ایجاد شهرهای جدید در ایران

چکیده:

 

در دوره‌های مختلف تاریخی، شهرهایی با اهداف گوناگون احداث شده اند،‌ که آنها را می‌توان شهرهای جدید نامید. این شهرها در هر یک از دوره‌های تاریخی با تکیه بر اهداف آرمانی، توانایی بشر، انقلاب صنعتی، حل مشکلات اجتماعی، اقتصادی و محیطی احداث شده اند. در ایران نیز با توجه به رشد شتابان شهرنشینی به ویژه در سه دهه گذشته، ایجاد شهرهای جدید مورد توجه دولتمردان و برنامه‌ریزان شهری قرار گرفت. سابقه ایجاد شهرهای جدید در ایران را می‌توان در چهار دوره خلاصه کرد: دوره اول در فاصله دو جنگ جهانی با اهداف سیاسی، نظامی و اقتصادی که منجر به ایجاد کوی‌های کارمندان گردید. دوره دوم بعد از جنگ جهانی دوم تا اواسط دهه 1340 را شامل می‌شود. در این دوره با توجه به رشد صنایع وابسته به نفت، بیشتر شهرهای جدید به صورت نفت‌شهرها و کوی‌های کارمندان ایجاد گردیدند. دوره سوم، نیمه دوم دهه 1340 تا پیروزی انقلاب اسلامی (1357) را در برمی‌گیرد. با توجه به فروش نفت و افزایش قیمت آن و انباشت دلارهای نفتی، جمعیت شهرنشینی به شدت افزایش یافت و شهرهای جدید صنعتی مستقل و شهرهای اقماری ـ صنعتی در پیرامون شهرهای بزرگ رونق گرفتند. دوره چهارم، سال‌های پس از پیروزی انقلاب را شامل می‌شود که اهداف آن در این دوره با سه دوره قبل تفاوت عمده‌ای داشت، به طوری که شهرهای جدید امروزی محل اسکان سرریزهای جمعیت شهرهای بزرگ تلقی می‌شوند، در حالی که شهرهای جدید در سه دوره قبل بیشتر با جنبه عملکرد اقتصادی احداث گردیدند. در این مقاله تلاش بر این است که با ارائه وضع موجود شهرهای جدید در ایران، این شهرها از نظر جمعیت، عملکرد، مکان‌یابی، اشتغال، زیست محیطی، ساخت و ساز، سبک معماری، فضای سبز و موارد دیگر مورد ارزیابی قرار گیرند و دلایل عدم موفقیت شهرهای جدید در ایران و همچنین راهکارهای مناسب به منظور بهبود و جذب بیشتر شهروندان بررسی گردد.



مقدمه

در شرایطی که توسعه شهری می‌بایست به عنوان یکی از سیاست‌های توسعه ملی به رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور کمک کند و زمینه‌ساز ایجاد جامعه ای باشد که در آن الگوهای استقرار جمعیت در ارتباطی نزدیک با عملکردهای متوازن در کل نظام اقتصادی و اجتماعی کشور صورت پذیرد، رشد سریع جمعیت شهر‌نشین کشور به صورت شتابزده و بدون زیر‌ساخت و برنامه‌ریزی لازم در دهه‌های اخیر اتفاق افتاد. این رشد به گونه‌ای صورت پذیرفته است که متناسب با توان تجهیز فضاهای شهری و گسترش زیر‌ساخت‌ها نیست و عملاً برای مشاغل مورد نیاز جمعیت جذب شده، مسکن و سایر نیازهای ضروری هیچ‌گونه اقدام اصولی و برنامه‌ریزی شده انجام نشده است. توزیع فضایی شهرها و توزیع جمعیت کشور به صورت یک برنامه جامع ملی و هدایت شده صورت نگرفته است. به طوری‌که بیش از 70 درصد از جمعیت کشور در بخش‌هایی از نیمه غربی و نوار باریکی از شمال کشور ساکن‌اند، در حالی که در بیش از 60 درصد از کل مساحت کشور، شامل استان‌های شرقی و جنوبی، کمتر ازیک سوم جمعیت استقرار یافته‌اند.

