تاثیر اقلیم مناطق معتدل و مرطوب بر معماری ایران

تاثیر جریان هوا و نور خورشید بر بنا

"تابش آفتاب"
نور خورشید، همیشه برای ایجاد روشنایی طبیعی در ساختمان لازم است ولی از انجا که این نور در نهایت به حرارت تبدیل می شود میزان تابش ورد نیاز برای هر ساختمان باید با توجه به نوع آن و شرایط اقلیمی محل ان تعیین شود.

بنا براین، شدت تابش آفتاب و حرارت حاصل از آن در یک نقطه از سطح زمین، به فاصله ای که پرتوی خورشید باید طی کند، ضخامت ابر و وضعیت الودگی هوا بستگی دارد. به همین خاطر، شدت تابش آفتاب در یک محل با ارتفاع آن از سطح دریا متناسب است و در مناطق مرتفع، چون پرتوی خورشید فاصله کمتری از اتمسفر را طی می کند، حرارت بیشتری تولید می نماید. همچنین در ظهر محلی هر منطقه که خورشید در قائم ترین حالت خود نسبت به زمین ان منطقه قرار دارد و فاصله ان کمتر است شدت تابش آفتاب بیشتر از صبح و عصر است که خورشید در مایل ترین حالت نسبت به زمین قرار دارد.

"رطوبت"

در نواحی بسیار مرطوب کرانه ای نزدیک دریا برای حفاظت ساختمان از رطوبت بیش از حد زمین، خانه ها بر روی پایه های چوبی ساخته شده اند. ولی در دامنه ی کوهها که رطوبت کمتر است معمولا خانه ها بر روی پایه هایی از سنگ و گل و در پاره ای از موارد بر روی گربه روها بنا شده اند. برای حفاظت اتاقها از باران ایوانک عریضی و سر پوشیده ای در اطراف اتاقها ساخته اند. این فضاها در بسیاری از ماههای سال برای کارو استراحت و در بعضی موارد برای نگهداری محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد.

"تهویه طبیعی"

در تمام ساختمانهای این مناطق، بدون استثنا از کوران هوا و تهویه طبیعی استفاده می شود. پلانها گسترده و باز و فرم کالبدی آنها بیشتر شکل های هندسی، طویل و باریک است به منظور حداکثر استفاده از وزش باد در ایجاد تهویه طبیعی در داخل اتاقها، جهت گیری ساختمانها با توجه به جهت وزش نسیم های دریا تعیین شده است. در نقاطی که بادهای شدید طولانی می وزد، قسمتهای رو به باد ساختمانها کاملا بسته است.

"جریان هوا"

به منظور استفاده هر جه بیشتر از جریان هوا همچنین به دلیل فراوانی آب و امکان دسترسی به آن در هر نقطه ساختمانها به صورت غیر متمرکز و پراکنده در مجموعه سازماندهی شده است.

 

ساختار فضایی و ویژگی های آن

شکل گیری معماری بومی، بر مبنای جدولهایی از مربع می باشد که به صورت خطی در امتداد شرق- غرب و عمود بر جریان باد توسعه یافته است. اینگونه شکل گیری نمونه ای از معماری برون گرا می باشد که از ویژگی های آن، داشتن ارتباط بصری و فیزیکی مستقیم با فضای بیرون خانه، نداشتن حیاط و گسترش در ارتفاع می باشد که ما در معماری بومی گیلان شاهد آن می باشیم. قابل ذکر است که بناها در فضاهایی باز و سبز"گیاهی" قرار می گیرند.

فرم بنا

خصوصیات کلی
1) بام ساختمان به صورت شیب دار: در کناره ی دریای خزر بامها شیب دار هستند و اغلب شیب این بامها بسیار زیاد است ودر بعضی از موارد تا حدود 100 الی 150٪ می رسد.

2) ایوان یا غلامگرد در اطراف ساختمان: جهت محافظت دیوار ساختمان که عمدتا با مصالح بنایی مثل گل و خشت یا آجر است، اغلب یک غلامگرد که مانند ایوانی در سرتاسر محیط ساختمان است، قرار داده و بام را تا جلو غلامگرد ادامه می دهد و بام مانند چتری گسترده بر روی کل ساختمان و ایوان قرار می گیرد.

3) شکل ساختمان به صورت برونگرا: همانطور که گفته شد، در منطق مرطوب از بهترین روش های اقلیمی جهت تنظیم شرایط محیطی، استفاده از جریان باد و تهویه هوا است. لذا برعکس ساختمانهای درونگرای مناطق خشک که سعی در قرار دادن بخشی از ساختمان در درون زمین و محصور نمودن کل ساختمان از چهار طرف می باشد، در این منطقه جهت تامین آسایش، ساختمان را تا حد ممکن در ارتفاع و بلند و از دو یا چهار طرف باز و به صورت برونگرا احداث می کنند.

4) عدم وجود زیر زمین: به دلیل رطوبت بسیار زیاد منطقه، ساختمانها فاقد هرگونه زیرزمین می باشند. اول اینکه هوای مرطوب سنگین است و داخل زیر زمین محبوس می شود و اجازه ی زندگی و زیست را نمی دهد. دوم اینکه عمق آبهای زیر زمینی بسیار کم است و دیوار زیر زمین را مرطوب نگه می دارد و آب بندی دیوارها بسیار مشکل است.

5) کف طبقه همکف بالاتر از سطح طبیعی زمین: باز هم به دلیل رطوبت هوا و عمق کم آبهاب زیر زمینی کف طبقه همکف را سعی می کنند حتی المقدور بالاتر از سطح طبیعی زمین اجرا کنند تا کف بنا از نم و رطوبت زمین فاصله داشته باشد و بتوان از جریان باد که در ارتفاع بالاتر از سرعت بیشتری برخوردار است، بهره مند شوند.

 

نوع مصالح

بیشتر ساختمانها با مصالحی با حداقل ظرفیت حرارتی بنا شده اند و در صورت استفاده از مصالح ساختمانی سنگین، ضخامت آنها در حداقل میزان ممکن حفظ شده است. در این مناطق بهتر است از مصالح ساختمانی سبک استفاده شود. چون در زمانیکه نوسان دمای روزانه هوا کم است، ذخیره حرارت هیچ اهمیتی ندارد و علاوه بر این، مصالح ساختمانی تا حدود زیادی تاثیر تهویه و کوران را که یکی از ضروریات در این منطقه است کاهش می دهد.
به دلیل حاصلخیزی منطقه و وجود کشتزارهای وسیع در جلگه ها و جنگل های انبوه در نواحی کوهپایه ای و کوهستانی مصالح ساختمانی در این کناره غالبا نباتی می باشند. استفاده از این نوع مصالح بسیار مقرون به صرفه است زیرا در منطقه به وفور وجود دارد و دسترسی به آنها آسان است. همچنین به لحاظ بهره بری از این مصالح در طی قرون متمادی، راهها و روشهای مناسبی جهت اجرا ابنیه با مصالح نباتی ابداع شده است.

