اسامی و القاب حضرت فاطمه
ام الا ئمه
(مادر امامان):
به موجب روايات نقل شده از سوى اهل تسنن و شيعه، نسل پاك پيامبر به وسيله دخترش به وجود آمده و گسترش يافته است. رسول اكرم(ص) فرموده است: پروردگار عزيز و بلند مرتبه نسل هر پيامبر را در صلب خود آن پيامبر قرار داد، حال آنكه نسل مرا در صلب على جاى قرار داد. آن حضرت چندين بار به دختر عزيزش فرمود: اى فاطمه، تو را بشارت مىدهم كه از نسل تو يازده فرزند معصوم، امام مردم خواهد شد و آخرين آنها مهدى عليه السلام است.
ام ابیها
يعنى: مادر (و دلسوز) پدرش
كنيهاى است كه پدر بزرگوارش حضرت رسول اكرم(ص) وى را بدان خواند. چه اينكه پيامبر در خردسالى مادر را از دست داد و سراسر عمر عزيزش را بسختى گذراند و تا قبل از ازدواج با بانو خديجه و حتى پس از آن، پيوسته مورد آزار مشركان بود، يا در جنگها به اين سو و آن سو مىرفت و دشوارى تحمل مىكرد. در اين همه پس از تولد دختر عزيزش فاطمه، با اينكه وى كودكى بيش نبود همواره چون پروانه به گرد شمع، از پدر جدا نمىشد و در رفع اندوه او آنچه مىتوانست مىكوشيد و از پدر دلجويى مىكرد. اگر آن بزرگوار در جنگى آسيب مىديد فاطمه خردسالش بود كه بر زخم و رنج پدر مرهم مىنهاد و بر آرامش و سلامت جانش اصرار داشت. چون رسول خدا(ص) دلسوزى وى را مىديد اشك مىريخت و مىفرمود: او مادر پدرش است.
«ام» به معنى مادر و اصل و ريشه است و در حقيقت آن بانو را بايد مادر نبوت دانست.
اين كنيه را شيعه و سنى نقل كرده و در معناى آن وجوهى بيان نمودهاند. در ميان معانى آن شايد بهترين وجه اين باشد كه: «ام» در لغتبه معنى مقصود و هدف نيز آمده است و چون فاطمه ثمره درخت نبوت و حاصل عمر حضرت ختمى مرتبتبود او را ام ابيها گفتند. او بود كه مقصود حقيقى و هدف و ثمره واقعى زندگانى پيغمبر بود و فرزندى شناخته مىشد كه پيامبر مىخواست. ام الحسن. ام الحسين(مادر حسن(ع). مادر حسين(ع))
ام المحسن
(مادر محسن(ع))
آن حضرت را پنج فرزند بود: حسن(ع)، حسين(ع)، زينب، ام كلثوم عليها السلام و محسن(ع). محسن آخرين فرزند آن بانو و اولين شهيد اهل بيت: پس از پيامبر بود كه در ماه آخر حمل، در رحم كشته و سقط شد.
بتول
(بتول يعنى جدا و ممتاز از ديگران، يا آن كه حيض نبيند)
ابن اثير در النهايه مىنويسد: فاطمه را بتول ناميدند زيرا از زنان زمان خويش [و زمانهاى قبل و بعد خود] از نظر فضيلت و دين و حسب جدا و ممتاز بود. يا آنكه از دنيا منقطع گشته و به خداى تعالى روى آورده بود. از حضرت رسول(ص) پرسيده شد به چه كسى بتول گويند؟ فرمود: آن كه سرخى (حيض و...) نبيند. بدرستى كه حيض براى دختران پيامبران ناپسند است.
حانیه
(آن كه به شوهر و فرزندانش بسيار مهربان است.)
الحرة
(بانوى آزاد)
چون فاطمه ثمره درخت نبوت و حاصل عمر حضرت ختمى مرتبتبود او را ام ابيها گفتند.
