نقش مهندسی در جنگ تحمیلی
نگاهی گذرا به سیر تحول سازمان پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی
همزمان با آغاز تجاوز دشمن به میهن اسلامی، جهادسازندگی مستقر در شهرهای مرزی به کمک مدافعین و سایر نیروهای نظامی و انتظامی، دفاع اولیه از شهرها و مناطق مختلف را بهخوبی انجام دادند و بلافاصله سازماندهی مجموعه جهاد آغاز و ستاد پشتیبانی مناطق جنگی جنوب و غرب تشکیل شد. این سازماندهی باعث شد؛ در تمام مناطق درگیری جنوب از جبهه اهواز، دزفول، شوش و سوسنگرد تا جبهه ماهشهر، آبادان، دارخوین و خرمشهر، جهادهای مختلف از استانها و شهرستانهای مختلف به ایفای نقش بپردازند. ستاد مناطق غرب نیز با مدیریت مناسب توانست از جبهه ایلام تا سرپلذهاب، قصرشیرین، گیلانغرب، سومار، جوانرود و ... را پوشش مناسب پشتیبانی بدهد و جهادهای مختلف را در این مناطق فعال کند.
نکته پنهان و قابل تأمل این سازماندهی این است؛ جهاد که مأموریت ذاتی آن آبادانی روستاها و مناطق محروم بود؛ چگونه توانست در اندک زمانی، مأموریت خویش را متناسب با نیاز جبههها دگرگون کند، نیروهای مردمی کشور را در قالب جهادهای مختلف سازماندهی نمايد و با ارائه آموزشهای تخصصی و سریع، بزرگترین اقدامات پشتیبانی و مهندسی و حتی بعضاً رزمی را در جنوب و غرب طی هماهنگی کامل با سایر بخشهای درگیر در جنگ انجام دهد؟ آیا تحقیق پیرامون این دگرگونی و تحول سازمانی و تدوین وارائه نتایج آن نمیتواند یکی از مشخصات بارز فرهنگ جهادی را آشکار کند؟ همان فرهنگی که هماکنون و در آینده مدیریت کشورمان به شدت نیازمند آن است.
مرحله دوم سازماندهی جهاد در جنگ، از عملیات ثامنالائمه(ع) آغاز و تا قبل از عملیات خیبر ادامه مییابد. تعدد و تنوع عملیاتها در این مقطع زمانی، تنوع جغرافیای مناطق، موانع طبیعی و ایذایی، عمق محورهای عملیاتی، تغییر تاکتیکهای دشمن در آفند و پدافند، باعث شد که سازماندهی متناسب با مناطق و نیازهای هر عملیات صورت پذيرد؛ ولي این سیر سازماندهی و نتایج آن در پیروزیهای غرورآفرین ، از موضوعاتی است که در جریان ترویج فرهنگ مقاومت و بیان واقعیات ، به آن توجه نمیشود.
مرحله سوم سازماندهی درعملیاتهای خیبر و بدر خود را نشان میدهد. تشکیل ستاد مرکزی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد و فعالیت قرارگاههای حمزه، نجف و نوح تحت امر قرارگاه کربلا، مدیریت و سازماندهی بر مبنای نیاز عملیاتی را آشکار مي سازد . ساخت و نصب پل خیبر به طول 14 کیلومتر بدون پایه و بهصورت شناور در هورالعظیم و احداث جاده استراتژیک سیدالشهدا(ع) به موازات آن و حضور جهاد در جبهه زید، طلائیه و جزایر شمالی و جنوبی، قدرت این سازماندهی و عظمت مهندسی جنگ جهاد را در عملیات آبیخاکی و عبور از هور به رخ جهانیان میکشاند.