در این کناره، چوب از مصالح عمده جهت سازه و پوشش بنا است. چوب ها به دو دسته ی چوب سخت و چوب نرم تقسیم بندی شده اند چوب سخت به چوبهایی اطلاق می شود که با دوام، متراکم و محکم بوده و زیبایی و استقامت زیادی دارند، البته کار کردن با این نوع چوب نسبتا مشکل است. و چوب های نرم بر خلاف چوب سخت این خصوصیت را ندارند.

ساقه های برنج عناصر اصلی تشکیل دهنده پوشش سقف های شیب دار هستند. اسکلت بنا و در واقع ایستایی ساختمان از چوب می باشد که از ان در بدنه ها نیز استفده می شود و پوشش نهایی آن با خشت است و گل اندود می شود و از مصالح دیگری همچون سنگ، خشت و سفال نیز در کنار ساختمانهای تماما چوبی استفاده شده است. همانطور که گفته شد تمامی مصالح به کار رفته در بنا از مصالح موجود در محل می باشد که موجب کاهش انرژی در حمل و نقل مصالح از نقاط دیگر شده است.

 

ویژگی های معماری جدید گیلان

امروزه دیگر ما شاهد معماری بومی وسنتی در این مناطق نمی باشیم و در عوض ساختمانهایی با سازه فلزی یا بتونی، پوشش آجری و سقف های شیب دار با فرمهایی به اصطلاح هنرمندانه با پیروی کورکورانه از معماری غرب و تفکیک فضاهای داخلی تنها به منظور پاسخ به نیاز سرپناه خانواده، جایگزین ویژگی های پیشین بناها گشته اند و همین نکات موجب از دست دادن هویت معماری بومی منطبق با محیط شده اند که یکی از پیام های اصلی شیوه جدید معماری، بالا بودن هزینه ساخت و افزایش استفاده از انرژی های غیر قابل تجدید (و یا فسیلی) به منظور گرمایش و سرمایش است که علت اصلی آن عدم استفاده از مصالح بومی می باشد.

انطباق معماری جدید با معماری بومی گیلان

شاید ایجاد معماری بومی در حال حاضر از نظر استحکام و دوام و همچنین نیازهای امروزی ساکنین پاسخگو نباشد، اما می توان با استفاده صحیح از اصول معماری و عوامل تشکیل دهنده آن، مصالح بومی، مثل چوب (و پیش ساخته نمودن) و اجرا دقیق آن در بنا و اتصالات بهتر، عمر این ساختمانها را افزایش داد تا از این طریق اجرای آن آسانتر و سریعتر صورت گیرد و دیگر اینکه به هزینه کمتری به منظور ساخت و تعمیر و نگهداری بنا نیاز باشد. از سوی دیگر در پوشش بناها، استفاده از ساقه های نباتی به جای سفال می تواند موجب دوام و استحکام بیشتر آنها گردد. تمامی این عوامل می تواند در پایداری محیط و همچنین ایجاد ساخت و ساز پایدار موثر افتد.
درختانی که چوب انها در این کناره سخت می باشد به دین قرار است: شمشاد(کیش)، انجیلی، ملچ، اقاقیای وحشی(لیلکی)، بلوط(مازو)، توت، ابریشم، لی، زبان گنجشک، ازگل، گردو(آغوز دار)، خرمندی، انار، اوجا و موذی.

از جمله درختانی که چوب انها نرم می باشد بدین قرار است: توسکا(توسه)، چنار، بید، تبریزی(سفید پلت)، افرا(پلت)، شیر دار، ممرز، راش، کاج، سرو و لرک.

چوبهای سخت مانند اوجا، توت، لی و لیلکی معمولا در قسمت پی و زیر سازیه ساختمان استفاده می شوند، به دلیل اینکه مقاومت آنها در مقابل رطوبت و موریانه خوب است. ولی چون این چوبها صاف و بلند نمی باشند، برای تیرهای اصلی، خرپا و ستونهایی که در نما قرار می گیرند از چوبهای تبریزی، صنوبر و توسکا(تیسکا) استفاده می شود. چوب درخت توسکا برای تخته لت نیز مورد استفاده قرار می گیرد چون به سهولت ورقه ورقه می شود.

جهت در و پنجره از چوب درخت موذی استفاده می شود. موذی یک درخت جنگلی است که بسیار تنومند و ستبر است و سالیانه دراز عمر می کند.

عشایر و چوپانان در مناطق کوهستانی از شاخه درختان جهت احداث اتاقک هایی موقت استفاده می کنند. در نواحی جلگه ای از شاخه درختان به عنوان تفال(زگال) استفاده می شود. از شاخه های درخت لیلکی جهت پوشش حصار دیوار محوطه که به نام پرچین خوانده می شود، استفاده می گردد. چون این شاخه ها دارای تیغ و خار است و مانع نزدیک شدن حیوانات به حصار می شود. در ضمن چوب لیلکی به دلیل انکه بسیار سخت است، تا ساعت ها می سوزد و سوخت بسیار خوبی است.

از نکات مهمی که در مورد کیفیت چوب مطرح است، زمان بریدن درخت است. اصولا در این منطقه درخت در فصل پاییز و یا زمستان قطع می شود، چون چوب پاییزه از تخلخل کمتر، آب کمتر و استحکام بیشتری نسبت به چوب بهاره برخوردار است که به این نکته روستاییان توجه دارند. لازم به ذکر است که چوب در این منطقه عمل آورده نمی شود و لذا از چوب حداکثر استفاده نمی شود و عمر مفید این چوب نسبت به چوبهای عمل آورده شده بسیار کمتر است. تنها کاری که روستاییان انجام می دهند آن است که پوست تنه درختان را می کنند و آن را در جایی قرار می دهند که تحت تابش مستقیم آفتاب نباشد و باران بر روی آن نریزد، تا به تدریج درخت آب و شیره خود را از دست بدهد. وزن اغلب این چوبها پس از 6 ماه تا حدود یک سوم وزن اولیه آنها می رسد.

