نامگذاری
داشتیم با یکی از دوستان امروز در مورد نامگذاری بچه صحبت میکردیم و از اینکه نامگذاری اصولاً کار سختیه در عین اینکه باید اسم قشنگ باشه ، معنی داشته باشه تو هر سنی بهش بیاد حرف میزدیم که دیدم اوه اوه تو خانواده های خودمون نصف نامگذاری بچه ها توسط مامور ثبت احوال انجام شده نمونه های زیر خالی از لطف نیست :
مورد اول:
راه دور نریم از همین خودمون شروع کنیم خاله خانم ما وقتی دختر اولش بدنیا آمد خیلی دلش میخواست اسمش را بذاره مهشید بعد که شوهر خواله خدابیامرزمون میره ثبت احوال نمیدونیم چه جوری به مامور ثبت میگه که مامور ثبت عنوان میکنه مهشید نمیشه آقا ..اسم طاغوتی بعد از صلاح و مشورت شوهر خاله جان با مامور ثبت شناسنامه بدست با اسم مهوش برمیگردنند منزل خوب گذشت خاله ما بچه دوم را باردار شد و باز هم یک دختر دیگه اینبار قسم خورد هرجور شده اسمش را بذاره مهشید که متاسفانه دخترش دقیقا پس از چهلم همسرش بدنیا آمد و برادر شوهر گفت که میره برای نوزاد شناسنامه بگیره وقتی برمیگرده به خاله ام میگه من بنظرم مریم خیلی قشنگ تره برای همین اسمش را گذاشتم مریم اما موضوع از وقتی پیچیده میشه که ما به بچه اول میگیم مهشید به بچه دوم میگیم مهوش بعد بچه مدرسه ایها اصولاً همدیگه را به اسم شناسنامه ای هم صدا میزنند بعد این دوتا خواهر یکسری از دوستاشون به اسم شناسنامه ای یکسری هم به همین اسم متداول ما صدا میکنند حالا فکر کنید یکی زنگ بزنه حالا کدوم مهوش را میخواهد معلوم نیست ؟
مورد دوم:
یکی از دوستان وقتی پسر دائیش بدنیا میاد پدر و مادره قصد میکنند اسمش را بذارند افشین بچه که بدنیا میاد دکتر میپرسه خوب قصد داریم اسم کوچولو را چی بذارید این بندگان خدا با ذوق و شوق فراوان میگن افشین آقای دکتر میگه وا افشین که اسم مردهای بزرگ بذارید مسعود بدین سان اسم نوزاد بعد از۹ ماه میشه مسعود
مورد سوم :
این دوست ما از زمانی که فنچولی بیش نبوده با آقای دوست پسر قصد میکنند اسم بچه اشون را بزارنند ماهان و در همین راستا وقتی مغازه میخرند اسم مغازه را میزارنند ماهان بعد که دوست جانمان باردار میشوند تصمیم میگیرند اسم را بزارند برسام بچه که بدینا میاد ثبت قبول نمیکنه بد شوهر دوستم از آقای ثبت میپرسه بنظرتون چه اسمس قشنگه ( نه که یک پای قضیه مامور ثبت بوده ) اقای ثبت احوال هم میفرمایند امیر پارسا و بدین سان اسم پسر دوست ما میشه امیر پارسا
مورد چهارم:
خانمه عاشق اسم امیر حسین بود و قرار میزارند اسم بچه را بزارند امیر حسین بعد برادر شوهرهش به رحمت خدا رفته بود به اسم حمید ، مادر شوهر جهد میکنه که شما اگه بچه بدنیا آوردید باید بذارید حمید اینا هم یک پسر میارنند و ازآقا اصرار از خانم انکار اسمش را میزارنند امید که تقریبا با حمید هم وزن باشه اما مادره کماکان عاشق اسم امیر حسین حالا مادره صدا میکنه امیر حسین بقیه صدا میکنند امید بعد مادر شوهره صدا میکنه حمید
مورد پنجم : از عسل بانو
یکی از آشنایان قرار بود بچه دار شه از اول قضیه که میرسیدیم اسم بچه چیه این عروس خانم و خواهر شوهر هاش دعوا داشتن آخه بچه نوه اول خانواده بود و عروس خانوم هم در جواب همه میگفت عسل یا غزل یا عرفان یا عرشیا(ماشاله خوش اشتهام بودن 4 تا بچه میخواستن) زمانی که بچه بدنیا آمد و یه دختر ناز بود . به پدر بزرگ بچه زنگ زدیم که تبریک بگیم دیدیم با التماس میگن این بچه خیلی شیرین و نازه و ما بهش میگیم عسل شما هم وقتی بچه رو دیدین بگین عسل خیلی بهش میاد تا مادر بچه(عروس محترم) قبول کنه!
