
١. اثر با یك مؤلف:
در ارجاع به كتابی كه فقط یك نویسنده دارد، نام خانوادگی مؤلف و شمارهی صفحه مورد نظر داخل پرانتز یادداشت میشود. (در صورتی كه نام مؤلف در خلال متن آمده باشد، درون پرانتز فقط شمارهی صفحه نوشته میشود و در صورتی كه استشهاد از نوع استشهاد عمومی باشد، نام مؤلف داخل پرانتز یا در خلال متن كافی است و به شمارهی صفحه نیازی نیست.) (مثالهای٢و٣)
٢. اثر با دو یا سه مؤلف:
اگر كتاب دو مؤلف دارد، میان نام خانوادگی مؤلفان «و» گذاشته میشود و اگر سه مؤلف دارد، میان نام خانوادگی مؤلف اول و دوم «ویرگول» و میان نام خانوادگی مؤلف دوم و سوم «و» گذاشته میشود. میان نام آخرین مؤلف و شمارهی صفحه، ویرگول یا هیچ نشانهی دیگری لازم نیست.
مثال (۴): «عمل خواننده در ارتباط و در رویارویی با متن، در چارچوب اقتداری شكل میگیرد كه هویت و ایدئولوژی وی آن را رقم میزند.» (مهاجر و نبوی ١۴۵)
در چنین مواردی هم ممكن است نام مؤلفان در خلال متن بیاید و در این صورت در ارجاع معترضه فقط شمارهی صفحه ذكر میشود.
مثال (۵): همچنانكه مهاجر و نبوی گفتهاند: «عمل خواننده در ارتباط و در رویارویی...» (١۴۵)
٣. اثر با بیش از سه مؤلف:
در ارجاع به اثری كه بیش از سه مؤلف دارد، نام خانوادگی نخستین مؤلف نوشته میشود و به جای نام سایرین از عبارتِ «و همكاران» (در انگلیسی: et al.) استفاده میشود. میان این عبارت و شمارهی صفحه به ویرگول نیازی نیست.
مثال (٦): «در نوشتههای تحقیقی و علمی و استدلالی، اساس كار بر پایهی منطق و برهان استوار است نه تخیل و عاطفه. رهنمون این نوع نوشته، عقل و فكر است نه ذوق و احساس.» (احمدی گیوی و همكاران ۷٣)
در این مورد نیز ممكن است نام مؤلفان در خلال متن بیاید.
مثال (۷): چنانكه احمدی گیوی و همكاران یادآور شدهاند «در نوشتههای تحقیقی...» (۷٣)
نكته: اگر در فهرست منابع كه در پایان متن قرار میگیرد، به جای عبارتِ «و همكاران» نام تمامی مؤلفان نوشته شده باشد، در ارجاع درون متنی نیز باید نام تمامی آنان ذكر شود.
مثال (٨): «در نوشتههای تحقیقی و علمی و...» (احمدی گیوی، حاكمی، شكری و طباطبایی اردكانی۷٣)
۴. اثر با گروه مؤلفان:
اگر یك سازمان یا مؤسسه به عنوان تهیهكننده یا مؤلف اثر معرفی شده است، در ارجاع نیز باید نام آن سازمان به عنوان مؤلف ذكر شود. اگر نام سازمان یا مؤسسهی مؤلف، طولانی است، میتوان از مختصر آن استفاده كرد. در چنین مواردی برای جلوگیری از طولانیشدن پرانتز ارجاع– كه اغلب موجب آشفتگی متن میشود– بهتر است نام آن سازمان در خلال متن ذكر گردد.
مثال (٩): «خط فارسی نباید تابع خطوط دیگر باشد و لزومن و همواره از خط عربی تبعیت كند. البته در نقل آیات و عبارتهای قرآن كریم، رسمالخط قرآنی رعایت خواهد شد.» (فرهنگستان زبان و ادب فارسی٩)
چنانكه گفته شد، میتوان از نام مختصر نیز استفاده كرد (فرهنگستان زبان٩) و یا در خلال متن.
مثال (١٠): بر طبق مصوبه فرهنگستان زبان «خط فارسی نباید تابع خطوط دیگر...» (٩)
۵. اثری كه نام مؤلفش ذكر نشده:
وقتی یك اثر فاقد نام نویسنده است، در ارجاع، از عنوان كتاب (و اگر طولانی است از كوتاهشدهی آن) استفاده میشود. عنوان اختصاری كتاب باید دقیقن با همان كلمهای آغاز شود كه در فهرست منابع پایان متن، تنظیم الفبایی شده است.
مثال (١١): «ویراستار موظف است در تغییراتی كه در متن اعمال میكند، نظر مؤلف را جلب نماید.» (وظایف ویراستار فنی و ارتباط با مؤلف ٢۵) [این مثال فرضی است و چنین كتابی وجود ندارد.]
چنانكه گفته شد میتوان نام كتاب را مختصر كرد (وظایف ویراستار). بدیهی است در فهرست منابع پایان متن، چنین كتابی در ردیف حرف «واو» قابلجستوجو است.
٦. بیش از یك اثر از یك مؤلف:
اگر در فهرست منابع، بیش از یك اثر از یك مؤلف وجود دارد، در ارجاعات درونمتنی برای تمیزدادن آثار از هم، علاوه بر نام خانوادگی مؤلف، باید عنوان اثر را (و اگر طولانی است مختصر آن را) نیز ذكر كرد. میان نام مؤلف و عنوان كتاب– كامل یا مختصر– ویرگول گذاشته میشود، اما میان نام اثر و شمارهی صفحه به هیچ نشانهای نیاز نیست.
مثال (١٢): «ردیف یكی از ویژگیهای شعر پارسی است كه در ادب هیچ زبانی، تا آنجا كه آگاهی داریم به وسعت شعر پارسی نیست.» (شفیعی كدكنی، صور خیال در شعر فارسی٢٢١)
و یا كوتاهشدهی آن: (شفیعی كدكنی، صور خیال٢٢١) و این در صورتی است كه كتاب یا کتابهای دیگر آن مؤلف (مثلن موسیقی شعر، ادوار شعر فارسی و...) نیز در فهرست منابع درج شده باشند.