جهت پوشش بام در نواحی جنگلی و کوهستانی از تخته لت و در نواحی سواحل دریا و در کنار مرداب ها از گالی استفاده می شود. گالی(جره) نوعی علف است که در کنار مرداب ها رشد می کند و دارای برگ های پهن و نسبتا بلندی است که ارتفاع آن گاه تا 3 متر می رسد. سم علف دیگری است که در کنار دریا رشد می کند و دارای برگ های سوزنی شکل و بلندی به طول حدود 80 سانتیمتر است. ازسم نیز برای پوشش بام استفاده می شود.

همینطور ساقه های برنج( کولش، آلم) نیز بدین منظور به کار می رود. منتها ساقه های برنج بیشتر در اطراف کشتزارها و در نواحی که از مرداب ها دور است و گالی رشد نمی کند، مورد استفاده قرار می گیرد.

 

طناب های گیاهی

از ساقه های برنج جهت درست کردن طنابهای گیاهی نیز استفاده می شود. به طور کلی در این کناره از میخ و سیم های فلزی جهت اتصالات استفاده نمی شده است و بدین منظور، طنابهای گیاهی که متداول ترین آنها "وریس" است مورد استفاده قرار می گرفته، وریس نوعی طناب است که به وسیله تاب دادن ساقه های برنج بافته می شود و از استحکام خوبی برخوردار است و کاربرد بسیار زیادی در اجرای ساختمانهای این منطقه دارد.
در دلتای رودخانه سپید رود در استان گیلان، گیاهی وجود دارد به نام کتوس که مانند پیچک دور درختان می پیچد و طول آن تا 20 الی 30 متر می رسد، در فصلی که گیاه سبز است و دارای انعطاف می باشد، آن را می کنند و از ان به عنوان طناب استفاده می کنند. کتوس محکم تر و ضخیم تر از وریس است و از آن جهت بستن چوب های خرپا و گاهی چوب های دارورچین استفاده می شود.

در اطراف محمود آباد و آمل در استان مازندران درختی وجود دارد به نام لرک که ارتفاع آن کم است و دارای برگ های زیادی می باشد. پوست این درختان را می کنند و پوست را در درون آب می اندازند تا حالت انعطاف پذیری پیدا کند و پاره نشود. بعد آن را از آب بیرون آورده و در برابر آفتاب خشک می کنند. سپس از آن به عنوان طناب گیاهی که به نام " لرک کول" معروف است استفاده می کنند.

در همین منطقه گیاهی وجود دارد به نام "عسل ما" که شبیه کتوس است و روی درختان کهنسال رشد می کند. رنگ آن طوسی است و از آن جهت بستن قسمت های مختلف دیوار چوبی استفده می شود. تهیه عسل ما بسیار ساده است ودر منطقه به وفور یافت می شود، ولی دوام آن کم است.

 

اندود

متداول ترین نوع اندود در این منطقه کاهگل است که مخلوطی از خاک رس، آب و کاه می باشد. در اینجا نیز مانند سایر نقاط ایران، این اندود را خوب ورز می دهند و معمولا طول کاه در آن از 10 سانتیمتر تجاوز نمی کند. از کاهگل جهت پر کردن فاصله خالی بین دیوارهای چوبی و اندود این دیوارها استفاده می شود.
اندود دیگری در منطقه وجود دارد بنام "فل گل" که از اختلاط گل رس، آب وپوست خرد شده دانه برنج است. طرز تهیه آن مثل مخلوط کاهگل است ولی برای اینکه در کارهای ظریفتر بکار برده می شود، برای ساختن و ورز دادن آن دقت بیشتری به عمل می آید. این مخلوط را با دست به دیوار می مالند و با ماله چوبی آن را صاف و یکنواخت می کنند. رنگ آن قهوه ای متمایل به خاکستری است و گاهی اوقات برای آنکه سفید تر شود، به آن خاکستر چوب و نمک اضافه می کنند.

در بعضی از موارد این اندود را از گل رسی که سفید رنگ و کمیاب است می سازند، که پس از خشک شدن اندود سفید جلوه می کند. اندود سفید شلتوک گل را برای نما و داخل اتاق ها و اندود سالیانه نوروزی خانه ها مصرف می کنند و مخلوط قهوه ای رنگ را برای پشت خانه ها و همچنین جهت سطح نما و داخل ابنیه کم اهمیت تر استفاده می کنند. و بالاخره اندود آهک که مخلوطی از آب، آهک و مقدار کمی نمک طعام می باشد. این اندود روان است و ان را با جارو به دیوارها می کشند که پس از خشک شدن از سفیدی و زیبای خالص برخوردار است. از این اندود جهت نمای اصلی بنا و اتاقهای مهمان و پذیرایی استفاده می شود.

 

طبقه بندی ابنیه سنتی و روشهای ساخت

ابنیه سنتی در این منطقه بر حسب نوع پوشش بام ویا مصالح بکار برده شده در دیوار نام گذاری شده اند..
نام بنا بر حسب پوشش بام:

1-گالی پوش خانه

2- لته سر

3-سفالی خانه

4-سیمکا خانه

نام بنا بر حسب مصالح دیوار:

1-داروچین

2-نفار

3-خشتی ، گلی وآجری

خصوصیات کلی هر یک از ساختمان ها ومصالح در دنباله همین قسمت بحث خواهد شد.

لازم به ذکر است که اگر چه دو لهجه گیلکی ومازنی هر دو ریشه فارسی دارندو جزء لهجه های زبان فارسی محسوب می شوند ، ولی اسامی بسیاری از ساختمان ها ومصالح ساختمانی در این دو لهجه با هم فرق میکنند وحتی همین اسامی نیز در محدوده استان گیلان که عمدتاً به لهجه گیلکی در آن صحبت می شود متفاوت می باشد واین مطلب در مورد استان مازندران که لهجه مازنی ،لهجه اغلب اهالی می باشد ، نیز صدق می کند. در استان گیلان به لهجه گیلکی ، لهجه ها وزبانهای دیگری مانند طالشی ، تاتی ،ترکی و کردی تکلم می شود وحتی گیلکی رشتی با گیلکی لاهیجانی قدری فرق مکند.در مازندران نیز به جز لهجه مازنی وشاخه های زبانی مختلف آن ، زبانهای دیگری مانند ترکی ، کردی وترکمنی تکلم می شود. لذا ذکر اسامی محلی به معنای فراگیر بودن این نامها در کل این کناره نیست ، بلکه تنها این اسامی نسبت به سایر نامه بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند.

