متن كامل سخنراني هاشمي در سالگرد ارتحال آيت الله صالحي مازندراني

بسم الله الرحمن الرحيم و الحمدلله، الصلاه و السلام علي رسول الله و آله

صميمانه از اين محبت ها و الطافي که از شما مردم مهربان اين شهر مشاهده شد متشکريم بنده رو شرمنده نموديدشما.

مردم خون گرم شمال و به خصوص مازندران از لحاظ عاطفه و محبت کم نظيرند و بسيار صميمي، از علماي بزرگوار استان مخصوصا آقاي آيت الله نظري و آيت الله طبرسي که محبت فرمودند و بقيه آقايان محترم، استان دار محترم و امام جمعه محبوب و عالم شما که لطف فرمودين تشکر مي کنم. خداوند را شاکرم که به من توفيق داد در حضور شما باشم علاقه مند بودم جايي به آيت الله صالحي ابراز ارادت کنم، و انشاء الله جملاتي در اين مورد خواهم عرض کرد قبل از اينکه وارد اين بخش بشم راجع به مردم مازندران و منطقه شمال عرض مي کنم که حقيقتا اين منطقه از نعمت هاي الهي در روي زمين است که خداوند در جنوب بحر خزر به مردم ايران اين منطقه را عطا کرده. همه چيز در اينجا هست گرچه گله هايي هم مردم دارند به خاطر بعضي از مشکلات که در سايه سرسبزي منطقه گاهي کم توجه مي شوند به هر حال به خصوص اين منطقه شما سوادکوه عالي و سوادکوه جنوبي که از بيکاري مضاعف رنج مي برند به خاطر اينکه در گذشته معادن وسيع اين منطقه باعث ارتزاق خانواده ها بود و سالهاست که اين خانواده ها از اين نعمتي که داشتند براي اشتغال محرومند، اگر اقدامي بکنند مسئولان اجرائي و اين منطقه را احياء کنند ديگر صحبت از بيکاري در اين منطقه شما نخواهد بود، چون در اين بخش از لحاظ ملي هم مورد نياز امروز هر مقدار از موادي که بتواند جاي نفت را بگيرد ما احياء بکنيم براي کشور بسيار مهمه، نفت الان يک ماده اي نيست که ما بسوزانيم و يا گاز آنها هزاران زير مجموعه صنعتي دارد که زندگي مردم را مي چرخاند و اينجا اين معادن مي تواند جايگزين شود و براي مردم هم نعمت بشود که انشاالله از اين هم غفلت نخواهند کرد، بنده هم بعد از مراجعه به تهران اين تذکري که از اينجا گرفتم خدمت مسئولان اونجا عرض مي کنم.