۷. نویسندگانی با نام خانوادگی مشابه:
وقتی نویسنده دو یا بیش از دو منبع با یكدیگر تشابه نام خانوادگی داشته باشند، برای مشخصشدن هویت خاص هر مؤلف، حرف اول نام كوچك آنان– و اگر لازم باشد، نام كوچك آنان را بهطوركامل– ذكر میكنیم.
مثال (١٣): «افلاتون، بیشتر، شعر و ادب را از دیدگاه اخلاق میبیند و انتقادات او دربارهی شعر، سرشار از طنز و هجو است.» (م. ذوالفقاری١٨)
و این در صورتی است كه در فهرست منابع، بهجز محسن ذوالفقاری، از (مثلن) حسن ذوالفقاری نیز كتابی درج شده باشد.
٨. آثاری كه در منبعی دیگر از آنها نقل قول شده است:
وقتی در پژوهش، از كتابی استفاده میشود كه از منابع و آثار دیگر نقل قول و استشهاد كرده است، به هنگام استفاده از چنین مطالبی حتمن باید به منبع واسطه نیز اشاره شود. برای این منظور از عبارتِ «نقل شده در...» (در انگلیسی qtd. In) استفاده میشود. در این حالت در فهرست منابع نام كتاب واسطه ذكر میشود؛ زیرا كتاب اصلی بهواقع جزء منابع محقق نبوده است.
٩. آثار چندجلدی:
اگر اثری كه از آن استشهاد میشود، چندجلدی است، در ارجاع درونمتنی پس از نام مؤلف، شمارهی جلد نوشته میشود. پس از آن علامت دونقطه گذاشته شده، در پی آن شمارهی صفحه ذكر میگردد. مثلن: (صفا١٢٠:٣) كه یعنی صفحهی ١٢٠ از جلد سوم كتاب دكتر صفا. اگر استشهاد از نوع عمومی باشد (یعنی شمارهی صفحه نداشته باشد) پس از نام مؤلف ویرگول گذاشته شده، با علامت «ج» (در انگلیسی Vol.) شمارهی جلد مشخص میشود: (صفا،ج٣).
١٠. آثار ادبی:
آثار ادبی عمومن با چاپها و ویرایشهای متفاوت در دستند. برای اینكه خواننده بهراحتی بتواند به مأخذ مورد نظر دست یابد، باید جزئیترین اطلاعات نیز ارائه شوند. برای این منظور پس از شمارهی صفحه، نقطهبند (؛) گذاشته شده و سپس شمارهی بخش نوشته میشود. (در انگلیسی از علامت pt. استفاده میشود.) بعد از آن ویرگول گذاشته، شمارهی فصل درج میگردد. (در انگلیسی ch.) مثلن: (٣٨٦؛ بخش٣، فصل٢) شمارهی پاراگراف و شمارهی بیت نیز در همین قاعده میگنجد. در مورد نمایشنامه، شمارهی پرده، صحنه و احیانن شمارهی سطر هم نوشته میشود.
١١. ارجاع به دو یا بیش از دو منبع:
وقتی در یك ارجاع معترضه به بیش از یك منبع ارجاع داده میشود، منابع باید با نقطهبند (؛) از یكدیگر مجزا شوند.
مثال (١۴): یكی از موارد كاربرد نقطه، پس از حروفی است كه به صورت نشانه اختصاری به كار رفتهاند. (یاحقی٦٣؛ غلامحسینزاده۴٣)
چ) فهرست منابع:
١. كلیات:
فهرست منابع، دقیقن پس از آخرین صفحهی تحقیق قرار میگیرد و جزییات اطلاعات كتابشناسی آثار مورد استفاده محقق را به خواننده معرفی میكند. گاهی برخی از محققان به جای فهرست منابع، فهرست «مراجع» یا «كتابنامه» (work consulted) تهیه میكنند. مقصود از آن فهرست كلیهی کتابهایی است كه به نوعی در ارتباط با موضوع پژوهش است و محقق آنها را شناسایی كرده است، ولواینكه مستقیمن از همهی آنها استفاده یا استشهاد نكرده باشد. (شاید بتوان این فهرست را «فهرست آثار دیدهشده» نیز نامید.) این فهرست نشان میدهد كه پژوهش از وسعت نظر برخوردار است و مبتنی بر پژوهشهای پیشین میباشد.
فهرست منابع و مراجع بر اساس نام خانوادگی مؤلفان تنظیم الفبایی میشود. آثاری كه نام خانوادگی مؤلف آنها مشابه است، بر اساس تقدم و تأخر نخستین حرف نام كوچك مؤلف تنظیم میشوند. آثاری كه فاقد نام مؤلف هستند نیز بر اساس نخستین حرف از عنوان، الفبایی میشوند.
نكته: در تنظیم الفبایی آثار در زبان انگلیسی حروفِ a، an، the و در زبان عربی «ال» نادیده گرفته شده، كلمه بر اساس حرف بعدی تنظیم میشود. مثلن كتابِ A Glossary of... در ردیف حرف G و كتاب «المتنبی» در ردیف حرف «م» قرار میگیرد.
٢. شیوهی ثبت کتابها و آثاری كه كتاب تلقی میشوند:
قاعده كلی:
نویسنده (نویسندگان). عنوان كتاب. محل چاپ: نام ناشر، سال چاپ.
(پس از نویسنده، نقطه و فاصله؛ پس از عنوان كتاب، نقطه و فاصله؛ پس از محل چاپ، دو نقطه و فاصله؛ پیش از نام ناشر، حدود یك سانتیمتر تو رفتگی، ویرگول و فاصله؛ پس از سال چاپ، نقطه گذاشته میشود.)