مطلبی که تقریباً در موردبام اکثر ابنیه سنتی این منطقه صادق است استفاده از خرپای چوبی است. البته ساختمان های مهم مانند مساجد ، مقابر ، حمامها وکاروانسرا ها در این رابطه استثناء می باشند و بام اغلب آنها با مصالح بنایی اجراء می شود. فرق عمده خرپای ایرانی به صورت عمودی وافقی می باشند ولی تیرهای داخلی خرپاهای فرنگی مورب هستند. حسن خرپای ایرانی این است که از فضای زیر خر پا می توان استفاده مسکونی ویا انباری نمود ولی نقطه ضعف مهم آنه عدم پایداری در مقابل نیروهای جانبی مانند باد وزلزله است.

 

گالی پوش خانه

گالی پوش خانه متداولترین بنای سنتی در نواحی جلگه ای این کناره بوده است و هنوز هم نمونه های بسیاری از آن در روستاهای منطقه وجود دارد واجراء می شود.
جهت اجراء ابتدا ساقه های نی ویا شاخه های بلند وباریک که زوائد آن زده شده (زگال) را توسط وریس به چوبهای مورب خرپا می بندند. وریسها به شکل ضربدری گره زده می شوند که به نام «گره پنجه مرغی» معروف است وبسیار محکم می باشند. سپس گالیها ویا ساقه های برنج را به صورتی که بالای آنها مانند جارو گره خورده روی زگالها می بندند دسته های گالی را از پائین بام به بالا به طریقی قرار می دهند که هر ردیف بالایی روی دسته های پائینی قرار گیرد.در هنگام بارندگی، باران از روی سطح یک ردیف گالی بر روی ردیف دیگر هدایت می شود واز قسمت پایین بام به خارج ساختمان می ریزد.

لازم به ذکر است که لایه ها و حبابهای کوچک هوا عایق بسیار خوبی در برابر انتقال حرارت است. به عنوان مثال در مصالحی مانند پشم شیشه والبسه ای مانند لباسهای پشمی، در اصل این حبابها هوا هستند که مانع انتقال حرارت می شوند. به همین ترتیب وجود لایه ها و حبابها کوچک هوا در بین گالیها، باعث جلوگیری از انتقال حرارت می شوند. لذا پوشش گالی عایق خوبی در برابر انتقال حرارت وهمچنین صوت است، که از محسنات این گونه پوشش می باشد. از محسنات دیگر گالی، قیمت ارزان ان است چون به وفور یافت می شود واجرای آن نسبتاً ساده است.

از معایب گالی، دوام نسبتاً کم آن است. گالی در مقابل آفتاب خشک وشکننده می شود.همچنین در مقابل بارندگی نیز دوام چندانی ندارد وخزه روی آن رشد می کند که باعث خرد شدن گالی می گردد. بدین جهت هر چند سال یکبار باید گالیها عوض شوند. خرده های گالی نیز که پوسیده می شوند، اطراف خانه می ریزند که باید مرتباً جارو شوند.عمر مفید گالی بر روی بام حدود هفت سال وعمر مفید ساقه برنج حدود پنج سال است. به علت ارزانی، این گونه پوشش بام بیشتر در روستاها ودر ساختمان های کم اهمیت در شهرها مورد استفاده قرار می گیرد. هر چند که در گذشته از این نوع پوشش بیشتر استفاده می شده است.

لازم به ذکر است که استفاده از ساقه های نباتی به عنوان پوشش بام هزاران سال است که در مناطق استوایی بطور مستمر تجربه شده و حتی امروزه نیز از این مصالح در کشورهای پیشرفته ای مانند ژاپن و شمال اروپا استفاده می شود. در انگلستان بام بعضی از ساختمان های زیبا وگران قیمت را کماکان با این مصالح پوشش می دهند ودوام آنها حدود 50الی 70 سال است.

 

لته سر

این قبیل ساختمان ها بیشتر در نواحی کوهستانی و کوهپایه ای و مناطقی که به جنگل نزدیک است، ساخته می شوند. جهت اجراء ابتدا زگالها را بهصورت موازی و به فاصله سی سانتیمتر از یکدیگر بر روی خر پا می بندند. سپس تخته لتها را به ترتیب از پائین به بالا بر روی زگالها می چینند به نحوی که هر ردیف بالائی بر روی ردیف پائینی قرار گیرد، و بیش از نیمی از آن را بپوشاند. بدین ترتیب هنگام بارندگی آب از ردیف بالئی بر روی سطح ردیف پائین تر هدایت می شود. در زمان چیدن تخته لتها، بین هر دو تخته حدود نیم الی یک سانتیمتر فاصله میگذارند تا در هنگام بارندگی که تخته ها منبسط می شوند، به یکدیگر فشار نیاورند وجابجا نشوند.البته در چیدن تخته لتها توجه می کنند که هر تخته لت بالائی روی درز بین دو تخته لت پائینی را بپوشاند تا آب از بین این تخته ها وزگالها زیر آن وجود ندارد و اغلب آنها قلوه سنگ قرار می دهند.البتهاگر وزش باد شدید باشد، این قلوه سنگها نیز جابجا می شوند ودر صورت وقوع زلزله، تخته لتها به علاوه قلوه سنگها فرو خواهند ریخت.لذا از لحاظ پایداری، این نوع بام بسیا نا مطمئن وخطرناک است.
تخته لت را غالباً با قطعه قطعه کردن و یا ورقه نمودن چوب درخت توسکا، بلوط ویا جنگل بدست می آورند. در ایران ابعاد این تخته ها استاندارد نیست هر چند که می توان گفت که ضخامت آن حدود یک الی دو سانتیمتر و طول وعرض آن حدوداً 40 در 25 سانتیمتر است.

این نوع پوشش در مقابل عوامل جوی دوام چندانی ندارد ودر مقابل افتاب خشک و پوسیده می شود.در برابر بارندگی نیز خیلی مقاوم نیست وآب را از خود به داخل بنا انتقال می دهد. همچنین بارن باعث رشد خزه بر روی آن می شود که به پوسیدگی واز بین رفتن آن کمک می کند. باد هم باعث جابجائی تخته ها می شود.ولی با همه این احوال، این نوع پوشش در نواحی کوهپایه ای بسیار متداول است،وبه جز ابنیه مسکونی وانبار، حتی ساختمانهای مهمتر مانند امامزاده ها وتکایا نیز در این نواحی به این روش پوشش می شود.

