نقدی بر استعفانامه کاظم فریدیان

یکی از رفتارهائی که همواره در فرهنگ ما سرزنش شده " یکجانبه به قاضی رفتن" است. هرچند کمتر کسی را می توان یافت که این رفتار را تایید کند اما آیا همه ما به این امر ایمان داریم و از قضاوت یکجانبه اجتناب می کنیم؟

درصورت عدم خود شیفتگی و اکتفای صرف به اهداف و دلمشغولیها و برداشتهای شخصی و سعی در شنیدن سخنان دیگران و احترام به برداشتها و نظرات آنها بسیاری از مشکلات رفتاری و ارتباطی ما حل خواهد شد.

هدف از این مقدمه ارائه نقدی بود بر رفتار های اخیر دوست خوبم کاظم فریدیان کسی که همواره به او به دیده احترام نگریسته ام و برای افکار و نظریاتش ارزش و اعتبار خاصی قائلم.

طی روزهای اخیر خبر استعفای کاظم از باشگاه دماوند در اینترنت منتشر شد و با ایمیل ارسالی کاظم که حاوی متن استعفانامه اش بود از این خبر مطمئن شدم. متن استعفا چنین بود:

"به نام خدا

با سلام

در اعتراض به ناديده گرفتن خردجمعي و چندصدايي كه روح حاكم باشگاه كوه نوردي و اسكي دماوند است و خود حق پنداري جمعي از پيران مصلحت!! انديش باشگاه كه در مراسم بزرگداشت شادروان ليلااسفنياري مانع نمايش فيلم "ليلاي بي ليلي" شدند اينجانب كاظم فريديان، مدال صعود قله نانگاپاربات به باشگاه باز پس داده و استعفاي خود از عضويت در باشگاه كوه نوردي و اسكي دماوند را تقديم نايب رييس هييت مديره جناب آقاي اكبر مشهدي زاده مي نمايم.

"ليلاي بي ليلي" شرح مختصر و مستندي بود از سازوكار نخبه كشي جامعه ي كوه نوردي كه ليلاهاي اين مرز و بوم را به ورطه ي پاكبازي و جانفشاني مي كشاند در حاليكه فرصت سوزترين و استعدادكش‌ترين افراد را بر مسند نشانده و تكريم مي كند.

به اميد پيروزي و سربلندي ايران و ايراني"

اینها همه گفته های کاظم در خصوص دلائل استعفایش است اما اگر بخواهیم یکجانبه به قاضی نرفته و طرف دیگر دعوی را نیز ببینیم می توان ماجرای استعفای کاظم را چنین نیز روایت کرد:

کاظم فریدیان بهمراه رضا نظامدوست مستندی با محوریت شخصیت لیلا اسفندیاری جهت نمایش در مراسم بزرگداشت لیلا تهیه نموده و این مستند ساعاتی قبل از زمان اعلام شده برای پخش فیلم به مسئولان برگزاری مراسم که توسط باشگاه دماوند برگزار می شود ارائه می شود و بعد از بازبینی فیلم مزبور توسط آنها مغایر با سیاستهای باشگاه تشخیص داده شده و از نمایش آن جلوگیری می شود.

اینچنین است که کاظم آزرده خاطر از مصلحت اندیشی باشگاه استعفایش را از باشگاه اعلام می کند.

استعفا از باشگاه دماوند حق طبیعی کاظم است اما آیا او در انتظاراتش از باشگاه نیز محق است؟

دلمشغولی اصلی کاظم ارائه نظریاتش است و دلمشغولی مسئولان باشگاه حفظ حیات باشگاه است. باشگاه دماوند بعلت مسائل و مشکلات ناشی از حادثه دیزین و دید منفی و نادرست برخی مسئولان فدراسیون کوهنوردی نسبت به این باشگاه با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می کند و بیان نظریات تند و انتقادی مورد نظر کاظم فریدیان مشکلات غیر قابل پیش بینی برای این باشگاه ایجاد خواهد کرد و هزینه این انتقادات بر دوش مسئولان و اعضاء باشگاه خواهد بود نه شخص کاظم فریدیان.

دیدگاههای انتقادی کاظم فریدیان درخصوص فدراسیون کوهنوردی و برخورد ناشایست برخی مسئولان آن با کوهنوردان مستقلی چون لیلای اسفندیاری بسیار بجا و قابل احترام است و باید توسط جامعه کوهنوردان شنیده شود. اما تریبون مناسب برای ارائه این دیدگاهها تریبون باشگاهی که خود باید تحت نظر سازمانهای دولتی چون فدراسیون و تربیت بدنی فعالیت کند نیست. رسالت اصلی باشگاه فعالیتهای کوهنوردی است و دوستانی چون کاظم عزیز باید عرصه های دیگری را برای فعالیتهای منتقدانه خود بیابد.

امروزه بسیاری افراد از طریق سایتها و وبلاگها و تشکیل سازمانهای مردم نهاد (علی رغم فضای بسته موجود) به بیان دیدگاهها و نظراتشان پرداخته و هزینه آنرا نیز می پردازند. چرا کاظم عزیز از چنین روشهائی استفاده نمی کند و به ارائه دیدگاههایش نمی پردازد و اینچنین خود را در درگیری با دوستان و همباشگاهیهایش فرسوده می کند؟

کاظم فریدیان کوهنوردی مستقل,جسور و بسیار با هوش است این ويژگیهای کاظم او را به شخصیتی برجسته و قابل احترام در بین کوهنوردان تبدیل کرده و جامعه کوهنوردی ما به امثال او نیازی مبرم دارد.

هر چند که متاسفانه کاظم قدر خود را نمی داند.

نقدی بر استعفانامه کاظم فریدیان

مطالب مشابه :

متن یك استعفانامه تكان دهنده‌

متن استعفانامه سرمربی مقاومت رمنت

نقدی بر استعفانامه کاظم فریدیان

فقط به متن این استعفانامه دقت کنید :))

شهردار قصرشیرین استعفا داد- متن کامل استعفانامه

دو استعفا روی میز وکیلی

شهردار قصرشیرین استعفا داد- متن کامل استعفانامه

یک مطلب ورزشی!