محرم و سه سار
محرم وسه سار ... 1
در ایام محرم تجلي عشق به اهل بيت وامام حسين در محل بروز ميكند.مردم شيعه واهل نماز ما چند كار ميكنند كه بايد تداوم پيدا كند انان به مسجد وبه سوگواران حسيني غذا احسان مي كنند. اين رسم از پدران ومادران واجداد ما به ما ارث رسيده است وسنت ديرپا وحسنه اي است در اين ماه به ويژه دهه اول به مسجد مي ايند اين ايام كه ملازم با اقامت اجباري امام واهل بيتش در كربلا است و به جنگ وشهادت امام ويارانش مي انجامد
هر مسلماني را از اقامتگاه وارام گاهش مي كند وبه سوگ مي كشاند. اين رسم هم بايد تداوم يابد.
مردم مذهبي ما از گذشته هاي دور دسته بري وهيات به محل هاي ديگر مي بردند اين اتفاق اگرچه تابع تغييرات فصلي است اما كم وبيش ادامه داشته است. قبلا مادران ما براي امام حسين در منازل خود پخت مي كردند وبه مسجد مجمع مي بردند اين رسم امروزه از طريق ديگري يعني تمركز اين پخت وپز در خود مسجد ادامه دارد.اما ممكن است ان حس وحال ان دوران را نداشته باشد ومسجد شكل يك رستوران را پيدا كند كه بايد مراقب بود
همه اين خدمات وفعاليتها براي چيست ايا غير از اين است كه مي خواهيم محرم را تعزيز داريم وتكريم كنيم كه به فرموده امام راحل اين محرم وصفر است كه اسلام را نكاه داشته است. به عبارت ديگر ما بايد در اين ماه ودهه اول شعايردين را احيا كنيم وبر دانش واگاهي هاي مردمي كه صادقانه وعاشقانه براي امام وعزيزانش اشك مي ريزند بيفزاييم.
محرم يك فرصت است براي مساجد وتكايا كه دران رسالت اگاهي بخشي خودرا به منصه ظهور بگذارند.برخي فكر مي كنند همين كه مرثيه خواني بيايد ويا يك منبري دعوت شود و پلو وچلويي به مردم بدهيم كافي است. محرم نزد انان همين قدر ارتفاع دارد. در گذشته در محرم دومنبري بزرگ داشتيم اقاي خطيباني وپيش منبري او هم اقاي زهري بودند خداوند روح هردو بزرگوار را شاد كند. انا متناسب با نياز محلي مردم را ارشاد مي كردند ومرثيه خواناني محلي داشتيم كه واقعا از دل وجان مايه مي گذاشتند وسينه زني تا نيمه هاي شب در مسجد تداوم داشت..در باره اين مطالب با شما سخن خواهم گفت
محرم وسه سار ...2
همانگونه که در مطالب پیش گفت امده مردم محل ما به رسم اجدادی سفره غذا یا نذر یا احسان به مسجد وسوگواران هدیه می کنند. انان 60 سال است چنین کرده ومی کنند. وعرض کردم سنت حسنه ای است. این اقدام در چند مورد ممدوح است
1- مجلس امام حسینی را گرم می کند ورونق می بخشد.
2- ادای نذری به امید بذل توجه حضرت حق جل جلاله است
3 - مسلمینی را که به مسجد امده اند وبر سفره احسان نشسته اند گرسنه بر نمی گرداند.
4- برخی میهمانان از راه دور ونزدیک امده اند باید پذیرایی شوند.
5- بذل کننده احسان اشباع روانی می شود. بخصوص احساس می کند برای امام حسین دینی را دارد ادا میکند. اما هر اقدام خیری اگر خوب مدیریت نشود ممکن است تبعات منفی در برخی اذهان بگذارد.. در کثیف کردن بستر مسجد وریختن اشغال ومانده غذا تردیدی نیست که اقدامی شایسته نیست. ویا اوردن ظرف های یکبار مصرف ودور انداختن ان در حیاط مسجد که اینجانب در برخی مواقع در محل در بیرون مسجد شاهد این اسراف کاری ها بوده ام که ملت غذاو برکت خدا را نیم خورده ویا با ته مانده در حیاط مسجد وقبرستان دور انداخته ومنظره کریهی از خود به جای گذاشته اند.
در حرص وولع دریافت غذا وجنبش دسترسی به خورشت اعم از بالای مجمع!!!و یا زمانی که سفره پهن است انسان احساس خوبی ندارد. این شیوه در 50 سال قبل تا حالا در مسجد عمل می شد. خلاصه در موعد غذا دهی غوغایی میشد که فلسفه مسجد را ومجلس را بکلی بهم میزد.شان مسجد ورستوران متفاوت است .اما در مساجد ما این مواقع تفاوت معنی داری نمی بینی. اینجا مسجد است یا رستوران . نه ازبابت غذا بلکه از باب فرهنگ مسجد داری ومسجد روی.. الحمد لله در مسجد سه سار هیات امنا با اوردن وپهن کردن سفره یکبار مصرف مطول وجمع کردن سوگواران در اطرافش ونظم دادن به سفره ومردم رعایت لازم را می کند.