در اینجا لازم به ذکر است که تخته لت در ممالک پیشرفته مصارف ساختمانی زیادی دارد که مهمترین آن پوشش بام وگاهی پوشش بدنه ساختمان است. منتهی ابعاد تخته ها استاندارد است و دقیق بریده می شود. همچنین در زیر تخته های بام یک لایه عایق رطوبتی و زیر آن یک تخته سه لا وبالاخره یک لایه عایق حرارتی قرار دارد و تخته ها با میخهای گالوانیزه به تخته سه لا متصل می باشند.

 

سفالی خانه

پوشش سفال جهت ابنیه مهم و پایدار مانند مساجد، مقابر، ابنیه دولتی، خانه خوانین وحمامها مورد استفاده قرار می گرفته است. دیوار این نوع ابنیه غالباً آجری بوده است.
بنابر این تحقیقات انجام شده توسط «مارسل بازن» و« کریستان برمبرژه» محققان فرانسوی، سفال در اواخر سلطنت قاجاریه از آذربایجان شووری سابق از طریق آستارا و هشپر در شمال غربی استان گیلان به ایران آمده وهم اکنون نیز اکثر کارگاههای ساخت سفال و ساختمانهای سفالی در همین منطقه می باشد.

ماده اولیه سفال،خاک رس قرمز رنگ است. این خاک را پس از استخراج از معدن ، به مدت شش ماه در معرض هوا قرار می دهند. سپس خاک به مدت یک هفته در مجاورت آب قرار می گیرد.بعد این گل را مخلوط می کنند که این کار توسط یک اسب که مخلوط کن را به حرکت در می آورد،صورت میگیرد.اخیراً این کار توسط مخلوط کن برقی انجام می شود.سپس مخلوط را روی قالبهای چوبی قرار می دهند.بسته به اینکه فرم سفال چگونه خواهد بود، قالب نیز به همان فرم ساخته می شود. پس از آن، گل فرم گرفته را به مدت هشت تا دوازده روز در معرض هوای آزاد می گذارند تا خشک شود ودر آخر کار، آن را در کوره ،بین 950 الی 1000 درجه سانتیگراد حرارت می دهند تا پخته شود. از انواع متداول وسنتی سفال بام، فرم نیمه مخروطی ناقص است

جهت نصب سفالها بر روی خرپا،ابتدا دسته های نی یا چوبهای نازک را به هم متصل وگره می زنند.قطر این دسته ها بین پنج تا هفت سانتیمتر است.سپس دسته های نی را به چوبهای بالای خرپا گره می زنند و آنگاه سفالها را بر روی این دسته های نی از پائین به بالا می چینند.

هیچگونه اتصالی بین سفالها وخرپا وجود ندارد وفقط وزن سنگین سفالها واصطکاک بین سفالها ودسته های نی مانع از لغزیدن سفالها می شود.البته شیب این بامها نسبتاً کم است ولبه پائین بام را قدری با زیرشازی بالا می آورند تا مانع از سر خوردن سفالها شود.

در هنگام بارندگی، مانند روشهای قبل،آب از روی سفال بالایی به سفال پائینی هدایت می شود.روی ستیغ بام وروی یالها را گاهی با همین فرم سفالها وگاهی با سفالهایی به فرم مخصوص این کار می پوشانند.

از مزایای بسیار خوب سفال،دوام آن است که می تواند سالیان متمادی زیبایی واستحکام خود را حفظ کند ویکی از مصالح زیبای ساختمانی نیز می باشد که جدار سفال بر روی هم ویک لایه نسبتاً ضخیم دسته های نی،عایق خوبی در مقابل حرارتوصوت می باشد.

از معایب سفال ،اول قیمت زیاد آن است ودر توانایی هر کسی نیست که از آن استفاده کند.در ثانی یک سازه نسبتاً قوی ومحکم باید در زیر این نوع پوشش باشد تا بتواند تحمل بار سنگین سفال را بکند. و بالاخره بدلیل اینکه هیچگونه اتصالی بین سفالها وخرپا نمی باشد، در اثر نیروهای جانبی مثل زلرله وباد، این سفالها جابجا می شوند و به خطرات ناشی از زلزله ویا بادها شدید می افزایند.

در ممالک غربی در زیر سفال از یک ورق عایق رطوبتی وسپس تخته سه لا ونهایتاً یک لایه عایق حرارتی استفاده می شود وسفال به تخته سه لا پیچ می شود.

 

سیمکا خانه

این نوع پوشش جزو مصالح سنتی به شمار نمی آید ولی از جهت اینکه ابنیه جدید وبعضی از ابنیه سنتی این منطقه از این نوع پوشش بام استفاده می شود،به ذکر خصوصیات اقلیمی آن می پردازیم.روش اجراء همانند سایر نقاط کشور است واغلب ورق آهن سفید بر روی سطح خر پا میخ می شود.از خصوصیات خوب این نوع پوشش بام، سبکی بار مرده و سهولت وسرعت اجراء است.از لحاظ قیمت هم از بام سفالی ارزانتر و از گالی وتخته لت گرانتر است. از نقاط ضعف آن می توان از انتقال حرارت وصدا نام برد، به دلیل آنکه تنها پوشش بین داخل وخارج فقط یک لایه نازک اهن است که به سرعت حرارت را انتقال می دهد.در تابستان زیر این شیروانی ها بسیار گرم ودر زمستان بسیار سرد است وهمچنین هر گونه سر وصدایی از خارج خصوصاً هنگام ریزش باران به داخل ساختمان

تطبیق مسکن با اقلیم

از نمو نه های بسیار خوب ساختمان مسکونی که به طور کامل با اقلیم منطقه هماهنگی دارد واز پی تا ستیغ بام از مصالح گیاهی ومحلی بنا شده را می توان در جلگه ای وسیع به نام( بیه پیش) در شرق رودخانه سفیدرود ملاحظه نمود. در روستاهای اطراف شهرها لنگرود، لاهیجان، آستانه اشرفیه و چمخاله ،این نوع ساختمان از عمدهترین انواع خانه های روستاییان محسوب می شود.این ابنیه که از نوع گالی پوش خانه با دیوار نفار هستند، بهترین نمونه خود کفایی از نظر تامین مصالح ،مهارت وفن اجراء وهمچنین بهترین نمونه یک ساختمان سنتی برای منطقه بارانی ومرطوب می باشند.
اجرای این ساختمان ها نسبتاً ساده است وبه هیچگونه ابزار ویا تکنولوژی پیشرفته ای احتیاج ندارند.مصالح نیز گیاهی وخاک وسنگ است که به وفور در محل یافت می شود.