به نظر میرسد؛پژوهش و تحقیق پیرامون ساخت پل خیبر در هور و بررسی زنجیره و مراحل خلق این سازه عظیم از تأمین نهادهها، طراحی، ساخت تا حمل و اتصال و بهرهبرداری از آن، در شرایط کاملاً بحرانی و جنگي و اعلام نتایج این تحقیق میتواند؛ هدیهای بزرگ از چشمه جوشان هشت سال دفاع مقدس، به جامعه مهندسی در جهان باشد؛ ضمن آنکه قطعاً راهگشای دستگاههای ترویجی برای انتقال تمام ابعاد دفاع مقدس نیز هست.
مرحله چهارم سازماندهی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد از بعد عملیات بدر آغاز و در عملیات والفجر8 به اوج خود میرسد. تشکیل قرارگاه مرکزی ، قرارگاههای تاکتیکی ، واحدهای عملیات آب ، واحد عملیات عبور ، تشکیل تیپها و گردانهای مهندسی و همچنين اقدامات بزرگ مهندسی، از قبیل احداث پل بعثت بر روی اروندرود، از مشخصات این سازماندهی متناسب با نیاز جنگ است. از مراحل مختلف ساخت این پل منحصربهفرد ناگفتههای بسیاری وجود دارد که آشکارسازی آن، عظمت ساخت این شاهکار جهانی را بیشتر مینمایاند؛ بهخصوص آنکه در ساخت آن میبایست سرعت و مقاومت در برابر بمبارانهای دشمن نیز لحاظ میشد. در زیر تنها به سه نکته از دهها لایه پنهان در ساخت این پل اشاره میکنیم؛امید است پژوهشگران این عرصه، ابعاد مختلف این پروژه را در دهها مقاله، پایاننامه و گزارش علمی مورد بررسی قرار دهند و نسلهای مشتاق از نتایج آن بهرهمند شوند.
1. با توجه به شرایط منطقه و خصوصیات اروند رود (900 متر عرض، 13 متر عمق،5/3 متر اختلاف جذر و مد در شبانهروز و قرارگرفتن در دهانه خلیجفارس) طراحان این پل چرا و چگونه به ساخت این پل عظیم با سازه لولهای رسیدند؟
2. تهیه اقلام موردنیاز ساخت این پل بزرگ (حدود پنج هزار لوله 56 اینچ و کمتر به ابعاد 12 متر و کمتر و تجهیزات متعدد و متنوع چون لودر مخصوص، جرثقیلهای متفاوت، تریلیهای بیشمار، روتورگ یا همان وسیله کشیدن لولهها در روی آب، کارگاههای مختلف جوشکاری و...) در شرایط جنگ و تحریم همهجانبه چگونه صورت پذیرفت؟
3. در هنگام ساخت پل، دشمن با استفاده از امکانات اطلاعاتی خود، دستگاه هاي اطلاعاتي شرق و غرب، هواپیماهای ایواکسهای آمریکایی و ماهوارههای حاميان خود ، قادر به رصد کمترین تحرک در مناطق عملیاتی بود؛آنوقت چگونه هزاران قطعه این پل، توسط صدها تریلر حمل و روزانه تا دویست لوله نصب میشد؛ استفاده از حداکثر زمان در شب، برای نصب لولهها از بستر تا سطح و بالاخره مرحله پایانی و آسفالت، چگونه در فضای کاملاً عملیاتی محقق گردید؟
مرحله پایانی سازماندهی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد از قبل عملیات کربلای5 آغاز و تقریباً تا پایان جنگ به همان شکل باقی ماند. تشکیل قرارگاه مرکزی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهت مديريت بهتر قرارگاههای مهندسی کربلا، نجف، حمزه و نوح و تشكيل قرارگاه رمضان (که در سال پایانی جنگ تشکیل شد) از مشخصات سازماندهي اين دوران است.
معرفی مختصر قرارگاههای پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد
1. کربلا: محل استقرار آن در جنوب بود و سازماندهی و برنامهریزی در خصوص نحوة فعالیت گردانهای مهندسی را به عهده داشت؛ حساسیت محور جنوب باعث شده بود؛ این قرارگاه یکی از فعالترین قرارگاههای پشتیبانی و مهندسی باشد.
