نظم و انضباط در مدارس
نظم و انضباط در مدارس
نظم در لغت به معناي آراستن، برپا داشتن، ترتيب دادن كار و... و در اصطلاح نظامي به معناي پيروي كامل از دستورهاي نظامي است.
انضباط نيز به معناي نظم و انتظام، تربيت و درستي، عدم هرج و مرج، سامانپذيري و آراستگي است.
ميدانيم آنچه كه امروز حرف اول را در مدرسه ميزند انضباط است، انضباط اخلاقي و رفتاري دانشآموزان ميتواند روي آموزش اثرگذار باشد. بنابراين پرورش همراه آموزش مهم جلوه ميكند.
دانشآموزان با انضباط ميتوانند مسئوليتهاي مهم مدرسه را به عهده بگيرند و در آينده نيز جامعه به خوبي پذيراي اين افراد است.
حال مسئله اين است كه اگر دانشآموز بيانضباط باشد چه كارهايي بايد انجام دهيم؟
مسلماً چنين افرادي داراي مشكلاتي هستند كه اين مشكلات ميتواند از مدرسه و يا عمدتاً از بيرون مدرسه باشد، به هر حال كمك به چنين دانشآموزاني وظيفه معلمان است تا بتوانند دانشآموزاني سالم و بانشاط تحويل جامعه دهند.
هدف از بررسي نظم و انضباط
هدف از اين موضوع، چگونگي ايجاد مدرسهاي شاد با دانشآموزان باانضباط و منظم كه انسانهاي پرورش يافته در اين مدرسه، در آينده انسانهايي به تعالي رسيده، تغيير رفتار داده و متفكر و متعهد خواهند بود كه فقط هدف آنها كسب نمره بالاتر نيست، بلكه هدف، آموزش و پرورش است.
نظم و انضباط حاكم بر مدرسه باعث ميشود دانشآموزان با برنامهريزي به كارهاي خود برسند. و اين نظم و انضباط نه تنها داخل مدرسه، بلكه كارهاي خارج از مدرسه را نيز تحت الشعاع قرار ميدهد و باعث ميشود دانشآموزاني با ايمان، مشتاق به درس و مدرسه و در آينده توانمند روي كار بيايند.
اگر هر شخصي در هر مرحله زندگي كه هست نظم و انضباط داشته باشد موفقيت در انتظار اوست.
ميدانيم كه اگر به آموزش و پرورش به ديد واقعي نگاه كنيم و به آن اهميت بدهيم باعث پيشرفت جامعه ميشود و شايد در كشورهاي توسعه يافته، آموزش و پرورش آنها دليل پيشرفت آنها بوده است. برنامهريزي مناسب و جذاب بودن مدارس، بودن نظم و انضباط در مدارس، جهت دار بودن آموزش و پرورش، باعث به ثمر رسيدن اهداف از پيش تعيين شده جامعه ميشود.
هدف از نظم و انضباط در آموزش و پرورش، تربيت افرادي است كه خود اتكاء و مستقل باشند، دليل هر فرمان و دستوري را بدانند و چنين ديدي از انضباط، ظرفيت ذهني افراد را افزايش ميدهد و او را قادر ميسازد تا مفاهيم جهان اجتماعي و طبيعي را درك كند.
بيان مسئله
در اين گزارش اين سوال مطرح ميشود: آيا انضباط حاكم بر مدرسه ميتواند بر تحصيل موفق دانشآموزان اثر داشته باشد؟
و آيا معلمان مجرب ما ميتوانند با ارائه مطالب جذاب و هيجانانگيز خود، دانشآموزان جامعه فعلي را كه پر از آلودگيهاي صوتي، تصويري و... است از نظر انضباطي كنترل كنند و در كلاس درس مشكلي نداشته باشند؟
و هزاران سوال ديگر كه با يافتن جوابهاي آن ميتوانيم در امر آموزش و پرورش موفق باشيم.