عاقا ما رفتیم بچه را ببینیم دیدیم همه میگن طنازخدایی اصلا رومون نشد بگیم این از کجا اومد دیدیم بپرسیم بچه بی نام میشه به رو خودمون نیوردیم!
یاد بگیرین عروس خانوما
این اصلاً به نامگذاری ربط نداره این همکار ما متولد ۱۳۲۸ بعد سال ۱۳۳۵ ازدواج کرده بچه اولش تو سال ۱۳۷۵ بدنیا آمده بعد همین آقا پسرش که ۷۵ بدنیا آمده تو شناسنامه پسره متولد ۶۴ پیدا کنید پرتقال فروش را
حالا ما هم قویا ، التماساً از حاجی خواستیم که اسم بچه را اگه ثبت احوال قبول نکرد میتونه برگرده منزل و یکبار دیگه نظر خواهی کنه هیچ جایی آیه و نشونه ای مبنی بر نظر خواهی از مامور ثبت نیومده ها
* ولی به نظر من موقع نامگذاری باید یک قوانینی باشه که شما بتونید هر اسمی که خواستید روی بچه اتون بذارید فارغ از اینکه این اسم قانونی هست یا نه مثلاً تو ایران گذاشتن اسم شهر یا کشور واقعا خلاف قوانین یا نام بعضی از ماههای سال و هر سال اسامی به علت اینکه فارسی نیست یا معنی جالبی نداره عوض میشه درسته بعضی اسامی را واقعا باید جلویش را بگیرند مثل گرگ علی ، خاک بر سر و ...اما بلاخره یک آزادی عملهایی هم باید به طرف بدهند اما حتی همه این اسامی با کمی راهکارهای خلاقانه ایرانی قابل نامگذاری
مطالب مشابه :
25 _ 91 ) نام های فرنگی
واکاوی کاربرد تابلوهایی که فرهنگ بیگانه را تبلیغ می کنند! نام فرنگی بر مغازه ی آذربایجانی ! محمد امین خوش نیت. امپراطور، سزار، تریکو، باربارا، نایس، هایدا،
اسم های ایرانی
خدمات کامپیوتری آریاسیستم - اسم های ایرانی - ... بنده حسن حاجیلری ساکن شهرستان علی آباد کتول که در مغازه خدمات کامپیوتری مشغول کارم لطفاً هر گونه اطلاعاتی که
معرفی یه مغازه شال و روسری فروشی با قیمت های باورنکردنی...............
در زیر هم اسم و آدرس و شماره مغازه رو گذاشتم.فقط اسم آقای فروشنده رو نمی دونم!!این یکی رو شرمنده ام. البسه و پوشاک ستاره... عرضه کننده انواع پوشاک و شال و روسری
پاسخ به سوال مغازه داران
چند روش پیشنهادمیکنم امیدوارم بتوانید انجام دهید. اسم مغازه: مردم درباره لباس هایی که از قشم اومده و اونها خریدن صحبت می کنند پس. پیشنهاد میکنم اسم مغازه رو یکی از این
پرسه ای در دم پل آمل (2)
فرمانداري ، حاشيه ي همه قسمت هائي را كه ديروز و امروز اسم بردم را درختان نارنج ... ساخته بود به اسم فروشگاه تعاوني كه آخرين مغازه اش نونوائي تافتوني بود كه گويا حاجي
اونجا یک شهری بود به اسم لالجین که سفال داشت
همین که سر در مغازه رو از دور دیدم مثل دیدن یه باریکه ی نور در تاریکی غربت به سمتش دویدم و حس کنجکاوی ناخودآگاه من رو به داخل مغازه کشید. اما شما هم مثل من اشتباه
نیازمندی ها برای ترم جدید و پست چتیو :دی
5 آگوست 2013 ... 3. یک مسئول برای مغازه ی فلوریش و بلاتز. 4. تعدادی خبرنگار برای روزنامه پیام امروز. ++اگه کسی اسم مغازه لوازم تحریری هاگوارتز رو میدونه بگه :-"".
رازهای تبلیغات موثر در مغازه یا فروشگاه
اکثر تبلیغات ها می خواهند نام. فروشگاهشان را جا بیندازند.مردم دنبال اسم فروشگاه شما نیستند آن ها. دنبال خدماتی هستند که شما می دهید.فقط فروشگاه هایی که سرشناس.
نامگذاری
26 فوریه 2013 ... اسم طاغوتی بعد از صلاح و مشورت شوهر خاله جان با مامور ثبت شناسنامه ... اسم بچه اشون را بزارنند ماهان و در همین راستا وقتی مغازه میخرند اسم مغازه را
حرف اضافه 1
1) گاهی به تنهایی، 2) گاهی با ترکیب شدن به حرف تعریف اسم بعدشان. ... Francesco va a scuola(اسم مکان) a piedi(پیاده). ... نکته3: قبل از اسم مغازه ها. مثال:.
برچسب :
اسم مغازه