همچنین در نظام شهری کشور ما، توسعه شهرهای بزرگ نظیر تهران و مشهد و تمرکز فعالیت در آنها باعث جذب بیشتر جمعیت از اقصی نقاط کشور شده‌است. این امر مشکلاتی نظیر کمبود مسکن، بیکاری، جرم و جنایت، آلودگی هوا و آلودگی صوتی را به دنبال داشته است. به همین منظور از سوی مسئولان و متولیان امر سیاست‌های مختلفی اتخاذ گردیده و بعضی از آنها به اجرا نیز گذاشته شده است، که یکی از مهم‌ترین آنها ایجاد شهرهای جدید بوده است.

 

تحولات شهرنشینی در ایران

نظام شهری و شهرنشینی ایران تا پیش از سال 1300 خورشیدی وضعیت مطلوبی داشته است. اما بعد از آن به دلیل تغیرات اقتصادی و افزایش درآمد نفتی و ساخت و ساز در شهرهای خاص نظیر تهران، مشهد و اصفهان، جذب جمعیت از روستاها و شهرهای متوسط به این شهرها اتفاق افتاده و نظام شهری را دستخوش تحولات کرده است. در ادامه به طور مختصر به نظام شهری و شهرنشینی کشور از سال 1297 تا سرشماری سال 1375 خورشیدی اشاره می‌شود.

از مجموع 9 میلیون و 860 هزار نفر جمعیت ایران در سال 1279 خورشیدی، 2 میلیون و 33 هزار نفر در شهرها زندگی می‌کردند[1]. تعداد شهرها در این سال 99 عدد و ضریب شهرنشینی 6/20 درصد بوده است. جمعیت شهرها در مقایسه با نواحی روستایی و جامعه کوچنده کشور بسیار اندک به شمار می‌آمده است.

برابر سرشماری سال 1335 جمعیت شهرنشین کشور به 5 میلیون و 997 هزار نفر رسیده است. ضریب شهرنشینی به 4/31 درصد و تعداد شهرها از 99 شهر به 199 شهر رسید.

در این سال شهرهای بالای 100 هزار نفر شامل تهران، تبریز، اصفهان، مشهد، آبادان، شیراز، باختران، اهواز و رشت بوده است[2].

در نظام شهری تنها یک شهر 1 میلیونی (تهران) وجود داشته است و تنها همین شهر به مثابه شهر مسلط ایفای نقش می‌کرده است.

در سرشماری سال 1345، جمعیت شهرنشین ایران به 9 میلیون و 790 هزار نفر، ضریب شهر نشینی به 7/38 درصد، تعداد شهرها به 271 شهر و رشد جمعیت شهرنشینی طی دوره ده ساله 1335-1345 به 5 درصد می‌رسد. در این دوره جمعیت شهر تهران نسبت به کل جمعیت شهری کشور افزایش چشمگیری داشته است و نیز تعداد شهرهای کوچک افزایش یافته، اما همچنان تهران تنها شهر میلیونی در نظام شهری کشور محسوب می‌شده است.

در سرشماری سال 1355، جمعیت شهر نشینی کشور به 15 میلیون و 855 هزار نفر و تعداد شهر‌ها از 271 شهر به 373 شهر رسیده است، که از این تعداد 20 شهر بیش از 100 هزار نفر جمعیت داشته اند. ضریب شهرنشینی به 7/38 درصد و متوسط سالانه جمعیت در دهه 1345 به 93/4 درصد رسید. در این دوره سه شهر با جمعیتی بالای 500 هزار نفر شکل گرفته‌اند و همچنان سهم جمعیت شهر تهران نسبت به کل جمعیت شهرهای کشور افزایش داشته است. تعداد شهرهای میانی دارای جمعیت 250 تا 500 هزار نفر کاهش یافته و در مقابل، تعداد شهرهای کوچک افزایش پیدا کرده است.