الف) مؤلف (مؤلفان):
ابتدا نام خانوادگی و سپس نام كوچك نوشته میشود. (نام كوچك مؤلف بهطوركامل ذكر میشود، مگراینكه خود مؤلف در كتاب از نام مخفف استفاده كرده باشد؛ مثلن در صفحهی عنوان كتاب به جای سیروس شمیسا نوشته شده باشد: س. شمیسا.) عناوین و القاب، مانند: دكتر، مهندس، ایتالله، حجةالإسلام و... در هنگام تنظیم كتابنامه حذف میشوند.
اگر كتاب دارای دو یا سه مؤلف است، نام مؤلف دوم و سوم به ترتیب نام كوچك و نام خانوادگی (با همان تقدم و تأخری كه در صفحهی عنوان كتاب آمده است) ذكر شده، با ویرگول از هم جدا میشوند.
ب) عنوان كتاب:
عنوان كتاب اعم از عنوان اصلی و احیانن عنوان فرعی است. اگر كتاب دارای عنوان فرعی باشد، پس از عنوان اصلی علامت دونقطه (:) گذاشته شده، عنوان فرعی پس از آن ذكر میگردد. (بهجز وقتی كه عنوان اصلی با علامت پرسش، علامت عاطفی یا نیمخط پایان یافته باشد، كه در این صورت دونقطه گذاشته نمیشود.) زیرِ عنوان اصلی خط كشیده میشود (در انگلیسی كلمات اصلی عنوان با حروف بزرگ نوشته میشود.) در انتهای عنوان و پس از اتمام خط نقطه گذاشته میشود، مگر اینكه خود عنوان با یكی دیگر از علائمِ نشانهگذاری پایان گرفته باشد.) باید توجه داشت كه خطِ زیر عنوان، پیش از نشانهی پایانی به اتمام میرسد و تا زیر نشانه پیش نمیآید.
پ) اطلاعات نشر:
پس از عنوان كتاب، اطلاعات نشر قید میگردد. ابتدا محل نشر (یعنی شهری كه كتاب در آنجا چاپ شده)، سپس علامت دونقطه و بعد یك فاصله گذاشته میشود. (اگر محل چاپ كشور دیگری است و ممكن است برای خواننده ناآشنا باشد، پس از نام شهر، نام كشور نیز ذكر میگردد.) اگر بیش از یك محل چاپ در كتاب معرفی شده، اغلب فقط اولی برگزیده و نوشته میشود و پس از آن علامت نقطه به كار میرود. برای معرفی ناشر، فقط ضروریترین اطلاعات و به مختصرترین شكل، ارائه میشود. (مثلن نوشتن «مؤسسه انتشاراتی...» ضرورتی ندارد.) در مورد ناشران دانشـگاهی، نوشتن نام دانشگاه نیز لازم است. (در انگلیسی از علامت اخــتصاری U مخفـف University و P مخفـف Peress استفاده میشود (مثلن: U of chicago P.). اگر برخی از اطلاعات نشر، نامشخص است از علامتهای اختصاری به این شرح استفاده میشود: [بیچا]: بدون محل چاپ، [بینا]: بدون نام ناشر، [بیتا]: بدون تاریخ چاپ.
(در انگلیسی از n.p.(no place) یا (no publisher) و n.d.(no date) استفاده میشود.)
روش تهیه فهرست منابع:
١- کتابها:
١. كتاب با یك نویسنده:
مثال (١۵): سجودی، فرزان. نشانهشناسی كاربردی. تهران: قصه،١٣٨٢.
٢. كتاب با دو یا سه نویسنده: نام مؤلفان دوم وسوم به همان ترتیبی كه در صفحهی عنوان كتاب آمده، نوشته میشود. برای جداكردن نامها از ویرگول استفاده میشود و در پایان آنها نقطه گذاشته میشود. میان نام دوم و سوم «و» به كار میرود.
مثال (١٦): مهاجر، مهران و محمد نبوی. به سوی زبانشناسی شعر. تهران: مركز، ١٣۷٦.
٣. كتاب با چهار مؤلف یا بیشتر: نام مؤلف اول نوشته شده، به جای سایر نامها از عبارت «و همكاران» (در انگلیسی et al.) استفاده میشود.
مثال (١۷): احمدی گیوی، حسن، و همكاران. زبان و نگارش فارسی. تهران: سمت، ١٣٦٩.
اگر به جای عبارت «و همكاران» كلیهی نامها ذكر شده باشد، در ارجاعات درون متن نیز باید همهی نامها ذكر شود.
۴. كتاب با گروه مؤلفان: اگر یك مؤسسه یا ارگان تألیف كتاب را به عهده داشته باشد، نام آن مؤسسه به جای نام مؤلف قرار میگیرد و تنظیم الفبایی هم بر اساس حرف نخست همان مؤسسه صورت میپذیرد. اگر آن مؤسسه علاوه بر تألیف، كار نشر را نیز به عهده داشته باشد، نام آن مؤسسه بار دیگر در مقام ناشر تكرار خواهد شد. در این موارد میتوان از نام كوتاهشده نیز استفاده كرد.
مثال (١٨): فرهنگستان زبان و ادب فارسی. دستور خط فارسی. تهران: فرهنگستان زبان، ١٣٨٢.
۵. كتاب بدون نام مؤلف: چنین كتابی بر اساس اولین كلمهی اصلی عنوان كتاب تنظیم الفبایی میشود.
مثال (١٩): راهنمای نویسندگان. آكسفورد: بالكوِل، ١٩٨۵.
٦. بیش از یك كتاب از یك مؤلف: اگر نام چند كتاب از یك مؤلف در فهرست منابع جای میگیرد، ترتیب توالی آنان بر اساس نخستین كلمهی اصلی عنوان آنهاست. در چنین مواردی در اولین اثر، نام مؤلف بهطوركامل نوشته میشود و در آثار بعدی به جای آن سه نیمخط (hyphen) گذاشته میشود. پس از نیمخطها یك نقطه و یك فاصله گذاشته میشود و سپس عنوان كتاب و سایر اطلاعات طبق قاعده نوشته میشود.
