مجله 24- فیلم دیدن در سینماهای اتوبوسی!

مجله 24
زمان انتشار: اسفند ماه 1390
آدرس: مجله 24، ویژه‌نامه‌ی سینمایی همشهری ماه، بخش سینما و زندگی، صفحات 140و 141

داماد خجالتی یا ورود آقایان ممنوع؟!

باید تا آخر روی صندلی‌تان بنشینید. چاره‌ی دیگری ندارید. نه! مجبور نیستید فیلم را ببینید ولی خب نمی‌توانید هم از روی صندلی بلند شوید و سینما را ترک کنید. فیلم را هم شما انتخاب نمی‌کنید و تا وقتی شروع می‌شود، نمی‌دانید چه فیلمی است. اگر فیلم را به هر دلیل، دوست نداشته باشید یا حس فیلم دیدن در آن لحظه نداشته باشید، فقط می‌توانید روش‌های مختلفی برای انکار کردن فیلمی که در حال پخش شدن است، پیدا کنید. می‌توانید چشم‌هایتان را ببیندید. هدفون بگذارید و صدای موسیقی را تا آنجایی که می‌شود بلند کنید. آن قدر که دیالوگ‌‎ها میان موسیقی گم شوند.

وقتی برای سفرهای بین شهری‌تان اتوبوس را انتخاب می‌کنید، یک بلیط اکران اتوبوسی هم نصیبتان می‌شود. یعنی این که می‌توانید چیزی حدود دو ساعت از مسیر را با فیلمی که راننده یا کمک راننده برایتان انتخاب کرده، بگذرانید. و خب این سینماهای سیار محاسن و معایب و طرفداران و مخالفان خودشان را هم دارند.

هیچ کدوم به درد نمی‌خورند
آقای حاج حسینی راننده رویال سفر است. دارد مسافرها را سوار می‌کند تا ساعت 1:30 ظهر از ترمینال صفه اصفهان به سمت تهران حرکت کند. می‌گوید:« فیلم‌هایی را که توی خود ایران پر شدن، می‌گیرم. سعی می‌کنم خانوادگی یا خنده‌دارها را انتخاب کنم.» می‌پرسم این که راننده‌ی رویال هستید، تفاوتی در انتخاب فیلم‌هایتان ایجاد می‌کند؟! کمی فکر می‌کند و می‌گوید:«خب سعی می‌کنیم فیلمش باکلاس‌تر و بهتر باشه.»

این راننده همیشه فقط یک فیلم برای مسافران نمایش می‌دهد اما تاکید می‌کند:« برنامه‌ریزی می‌کنم فیلم را طوری می‌گذارم که نه مزاحم خواب مردم باشه، نه حوصله‌شان سر برود. الان که ساعت یک و نیم سوار می‌کنم، میروم تا کاشان. می‌گذارم مسافر، استراحت کنه. چون بالاخره سر ظهره، ناهار خوردن، خسته‌ان. می‌خوابن. تا کاشان که بخوابن، ساعت 4، 4:15 کاشانم. یه استراحتی کردن سرحال می‌شن. از کاشان تا قم، فیلم می‌گذارم. 5 دقیقه قبل مهتاب، فیلم تمام می‌شه.»

وقتی از حاج حسینی، در مورد فیلم‌هایی که مسافرانش از دیدنشان لذت برده باشند، می‌‎پرسم، می‌گوید:« والا، فیلم که... هیچ کدوم به درد نمی‌خورن. هیچ کدوم محتوا ندارن. مخصوصاً این فیلمایی که این رضا عطاران بازی می‌کنه یا این احمد پورمخبر... ولی همین‌هام تو بازارن. اصلاً محتوا ندارن. حتی بعضی‌هاشون بدآموزی هم دارن. ولی خب چیز دیگه‌ای توی بازار نیست.»