در سرشماری سال 1365 جمعیت شهرنشین کشور به 26 میلیون و 845 هزار نفر رسیده است ـ قریب به 11 میلیون نفر افزایش در یک دهه. تعداد شهرها از 373 شهر به 496 شهر، ضریب شهر نشینی به 3/54 درصد و متوسط رشد سالانه جمعیت شهر نشینی به 4/5 درصد رسید[3].

در سرشماری سال 1370 جمعیت شهر نشین کشور به 31 میلیون و 837 هزار نفر، تعداد شهرها به 514 شهر، ضریب شهرنشینی به 57 درصد و متوسط رشد سالانه جمعیت بین سال‌های 65 تا 70 به 46/3 درصد رسید. در آخرین سرشماری رسمی کشور یعنی در سال 1375 جمعیت شهرنشین کشور به 36 میلیون و 700 هزار نفر، تعداد شهرها به 614 شهر، ضریب شهرنشینی به 3/61 درصد و متوسط رشد سالانه جمعیت طی دوره 1365 تا 1375 به 17/3 درصد رسیده است.

 

سابقه ایجاد شهرهای جدید در ایران

سابقه ایجاد شهرهای جدید در ایران را می‌توان به چهار دوره تقسیم کرد[4]:

دوره اول در فاصله دو جنگ جهانی مبتنی بر کارکردهای عمده و برپایه یک هسته اولیه روستایی تکوین یافته‌اند. در این دوره شهرهای جدیدی با اهداف سیاسی- نظامی پی‌ریزی شده اند نظیر زاهدان و نوشهر. به علاوه شهرهای جدیدی نیز در این دوره با هدف اقتصادی ساخته شده‌اند، نمونه این نوع شهرها را می‌توان شهرهای نفتی در جنوب نام برد. کوی‌های کارمندان دولت در مجاورت شهرهای بزرگ نیز از جمله اهداف دیگر ایجاد شهرهای جدید در این دوره بوده است.

دوره دوم، پس از جنگ جهانی دوم تا اواسط دهه 1340 را شامل می‌شود. در این دوره که مصادف است با رشد سریع صنایع وابسته به نفت و توسعه رشته‌های جدید اقتصادی، عمده نوشهرهای ساخته شده را نفت‌شهرها و کوی‌های کارمندان تشکیل می‌دادند. برخی از این شهرها تک پایه بودند، یعنی فقط به یک صنعت خاص- نفت- وابسته بودند و جنبه خوابگاهی داشتند که از جمله آنها می‌توان شهرهای هفتگل و لالی را نام برد. برخی دیگر از این شهرها کوی‌های بزرگ سازمانی بودند که در مجاورت یک هسته شهری شکل گرفتند،‌ اما وسعت و توان آنها چنان بود که سیمای شهر پایه را کمرنگ می‌کرد. از بارزترین این شهرها می‌توان آبادان و ماهشهر را نام برد.

دوره سوم، از نیمه دوم دهه 1340 تا پیروزی انقلاب اسلامی است. در این دوره که انباشت دلارهای نفتی در صنایع و بخش‌های جدید اقتصادی به بیشترین حد خود رسید و جمعیت شهر نشین کشور را به شدت افزایش داد، احداث نوشهرهای صنعتی مستقل و شهرک‌های اقماری- صنعتی در پیرامون شهرهای بزرگ رونق گرفت. در این دوره دو پدیده اتفاق افتاد: برای نخستین بار این نوشهرها در فواصل زیاد از بافت شهری و بدون تکیه بر هرگونه هسته اولیه روستایی پی‌ریزی شدند. و دیگر اینکه با احداث شهرهای جدید آزاد چندعملکردی‌ ـ نه وابسته به یک صنعت خاص ـ پیدایش شهرهای جدید پیرو نظم و یا قانون خاصی نبوده است.