متأسفانه اگر نتوانيم مشكل دانشآموزان را در مدرسه برطرف كنيم اين معضل بيانضباطي هم براي معلمان دردسرساز خواهد بود هم براي جامعه. زيرا بودن حتي يك دانشآموز بيانضباط در مدرسه نظم مدرسه و كلاس را بر هم ميزند. انسان به عنوان يك موجود اجتماعي براي زندگي و ارتباط با ديگران ناچار است اطاعت از هنجارهاي اجتماعي بين انسانها را رعايت نمايد. به عبارت ديگر رفتارش بايد مورد قبول اجتماع باشد، يكي از راههاي اجتماعي شدن و مورد قبول واقع شدن، رعايت مقرراتي است كه در اجتماع حكمفرماست. آموزش و پرورش و مدارس بعنوان يك سيستم اجتماعي و متشكل از افراد انساني به منظور نيل به اين هدف، بايد فعاليتهايي را پيشبيني كند كه اين مهارت اجتماعي را در دانشآموزان تقويت كرده و دروني سازد. امروزه نزد بسياري از محققان براي افزايش و ايجاد نظم و انضباط روشهاي تربيتي غيرمستقيم و غيركلاسيك موردتأكيد و تشويق قرار گرفته و اعتقاد بر اين است كه براي آموزش نظم تنها نبايد به آموزش كلاسي، مقررات مدرسه و خانواده اكتفا نمود، بلكه استفاده از مشاركت جوانان و نوجوانان را در فعاليتهاي گروهي و انتخابي بايد مدنظر قرار داد، تا از اين طريق علائق، قدرت سازندگي، ابتكار و خلاقيت دانشآموزان را افزايش داد و دركي كامل و سنجيده از اجراي مشاركتي فعاليتها بدست آورد و راهكارهاي ارتقاء نظم و انضباط در سطح جامعه را بدست آورد.
رابطه نظم و انضباط با مدرسه سالم
آنچه كه براي ما اهميت دارد رابطه نظم و انضباط با مدرسه سالم است آيا ميتوان بين اين دو ارتباط تنگاتنگي برقرار كرد. آنچه كه علم ثابت كرده و مشاوران مرتب روي آن در مدارس تأكيد دارند، برنامهريزي است. حال آيا اين برنامهريزي به دانشآموزان با انضباط برميگردد يا نه؟
براي اينكه مدرسهاي بانشاط داشتهباشيم موارد زير را در مورد انضباط رعايت كنيم:
* مدير و معاون و معلمان مدرسه در همه كارهاي مدرسه الگوي دانشآموزان باشند تا دانشآموزان الگوگيري كنند و دنياي فردا از دريچه روشنايي به سوي دانشآموزان باز شود.
* اگر در مدرسه مسئوليتهايي به دانشآموزان سپرده شود و خود دانشآموزان مدرسه را با نظارت كادر مدرسه كنترل كنند. براي مثال شوراي دانشآموزي مدرسه، معمولا بهترين دانشآموزان مدرسه را از نظر انضباطي تشكيل ميدهند كه توسط آراء دانشآموزان انتخاب ميشوند و اين دانشآموزان خيلي از كارهاي اجرايي مدرسه را در كنار مدير و معاون مدرسه انجام ميدهند. بايد سعي كنيم تمام دانشآموزان مدرسه را در كارها درگير كنيم.
* بررسي مشكلات دانشآموزان و همراهي ايشان در لحظات سخت زندگي.
* هم صحبت شدن با دانشآموزان و خود را در كنار ايشان گذاشتن.
* آشنايي با والدين دانشآموزان كه در انضباط تأثير بسزايي دارد.
در چنين مدرسهاي دانشآموزان از نظر پرورشي و تربيتي رشد خوبي خواهند كرد. چون نظم و انضباط همه كارهاي مدرسه را تحتالشعاع قرار ميدهد و دانشآموزان وظيفه خود ميدانند به موقع در صبحگاه، كلاس، نماز جماعت و... حاضر شوند يعني از نظر ديني نيز دانشآموزان به تعالي ميرسند اين مدرسه، مدرسهاي بانشاط خواهد بود در اين مدرسه اولويت اول با تربيت است سپس آموزش.