در تهران در منازل گاهی غذا احسان می شود وبرخی مساجد هم پخت دارند . که اصولا غذا در ظروف یکبار مصرف پر میشود وتوزیع می شود وسوگواران وملت ان را به خانه می برند ودر منازل مصرف می کنند . با این کار شان مسجد حفظ می شود . می توان در سه سار همین کار را کرد ودر اخر برنامه غذا را به مردم در ظروف یکبار مصرف داد وتا با خود ببرند وانوقت به حایش برنامه های سینه زنی ویا مداحی وشعر خوانی وحتی سخنرانی را زیاد تر کرد. مراسم باید ترویجی باشد وجهالت زدایی امری که امام برای ان جانش ویارانش را فدا کرد.. یعنی رویکرد مسجد باید فرهنگی واموزشی وتنبهی باشد تا تا اشک فشانی صرف وشکم پرکنی ملت. البته ان دو هم ثواب دارد ودر جای خود مهم است اما ده روز محرم سرمایه بزرگی است که نباید کم ارزش گردد وفقط به مراسم ومناسکی تکراری وسمبل کاری و ماکسیمالیستی تبدیل شود. ودر همین حد که بیایم اشک بریزیم وغذایی بخوریم به گمانم اگر ال زیاد الان بودند بر این دوبعد ده برابر سرمایه گذاری می کردند . شما می بینید در تاریخ صفویه وقاجار چقدر مسجد ومناره وگنبد وبارگاه برای ائمهو امنام زادگان در کشور وبیرون کشور زدند وعلم وکتل را وقمه زنی وزنجیر زنی باب کردند ومنبر گرفتند اما خود در حرم سراها بودند واگر مجاهدی ومبارزی غیور در گوشه ای از کشور قد علم می کرد یکهفته نمی شد کارش را یکسره می کردند واورا به فجیع ترین وضع می کشتند وگردن می زدند . اکثر انها قیافه ظاهری شان هم بی شباهت به ال زیادها نبود.!!!
محرم وسه سار4
مرحوم اقای خطیبانی عالم بزرگ محلی ماانقدر در میان مردم اعتماد سازی کرده بود که ملت به ایشان ایمان داشت. یعنی رفتار وکردار ایشان چه در ایام محرم وچه در محافل وچه در بازار به نحوی بود که انگار از یک اصول دینی واعتقادی ریشه دارد. او مجلسش ابهت ویزه ای داشت برخی از او کراماتی دیده بودند .او از امر به معروف یک شهروند بد کردار که در عروسی مشروبات الکلی می داد خسته شد . که ان فرد ادم نمی شود . روزی به منبر رفت وگفت مردم من دعا می کنم وشما امین بگویید. و دعایی که نفرین بود بر زبان اورد ومردم از ته دل امین گفتند ان واقعه همان شب اتفاق افتاد وانچه ایشان می خواست خداوند اجابت کرد.. من نوجوان بودم شب شام غریبان او بالی منبر بود مجلس خیلی ساکت بود وهمه توجه داشتند او به اخر سخنرانی در منبر که رسید گفت: ان اتش چیست اشاره به بیرون مسجد کرد عده ای از ملت بلند شدند وحتی رجال مجلس وفکر کردند که واقعا جایی دارد میسوزد ...ولی اوگفت بتشینید مردم ان اتش مربوط به خیمه های ابا عبدالله است که دارد می سوزد وشروع کرد درهمین موضوع تالم کردن ومردم هم می گریستند . ان بزرگ بر گردن مردم سه سار خیلی حق دارد. من با ایشان محشور نبودم وزمان من با ایشان چند سالی بود. اما وقتی به تربیت شده های ایشان و قدیمی های محل می نگرم می فهمم که او چقدر در ان سالها روی مردم کار کرده است . من عموی پیری دارم در محضر ایشان گاه که حاضر می شدم از برخی قصص قرانی وحکایت های تاریخی در اسلام برایم باز گو می کرد ویا از اداب واحکام اسلام وتفسیر برخی ایات . برای بنده که اینها را به سختی از برخی کتابها مطاله و گیر اورده بودم جای تعجب بود که عموی بی سواد من اینها را از کجا میداند .البته ایشان از طریق فرزندان متعهد ومذهبی ایشان هم اموخته است ولی خودشان اقرار می کنند که اکثر معلومات دینی اش را از ایت الله خطیبانی در یافت وپای منبر ایشان فرا گرفته است.
