مدارس غیر دولتی

مشاركت مردم در آموزش وپرورش در ساير كشورهاي جهان

آلمان.« نظام آموزش وپرورش آلمان كاملاً غير متمركز است.در اين كشور مردم از طريق شورا هاي مختلف در همه امور آموزش وپرورش مشاركت دارند. والدين دانش آموزان هم به طور انفرادي و هم به صورت گروهي و از طريق نمايندگان خود در انجمن هاي اوليا و امور مدرسه مشاركت دارند.نظرات اولياء در امور مربوط به كلاسها.امورعمومي مدرسه دخالت دارد.در سطوح بالاتر نيز شوراي انجمن محلي والدين كه در سطح شهرداريها ، نواحي و يا گروههاي اجتماعي،تشكيل مي شود،در امور مدرسه مشاركت دارند و بالاخره در بالاترين سطح يعني   در ايالات ،شوراهاي ايالتي والدين بر امور مدرسه نظارت دارند.»[1]

استراليا.« در استرالياكه نظام ‎آموزش وپرورش آن غير متمركز است،كليه مدارس توسط شورا يا هيات امنا اداره مي شوند و اولياي دانش آموزان نيز بر امور مدرسه نظارت مستقيم دارند.مدير مدرسه به وسيله همين شورا انتخاب مي شود.مشاركت در امور برنامه ريزي آموزشي و درسي و سياستگذاريهاي آموزشي از طريق شوراها وكميته هايي كه نمايندگان اوليا مدارس خصوصي در آن عضويت دارند،صورت مي گيرد.بخش خصوصي در ادره كردن مدارس در استراليا نقش عمده اي ايفا مي كند .تقريباً 25 درصد مدارس در استراليا به طور خصوصي         (غير دولتي) اداره مي شوند و اين نسبت دائماً رو به افزايش است. مدارس غير دولتي از لحاظ كيفيت بهتر از مدارس دولتي هستند.حدود 40درصد دانش آموزان مدارس دولتي تا پايان سال دوازدهم به تحصيل ادامه            مي دهند،در صورتي كه در مدارس غير دولتي اين نسبت حدود 65درصد است.»[2]

اسپانيا:«مشاركت مردم در آموزش وپرورش اسپانيا امري ضروري است زيرا در نظام آموزشي غيرمتمركز   اين كشور علاوه بر اين كه قدرت تصميم گيري بين ايالات ،مناطق و مقامات محلي به منظور سهيم  نمودن مردم در آموزش وپرورش ،تقسيم شده است بلكه مدارس نيز با سهيم كردن اوليا و دانش آموزان (به طور مستقيم يا از طريق انجمنها) در تصميم گيري،موجبات مشاركت هرچه بيشتر مردم را فراهم مي آوردند.در واقع شوراهاي                 آموزش وپرورش در اسپانيا نمايندة بخشهاي وسيعتر جامعه خود مي باشند.طبق قانون اساسي اين  كشور ،شوراهايي در سطوح مختلف مديريت آموزش وپرورش به منظور تضمين مشاركت همه بخشهاي نظام آموزشي تشكيل مي شود.سرمايه غير دولتي آموزش وپرورش بخشي از سرمايه كلي آموزش وپرورش به شمار  مي رود كه بخش عمده آن توسط خانواده ها و درصد كمي از آن توسط مؤسسات خصوصي تامين مي شود. اين سرمايه به مدارس خصوصي اختصاص داده شده است.كمكهاي مالي والدين به مدارس خصوصي كه به آنها يارانه تعلق        مي گيرد،مكمل بودجة دولتي است و براي اموري مصرف مي شودكه به آنها بودجه دولتي اختصاص داده            نمي شود ازجملة اين امور مي توان هزينه كتاب ،تجهيزات مدرسه ،اياب ذهاب دانش آموزان و فعاليتهاي فوق    برنامه را نام برد.»[3]

انگلستان .«امور آموزش وپرورش در انگلستان به شيوه غير متمركز اداره مي شود و اين خود يكي از ويژگيهاي نظام آموزش وپرورش اين كشور است كه اختيارات اداره امورآموزش وپرورش را بين دستگاه مركزي    آموزش وپرورش و مقامات محلي آموزش وپرورش و سرانجام كادر آموزشي و مديريت مدارس تقسيم كرده و به اعتقاد گروهي از صاحب نظران پيروي از چنين سياستي از فلسفه اجتماعي و تربيتي اين جامعه منشاءگرفته       است كه سابقه اي بس ديرينه دارد .اصولاً اداره نظام آموزش وپرورش دركشورهايي كه به شيوه غير متمركزعمل مي كنند.برسه اصل مهم استوار است.

الف) تفويض اختيارات وسيع به مقامات محلي آموزش وپرورش كه اعضاي آن توسط مردم و يا حكومتهاي ايالتي انتخاب مي شوند.

ب) ترغيب و تشويق مردم كه ، مؤسسات و انجمنهاي داوطلب به منظور سرمايه گذاري و شركت در اداره امورآموزش وپرورش.

ج) اجتناب از امر و نهي صريح از طرف دستگاه مركزي آموزش وپرورش در زمينه امور آموزش وپرورش    نواحي و مدارس و تحميل نكردن نقطه نظرهايي در مورد برنامه ،سازمان مدارس ،شيوه تدريس و استخدام معلم»[4].

مدارس ملي(مدارس خصوصي):تاسيس مدارس ملي يكي ديگر از اقدامات فرهنگي بود كه در اين      دوره به تقليد از مدارس اروپا انجام شد.  اين نوع مدارس بوسيله افراد و شخصيتهاي سرشناس بوجود مي آمد و برنامه و سازمان مشخصي  را دارا نبودند و مدير و مؤسس هر مدرسه اي برحسب ذوق و سليقه خود و بر اساس اطلاعاتي كه از مدارس جديد به دست آورده بود و معلميني كه پيدا مي كرد اطاقهايي را داير مي نمود و موادي      را مي آموخت . امتحانات آخر سال در حضور بزرگان و رجال شهر و اولياي اطفال انجام مي شد و از هركودك    شفاهاً سوال مي گرديد تا هم مردم از پيشرفت شاگردان آگاه شوند و هم مسلم گردد كه شرعيات و تعليمات ديني را در مدرسه آموخته اند و مجالي براي تهمت و مخالفت متعصبين باقي نماند.آقاي دكتر مرتضي راوندي در مورد تاسيس اين مدارس مي نويسد:«حاج ميرزا حسنخان سپهسالار در زمان صدرات خود در1290 مدرسه مشيريه را براي تدريس زبانهاي خارجه در تهران تاسيس نمود و كتابخانه سلطنتي را نظم و تربيت داد و مدرسه سپهسالار     را كه بزرگترين مدرسه علوم ديني تهران است با كاخ بهارستان بنا نمود.»