مازندران از جهات مختلف اهميت والايي دارد، از قديم هم اينجوري بوده! اينجا جايي است که خداوند آبادش خواسته و خداوند آنچنان نعمت را در اينجا تعبيه کرده که جاهاي ديگه با مشکلات زياد بايد اين نعمت ها را پيدا بکنند. دريا با آن عظمتش، جنگلها با اين عظمت و ابهتش و اين البرز خدا خوب کرده و آبهاي فراواني که مي تواند دو برابر نياز هاي اين سه استان را هم تامين بکند چيزي است که در جاهاي ديگه به آساني پيدا نمي شود و مردم بسيار ارزشمندش، مردم مازندران در گذشته تاريخ اسلامي ما پيشتاز استقبال از اسلام بودند و به خصوص از مکتب اهل بيت، در مازندران اولين حکومت هاي محلي شيعه شکل گرفت. به خاطر وضع طبيعي اينجا که در کوههاي البرز پناهگاه هاي محکم بود و قابل زندگي و دور از خطر حکومتي هاي آن روز که در عين حال با مردمي خونگرم مهمان نواز و غريب پرور که امام زاده هاي متواري ما را اينجا جاي دادند. اولين حکومتي که در طبرستان تشکيل شد شايد ريشه در اطراف گمگشته ائمه ما دارد. معروف است که در زماني که لشگر اسلام به طرف مازندران آمد امام حسن مجتبي و فرزند خليفه دوم عمر، در اين لشگر بودند، فرمانده لشگر فريبکاري کرد و مردمي که در قلعه استواري پناه گرفته بودند آنها را فريب داد و وارد شد بعد به عهدش وفا نکرد. امام حسن و گويا امام حسين هم همراهشان بودند و فرزند خليفه دوم برگشتند. گفتند در اين لشگر خدمت نمي کنيم برگشتند به مدينه و گزارش اين فريبکاري که شايسته فرمانده اسلامي نبود دادند به خليفه و آثار خوبي داشت و در منطقه پيچيد و باعث شد مردم توجه ويژه بکنند. قبل از آن هم وقتي علي بن ابي طالب از مدينه حکومتشان را به کوفه آوردند در کوفه جمعيت زيادي از ايرانيان بودند چون آن منطقه اصولا جزئي از ايران بود و پايتخت ايران بود مدائن، تبعيضي قائل بودند اعراب با عجم ها، ايراني ها شهروند درجه دوم و مسلمان درجه دوم به تعبير آن زمان مولي خوانده مي شدند، حضرت علي که آمدند اين تبعيض را شکستند و گفتند اين حرفها چيست؟ عرب چيست؟ عجم چيست؟ مسلمان با تقوا معيار فضيلت است ديگر بقيه همه اينها هوي است و اين ها در امت ايراني و مردم ايران عشق به ولايت را تقويت کرد. ازدواج امام حسين با بانويي از ايران عامل ديگري بود مجموعه ي اين ها باعث شدکه در ايران شيعه جايگاه خوبي پيدا کرد و مازندراني ها جلو افتادند. حکومت علوي هاي گيلان و حکومت زيدي ها و علوي ها به طور متناوب در همين مازندران در اينجا اين حکومت ها قرن ها بودند و اين منطقه را منطقه شيعي قرار دادند و حتي يک وقتي از لبنان از منطقه ي که علماي زياد شيعه در آنجا بودند، از شهيد اول آنها نايبي خواستند که بياد اينجا امامت کند برايشان به عنوان نايب مرجع، اينقدر تقيد داشتند به تشيع، بعد ما ديديم خاندان مراعشه آمدند، خاندان بزرگ مراعشه، و قرن ها باز اينجا پايگاه تشيع بود، همين روح در شما مانده، لشگر 25 کربلا که بنده مدتي با آنها سر و کار داشتم چقدر فداکاري مي کردند و امروز اينجا مجري شما عدد شهداي شما را 110 شهيد از اين منطقه کوچک معرفي کردند. اين ها همه سوابق خوب و ارزشمند شماست در تاريخ اسلام و در تاريخ ايران.

اما آمدن من به اينجا خب من از دو.ران مبارزه با آيت الله صالحي آشنا بودم، ايشان تقريبا هم سن من هستند، متولد 12 و من متولد 13 ، يک سال از من بزرگ تر بودند بعد از تحصيلات مقدماتي در بابل و بعدا در تهران بعدا در مشهد به قم آمدند از اول مبارزات تقريبا در قم بودند ولي زود به مشهد رفتند دوباره قبل از فوت آيت الله بروجردي دوباره به قم برگشتند تا مبارزه را امام آغاز کردند و در طول اين زمان ايشان همراه مبارزه بودند، در سالهاي 52 و 53 که سخت ترين دوره ي مبارزه بود، آن موقعي بود که کميته مشترک به اسم ضد خرابکاري تشکيل شده بود و همه مبارزين را به سلابه کشيده بودند. بدترين مصيبت ها را ما در زندان هاي کميته مي ديديم. آيت الله بهشتي، آيت الله مطهري همه سر و کارشان به آنجا افتاد من خودم با جمع زيادي از روحانيون آنجا بودم. ما اين روزها داريم شهادت دکتر با هنر و شهيد رجائي را داريم سالگردشان را مي گذرانيم. شهيد رجائي بدترين شکنجه ها را در بين مجاهدين در آنجا ديدند که وقتي که رئيس جمهور بودند و رفتند در سازمان ملل، پاي خودش را برهنه کرد و آثار شکنجه را به مردم دنيا آنجا نشان داد که در همين کميته بود. آيت الله صالحي در اين دو سه سال مکرر زندان بود، گاهي اوين ، گاهي قزل قلعه، گاهي زندان قصر، در قم گاهي نزد ساواک، گاهي نزد شهرباني رنج هاي زيادي کشيد وقتي که دوره خفقان گذشت و کمي فضا باز شد در سال 56 که به مناسبت شهادت فرزند امام حاج آقا مصطفي مردم قم قيام کردند با آن اهانتي که به امام شد آقاي صالحي بيانيه بسيار محکم عليه رژيم صادر کرد و بعد هم ادامه دادند. اوايل انقلاب که انقلاب پيروز شد جزء علمائي بود که امام دستور مي دادند به شهرستان ها بروند و اين که سرکشي کنند به مردم که خب آن موقع انتظاماتي نبود مشکلاتي بود، جزو اين بخش ها بودند. من به خاطر اين سوابق مبارزاتي شان و به خاطر روح بسيار بلندشان و به خاطر حالات معنوي که در ايشان مي ديدم که گاهي شبيه کرامت بود من فکر کردم که به جاست من در اين دعوتي که از من شد کوتاهي نکنم و خدمت شما بيايم و قربه الي الله فقط براي رضاي خداوند و براي عرض ارادت به شما مردمي که خيلي دوستتان دارم .