ما به این روحانیت مفتخریم انانی که زندگی شان را برای ملت گذاشته وشب وروز پای درس بزرگان می اموزند وفقه ال محمد را ترویج می کنند ودر رفتارشان به ان عمل می کنند. نه انان که محرم پیدا می شوند و.... یکی از انان را مثال می اورم که به ما می گفت به من پاکت پول که می دهید کیسه برنج هم بدهید!!! بعد از ما در خواست های دیگری داشت که نمی توانم اینجا بیانش کنم.!!! ومی رفت ..گویی محرم فرصت کاسبی وکام کشی اوست.!! واکنون به یاد سخن امام حسین در روز دوم افتادم که فرمود الناس عبید الدنیاو.....الحمدلله امسال بزرگواری همچون اقای اقدامی در محل افاضه می فرماید حجه الاسلامی که از امیدهای اینده دار ما در این منطقه است وانشا الله در کسوت فقیهی بزرگ اورا خواهیم دید. اما بگذریم .. امروز در سومین روز محرم در سال 61 سپاه عمر سعد به کربلا وارد شد عمر سعد 4000 نفر از کوفیان را با خود به همراه ا ورده بود به نزدیک کربلا که رسید یک مزدور بدکارهای شمشیر بدست نزد امام فرستاد که سوال کند که امام چرا به این سو امده است .. اگرچه مجبور شد اورا عوض کند اما منظورش ایجاد رعب در سپاه اسلام بود. واینکه امام عقب نشینی کند ... عمر سعد پسر سعد ابی وقاص سردار سپاه اسلام بود . او به امید حکومت ری به این میدان برای جنگ با امام معصوم امده بود وچقدر بیحیا که در برابر فرزندان رسول گرامی اسلام ایستاده بود. وتاریخ برای عبرت خیلی چیزها در همین دهه محرم بر جای گذاشته است. فاعنبروا یا اولی الابصار;}
محرم وسه سار5
در4 شماره پیشین شاید توانسته باشم به نحوی فرهنگ عزاداری را در دو حوزه غذادهی و روحانیت این دهه به نحو اختصار وغیر مستقیم تحلیل و اسیب شناسی کنم. اما مجال کم است. وسخن بسیار.
مورد سوم فرهنگ مسجد رفتن وحضور در مسجد است . وهمه می دانیم مسجد برای ما مسلمانان احترام ویزه ای دارد وضو داشتن قبل از رفتن وواردشدن با خود پیام دارد. مسجد یعنی مکان سجده وانهم برای خدا. وعبادت وذکر واقامه نمازوتلاوت قران و.. وبدانی که اینجا بیت الله است. اما ما مردم در مسجد حریم را می شکنیم . غیبت وتهمت وسخن چینی وافترا و.... را که در برخی عادت شده در مسجد هم ترک نمی کنیم. هم خودمان گناه می کنیم که گناه کبیره هم هست وهم دیگری را به این وادی وارد می کنیم. واورا از فیض مسجد رفتن وامدن محروم می کنیم..این خرده فرهنگ ها در قسمت بانوان بیشتر دیده می شود ولی مردان هم بی نصیب نیستند. گاه روحانی بالای منبر را هم عصبی می کند ورشته کلام را از او می گیرد . خاطرات زیادی در این باره در سه سار دارم. اما بگذریم امروز چهارم محرم است در تاریخ امده است عبیدالله حاکم کوفه مردم را در مسجد !!فرا می خواند وسخنرانی می کند می گوید ای مردم شما خاندان ابوسفیان را ازمایش کردید وانان را چنانکه می خواستید یافتید!! ویزید را می شناسید که دارای رفتار نیکویی است که به زیر دستان احسان می کند. وپدرش نیز چنین بود!!! اکنون یزید دستور داده است تا بین شما پولی توزیع کنم وشما را به جنگ با دشمنش حسین بفرستم. وسپس دستور داد در تمام شهر کوفه ندا کنند ومردم را برای جنگ اماده واعزام کنند. شمر 4000جنگجو ویزیدبن رکاب 2000 وحصین ابن نمیر 4000ومضابرابن رهینه 3000ونصربن حرشه 2000 جنگجو برای جنگ با ابا عبدالله (ع) اماده نمودند وراهی کربلا شدند. امام در پاسخ به قیس ابن اشعث که امام را برای بیعت با یزید وترک جنگ فرا می خواند فرمود :
به خدا سوگند دست ذلت در دست انان نمی گذارم ومانند بردگان از صحنه ی جنگ با انان فرار نمی کنم . ابروی حسین به کهکشان می ارزد یک موی حسین بر دو جهان می ارزد
گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست گفتا که حسین بیش از ان می ارزد
محرم وسه سار 6
معلوم است كه امام حسين(ع) بايك يزيدي كه ننر ونازپرورده در دامان معاويه ،شرابخوار،زن باز،سگباز،شكم چران ومست قدرت وشهوت كه برمنبر بنشيند وخطبه بخوندووالي منصوب كند وخراج بگيرد وامر ونهي كند وخودرا اميرالمومنين بداند سازش نخواهد كرد كه او همين امروز كه پنجم محرم است فرمود:هيهات كه ما تن به ذلت نخواهيم داد يعني حسين باشد وعايشه ام البنين به حساب ايد ومعاويه را خال المومنين بدانند ويزيد را امير المومنين وعبيدالله را والي المومنين وعمر سعد وشمر را امير سپاه به حساب اورند وحسين حتي حج خودرا تمام نمي كند وترديد نميكند ومي فرمايد هيهات من الذله و يا ميفرمايد اني لا اري الموت الا سعاده والحياه مع الظالمين الا برما... .... ما چنين امامي داريم وبايد سبك زندگي خودرا به اين الگو نزديك كنيم نه روشي كه يزيديان بر جاي گذاشتند از من مي پرسند روش يزيدي در اين برهه مگر چيست .من براي مثال از يك سبك زندگي نه خيلي دور اما نزديك از يك محل كه نام نمي برم مثال مي اورم . شما ببينيد چقدر شباهت دارد وامروزه هر كس ويا هر محله اي بايد رابطه وشاخص هاي زندگيش را با اين دو بسنجد كه به كدام نزديك است حسين يا يزيد
در اين محل كه نامش را نمي برم چنين گزارش شده است .