دوره چهارم سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی (1357) و تا کنون را شامل می‌شود. تفاوت مهمی که میان شهرهای جدید بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با سه دوره قبل وجود دارد، در عملکرد این‌گونه شهرهاست. طی سال‌های پیش از انقلاب، هدف از احداث شهرهای جدید نوعی عملکردگرایی اقتصادی تک یا چند پایه بود، در حالی که شهرهای جدید امروزی محل اسکان سرریزهای جمعیت شهرهای بزرگ تلقی می‌شوند و این ویژگی، آنها را بیشتر به شکل شهرهای جدید اقماری درمی آورد تا شهرهای جدید صنعتی. در آخرین نظرها در باره ایجاد شهرها بر اهدافی چون جلوگیری از مهاجرت‌های آونگی و نیز ضرورت ایجاد مراکز اشتغال برای ساکنان آنها تأکید می‏شود. بدین ترتیب شهرهای جدید به تدریج نزدیکی نسبی با شهرهای آزاد صنعتی می‌یابند. در این دوره 28 شهر جدید مصوب و غیر مصوب در برنامه شرکت عمران وجود داشت که قرار بود در اطراف مادر شهرها مکان‌یابی شوند. کمترین فاصله شهرهای مصوب با مادر شهرها 15 کیلومتر و مربوط به بهارستان است و بیشترین فاصله 70 کیلومتر و مربوط به مجلسی و اشتهارد است.

15 شهر جدید در حوزه چهار مادرشهر با بیش از یک میلیون نفر جمعیت یعنی تهران، اصفهان، مشهد و تبریز واقع شده‌اند و دو شهر جدید در حوزه سه مادرشهر بین 500 هزار تا یک میلیون نفر یعنی شیراز، اهواز و کرمانشاه قرار دارند. برای بقیه مادرشهرها که زیر 500 هزار نفر جمعیت دارند، مانند زابل و چا‌بهار با 91 هزار نفر و 30 هزار نفر جمعیت، دو شهر جدید رامشار و طبس پیش بینی شده است[5].

 

دلایل ایجاد شهرهای جدید در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی

پیش بینی جمعیت ایران در سال 1400 نشان می‌دهد که جمعیت ایران به 130 میلیون نفر می‌رسد که 96 میلیون نفر در نقاط شهری و 34 میلیون نفر باقی مانده در مناطق روستایی سکونت خواهند داشت. برابر این آمار و با توجه به شهرهای موجود و محدودیت طبیعی و کاربری اراضی در حومه و اطراف آنها امکان گسترش شهرها برای جذب جمعیت 96 میلیون شهرنشین درسال 1400 وجود نخواهد داشت. لذا ایجاد شهرهای جدید می‌تواند در جذب جمعیت مهاجران نواحی روستایی و شهرهای کوچک و متوسط نقش مهمی داشته باشد.

همچنین مشکلات ناشی از نارسایی‌های امور زیربنایی شهرها و هرج و مرج و نابسامانی‌های کالبدی و مسائلی نظیر مشکل مسکن، فقر، بیکاری، حاشیه نشینی، جرم و جنایت، مشکلات روحی و روانی در شهرهای موجود نیز در اتخاذ تصمیم ایجاد شهرهای جدید نقش عمده و مؤثری داشته است.

به منظور تمرکززدایی و جذب سرریزهای جمعیتی شهرهای بزرگ چند میلیونی نظیر تهران و مشهد، جلوگیری از توسعه بی‌رویه شهرهای بزرگ، ایجاد تعادل رشد اقتصادی و اجتماعی و کنترل حرکات مهاجرتی؛ ایجاد شهرهای جدید بهترین جایگزین شناخته شده است.

 

اهداف شهرهای جدید در ایران

افزایش جمعیت و روند مهاجرت‌های داخلی به طرف مراکز اقتصادی کشور، هم بر ساختار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هم بر ساختار کالبدی شهرهای کشور تأثیرگذاشته است.

گسترش فیزیکی شهرها و توسعه شهر، اسکان تعداد زیادی از تازه‌شهرنشین‌ها در حومه شهرها به ویژه شهرهای بزرگ و افزایش قیمت زمین ومسکن در محدودة شهرها، تهیه مسکن را برای طبقات کم درآمد بسیار مشکل و دور از دسترس ساخته است.