جهت اجراء ابتدا یک پی یک پارچه شفته آهکی که متشکل از آهک ، خاک رس ،قلوه سنگ وقدری خاکستر چوب است در زیر کل ساختمان می ریزند ،به نحوی که حدود 80 سانتیمتر از این پی از داخل زمین بیرون باشد. سپس دور تا دور آن قسمتی از پی که بالاتر از سطح زمین است را با ملات گل رس، پوسته دانه برنج (فل) ویا ساقه برنج (کولش ) وخاکستر اندود می کنند.

در مرحله بعد به فواصل 5/2 متر از هر طرف در روی این پی ،شاخه های درخت توت (هر شاخه به طول یک متر وبه قطر 15 سانتیمتر)که در مقابل رطوبت وموریانه بسیار مقاوم است را می چینند. روی این ردیف شاخه های توت ،کرسی چینی اصلی ساختمان شروع می شود. تنه درخت لیلکی را به صورت ذوزنقه ای بریده وبر روی هم می چینند به نحوی که هر ردیف عمود بر ردیف ما قبل قرار گیرد.پس از اتمام کرسی چینی ، روی آنها تنه های نسبتاًبلند درخت لی قرار می دهند و زیر سازی ساختمان بدین نحو تمام می شود.

در رابطه با پیو کرسی چینی این ساختمان که در این نواحی این قسمت از ساختمان ها به نام پاکه خوانده می شود، ذکر چند نکته ضروری است. اول همانگونه که قبلاً عنوان شد، احداث زیر زمین در این منطقه مرطوب از لحاظ اقلیمی صحیح نیست. دوم، به لحاظ اینکه در این منطقه عمق آبهای زیر زمینی بسیار کم است و خاک آن مرطوب واز مقاومت نسبتاً کمی بر خورئار است، بنابراین استفاده از پی گسترده جهت تحمل بار بر روی این زمین سست ، کاملاً منطقی می باشد وسوم اینکه با ایجاد فاصله بین ساختمان و سطح زمین، از امکان سرایت هر گونه رطوبت به کف بنا جلوگیری می شود. این فاصله کف تا سطح زمین در ساختمان های نزدیک دریا حدود دو متر ودر ساختمان های واقع در کوهپایه حدود 50 سانتیمتر است. این فضا به دلیل قرار گرفتن در سایه واستفاده از کوران هوا، محل نگهداری طیور (چینه دان) خشک کردن چوب درختان وانبار وسایل است .گاهی از آن به عنوان طویله نیز استفاده می شود.

برای اجرای کف ، از تنه های بلند درخت تبریزی ، توسکا ،صنوبر ویا سپیدار استفاده می شود و به فاصله چهل سانتیمتر از هم، روی تنه درخت لی قرار می دهند. سپس روی آنها را شاخه های درخت و روی آن را دسته های نی وزگالی ودر پایان یک لایه کاهگل می کشند. در بعضی از موارد نیز از تخته های چوب جهت پوشش کف استفاده می شود. برای اجرای اسکلت بدنه ساختمان وخرپا ، همانند کف بنا، از تنه درختان صاف وبلند استفاده می کنند. دیوار ساختمان غالباً از نوع نفار (دیوار زگالی) است که نحو ه ی اجرا ءآن قبلاً توضیح داده شد.

این ساختمان ها به صورت یک طبقه ویا دو طبقه ساخته می شوند. اگر ساختمان یک طبقه باشد، سقف طبقه اول را مانند کف اجراء می کنند. جهت زیبائی گاهی لمبه کوبی در زیر این سقف انجام می شود.ولی در اغلب موارد زیر سقف زگالی می بندند و روی آن را کاهگل وسپس سفید کاری می کنند.در روی این سقف،یک چهار چوب هرمی کل چهار کله قرار می دهند واز فضای زیر بام به عنوان انباری استفاده می شود. اگر ساختمان دو طبقه باشد ، ابتدا طبقه دوم مانند طبقه اجراء می شود وسپس خر پای بام روی کل ساختمانقرار می گیرد. به علت بارندگی بیار زیاد ونفوذ پذیری پوشش بام،شیب آن حدود 100 الی 150 در صد است.

در اینجا ذکر چند نکته در رابطه با این ساختمان ها ضروری است که بیان شود. اول اینکه جهت انتخاب محل بنا،سعی می شود که خانه از مسیر نهرها ومسیلهای فصلی دور باشد و قدری در ارتفاع قرار گیرد تا مصونیت بیشتری داشته باشد.دوم ،در قسمت کرسی چینی، هیچگونه اتصالی بین قطعات چوب وجود ندارد وفقط وزن ساختمان بر روی چوبها،سبب استقرار وعدم جابجائی آنها می شود.

 

مسجد

مطابق آنچه که در فصول قبل عنوان گردید، در این کرانه به دلیل بارندگی ورطوبت بسیار زیاد، فرم اکثر ساختمان ها به صورت برون گرا می باشد، ولی مساجد ومدارس و کاروانسرا ها از این قاعده مستثنی بوده واکثر آنها به شکل درون گرا هستند.
اگر چه به علت محصور بودن فضای داخل این مساجد، هوا تا حدی راکد ودر نتیجه نسبتاً مر طوب وسنگین می باشد، ولی سعی بر این بوده که بازشوهای رو به حیاط تا حد ممکن وسیع باشند ودر صورت امکان، بازشوهای در سمت دیوار خارجی شبستانها قرار داده شود تا کوران دو طرفه هوا وجابجای هوای مرطوب میسر گردد.

مصالح مورد استفاده در مساجد این کرانه مصالح پایدار ومقاوم در مقابل رطوبت وبارندگی می باشد، لذا جهت بدنه بنا از آجر وملاتهای آهکی وجهت بام ابتدا طاق آجری و روی آن خرپای چوبی وسفال استفاده می کردند. به دلیل بالا بودن سطح آهای زیر زمینی و رطوبت بسیار زیاد هوا، مساجد در این کرانه فاقد زیر زمین می باشد.