مثال (٢٠): شفیعی كدكنی، محمدرضا. ادوار شعر فارسی از مشروطیت تا سقوط سلطنت. تهران: سخن، ١٣٨٠.
ـ ـ ـ. صور خیال در شعر فارسی: تحقیق انتقادی در تطور ایماژهای شعر فارسی. تهران: آگاه، ١٣۷۵.
نكته: باید توجه داشت این قاعده فقط وقتی به كار میرود كه نام مؤلفِ کتابها دقیقن یكی باشد. مثلن اگر نویسندهای كتاب اول را بهتنهایی نوشته اما در كتاب دوم او یكی از چند مؤلف است، دیگر نمیتوان از این قاعده استفاده كرد و باید نام تمام مؤلفان را بهطوركامل نوشت.
۷.كتاب با گردآورنده یا ویراستار: اگر كتابِ موردنظر مجموعهای از مطالب گردآوریشده است (و به جای مؤلف، گردآورنده یا ویراستار دارد) مدخل با نام گردآورنده یا ویراستار آغاز میشود؛ با این تفاوت كه بعد از نام، سِمَت او مشخص میگردد.
مثال (٢١): بهشتی شیرازی، سیداحمد، گردآورنده. رباعینامه: گزیدهی رباعیات از رودكی سمرقندی تا امروز. تهران: روزنه،١٣۷٢.
اگر گردآورندگان یا ویراستاران، بیش از یك نفر باشند، از قاعدههای شمارهی ٢و ٣ همین بخش استفاده میشود.
٨. كتاب با مؤلف، مترجم و ویراستار:
مثال (٢٢): اسكلتن، رابین. حكایت شعر. ترجمهی مهرانگیز اوحدی. ویرایش اصغر دادبه. تهران: میترا، ١٣۷۵.
٩. كتاب با ویرایش مجدد: پس از عنوان كتاب، علامت نقطه گذاشته میشود و پس از آن شمارهی ویرایش نوشته میشود.
مثال (٢٣): یاحقی، محمدجعفر و محمدمهدی ناصح. راهنمای نگارش و ویرایش. ویرایش دوم. مشهد: آستان قدس رضوی، ١٣۷۷.
١٠. یك یا چند جلد از یك كتاب چندجلدی: پس از عنوان كتاب یا بعد از نام مترجم یا ویراستار تعداد كل مجلدات نوشته میشود. (در ارجاع درونمتنی فقط شمارهی آن جلدی كه از آن استشهاد شده است، ذكر میشود.) اگر تمام استشهادات در طول متن فقط از چند جلد بهخصوص است و نه از كل مجموعه، میتوان در فهرست منابع فقط آن شمارهها را ذكر كرد.
مثال (٢۴): صفا، ذبیحالله. تاریخ ادبیات درایران. ج٣. تهران: فردوس،١٣۷٢. ۵ جلد در ٨ مجلد.
١١. مجموعه (سری) کتابها: پس از عنوان، نام مجموعه و شمارهی اختصاصی آن اثر ذكر میشود.
مثال (٢۵): تهامینژاد، محمد. سینمای ایران. مجموعهی از ایران چه
میدانم. ١٢. تهران: دفتر پژوههای فرهنگی، ١٣٨٠.
١٢. جُنگها، گلچینها و مجموعه مقالات: نام گردآورنده یا ویراستار به جای نام مؤلف نوشته میشود و پس از ویرگول، سِمَت او مشخص میگردد.
مثال (٢٦): رادفر، ابولقاسم، گردآورنده. خلاصهی مقالههای نخستین گردهمایی پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی. تهران: مركز بینالمللی تحقیقات زبان و ادبیات فارسی و ایرانشناسی، ١٣٨٠.
اگر در پژوهش، فقط از بخشی از جُنگ، گلچین یا مجموعهمقالات استفاده شده باشد، عنوان بخش مورد استفاده در گیومه قرار میگیرد. در انتهای مدخل، شمارهی صفحه یا صفحات مربوط به این بخش ذكر میگردد.
مثال (٢۷): تجلیل، جلیل. «صورتگری فردوسی.» مجموعهمقالاتِ كنگرهی فردوسی: نمیرم از این پس كه من زندهام. تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ١٣۷۴. ٣١٣ تا ٣٢٣.
١٣. كتابی كه در عنوان آن، عنوان كتاب دیگری درج شده است: هنگامی كه عنوان یك كتاب، حاوی عنوان كتاب دیگری است، زیر عنوان كتاب دوم، خط كشیده نمیشود، مگر اینكه این عنوان دوم داخل گیومه قرار گرفته باشد و درواقع بخشی از عنوان اصلی محسوب گردد.
مثال (٢٨): شمیسا، سیروس. داستان یك روح: تأملی در بوف كور. تهران: فردوس، ١٣۷٢.
رسالات:
١۴. جزوه: جزوه عمومن در حكم كتاب تلقی میشود. اگر نام مؤلف، ناشر یا تاریخ چاپ نامشخص است، از همان مقدار اطلاعات موجود برای معرفی استفاده میشود. مثلن مدخل با عنوان جزوه آغاز میشود و بر اساس اولین كلمهی اصلی آن هم الفبایی میشود.
مثال (٢٩): ایرانزاده، نعمتالله. درآمدی بر كلام اسلامی. تهران: دانشكدهی ادبیات علامه طباطبایی، ١٣٨١.
١۵. رسالهها و پایان نامههای منتشرشده: رسالههای منتشرشده نیز در حكم كتابند و همچون كتاب، زیر عنوان آنها خط كشیده میشود. با این تفاوت كه باید هویت آن (رساله) مشخص شود. (در انگلیسی از علامت اختصاری Diss. مخفف Dissertation استفاده میشود.)
مثال (٣٠): عبداللهیان، حمید. شخصیت و شخصیتپردازی در داستان معاصر. رساله. تهران: نشر آن، ١٣٨١.
