کنـــــکــــــور

چقدر این روزا بحث دانشگاه و کنکور داغه. هر خانواده ای یجورایی کنکوری داره حالا یا کنکور سراسری یا کنکور فوق و الان نتیجه هاشون اومده. این حال و هوا منو یاد کنکور خودم می اندازه. چقدر اون موقع ها سخت بود و چقدر ما سختی کشیدیم برای قبول شدن توی کنکور. حالا چند روز پیش داشت می گفت چند صد هزار تا صندلی تو دانشگاهها خالیه. امروز هم توی روزنامه آگهی های دانشگاههای آزاد رو می دیدم که تمام رشته ها اعم از پزشکی و مهندسی و غیره رو زده بود که برن به صورت آزاد ثبت نام کنند و تنها شرطش این بود که توی کنکور شرکت کرده باشند. یعنی الان دانشگاههایی هست که بدون هیچ نوع کنکور و محدودیت خاصی هر کسی با هر سطح سواد و استعدادی باشه رو برای رشته های مهندسی و پزشکی و غیره ثبت نام می کنند. مگر نباید اینجور باشه که دانشگاهها نیروهای متخصص و کارآزموده تربیت کنند تا بعد از فارغ التحصیلی اگر وارد بازار کار می شن بتونن موثر واقع بشن. ولی متاسفانه این طور که پیش می ره به نظر می رسه که برعکس عمل می شه. یعنی کسایی که دانشگاههای خوب سراسری یا حتی آزاد سطح بالا قبول می شن و واقعاً کاربلد می شن دارن از کشور خارج می شن (هرچند توی همون دانشگاهها هم به واسطه سهمیه هایی که هست درصدی از دانشجوهاش اینجوری نیستن) و دانشجوهایی که از دانشگاههای آزاد پشت فلان کوه فارغ التحصیل می شن می مونن تا چرخ مملکت رو بگردونن!!!! می گید نه؟ اگر دانشگاه سراسری درس خوندید نگاه کنید ببینید چند تا از هم کلاسیهاتون الان داخل ایران هستند. برای من که ۹۰ درصد یا رفتند و یا در حال رفتنن.

همین دو سال پیش یکی از اقوام ما که هم سن و سال من بود، رشته روانشناسی در مقطع لیسانس قبول شد. یادمه ما سال دوم دبیرستان انتخاب رشته می کردیم. این خانم اون سالی که می خواستیم انتخاب رشته کنیم مجاز به انتخاب رشته در هیچ کدوم از رشته های دبیرستانی یعنی ریاضی، تجربی و انسانی نشد. هنرستان هم هرجا امتحان داد قبول نشد. تا اینکه رفت رشته نقاشی یه هنرستانی که اصلاً امتحان نداشت. سال سوم دبیرستان برای پیش دانشگاهی هنر امتحان داد و قبول نشد و همون سال هم برای کنکور نقاشی داد و باز هم قبول نشد. سال بعدش همزمان با ما که کنکور داشتیم برای نقاشی امتحان داد باز هم قبول نشد. توی این چند سال هم از زمانی که فراگیر پیام نور به این وسعت دانشجو می گیره (فکر می کنم از سال ۸۵ به بعد)، هر سال امتحان فراگیر داد و قبول نمی شد تا اینکه سال ۸۸ رفت توی یه موسسه پیش دانشگاهی رشته انسانی رو گذروند. امتحانات ترمشو میومد پیش من ریاضی می خوند. یعنی یه چیزی میگم یه چیزی می شنوید. یه بچه سوم دبستانی بیشتر ریاضی حالیش بود. یه تناسب ساده رو نمی تونست حل کنه چه برسه به حل اتحاد و ... . من که صد در صد مطمئن بودم که نمی تونه درسشو پاس کنه ولی با کمال ناباوری دیدم که با نمره خوب!!!! پاس کرد. یعنی بهش نمره داده بودن. خوب به نظر من این کار این موسسه و معلم های داخل اون هم نوعی خیانت به کشور و مردم هست و شامل حق الناس می شه. همه می دونن که خوندن درسهای رشته انسانی مثل عربی و فلسفه و عروض و قافیه و ... کار هر کسی نیست. چه برسه برای کسی که مثلاً ۱۰ سال پیشش عربی کلاس اول دبیرستان رو هم تجدید آورده بود و توی این ۱۰ سال هم سراغش نرفته بود. درضمن کلاس دوم و سوم دبیرستان رو هم نخونده و مستقیم بخواد پیش دانشگاهی رو بخونه. خودتون ببینید عمق فاجعه رو. یعنی یه بیسواد تمام عیار. خلاصه این خانم اون سال پیام نور شرکت کرد. از همون سال پیام نور رویه شو تغییر داده بود به صورتی که هرکس می تونست ۱۰ تا رشته رو انتخاب کنه در صورتی که در سالهای قبل همه تنها می تونستن توی یه رشته و یه شهر امتحان بدن. البته این ابتکار پیام نور برای این بوده که بتونه برای مناطق دور افتادش هم دانشجو جمع کنه. خلاصه این خانم توی پیام نور که به قول خودش اصلاً وقت نکرده بوده براش بخونه و همش سرگرم امتحانای پیش دانشگاهی بوده، قبول شد رشته روانشانسی فکر کنم صفا شهر. برای کنکور سراسری هم امتحان نداد و دانشگاه آزاد رو داد. که البته برای دانشگاه آزاد فقط پیش دانشگاهی رو به اون طرزی که وصف کردم فقط برای امتحاناش خونده بود و از اونجایی که مطمئن بود با این وضع خوندن قبول نمی شه اون دو ماهی که بین امتحانای پایان ترم و کنکور بود رو کلاً بیخیال درس بود به خیال اینکه سال بعد میشینه برای کنکور می خونه بعلاوه اینکه سالهای اول و دوم و سوم دبیرستان رو هم کلاً بیخیال شده بود. و باید بگم که با کمال ناباوری دانشگاه آزاد قبول شد انتخاب دومش یعنی لیسانس روانشناسی مرودشت. حالا کسی که توی تموم دوران مدرسه درساشو با بدبختی پاس کرده بود (ما چند سال دبستان رو با هم توی یه مدرسه و یه کلاس بودیم)، توی این دو سالی که دانشجو بوده نمره کمتر از ۱۷ نداشته . همون سال اول یه درس داشت به نام آمار و احتمال، من که خودم دانشجو رشته مهندسی بودم اقرار می کنم که درس آمار و احتمالی که داشتیم سختترین درس ما بود و کلاً ما ۶ نفر بودیم که توی کل کلاس اون ترمی که این درس رو داشتیم پاسش کردیم اونم با چه نمره هایی. من خودم ۱۱.۲۵ شدم و بیشترین نمره ۱۲.۷۵ بود. حالا یه همچین آدمی که سطح ریاضیشو توصیف کردم، آمار و احتمالش رو ۲۰ شده . البته من که فکر نمی کنم ۲۰ شده باشه، ۲۰ بهش دادن. حالا ببینید چه بلایی داره سر مملکت ما میاد و چند سال آینده چه کسایی هستند که وارد بازار کار می شن!!! خب بابا اگر می بینید دانشجو ندارید تعطیل کنید اون دانشگاه را. چه اصراریه ؟!!!