از جمله قدیمی ترین مساجد این کرانه مسجد جامع گرگان است.این مسجد نیز مانند مساجد جامع در تقریباً تمامی شهرهای ایران، در مرکز شهر ودر مجاور بازار اصلی قرار دارد.این مسجد مربوط به دوره سلجوقی است و مناره زیبای آ ن از این دوره باقیمانده که به صورت الگویی برای ایر مناره ها در این ناحیه بوده است.

مسجد جامع گرگان در چند نوبت از جمله در زمان پادشاهی شاه عباس اول و شاه عباس دوم صفوی باز سازی ومرمت شده است.قوسهای جناغی، کاربندیهای زیبا وتزیینات خطوط کوفی وثلث همگی حکایت از تاثیر معماری فلات مرکزی ایران بر این مسجد دارد. تنها تفاوت مهم آن با مساجد فلات مرکزی ایران ، بام شیبدار وسفال پوش آن است که جهت مقابله با باران ساخته شده.همچنین مناره زیبای این مسجد با سبکهای رایج مناره در سایر نقاط ایران تفاوت دارد.

مسجد جامع بابل، از دیگر مساجد حیاط مرکزی در این ناحیه است که از لحاظ کالبدی شبیه مسجد جامع گرگان می باشد. این مسجد در ابتدا در زمان حکومت سلسه صفویه احداث گردیده ولی بر اثر زلرله خراب ودر طی سالهای 1220الی 1225 هجری قمری به دستور فتحعلی شاه قاجار باز سازی شده است.این مسجد نیز مانند مسجد جامع گرگان در مجاور بازار اصلی شهر قرار داد.

طاقهای قوسی وگنبدی وکاربندی های زیبا همچنین تزیینات مقرنس و کاشی کاری اسلیمی وخط ثلث در این مسجد با مهارت و حصیربافان در بابل و مسجد جامع ساری نام برد. در مسجد حصیر بافان به دلیل امکان تهویه دو طرفه هوا، خصوصاً در شبستان شمالی آن، شرایط آسایش بهتر از مساجد ی است که امکان تهویه تنها از یک سمت آن صورت می گیرد.

 

مدرسه

مدارس در سواحل جنوبی دریایی خزر مانند مساجد اکثراً به صورت حیاط مرکزی و درون گرا ساخته می شدند. البته به لحاظ جلوگیری از راکد ماندن هوای مرطوب وسنگین در صحن مدرسه و فضاهای اطراف آن، سعی می شد بازشو هایی بر روی بدنه خارجی مدرسه قرار داده شود تا جابجایی وکوران هوا میسر گردد.
مسجد جامع گرگان ومسجد جامع بابل هر دو به صورت مسجد مدرسه از نوع حیاط مرکزی و مدرسه علمیه سلیمان خان در ساری با حیاط مرکزی مستقل ساخته شده اند. مسجد مدرسه مدرسه چهار سوق در مجاور بازارقدیم بابل نیز به صورت حیاط مرکزی است ودر یک ضلع آن مسجد ودر ضلع دیگر آن اطاقهای طلاب واقع است.ایوان سرتاسری در جلوی حجره های طلاب به عنوان یک فضای سر پوشیدهکه جا بجای هوا در آن تا حدی برقرار است، در طی ماهها گرم سال مورد استفاده طلاب قرار می گیرد. این ساختمان مربوط به دوره صفویه است ودر عهد قاجاریه تجدید بنا شده است.

مصالح مورد استفاده وشکل کلی ساختمان مدارس در این سواحل همانند مساجد است وتنها تفاوت آن از لحاظ کالبدی، حجره ها (اطاقها) طلاب است که در دور حیاط مرکزی جهت اقامت طلاب ساخته شده است.

 

بازار

در کرانه دریای خزر به لحاظ رطوبت وبارندگی بسار زیاد ، راسته های بازار غالباً فاقد طاق هستند وفقط بام شیب دار حجره ها از دو طرف حدودی فضای بالای راسته هارا می پوشانند ودر هنگام بارندگی مانع از ریزش باران بر روی عابرین می شوند.همچنین کف راسته های بازار معمولاً از دو طرف قدری به سمت وسط راسته شیب دارند تا آب باران به مجرای باریکی که از وسط راسته می گذرد هدایت و نهایتاً به نهر ویا رودخانه ریخته شود.
در اقلیم معتدل ومرطوب این ناحیه احتیاجی به طاق بر روی راسته ها نیست وپیش آمدگی بام حجره ها بر روی راسته ها جهت جلوگیری از خیس شدن عابران کفایت می کند.به علاوه اگر راسته ها طاق داشته باشند، جریان طبیعی باد در سطح شهر نخواهد توانست هوای مرطوب وسنگین در فضای بازار را جابجا کند.

در اینجا مانند سایر مناطق ایران ، بازار در مسیر خطوط ارتباطی واصلی شهر قرار دارد ومهمترین ابنیه مذهبی و خدماتی شهر در مجاور راسته های بازار قرار دارند.

در ازمنه قدیم، بام شیبدار حجره های بازار مانند سایر ساختمانها با الیاف گیاهی مثل گالی ویا ساقه برنج پوشش می شدند،ولی پس از ورود سفال به ایران ، برای پوشش بام بازار از این مصالح جدید وبا دوام استفاده گردید. در سنوات اخیر بام اکثر حجره ها با سفال یا شیروانی ویا هر دو این مصالح پوشیده شده است.

دیوار ها نیز مانند سایر ابنیه سنتی ساخته می شدند وجهت جلوگیری از نفوذ رطوبت به کف حجره ها، معمولاً یک کرسی چینی بلند وگربه رو ویا سنگ چین در زیر حجره ها وجود داشته است.بازار ها مانند سایر ساختمان ها در این کناره ،فاقد زیر زمین هستند.

از جمله بازار های معروف در این منطقه می توان از بازار رشت،لاهیجان،لنگه رود،بابل، ساری وگرگان نام برد.