در مدرسه سالم و شاد كه بر پايه انضباط است دانشآموزان خلاق و نوآور رشد ميكنند و تفكر اين دانشآموزان به طور كيفي است. به طوري كه هميشه خدا را ناظر بر اعمال خود ميدانند. دانشآموزان باانضباط، وقتي پا به اجتماع ميگذارند، سريعا خود را با اجتماع هماهنگ ميكنند و به دنبال اهداف از پيش تعيين شده خود ميروند. در اين مدرسه كه نظم و انضباط حاكم است جريان ياددهي - يادگيري هر روز بهبود مييابد و تعليم و تربيت هيجاني و شوقانگيز ميشود و مدرسه به سوي مدرسه سالم سوق داده ميشود.
نظم و انضباط در خلقت
نظم و انضباط نه تنها در مدرسه، باعث مدرسهاي شاد و توانا ميشود بلكه اين نظم در آفرينش هم بسيار مهم است. مثلاً نظمي كه خداوند در كرات آسماني، گردش روز و شب و... قرار داده كه حكايت از بزرگي و عظمت خداوند باري تعالي است. خداوند در هر چيز تجلي يافته است و همه چيز از روي حساب و كتاب آفريده شده است. و همه چيز معلول تدبير خداوند حكيم، مدير و توانا است. وقتي خداوند در دستگاه پهناور خلقت خود نظم قرار دارد بنابراين انسانها هم بايد در زندگي فردي و اجتماعي خويش نظم و تربيت و تدبير را رعايت كنند. به گفته روانشناسان:احتياج به نظم و ترتيب، جزء احتياجات اساسي و رواني محسوب ميگردد، رنگ و شكل خاصي به زندگي ميدهد، افراد ميل دارند زندگي فردي و جمعي خود را تحت نظم و قاعده مشخصي درآورند.
همه هزينههاي هنگفتي كه صرف قانونگذاري ميشود، همه صرفاً به خاطر برقراري نظم در جامعه است. اسلام نيز به عنوان دين جامع و كامل به نظم و برنامهريزي در زندگي اهميت فراوان ميدهد چرا كه همه احكام اسلامي بر پايه نظم است.
در دنياي كنوني، با پيشرفته شدن و روي آوردن به كامپيوتر اين نظم دقيقتر شده است. به طوريكه ميتوانيم بگوييم منظم زندگي كردن، جزء ضروريات زندگي است و مورد پسند عقل و دين است.
نظم و انضباط در روايات اسلامي نيز مورد تأكيد قرار گرفته است به طوريكه حضرت علي (ع) در خطبههاي نهجالبلاغه فرزندان خود را به تقواي الهي و نظم در كارهايشان سفارش ميكند همچنين به مالكاشتر در مورد رعايت نظم سفارشاتي را بيان ميدارد.
رابطه نظم و انضباط با مسئوليتپذيري
اگر دانشآموزان در مدرسه نظم و انضباط را رعايت كنند نتيجه آن مسئوليتپذيري آنها خواهد بود. اين دانشآموزان با رعايت حقوق تمامي افراد و برخوردهاي منطقي با مخالفين و احترام متقابل، از عصاره بدست آمده از رعايت رفتار و عمل به آن در سطح مدرسه و بعد از آن پياده كردن كاربرديتر در سطح اجتماع رفتار ميكنند كه ميتواند راهگشاي بسياري از مشكلات و كشمكشهاي موجود در داخل اجتماعات انساني باشد.
اگر به دانشآموزان بيانضباط و يا كم فعال مدرسه مسئوليتي را بدهيم و اجازه دهيم آن را تجربه كنند قطعاً اين دانشآموزان از نظر انضباطي بهبودي پيدا خواهند كرد فقط اين كار مستلزم فرآيند آزمايش و خطاست.
اين مسئوليتها بايد از كوچك شروع شود و پس از آنكه دانشآموز از خود قابليت ايفاي مسئوليت را نشان داد مسئوليتهاي مهم داده شود. دانشآموز، با احساس مسئوليت كردن، به بحث و تصميمگيري و مشاركت در مدرسه ميپردازد كه باعث ايجاد مدرسهاي نتيجهبخش ميشود و محيط بهتري را براي آموزش فراهم ميكند.رابطه نظم و انضباط با مسئوليتپذيري، رابطهاي متقابل است.