2. نجف: محل استقرار آن غرب بود و پشتیبانی و مهندسی عملیاتهای جبهههای میانی و غرب را به عهده داشت.
3. حمزه: محور عملیاتی این قرارگاه مناطق شمالغرب و مصاف با ضدانقلاب داخلی بود و با استقرار در غرب کشور اقدامات پشتیبانی و مهندسی موردنیاز هر عملیات در این منطقه را انجام میداد.
4. نوح: محور عملیاتی این قرارگاه آبهای جنوبی کشور و خلیجفارس بود و اقدامات مهندسی وتجهیز پدافند عامل و غیرعامل جزایر خلیجفارس، بخش مهم برنامههای این قرارگاه بود.
5. رمضان: این قرارگاه جهت پشتیبانی و مهندسی عملیاتهای برونمرزی تشکیل شد و به جز آن، در راستای ارتباط با مردم عراق و کمک به آنها نیز فعالیت میکرد.
نقش پشتيباني - مهندسي جنگ جهاد در عمليات والفجر 10 در آزاد سازي حلبچه
فرماندهان نظامي ايران بعد از عملياتهاي منطقه ماووت و توسعه نفوذ در بين كردهاي عراق، راهكار ديگري انديشيدند: احزاب كرد عراقي با نهايت عشق، علاقه و رضايت خاطر رزمندگان را در روستاها و حتي شهرهاي شان امكانات داده بودند؛ تا بدين وسيله بر حزب بعث عراق پيروز شوند. ايران نيز توانسته بود از اين طريق با جلال طالباني و مسعود بارزاني به توافقهايي دست يابد؛ از سوي همين گروه ها، كردستان عراق را از سيطره رژيم بعث عراق بيرون آورد.
عمليات هاي پارتيزاني ايران در منطقه هاي كركوك و اربيل با نظارت قرارگاه رمضان از موفقيت هاي آن سال ايران محسوب مي شود؛ براي آن كه ايران بتواند امكانات و تجهيزاتش را با سهولت به مناطق كركوك و اربيل منتقل كند، ميبايست از مرز شانهدري، سيدصادق، خرمال، بياره و حلبچه به سوي سليمانيه راهي را پيدا كند؛ تا بتواند حضورش را در شمال عراق افزايش دهد؛ كه اتصال ماووت به سليمانيه كه در عمليات بيت المقدس 2 انجام شده بود، آن هدف را نزديك مي كرد. در سال 1363 نيز عملياتي در منطقه مريوان صورت گرفت كه به نام عمليات هزار و يك شهيد معروف است.
شايد براي بعضي از بسيجيان قله هاي هزار و يك شهيد نامي آشنا باشد اما دليل اين نامگذاري را ندانند: قله هاي فراواني از جاده هاي مريوان تا قله شميته كه جزو خاك ايران محسوب مي شوند، در اختيار نيروهاي احزاب منحلهِ كومله، دموكرات قرار داشت. طبق شناسايي هاي مربوطه، پيش بيني فرماندهان نظامي ايران، آن بود كه براي آزادسازي آن منطقه احتمالاً هزار شهيد بدهند بنابراين، قله هاي آن منطقه به هزار و يك شهيد معروف شد.
اما وقتي عمليات انجام شد، تنها با يك شهيد، منطقههاي دزلي را آزاد كردند، كه پس از آزادي دزلي، ستاد پشتيباني مهندسي جنگ جهاد چهارمحال بختياري و جهاد دامغان در آن نقطه مستقر شدند.
در اين مسير، جاده هاي بسيار وسيعي از دزلي تا نوسود و حجيج و از حجيج تا هورمان و هم چنين جاده اي به قلهِ ملخ خود كشيده شد تا عقبه جبهه استحكام پيدا كند.
