نگاهی به وصیت نامه ناپلئون

وصيت نامه اي براي زنان و كودكان

شايد  براي سردار تنها و در تبعيد مانده اي كه از نگاههاي ناظر سربازان انگليسي مي گريزد و  از سرداران و ياران نزديك، چيزي جز خيانت آنان در خاطرش نيست و از ارتش لايق فرانسه جز خاطره قهرماني چيزي برايش باقي نمانده است چاره اي جزاين نيست كه در اين نوشته به ياد زنان و كودكان باشد. چه همسر و فرزندي كه آرزوي امپراطوريش را دارد و چه بيوه زنان و كودكان به جا مانده از سربازان و افسران ارتشش كه اميدوار است با پرداخت مبلغي از قهرماني آنان سپاسگزاري كرده باشد.

وصيت نامه يك ديكتاتور شكست خورده  پر از نكاتي است كه نشان از نا اميدي و ضعف او در دوران پاياني عمرش دارد.  سرنوشت عبرت انگيز ناپلئون از لابلاي خطوطِ اين ِ نامه  پاياني زندگاني اش، حاكي از آوارگي و غربت سردار جنگجويي است كه به حكم جبر و تبعيد به انزوا گرفتار شده است. شايد آنچه كه حكومت ناپلئون را در تاريخ سياسي جهان از هر حكومت ديگري متمايز كرده است همين وي‍ژگي حكومت خود كامه، مابين دو دورهْ جمهوري است. با اينكه همچنان  بسياري، بر اين عقيده اند كه دوران حكومت ناپلئون يكي از درخشان ترين دوران حاكم بر فرانسه است اما حكومت ناپلئون ديري نپاييد و به سرعت محكوم به شكست شد. به نظر مي رسد او  در شرايطي ادعاي سلطنت و تاجگذاري كرد كه فضاي حاكم براروپا و بخصوص فرانسه و فرهنگ غالب بعد از انقلاب فرانسه، نظام ديكتاتوري را بر نمي تابيد. 

تبعيد و تنهايي

به نظر در روزهاي پاياني عمرش ديگر خبري از آن سلطه طلبي و روحيه كشور گشايي نيست و او از ندامت و تنهايي گذشته به عشق و مذهب روي مي آورد. مذهبي كه معتقد است بيش از پنجاه سال با او زيسته و عشقي كه بهترين لحظات را با او سپري كرده است.

ناپلئوني كه در هنگام تاجگذاري منتظر نماند تا پاپ تاج را بر سرش بگذارد و خود از دست او گرفت و تاجگذاري كرد؛ جالب است كه در آغاز وصيت نامه اش به مذهب پناه مي برد. او در شروع وصيتش مي نويسد: «من عیسوی هستم و دارای مذهب کاتولیکی رومی می‌باشم و با همین مذهبي می‌میرم؛که بیش از پنجاه سال پيش با آن متولد شده‌ام. مايلم  که بقاياي جسدم در ساحل رودخانهٔ سن و در بین ملت فرانسه بيارامد؛ آنجا و در بين مردمي كه عاشقانه دوستشان داشته ام.»

تنهايي دوران تبعيد را در قالب عشق به همسرش ماريا لويزا آشكار مي سازد. در اين نوشته، لطيف ترين احساس آخرين لحظات زندگي اش را تقديم او مي كند و از همسرش تقاضاي نگهداري و مراقبت از پسرشان را دارد تا زماني كه او دوران كودكي اش را سپري كند.

 البته اين ابتداي سخن گفتن از ماريا لويزاست.

او در متن وصيتش بخشي از دارايي اش را به او مي بخشد و در كنار نام والدينش از او هم قدر داني مي كند.

اگرچه نامه هاي عاشقانه ديگري به ناپلئون منسوب است كه همگي متعلق به اين شهبانو نيست. نامه هايي  براي ژوزفين وماري والوسكا از اين قبيل اند؛ اما  او دراين آخرين نامه  بيش از همه به وصف فرزند و مادر فرزندش پرداخته است.