من الان بيش از بيست ساله تو مجمع تشخيص مصلحت که مجمع را اداره مي کنم هنوز يک روز هم از مجمع غيبت نداشتم، هميشه خودم اداره مي کردم تا آخر جلسه، اين اولين بار است که امروز جلسه را نيمه تمام گذاشتم و به آقاي دکتر روحاني سپردم و براي رسيدن به اين برنامه شما خدمت شما مي آيم و آمدم . خوشبختانه به موقع رسيدم و از اين محبت هايي که شما ابراز مي کنيد نه به خاطر خودم، به خاطر اين روحيه اي که در شما مي بينم.

اواخر سال گذشته احساس مي شد مشکلاتي که بر کشور عارض شده و صدماتي که به اين انقلاب خورده و گله هايي که مردم از انقلاب دارند، مردم نسبت به روحانيت بي توجه شده باشند ولي با اين انتخابات نشان دادند که مردم از بين تعدادي از شخصيت هايي که آنها هم انسان هاي مبرّز و انقلابي بودند ترجيح دادند به يک روحاني راي بدهند اين براي ما خيلي معنا دارد براي ما نشان اين است که هنوز دل مردم به روحانيت بسته است. ممکن است از ما گله مند باشند ممکن است به خاطر مشکلاتي که پيش آمده در دوران حکومت اسلامي در ايران جنگ بوده، مشکلات بوده و اخيرا مشکلات اقتصادي و خيلي چيزهاي ديگر مردم را خيلي رنج داده ولي مردم مي دانند اينها تقصير روحانيت نيست البته ممکن است قصوري باشد . به ما مي گفتند ما قبول داريم شما نيستيد اما بالاخره اين روحانيت اين دولت را آورد. ما جواب را از شما مي خواهيم. به من البته به خود من نمي گفتند ولي به عنوان يک طلبه به من مي گفتند از روحانيت، ولي همين مردم گله مند باز نشان دادند اگر راهي باشد براي نجات کشور همين جاست و خداوند به شما برکت بدهد، خداوند به شما عزت بدهد و به مسئولان هم توفيق بدهد که بتواند حقوق شما را بهتر ادا بکنند و ان شاالله اين کار را خواهند کرد من شکي ندارم با تمام علاقه.

اما مشکلات فعلي مشکلات واقعي است، ما در محاصره ايم، ما در تحريميم، ما بايکوتيم، ما نمي توانيم از منابع مان استفاده بکنيم، ما نمي توانيم نفت مان را بفروشيم اگر بفروشيم نمي توانيم پولش را برگردانيم و اگر جنسي بخريم بايد به قيمت هاي اضافي بخريم و در انتقالش هزينه هاي اضافي انجام بدهيم و خيلي مشکلاتي که اخيرا ديگر شاهد يک خطر بزرگتري هستيم شما مي بينيد حتما اخبار را مي بينيد.

الان آمريکا و غرب به طور کلي و تعدادي از کشورهاي عربي تقريبا اعلام جنگ کردند به سوريه و هر لحظه گوشها منتظر است که صداي غرش موشک ها و بمب ها را بشنود. خدا رحم کند به مردم سوريه مردم سوريه در اين دوسال خيلي آسيب ديدند، بيش از 100 هزار کشته دادند، 8 ميليون آواره دادند در داخل و خارج، زندان ها پر از مردم، زندان ها جا ندارد بعضي از ورزشگاهها را گرفتند، آنها را پر کردند شرايط بدي بر مردم، مردم از يک طرف از طرف خود حکومتشان بمباران شيميايي مي شوند و از طرف ديگري امروز منتظر بمب هاي آمريکا بايد بمانند .

