تاریخ ریاضیات: نوشته خانم آرزو رمضانی
تاریخ ریاضیات: ریاضیدانان ایرانی قبل از رنسانس اروپا
لطمه ای که اسکندر مقدونی به ایران زد چنان بزرگ بود که به سبب آن چندان اثری از دانش ریاضی مادها و ایرانیان قدیم باقی نماند که از روی آن بتوان پایه دانش ریاضیات آن دوران را سنجید. هرودوت از یکی از کارهای مهندسی آن زمان یاد می کند که مهندسی ایرانی به نام ارتخس Artachaees (481 پ.م) در شبه جزیره آتوس Athos ترعه ای حفر کرد تا ناوگان خشایار از آن عبور کند. از زمان ساسانیان هم قرائن و اماراتی باقی نیست تا بتوان از روی آنها حکم صحیحی داد.
عملاً تاریخ ریاضیات ایرانی از دربار خلافت مأمون عباسی، که مادر و همسرش هر دو ایرانی بودند آغاز می شود. مأمون امر کرد تا در دو وهله مساحی و نقشه برداری انجام شود تا بتوان طول قوس یک نصف النهار را حساب کرد. در دوران وی بود که چرتکه کامل شد. وی امر کرد تمامی متون ریاضی یونانی و هندی را به عربی ترجمه کنند. ( یعقوب بن طارق؛ ابویحیی البطریق؛ محمد ابراهیم فزاری؛ القفطی و ابی اصیبه) این مردان پی هایی ریختند که کاخ علوم ریاضی نسل های بعدی بر آنها برپا گردید.
یونانیان فلسفه محض و ریاضیات کاملاً نظری را با دیده تحسین می نگریستند؛ اما خلفای عباسی خواهان نتایج عملی بودند؛ از ایرانیانی که در دربار مأمون بودند می خواستند که نتایج مطالعات نظری خود را در نجوم و نقشه برداری و معماری و فن کشتیرانی بکار بندند؛ حتی از آنها انتظار می رفت که به کامل کردن تقویم و تعیین استوا و قبله و دقت در اندازه گیری وقت برای جلو گیری از قضا شدن نماز عنایت داشته باشند.
بزرگ ترین ریاضیدان دربار مأمون محمد بن خوارزمی بوده است که زادگاه اش خیوه بود از این رو وی را می توان ایرانی شمرد. احتمال می رود که کلمه جبر از وی به یادگار مانده و از کتاب الجبر و المقابله او که معنی آن علم حذف و تحویل است گرفته شده باشد. وی نخستین دانشمندی است که این موضوع را با نظمی خاص مورد مطالعه قرار داده و دانش های یونانی و هندی را با هم تلفیق کرده است. خدمت اصلی وی به کار بردن اعداد هندی در حل عددی معادلات بود. کمک دیگری که به حل معادلات درجه اول کرد عبارت بود از پذیرفتن اصول موضوع مربوط به نقل جمله ها از یک طرف معادله به طرف دیگر، و تبدیل کسرهای غیر صریح به کسرهای صریح.
محمد خوارزمی نیز یکی از هموطنان محمد بن موسی خوارزمی است که کتاب مفاتیح العلوم را تألیف کرد و به تبعیت از علاقه ایرانیان به جدول بندی، علم را به عربی و غیر عربی تقسیم کرد. و علم غیر عربی را به علوم طبیعی و ریاضی تقسیم نمود و در علوم ریاضی، به بحث و تفحص درباره هندسه و حساب و اصول جبر و جراثقل، با فصلی درباره تعادل مایعات، پرداخت.
اما کتاب دیگری که هم عصر مفاتیح العلوم منتشر شد کتابی است موسوم به اخوان الصفا که به یک جمعیت سری منتسب است. این جمعیت در حدود پنجاه کتاب علمی درباره موضوع های مختلف ریاضی و نجوم و شیمی منتشر ساخته و نیز به مطالعه پدیده های طبیعی مانند جزر و مد و زلزله و خسوف و کسوف پرداخته و به مسائلی از نوع « چرا صداهایی که در یک زمان در هوا یا آب منتشر می شوند با یکدیگر مختلط و مشتبه نمی گردند؟» تصور می رود که بیشتر اعضای جمعیت اخوان الصفا ایرانی بوده اند.