حیدریان، راننده و مالک اتوبوس، خودش فیلم‌ها را انتخاب می‌کند. درباره‌ی روش انتخابش هم می‌گوید:« اگه فیلمش خنده‌آور باشه و زیاد دختر و پسری نباشه، ما راضی‌تریم. چون بعضی فیلما عاشقانه‌ان. ما خودمون معذب می‌شیم برای مسافرا بگذاریم. قصدمون خوش بودن مسافره. بعضی‌ها می‌گن نذار. ما می‌گیم: بقیه‌ی مسافرا می‌خوان ببینن. شما بلندگوی بالای سرتو قطع کن.»

همه چیز به مسئول امور فرهنگی بستگی دارد!
هوشمند حسینی، پزشکی است که برای گذراندن طرحش به یکی از روستاهای جنوب ایران اعزام شده است، او که دل خوشی از این اکران‌های اتوبوسی ندارد، تعریف می‌کند که:« گاهی توی سه تا رفت و برگشت پشت سر هم، یک فیلم ثابت بود. تازه وقتی مسئول فرهنگی اتوبوس، جناب کمک راننده باشد، فیلمهایش هم افتضاح است. من فقط حرص می‌خوردم تا تمام شود. چون اصولا توی اتوبوس سخت می‌خوابم. یک بار فیلمی گذاشت، که ملت درون اتوبوس که خیلی اوقات فیلم زرد می‌پسندن، راننده را مجبور کردن تا خاموشش کند. فیلم پیک نیک در میدان جنگ با بازی علی صادقی بود.»

این پزشک معتقد است:« کیفیت فیلم جاده‌ای، به مسیر اتوبوس هم بستگی دارد. مثلاً فیلم‌های مسیر اصفهان- تهران خیلی باکلاس‌تر از فیلم‌هایی است که در مسیر من نشان می‌دادند. کل مسیر حدود 9 ساعت بود که من در ساعت ششم پیاده می‌شدم. البته گاهی از مصاحبت با راننده و آهنگا‌هش لذت می‌بردم. فقط یک بار، سوپراستار را گذاشتند که من واقعا تحت تاثیر انتخاب مسئول فرهنگی، قرار گرفتم!»

بهترین فیلمی که این پزشک در سفرهای اتوبوسی‌اش تماشا کرده، فیلم‌های سوپراستار و نقاب بوده‌اند و بدترین فیلم، دل شکسته با بازی شهاب حسینی. اما اگر بپرسید چه طور فیلم‌هایی را ترجیح می‌دهد، می‌گوید:« خب مردم کمدی دوست دارند. خارجی را کلا نمی‌بینند. من هم ترجیح می‌دهم فیلم سنگینی نباشد. خصوصا توی روز چون نمی‌شود تمرکز داشت. اما شب‌های اتوبوس، معمولا درام بهتر است. فیلم‌های پرسر و صدا یا کمدی، مردم را توی شب کلافه می‌کنند. اگر فیلمی خیلی توجه بخواهد و فیلم خوبی هم بنظر بیاید، ترجیح می‌دهم سرفرصت در خانه ببینم.»

هر چه تجربه‌ی سفرهای اتوبوسی‌ات بیشتر باشد، خاطرات جالب‌تری هم داری. هوشمند حسینی در مورد جالب‌ترین تجربه‌‌اش از این سینماهای اتوبوسی می‌گوید:« یک اتفاق جالب، سفر آخرم بود. از اهواز. اول مسیر یک فیلم گذاشت و تمام شد. هنوز 6 ساعت دیگر مانده بود. توی روز هم بود. چند نفر به مسئول امور فرهنگی، گفتند یک فیلم دیگر بگذار. دعوایی شد. با یک بلیط، فقط یک فیلم می‌شد دید! یک پدیده‌ی جالب توی آن مسیر این بود که بعضی از مسافران گرامی، مثل توی خانه، کف اتوبوس دراز می‌کشیدند و فیلم می‌دیدند. یا این که سر فیلم‌هایی که من خون خونم را می‌خورد تا تمام شود، بغل دستی، تخمه می‌خورد و قاه‌قاه می‌خندید. جالب بود که این مسائل اصلا توی مسیر برگشت، برایم مهم نبود. چون داشتم برمی‌گشتم خانه. اما مسیر رفت را هیچ کاری نمی‌شد کرد. گاهی موسیقی می‌گذاشتم ولی صدای فیلم از هدفون هم رد می‌شد.»