مدارس خصوصيكه به مدارس ملي معروف بودند توسط مردمان خير و هيئت هاي نيكوكار بر پا               مي شدند و عموماً مخارج آنها از هدايا ، موقوفات و ماهيانه شاگردان تامين مي شد .دولت نيز به عده اي از آنها مطابق آيين نامه خاصي اعانه مي داد و در ازا ي آن عده اي شاگرد معرفي مي كردكه به رايگان تحصيل كنند.  چون دبستانهاي دولتي مجاني بود و در دبيرستانها مبلغ ناچيزي از شاگردان به عنوان ماهيانه گرفته مي شد، مدارس خصوصي نمي توانستند وجه قابل متناسب با مخارج مدرسه از دانش آموزان اخذ كنند و از اينرو درآمد      آنها معمولاً كافي نبود و با وجود اعانه اي كه از دولت مي گرفتند قادر به ادامه حيات نبودند و شمار آنها در اين دوره رو به كاهش رفت ولي هيچ گاه به كلي از بين نرفتند. در اواخر اين دوره مدارسي تاسيس شدند كه داراي امكانات آموزشي بسيار وسيع بودند و فقط فرزندان اقشار ثروتمند و وابسته به حكومت مي توانستند از اين نوع مدارس استفاده كنند زيرا شهريه اين نوع مدارس بسيار زياد بود و به همين دليل مردم معمولي جامعه                 نمي توانستند بچه هاي خود را به اين نوع مدارس بفرستند و اما تعداد اين نوع مدارس بنا به دلايلي كه در بالا به آن اشاره شد بسيار محدود و اندك بود .

تاريخ واهداف تاسيس مدارس غيرانتفاعي در ايران

براساس قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران دولت موظف به آموزش وپرورش رايگان از دوره ابتدايي         تا پايان دوره متوسطه گرديد اما جنگ تحميلي،عدم برنامه صحيح براي كنترل رشد جمعيت ،افزيش ناگهاني    تعداد  دانش آموزان در دهه اول انقلاب اسلامي،كه مدارس سه شيفت و در بعضي نقاط گاهاً بيشتر را در پي       داشت دولت را در ارائه خدمات رايگان ناتوان كرده و در نتيجه مجبورگرديد مدارس غيرانتفاعي را كه از بار مالي دولت مي كاست دركشورتاسيس نمايد.

باتصويب قانون تاسيس مدارس غيرانتفاعي مشتمل بر21 ماده و15 تبصره درجلسه علني 5/3/67 مجلس شوراي اسلامي وتصويب بندوماده 3 آن درجلسه19/7/67 مجمع تشخيص مصلحت نظام اسلامـي مدارس غيرانتفاعي در سطوح مختلف در شهرهاي مختلف ايران پس از نزديك به يك دهـه ( از اول تيرماه 1359 لغـايت سال تحصيـلي (69-68) مجدداً فعاليت خود را آغاز كردند.

از اول تير ماه 1359 با تصويب شوراي انقلاب ،وزارت اموزش وپرورش موظف شد كليه مدارس غير       دولتي را بصورت دولتي اداره كند .در تبصره يك مصوبه انقلاب اسلامي ،وعدة ايجاد تاسيس مدارس غيرانتفاعي   داده شده بود .اين وعده برآوره نشد تا آنكه بالاخره در سال 1367 لايحه تاسيس مدارس غير انتفاعي مشتمل       بر21 ماده و15 تبصره در جلسه علني 5/3/67 مجلس شوراي اسلامي تصويب شد و از سال تحصيلي 69-68 اين        مدارس مجداً آغاز بكار كردند.[5]

اهداف اساسي شكل گيري مدارس غير انتفاعي

تاسيس مدارس غيرانتفاعي با اهداف متنوعي همراه بود كه اهم آنها به طورخلاصه به شرح زير بيان شده است.      

   1.    افزايش كيفيت آموزشي:بطوركلي از مهمترين هدفهايي كه ضرورت تاسيس مدارس غيرانتفاعي را توجيه       مي كنند بالا بردن كيفيت آموزشي در سطح كلان (ملي) است و به علت وجود بعضي از تنگناها درسيستم آموزشي ،كه به افت كيفي آموزشي منجر مي شود ،ظاهراً يكي از روشهاي افزايش كيفيت آموزشي، خصوصي كردن سيستم آموزشي است.

   2.    ارضاء نيازهاي متنوع مردم و فراگيران :توجه به خواست و علايق متنوع وگوناگون مردم و ايجاد امكان      ارضاء نيازهاي متنوع مردم و فراگيران از ديگر اهداف شكل گيري اين نوع سيستم است.

   3.    ايجاد تنوع در محتوي و خدمات آموزشي :باتوجه به دخالت بيشتر مردم،در امر سازماندهي برنامه ريزي          و هدايت جريانات آموزشي در اين مدارس ،امكان توجه به علايق و خواستهاي متنوع يادگيرندگان و والدين    بوجود مي آيد.شعار مهم اين مدارس عرضه خدمات متنوع تر متناسب با خواست و نيازها و علايق فراگيران است.

   4.    تنوع در روشهاي عرضه مطالب: به تبع تغيير و تنوع محتوي و مطالب ،روشهاي آموزشي نيز تغيير             مي كند و تنوع مي پذيرند. معلمان نيز با روشهاي جديد عرضه مطالب آشنا مي شوند.

       5.         كاهش فشار ناشي از انتظارات مردم از دولت در مورد آموزش وپرورش.