البته به نظر من این یکی از پلیتیک ها برای سرگرم کردن جوونا و در ضمن کاهش آمار بیکاری هست. که هرچند نتیجه منفیش به طور مستقیم بخودشون برمی گرده. همون طوری که گفتم، درصد بسیار بالایی از اونایی که واقعاً با سواد هستند و به درد می خورن دارن از کشور خارج می شن چون اینجا اون جایگاهی که لیاقتشو دارن رو نمی تونن بدست بیارن. از طرفی چون تعداد فارغ التحصیلا خیلی بیشتر از نیاز بازار هست یا اینکه جوونا مجبورن به کارهایی مشغول بشن که هیچ ربطی به رشته شون نداره و چه بسا بدون مدرک و بدون اینکه چند سال پول و عمرشون رو هزینه کنن هم می تونستن اون کارا رو انجام بدن (که البته این موجب نارضایتیشون می شه) و عده ای هم که درس خوندن و سطح توقعشون رفته بالا متاسفانه نمی تونن کار مرتبط پیدا کنن و بیکار می مونن و این هم باعث افزایش فقر و نارضایتی می شه.

من که واقعاً برای آینده کشورمون نگرانم

کنـــــکــــــور

مطالب مشابه :

پذیرش بدون کنکور دانشگاه آزاد(کاردانی پیوسته و ناپیوسته)

کدام واحدهای دانشگاه آزاد بدون کنکور دانشجو در مقطع کارشناسی می پذیرند .قسمت ششم

ثبت‌نام بدون کنکور دانشگاه آزاد آغاز شد/ اعلام جدول ضرایب تحصیلی

پذیرش دانشجو بدون کنکور در آموزشکده سما دانشگاه آزاد اسلامی ساری

تمديد مهلت ثبت‌نام در آزمون کارشناسی‌ارشد سال ۹۱ دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساري

ثبت نام کنکور دانشگاه آزاد اسلامی آغاز شد

پذيرش دانشجوي بدون آزمون در ۲۹ رشته كارشناسي دانشگاه آزاد اسلامي ساري

کنـــــکــــــور

شيوه ثبت نام و مدارك لازم جهت ثبت نام در دوره كارشناسي ارشد ناپيوسته سال ۱۳۹۰

پذيرش دانشجو در دوره های کارشناسی ارشد واحد بين المللي دانشگاه شيراز