سفرنامه تايلند- بانكوك (1)
سفر تايلند بهترين و جذاب ترين سفري بود كه تجربه كردم. من تايلند رو به خاطر طبيعت و فرهنگ متفاوتش انتخاب كردم... طبيعت هميشه از مهمترين گزينه هاي سفر منه
تقريبا نزديك به سه سال پيش بود داشتيم وارد اولين تابستون زندگي مشترك ميشديم. دو تا گزينه تايلند و آنتاليا واسه انتخاب كردن داشتيم و تايلند رو انتخاب كرديم. همه چي عالي انتخاب شد و چون عشق سفر بوديم و ضمنا دلار اون موقع ها اينقدر وضعيتش خراب نبود همه چيز رو وي آي پي انتخاب كرديم كه يكي از اون انتخاب ها ايرباس A380 بود كه بابك به عنوان سورپريز برام ازش حرف زده بود... يعني به جاي اينكه يك سره از ايران با ماهان به سمت بانكوك بريم با پرواز ام ار ات رفتيم براي همين اول با خود امارات رفتيم دو بي و بعد از اونجا با اون ايرباس A380 ديوانه كننده امارات هشت ساعته رفتيم بانكوك. من قبلش اون ايرباس رو تو ايميلم ديده بودم... اون ايرباس مال همون سال بود! پرواز اما رات هم كه ديگه توصيف نميخاد كصافت... مهموندارا از مليتهاي مختلف سفيد وسياه و زرد... يا چشمك بهت ميزنن يا لبخند... جلوي هر مسافر يه ال سي دي با جوي استيك واسه بازي موسيقي و انتخاب هاي زياد صدتافيلم موزيك ... ميتونستي با يكي از مسافرهاي ديگه تو همون هواپيما صبحت يا بازي كني... چراغها كه خاموش بود بدنه داخلي اين ايرباس مثل يك شب پرستاره بود... ستاره هاي ريز آبي رويايي... يه منوي واسه انتخاب صبحونه گرم با چندتا انتخاب متنوع... لينكش آخر پسته. البته ما بليطمون فرست نبود. خلاصه خيلي متوجه هشت ساعت پرواز نميشديم
از هواپيما رودخونه هاي پرآب با مه آندرهاي مارپيچ ديده ميشد كه از وسط بستر سبز و جنگلي ميگذشت... توليد روغن پالم يكي از صنايع مهم اين كشور بود. وقتي رسيديم يه فرودگاه معمولي ديديم. تور ليدر ما يه خانم تايلندي بود كه خوب و البته خنده دار فارسي حرف ميزد و جالب اينكه تا بحال ايران هم نيومده بود.. تايلند طبيعت استوايي و جنگل هاي حاره اي رو داشت.هوا شرجي بود و با ماشين گردشگري از طريق بزرگراه ها رسيديم هتل. يه هتل بينظير زيبا كه فاصله زيادي هم با بازار دست فروشا و پاساژها نداشت اصلا خاصيت اونجا اين بود كه فقير و غني محله هاشون به هم نزديك بود. بايد بگم كه تايلندي ها تو صنعت هتل داري و كلا گردشگري خيلي تخصصي هستند. البته هتل ما پنج ستاره بود و شنيده بودم كه بعضي از هتلهاي چاهار ستاره مثل كنكورد اونجا سوسك! دارن كه فاجعه است. ما سنتارا بوديم كه يكي از چيزاي خوبش كه شايد خنده دار به نظر برسه داشتن شير آب تو دست به آب خونه ! بود كه فكر ميكنم به خاطر استفاده زياد عرباو مسلمونا از اون هتل بود. البته از ايرانيها تو اون هتل خيلي خبري نيس. وقتي وارد ميشدي يه لابي خيلي وسيع و پرنور و نه همكف بلكه با پله ميرسيدي بهش. با بوهاي شرقي مسحور كننده .