تناقض ميان لشكركشي و آزاديخواهي

ناپلئون در تبعيد همچنان به گذشته ارتش فرانسه مي بالد و در توصيه اي به كلنل ماربوت 1000 فرانك مي بخشد و به او پيشنهاد مي كند به نوشته هايش در زمينه دفاع از قهرماني ارتش فرانسه ادامه دهد و با اين كار مرتدين و افترا زندگان را پريشان و عاجز كند.   او چنان به شيوه حكومتداري خود معتقد است كه اين تفاخر تنها مختص ارتش نمي ماند و دربند ديگري باز از او مي خواهد تا تاريخ ديپلماسي فرانسه از 1792 تا 1815 را بنويسد و البته اين سالهايي است كه او با نيروي ارتش به نبرد با اروپا و لشكر كشي به مستعمره هايش يعني مصر و حتي سوريه مي پردازد. اگرچه در خيالش اتحاد اروپا مي گذرد ولي شعارش نماد ملي گرايي اوست  و نمايان تر اينكه اين اتحاد را ازطريق نبرد ممكن مي داند.  خيالي كه آنروز با ديكتاتوري و زور شمشير محقق نشد وچنانچه از متن وصيتش بر مي آيد او تنها عامل شكست خود را انگليس مي داند. كشور اروپايي كه در نبردها بر فرانسه پيروز شد و عامل تبعيدش به جزيره اي كوچك شد. علاوه بر شعارش مبني بر «همه چيز براي مردم فرانسه»، و طن پرستي ناپلئون از توجيهاتش كه در پس جملاتي برا ي امنيت، منفعت و قهرماني مردم فرانسه اظهار مي كند نيز مشهود است.او مي نويسد :«من مسبب دستگيري و محاكمه پيشوا{ دوك منطقه اي به نام انقيين(Enghien)} شدم زيرا آن مرحله براي امنيت، منفعت و قهرماني مردم فرانسه لازم بود و اين مصادف با زماني بود كه كنت آرتويس در اعترافش از 60 قاتل در پاريس حمايت و پشتيباني مي كرد. تحت شرايطي مشابه اين، من بايد به همين شيوه رفتار كنم.»  اين ميزان عشق به وطن او را به فكر گشايش مرزهاي كشورش مي اندازد.

اما ناپلئوني كه مشهور به جنگ طلبي و لشگر كشي  براي رسيدن به اهداف وطن پرستانه اي است كه از متن وصيتش نيز بر مي آيد با اعتقاد به آزادي ساير ملل و عدم ظلم و تعدي درحق آنان دچار تناقض مي شود.

تمايلات نا فرجام و احساسات ناسيوناليستي اش به علاوه حمايتش از ساير ملل اروپايي، در قالب توصيه هايي به پسرش آشكار مي شود. به او توصيه مي كند:«هرگز فراموش نكند كه او يك شاهزادهْ فرانسوي، زاده شده است و هرگز اجازه ندهد كه ابزار دست زمامداراني قرار گيرد كه به ملتهاي اروپايي ظلم و تعدي مي كنند . او هرگز نبايد عليه فرانسه بجنگد يا به هيچ وجه به آن آسيبي برساند. او بايد شعار مرا بپذيرد: "همه چيز براي مردم فرانسه" »

تناقضي كه ميان  شعار ناسيوناليستي او و پشتيباني اش از ملل اروپايي وجود دارد حاكي از حالِ پريشان ديكتاتور  وطن پرستي است كه در ورطه سلطه اروپاييان بر كشورش، قصدش از اين وطن پرستي را اينگونه معرفي مي كند كه مقصود وهدف او، لطمه و آسيبي براي ساير ملتهاي اروپايي در بر نداشته است. اگر چه كه جنگ طلبي هاي  او، امري خلافِ اين را به اروپاييان ثابت كرده بود؛ چنانچه در بندهاي ديگر اين وصيت نامه به كينه جويي مردم  انگلستان نسبت به خودش اقرار مي كند. او در بند 5 وصيت نامه اش عامل مرگ خود را اليگارشي انگليسي و ابزار هاي آن ذكر مي كند و مي نويسد : مردم انگلستان براي انتقام جويي از من، صبر نخواهند كرد.

  در روزهاي تبعيد و در متن وصيت نامه اش آنجا كه در عين حال  خودش را مقهور كينه و اعتراض اروپاييان بخصوص انگليس ها مي بيند همچنان خواهان حفظ شعار همه چيز براي فرانسه است و اين نكتهْ وصيت نامه اش ياد آور كشور گشايي او است.

كشورگشايي اي كه او براي اتحاد و آزادي اروپا مي خواست و حاصلش براي اروپاييان و ملل مستعمره ، مساوي جنگ و خونريزي بود.

تناقضي كه شايد در شرايط پس از انقلاب هاي آزاديخواهي اروپا چندان مقبول طبع جمهوري خواهان و دموكراسي طلبان نبود.