جهادگران چهارمحال بختياري كه اين جاده ها را احداث مي كردند، يك سال و اندي تلاش كردند. البته در اين مدت چند بار هم عمليات ايذايي در آن نقطه انجام دادند؛ تا توان نظامي عراق ارزيابي شود، در عمليات هاي ايذايي نيروهاي جمهوري اسلامي ايران تعدادي از افرادشان را نيز از دست دادند.
در تاريخ 24 /12/ 1366 عمليات ديگري به نام عمليات بيت المقدس 3 در بيست كيلومتري شهر سليمانيه آغاز شد؛ كه بعدها به نام عمليات والفجر 10 با همان رمز يا رسولالله به سوي منطقه عمومي حلبچه ثبت شد، گستره آن عمليات چنان بود كه چند گردان از گردان هاي پشتيباني - مهندسي جنگ جهاد، به منطقه فراخوانده شدند، كه از آن جمله، گردان هاي فارس، اصفهان، يزد و ... در آن منطقه حضور پيدا كردند.
گرچه در منطقه ي حلبچه از پيش بين حلبچه، خرمال و سيدصادق به سمت سليمانيه، جاده هايي آسفالته وجود داشت اما جاده اي در دشت وسيع شاخ شميران، بالامبو و آب شيروان به سوي دشت حلبچه كشيده شد.
جاده اي نيز از پنج قله به سوي بياره و نوسود به شهر طويله از محله سورن به سوي سيد صادق از سوي دالايي به سوي خرمال توسط
گردان هاي پشتيباني - مهندسي جنگ جهاد استان هاي چهارمحال و بختياري و دامغان كشيده شد.
اين عمليات، چنان دشمن را وحشت زده و عصباني كرد، كه در يك اقدام ددمنشانه شهرهاي حلبچه، دوجيله، دشت هاي بياره، خرمال و سيدصادق را بمباران شيميايي كرد. زيرا كه با ورود نيروهاي جمهوري اسلامي ايران به آن شهرها استقبال مردمي از رزمندگان ايراني به اوج خود رسيده بود.
فاجعه انساني كه در حلبچه به دليل بمباران شيميايي دشمن رخ داده بود، توقف عمليات والفجر 10 را موجب شده بود.
نيروهاي جمهوري اسلامي ايران ناگزير به ياري آسيبديدگان پرداختند؛ و چند روز پس از عمليات، راهبرد نيروهاي ايراني دگرگون شد؛ و به امداد رساني و كمك به مردم بي دفاع حلبچه، خرمال و سيدصادق پرداختند.
جهاد سازندگي با انتخاب شهردار براي شهرهاي آزاد شده و ارتباطي كه با نيروهاي مردمي داشت توانست مردم بي دفاع را به قله هاي كوه شمشير سورن، دالايي، بالامبو منتقل كند.
و تعدادي از مردم مناطق آزادشده به منطقه هاي دزلي، پاوه و غرب كشور در كنگاور انتقال داده شدند.
جهادگران استان هاي چهارمحال بختياري و دامغان در خصوص جاده هاي مواصلاتي بين شهرهاي مريوان، نوسود، پاوه، حلبچه، خرمال، بياره و سيدصادق وظايف بي شماري را عهده دار شدند.
زماني كه فرماندهي قرارگاه خاتم الانبياء در يكي از نقاط سورن (ملخ خور) همان جايي كه جهادگران چهارمحال بختياري با تخريب سنگ هاي سخت قله ها جلو رفته بودند. فرماندهي سپاه پاسداران از جهادگران دعوت كرد تا از زحمات جهادگران در عمليات والفجر 10 كه در نوع خود، عمليات بزرگي محسوب مي شد، قدرداني كند.