       6.         انجام بهتر و مؤثرتر رقابت

       7.         وجود بروكراسي خود جوش در مدارس خصوصي

       8.         امكان بروز شايستگيها و استعدادهاي معلمان

       9.         امكان افزايش قدرت انتخاب و تصميم گيري مديران         

مدارس غير انتفاعي كمكي به توسعه آموزش وپرورش.[6]يكي از اشكالاتعمده كه به عقيده كسان بسياري به آموزش وپرورش رسمي موجود وارد است يك حالتي بودن عرضه مطالب آن است .به عقيده آنان ،يكنواختي عرضه برنامه هاي آموزش وپرورش در تامين عدالت و برابر عرضه مطالب مؤثر است .زيرا براي عموم مردم بطور يكسان دسترسي برابر را فراهم مي سازد.و به اين لحاظ مدارس غيرانتفاعي بايد بتوانند رسالت ايجاد تنوع در عرضه مطالب آموزشي را به عهده گيرند.مدارس غيرانتفاعي مي توانند برحسب سياستهاي كشور ، بودجه اختصاصي براي فعاليتهاي آموزشي و با در نظر گرفتن اولويت در تاريخ به نيازهاي جغرافيايي كشور ،زبان،آداب و رسوم مختلف مردم و نيازهاي مشاغل گوناگون تاسيس گردند و با ارائه خدمات آموزشي مناسب ،كيفيت آموزشي   را بالا برند.

مدارس غيرانتفاعي ونقش آن در ايجاد فرصتهاي برابر آموزشي .[7] 000 آنچه از همان ابتدا نظر منتقدان را  به سوي اين مدارس جلب نمود تاثير مدارس غير انتفاعي بر ميزانهاي برابري در توزيع فرصتهاي آموزشي بين   دانش آموزان طبقات كم درآمد وپر درآمد است.اين گروه معتقدند كه در پي ثبت نام از دانش آموزان طبقات پردرآمد اين مدارس كه از امكانات آموزشي مطلوب و معلمان زبده بهره مي گيرند،در مقايسه با دانش آموزان طبقات كم در امد از پيشرفت تحصيلي بيشتري برخوردار و سرانجام به آموزش عالي راه خواهند يافت و مشاغل تخصصي و موقعيتهاي بالاي جامعه را از آن خود خواهند كرد. اين مقاله به دو روش به نقد نظر اين گروه از   مخالفان پرداخته است. روش اول استناد به كشورهاي جهان سوم مي باشد كه طبق اين مي توان روند رو به گسترش مدارس خصوصي را در اغلب اين كشورها در سالهاي اخير يادآور شد و براساس آن نتيجه گرفت كه ايران نيز  بايد سياست مذكور را در مواجهه با مسئله افزايش جمعيت دانش آموزان كشور پيش گيرد .روش دوم استناد  به واقعيتهاي است كه اين گروه آنها را  ناديده گرفته اند. و بايد نشان داد كه گسترش مدارس غيرانتفاعي نه تنها نابرابري طبقات مختلف در دستيابي به فرصتهاي كيفي آموزشي منجر نخواهد شد بلكه مي توان وضع تحصيلي دانش آموزانم طبقات كم درآمد را بر خلاف تصور گروه مذكور بهبود بخشيد. مشاركت مردم را مي توان به دو  طريق مستقيم و غير مستقيم بررسي كرد.در روش مشاركت مستقيم ،مدارس خصوصي داير مي شوند و تعدادي    از دانش آموزان در آن ثبت نام مي كنند و به اين   ترتيب ،بخشي از بار هزينه هاي آموزش وپرورش از دوش   دولت برداشته مي شود. در روش غير مستقيم ،دولت از  طرق گوناگون با دريافت وجوه از مردم، مانند وضع    ماليات خاص آموزش وپرورش يا اخذ شهريه در مدارس دولتي، از بار هزينه هاي خود مي كاهد.يكي از راههاي مشاركت مردم در تامين هزينه هاي آموزش وپرورش ،ايجاد مدارس خصوصي است،اين سياست گذشته از اقدامات غير رسمي كه مدارس دولتي در چند سال اخير براي اخذ وجوه از والدين انجام داده اند. نخستين سياست رسمي دولت جمهوري اسلامي ايران براي فتح باب مشاركت مردم در تامين مالي و اداره آموزش وپرورش است .اين سياست در قالب تصويب لايحه تاسيس مدارس غيرانتفاعي درخرداد ماه سال67 صورت عملي به خود گرفت. نويسنده درجواب به مخالفان سه دليل ذكر كرده است:1 -اخذ وجوه از طبقات  پر درآمد و تزريق آن به طبقات   كم درامد2-توزيع مجداً درامد از طريق ايجاد پتانسيل لازم در طبقات كم درآمد براي افزايش نسبي سطح درآمد   و در نتيجه كاهش اختلاف سطح درآمد براي افزايش نسبي سطح درآمد خود و در نتيجه كاهش اختلاف سطح درآمد طبقات پردرآمد وكم درآمد.2-تلفيقي از دو گزينه اول ،به نظر مي رسد هر نظام اقتصادي كه بتواند تركيب مناسبي از اين دو گزينه را به كاربرد ،سريعتر به هدف بهبود وضع توزيع درآمد و ثروت دست خواهد يافت.               

 عواملي كه سبب شد دولت ايران تصميم به سرمايه گذاري در بخش خصوصي آموزش وپرورش               نمايد عبارتند از:1- اهمُيت حفظ و ارتقاء سطح سرمايه گذاري آموزشي به لحاظ نقش اثبات شده آن در تو سعه اقتصادي و اجتماعي.2-بروز بحران در منابع درآمد به علت كاهش صادرات نفت.3-بالا بودن نرخ زاد ولد.4-بالارفتن هزينه هاي آموزشي از قبيل زمين؛لوازم آموزشي.5-كسب تجربه از شكست كشورهاي دولت سالار و تمركز گراي سوسياليست 6-ضرورت دريافت هزينه آموزشي ازفرزندان طبقات ثروتمند جامعه به لحاظ عدالت اقتصادي.7-لزوم مشاركت مردم دركار تعليم وتربيت فرزندان.