اين شرايط را تو منطقه مي بينيد، عراق را مي بينيد، پاکستان را مي بينيد، افغانستان را مي بينيد، مصر را مي بينيد، يمن را مي بينيد، بحرين را مي بينيد ولي کشور ما در ميان همه اين آشوب ها آرام تر است و مخصوصا بعد از انتخابات خيلي آرام تر شد و ان شاالله دولت بتواند اين استقبال مردم را جواب مساعد بدهد و بتواند با هر وسيله اي مشکلات خارجي را حل کند، راه را باز کند و بي جهت مشکل تراشي نکنند و بگذارند اين جوان هاي عزيز ما که با هزينه خودشان گاهي تحصيل کردند الان بيکارند، خانواده ها هزينه کردند براي بچه هاشان الان بيکار روي دستشان ماندند. در خود منطقه سوادکوه شما نمونه هاي زيادي داريد. الان هرکس بخواهد به اين کشور خدمت کند به اين ملت خدمت بکند در درجه اول بايد راهها را باز کند تا بتوانيم منابع مان را بدست بياوريم و با اين منابع بتوانيم زندگي مردم را اسلاح کنيم، اشتغال ايجاد کنيم، رونق بديم کسب و کار مردم را زندگي مردم را توليد و ارتقا کشور را، اين کارها بايد انجام بشود و اگر کوتاهي بشود جواب خدا دادن آسان نيست شايد بهانه براي مردم بشود آورد، گفت اين جوري شد اونجوري شد ولي خدا بهانه نمي پذيرد او مي داند که ما موظفيم، مجبوريم به حکم الهي که مردمي که اينقدر اعتماد مي کنند و به اميدي راي داده اند، حقوق اين مردم را نيازهاي اين مردم را زندگي اين مردم را بهداري اين مردم را درمان اين مردم را داروي اين مردم را اين ها همه اين روزها مشکل دارد و انشاالله بتوانيم حل بکنبم.

به هر حال شما به احترام شخصيتي که خودتان او را بهتر از من مي شناسيد اينجا تشريف آورديد، جمع شديد، بنده هم آمدم مزاحم شما شدم شنيدم مغازه هاي اطراف را که بستيد مشکلاتي براي آنها پيش آمده که البته لابد خودشان مي دانند که اين مربوط به خودشان است آنها هم مثل شما استقبال مي کنند از اين اجتماعي که شما فرموديد.

و اولين کار دولت بايد وعده هايي که در انتخابات داده شده عمل بکند آنها بايد، شما هم مطالبه کنيد. وعده ها را همه روي يک کاغذ بنويسيد و در جيبتان باشد و ببينيد کدامش مي شود انجام بشود. الان يک سايتي تاسيس شده براي رصد عملکرد دولت که هر روز بگويند کدام وعده نقض شد؟ کدام وعده شکسته شد؟ کدام وعده عمل شد؟ که اين چيز درستي است يعني ما بايد اين محاسبه را بکنيم که مردم آن همه وعده بشنوند بعد خلافش را بشنوند. شما همين جا از دولت سابق شنيديد که به زودي معادن البرز مرکزي فعال مي شود و نشد از اين همه جاي کشور اين جوري است از اين اتفاقات افتاده و نبايد اين جور بشود جزو نارضايتي هاي ما همينه يکيش که وعده بدهيم و عمل نشود. ان شا الله اين ديگر تکرار نشود اين تنبيه باشد براي ماها .

به هر حال من بار ديگر از محبت هاي شما صميمانه تشکر مي کنم، از شهداي شما از افرادي که در طول جنگ سرمايه گذاري کردند، خانواده هاي شهداء، خانواده هاي جانبازان، خانواده هاي ايثارگران به طور کلي، خانواده هاي آزادگان و مفقودان که بنده هم مسئوليت دارم از شما همه تشکر مي کنم و اميدوارم که يک روزي حکومت و دولت اسلامي بتواند از عهده اين قول ها و قرار هاي خودش بربياد و شما را به خدا مي سپاريم چون ما قرار ديگري هم داريم بنا است در مراسم غديريه اي که در بيت آيت الله نظري برقرار است بنده در آنجا هم شرکت بکنم و براي اظهار ارادت به مقام ائمه اطهار و غدير . والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته.