بصیرت یعنی این که بدون دیدن ولی بدانی در دل ولی چه می گذرد و به آن عمل کنی

به مناسبت بزرگداشت حماسه بزرگ مردمی ۹ دی به همت جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی سبزوار تجمعی با نام "اصحاب الحسین (ع)" در محل حسینیه عطارها برگزار گردید.
برنامه های این مراسم همچنان که پیش بینی می شد، به لحاظ محتوایی و کیفی در سطح مطلوب ارائه شد که مورد استقبال بسیار خوبی نیز قرار گرفت.

بخش اصلی برنامه های تجمع "اصحاب الحسین(ع)" سخنرانی حاج عظیم ابراهیم پور، معاون بنیاد فرهنگی خاتم الاوصیا(ص) بود که حدود یک ساعت و بیست دقیقه مستمعان را سرا پا گوش و مشتاق شنیدن نکته های ناگفته و زوایای نامکشوف در ذهن جوانان امروز نگه داشت.

با توجه به اهمیت مباحث مطرح شده در سخنرانی به خصوص مطالب مرتبط با تبیین و تشریح چرایی و چگونگی وقوع فتنه ۸۸ و ضرورت هم گام شدن با گفتمان انقلاب اسلامی متن کامل سخنان حاج عظیم ابراهیم پور بدون تغییر و تخلیص در ادامه آمده است.

ما الان در مقطع تاریخی ۹ دی ماه ۹۲ در تنگه احد هستیم

در منطقه حاج عمران ارتفاعی بود که هم برای ما و هم برای عراقی ها خیلی مهم بود. در بالای یکی از ارتفاعات سنگری بتونی ساخته بودند که تا ۵۰ کیلومتری اشراف داشت. یعنی تا ۵۰ کیلومتری دید داشتند و می زدند و اگر ما هم می گرفتیم تا ۵۰ کیلومتری بر دشمن مشرف می شدیم. عراقی ها بالای سنگر تسلیحات ویژه ای مستقر کرده بودند که عبور را سخت می کرد.

قرار شد دو گردان نیمه شب بروند و ارتفاع را دور بزنند و سه چهار گردان هم از روبرو وارد شوند تا بتوانیم ارتفاع را بگیریم. تدبیر فرمانده این شده بود که یک دسته ۲۵ نفری به فرماندهی سید محسن حسین پور شبانه از بالا برود پایین این سنگر بتونی مستقر شود تا اگر موقع عبور دو گردان عراقی ها منور زدند، این دسته با عراقی ها درگیر شوند تا آن دو گردان رد شوند.

اتفاقا هنوز ۲۰۰ نفر مانده بود عبور کنند که دشمن منور می زند و گردان ها در دید قرار می گیرند. محسن و بچه هایش با فاصله کم درگیر می شوند عراقی ها هم بچه های محسن را می زنند. محسن پشت بی سیم داغ می کند که بچه ها را دارند می زنند و بچه ها دارند از بین می روند. فرمانده گردان تعریف می کرد من چیزی نگفتم تا تعداد بچه های دسته از ۲۵ نفر به ۱۹ نفر می رسد.

محسن دوباره پشت بی سیم داد می زند که بچه ها دارند شهید می شوند و ... . فرمانده می گوید من دیدم الان نمی تواند جایگاهش را بداند که چیست. به محسن گفتم محسن جان الان آنجا احد است. محسن دیگر هیچی نگفت تا این که خودش شهید شماره پانزده شد.

ما الان در مقطع تاریخی ۹ دی ماه ۹۲ در تنگه احد هستیم. در تنگه احد ۵۵ نفر بیشتر نبودند. رهبری در تحلیل احد می گویند اگر ۵۵ نفر عافیت طلب نبودند، اگر دنبال دنیا نبودند، اسلام شکست نمی خورد. دندان مبارک حضرت نمی شکست.

حفظ این تنگه بصیرتی در حد عالی و بلکه متعالی می خواهد

اسلام و انقلاب را در تنگه احد ۵۵ نفر باید نگه می داشتند. الان در تنگه احدی سخت تر هستیم. حفظ این تنگه بصیرتی در حد عالی و بلکه متعالی می خواهد.

امام صادق (ع) می گویند در آخر الزمان آنقدر فتنه ها در هم است و فتنه در فتنه هست که شما حتی فرصت تحلیل فتنه را هم ندارید. در این شرایط خیلی بصیرت می خواهد که دور نخوریم.

در دنیا فقط دو مکتب است که دنبال جهانی شدن است: صهیونیست و تشیع

شاید بپرسید که چرا این همه فتنه در اطراف ما است؟ ما چه کار کرده ایم که این همه فتنه را باید تحمل کنیم؟ جواب این است که چون حق مان است. چون ما دنبال جهانی شدن هستیم.

در دنیا فقط دو مکتب است که دنبال جهانی شدن و جهانی سازی است و سومی هم ندارد. یک مکتب، مکتب صهیونیستی است. صهیونیست ها هم دنبال جهانی شدن هستند منتها تعریف آنها از جهانی شدن با ما فرق می کند. دومین مکتبی که دنبال جهانی سازی و جهانی شدن است، مکتب شیعه است که هویت دارد.

هم ما می دانیم که صهیونیست ها می خواهند چه کار کنند و هم آنها می دانند که ما چه می کنیم. شیعه می گوید دنبال جامعه جهانی مهدوی است. در قرآن و احادیث و روایات مکرر این جامعه تعریف شده است. هدایت در جامعه مهدوی، تعالیم در جامعه مهدوی، امنیت و رفاه و غیره در جامعه مهدوی و همه در روایات هست. دشمن هم این ها را خوانده و می داند ما می خواهیم چه کار کنیم. جنگ جنگی رو است. محاصره و تحریم می شویم، شهید می دهیم، پایش هم می ایستیم.

صهیونیست ها می گویند غیر از ما همه باید از بین بروند. چطور؟

تعریف جامعه جهانی صهیونیست ها این است که می گویند ما وارث زمین هستیم و غیر از ما چه مسیحی، چه مسلمان، چه بودایی و چه حتی یهودی ضد صهیونیزم باید از بین برود. چطور از بین ببرند؟ از این راه که عمر مفید بشریت را کوتاه می کنند.

بیست سال قبل از انقلاب، ۱۲۰ سال در اکثر خانواده ها عمر مفید بود. هنوز هم در بعضی روستاها به حمد الله همین است. الان هفتاد سال است. پنجاه سال دیگر اگر عمر مفید چهل سالگی شد تعجب نکنید.

صهیونیست ها سیستم بهداشتی درمانی را در دنیا در دست گرفته اند، سازمان بهداشت جهانی مال صهیونیست ها است. این سازمان بهداشت جهانی است که می گوید در همه دنیا باید آب آشامیدنی را با کلر و فلوراید ضد عفونی کنند. این کلر و فلوراید به مرور مقاومت بدن را در برابر بیماری کم می کند. دیگر نمی توانید در برابر بیماری مقاومت کنید.

در این وادی بخواهیم وارد شویم حرف زیاد است. خبر داریم که سران صهیونیست حجامت می کنند. خبر داریم که از زالو استفاده می کنند. خبر داریم که از زالو ماده ضد سرطان تهیه کرده اند به نام آمپول اورشلیم و از آن استفاده می کنند.

شیعه می گوید دنیایی بسازد که در آن همه به سعادت برسند

صهیونیست ها دنبال این هستند که ما نسل آنها را حفظ کنیم و آنها ما را از بین ببرند. آنها می گویند که صهیونیست ها حفظ شوند حالا به هر قیمتی. در مقابل شیعه می گوید دنیایی بسازد که در آن همه به سعادت برسند.

کافی است شیعه به دنیا بگوید که دنبال محقق کردن حدیث اما رضا (ع) در دنیا است. از امام (ع) می پرسند که خوشبختی در دنیا چیست؟ حضرت پاسخ می دهند سرمنشا خوشبختی دیگران در دنیا شوید. یعنی بانی خوشبختی دیگران بشویم. ما شیعیان وقتی احساس آرامش و خوشبختی می کنیم که هفت میلیارد انسان در آرامش و خوشبختی باشند. شیعه چطور می خواهد انسان ها را خوشبخت کند؟ با ظهور آقا. دنیا این پیام را گرفته است.

صرفا انرژی هسته ای نیست که مذاکره کنیم و تمام شود/ انقلاب ایران باید مزمحل شود

آنها می گویند از زمان انقلاب اسلامی و از ایران این جهانی شدن و جامعه جهانی مهدوی شروع شد و مدیریت می شود، پس باید انقلاب ایران مزمحل بشود. صرفا انرژی هسته ای نیست که مذاکره کنیم و تمام شود. هنوز تحریم ها جمع نشده باید حقوق بشر مطرح شود. بعد می گویند باید دست از حمایت حزب الله و سید حسن نصرالله بردارید. بعد می گویند باید موشک های بالای ۲۰۰۰ کیلومتر را از بین ببرید و همینطور می آیند جلو.

تیم مذاکره کننده ما یک مقدار تدبیر داشته باشند باید مطلب را گرفته باشند. آقا فرصت داده که این تیم جلو برود. آقا تدبیر کردند و گفتند من به این مذاکره خوشبین نیستم. اما در انتهاش نتیجه خوبی می گیریم. این نتیجه خوب چیست؟ به این که مردم رشد پیدا کنند و به بصیرتی برسند امیدواریم. مردم که بیست سال است در گوششان می خوانند مذاکره با آمریکا ببینند که آمریکا قابل مذاکره نیست.

مردم باید خودشان به این نتیجه برسند و ما صبر می کنیم. اما صبر ما بصیرت است. بچه های ما باید خیلی با بصیرت باشند. اینطور نیست که بگویند خوب الحمد الله اقا هم که تایید کردند و پس تمام است. نه، خیلی باید با بصیرت و تدبیر حرکت کنیم. خیلی باید مواظبت کنیم. ما تنگه احد را باید با تمام وجودمان نگه داریم.