دراين مقاله سعي شده است وضعيت موجود مدارس غيرانتفاعي داير درسال تحصيلي 81-80 استان   قزوين از نظر افزايش ضريب رشد جذب دانش آموز طي پنج سال گذشته ،مقايسه معدل ورودي با خروجي       دانش آموزان،مقايسه ميانگين معدل ورودي اين مدارس  با مدارس دولتي ،معلمان تخصصي،كامپيوتر و اينترنت،همايشهاي علمي،اردوهاي علمي و تفريحي) وخدماتي امكانات فيزيكي ازقبيل زمين ،بنا،حياط،كلاس،آزمايشگاه،كارگاه،امكانات ورزشي،بهداشتي) و عوامل موثردرتوسعه اين مدارس از نظر موسسان و مديران و رضايت والدين از اين مدارس، مورد بررسي قرارگيرد تا جايگاه اين مدارس نزد صاحب نظران و برنامه ريزان آموزش و پرورش و مردم مشخص شود .                                                                                                 

فرضيه هاي تحقيق:

1-آيا ميزان ثبت نام دانش آموزان مدارس غيرانتفاعي طي پنج سال گذشته افزايش داشته است ؟

2-درمدارس غيرانتفاعي بين ميانگين معدل ورودي دانش آموزان با ميانگين معدل آنها درطول                            تحصيل اختلاف وجود دارد.

3-بين ميانگين معدل ورودي دانش آموزان مدارس غير انتفاعي با مدارس دولتي اختلاف وجود دارد.

4-نسبت معلمان تخصصي در مدارس غيرانتفاعي بيشتر از مدارس دولتي است.

5- مدارس غيرانتفاعي ازكامپيوتر و اينترنت به عنوان يك وسيله آموزشي چگونه استفاده مي كنند؟

6- سرانه كلاسها با توجه به تراكم دانش آموزي با استانداردهاي آموزش وپرورش اختلاف دارد.

7- سرانه حياط و راهروها با توجه تراكم دانش آموزي با استانداردهاي آموزش وپرورش اختلاف دارد.

8-سرانه زمين و بنا در مدارس غير انتفاعي كمتر از استانداردهاي موجود مي باشد.

9- سرانه آزمايشگاهها وكارگاهها با استانداردهاي آموزش وپرورش اختلاف دارد.

10-مدارس غيرانتفاعي تا چه حدي از وسايل كمك آموزشي ،آزمايشگاهي،كارگاهي برخوردارند؟

11-امكانات ورزشي ازنظرسالن،زمين،مربي،تنوع ورزشهاي گوناگون،وسايل ورزشي وبرگزاري مسابقات چگونه است.؟

12-آيا امكانات بهداشتي و خدمات رفاهي از قبيل آبخوريها،سرويسهاي بهداشتي ، با استاندارد هاي آموزش و پرورش مطابقت دارد؟

13-آيا همايشهاي علمي براي دانش آموزان و معلمان برگزار مي شود؟

14-آيا اردوهاي علمي وتفريحي براي دانش آموزان برگزار مي شود؟

15-آيا والدين از عملكرد مدارس غيرانتفاعي رضايت دارند ؟

16-آيا از نظر مؤسسان توسعه مدارس غيرانتفاعي به وضعيت مالكيت آنها بستگي دارد؟

17-آيا از نظر مؤسسان ميزان ماليات و عوارض در توسعه مدارس غير انتفاعي تاثير دارد؟

18-آيا از نظر مؤسسان كاهش بهره وامها در توسعه اين مدارس تاثير دارد؟

19-آيا از نظر مؤسسان افزايش مبلغ وامها در توسعه اين مدارس تاثير دارد؟

20-آياازنظرمؤسسان ميزان تخصيص نيروي آموزشي ازطرف اداره آموزش وپرورش درتوسعه اين مدارس تاثير دارد؟

21-آيا از نظر مؤسسان سهيم كردن غيرفرهنگيها در سرمايه گذاري مدارس غيرانتفاعي بعنوان موسس درتوسعه    اين مدارس تاثير دارد؟

22-آيا ازنظرمؤسسان واگذاري زمين و يا احداث ساختمان آموزشي از طرف دولت درتوسعه اين مدارس تاثير دارد؟

23-آيا از نظر مؤسسان پرداخت سوپسيد بهره وامها از طرف اداره آموزش وپرورش درتوسعه اين مدارس تاثير دارد؟ 

متغيرها:

1– ضريب رشد ثبت نام دانش آموزان2-ميانگين معدل دانش آموزان در بدو و پايان تحصيل در اين مدارس            3-ميانگين معدل ورودي (سال قبل)دانش آموزان مدارس غيرانتفاعي و دولتي در پايه هاي اول راهنمايي و دبيرستان 4- نسبت معلمان تخصصي در مدارس دولتي وغيرانتفاعي5- نحوه استفاده از كامپيوتر و اينترنت به عنوان يك وسيله آموزشي6-سرانه كلاسها 7-سرانه حياط 8-سرانه زمين و بنا 9-مساحت آزمايشگاه وكارگاه وسرانه آزمايشگاه وكارگاه10-ميزان وسايل آزمايشگاهي وكارگاهي 11- امكانات ورزشي(سالن ،زمين،مربي،وسايل ورزشي،مسابقات ورزشي،آموزش ورزشهاي گوناگون)12- امكانات بهداشتي(تعداد آبخوريها،سرويسهاي بهداشتي،مربي بهداشت وپزشك مخصوص)13- عناوين واهداف همايشهاي علمي14-برگزاري اردوهاي علمي وتفريحي15-رضايت والدين16- تاثير وضعيت مالكيت مدارس غيرانتفاعي درتوسعه آنها 17-تاثير مالياتها و عوارض در توسعه اين مدارس18-تاثير كاهش بهره وامها در توسعه اين مدارس19-تاثير افزايش مبلغ وامها در توسعه اين مدارس20-تاثير تخصيص نيروي آموزشي ازطرف اداره درتوسعه اين مدارس21-تاثير سهيم شدن غيرفرهنگيها در سرمايه گذاري مدارس غيرانتفاعي به عنوان مؤسس در توسعه اين مدارس22-تاثير واگذاري زمين جهت احداث واحد آموزشي ازطرف دولت در توسعه اين مدارس23-تاثير پرداخت سوپسيد بهره وامها ازطرف دولت درتوسعه مدارس غير انتفاعي.