بي اعتمادي به سرداران سابق

با آنكه تاريخ فرانسه در دوران حكومت ناپلئون به درايت  سياستمداران و سرداراني از قبيل تالي راند وزير خارجه فرانسه و يا مارشال مارمونت يكي از مشهورترين سرداران فرانسه مي بالد اما ناپلئون  نادم از غفلتش نسبت به نزديكاني است كه در امور كشور داري سهيمشان كرده بود و  در متن وصيتش، نتايج تاسف برانگيز تهاجم فرانسه را ناشي از گرايشهاي خيانتكارانه مارمونت(Marmont)، آگري(Augereau)، تالي ران (Talleyrand)و لافايت(La Fayette ) مي داند. اگر چه كه در پايان آنها را مي بخشد و اميدوار است كه آيندگان فرانسه نيز آنها را ببخشند.

واگذاري دارايي ها

بيش از نيمي از حجم مطالب وصيت نامه اش به تخصيص و واگذاري اموال ودارايي هايش به افراد مختلف اختصاص دارد.

اگرچه كه در نگاه اول اين تخصيص دارايي جزء مسائل شخصي يك رهبر سياسي به نظر مي رسد اما تا حدودي مشخص كننده نگاه  وبعضي ابعاد روابط سياسي او است. چه آنجا كه پسرش را به عنوان يك شاهزاده و وليعهد محّق مي داند و بخشي ازوسايلش از قبيل صندوقچه، كتابها و مهميزش را به پسرش مي سپارد و آرزو مي كند كه آنها را گرامي بدارد زيرا ميراث اندك پدري است كه در خاطره تمام جهان خواهد ماند. و پس از آن در جاي ديگري انواع تجهيزات نظامي اش، بخصوص شمشير هاي مختلف از جنس فولاد و طلاكوبش را به او مي سپارد اينگونه نشان مي دهد كه حتي پس از خودش نيز معتقد به حفظ نظام امپراطوري است.

جايي ديگر از برگرداندن سنگهاي قيمتي به يك بانوي هلندي {شايد يك شاهزاده} سخن مي گويد و يا درجايي ديگر كه در توجيه حق واگذاري دارايي هايش از عدم مغايرت آن با قوانين فرانسه سخن مي گويد:« قلمرو خصوصي من دارايي من است و من هيچ قانون فرانسوي را نمي شناسم كه مرا از آن محروم كند. صورت حساب آن بوسيله بارون دلا رويلري(Baron de la Rouillerie) خزانه دار آن مورد درخواست قرار خواهد گرفت: آن بايد به مبلغي بالغ بر دويست ميليون فرانك برسد يعني اينكه : اگر حافظه من ياري كند1. اين سهم شامل ذخايري مي شود كه من در طول 14 سال پديد آورده ام و خارج از ليست غير نظامي اي است كه ذخاير آن به مبلغي بيش از 12 ميليون مي رسد.2. توليد و حاصل اين سهم 3. وسايل و اثاثيه كاخ هايم كه درسال 1814 شامل كاخ هاي رم، فلورانس و تورين مي شود. همه اين اثاثيه با پول ليست غير نظامي، خريداري شده است.» 

و البته از اين قبيل بخشش ها سهمي نيز به افسران وسربازان ارتش فرانسه تعلق مي گيرد آنها كه از سال 1792 تا 1815 براي افتخار و استقلال ملت مبارزه كردند.

به طور خاص سهمي نيز به زخمي هاي نبرد واترلو اختصاص مي دهد. مَبلغي به عنوان پاداش و سپاسگزاري از افسران و سربازاني كه در اين آخرين نبرد او را ياري كردند.

او به ياد بيوه زنان و كودكان آسيب ديده ازاين نبردها نيز هست و چنانچه  مردان مرده باشند اين ميراث به بچه ها و بيوه زنانشان تعلق خواهد يافت.

اگرچه كه تمام اين بخشش و توصيه هاي او به زنان و كودكان حاصل نمي دهد و قبل از همه   در آرزوي امپراطوري فرزندش ناكام مي ماند و اين تنها وارث امپراطور فرانسه در سن نوجواني در مي گذرد. اما رفتار احترام آميز او با سپاهيانش، حتي در روزهاي پاياني عمرش در جزيره سنت هلن برايش احترام سربازان دشمن را به ارمغان مي آورد. آنجا كه ديگر خبري از سربازان فرانسويش نيست و حتي سربازان انگليسي به علت خطاب قرار دادن او با عنوان ژنرال بناپارت مورد مؤاخذه قرار مي گيرند.