در عروسي هايش مرد وزن چون محافل يزيدي باهم ودوش در دوش هم مي رقصند. تاجايي كه زن فاحشه مثل ارينب زن يزيد دران براي عموم ترانه مي خواند ومردم هم به تماشا مي ايستند وعكس مي گيرند وماشالله وايوالله مي گويند.
دراين محل بساط قمار بازي و ميگساري در عروسي ها رواج گرفته است.
در اين محل دزدي از منازل وهمسايه بارها تكرار شده وحتي ازيك منزل سه بار متوالي دزدي شده وحتي از مدرسه ومسجد ان دزدي شده است .
در اين محل ربا ونزول الفباي وام دادن است.
وبراي انجام امور ادارات بايد رشوه بدهند وگرنه كارشان جلو نمي رود ...
در اين محل اگر فوت اقوام رخ داده باشد وحتي سومش نشده باشد جشن عروسي وساز واواز عقب نمي افتد .. دراين محل طلاق در هر كوچه اي يافت مي شود واكثر خانواده ها از ان رنج مي برند ..در اين محل اختلاف ودرگيري بين وارث ها تا به پاسگاه مي كشد وخانواده اي نيست كه برادر وخواهر وبينشان دعوا وخصومت نباشد .
در اين محل مردهايش از 3 بعد از ظهر تا بعد از غروب در قهوه خانه ها مي نشينند وپشت سرهم ميگويند ومي خندند.
در اين محل شيشه و
مواد مخدر مرگ جوانانش را جلو انداخته است مرگ
حتي ميانسالانش قبرستان را پر كرده است .و.............. دهها مطلب
ديگر وبايد بگويم حسين جان تو هنوز تنهايي و يارانت اندك
وقشون قشون بر لشكر انطرف افزوده مي شود اينان كساني اند كه سالها قصه وغصه
هايت را شنيده اند وخودرا مسلمان مي دانند وهر سال نان ونمك ترا مي خورد
محرم وسه سار 7
ما به مردم كوفه ايراد ميگيريم كه امام را دعوت كردند وسپس فرستادگان وي را به دستور حاكم كشتند وراه را برابي عبدالله بستند وان امام را با بهترين يارانش به شهادت رساندند. مابايد به اين سوال پاسخ بگوييم كه ايا منطقه ما براي محرم وپذيرش كاروان اباعبدالله اماده هست. امام از اينكه درمكه بماند وگستاخان حاكم اين منطقه مقدس وحريم خانه خدا را به خون پاك ايشان اغشته كند وبي حرمتي به كعبه كند اضطرارا از مكه خروج كردند.ودعوت كوفيان را دستمايه حركت وخروج خود قرار دادند.وشد انچه شد. ما در هر مقطعي از تاريخ هستيم بايد با فرا رسيدن محرم نسبت خودرا با اين كاروان مشخص كنيم كه ايا ما مي توانيم شايسته دعوت از اين كاروان باشيم يعني لبيك گوي نداي هل من ناصر ان امام همام باشيم. محرم فرا ميرسد فوري همه به فكر برپايي مجلس سوگ مي افتيم قبل از انكه بدانيم ان حضرت در نداي تاريخي خود از ما گريه زاري نخواسته است. ما محرم را در يك فضاي بسته وچارديواري مسجد دپو مي كنيم وبا وعظ
ومداحي وسفره احسان سروته اش را جمع مي كنيم.
ممكن است يكي دوروزي هم به سرو روي خود بزنيم ودسته اي را زنجير زنان به محله وبيرون مسجد بكشيم وده روزي را سياه بپوشيم همه جنبش ما همين است.اياامام كه هدف خودرا براي ازاينهمه فداكاري وخون دادنها وبه اسيري بردن اهل بيت رسول الله همين را از تاريخ وايندگان مي خواست.ما محرم وعطر حسيني كه مي پيچد صداي كاروان در راه را كه مي شنويم . انرا مديريت مي كنيم كه با كمترين تغيير در ارامش وزندگي عادي ما رد بشود اين كوتاه ترين راه كه عبارت است مقداري اشك بدرقه اش ميكنيم براي ما هم خوب است زيرا كه گناههايمان را ميزدايد ومارا اسان به بهشت مي برد دهه كه تمام شد روز ازنو وروزي از نو.