جامعه و نمونه آماري وروش نمونه گيري:

جامعه آماري پژوهش حاضر عبارت است :كل مدارس غيرانتفاعي داير استان قزوين در سال تحصيلي    81-80 در پنج منطقه آموزشي(87واحد)،كل مدارس دولتي شهري برخوردار از مدارس غيرانتفاعي استان قزوين(407) ،كل دانش آموزان مدارس غيرانتفاعي(8709نفر)،كل دانش آموزان پايه اول راهنمايي ومتوسطه مدارس دولتي(21206نفر)،كل دانش آموزان پايه هاي اول راهنمايي و دبيرستان غيرانتفاعي (1587نفر)،كل معلمان مدارس دولتي وغيرانتفاعي( )،كل مؤسسان مدارس غيرانتفاعي(86نفر)

نمونه آماري عبارت است از:كل مدارس غيرانتفاعي استان، 232مدرسه دولتي كه طبق جدول مورگان در دو مرحله يك بار از مجموع هر سه مقطع  و بار ديگر از مجموع مقاطع راهنمايي و متوسطه جهت فرض3 انتخاب شده اند ،369نفر از والدين دانش آموزان مدارس غيرانتفاعي كه برابرجدول مورگان انتخاب شده است و80نفر مدير و موسس حقيقي قابل دسترس مدارس غيرانتفاعي ،382نفر دانش آموز پايه اول راهنمايي             و متوسطه دولتي،310نفر دانش آموز پايه اول مقاطع راهنمايي و متوسطه غيرانتفاعي،1786نفر معلم مدارس دولتي،706نفرمعلم مدرسه غيرانتفاعي. مجموع نمونه آماري عبارت است از319واحد آموزشي،692نفر دانش آموز ،369نفر اولياي دانش آموزان ، 80نفر مدير و مؤسس و 2496نفر معلم.

ابزارجمع آوري اطلاعات و روش تجزيه و تحليل :

1-پرسشنامه: يكي از ابزارهاي جمع آوري اطلاعات درتحقيق حاضر پرسشنامه مي باشد كه در مورد                 فرضيه هاي13 الي23 درنظر گرفته شده است و به پيوست ضميمه مي باشد.توضيح:پرسشنامه شماره 1، جهت فرض 15،پرسشنامه شماره 2،جهت فرضهاي16 الي23و پرسشنامه شماره3، جهت فرضهاي13و14درنظرگرفته شده است.پرسشنامه شماره 2 بعد از مشورت با چهارتن از موسسين باسابقه شهر قزوين و دو تن از مديران با تجربه نوشته شده است.ارسال وجمع آوري پرسشنامه ها به صورت حضوري انجام گرفته، به جز پرسشنامه    شماره 2 كه از طريق پست به آدرس قيد شده در پرسشنامه جمع آوري شده است..(پاكت نامه همراه تمبر براي آنها فرستاده شده است) 

2-فرمهاي اطلاعاتي :جهت فرضيه هاي(1 الي12)فرمهاي اطلاعاتي درنظر گرفته شده كه بپيوست ضميمه  مي باشد.توضيح: فرم شماره 1، جهت فرض 1 ،فرم اطلاعاتي شماره «1/2و2/2 »جهت فرضهاي    «2و3» ،فرم شماره 3 جهت فرض4 ،براي فرضيه هاي 5 الي 12 فرم اطلاعاتي شماره 5 ،طوريكه بند2 براي فرض6 ،بند3 فرض7و 8 ،بند 4 فرضهاي9و10 ،بند5 فرض11 ،بند6 فرض12 و بند7براي فرض5 درنظر گرفته شده است. ضمناً پرسشنامه ها و فرمهاي اطلاعاتي پيوست ابتدا در چند واحد آموزشي توزيع و جمع آوري گرديده و بعد از رفع نواقص احتمالي اجرا شده است.
 

تجزيه وتحليل كليه داده ها توسط كامپيوتر( نرم افزارspss) انجام خواهد شد.آمار توصيفي             (محاسبه ميانگين ،نما ،مد،فراواني ،فراواني نسبي، نمودار هيستو گرام و اجايو و رسم نمودار ستوني ) براي كليه داده ها انجام مي گيرد و علاوه بر آن براي فرضيه هاي(2،3،4،6،7،8و9) آمار استنباطي، تعيين فرض صفر و فرض خلاف  و آزمون آنها به طريق زيرانجام مي گيرد.فرض 2 :آزمون  t براي دو گروه همبسته .فرض3: آزمون t  براي دوگروه مستقل. براي فرض 4 :آزمون استقلال (خي دو )جدول توافقي 2*2جهت تعيين برابري رشته هاي مرتبط و غير مرتبط در دو جامعه مدارس دولتي و غيرانتفاعي).براي فرضهاي 6،7،8و9 آزمونT  براي گروهاي تك نمونه اي با يك ميانگين معلوم در جامعه.

در فرضيه 6 ميانگين سرانه كلاسها را با استاندارد،«1»در ابتدايي و«.2/1»در راهنمايي ودبيرستان ، درفرضيه7،سرانه حياط را با استاندارد «4/2» در ابتدايي و«3»در راهنمايي ودبيرستان،درفرضيه 8 سرانه كل زمين را در ابتدايي با استاندارد«83»و راهنمايي با «42/ 112» (با ازاي هر كلاس) و در متوسطه با«93/ 4»      (به ازاي هردانش آموز) و سرانه زيربنا را در ابتدايي با «85/53» و راهنمايي با «39/93»(به ازاي هركلاس ) و   در متوسطه با «49/3»(به ازاي هر دانش آموز )،در فرضيه 9 سرانه آزمايشگاه و كارگاه را به ازاي هر نفر دركليه مقاطع با استاندارد«5/1»و مساحت آزمايشگاه را در راهنمايي«36» و متوسطه «48»،مساحت كارگاه در راهنمايي«36» و متوسطه«48» مورد آزمون قرار داده ايم.[8]

در ضمن كليه محاسبات آماري در اين تحقيق توسط كامپيوتر ،نرم افزار SPSS انجام گرفته است و دستورهاي مورد استفاده به شرح زير مي باشد .