 

کاروانسرا

تعداد کاروانسراها در سواحل جنوبی دریای خزر در مقایسه با سایر مناطق اقلیمی ایران نسبتاً کمتر است.در این سواحل به سبب بارندگی زیاد، شرایط آب وهوای معتدل، آباد بودن کل منطقه، جمعیت نسبتاً زیاد وبر خلاف سایر مناطق اقلیمی ایران، نزدیک بودن مراکز جمعیت ، جملگی باعث شده تا نیازی به کاروانسراهای بین راهی به تعداد بسیار نباشد با توجه به کاروانسراهای باقی مانده مشاهده می شود که اغلب کاروان سراها در مسیر ارتباطی بین فلات مرکزی ایران وشهرهای این سواحل بوده است.
همچنین مشاهده می شود که کاروانسراها نیز به تبعیت از فرم کلی کاروانسراها در مناطق گرم وخشک ایران، به صورت بنای با حیاط مرکزی ساخته شده است.در اینجا باید گفت که اگر چه فرم حیاط مرکزی با فضای محور داخل حیاط که امکان کوران هوا در داخل اتاق ها واصطبل ها را کاهش می دهد، از لحاظ اقلیمی برای این منطقه چندان مناسب نیست، ولی از جهت ایمنی وحفاظت از بنا در مقابل راهزنان ومهاجمان، فرم بسته و کاملاً محصور کاروانسرا منطقی وصحیح می باشد.

با وجودی که فرم کلی بنا کاملاً محصور میباشد، ولی محل استقرار مسافران به صورت ایوان است وبه این ترتیب کوران هوا که امری ضروری جهت تامین آسایش انسان در این اقلیم است ،تا حدی برای مسافران فراهم بوده است.

در این منطقه نوسان درجه حرارت در طی شبانه روز وهمچنین در طی سال نسبت به مناطق مرکزی ایران بسیار کمتر است ولذا این ایوان ها میتوانسته در اغلب مواقع سال مورد استفاده مسافران قرار گیرد.البته تعدادی اتاق نیز برای مواقعی که هوا سرد بوده ویا برای استفاده افراد متشخص ساخته شده است.سکوهای داخل اصطبل ها نیز در مواقع سرد سال میتوانسته جهت استراحت مورد استفاده افراد عادی قرار گیرد.

از لحاظ فرم قوس ها وطاق ها از قوس های جناقی وطاق وتونیزه وطاق کلمبه برای احداث این کاروانسراها استفاده می شده وبه احتمال بسیلر زیاد این کاروانسراها توسط معماران وبنایان شهرها فلات مرکزی ایران ساخته شده است.نوع مصالح مورد استفاده نیز بر خلاف مصالح بومی که عمدتاً چوبی والیاف گیاهی بوده، از مصالح پایدار مانندآجر وسنگ وملاتهای از نوع آبی مانند آهک وساروج که در مقابل رطوبت وبارندگی مقاوم می باشند، بوده است.

 

پل

در کناره جنوبی دریای خزر بجز سفید رود،اکثراً رود خانه نسبتاً کوچک هستند واز طول چندانی بر خوردار نمی- باشند. ولی در مواقعی که بارندگی برای چند روز متوالی به طور سیل آسا و لاینقطع ادامه دارد، همین رودهای کوچک تبدیل به دریایی از امواج خروشان می شوند و بالا آمدن آب رود خانه ها و نهرها باعث وارد آمدن خسارت به شهرها و روستاها می گردد وهر نوع ارتباطی بین دو طرف رود خانه قطع می شود. به همین جهت اکثر پلها در این نواحی دارای خیز (نسبت ارتفاع قوس به عرض آن) بسیار زیاد هستند وغالباً یک یا دو دهانه بیشتر ندارند.
وجود پایه های کمتر در بستر رودخانه، باعث ایجاد مجرای بزرگتری جهت عبور آب می گردد و به پایه های پل فشار کمتری وارد می شود. همچنین با ایجاد مانع کمتر در مقابل جریان آب، سطح آب رود خانه در پشت پل بیش از سایر قسمتها بالا نمی آید.

در مواردی که بستر رود خانه عریض بوده و امکان احداث پل بر روی یک ویا دو دهانه نبوده، تعداد زیادتری قوس می زدند وتاج پل را روی قرار می دادند، مانند پل محمد حسن خان بر روی رود خانه بابل در جنوب شهر بابل(دوره قاجاریه) و پل زیبای آق قلعه بر روی رودخانه گرگان رود در 20 کیلومتری شمال شهر گرگان (دوره صفویه).ولی باز در مورد این دو پل مشاهده می شود که خیز دهانه این پلها نیز مانند سایر پلها در این کناره نسبتاً زیاد است.البته احداث قوس با خیز زیاد ودهانه عریض نسبتاً مشکل و پر هزینه است، ولی جهت حفظ ارتباط بین دو طرف رود خانه در تمامی اوقات سال وپایداری بهتر پل وجلوگیری از آب گرفتگی وبالا آمدن بیش از حد آب رودخانه در پشت پل وهمچنین امکان عبور قایق ها وکشتی های کوچک از زیر پل، اینکار امری ضروری بوده است.

 


مطالب مشابه :


10 تن از برترین آرشیتکت های جهان

10 تن از برترین آرشیتکت های کار می کند و از پروزه های معروف آن می توان تالار کنسرت




لوکوربوزیه

آرشیتکت او یک معمار معروف بود که با سبکی که تئوری ها و طرح های لوکوربوزیه خصوصا




شیکترین و زیباترین طراحی های داخلی منزل توسط john henry ارشیتکت مشهور امریکایی

دکوراسیون و تزئینات - شیکترین و زیباترین طراحی های داخلی منزل توسط john henry ارشیتکت مشهور




بیونیک در معماری

آرشیتکت . آخرين معروف به به ارتفاع 380متر، بر اساس مدل طبیعی ساختار یک درخت و ریشه های




زندگی نامه معماران معروف!!!!

دفتر فنی و مهندسی آرشیتکت - زندگی نامه معماران معروف!!!! - انجام پروژه های معماری و دانشجویی




تعریف معماری

آرشیتکت - تعریف یوس» معمار معروف رومی است که معماری صورت تخصص های مختلف آموزش داده می




ساختمانهای مدرن !!!!!!

دفتر فنی و مهندسی آرشیتکت انجام پروژه های مربوط به درس طرح زندگی نامه معماران معروف!!!!




تاثیر اقلیم مناطق معتدل و مرطوب بر معماری ایران

آرشیتکت - تاثیر که به نام " لرک کول" معروف است های معروف در این منطقه می توان از




سبک معماری گوتیک

آرشیتکت - سبک - معماری گوتیک طی سده های 13 و 14 شکل گرفت. - آثار معروف معماری گوتیک عبارتند




برچسب :