افزایش جمعیت کلانشهرهای کشور، توسعة کالبدی این شهرها را به صورت ناموزون و ناهماهنگ سبب شده و زندگی شهروندان را با معضلات تازه‌ای مواجه ساخته است. عوارض ناشی از تراکم‌های مسکونی و جمعیتی، عوارض زیست محیطی، از بین رفتن زمین‌های کشاورزی، باغ‌ها، درختان، ترافیک و مواردی از این دست از جمله این مشکلات بوده است.

مهاجرت‌های بی رویه به سوی شهرها و مشکلاتی که به وجود آمدند، برنامه‌ریزان شهری را با این واقعیت روبه‌رو ساخت که کالبد شهرها با تمهیداتی نظیر نوسازی و بازسازی در عمل قادر به تأمین مسکن و دیگر نیازهای شهروندان نخواهند بود. بنابراین طرح احداث شهرهای جدید از سوی وزارت مسکن و شهرسازی پیشنهاد شد و به تصویب هیئت دولت رسید.

اهداف در نظر گرفته شده برای شهرهای جدید ـ مانند دیگر شهرهای جدید در جهان ـ جذب سرریز جمعیت، کاهش بار فعالیتی و اقتصادی کلانشهرها و ایجاد اشتغال بوده است. هم اکنون در کشور 20 شهر جدید به تصویب شورای عالی شهرسازی رسیده است که از این تعداد شهرهای جدید لتیان، طبس، رامین، کلاردشت در مرحلة طراحی و شهرهای رامشار، بینالود و شیرین شهر در مرحله ساخت و ساز قرار دارند. شهرهای هشتگرد، بهارستان، مهاجران، مجلسی، علوی، پردیس، گلبهار، عالیشهر، سهند، پرند، پولادشهر، صدرا و اندیشه نیز به مرحلة جمعیت پذیری رسیده‏اند و در مجموع تا کنون توانسته‌اند حدود 400 هزار نفر جمعیت را جذب کنند.

میزان موفقیت و یا عدم موفقیت شهرهای جدید در ایران ارتباط تنگاتنگی با اهداف احداث آنها دارد. انتخاب اهداف صحیح و منطبق بر واقعیات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نقش مهمی در موفقیت شهر جدید دارد و برعکس انتخاب اهداف غیرمنطقی و غیرواقع گرایانه سبب عدم موفقیت شهر جدید می‌شود. در ادامه به اهداف احداث شهرهای جدید در ایران و مقایسة تطبیقی آنها با وضع موجود پرداخته می‏شود.

 

اهداف شهرهای جدید پس از پیروزی انقلاب اسلامی

مهم‌ترین اهداف ایجاد شهرهای جدید پس از پیروزی انقلاب اسلامی را می‌توان به شرح زیر برشمرد:

1-       جلوگیری از توسعه بی‌رویه و کلانشهر شدن مادرشهر؛

2-       انتقال کارگاه‌ها از شهرهای بزرگ به شهر جدید؛

3-       جذب سرریز جمعیت با ایجاد کانون‌های اشتغال در شهر جدید؛

4-       جلوگیری از بالا رفتن قیمت در مادر شهر؛

5-       پالایش مادر‌شهرها ؛

6-       کاهش زمان و هزینه رفت و آمد از مادر شهر به مناطق صنعتی اطراف شهرهای بزرگ؛

7-       جلوگیری از ایجاد حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ؛

8-       سبک کردن بار ترافیک در داخل مادرشهر؛

9-       احداث محل سکونت در نزدیکی محل کار؛

10-   استفاده از اراضی غیر زراعی برای ایجاد شهرهای جدید و جلوگیری از تخریب اراضی کشاورزی حومه شهرهای بزرگ؛

11-   ایجاد اشتغال در شهرهای جدید و جلوگیری از خوابگاهی شدن آنها؛

12-   کنترل بهای تمام شده واحدهای مسکونی؛

13-  انتقال سرمایه‌های کوچک مردم از فعالیت‌های واسطه‌ای به سرمایه‌گذاری در مسکن و صنایع و کارگاه‌های تولید، به علت پایین بودن قیمت زمین و حذف سرقفلی‌های کلان در شهرهای بزرگ؛

14-   کاهش هزینه‏های توسعه زیر‌بنایی در مادر‌شهر؛

15-   آزاد شدن سطوح کارخانه‌ها و کارگاه‌های مزاحم داخل مادر شهر برای ایجاد تأسیسات زیربنایی؛

16-   جلوگیری از آلودگی محیط زیست در شهرهای بزرگ؛

17-   احداث شهر از پیش برنامه‌ریزی شده؛

18-   امکان کنترل ساخت و سازها؛ و

19-   پالایش شهرهای بزرگ از شغل‌های کاذب و مخرب.