حورا/حوراى انسيه
(انسانى زمينى كه از حوريان بهشتى است.) [حوريهاى شبيه آدمى]در يكى از معراجهاى پيامبر اكرم(ص) به آسمان، آن حضرت از ميوهها و از خرماى تازه و سيب بهشتى تناول كرد و خداوند متعال آن غذاهاى بهشتى را در صلب پيامبر قرار داد و هنگامى كه ايشان از معراج به زمين بازگشتبا حضرت خديجه همبستر شد و بدين ترتيب حضرت فاطمه(س) در رحم حضرت خديجه قرار گرفت. بدين سبب حضرت فاطمه(س) «حوراى انسيه» نام گرفت.
راضيه
(كسى كه به تقدير و قوانين الهى خشنود بود.)
اين صفت از والاترين درجات ايمان است و آن حضرت در تمام مراحل زندگى به آنچه كه از سوى خداى عزيز - از ترس و آزار در راه دين و ظلم و اندوه و غم - برايش مقدر شده بود رضايت داشت و هيچ گاه از وضع خود گله نكرد تا آنكه اين آيه شريف از آن صفت وى ياد كرد: يا ايتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربك راضية مرضية: اى دارنده روان قدسى مطمئن، به سوى پروردگارت بازگرد در حالى كه تو از او راضى و خدا نيز از تو خشنود است.
زكيه
از ديگر نامهاى حضرت است كه به معنى پاك و پاكدامن يا وجود پربركت است.
در حقيقت زكيه به بانويى گويند كه از همه ناپاكيهاى اخلاقى دور باشد و هرگز در وجودش هيچ صفتبد يافت نشود.
زهرا
(درخشان، نورانى و درخشنده)
«زهر» به معنى روشنى و درخشندگى است. امام عسكرى(ع) فرموده است: اينكه فاطمه(س) را زهرا ناميدند بدان علتبود كه هر روز سه بار آن بانوى بزرگوار براى على(ع) مىدرخشيد.
امام صادق(ع) فرموده است: علت آنكه ايشان را زهرا ناميدند آن است كه به او بارگاهى از ياقوت سرخ در بهشت رحمتخواهد شد كه اهل بهشت آن بارگاه را به بلندى و عظمتى كه دارد مانند ستارهاى درخشان كه در آسمان ستخواهند ديد و به يكديگر مىگويند اين بارگاه درخشنده از آن فاطمه(س) است.
از امام صادق(ع) پرسيدند چرا فاطمه را زهرا ناميدند؟ فرمود: زيرا فاطمه چنان بود كه چون در محراب مىايستاد نورى از او براى اهل آسمان درخشش مىكرد همان طور كه ستارگان براى اهل زمين درخشش دارند.
سماويه
(گرانبها گوهرى آسمانى)
سيدة/سيدة نساء العالمين
(بزرگ بانوى جهانيان)
شيخ صدوق در كتاب امالى حديثى را از حضرت رسول خدا(ص) چنين نقل كرده كه فرمود: ابنتى فاطمه سيدة نساء العالمين. يعنى: دخترم فاطمه بزرگ بانوى زنان جهانيان است. رسول خدا(ص) به دخترش فرمود: اى فاطمه، بدرستى كه خداوند تو را بر همه زنان جهان و بر همه زنان اسلام كه بهترين دين استبرگزيد.
صديقه/صديقه كبرى
«صديقه» يعنى كسى كه در راستگويى كامل است. يا آن كه هرگز دروغ نگفته است. يا كسى كه سخن خود را با عمل خويش تصديق مىكند. فاطمه چنان بود كه چون در محراب مىايستاد نورى از او براى اهل آسمان درخشش مىكرد همان طور كه ستارگان براى اهل زمين درخشش دارند. مرتبه صديقين در رديف پيامبران و شهيدان است. اين مطلب را آيات بسيارى روشن مىكنند كه از آن جملهاند: و من يطع الله و الرسول فاولئك مع الذين انعم الله عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئك رفيقا.