فرض 1 )OLAP CUBES-REPORT-MEAN-CHI-SQUARE…

فرض 2)EXPLORE-FREQUENCIES-Paired Sampel T Test

فرض3) independent samples T est-Descristves-Explore-

فرض4) CHI-SQUARE-crosstabs(آزمون استقلال خي دو جدول توافقي 2*2)

سوال پژوهشي5) crosstabs- FREQUENCIES

فرض6)one –sample t test- FREQUENCIESDescristves- Explore

فرض 7) one –sample t test—Explore - FREQUENCIES- Descristves

فرض 8) one –sample t test  - Explore -FREQUENCIES- Descristves

فرض 9)  one –sample t test- Descristves- FREQUENCIES- Explore

سوال پژوهشي10) crosstabs

سوال پژوهشي 11) FREQUENCIES

فرض12) Explore -independent samples T test- FREQUENCIES

سوال پژوهشي 13) FREQUENCIES

سوال پژوهشي 14) FREQUENCIES

فرض 15) one –sample t test- FREQUENCIES- CHI-SQUARE- Explore

فرضهاي16الي23) FREQUENCIES- CHI-SQUARE

روش پژوهش: توصيفي پيمايشي

اهم يافته هاي پژوهش:

فرضيه 1:تاييد نشده و به عبارت ديگر ضريب رشد دانش آموزانمدارس غيرانتفاعي طي پنج سال گذشته افزايش نداشته است و اختلاف بين تعداد دانش آموزان طي پنج سال گذشته از نظر آماري معني دارنمي باشد.

فرضيه 2:تاييد شده و به عبارت ديگر بين معدل ورودي (دولتي) دانش آموزان با معدل غيرانتفاعي آنان        اختلاف وجود دارد و به مقدار 38/0 معدل غيرانتفاعي بيشتر از دولتي مي باشدكه از نظر آماري معني دار است.

فرضيه 3:تاييد شده و به عبارت ديگر بين معدل ورودي مدارس غيرانتفاعي با مدارس دولتي اختلاف وجود  دارد و به مقدار2نمره معدل ورودي مدارس غيرانتفاعي بيشتر از مدارس دولتي است.

فرضيه 4:رد شده و به عبارت ديگر بين نسبت معلمان تخصصي مدارس غيرانتفاعي با مدارس دولتي اختلاف وجود ندارد و با هم برابر هستند.

سوال پژوهشي 5: 88/29درصد مدارس غيرانتفاعي از كامپيوتر و 84/21درصد آنها از اينترنت در آموزش استفاده مي نمايند.اهم موارد استفاده عبارت است از:آموزش سخت افزار،آموزش اينترنت ،آموزش قرآن  و نقشه كشي صنعتي .

فرضيه6: درسطح ابتدايي تاييد شده و سرانه كلاس موجود بيشتر از حد استاندارد مي باشد.درسطح       راهنمايي ،دبيرستان تاييد نشده و برابر با استاندارد مي باشد.

فرضيه 7: در هر دو سطوح ابتدايي و راهنمايي ،دبيرستان رد شده  و سرانه حياط موجود با استاندارد برابر است.

فرضيه 8:  سرانه زميندرسطوح ابتدايي و راهنمايي تاييد شده و كمتر از حد استاندارد مي باشد. در سطح متوسطه رد شده و برابر حد استاندارد مي باشد. سرانه زيربنا درهيچ كدام از سطوح تاييد نمي شود ليكن در سطوح ابتدايي و متوسطه بيشتر از حد استاندارد و در سطح راهنمايي برابرحد استاندارد مي باشد.

فرضيه 9:تاييد مي شود و سرانه آزمايشگاه و كارگاه در همه سطوح كمتر از حد استاندارد مي باشد.

سوال پژوهشي10:مدارس غيرانتفاعي به نسبت قابل قبولي به شرح زير از امكانات آزمايشگاهي برخوردار               مي باشند:كيت علوم(71/64%)،كيت رياضي (53/48%) ،كامپيوتر(37/64%) ميزآزمايشگاه(17/55%) ،اسلايد(74/28%)، ميكروسكوپ(16/78%)،كيت حرفه وفن (3/33%) ،تلويزيون(76/82%) ،آزمايشگاه شيمي(4/68%)،آزمايشگاه فيزيك(4/68%)،آزمايشگاه زيست شناسي(2/63%) ،پروژكتور(24/17%) ،ويدئو(46/80%)

سوال پژوهشي 11:مدارس غيرانتفاعي به ميزان قابل قبولي از امكانات ورزشي به شرح زير برخوردارند.

سالن ورزشي(5/42%)،مربي ورزش(7/89%)،ميز پينگ پنگ(5/42%)،زمين فوتبال(4/18%)،زمين واليبال(4/26%)،تورواليبال(7/28%)،سبد بسگتبال(3/25%)،توپ واليبال(6/58%)،توپ  فوتبال(54%)،توپ بسگتبال(46%)،آموزش شطرنج(2/17%) ،بدمينتون(9/6%) ،ژيمناستيك(1/1) ،هندبال(5/11%) فوتسال(4/3%) شنا(7/5%)،پينگ پنگ (9/14%)،فوتبال(6/35%)،واليبال(5/34%)،بسگتبال(7/28%)

فرضيه 12:تاييدمي شود و سرانه تعداد شير آب و سرويسهاي بهداشتي با استاندارد مطابقت دارد.از نظر برخورداري ساير امكانات بهداشتي به شرح زير مي باشد:اتاق بهداشت(8/13%)،مربي بهداشت(7/43%)،پزشك مخصوص (6/4%)،جعبه كمكهاي اوليه (7/97%)،خدمتگذار(3/94%)،پوشش قابل شستشو(8/90%)،رنگ روشن (88/29%)رنگ مات(9/6%)بدون رنگ(79/13%)كاغذ ديواري(64/12)روغني (64/12%)پلاستيك(99/22)،روغني و پلاستيگ (9/6%).