 

اهداف و مقایسة آن با وضعیت موجود شهرهای جدید

ایجاد شهرهای جدید را می‌توان یکی از مهم‌ترین سیاست‌های وزارت مسکن و شهرسازی برشمرد. واضح است که اگر این سیاست اتخاذ نمی گردید، قطعاً با رشد فزایندة جمعیت و رشد بالای شهرنشینی در کشور، معضلات بخش مسکن و سایر مسائل و مشکلات شهرهای بزرگ به مراتب افزون تر می‌شد.

همچنین با توجه به ضرورت ایجاد شهرهای جدید به منظور جذب سرریز جمعیت شهرهای بزرگ و رسیدن به اهداف تعیین شده، در سال‌های آتی شهرهای جدید می‌توانند نقش مهمی در نظام سلسله مراتب شهری ایران، جذب جمعیت، اشتغال و موارد دیگر داشته باشند. اما با این توصیف در صورت مقایسة وضع موجود شهرهای جدید در ایران با اهداف در نظر گرفته شده، می‌توان گفت که در بعضی از موارد شهرهای جدید نتوانسته اند به اهداف خود برسند.

عدم تعیین دقیق جایگاه قانونی شهرهای جدید و تعریف نشدن منابع تأمین هزینه‌های ساخت این شهرها و ناهماهنگی و نبود همکاری سازمان‌های مختلف، فقدان امکانات زیربنایی و نبود فعالیت‌های اقتصادی، از مهم‌ترین دلایل عدم موفقیت کامل شهرهای جدید برای رسیدن به اهداف تعیین شده بوده است.

آنچه در مقوله جمعیتی شهرهای جدید درخور توجه است، جذب بطئی جمعیت و روند کند آن است. به طوری که جمعیت این شهرها با اهداف پیش بینی شده تا افق 1390 فاصله زیادی دارد.

به عنوان نمونه جمعیت پیش‌بینی شده برای شهر جدید هشتگرد که یکی از شهرهای جدید موفق کشور به شمار می‌آید، 500 هزار نفر بوده اما در زمان حاضر توانسته است تنها 28000 نفر از جمعیت کلانشهری مثل تهران را جذب کند.

مهاجران در وهله اول برای سکونت در شهر جدید این سؤال را مطرح می‌کنند که در صورت ساکن شدن در یکی از شهرهای جدید، فعالیت‌های اقتصادی آنان چگونه خواهد بود؟ بنابراین، ایجاد فعالیت‌های اقتصادی رکن اصلی جذب جمعیت و توسعه اقتصادی ـ اجتماعی شهرهای جدید به شمار می‌آید.

در نظر گرفتن فعالیت‌های اقتصادی و استقرار آن در شهرهای جدید نه تنها پاسخگوی اشتغال جمعیت ساکن است، بلکه باعث جذب جمعیت فعال از دیگر مناطق به این گونه شهرها نیز می‌گردد. ایجاد فعالیت‌های اقتصادی در مکان‌های مناسب در این گونه شهرها با پیش‌بینی جمعیت آینده و اسکان جمعیت فعال باید مد نظر برنامه ریزان شهری قرار گیرد؛ در حالی که این موضوع در شهرهای جدید ایران مورد توجه قرار نگرفته است.

از جمله دیگر مسائلی که در ایجاد و تعیین مکان برای شهرهای جدید باید مورد توجه قرار گیرد ـ و تاکنون کمتر به آن توجه شده ـ‌ در نظر گرفتن نظام سلسله مراتبی شهرهای ایران و ارتباط آن با شهرهای جدید است.