مريم(س) را از اين نظر صديقه مىگفتند كه آيات الهى را با گفتار و عملش تصديق مىكرد و آنچه كه پروردگار درباره فرزندش به وى خبر داد كاملا پذيرفت. در تاييد اين سخن حديثى از رسول خدا(ص) اينچنين رسيده است كه به على(ع) فرمود: «سه چيز به تو داده شده كه به هيچ كس حتى به من داده نشده است:
1 - تو داماد كسى مانند رسول خدا هستى و من داماد كسى نيستم كه پدر زنم مانند پدر زن تو باشد.
2 - همسرى صديقه مانند دختر من به تو داده شده كه من چنين همسرى ندارم.
3 - به تو فرزندانى مانند حسن و حسين عنايتشد. در حالى كه من فرزندانى مانند آنان ندارم. ولى با اين حال شما از من هستيد و من از شما.»
اهل تسنن از عايشه روايتى را چنين نقل كردهاند: ما رايت احدا اصدق من فاطمه(س) غير ابيها: پس از رسول خدا(ص) هرگز كسى را راستگوتر از فاطمه نديدم.
طاهره
(به معنى پاكيزه، بىعيب، پاك و معصوم)
در حقيقت آيه شريفى كه در پاكيزه دانستن اهل بيت نازل شده است اين نام را براى حضرت زهرا(س) ثابت مىكند. خداى تعالى در سوره احزاب (آيه33) مىفرمايد: «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا» يعنى خداوند چنين مىخواهد كه پليدى هر آلايش را از شما خاندان نبوت ببرد و از هر عيب پاكتان گرداند.
در اين مطلب مفسران و محدثان شيعه و سنى به گونهاى انبوه رواياتى ذكر كردهاند كه به مفاد آنها معنى اهلبيت هر چه باشد صديقه طاهره را شامل مىشود. آنچه از كتب لغت و تصريح روايات و گفتار مفسران برمىآيد اين است كه نتيجه دور بودن «رجس» از اهل بيت همان دارا بودن مقام عصمت است. در حقيقت نام طاهره با توجه به آيه مورد نظر تاييد عصمت آن بانوست و آنكه آن حضرت حتى پس از رحلت، طاهر خواهد بود و پيكر مطهرش نه در زمان حيات و نه پس از مرگ همچون ديگر مردم نجس نخواهد شد و لمس پيكر پاكش غسل ندارد، چنانكه در روايتى بدين موضوع تصريح شده است. روايت چنين است: مردى به نام حسن بن عمير مىگويد: به امام صادق(ع) گفتم: آيا اميرالمؤمنين پس از غسل دادن رسول خدا(ص) غسل كرد؟ فرمود: با وجود آنكه نبى اكرم(ص) مطهر بود، اميرالمؤمنين(ع) غسل انجام داد تا اين امر سنت گردد. (منظور آنكه سنت غسل كردن پس از مس ميت ترك نشود.
والاترين حديث در مقام طهارت حضرت زهرا(س) حديثشريف كساء است كه شيعه و سنى با دهها سند صحت آن را تاييد كردهاند. بر پايه اين حديث، زمانى رسول اكرم(ص) به خانه دخترش فاطمه(س) آمد و خود را در چيزى شبيه عبا پيچيد. زمانى بعد اميرالمؤمنين على(ع) و پس از وى حضرت مجتبى عليه السلام و حسين(ع) نزد حضرتش رفتند و آنگاه فاطمه(س) به پيش ايشان رفت. در همين هنگام بود كه آيه تطهير (انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت .. .) نازل شد.
اى فاطمه، بدرستى كه خداوند تو را بر همه زنان جهان و بر همه زنان اسلام كه بهترين دين استبرگزيد.
فاطمه
يعنى آن كه خود و شيعيانش از آتش بازداشته (و در امان نگاه داشته) شدهاند.
يا به معنى آن كه شر و بدى در وجود او راهى ندارد. و به معنى آن كه از طفوليتبا علم رشد يافته است. شيخ صدوق در علل الشرايع و علامه مجلسى در بحارالانوار از امام باقر(ع) روايت كردهاند كه فرمود: چون فاطمه(س) متولد شد خداى عز و جل به يكى از فرشتگان وحى فرمود كه به زمين برود و اين نام را بر زبان پيغمبر جارى سازد و بدين ترتيب رسولخدا(ص) نام فاطمه(س) را براى نوزاد انتخاب فرمود.