١٦. رسالهها و پایاننامههای منتشرنشده: در چنین مواردی زیر عنوان خط كشیده نمیشود؛ بلكه عنوان داخل گیومه قرار میگیرد و هویت آن نیز (رساله یا پایاننامه) مشخص میگردد. (در انگلیسی علامت اختصاری Diss. به كار میرود.) بعد از آن باید نام دانشگاه و تاریخ دفاع از آن رساله درج گردد.
مثال (٣١): شریفنسب، هومن. «ایجاد نرمافزار سیستم خبره برای انتخاب ادوات خاكورزی». رساله. دانشگاه تهران، ١٣٨٢.
١۷. چكیدهی كنفرانسها و كنگرهها (٢): كنفرانسها بر اساس عنوان آنها تنظیم الفبایی میشوند (مگر اینكه نام ویراستار مجموعه ذكر شده باشد.) پس از عنوان، باید هویت متن (چكیدهی مقالات ارائهشده در كنفرانس) معین گردد. (در انگلیسی از علامت اختصاری proc. استفاده میشود. سپس جزییات كنفرانس شامل نام و تاریخ برگزاری درج میشود.
مثال (٣٢): خلاصهی مقالات دومین كنفرانس زبانشناسی نظری و كاربردی.
١٨ تا ٢٠ فروردین ١٣۷١، دانشگاه علامه طباطبایی.
مقالات:
قاعدهی كلی:
نویسنده (نویسندگان). «عنوان مقاله.» عنوان مجموعه.
شمارهی جلد (سال انتشار): شمارهی صفحه.
(بعد از نویسنده، نقطه و بعد از نقطه فاصله؛ بعد از عنوان مقاله نقطه، و بعد از بستن گیومه فاصله؛ بعد از عنوان مجموعه، فاصله؛ قبل از شمارهی جلد، حدود یك سانتیمتر تورفتگی؛ بعد از سال انتشار، فاصله و دونقطه و فاصله؛ بعد از شمارهی صفحه، فاصله و نقطه گذاشته میشود.)
مثال (٣٣): صراف، غلامرضا. «نفسكشیدن با دهان پلنگ.» كتاب ماه ادبیات و فلسفه. ش٦٣(١٣٨١): ١٠٨-١١١.
الف) مؤلف (مؤلفان):
ابتدا نام خانوادگی و سپس نام كوچك مؤلف نوشته میشود. اگر مقاله یا قطعهی برگزیده بیش از یك مؤلف دارد، مؤلفان بعدی به ترتیب نام و نام خانوادگی نوشته میشوند. نامها با ویرگول و دو نام آخر با «و» از هم جدا میشوند.
ب) عنوان مقاله:
عنوان كامل مقاله داخل گیومه نقل شده، در پایان آن نقطه گذاشته میشود. (مگر اینكه عنوان با علامت سؤال یا نشانهی عاطفی پایان یافته باشد.)
پ) عنوان روزنامه، مجله، نشریات ادواری و ...:
زیر عنوان خط كشیده میشود و پس از اتمام خط، نقطه گذاشته میشود. (در انگلیسی اگر این عناوین با A، An یا The آغاز شده باشند، زیر این حروف خط كشیده نمیشود.)
ت) اطلاعات نشر:
ابتدا شمارهی جلد یا شمارهی انتشار داخل پرانتز قرار میگیرد. در پی آن شمارهی صفحات كل مقاله یا شمارهی صفحات بخش مورد نظر درج میشود. (در انگلیسی گاهی شمارهی نشریات با ارقام رومی مشخص میشود. در چنین مواردی باید به جای آنها از اعداد معمولی استفاده كرد.) شمارهی صفحه پس از علامت دونقطه قرار میگیرد.
١٨. نشریاتی با شمارهی صفحه مسلسل: گاهی برخی از نشریات ادواری (عمومن فصلنامهها) شمارههای متوالی خود را در هر سال، پیدرپی شمارهی صفحه میزنند. (مثلن اگر شمارهی ١ نشریه در صفحهی ٢٠٠ به پایان رسد، شمارهی ٢ از صفحه ٢٠١ آغاز میشود.) در ارجاع به مقالات چنین نشریاتی، شمارهی صفحات مورد نظر دقیقن به همان شكلی كه در متن درج شده است، نوشته میشود. بدیهی است در چنین مواردی ممكن است نشریهی مورد استفادهی محقق مثلن ٢٠٠ صفحه بیشتر نداشته باشد، اما از صفحهی ۴٦۵ آن مطلبی نقل گردیده باشد. (این نوع صفحهگذاری در نشریات ایران نادر است.)
١٩. مقاله از هفتهنامهها و دوهفتهنامهها: اساسن مجلات عامهپسند، با نشریات دانشگاهی و تخصصی متفاوتند. در این مجلهها به جای جلد و شمارهی انتشار، تاریخ آنها ذكر میشود. (روز، ماه و سال) شمارهی صفحات مقاله مورد نظر، بعد از علامت دونقطه و در پی آن قرار میگیرد. اگر مطالب مورد نظر پیدرپی و متوالی نیستند، میتوان شمارهی اولین صفحه را نوشت و در پی آن علامت بهاضافه (+) گذاشت. این علامت نشان میدهد كه متن مورد استشهاد از این صفحه به بعد قرار دارد.
مثال (٣۴): شرفشاهی، كامران. «گونهای نو در ادبیات پایداری.» كتاب هفته. ٢۵بهمن ١٩:١٣٨٢.
(این مثال بهعمد از «كتاب هفته» برگزیده شد تا مشخص گردد كه هفتهنامهها یا دوهفتهنامهها لزومن نشریات عامهپسند نیستند و ممكن است تخصصی یا اطلاعرسان نیز باشند.)
٢٠. مقاله از ماهنامهها یا دوماهانهها: ثبت چنین نشریاتی همچون هفتهنامههاست. با این تفاوت كه در ثبت تاریخ، روز ذكر نمیشود.
مثال (٣۵): پرویزی، رسول. «قصهی عینكم.» ماهنامهی گلآقا. آبان ١٣۷۵: ١٠-١٣.