 چاپ شده در شماره آذرماه ماهنامه مدیریت ارتباطات


مطالب مشابه :


نمونه هايي از تقديم و تشكر براي صفحه تقديم پايان نامه

این پایان نامه را به پدر و مادرم، اساتید عزیز و خواهر مهربانم تقدیم میکنم امیدوارم قادر به درک ... به همسر مهربانم که در تمام طول تحصیل همراه و همگام من بوده است . - به استادان




نمونه هايي از تقديم و تشكر براي صفحه تقديم پايان نامه

صفحه تقديم / تشكر در پايان نامه يكي از مهمترين صفحات در تمامي پايان نامه هاست ... تقدیم به پدرم به استواری کوه، مادرم به زلالی چشمه، همسرم به صمیمیت باران، دخترم




متن هاي زيبا براي تشكر پايان نامه

دانستنیهای نگین بهشهر - متن هاي زيبا براي تشكر پايان نامه - - دانستنیهای نگین بهشهر. ... این پایان نامه را به پدر و مادرم، اساتید عزیز و خواهر مهربانم تقدیم میکنم. امیدوارم قادر به درک .... به همسر مهربانم که در تمام طول تحصیل همراه و همگام من بوده است .




تقدیم. نیمی از برو بچ خوابند و نیمی بیدار،من بی‏توجه به این که فرصتی تا ... برداری سری به پایان نامه ها میزنند اول به تقدیر و تشکر یه نگاهی میندازن، ودیگه ... بندازن) که به این صفحات توجه میکنند بیشتر از اوناییند که به متن توجه کنند. ... به محمدرضای عزیزم و همسر مهربانش به پاس محبت های بی دریغشان که هرگز فروکش نکرد.




چهل نامه کوتاه به همسرم - نادر ابراهیمی / نامه های سی ام تا چهل ام

چهل نامه کوتاه به همسرم - نادر ابراهیمی / نامه های سی ام تا چهل ام - دو خط چایی، یک فنجان ... بچه ای در راه، لحظه ی تقدیم یک سکه ی طلا به تو و دلتنگی عمیق تو از من، لحظه ی آخرین ... شاید ذره ای از یک تجدید نظر جدی و وفادارانه باشد در متن پرغبار و تیره ی زندگی باطل شهری. .... و عطری ست باقی که از آغاز تا پایان این راه، همیشه می توان بوییدش.




نامه های نادر ابراهیمی به همسرش(2)

حکیمانه - نامه های نادر ابراهیمی به همسرش(2) - ادبیات ایران و جهان - حکیمانه. ... به نام « زندگی، مستقل از زندگان » ، آهسته آهسته ما را به جنگ خشونتی پایان ناپذیر ..... صبوریِ بی حساب تو در متن یک زندگی نا امن و آشفته، که هیچ چیز آن را مفرح نساخته ... ی خریدن یک کلاه برای بچه ای در راه، لحظه ی تقدیم یک سکه ی طلا به تو و دلتنگی عمیق




این زن باعث استعفای رییس سازمان سیا شد (+عکس)

پترائوس در متن استعفا نامه خود اعتراف کرده که به عنوان رییس سازمان سیا پس ... پنج شنبه پترائوس به کاخ سفید می رود و استعفا نامه خود را تقدیم اوباما می کند و ... تکمیل پایان نامه دکترای خود نیاز به تحقیق از نیروهای آمریکایی در افغانستان دارد.




من با تو هرگز ...نامه های بیوفایی نه برای تو

نامه های بیوفایی نه برای تو - این یه وبلاگ عاشقانه هست , این وبلاگ را تقدیم به ... از آن برخوردار هستم را با اندیشیدن بیش از حد به گذشته ای که دیگر پایان یافته




تقدیم به همسر مهربانم

موعد دیدار - تقدیم به همسر مهربانم - ... یاد یکدیگر را از ضمیرمان مزدای و چنان کن که به پایان نمازها و در دل شب ها و روزها از محبت های یکدیگر یاد ... بیمه نامه الکترونیکی




"نامه یک زن ایرانی به مرد هموطنش.نامه بسیار زیبا

نامه بسیار زیبا - از دل نوشته هایم ساده نَگذر؛ به یاد داشته باش؛ این «دل نوشته» ها را؛ یک «دل»، نوشته ...! - جملات زیبا و ... .شما میتونید این جملات رو به کسانی که خیییلی دوسستشون دارین تقدیم کنید.ما سعی کردیم در ... ღ✿عشق بی پایان✿ღ ... متن ترانه های خوانندگان ... در تاکسی خودت را به خواب زدی تا سر هر پیچ وزنت را بیندازی روی من.




برچسب :