ابن سینا نیز که شهرتش بیشتر در طب بود تا در ریاضی، با این همه ریاضیدانی به نام بود. اما ابوریحان بیرونی(363-439) در موضوع های گوناگون به مطالعه و تحقیق پرداخت، طول ها و عرض های جغرافیایی را بدقت اندازه گیری کرد، در مورد اینکه زمین بدور خود دوران می کند یا نه بحث کرد، وزن مخصوص صحیح 18 سنگ گرانبها را به دست آورد و طرز کار چشمه های طبیعی و چاه های آبفشان(آرتزین) را توضیح داد و حتی به بحث درباره وضع دره سند در دوره پیش از تاریخ، و در مورد عجایب خلقت آدمیان پرداخت.
با تولد عمرخیام 436ق/1044م دوره زرین علم ایرانی به پایان رسید. زوزنی معاصر عمرخیام، وی را بزرگ ترین ریاضیدان و منجمی بی بدیل می داند. حاجی خلیفه «فاتحه الکتاب جبر» خیام را بهترین اثر وی می شمارد. وی ریاضیات را تا جایی دنبال می کرد که برای نجوم و ممیزی اراضی و معاملات بازرگانی و قانون ارث مفید بود و به کار می رفت. مطالعات ریاضی را از مرحله ای که خوارزمی در آن متوقف شده بود بسی جلوتر برد. کار اصلی او راجع به معاملات درجه دوم بود. از تقاطع مقطع های مخروطی برای حل مسائل جبری استفاده کرد. شکل های مختلف معادلات درجه سوم را به نحوی کامل طبقه بندی کرد و برای هر کدام یک راه حل هندسی یافت و ساخت.
البته پیش از عمرخیام کسانی مانند ماهانی سعی کرده بود کره را به دو قسمت معین تقسیم کند(مسئله ارشمیدوس). اما وی به حل این معادله توفیق نیافت و معادله را ابو جعفر خازنی( به معنی گنجور یا کتابدار) حل کرد. وی اهل خراسان بود که این مسئله را به کمک قطاع های مخروطی حل کرد. اندکی بعد نیز محمدبن لیث(391ق/ 1000م) به معادلات درجه سوم و ساختن هفت ضلعی و نه ضلعی منتظم، و معادلات درجه چهارم، علاقمند شد و تصادفاً به حل این معادلات دست یافت.
خواجه نصیرالدین طوسی نیز کارهای ابتکاری بیشتری کرد اما اگر یک قرن پیش زندگی می کرد شهرت جهانی می یافت چون دوران وی مقارن شده بود با دوران تجدد علمی و هنری و ادبی (رنسانس) در اروپا.
آخرین نامی که از دانشمندان ایرانی به اروپا رسید بهاءالدین املی بود که در سال954ق/ 1547م در آمل بدنیا آمد و در سال 1032ق/ 1622م در شیراز درگذشت. کتاب او در کلکته انتشار یافت و بعداً به آلمانی و فرانسه ترجمه شد. اما در این کتاب چندان چیز ابتکاری وجود نداشت.
برگرفته از میراث مکتوب ایران تNلیف ۱۳ تن خاورشناس زیر نظر آرتور جان آربری
مطالب مشابه :
لیست محصولات شرکت لاستیک سازی جم شماره 2
لاستيک چرتکه ايي کمک خاور درجه لوازم پمپ ترمز خاور 808 تکلان طوس
نحوه تشخیص واژه های دارای ریشه عربی و فارسی
مانند طهران ،طالش، اصطهبان ، طوس که استکان، اسکناس، درشکه،سماور،کالسکه،چرتکه
تاریخ ریاضیات: نوشته خانم آرزو رمضانی
را بدرود گفت و فردوسی بزرگترین حماسه سرای ملی ایران در قریه باژ از طوس که چرتکه
زندگی نامه ی دانشمندان مسلمان
است که حساب هندی، به صورتی که به اعراب رسیده، مستلزم استفاده از چرتکه قمری در طوس
نگارش و دستور زبان فارسي (قسمت دوم)
استکان، اسکناس، درشکه،سماور،کالسکه،چرتکه،چمدان و . طوس توس . باطري
نقدی بر دکتر ولایتی(قسمت دوم)
مَغلَطه بر دفترِ دانش بکَشَد ، ـ به تعبیرِ منقول از خواجۀ سرفرازِ طوس چُرتکه »انداختن
برچسب :
چرتکه طوس