بدون فیلم و خوراکی!
هشت صبح که در لیژ بلژیک، سوار اتوبوسی به مقصد پاریس بشوید، چیزی بیشتر از 6 ساعت بعد در یکی از ایستگاه‌های شلوغ پاریس از اتوبوس پیاده می‌شوید. مثل اینجا هم نیست که کمک راننده‌ بیاید جعبه‌های حاوی خوراکی بدهد دستتان یا برایتان فیلم بگذارد.

 در شهرهای بین راه معطل می‌شوید چون اتوبوس باید پر شود. آدم‌هایی از نژادها و سن‌های مختلف سوار می‌شوند که هر کدام، راه خودشان را برای سرگرم شدن و فراموش کردن این مسافت چند ساعته دارند. خلاصه این که اگر کتاب‌خوان الکترونیکی، موبایل، لپ‌تاپ، پخش‌کننده‌ی صوتی یا حتی کتاب و روزنامه‌ی خودتان را نبرده باشید، حسابی دلتان برای اتوبوس‌های داخلی با همان خوراکی‌ها و فیلم‌های خاص‌شان تنگ می‌شود!

افشین الف تجربه‌های زیادی در سفرهای داخلی و خارجی دارد. وقتی سراغ اکران‌های اتوبوسی را از او بگیرید، می‌گوید:« نه. در ترکیه همه‌اش اخبار و موسیقی و فوتبال از طریق ماهواره پخش می‌کنند، اما این جا در هلند، نه. البته من یک بار با یک اتوبوس از طرف دانشگاه در داخل هلند سفر کردم و یادم هست که چیزهایی پخش می‌کرد، اما فکر کنم دمای هوا و چیزهایی شبیه این بود و البته رادیو اما در این حد که راننده و اطرافیانش می‌شنیدند.

به هر حال در این کشورهای توریستی به این موضوع هم توجه دارند که خیلی‌ها احتمالا زبان برنامه‌هایی که پخش می‌شوند را نمی‌فهمند یا این که سلیقه‌شان با سلیقه‌ی راننده، یکی نیست و دوست دارند آرامش داشته باشند. در ترکیه یک امکان دیگر هم در بعضی از اتوبوس‌ها هست که هر صندلی یک صفحه نمایش مخصوص برای خودش دارد و با هدفون می‌شود برنامه یا فیلم مورد نظر را انتخاب و پخش کرد. اما این چیزها در اروپا با این قیمت‌های گران، شدنی نیست یا حداقل من ندیدم!»

باید قسمت بشه!
محسن کلیوند، راننده‌ی ایران پیماست. وقتی از معیارهایش برای انتخاب فیلم‌ها بپرسید، می‌گوید:« من خودم شخصا خیلی به سینما علاقه دارم. مرتب فیلم‌های روز را دنبال می‌کنم. کارگردان و بازیگران و محتوای فیلم هم برایم مهمن. بالاخره اینجا یک مکان عمومی است و خیلی فیلم‌ها را هم نمی‌گذارند پخش کنیم. فیلم‌های خوب و سرگرم‌کننده و طنز را انتخاب می‌کنم که به مسافر در این چند ساعت، خوش بگذره.»

کلیوند در مورد محاسن نمایش فیلم در سفرهای بین شهری می‌گوید:« خب خیلی‌ها مثل خودم فرصت سینما رفتن ندارن ولی اینجا می‌توانند فیلم ببینند. بعضی‌ها هم اصلاً علاقه‌ای به سینما ندارند. من توی آئینه می‌بینم و گاهی حرف‌هاشون را می‌شنوم. خیلی‌ها اینجا فقط محل استراحت‌شان است و فقط می‌خوابند. اما بعضی‌ها هم در مورد فیلم سوال می‌کنند، و حتی شاکی می‌شن که چرا تکراری پخش می‌کنیم. منم می‌گم مگه چند تا فیلم هر روز اکران می‌شه؟!»