در دهه‌های اخیر، شهرها با سرعت بالایی گسترش یافته و به شهرهای بزرگ تبدیل شده اند. این گسترش بی رویه و ناموزون در کشورهای توسعه نیافته و در حال رشد حادتر است. تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگ تا جایی پیش رفته است که حتی در بعضی از کشورها بیش از 30 درصد از جمعیت‌شان را شامل می‌شود. این کلانشهرهای بزرگ موجب بروز مشکلات اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی، آلودگی‌های صوتی و هوایی و روانی برای شهروندان می‌شوند. لذا برای یافتن راه حل‌هایی به منظور جلوگیری از تمرکزهای بی حد و مرز و مشکلات ناشی از آن، مطالعه در نوع پراکندگی، شبکه شهری، نظام سلسله مراتبی، نوع عملکردها و نقش آنها ضرورت پیدا می‌کند.

ایجاد شهر جدید باید با توجه به نظام شهری و سلسله مراتب شهری صورت گیرد. نظام شهری ایران دارای ویژگی‌هایی است که از مهم‌ترین آنها می‌توان به افزایش تعداد شهرهای بزرگ و مادرشهرها، افزایش تعداد شهرهای کوچک،‌ توسعه شهرهای بزرگ و تراکم جمعیت در آنها اشاره کرد که هنگام جانمایی شهرهای جدید باید به آن توجه خاص به عمل آید.

برای ایجاد تعادل در نظام شهری، اقداماتی از قبیل توسعه امکانات برای شهرهای متوسط و تأسیس شهرهای جدید از طریق ایجاد شهرهای اقماری در اطراف شهرهای بزرگ، تغییر مرکز سیاسی، ایجاد قطب‌ها و شهرهای صنعتی، تغییر در نظم اداری- سیاسی از جمله مواردی هستند که می‌توانند نقش اساسی داشته باشند و برنامه‌ریزان شهری برای ایجاد شهرهای جدید در سال‌های آتی باید به آنها توجه خاصی مبذول دارند.

 

راهکارهایی برای شناخت و بهینه سازی شهرهای جدید

1-    میزان سرمایه گذاری، برنامه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و رشد صنعتی کشور باید در مکان‌یابی شهرهای جدید هماهنگ باشد؛

2-     هماهنگی بین بخش‌های مختلف کشور؛

3-     ایجاد سریع زیر‌ساخت‌ها و فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مستقل در شهرهای جدید؛

4-     دسترسی سریع و آسان بین شهری از طریق فراهم ساختن راه‌های ارتباطی؛

5-     تعیین راهبردهای بلند مدت توسعه ملی؛

6-     اجرای طرح آمایش سرزمین؛

7-     مدیریت قوی برای پیشبرد اهداف شهرهای جدید؛

8-     خودکفا کردن شهرهای جدید از نظر فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی و سایر فعالیت‌ها؛

9-     جلوگیری از خوابگاهی شدن این‌گونه شهرک‌ها؛

10-   جذب سرمایه‌گذاری خارجی در شهرهای جدید؛

11-    ارتقای کیفیت معماری؛

12-    پویا کردن فضاهای مرکزی شهرهای جدید از طریق ایجاد محورهای اصلی مسکونی، فرهنگی، تجاری و اداری ؛

13-    انعطاف پذیر بودن طرح‏ها در شهرهای جدید برای سال‌های آتی؛ و

14-    ضرورت هدفمندی ایجاد شهرهای جدید.

 

نتیجهگیری

امروزه شهرهای جدید به عنوان یکی از راهکارهای اساسی برای حل مشکلات اجتماعی،‌اقتصادی و فرهنگی کلانشهرها و ایجاد تعادل و توازن پراکنش جمعیتی شهرها به ویژه در کشور‌های در حال رشد پذیرفته شده و در سال‌های اخیر مورد توجه خاص متخصصان شهری قرار گرفته‌اند.