واين است كه سالها محرم وامام را تدبير كرده ايم.وبدين سان بايد گفت صفويه وقاجار هنوز بهترين اند زيرا انان خيلي هزينه كردند و محرم را به مناسكي سوگوارانه تبديل ودر فضاي شهري ومعماري منابر ومساجد وگنبد وبارگاه هاي موجود در كشور ساماني دادند وخرج كردند. وشعر ومراثي سرودند ومجالسي عظيم گرفتند ...... وبايد گفت اماما هنوز غريبي هنوز در نيمه راه بايد به انتظار بماني ما شايستگي دعوت ترا نداريم. همان كوفيانيم اما العياذ بالله ترا سر نمي بريم اما براي سر بريده ات گريه ميكنيم
محرم وسه سار 8
همان گونه كه در مطالب پيش گفت به عرض رسيد،نبايد محرم را فقط در محدوده مسجد محصور وبه احترام امام وبراي مصيبت وارده ا به اشك ريختن اكتفا كرد. ايا امام هدفشان اين بود. پس معرفت چه ميشود معرفت به فلسفه حركت وخون دادن وقيام ابا عبدالله(ع) انچه كه امروز خلا ان به چشم مي ايدمعارف نهضت امام ومعرفت به ريشه هاي قيام است.در اين باره خيلي قصور كرده ايم ومن منبر هاي قبل از انقلاب در محلم را بهتر از الان مي بينم الان در روستاي ما وبسياري روستاها روحاني دعوت مي كنيم كه بالاي منبر وعظ كند خيلي از اينها مردم ونياز هاي انان را نمي دانند وشناختي در اين فاصله بدست نمي اورند تا روي ان تمركز كنند ومردم را ارشاد نمايند . اكثر انان دفتري در دست دارند كه مثلا مطلب ده شب سخنراني در ان با حواشي اش امده است وممكن است با سفارش هيات امنا ملاط انرا به تناسب مخاطبان مجلس كم يا زياد كنند.و چند خط مساله شرعي وچند خط شعر ومراثي هم به تنوع ان بيفزايند . در محل ما هم كه همه مي خواهند اخوند روضه بخواند واشكي بگيرد وزود پايين بيايد ومرثيه خوان هم همچنين تا بلكه سفره غذا سرد نشود!!!وان مداح ده دقيقه دير تر بخواند مسجد ديگر او ومجالس بعدي اش با چالش روبرو مي شود وروضه خوان هم همينطور ولذا دو امداد اين دو شروع مي شود واخر كار هم از اين دويدن ها متنعم مس شوند وبه قولشان اقا (ابا عبدالله) التفات مي كند ونانشان در روغن و....... من چند سال وشايد اين مدل را 20سال است كه در محلات ما در شمال مي بينم واكثر اين روضه خوانها هم از مشهد مي ايند وشمال در بورس انان است. يكي دوتايشان اصولا بي دعوت مي امدند واگر ملاي راتب شب مي خواند انان در روز ماموريت داشتند ملت را مستففيض كنند. وچون فرصت كم بود واجرت كم به 5 يا 6 جا سر مي زدند ويك موتوري يا ماشين ازانس مانندي قرارداد مي بستند تا همه ان جاها را سر نظم برسند.!!!در منبرها ومداحي هاي پنجم ويا چهارم ديگر صداي انان همشنيده نمي شد البته الانه ميكروفون وبلندگو واكو به كمك امده است . من مانده ام كه اين چه حكايتي است كه همه دارند مي دوند اما انچيز كه همچنان مجهول وقدر ان دانسته نمي شود نهضت حسيني وفلسفه عاشوراست. مردم اشكي مي ريزند مداح به نوايي ميرسد وروحاني هم روضه اي مي خواند واز ان به ناني در سال مي رسد وابي !!! البته اين سالها دو چيز هم به ارشادات اضافه شده است استكبار جهاني وعشق به ولايت
بقيه مسائل ما هم همگي حل واين نگارنده هم كه خود داغ اين مسائل هستم وهيات راه اندازي كرده وروي فرهنگ سازي وجوان گرايي ومعرفت كار كردم راه خودرا ناچاري متوقف كرده وبا انان زدم وهمخواني كردم كه مبادا از اين قافله رو به بهشت جدا بمانم وحتما خبري هست شايد عقل من نمي رسد
محرم وسه سار 9
به همه ان مطالب بايد اضافه كنم كه عرصه بروز قيام اباعبدالله الحسين(ع) ا ازنيمه كار گذاشتن حج در مكه وتا روز دهم محرم 61 در كربلا وختم ان با شهادت نيست .اگر اين بود كه ميشود يك قصه ومربوط به 1400 سال پيش است وبعد ان امامان ديگري با ظهور وبروز واستراتزي متفاوت امدندو اسلام را زنده نگاه داشتند.