این راننده که ده سال سابقه‌ی کار دارد، می‌گوید:« دانشجوها بیشتر سر فیلم، دعوا دارند. حتی گاهی خودشون سی‌دی می‌آورند می‌گویند آقا اینو بگذار. اگر فیلم مجاز باشه، براشون می‌گذارم. من اغلب فیلم‌های مد روز را می‌آورم. فیلم‌ها را به محض این که از روی پرده می‌آیند، می‌آورم توی ماشین تا مسافر مجذوب فیلم بشود و به ما هم کمتر گیر بدهد!»

آخرین فیلم‌هایی که محسن کلیوند در سینما دیده، زیر درخت گلابی و بعد هم اخراجی‌های2 بوده‌اند. و جدیدترین فیلمی که این راننده‌ی علاقمند به سینما برای مسافرانش خریده، ورود آقایان ممنوع بوده. خودش فیلم را ندیده بوده اما آنقدر در موردش شنیده که به محض انتشارش در شبکه‌ی ویدئویی، آن را خریده. خودش می‌گوید:« تا حالا ورود آقایان ممنوع را خیلی دوست داشتم. عطاران را از زمانی که توی ساعت خوش بود، می‌شناسمش. هم کارگردان خوبیه هم بازیگر خوبی. من فوق‌العاده قبولش دارم. طنزهایش نمونه‌اند. خود من بازیگری را خیلی دوست دارم و دوست دارم که به جمع‌شون بپیوندم. یک بار هم تست دادم اما نشد. باید قسمت بشه.»

این راننده می‌گوید اگر مسافران اذیتش نکرده باشند و بخواهند که دو تا فیلم برایشان بگذارد، یا بچه‌ها بخواهند، حتماً فیلم دوم را هم برایشان می‌گذارد و خوب بودن فیلم را هم از واکنش مسافران و حرف‌های شاگردش می‌فهمد:« همین ورود آقایان ممنوع را مثلاً می‌گذارم بعد اگر مسافرا خیلی اعتراض کنن که تکراریه، عوضش می‌کنم. ولی خب به نظرم اینقدر جذاب هست که چند بار ببینیم. من خودم 10 بار دیدم. تمام دیالوگ‌هایش را حفظ شده‌م. روز اولی که این فیلم را گرفته بودم، وقتی دیدم مسافرها این قدر خوششون آمده، به محض این که رسیدم به مقصد، توی یکی دو ساعت استراحت، فیلم را گذاشتم دیدم.»


مطالب مشابه :


سفرنامه اصفهان

سفر به اصفهان. طی این سفر جاهای زیادی از مجتمع تجاری رویال عتیق دنیای موج




مشخصات ونرخ بليط سرويس هاي رويال سفر از مبدا تهران vip

AKBAR SCANIA - مشخصات ونرخ بليط سرويس هاي رويال سفر از مبدا تهران vip -




بریان اصفهان

این هم یک غذای سنتی اصفهان .در مدت سفر که آشپزی تعطیل بود برای همین از فرصت ولف رویال;




هتل رادیسون رویال مسکو | رادیسون رویال مسکو | هتلهای فوق لوکس روسیه | هتلهای 5 ستاره مسکو

مشخصات و مختصات هتل 5 ستاره رادیسون رویال تور بوشهر | تور یزد | تور اصفهان دنیای سفر




اصفهان . هتل سنتی طلوع خورشید

سفری دیگر - اصفهان . هتل سنتی طلوع خورشید - نگاهی به اقصی نقاط ایران از زاویه ای دیگر - سفری دیگر




اتوبوسی در جاده موفقیت

به پلاک هم نرسید و با پلاک موقت کار می کرد در سیرهای مشهد،شیراز ،اصفهان (رویال سفر




مجله 24- فیلم دیدن در سینماهای اتوبوسی!

دارد مسافرها را سوار می‌کند تا ساعت 1:30 ظهر از ترمینال صفه اصفهان رویال هستید سفر کردم و




سفر به مشهد

سفری دیگر - سفر به مشهد - نگاهی به اقصی نقاط ایران از زاویه ای دیگر - سفری دیگر




میدان نقش جهان اصفهان

سفری دیگر - میدان نقش جهان اصفهان - نگاهی به اقصی نقاط ایران از زاویه ای دیگر رویال سفر




برچسب :