جریان کوتاه کردن موهای نیوشا

من موهام خیلی بلند بود تا نزدیک کمرم میرسید یه 4سالی می شد که یه قیچی هم نرفته بود لاشون. تا اینکه دوماه پیش موهام موخوره زد ولی توجهی بهشون نکردم مادرم گفت نوکشون رو قیچی کن گفتم شده تا وسط سرم هم برسه کوتاشون نمیکنم تا اینکه یه ذره ریزش پیدا کرد خیلی کم مادرم منو برد دکتر و دکتر گفت بدون تعارف میگم اگه اون موقع نوکشون رو زده بودی الان به اینجا کارت نمیرسید باید تا گردنت کوتاه کنی اولش خیلی ناراحت شدم اما بعدش خودمو متقاعد کردم کوتاه کنم چون 6سال بود موهام بلند بود(2سال قبل از اینکه ئیگه نرم آرایشگاه بلند بود) فردای اون روز به عروسی یکی از فامیل های نزدیک مون دعوت شدیم اما من میخواستم موهامو کوتاه کنم حتی وقت آرایشگاه هم گرفتم اما مامانم نزاشت گفت این همه مدت موهات بلند بوده کسی ندیده حلا که همه فامیل هستن نمیخوای ببینن که چقدر موهات بلنده خلاصه دو هفته ای گذشت و موهام وضعش بد تر شد تا روز عروسی فرا رسید رفتیم آرایشگاه شینیون کردیم و آرایش برای پاتختی هم با همون شینیون روز عروسی رفتم اما رفتم همون آرایشگاه آرایش کردم بعد از پاتختی داشتم می رفتم خونه سر راه رفتم همون آرایشگاه که صبحش رفته بودم. مامانم موند خونه عروس تا شب بعد از اینکه همه مهمونا برن بیاد.

با همون سر و وضع مهمونی رفتم آرایشگاه چون وقت نگرفته بودم کلی معطل شدم بالاخره مانتوم رو در آوردم که یکی از خانوما که بغلم نشسته بود لباس مجلسی ام رو دید گفت اومدین چیکار؟ هم شینیون دارین همه آرایش هم ابروتون درسته گفتم اومدم موهامو کوتاه کنم گفت وا چرا؟ گفتم موخوره داره گفت حیفه نزنشون و این حرفا داشت راضیم می کرد که نزنم که همون لحظه نوبتم شد و رفتم دوباره زیر دست همون آرایشگر نشستم پیشبند قرمز رنگی که خیلی خوشگل بود برام بست و گفت چیکار کنم؟ گفتم کوتاه گفت چرا تو که تازه شینیون کردی گفتم میدونم فقط سریع تر عجله دارم گفت صبر کن سنجاق هایی که واسه شینیون زدم رو در بیارم گفتم نمیخواد همین که ماشین بندازین همه شون میریزن پایین چشاش 4تا شد گفت مگه میخوای چقدر کوتاه کنی؟ گفتم با ماشین بزنید کوتاه کوتاه نمیخوام تو دستم بیاد هرجوری بود راضیش کردم که کوتاه کنه ساعت 8 شب بود ماشین اصلاح رو روشن کرد از پس سرم شروع کرد کوتاه کردن خالی شدن موهام رو احساس میکردم از صدای ماشین مور مورم میشد پشت رو تموم کرد اومد بغلا تا دیدم موهام رو اشک تو چشمام جمع شد گفت خودت گفتی چرا گریه میکنی گفتم من گفتم تو دست نیاد نه اینکه از ته بزنید گفت باشه جلو رو بلندتر نگه می دارم بعد ازینکه دور تا دور سرمو اصلاح کرد سنجاق های جلوی سرم رو در آورد و بعدش موهامو شست. دوباره نشستم رو صندلی که یه قیچی به چتری هایی که تا گلوم میرسیدن زد و تا وسط پیشونی بیشتر نمیومدن موها رو با قیچی کوتاه کرد دیگه جرات نگاه کردن خودم رو تو آینه نداشتم چشام رو بستم و یه چند دقیقه بعد پیشبند رو باز کرد و گفت مبارکه پول رو دادم و مانتوم رو پوشیدم تا اومدم روسری سرم کنم گفت نمیخوای یه دستی به کله سبکت بکشی؟دست کشیدم خیلی باحال شده بود عین کله جوجه روسری رو که سر کردم کلی حال کردم چون خیلی خیلی خیلی راحت بود زیر روسری ساعت یه ربع به ده رسیدم خونه هنوز مانتو روسری ام رو در نیاورده بودم که مامانم اومد روسری ام رو ورداشتم مامانم جیغ زد گفت چیکار کردی با موهات؟گفتم کاری که دکتر گفت !!

فرداش که رفتم دانشگاه تازه راحتی رو احساس کردم تو اون گرما با مقنعه مشکی رفتم دانشگاه من همیشه موهام بالای بالا می بستم و چون موهام خیلی بلند بود خیلی قلنبه و بزگر میشد رسیدم به بچه ها که صبا(دوستم) گفت نیوشا موهاتو که کوتاه نکردی؟ گفتم اتفاقا چرا گفت دیوونه کاش اون موهات رو من داشتم گفت حالا مقنعه رو در بیار ببینم چه مدلی زدی تو کلاس زمانی که تموم شد و هیچکس نبود مقنعه رو در آوردم گفت خاک بر سر کچلت کنن این چه کاری بود که کردی؟ هی چند روزی گذشت و اینا هی من ناراحت میشدم از مدل موم هی صبا یشتر خوشش میومد آخر سر دیروز گفت من میخوام موهامو مثل تو بزنم گفتم چی شد تو که می گفتی خاک بر سرت گفت آخه اینجوری خیلی خوشگل تر شدی گفتم خفه شو اصلا بهم نمیاد گفت نظرت چیه که موهامو بزنم گفتم اگه میخوای راحت باشی بزن چون که خیلی خیلی خیلی راحت میشی اصلا حس نمیکنی گرما رو اما اگه تیپت مهمه اصلا کوتاه نکن پس فردا تو دانشگاه مقنعه رو داد عقب دیدم موهاشو از منم کوتاه تر کرده گفتم دیوونه اون روز باری شیرینی موهاش رفتیم یه ناهار مهمونمون کرد که جای همه تون خالی بود
نظر منم به دخترای مثل خودم اینه اگه میخواین از گرما و اذیت کردن روسری و مقنعه خلاص بشین بهترین راهه و خیلی موثر اما اگه تیپتون براتون مهمه یه ذره هم قیچی نکنین که مثل من پشیمونه پشیمون میشین
سامان آقا امیدوارم تو سایت قرار بگیره چون دستم درد گرفت از بس نوشتم اگه دوست داری بزار راستی ایمیلم رو نوشتم واسه اونایی که میگن خالی بندیه که دختر موهاشو کوتاه کنه
از اون روزی که موهامو کوتاه کردم دوهفته میگذره ولی فقط چتری هام یه ذره بلند تر شدن
این بود جریان ما بابای

جریان کوتاه کردن موهای نیوشا

مطالب مشابه :

جریان کوتاه کردن موهای نیوشا

اموزش شینیون زیبا برای مو های کوتاه

داستان تراشیده شدن سر مریم

آموزش شینیون

عکس و آموزش چند شینیون راحت و آسان برای شما در منزل !

مدل موهای معروف هنرمندان در سال 2012 + تصاویر

مدل کلاه گیس - پستیژ - مجموعه 1

خانوم جولیا پندلتون