«فطم» يعنى طفل از شير گرفته شد.
در حديثى از امام باقر(ع) چنين رسيده است كه خداى متعال پس از تولد فاطمه(س) به وى خطاب فرموده كه «انى فطمتك بالعلم و فطمتك عن الطمث»: من تو را به وسيله علم از شير گرفتم و از پليديها و ناپاكيها دور داشتم. گويى چنانكه طفل را پس از بازداشتن از شير به غذايى ديگر عادت مىدهند آن حضرت از زمان شيرخوارگى نخستين غذايش پس از شير، علم بوده و به وسيله علم از شير گرفته شده است. حضرت رضا عليه السلام از پدرش و ايشان از رسول خدا(ص) نقل كردهاند كه فرمود: اى فاطمه، آيا مىدانى چرا فاطمه ناميده شدهاى؟ على(ع) پرسيد چرا؟ فرمود: زيرا كه وى و شيعيانش را از آتش بازداشتهاند . و در جاى ديگر فرمود: زيرا آتش بر وى و شيعيانش ممنوع گرديده است. اميرالمؤمنين على(ع) فرمود: شنيدم كه رسول خدا(ص) مىفرمود: فاطمه را فاطمه ناميدهاند زيرا خداى تبارك و تعالى او و فرزندانش را از آتش بركنار داشته است. البته آن فرزندانى كه با ايمان از دنيا بروند و بر آنچه كه بر من نازل گرديده اعتقاد داشته باشند.
امام صادق(ع) فرمود: او را فاطمه گفتند چون شر و بدى در وجود او راهى ندارد و اگر براى همسرى اين بزرگوار، على(ع) نبود تا قيامت كسى همشان پس از رسول خدا(ص) هرگز كسى را راستگوتر از فاطمهنديدم.
گفتنى است كه نام مقدس فاطمه نزد اهل بيت: بسيار دوست داشتنى بوده است و آنان اين نام و صاحبش را پيوسته گرامى مىداشتهاند. «امام صادق(ع) از يكى از يارانش كه خدا به وى دخترى عنايت فرموده بود، پرسيد او را چه نام نهادهاى؟ گفت: فاطمه. حضرت فرمود: فاطمه! درود خدا بر فاطمه باد. پس بدان چون اين نام را بر او نهادهاى مواظب باش سيلى بر صورتش نزنى و به او بد نگويى و گرامىاش بدارى.»
مطالب مشابه :
نامها و القاب حضرت محمد (ص) در قرآن كريم
shin - نامها و القاب حضرت محمد (ص) در قرآن كريم - روح بزرگ
نام ها و القاب حضرت محمد (ص)
تحقیق درسی - نام ها و القاب حضرت محمد (ص) - مطالب و مقاله دانش آموزی - تحقیق درسی
اسامی و القاب حضرت فاطمه
((محمد و مهسا)) - اسامی و القاب حضرت فاطمه -
القاب واسامي مبارك حضرت ولي عصر (عج)
پیام های آسمان - القاب واسامي مبارك حضرت ولي عصر (عج) - اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
نام و القاب حضرت فاطمه زهرا(س)
صراط صادق - نام و القاب حضرت فاطمه زهرا(س) - خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست،و ما را از تندى و
نام ها و القاب حضرت فاطمه (س)
نام ها و القاب حضرت فاطمه (س) حضرت فاطمه زهرا (س) دختر پيامبر اسلام حضرت محمد(ص) به گفته امام
زندگی نامه حضرت محمد (ص)
القاب حضرت محمد (ص): رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى، محمود، امين زندگی نامه حضرت محمد
اسامی و القاب حضرت مهدی
مذهبی - اسامی و القاب حضرت مهدی نمونه هايى از فضايل و سيره فردى امام محمد بن على الجواد(ع)
برچسب :
القاب حضرت محمد