گويا يزيد هم چنين مي خواست كه امام را در منطقاي دور دست از مكه ومدينه ودر بياباني پست ودور از ساكنيين شهري وروستايي امام را در تله بيندازد وياران اورا بكشد ودر بيابان رها كند وطعمه گرگ بيابان . بنمايد وبعد مال واموالش را به تاراج ببرد وخاندانش را تبعيد كند ويا به اين وان بفروشد. واگر هم دربين مردم به خواب رفته تاثير گذاشت ورقت قلب ايجاد شد با عذر خواهي وبه گردن عبيدالله وعمر سعد انداختن خود وحاكميت را حفظ كند و بگويد انان بد كردند ونظر من اين نبوده است. اين اتفاق را امام با همراه كردن شير زن كربلا زينب وامام سجاد (ع)نقش براب كرد امام از قبل چنين نگراني هايي داشت وبه زينب سلام الله سفارش كرده بود وبه او قوت قلب مي داد وگرنه اين نهضت با توجيه تراشي مكاران ومنحرفان دور وبر حاكميت در كربلا مي ماند وخفه مي شد. واين زينب است كه زبان علي در كام داردوچون ان امام همام شمشير كلامش جامه تزوير ونفاق را دريد ويزيد را رسوا كرد. راستي ايا زينب نبود وتنها ان اسرا باقي مانده بودند اين حماسه پديد مي امد. اين است كه ان شاعر بزرگ ميگويد كربلا دركربلا مي ماند گر زينب نبود. ايا با اين شناختي كه امروزه از پتانسيل وظرفيت هاي زنان سراغ داريم مي توانيم زينب را هم مثل هم
قطاران
خود يك زن بدانيم . كدام مادر كه دو عزيز خودرا در خون تپيده ببيند وبرادران
خودرا پاره پاره پيكر و18 تن از نزديكانش را غرق در خون وكودكان وپاره هاي
جگر برادران واقوام ويارانش را در چنگ دشمن اسير واين چنين استوار
وسربلند بر اشوبد وبگويد اسكوتوا و بعد بگويد اف برشما و....
ويزيد وعبيدالله را در هردو مجلس تحقير كند ومردم را بشوراند اين زينب
است قهرمان كربلا وپيامبر عاشورا به همه نسلها وهمه عصرها وبه هميشه
تاريخ واو بايد الگوي زنان ما باشد وزنان مسلمان وشيعه بايد با اعمال
ورفتارشان زينت او باشند ونه وهن او ومتاسفانه
خيلي از بانوان ودختران امروزي ما قبله شان جاي ديگر است وروز به روز فاصله شان با
ان بانوي اسوه زياد ترشده است وبايد با رسيدن ايام محرم نسبت وتكليف خودرا به ان
بانويي كه اين همه سختي براي زنده نگاه داشتن اسلام وعاشورا تحمل كرد كه
امام زمان (عج) انرا بالا ترين مصيبت وغم خود ميداند ،روشن كنند. نمي نوان زينب را
هم پشت سر گذاشت اويي كه دوسال بعد از اين همه داغ براي اسلام وتحمل تبعيد جان به
جان افرين داد واز دنيا رفت
وسلام مي گوييم با امام و خواهرش زينب . السلام عليك
يا زينب كبري بنت امير المومنين
محرم وسه سار10
يكي از نمادهاي بارز ديانت ومسلمان بودن ما در حضور وبروزاجتماعي بعد از حجاب در كشور عزاداري هاومراسم محرم در ايران است.اين موضوع بدانجهت كه در قرنها وهمه نسلها با تمام فراز وفرودش در فرهنگ عمومي مردم ما ريشه دارد جزء جداي ناپذير هويت ملي وديني ماست در تمام شهر وروستا وحتي در بين مردمي كه يا اقليت ديني هستند ويا حتي در نماز خواندن انها شك داريم ودر طول ساير ماهها از حركاتي كه ديانت انهارا نشان دهد مشاهده نمي كنيم اما در محرم براي حرمت ماه وهمراهي با خاندان اهل بيت اسلام سياه مي پوشند ويا به نحوي ارادت خودرا نشان مي دهند.محرم جلوه گاه وتجلي دهنده هويت اسلامي ايراني ماست وجا دارد در اين مهمترين شاخص هويت ديني كشور واقعا سرمايه گذاري كنيم.
روش سنتي عزاداري ها را كه 500 سال است انرا سال به سال پاس مي داريم ومراجع عظام مراقبه ميكنند تا مبادا از روال سنتي واجدادي خود منحرف شود بايد با اجتهاد پوياي ديني سازماني بهتر پيدا كند وحداكثر جاذبه را داشته باشد وهيچگاه به شكل مناسكي تكراري وبي محتوا تبديل نشود رشد اين قسمت از همه مراسمات محرم شايد در برخي برهه ها به خاطر به كسي بر نخوردن انجام عمومي ان در سطح جامعه باشد ويا شور دادن واحساسي تر كردن ان از سوي مداحان ومرثيه خوانان بوده است . . اينكه اگر هر فرد دو كيلو اشك هم بريزد منعي براي حكومتها وحاكمان نداشته است . اگر ضرب اهنگ زنجير زني ها از يك ضرب به 5 ضرب هم تعالي پيدا كندو الم ها وكتل ها هم ازيك نفره تا 5نفره عريض وطويل بشود به جايي بر نمي خورد . اما از مجالس معرفتي كه در ان معرفت مردم به قيام امام حسين وريشه هايش بيشتر مي شود در طول تاريخ برخورد شده است وبدان خاطر از اولين ان زينب سلام الله كه تبعيدش كردند ويا در زمان طاغوت كه امام وروحانيون مبارز را تبعيد كرده يا زندان كردند..