٢١. مقاله از ماهنامهها یا دوماهانهها بدون نام مؤلف: وقتی مقالات فاقد نام مؤلف هستند، مدخل با عنوان مقاله آغاز میشود. (هنگام الفباییكردن چنین مدخلهایی در انگلیسی حروف A، An وThe و در عربی «ال» در نظر گرفته نمیشوند.)
مثال (٣٦): «گروگانگیری در روسیه.» خانوادهی سبز. نوروز١٣:١٣٨٢.
٢٢. مقاله از روزنامهها و خبرنامههای روزانه: مقالات روزنامهها نیز همچون مقالات هفتهنامهها ثبت میشوند. (در انگلیسی حروف A، An و The از آغاز نام روزنامهها حذف میشود.) در مورد روزنامههای محلی، باید نام شهر پس از عنوان داخل قلاب ذكر گردد. (مگر اینكه نام شهر، جزیی از عنوان روزنامه باشد.)
مثال (٣۷): بیات، علی. «آنفلوانزای مرغی در خراسان وجود ندارد.» روزنامهی خراسان ٦اسفند ٢:١٣٨٢.
مثال (٣٨): «دندانپزشك خانواده.» خبرنامهی بلوط سبز [ویژهی اكباتان، آپادانا، بیمه و صادقیه]. ش٣٨: ١١.
٢٣. سرمقاله: اگر سرمقاله دارای نام مؤلف است، مدخل با نام مؤلف آغاز میشود و درغیراینصورت، عنوان سرمقاله در ابتدا قرار میگیرد. پس از عنوان باید حتمن هویت آن (سرمقاله) مشخص گردد.
مثال (٣٩): مهدیزاده، محمدرضا. «بهترین الگو.» سرمقاله. روزهای زندگی.١شهریور١٣۷٨: ۴.
٢۴. مصاحبهی چاپشده: باید دانست كسی كه با او مصاحبه شده در حكم مؤلف است و نه مصاحبهگر. برای مصاحبههای بدون عنوان، از عنوان كلی «مصاحبه» استفاده میشود. در اینصورت به جای عنوان، كلمهی «مصاحبه» نوشته میشود (بدون گیومه و بدون اینكه زیر آن خط كشیده شود.) اگر مصاحبه عنوان داشته باشد، پس از نام شخص، عنوان داخل گیومه قرار میگیرد.
مثال (۴٠): آتشی، منوچهر. «شاعر سرودخوان فردیت خویش است.» مصاحبهگر سایر محمدی. كتاب ماه ادبیات و فلسفه. ٦٣(١٣٨١):۴-١٣.
اگر مصاحبه چاپ نشده (و مثلن از رادیو یا تلویزیون پخش شده است) تاریخ پخش آن، نام برنامه یا هر اطلاع دیگری كه هویت قطعی آن را برای مخاطب مشخص كند، ضروری است. نوع مصاحبه نیز (تلفنی، حضوری، كتبی،...) باید مشخص شود.
٢۵. نقد و نظر:
دخل با نام منتقد (یا صاحبنظر) آغاز میشود. پس از نام منتقد باید هویت مطلب (نقد و نظر) مشخص گردد. (در انگلیسی از علامت اختصاری Rev. مخفف Review استفاده میشود.) پس از عنوان، مؤلف اثر اصلی– كه این نقد بر آن است– معرفی میشود. در مورد نقدی كه بر یك نمایشنامه نوشته شده است، باید پس از عنوان، اطلاعاتی دربارهی عوامل تولید نمایش (مانند كارگردان، نام تئاتر و...) نیز ارائه شود.
مثال (۴١): شهسواری، محمدحسن. نقد. تزریق فردیت در میان هیاهو: نقد بر باد در یك خیابان مستقیم. نوشتهی كیارنگ علایی. كتاب ماه ادبیات و فلسفه. ٦۵و ٦٦(١٣٨١-١٣٨٢):١٣۴و ١٣۵.
٢٦. مقاله از دائرهالمعارف یا كتاب مرجع: ابتدا نام مؤلف و سپس عنوان نوشته میشود. بسیاری از کتابهای مرجع در هر مدخل از نام مختصر نویسنده استفاده میكنند و در ابتدا یا انتهای كتاب فهرستی از نام كامل مؤلفان مدخلها ارائه مینمایند. در اینصورت نوشتن نام كامل نویسنده ضروری است.
مثال (۴٢): میرهادی، توران. «ادبیات كودكان و نوجوانان.» فرهنگنامهی كودكان و نوجوانان. تهران: شورای كتاب كودك، ١٣۷٦.ج٢.
اگر نام نویسنده مدخل ذكر نشده باشد، مدخل با عنوان مقاله آغاز میشود. برای کتابهای مرجع ِ عام و لغتنامهها، عمومن نیازی به ذكر نام ناشر نیست. اگر مدخلها تنظیم الفبایی دارند (كه اغلب چنین است) حتا نوشتن شمارهی جلد هم ضروری نیست.
مثال (۴٣): «ادبیات عامهپسند.» دانشنامه ادب فارسی. بهسرپرستی حسن انوشه. تهران: مؤسسهی فرهنگی و انتشاراتی دانشنامه، ١٣۷۵.
٢۷. مقدمه، پیشگفتار، درآمد (معرفی) و...: پس از ذكر نام نویسندهی مقدمه باید هویت مطلب (مقدمه، پیشگفتار، درآمد یا...) مشخص گردد. سپس عنوان اثر نوشته میشود. پس از آن نام مؤلف اثر نوشته میشود و در پی آن اطلاعات نشر و شمارهی صفحه یا صفحات مورد نظر درج میگردد.
مثال (۴۴): صادقی، قطبالدین. مقدمه. مقدمهای بر شناخت ساختار نمایش. نوشته مالكولم كلسل. ترجمهی حسن پارسایی. تهران: فرهنگ كاوش،١٣٨٠. ١٢٦-١٣٠
٢٨. چكیدهی رساله و پایاننامه: برای چنین مدخلی ابتدا نام نویسنده ذكر شده، سپس عنوان رساله داخل گیومه قرار میگیرد. بعد از آن باید هویت متن (رساله) مشخص گردد. (در انگلیسی از علامت اختصاری Diss. استفاده میشود.) بعد از آن نام مؤسسه یا دانشگاه و تاریخ دریافت مدرك درج میگردد. در انتها اطلاعات نشر مربوط به آن مجلد چكیدهی رسالات نوشته میشود.