آيا برقراري نظم و انضباط در مدرسه يك معضل است؟
بعضيها بر اين باوراند كه برقراري نظم و انضباط در مدارس امروزي با توجه به اجتماعي كه در آن قرار داريم خيلي مشكل است. مدرسهاي كه نتوان در آن نظم را برقرار كرد، طبق مباحث قبلي اين مدرسه موفق نخواهد بود. نه دانشآموز درس خواهد خواند و نه نظم كلاس را رعايت خواهد كرد.
خيلي از معلمان مدارس ما از مشكل بيانضباطي زجر ميكشند زيرا عاقبت بيانضباطي را درس نخواندن ميدانند. انضباط و تعليم و تربيت ارتباط خيلي نزديكي دارند و بعضي ديگر از معلمان با مديريت خوب كلاس، انضباط را يك معضل نميدانند.
بعضي معلمان و معاونان بر اين اعتقادند كه براي برقراري نظم حتماً شيوه تشويق و تنبيه بايد وجود داشته باشد و بعضي ديگر معتقدند براي دانشآموز بايد محيطي فراهم آورد كه در آن براي قدم گذاشتن در جاده پيشرفت مورد حمايت قرار گيرد و موانع سر راهش هموار گردد. به نظر آنان دانشآموز انگيزه دروني دارد بنابراين كافي است كه اين انگيزه پرورش يابد نه اينكه كنترل شود تا بتواند به بار بنشيند بنابراين طبق اين نظريه، معلم كه جهت دهنده است حرف اول را در پرورش نميزند ولي به اين معني هم نيست كه دانشآموز را به حال خود رها كنيم.
چگونه با دانشآموزان بيانضباط برخورد كنيم؟
سعي كنيم با دانشآموزان بيانضباط، آرام، خونسرد و حرفهاي برخورد كنيم. اين نكته خيلي مهمي است زيرا اگر مأمور پليسي وسيله نقليه ما را به خاطر رعايت نكردن قوانين رانندگي جريمه كند حق اجراي قانون انتظامي دولتي را دارد يعني صدور برگه جريمه، ولي حق تحقير و رجزخواني و سرزنش شما را ندارد. در مورد دانشآموزان بيانضباط هم عيناً همين است ما در حيطه وظايف خود حق اجراي برنامه انضباطي را داريم ولي نبايد با فرياد زدن و حركت انگشت، يا نگاههاي تهديدآميز و يا تعابير نيشدار و.... مورد بيانضباطي را به دانشآموز بگوييم. اگر برخورد ما با خونسردي و همراه با ريشهيابي باشد احتمال بيشتري دارد تا دانشآموز متوجه رفتارش شود زيرا ما ميخواهيم با دانشآموزان تا پايان سال تحصيلي در مدرسه، با هم باشيم. اگر ما از دست دانشآموز، از حال طبيعي خود خارج شويم ديگر نميتوانيم به دانشآموز تسلط داشته باشيم. ما هنگام برخورد با دانشآموز بيانضباط بايد آرام و خونسرد باشيم چرا كه دانشآموزان از رفتار ما الگوگيري ميكنند.
كمتوجهي به دانشآموزان، به صورت ناتواني در ادامه دادن يك تكليف خاص آشكار ميشود. دانشآموزاني هم در مدرسه هستند كه معمولاً بيشفعال هستند كه هم خانواده از دست چنين دانشآموزاني ناراضي است و هم مدرسه.
اين دانشآموزان در مدرسه، از دستورها اطاعت نميكنند عملكردي تكانشي دارند و تحريكپذير و خشن هستند. چون اين دانشآموزان چنين مشكلاتي را دارند با هم سالان خود و خواهر و برادرشان مشكل دارند بعداً ممكن است در اجتماع دچار تنهايي و گوشهگيري شوند. اين افراد از فعاليتهايي كه نيازمند كاربرد نظم و انضباط مداوم و كوشش ذهني و تقاضاهاي سازماني يا تمركز حواس است، اجتناب كرده و يا بدشان ميآيد. اين دانشآموزان در كلاس درس حواسشان به راحتي توسط محركهاي ناآشكار منحرف ميشود و در نتيجه هر محرك بياهميتي كار و فعاليت آنها را قطع كرده و باعث بيانضباطي در مدرسه ميشوند.