اتاق ما فكر ميكنم ط 26 اينا بود. يه اتاق به قول بابك خيلي فنتستيك . از اون بالا مي تونستي ببيني كه چطور قايقهاي مسافربري تو يه رودخونه نسبتا كثيف مثل اتوبوس مسافر ميزنن و رد ميشن... استخر اگه اشتباه نكنم به همراه يه باغ قشنگ تو طبقه بيست و سوم بود و موقعي كه شنا مي كردي بانكوك زيرپات بود.
برج هتل سنتارا
ما تقريبا ظهر رسيديم و شب هم اولين برنامه ما شام روي يه كروز زيبا بود كه رودخونه رو دور ميزد با آوازخون زني كه فارسي رو بيشتر ميخوند... بسكه ايروني به خصوص اصفهوني تو قايق بيشتر از مليت هاي ديگه يافت ميشد! خداييش هر جا ميري هميشه يه عده اصفهوني جلوتر اونجان. به نظرم دليل اينكه چرا اينقدر مقتصدن اينه كه واسه سفر پس انداز ميكنن!!! واللللا! و صد البته چه در كربلا و چه در دي سك و هاي تايلند اگه بمبي بيافته به هرحال نيمي از كشته شده ها ايرانين! اون كشتي تفريحي يكي از بهترين شبهايي رو رقم زد كه اونجا بوديم..به خصوص شام بينظيرش كه واقعا نميدونستي چي بزاري تو بشقابت.. سوشي صدف خرچنگ گرفته تا شير مرغ و كلا ميز شام كانتينتال بود. معمولا همه كسايي كه ميرن با تور تايلند اين كروز رو حتما ميرن. جالبه بدونين كه قيمتش البته اونموقع برابر با كشتي تفريحي تو كيش!!!! با كيك و سانديس بود! يعني مفت تر از مفت. ولي فرقش مثل فرق پرايد با لكسوس بود انصافن!!! اونجا رفتار هموطنان عزيزمون مثل هميشه بود... جوگير... شلوغ وشاد... مهيج و گرم... متعارضضض!!!... چون بعضيها طفلكي ها خيلي تعارض داشتن و درونشون در قفس سنتي بيرونشون اسير بود گاهي ميومدن بيرون از قفس و گاهي هم با چشم غره يكي ديگه از اعضاي خانواده دوباره برميگشتن سرجاشون كه اين خيلي شرم آور و البته ترحم آور بود... ما هم كه كلا تريپ توريستي و اين حرفا...
اون خانم آوازخون هم كه كلا در حلقه مردان ايراني بود وفارسي مي خوند كه البته در نهايت احتمالا به تصرف دو تن از مردان عربي درآمد!!! اين جمله رو داشته باشين خيلي جامعه شناسانه اس ها...
برنامه شام كشتي و ميوه هاي عجيب غريب و پشمالوي تايلند مثل رامبوتان
در عوض كيك و سانديس كشتي تفريحي كيش و البته به پول اون زمان با بليطي با قيمت تقريبا مساوي!!!!
نماي شب از تو كشتي به معبد
بقيه اين سفرنامه رو تو پست بعد مينويسم نفسم بند اومد و از طرفي حيفه زود رد شم... بايد واسه نوه هام ثبت كنم تا يادم نرفته... عكسهاي لينك هاي زير نيز جهت تكميل عرايض بنده رويت شود...
1.
http://www.iran-eng.com/showthread.php/202216-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%B3-%DB%8C%DA%A9-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D8%A7%DB%8C-380
2.
http://www.centarahotelsresorts.com/centaragrand/cgcw/index.asp
مطالب مشابه :
هتل کنکورد آنتالیا × concorde resort & SPA
هتل کنکورد آنتالیا. هتل كنكورد يكي از هتل هاي 5 ستاره آنتاليا مي باشد كه در منطقه لارا قرار
سفرنامه مالزی روز اول
سفرنامه آنتاليا و رسيديم هتل كنكورد روبروي هتل كه مشخص بود يكي از خيابون هاي اصلي شهره و
سفرنامه تايلند- بانكوك (1)
دو تا گزينه تايلند و آنتاليا واسه انتخاب ها رسيديم هتل. ستاره مثل كنكورد
برچسب :
هتل كنكورد انتاليا