مثال (۴۵): چناری، عبدالامیر. «متناقضنمایی در غزلهای مولوی.» پایاننامهی كارشناسی ارشد. دانشگاه تربیت مدرس،١٣۷۴. چكیدهی پایان نامههای ایران. تهران: مركز اطلاعات و مدارك علمی ایران، دوره۴، ش٢، تابستان١٣۷۵. كد ٠۴٩٠۴.
٢٩. نشریات دولتی و سازمانی: در چنین مواردی به جای نام مؤلف، نام سازمان یا مؤسسهی تهیهكننده نوشته میشود و سایر اطلاعات ضروری كه در پیداكردن اصل منبع به مخاطب كمك كند، در پی آن ارائه میگردد. اگر مطلب، گزارش یك كنگره یا كنفرانس است، باید هویت آن (كنگره یا كنفرانس) مشخص گردد. (در انگلیسی از علامت اختصاری Cong. استفاده میشود.) بهتر است شمارهی بحث و شمارهی نشست یا جلسه نیز تعیین شود. سپس عنوان و مشخصات مجموعهای كهاین گزارشها در آن درج شده است ارائه گردد.
مثال (۴٦): دانشگاه علامه طباطبایی، دانشكدهی ادبیات فارسی و زبانهای خارجی. مجموعهمقالههای پنجمین كنفرانس زبانشناسی.٢١-٢٣ اسفند ١٣۷٩. تهران: آرویج،١٣٨١.
مثال (۴۷): دانشگاه تهران، دانشكدهی ادبیات و علوم انسانی. مجلهی تخصصی گروه زبان و ادبیات فارسی. دوره ٢، ش ٢، تابستان ١٣٨٠.
٣٠. نقشه یا نمودار: عنوان مطلب و هویت آن (نقشه یا نمودار) مشخص شده، اطلاعات نشر در پی آن درج میشود. مثال (۴٨): خاورمیانه. نقشه. تهران: گنجینه، ١٣۷٦.
٣١. تصویر، نقاشی، كاریكاتور، ...: نام عكاس، نقاش یا كاریكاتوریست و سپس عنوان اثر نوشته میشود. سپس هویت اثر (عكس، نقاشی،...) مشخص شده، اطلاعات نشر ارائه میگردد.
مثال (۴٩): نوری نجفی، محسن. مجموعهكاریكاتور ندای سبز. كاریكاتور شمارهی ١۷. تهران: سازمان پاركها و فضای سبز،١٣۷٠.
٣٢. آگهی و تبلیغ: مدخل با موضوع آگهی آغاز میشود. (مثلن فراورده، مؤسسه، سازمان،...) سپس هویت آن (آگهی) و پس از آن اطلاعات نشر عرضه میگردد.
مثال (۵٠): كتاب عصر امام خمینی(ره): گزیدهای از بهترین عكسهای عكاسان خارجی و داخلی. مؤسسهی انتشارات سوره وابسته به حوزهی هنری. تبلیغ و آگهی فروش. فصلنامهی شعر. ش٢٣، تابستان١٣۷۷.
٣٣. ارزیابی و پرسشنامه: احتمالن باید مدخل را با نام پرسشگر یا ارزیاب آغاز نمود. سپس عنوان پرسشنامه، محل و تاریخ انجامگرفتن آن ذكر میگردد. MLA در این مورد قاعدهی قطعی ارائه نكرده است.
مثال (۵١): سهرابی، منیره. میزان آشنایی معلمان مقاطع مختلف آموزش و پرورش تهران با روشهای آموزش رایانهای. پرسشنامه. دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، زمستان ١٣٨٢.
٣۴. نامه: نویسندهی نامه در حكم مؤلف است. تاریخ نامه یا شمارهی نامه در مجموعهای كه به چاپ رسیده است، به یافتن آن كمك میكند. نام ویراستار نیز مهم است، زیرا مجموعهنامهها اغلب فقط یك بار ویرایش میشوند.
مثال (۵٢): یوشیج، نیما. نامه ١٨ از حرفهای همسایه. ویرایش سیروس طاهباز. تهران: دنیا، ١٣۵١. ۴١و۴٢.
اگر نامه منتشر نشده است، باید كتابخانه یا محلی كه این مجموعهنامهها را بایگانی كرده است با مشخصات دقیق معرفی گردد. اگر نامه شمارهی مشخصه دارد، قبل از نام كتابخانه باید آن شمارهی را نیز ذكر نمود.
مثال (۵٣): شهریار، محمدحسین. نامههای شهریار به فریدون مشیری. ١٣٢٩. كتابخانهی شخصی خانوادهی مشیری.
٣۵. كارهای صحنهای (نمایش، كنسرت، اپرا،...): در مورد كارهایی كه بر روی صحنه به اجرا درمیآیند، مدخل با عنوان كار (نام نمایش یا كنسرت یا...) آغاز میشود و در پی آن نام نویسنده و كارگردان، نام تئاتر یا تالاری كه كار در آن اجرا شده، نام شهر و تاریخ اجرا درج میگردد. نام بازیگران یا سایر افراد دخیل، فقط در صورتی ذكر میشود كه به مقصود نویسنده كمك كند.
مثال (۵۴): یوسف و زلیخا. نویسنده و كارگردان پری صابری. تهران، تالار وحدت. آبان و آذر١٣٨١.
٣٦. سخنرانی: مدخل با نام سخنران آغاز میشود. عنوان سخنرانی، جزییاتی درباره محفلی كه این سخنرانی ارائه شده، گروهی كه آن را حمایت كرده و زمان و مكان ارائهی سخنرانی نیز باید قید گردد.