براي ايجاد انضباط معلم بايد خواستههاي خود را با دانستههاي دانشآموز هماهنگ كند و به اصلاح تجارب نادرست پرداخته و رفتارهاي جديد ايجاد كند و تداوم در اين رابطه اهميت دارد. همچنين همكاران بدانند كه دادن فرصت و مشاهده و تمرين رفتار مطلوب به دانشآموزان ميتواند مؤثر باشد و رفتار صحيح را در عمل آموزش دهند.
دانشآموزان كادر مدرسه را، راهنماي اخلاقي خود ميدانند و آنچه را كه وي به عنوان نيك و زشت ميگويد ميپذيرند. بنابراين رفتار معلم با عمل او بايد يكسان باشد.
تشويق منظم و متناسب رفتار مثبت را شيوهاي در وا داشتن دانشآموز به اعمال درست ميدانيم.
بنابراين با رفتاري آرام و خونسرد ميتوانيم جلب رضايت دانشآموز، پي بردن به مشكلات ايشان، همراه با رعايت انضباط را داشته باشيم و به هدف خود در امر آموزش برسيم و بدانيم استفاده از تنبيهات و تهديد از عوامل مخل نظم و انضباط است در نتيجه هر انضباطي بايد از نظارت بر رفتار دانشآموز آغاز و به خوداتكائي دانشآموز بيانجامد.
تفاوتهاي فردي و ويژگيهاي خاص دانشآموزان را در انضباط در نظر بگيريم
ما ميدانيم در يك مدرسه با 200 نفر دانشآموز، 200 رفتار متفاوت وجود دارد. دانشآموزاني كه به مدرسه ميآيند هر كدام براي خود، خانوادههاي متفاوت، توانائيهاي متفاوت و در نتيجه مشكلات متفاوت دارند.
از نظر مالي بعضي خانوادهها در طبقه ثروتمند جامعه هستند بعضي ديگر در طبقه متوسط و بعضي ديگر در طبقه ضعيف جامعه قرار دارند. به هرحال هر كدام براي خود مشكلاتي را خواهند داشت.
طبقه ضعيف جامعه ممكن است فرزندانشان از دو مشكل مهم رنج ببرند. يكي در مورد فقرشان و ديگري مشكل روحي و عاطفي، البته خانوادههاي فقيري را هم داريم كه وقتي به مدرسه ميآيند هيچكدام از اين دو مشكل را ندارند و دانشآموز آنها از نظير درس و انضباط رتبه اول را در مدرسه دارد.
اما خانوادههاي ثروتمند ممكن است مشكل اول را اصلاً نداشته باشند ولي مشكل دوم كه يك مشكل روحي و عاطفي است را، داشته باشند.
طبعاً اين خانوادههاي مشكلدار، فرزندانشان در مدرسه از نظر روحي مشكل خواهند داشت و در نتيجه ممكن است اين دانشآموزان از نظر انضباطي، نظم مدرسه و كلاس را مختل كنند.
حتي دانشآموزان با توانائيهاي متفاوت به مدرسه ميآيند عدهاي با استعداد و بعضي كند ذهن و بعضي ديرآموز هستند.
حتي با گوش كردن به صحبتهاي دانشآموزان ميتوانيم آنها را بشناسيم. اگر ما تفاوتهاي فردي و ويژگيهاي خانوادگي دانشآموزان را شناسايي كنيم و معلم را در جريان قرار دهيم راحتتر ميتوانيم مدرسه را كنترل كنيم.
اثر انضباط در رشد اجتماعي دانشآموزان با توجه به اينكه مدرسه نيز نهادي اجتماعي و نمايانگر فرهنگي است به دانشآموز عادات و رسوم و مهارتها و دانش خاصي را منتقل ميكند. مدرسه نظام اجتماعي كوچكي است كه دانشآموز، قواعد اخلاقي، عرف اجتماعي، نگرش و شيوههاي برقراري ارتباط با ديگران را ميآموزد. اگر در مدرسه نظم برقرار باشد و دانشآموزان با انضباط باشند، نه تنها دانشآموز در اين محيط كوچك اجتماعي خوب رشد ميكند بلكه براي محيطهاي بزرگتر اجتماعي هم آماده ميشود.