سوال پژوهشي 13: 58/25درصد از مدارس غيرانتفاعي همايش علمي برگزار كرده اند.67/41درصدعنوان     همايشها علمي،67/41درصد پرورشي و64/13درصد علمي كاربردي بوده است.50درصد از اهداف همايشها شناختي ،18/18 درصد كاربردي و 64/13درصد ترغيبي بوده است.بيشتر مدعوين معلمان(5/37%) و دانش آموزان(25/31%) بوده اند.بيشترين مشاغل دعوت شده جهت سخنراني،باپست هاي اداري (38/34%) روانشناس(12/28%)بوده است.

سوال پژوهشي14: 7/90درصد مدارس غيرانتفاعي دانش آموزان را به گردش علمي و 7/97 درصد به   اردوهاي تفريحي مي برند .6/68% مدارس، دانش آموزان را به كتابخانه عمومي و8/19درصد به موزه ملي در تهران برده اند. 6/32درصد سالي دوبار و 9/20درصد سالي سه بار، دانش آموزان را به اردو مي برند.5/62درصد قبل از امتحانات نوبت دوم،9/41درصد بعد از امتحانات نوبت اول و 5/39درصد بعد از امتحانات نوبت دوم را جهت زمان مناسب اردو انتخاب كرده اند. 67/97درصد مراكز علمي و تفريحي ،35/95درصد مراكز تاريخي و مذهبي ،65/56درصد مراكز صنعتي ،22/52درصد مراكز علمي 03/43 درصد مراكز فرهنگي و هنري و 86/41درصد نمايشگاها را جهت مكان مناسب براي اردو هاي تفريحي و گردش علمي انتخاب كرده اند.

فرضيه 15:تاييد شده و اوليا مدارس غيرانتفاعي از عملكرد اين مدارس در مجموع راضي هستند. بيشترين رضايت را به ترتيب از روش تدرس معلمان ،نظافت آموزشگاه،كنترل غيبت دانش آموزان،برخورد مدير و برخورد معاونان ،كنترل رفتار دانش آموزان،اعلام نمرات تدريجي ،توجه به حجاب دانش آموزان،اهميت دادن به مسايل ديني و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان داشته اند. ازكلاسهاي فوق برنامه و ارائه كارهاي عملي از طرف مدرسه  كمتراز حد متوسط رضايت دارند. از ميزان شهريه ثبت نام و كلاسهاي آموزش خانواده رضايت ندارند.و در بقيه موارد درحد متوسط رضايت دارند.

فرضيه 16:تاييد شده و عامل«مشخص كردن وضعيت مالكيت مدارس غير انتفاعي» از نظر مؤسسان در       توسعه اين مدارس مؤثراست.

فرضيه 17:تاييد شده و عامل« حذف ماليات و عوارض»از نظر مؤسسان در توسعه مدارس غيرانتفاعي مؤثراست.

فرضيه 18: تاييد شده و عامل«كاهش بهره وامها »از نظر مؤسسان در توسعه مدارس غيرانتفاعي مؤثراست.

فرضيه 19:تاييد شده و عامل«افزايش مبلغ وامها »از نظر مؤسسان در توسعه مدارس غيرانتفاعي مؤثر است.

فرضيه 20:تاييد شده و عامل«تخصيص نيروي آموزشي از طرف اداره»از نظر مؤسسان در توسعه مدارس         غيرانتفاعي مؤثر است.

فرضيه 21:تاييد نشده و عامل «مشاركت غيرفرهنگيان در تاسيس مدارس غيرانتفاعي »از نظر مؤسسان در  توسعه اين مدارس مؤثر نيست.

فرضيه 22:تاييد شده و عامل «واگذاري و يا احداث ساختمان آموزشي از طرف دولت »از نظر مؤسسان در  توسعه مدارس غيرانتفاعي مؤثر است.

فرضيه 23:تاييد شدهوعامل«پرداخت سوپسيد بهره وامها از طرف اداره متبوع»از نظز مؤسسان درتوسعه مدارس غيرانتفاعي مؤثر است.

خلاصه نتايج يافته هاي جنبي تحقيق به شرح زير مي باشد.

1-ميانگين سابقه خدمت معلمان در مدارس غيرانتفاعي به ميزان22/2 سال بيشتر ازمعلمان مدارس دولتي است.

2-مدارك تحصيلي بالاتر در مدارس غيرانتفاعي نسبت به مدارس دولتي بيشتر و مدارك تحصيلي پايين تر در   مدارس غيرانتفاعي نسبت به مدارس دولتي كمتر مي باشد.

3- نسبت مدارك تحصيلي بالاتر در مدارس غيرانتفاعي و دولتي ، در مقطع متوسطه بيشتر از راهنمايي و در راهنمايي بيشتر ازابتدايي مي باشد به طوريكه نسبت ديپلم ها به ساير مدارك در ابتدايي، نسبت فوق ديپلم ها  به ساير مدارك در راهنمايي و نسبت ليسانسها به ساير مدارك در مقطع متوسطه بيشتر مي باشد.

4-نسبت رشته هاي مرتبط در مردان و زنان باهم برابر است و اختلاف مشاهده شده معني دار نمي باشد.

5- تامين مديريت آموزشي متخصص از نظر مؤسسان درتوسعه مدارس غيرانتفاعي موثر است.

6-اعلام سياست كاري مدارس غيرانتفاعي توسط دولت درآينده از نظز مؤسسان درتوسعه اين مدارس مؤثر است.

7-احداث ساختمان آموزشي از طرف دولت و واگذاري به صورت اجاره به شرط تمليك از نظر مؤسسان در   توسعه اين مدارس موثر است .

8-بيشترين مشكل موسسان در اداره واحد آموزشي مربوط بالابودن هزينه ها و امور مالي مي باشد.در زمينه تاسيس مشكل نداشته وبخشنامه ها و آيين نامه از نظر موسسان شرح وظايف آنها را بطور واضح بيان كرده است و بيشترين مشكل آنها در هنگام راه اندازي واحد آموزشي تهيه ساختمان آموزشي متناسب با نظر سازمان نوسازي بوده است.