مثال (۵۵): پاینده، حسین. «بررسی درآمدی تاریخی بر نظریهی ادبی از افلاتون تا بارت اثر ریچارد هارلند.» هفتاد و هشتمین نشست كتاب ماه ادبیات و فلسفه. خانهی كتاب. ٣٠ دیماه ١٣٨٢.
٢. منابع الكترونیكی و رسانههای ارتباط جمعی:
٣۷. نشانی اینترنتی: URL باید بهطوركامل و داخل ‹ › قرار گیرد. اگر این نشانی بیش از یك سطر است و ادامهی آن در سطر بعد قرار میگیرد، در پایان هر سطر یك اسلش (/) گذاشته میشود. باید از گذاشتن نیمخط در پایان سطرها پرهیز نمود، زیرا موجب تغییر نشانی میشود. اگر منبع اینترنتی دارای شمارهی صفحه نیز میباشد، باید به شمارهی صفحات مورد نظر نیز اشاره نمود.
مثال (۵٦): پیام دكتر خالقی مطلق به انجمن دوستداران شاهنامه، Shahnameh Socity
٣٨. فیلم و نوار ویدئویی: مدخلها بر اساس عنوان، الفبایی میشوند. نوشتن نام كارگردان اغلب ضروری است. اما نام بازیگران، تهیهكننده، نویسنده، موسیقیساز و سایر عوامل تولید، فقط وقتی ضروری است كه برای تعی
مطالب مشابه :
دانلود فرم استشهاد محلی جهت فارغ التحصیلانی که گواهینامه موقت پایان تحصیلات یا دانشنامه آنها مفقود ش
دانشکده کشاورزی شهریار - دانلود فرم استشهاد محلی جهت فارغ التحصیلانی که گواهینامه موقت پایان تحصیلات یا دانشنامه آنها مفقود ش - اخبار ، کارت ورود به جلسه ، انتخاب واحد و مشاهده نمرات...
نمونه استشهاد محلی برای پرینت
ترفندهای کلش ودانلودنرم افزارهای اندروید - نمونه استشهاد محلی برای پرینت - ترفندهای کلش ومپ های قوی نرم افزارهای به روزاندرویدحل مشکلات نرم افزاری اموزش - ترفندهای کلش ودانلودنرم افزارهای اندروید.
فرم خام استشهاد محلی
شركت تعاوني مسكن مهرشماره 80 دزفول - فرم خام استشهاد محلی - تهیه زمین باکاربری مسکونی واحداث ساختمان شماره ثبت :3363 تاریخ ثبت :1387/11/30.
تصوير شناسنامه + متن+ سند دهباني مرحوم نورعلي نعمتي وناشي
با تشكر از آقايان بزرگوار حكمت و فرزندشان محمد رضا نعمتي در ارسال اين مطلب و سلامتي و موفقيت برايشان آرزو منديم. شناسنامه : بنام خداوند عدالت پرور. متن کامل استشهاد محلی کدخدائی مرحوم نورعلی نعمتی به شرح زیر می باشد ضمنا با توجه به قدیمی ...
نمونه استشهاد و دادخواست اعسار از پرداخت محکومٌ به
دلایل و منضمات دادخواست : 1 – استشهاد محلی 2 – تصویر مصدّق فیش حقوقی 3 – تصویر تصویر مصدّق سند مالکیت ...4 – تصویر مصدّق دادنامه و اجراییه استنادی 5 - نسخه ثانی و الخ دادخواست و ضمایم . شرح : ریاست محترم شعبه دادگاه ...
متن گواهی امضاء
ن : در جلسه ۲۲ - ۱/۱۰/۸۲ کانون در جواب دفتر ۲۲ کرج به این سوال ( آیا برای گواهی امضاء فرم های استشهاد محلی گم شدن سند مالکیت و درخواست المثنی باید مالکیت مالک و هویت او احراز شود ؟ ) آمده : (احراز مالکیت برای گواهی امضاء محمل قانونی ندارد علی ای حال ...
مراحل فراغت از تحصیل دانشجویان وشرایط دریافت مدرک پایان تحصیلات
س )نمونه فرم استشهاد محلی (جهت فارغ التحصیلانی که گواهینامه موقت پایان تحصیلات آنها مفقود شده است.)<#27> ..... 1 –به هنگام مراجعه جهت دریافت هر گونه مدرک، متن پیش نویس و مدارک دریافتی را به دقت مطالعه نموده و در صورتیکه با ...
متن نامه های اداری و رسمی
و عبارتست از: هرمطلبی که درآغاز و ابتدای نوشته وظیفه جذب و جلب داشته و ذهن خواننده را آماده دریافت پیام اصلی نوشته کند" حسن مطلع یا " خوب آغازی از ویژگی های یک نوشته خوب است وعلاوه برتازگی ارتباط منطقی با متن و موضوع داشته باشد. هرنوشته ای دارای مقدمه است . نمی توان به یک باره وارد اصل مطلب شد، زیرا که باعث حیرانی و .... مدارک مربوط به ازدواج / تکفل / استشهاد محلی به پیوست بحضور ارسال می گردد. با تشکر و سپاس. ====نمونه نامه درخواست معافیت از خدمت سربازی به نظام وظیفه======.
مستندكردن نوشتهها در علوم انسانی
استشهاد اطلاعرسان (informational reference): گاه مطالب یك كتاب یا مقاله بهنوعی در ارتباط با پژوهش است، اما به تشخیص مؤلف، نقل قول آن مطالب در خلال متن، موجب آشفتگی و گسستگی میشود و یا فقط برای برخی از خوانندگان مفید است. اگر درجهی فایده و اعتبار چنین مطالبی آنقدر زیاد باشد كه نتوان از آن چشمپوشی كرد، باید در محل موردنظر ..... در مورد روزنامههای محلی، باید نام شهر پس از عنوان داخل قلاب ذكر گردد. (مگر اینكه نام شهر، جزیی از عنوان روزنامه باشد.) مثال (٣۷): بیات، علی. «آنفلوانزای مرغی در خراسان ...
برچسب :
متن استشهاد محلی