در کشور ما نیز با توجه به روند شهرنشینی و موقعیت‌های اقتصادی خاص که در دوره‌هایی از تاریخ کشور به وجود آمده است، شهرنشینی مثل سایر کشورهای در حال توسعه به یکباره سیر صعودی پیدا کرده و این امر بافت، کالبد، شبکه شهری و تعادل جمعیتی کشور را دستخوش تغییرات ساخته است. برای حل مسائل و مشکلات پیش آمده در خصوص شهرهای ایران، بهترین گزینه از دیدگاه متخصصان شهری ایجاد شهرهای جدید بوده است.

بر همین اساس در کشور 18 شهر جدید ایجاد شده است که از مجموع آن 14 شهر به مرحله جمعیت پذیری رسیدند. اما آنچه در این خصوص باید مورد توجه قرار گیرد، فقدان فعالیت‌های اقتصادی در شهرهای جدید است که یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در موفقیت و یا عدم موفقیت این گونه شهرها به شمار می‌آید. همان طور که در متن مقاله عنوان شد،‌ این عامل روند سکونت شهروندان در شهرهای جدید را کند کرده و همچنین باعث خوابگاهی شدن آنها شده است.

بنابراین موفقیت کامل شهرهای جدید زمانی محقق می‌شود که با ایجاد فعالیت‌های اقتصادی در شهرهای جدید، به کیفیت‌های معماری و طراحی شهری، جذب سرمایه‌گذاری، توسعه شبکه‌های ارتباطی، فضاهای مرکزی شهرهای جدید و مشارکت همه دستگاه‌ها و مردم توجه خاص شود و به اجرا در آید.

به طور کلی می‌توان گفت با تلاش‌هایی که انجام گرفته و قوانینی که طی سال‌های اخیر در زمینه شهرهای جدید تصویب شده است و همچنین با تصویب لوایحی چون محدودة شهرها و لوایح مربوط به شهرسازی جدید با کمک سرمایه‌های خارجی، امید است در سال‌های آتی رشد و رونق هر چه بیشتر شهرهای جدید واقع گردد و در این بین با استقبال مردم، کلانشهرها از حالت بحران و وضع موجود نجات یابند.


 

منابع

1-       زیاری، کرامت الله.‌ برنامه‌ریزی شهرهای جدید. چاپ سوم. انتشارات سمت. 1382.

2-       وزارت صنایع. بررسی تأثیر ایجاد شهرهای جدید در روند شهرنشینی و توزیع جمعیت آتی کشور.

3-       شرکت عمران شهرک‌های جدید ایران.

4-       فصلنامه تحقیقات جغرافیایی. شماره 1. سال نهم. 1373.

5-       مجموعه مقالات سمینار جغرافیایی. انتشارات آستان قدس. شماره 1. 1365.

 

 


مطالب مشابه :


مهاجرت در استان آذربایجان شرقی

را در بین استان های ایران داشته داشت، کلانشهر تبریز 36 درصد در سال 1375 كاهش




نظریه های مربوط به دلایل تکوین شهر های جدید

تهیه و سال 1375 به موضوع شهر های جدید در ایران در 2.تمرکز زدایی از کلانشهر




با فرزانگان مغان

رفت و در سال 1375 از به ایران اسلامی، در سال 1359 پژوهش های شورای اسلامی کلانشهر




چالش های کلانشهررشت

در ایران به مادر دهد كه شهر رشت در سال 1375، 6/57 درصد در بحث های گذشته به این




تپه صرم

کلانشهر های مردمی در سال 1375 مبنی برتخریب محوطه های عصر آهن ایران و فرهنگ




ایجاد شهرهای جدید در ایران

در آخرین سرشماری رسمی کشور یعنی در سال 1375 ایران در سال 1400 در سالهای آتی




تاریخچه فعالیت موسسه گیتاشناسی

سال 1375 مصادف اتو اطلس ایران نیز در اوایل سال 1380 به بیش از 25 سال در رده های مختلف




شهرستان خمینی‌شهر

شهرستان های ایران و و بالاخره در سال 1375 از 243486 نفر قدیمی ترین کلانشهر جهان در




محوری ترین مشکلات کلانشهر تبریز

تا حدود سالهای 1970 تأکید به 61.3 درصد در سال 1375 و شهری در ایران متوجه می




برچسب :