خلاصه عملكرد پشتيباني - مهندسي جنگ جهاد در عمليات والفجر 10:
احداث و ترميم بيش از 290 كيلومتر انواع جادههاي عملياتي و تداركاتي؛
احداث 27 كيلومتر خاكريز؛
احداث 15 دهنه پل متحرك، از نوع آلومينيومي، سيم بكسلي و تله كابيني ؛
احداث 19 دهنه انواع پل لولهاي، آرميكو، شاسي، فلزي و قادر؛
احداث 4 دهنه پل (باكسي) بر روي رودخانه (زيمكان) ؛
احداث 43 هزار متر مربع (پدهلي كوپتر) در محورهاي مختلف عملياتي؛
احداث 16 هزار متر مربع (مقر ترابري) با استحكامات مورد نياز؛
احداث 2 مقر پدافند هوايي به مساحت 15 هزار متر مربع؛
احداث 10 هزارمتر مربع پاركينگ وسايط نقليه و ...؛
تسطيح محوطه به ميزان بيست و شش هزار و يك صد متر مربع؛
احداث 7 كيلومتر كانال آب كه 3 كيلومتر از آن به عمق 4 و عرض 12 متر بوده است؛
احداث يك بيمارستان و موقعيت (ش.م.ر.) با تجهيزات مورد نياز؛
احداث68 سنگرخودروهاي سبك و سنگين؛
احداث 38 سنگر بزرگ مهمات؛
احداث 71 سنگر لوله و فلزي براي استفاده نفرات و مخابرات؛
احداث 33 موضع توپ خانه و ادوات نظامي (لولهاي و نعل اسبي)؛
احداث و راه اندازي سه باب حمام صحرايي ...؛
ده ها فعاليت امدادي، پزشكي، پشتيباني و مهندسي در محورهاي مختلف.
راديو بي بي سي در اين رابطه گفت: خبرنگاران غربي كه اخيراً از شهرها و روستاهاي آزاد شده حلبچه ديدن كرده اند، گزارش داده اند كه بي شك و ترديد بار ديگر عراق به صورت بسيار وحشتناكي از سلاح شيميايي عليه غيرنظاميان استفاده كرده است
مطالب مشابه :
وعده ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار
۱۰ درصد ازدواج ها در کشور در گذشته با پشتیبانی کمیته امداد کمیته امداد در سه بخش
لزوم استفاده از راهکارهای تشویقی در سوادآموزی
امروز در جلسه پشتیبانی نهضت شهرستان در تحقیق و کمیته امداد
امداد رایانه کلیبر : به مدیریت مهندس رامین محمدی گلوسنگ
امداد رایانه کلیبر : بانک پایان نامه تحقیق پروژه خدمات و پشتیبانی در منزل و
'میز خدمت' در كمیته امداد آذربایجان شرقی راه اندازی شد
حسین دشتی روز یكشنبه در گفت و گو با ایرنا اظهاركرد: مدیر كل كمیته امداد امام خمینی
فدراسیون بین المللی جمعیتهای صلیب سرخ و هلال احمر
4- کمک به جمعیت های ملی در امادگی امداد سوانح و را نیز با در نظر گرفتن
اکیپهای مشاورهای کمیته امداد در مناطق زلزلهزده مستقر شدند
اکیپهای مشاورهای کمیته امداد در مناطق زلزلهزده مستقر
اجازه ندهید بار مسئولیت کارمندان بی کفایت و کند ، بر دوش کارمندان خبره و ساعی تحمیل شود!
شخص مورد نظر آقایی بود بنام x با سمت مسئول تحقیق در کمیته امداد پشتیبانی
نقش مهندسی در جنگ تحمیلی
نقش مهندسی در جنگ سازمان پشتیبانی و دگرگون شد؛ و به امداد رساني و كمك به
66 تیم در حال امداد رسانی به زلزله زدگان/نجات 210 نفر از زیر آوار
66 تیم در حال امداد رسانی به گزارش خبرگزاری مهر ، عزیز نوریبامداد امروز یکشنبه در این
لینک دانلود مقالات 7
دانلود تحقیق رجوع در کمیته امداد امام گری خدمات پشتیبانی دانشگاه
برچسب :
تحقیق پشتیبانی در امداد