پيشنهادات

1-با توجه به رشد منفي ساليانه 7/4درصد دانش آموزان درسطح مناطق شهري استان طي سه سال        گذشته كه پيش بيني مي گردد اگر با همين روند ادامه يابد تعداد دانش آموزان استان درسال تحصيلي86-85       به كمتر از140000 برسد و اگر تعداد دانش آموزان مدارس غيرانتفاعي به طور متوسط با رشد 9% افزايش كنوني  ادامه يابد در پنج سال آينده تعداد دانش آموزان مدارس غيرانتفاعي به13400نفر مي رسد و اگر بر اساس      ميانگين دانش آموزان سال تحصيلي گذشته ،100نفر به ازاي هر مدرسه در نظر بگيريم درسال تحصيلي 86-85 تعداد مدارس غيرانتفاعي به 134 واحد خواهد رسيد و نسبت دانش آموزان مدارس غيرانتفاعي به كل دانش            آموزان استان از 5%  سال 81-80 به 10% در سال 86-85مي رسد.لذا پيشنهاد مي گردد از طرف مسئولين ذي ربط ترتيبي اتخاذ شود تا افزايش مدارس غيرانتفاعي طبق ضريب مشخصي صورت بگيرد.(براساس يافته هاي تحقيق حاضر7% پيشنهاد مي شود)

2-با توجه به معدلهاي موجود مدارس غيرانتفاعي در مقايسه با مدارس دولتي پيشنهاد مي گردد مديران و مؤسسان مدارس غيرانتفاعي جهت بالا بردن كيفيت آموزش دراين مدارس با مجهز كردن مدرسه به تكنولوژي بيشتر و كادر مجربتر و افزايش نسبت معلمان متخصص در مدارس و يا به روشهايي كه خود صلاح  مي دانند      اقدام نمايند.

3-پيشنهاد مي گردد كليه مدارس مقطع متوسطه و پيش دانشگاهيها به شبكه اينترنت متصل و آموزش اينترنت جزء منابع درسي دانش آموزان مقطع متوسطه و پيش دانشگاهي گردد.

4-پيشنهاد مي شود جهت مطابقت مدارس غيرانتفاعي با استانداردهاي آموزش وپرورش و جلوگيري از هرگونه برخورد سليقه اي در اين زمينه ،ساختمان آموزشي مدارس غيرانتفاعي توسط سازمان نوسازي مدارس احداث شده و به صورت اجاره به شرط تمليك و يا خريداري به متقاضيان واجد شرايط طي ضوابط خاصي واگذار گردد.

5- پيشنهاد مي شود با توجه روند رو به افزايش تعداد مدارس غيرانتفاعي ،جهت نظارت بيشتر و تسهيل  امور مربوط به مدارس غيرانتفاعي (غير دولتي )يك اداره زير نظر معاونت آموزشي تحت عنوان« اداره مدارس               غير دولتي» در سازمان آموزش وپرورش استان در نظر گرفته شود.

6- پيشنهاد مي شود براي مؤسساني كه موفق به دريافت مجوز مي شوند دوره هاي توجهيي با محتواي چگونگي تهيه ساختمان آموزشي،چگونگي بكارگيري معلمان ،ضوابط اخذ شهريه،چگونگي استفاده از تسهيلات بانكي ،وسايل و لوازم مورد نياز مدرسه،حسابداري ، رقابت صحيح و تبليغات در نظر گرفته شود.          

 

پايان



[1] فصلنامه مشاركت،1376

[2] فصلنامه مشاركت،1376

[3] فصلنامه مشاركت،1376

[4]آقازده ،(1372)

[5] فصلنامه تعليم وتربيت شماره 28-27ص19

[6] فصلنامه تعليم وتربيت شماره 15-16 زمستان 67-تاليف محمد رضا برنجي ص34

[7] فصلنام تعليم وتربيت –شماره 27-28،زمستان 70،تاليف دكتر علي اعظم محمد بيگي ص 19

[8] اصلاحيه شرايط وضوابط مدارس غير انتفاعي 9684-6/9/80 معاونت فني ونظارت اداره كل نوسازي استان قزوين


مطالب مشابه :


استخدام دبیرستان غیرانتفاعی پسرانه در همدان

تمام حقوق اين وب سايت و مطالب آن متعلق به استخدام فوری داغ داغ مي باشد . كد نويسي و




شرایط جذب معلم توسط غیر انتفاعی ها

شرایط جذب معلم توسط غیر انتفاعی مدارس غیر انتفاعی هم و چگونگی جذب نیرو و معلم تو سط انها




تأثیر ویژگیهای فردی منابع انسانی بر اثربخشی مدارس غیرانتفاعی

مدیریت منابع انسانی یعنی شناسایی، انتخاب، استخدام در مدارس غیر انتفاعی که جزء




رویای دانشگاه در مدارس غیر انتفاعی

رویای دانشگاه در مدارس غیر انتفاعی. حياط‌هاي کوچک، ساختمان‌هاي يک طبقه و استخدام نكردن




پرداخت حقوق عوامل اجرايي مدارس غیر انتفاعی

پرداخت حقوق عوامل اجرايي مدارس غیر انتفاعی. وضعیت استخدام. حقوق ثابت




پیگیری مشکل مربیان پیش دبستانی/اجاره مدارس به بخش خصوصی

با اجازه مجلس می توانیم صندلی خالی مدارس غیر انتفاعی را از آنها استخدام مربیان




عدالت گمشده در استخدام معلمان مدارس غیرانتقاعی صومعه‌سرا

بی‌توجهی به وضعیت استخدام معلمان غیر یکی دیگر از معلمان مدارس غیر انتفاعی صومعه




مدارس غیر دولتی

مدارس غیر در مورد برنامه ،سازمان مدارس ،شيوه تدريس و استخدام معلم». مدارس ملي




نقض قانون مدارس غیر دولتی( حمید مصطفی نژادیان از شیراز)

نقض قانون مدارس غیر شود دیگر نیاز به استخدام این معلمان مدارس غیر انتفاعی,




برچسب :