اگر همسالان يك دانشآموز بيانضباط باشند مسلماً رفتارهاي بيانضباطي تأثير بدي را روي او در اجتماع خواهد گذاشت. اگر معلمان ما نيز به شغل خود ايمان داشته باشند ميتوانند با دادن درس دانش و محبت و... شخصيت خوبي را براي دانشآموزان رقم بزنند و نوجوانان و جوانان شايستهاي را تحويل جامعه دهند. و الآن هم ميبينيم كه دانشآموزان در برقراري نظم اجتماعي، به كمك پليس آمدهاند و عضوي از خانواده پليس شدهاند. اينها همه نتيجه تعليم و تربيت درست مدارس ميباشد. ومدرسه محلي براي آمادگي ورود به اجتماع است.
پيشنهادهايي براي جلوگيري از مسائل انضباطي و اخلاقي در كلاس درس
همه معلمان بايد بدانند پيشگيري از درمان بسيار آسانتر است. معمولاً در مدارس رسم بر اين است كه اگر دانشآموزي درس نخواند ويا موارد بيانضباطي در كلاس داشت او را به دفتر مدرسه ميفرستند و يا از مدير يا معاون مدرسه ميخواهند كه به كلاس او بروند اگر معلمان موارد زير را رعايت كنند كمتر دچار موارد بيانضباطي دانشآموز در كلاس ميشوند:
* كلاس را سريع و با اشتياق و علاقه شروع كنند و در راهرو مدرسه به مدت طولاني با يكديگر حرف نزنند.
* قبل از شروع درس توجه همه دانشآموزان را به خود جلب كنند اين كار را ميتوانند با ساكت ماندن براي چند لحظه، يا يكي دو بار به ميز ضربه بزنيد.
* تمام مطالبي را كه ميخواهيد درس بدهيد روي تخته سياه بنويسيد.
* طرح درس و تمام مطالب كمك آموزشي را به همراه داشته باشيد.
* كلاس خود را با چشمهايتان كنترل كنيد. كه بهترين نوع كنترل است.
* از دانشآموزاني كه احتمالاً، علاقه خود را از دست داده اند بيشتر پرسش كنيد.
* بيشتر از كلمه <ما> در كلاس استفاده كنيد.
* همه دانشآموزان را تشويق كنيد تا به سؤال مطرح شده توسط شما، پاسخ دهند چه آنها را به صورت انفرادي صدا بزنيد چه همه يكباره جواب دهند.
* دانشآموزاني كه در كنار يكديگر نشستهاند و نظم كلاس را به هر طريقي به هم ميزنند از هم جدا كنيد.
* در انجام كارهايتان تاجرپيشه باشيد يعني قدر وقت و زمان را داشته باشيد.
*به صداي خود توجه كنيد بلند و واضح صحبت كنيد.
* در كلاس راه برويد و همه دانشآموزان را زيرنظر داشته باشيد.
* جريان يادگيري و فعاليت دانشآموزان را متوقف نكنيد.
* احساسات و نظرات دانشآموزان را در نظر داشته باشيد، بهطوري كه هنگام تدريس بتوانيد روش درس دادن را عوض كنيد.
* براي آنچه كه در كلاس، چه از نظر درسي و چه از نظر فعاليت انجام ميدهيد دانشآموزان را مسئول بدانيد.
* قبل از صدا زدن دانشآموز براي جواب دادن، ابتدا سؤال را مطرح كنيم.
* هنگام سؤال كردن، دانشآموزان را بطور تصادفي صدا بزنيم نه بصورت ستوني و رديفي.
* فعاليتهاي خود را در كلاس متنوع كنيد تا كلاس خستهكننده نباشد.
* قبل از تدريس به مطالب تسلط كامل داشته باشيد.
* اسامي دانشآموزان مشكلدار را از دفتر مدرسه بخواهيد.
* مشكلات و گرفتاريهاي خود را درگير كار خود نكنيد.
* عدالت را در كلاس رعايت كنيد و در گفتار خود صادق باشيد.
* سعي كنيم در كلاس درس، در هر رشتهاي كه هستيم زماني را به مسائل ديني هم اختصاص دهيم.