اخر حركت ونهضت امام حسين يك مدل انقلاب و قيام است . و با بيان ان و مقايسه وتطبيق ان با شرايط زمانه ممكن است . براي حاكماني كه يا ظالم اند ويا تزوير مي كنند ويا مردمي نيستند ودر برابر مردم خود مي ايستند خطر افرين وتهديد كننده باشد لذا اكثرا با وجهه مراثي وسوگواري ومصيبت خواني ان موافق وملاط انرا اگر اضافه نكنند كم نمي كنند. واين است كه قيام امام حسين (ع) مثل ان بزرگوار مظلوم مانده است.
محرم وسه سار 11
از جمله انها که سبب می شود حق ابوالفضل (ع) به خوبی ادا نشده باشد . ذکر برخی نکات در مراثی است که صرفا از ایشان جوان بی دست وسر ویا سقای تشنه کامان ویا علمدار و...شه باوفا و.... ذکر می شود البته که همه این موارد صحیح است اما عباس شخصیت ونقششان بالاتر از این هاست . ایشان دردامان امیرالمومنین پرورش یافته اند وحضرت امیر حکمت ومعارف را چنانکه می فرمایند زقا زقا یعنی مثل پرنده مادری که جوجه اش را با نهایت حوصله دانه دانه در دهان، اموخته است واورا رشید پرورانده تا جایی که عباس در 12 سالگی در صفین در کنار پدر در نبرد رشادت ها از خود نشان داده است می نویسند او بر بلندای اسب در حالیکه رو به جلو شمشیر می زد به سرعت برمی گشت وبه مهاجمان در عقب ضربه کاری می زد. وشمشیرش از هر طرف فرود می امد و حتی از پهلوی نابکاران وانان را به درک واصل می کرد در طی دوروز تاسوعا وعاشورا 16 بار بر سپاه عمر سعد یورش بردو به فرات زد و اب اورد وبسیاری را در هربار به درک واصل می کرد اگر اورا در بار اخر زدند بدانجهت بود که در پشت درختها واز روی پنهان شدن وکمین در لای درختان فرصت یافتند تا ضربه بزنند ودست مبارکش را قطع کنند هیچ کس را یارای ان نبود تا مستقیم واز روبرو با عباس در بیفتد که قطعا کشته می شد. عباس را نافذ البصیره مینامند(امام صادق) واورا در ایمان چون کوهی استوار ومی دانید که از هر طرف پیغام وپسغام دادند وحتی شمر به واسطه فامیلی امان نامه اورد و پست فرماندهی کل قوا را پیشنهاد داد تا عباس را از امام جدا کند اما با خشم وفریاد عباس مواجه وفرار می کردند امام را اخ المواصی هم نامیده اند زیرا وجود مبارکش به ان شجاعت ورشادت به اهل بیت وخیمه های امام ارامش می داد و او انقدر بشاش وبا ااقتدار بود که دیدن روی ایشان به هر غمزده ای در رکاب حسین در طول سفر از مکه تا کربلا ارامش می بخشید واین است که امام بعد از ضربه خوردن عباس وقطع شدن دستان وی فرمود الان انکسرت ظهری اینک کمرم شکست یعنی عباس گویی تکیه گاه امام بودند.. عباس درست است که علمدار بود وساقی واب اور ولی ایشان نماد قدرت واقتدار لشکر بودند وهمه لشکر عمر سعد با وجود ایشان ترس ورعب در دل تک تکشان بود که مبادا با عباس تن به تن بجنگند ویا تا ایشان هست به خیمه ها وکسان امام حسین حمله برند . فراموش نباید کرد 3 برادر عباس به نام عبداله وجعفر وعثمان هم در این روز به شهادت رسیده اند ایا داغ سه برادر کافی نیست که هر کوهی از مصیبت وغم فرو ریزد اما هیچگاه عباس خم بر ابرو نیاورد وتااخرین قطره خون وتا سر بر بدن داشت وتا حتی دو دست هم نداشت به تکلیف خود عمل کرد عباس جای سالمی در نبرد اخر برایش نمانده بود نه دست ها ونه سر و حسین (ع) نتوانست ان پیکر را جمع کند وبه خیمه ها بیاورد ویا دلش نیامد پیکر پاره پاره اورا به خیمه برساند وزینب (س) واهل خیمه عباس را در ان حال ببینند . ومن وشما نمی توانیم این لحظه حسین را درک کنیم . واگر می گرییم دل خودرا ارام می کنیم ولی حسین در برابر ان نابکاران پست چگونه بنشیند وبر سر عزیزش عباس گریه کند. اخر حسین هم مثل ما انسان است . السلم علیک یا ابا عبدالله (ع)و این است که در زیارت عاشورا می خوانیم مصیبت تو بزگترین مصیبت بر زمین واسمانیان است .
محرم وسه سار 12
امروز عاشوراست وحسین(ع)و72 یا 82 تن ازیارانش همه فدا می شوند تا اسلام ودین محمد(ص) زنده بماند واز انحرافی که ال ابوسفیان وبنی امیه وال زیاد در ان بوجود اورده اند پاک بماند. انحرافی که اجازه می داد تا مثل یزیدی پارچه حریر بپوشد وبر جای پیامبر بنشیند وخطبه بخواند. وامر ونهی کند وانگاه امامی مثل حسین (ع) از مقام ومرتبه خود دور بماند او که پرورده دامان رسو ل ا لله وامیر مومنان وفرزند زهرای اطهر است. امام چهره تزویر ونفاق را درید وانان را که با فریب وریا وجو سازی وارد حاکمیت شده وکم کم راه خودرا از راه پیامبر جدا کرده ویاران پیامبر را منزوی کردند و معاویه ومثل یزید را بر کرسی نشاندند وامیر المو منینش خواندند را رسوا کرد
واینک باید همه درود بفرستیم بر ان سید وسا لار که تاریخ وایندگان را با خون خود اگاه کرد و باهمه عزاداران بیدار در همه جهان سلام می گوییم بر انحضرت ویارانش
سلام برتو که پیامبر ترا پاره تن خود نامید سلام برتو که بر شانه رسول خدا جلوس می نمودی انگاه که بر منبر بود
سلام بر تو که پا به پای پدرت جنگیدی بر مصیبت شکافتن سر مبارکش صبر کردی و اشک های مادرت را پاک می کردی وبر پاره پاره شدن جگر برادرت ومصیبتش و ممانعت از دفنش در کنار رسول الله وتیر باران پیکرش در تابوت صبر کردی. سلام بر تو انگاه که فرزندانت را قبل از همه به میدان فرستادی وبرقامت رشید علی اکبر اشک ریختی وجوانان بنی هاشم را برای اوردنش به خیمه ها فراخواندی سلام بر تو که اخرین فریاد قاسم را شنیدی وسر اورا بر دامن گرفتی وگریستی سلام بر تو انگاه که خون پاک نازدانه اصغرت را در مشت گرفتی وبر اسمان پاشیدی وخدا را شاهد گرفتی سلام بر تو که با ندای اخا ادرک اخاک عباس اورا بردامن گرفتی وبا اشک ندا دادی که اینک کمرم شکست. سلام بر تو که باهمه رفنگانت درد دل کردی وانها که پاره پهره پیکر بر خاک ارمیده بودند در تنهایی وبی کسی صدا زدی که برخیزند واز حرم رسول الله دفاع کنند وبر گریه خداحافظی سکینه ازنا رفتی واورا بر سینه خود فشردی تا ارامش کنی. وسلام بر تو انگاه که بر گشتی تا زینب گلوی نازنین ترا به نیابت از مادر ببوسد . حسین جان من این لحظه هارا با اشک می نویسم ونمی توانم تصورش کنم بر تو چه گذشت من همین وداع تو با خیمه هایت را نمی توانم تحمل کنم وقلبم از درد می ایستد عزیز زهرا تو را چگونه درک کنیم مایی که تحمل یک داغ نداریم سلام بر تو که دستانت بریده شد وسرت از تن جدا شد سلام بر تو ای ثناگوی خدا وخطبه غرا خوان در اخرین تپش های فلبت. سلام بر تو ای شکوایه گر به رسول خدا از بی وفایی امتش سلام بر تو ای بریده سر از قفا ای کشته فتاده به هامون
ومن وهمه هم محلی هایم عزادار تو هستیم ومی دانیم از ما چه می خواهی ایا از ما جز اقامه نماز و تلاوت قران می خواهی ایا از ما به غیر از روزه وانجام واجبات وپرهیز از غیبت وتهمت ودروغ می خواهی قطعا حسین جان دلت از ما می شکند در محافل جشن های ما رفتارهای یزیدی از خود نشان دهیم وبساطی را پهن کنیم که یزید ودودمانش پهن می کردند اماما تو ای عزیز زهرا این همه زجر ومرارت و سختی وزخم بر تن ونزدیکانت تحمل کردی برای انکه ما خوب وبد را تشخیص دهیم وبگوییم با بدها نیستیم وظلم نمی کنیم وزیر بار ظلم نمی رویم وسلم لمن سالمکم وحرب لمن حاربکم واینک وظیفه ما چیست که توو خدا ی کریم ورحیم از ما خوشنود باشید این وظایف را همه ما قطعا می دانیم وصدای کاروان تورا می شنویم وندای هل من ناصر ت را وخداوند فرج ان امام منتقم وحی وناطق را نزدیک گرداند با صلواتی بر محمد وال محمد وذکر دعای فرج دفتر امسال محرم رامی بندم
ادامه دارد........
مطالب مشابه :
قداره کشی اراذل بیخ گوش مردم
آنچنان گلایه ها درشت بود که حتی سرو صدا و عربده کشی و دعوا انجامیده و چاقو وقمه
محرم و سه سار
برای ائمهو امنام زادگان در کشور وبیرون کشور زدند وعلم وکتل را وقمه کشی اوست دعوا
برچسب :
دعوا وقمه کشی