اگر اين مسائل را در كلاس رعايت كنيم ميتوانيم از نظر رشد فكري و ذهني دانشآموز را در رده بالاتري قرار دهيم تا بتواند در جامعه فردي كوشا و با انضباط باشد.
نتيجهگيري
با توجه به بحثهاي انجام شده، بهتر است بدانيم كه انضباط اخلاقي و رفتاري ممكن است ارتباطي به مسائل داخل مدرسه و كلاس نداشته باشد. موقعيتهاي اجتماعي و اقتصادي، سلامت بدني و توانائي روحي، ثبات عاطفي و... ميتواند روي نظم و انضباط دانشآموز در مدرسه تأثير فراوان داشته باشد.معلمان و كادر مدرسه بايد سعي كنند با جلسات مشاوره، و پي بردن به مشكلات دانشآموزان، كه بيشتر جنبه روانشناسي دارد، آنها را در بهبودي رفتارشان ياري كنند. اگر مشكلات خارج از مدرسه وجود نداشته باشد مشكلات داخل مدرسه را به آساني و با تدبير معلم در كلاس ميتوان حل كرد. اگر در رفتار و گفتارمان در مدرسه، به عنوان مثال، اگر در من كه معاون مدرسه هستم، صداقت و عدالت وجود نداشته باشد چگونه انتظار داشته باشم دانشآموزان مشكل اخلاقي و انضباطي نداشته باشند.
كلاً مسئله انضباط، مسئله مهمي در مدارس است كه با درست برخورد كردن با اين موضوع، ميتوان خيلي كارها را در مدرسه آسان انجام داد. سعي كنيم با درگير كردن دانشآموزان با مسئوليتهاي مدرسه، از گوشهگيري و بيانضباطي دانشآموزان جلوگيري كنيم.
با قرار گرفتن در كنار دانشآموز و صحبت كردن با او ميتوانيم به بعضي از مشكلات رفتاري او پي ببريم.
- بينظمي در اعمال انسان، تاثيري زيانبار دارد و جريان طبيعي فعاليت انسان را مختل ميسازد. انسان نامنظم، نميتواند از تواناييهاي فردي خود بهره برد.
- بينظمي، موجب اتلاف وقت و از دست رفتن عمر آدمي است.
- بينظمي، سبب ركود تحصيلي و بازماندن از اداي وظايف اجتماعي است.
- تاثير زيان بار در شخصيت افراد، از عوارض ديگر بينظمي است. شخص نامنظم از روش خودخواهانه و اعمال نظر شخصي متاثر از هوا و هوس پيروي ميكند و اين، سبب ضعف و زبوني نفس و سستي اراده اوست. و او را بيمسئوليت ميسازد.
هيچگاه نبايد دانشآموزان را تهديد به كاري كه نميتوانيد انجام دهيد بكنيد، زيرا دانشآموز طرف برنده است.
مطالب مشابه :
نظم در مدرسه
اگر دانشآموزان در مدرسه نظم و نه دانشآموز درس خواهد خواند و نه نظم کلاس را رعایت
نظم و انضباط در مدرسه
اگر دانشآموزان در مدرسه نظم و نه دانشآموز درس خواهد خواند و نه نظم کلاس را رعایت
نظم و انضباط و مدرسه سالم
اگر دانشآموزان در مدرسه نظم و انضباط را نظم و انضباط مدرسه را رعایت کنند، آن هم
آیا انضباط حاکم بر مدرسه می تواند بر تحصیل موفق دانش آموزان اثر داشته باشد ؟
اگر دانشآموزان در مدرسه نظم و نه دانشآموز درس خواهد خواند و نه نظم کلاس را رعایت
قانون در مدرسه، قانون در جامعه
قانون در مدرسه در اسلام به مسئله ی قانون و رعایت نظم اهمیت فراوانی داده شده است
راههای برقراری نظم درمدرسه
زیرا بودن حتی یک دانشآموز بیانضباط در مدرسه نظم اشتر در مورد رعایت نظم
نظم و انضباط در مدارس
زيرا بودن حتي يك دانشآموز بيانضباط در مدرسه نظم مدرسه و كلاس را بر هم ميزند.
برچسب :
رعایت نظم در مدرسه