تنها ۳ درصد از ۹۸/۲ درصدی که به جمهوری اسلامی رای دادند به جبهه رفتند!

یادتان هست جمعیت اعزام به جبهه های ما چقدر بود؟ ۹۸.۲ درصد مردم ایران در سال ۵۸ به نظام جمهوری اسلامی ایران رای دادند. یک سال و نیم بعد جنگ شد. جنگ که شد چقدر از آن ۹۸.۲ درصد به جبهه رفتند؟ جنگی که هنوز هم دار و ندارما به برکت عظمت دفاع ما در آن بود و ما هنوز سر سفره دفاع مقدس نشسته ایم. دفاعی که از ایمانش از ایثارش از رشادت و ایستادگی اش از استقلال و پایمردی اش و از همه دار و ندارمان هنوز سر سفره شهدا نشسته ایم و داریم استفاده می کنیم.

چند درصد از ۹۸.۲ درصد برای دفاع به جبهه رفتند که از عظمت کار آنها در دنیا دارند ما را می پرستند؟ ۲.۵ دصد، خوشبینانه بگوییم ۳ درصد. با همین تعداد قلیلمان در جنگ پیروز شدیم تا جایی که هر چه ما داریم در گرو این هشت سال است.

امام بچه هایی دور و برش بودند مثل یاران همت ها، باکری ها، خرازی ها. بچه هایی از جنس همین شهدا. ولی امام اون موقع که شهدا دور و برش را گرفته بودند یک بار نگفت "این عمار". ما الان هستیم اما امام مان می گوید "این عمار".

فقط نگذارید حرف امام زمین بماند"

وقتی که طلائیه و جزیره مجنون در خیبر داشت سقوط می کرد طبق آمار خود عراقی ها یک میلیون و ۲۰۰ هزار مهمات از نوع موشک به جزیره مجنون اصابت کرد. مگر جزیره مجنون چقدر مساحت دارد؟ به ازاء هر متر مربع چند موشک به خاک جزیره خورد؟ جزیره مجنون در خیبر واقعا داشت سقوط می کرد. امام فرمود جزایر مجنون باید حفظ بشود. بچه ها گفتند اگر همه مون فدا بشیم، اگر با شهادت همه مون نظام سپاه و نظام بسیج تعطیل شود، بشود اما حرف امام زمین نماند.

بعد از پیام امام شهید حمید باکری با ۲۵ نفر زدند به خط. هنوز هم جنازه هیچ کدام از ۲۵ نفر برنگشته است. شهید همت پشت طلائیه شهید شد. شهید خرازی هم دستش قطع شد. بچه ها با همه وجود ایستادند تا حرف امام زمین نماند. همه رزمنده هایی که بودند یک جمله ای ورد زبان شان بود که الان هم شاید روی در و دیوار قدیمی بعضی از شهر ها هست و آن هم این که بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی(عج) شد.

کسی که عاشق و محب و مرید نایب امام زمانش نباشد نمی تواند عاشق امام زمانش باشد. همه شهدا این را درک کرده بودند. شهید احمد رضا احمدی نفر اول کنکور سراسری کشور در سال۶۴، نابغه بود. در رشته پزشکی رتبه یک کشور. این شهید در وصیت نامه اش فقط دو جمله دارد. جمله اول "بسم الله الرحمن الرحیم" و یک جمله هم "فقط نگذارید حرف امام زمین بماند" والسلام.

ما بچه حزب اللهی ها داریم کم می گذاریم

آیا ما بند بند سخنرانی آقا را گوش می کنیم؟ بند بند صحبت های آقا را با هم مذاکره می کنیم؟ در مورد بند بند صحبت های آقا دور هم جمع می شویم و مباحثه می کنیم؟ صحبت های آقا را به هم تذکر می دهیم؟ با صحبت های آقا داریم زندگی می کنیم؟ با استاندارد صحبت های آقا داریم زندگی هایمان را تنظیم و سبک سنگین می کنیم؟

آقای فیروز آبادی رئیس کل ستاد نیروهای مسلح به آقا گفت فرمایشات شما را در این موضوع دوستان دارند پیگیری می کنند. آقا فرمودند: آقای فیروز آبادی این ها فرمایشات و منویات نیست، این ها دستور است. آقا خیلی مظلوم است، نمی دانیم چه آقایی داریم. حجاب معاصر جلو چشمانمان را گرفته است. داریم با هم درد دل می کنیم. ما بچه حزب اللهی ها داریم کم می گذاریم.

حماسه ۹ دی را نفس امام زمان پیش برد نه تدبیر ما

حماسه ۹ دی را نفس امام زمان پیش برد نه تدبیر ما. ما خیلی هنر کردیم؟ نه عزیز من ما جا ماندیم. در فتنه ۸۸ ما جا ماندیم. نفس ولایت و آقا بود. نفس و عنایت امام زمان بود. پرچم امام حسین و حضرت ابالفضل بود که جماعت را ۹ دی به خیابان ها کشید.

مردم بصیرت دارند ما هستیم که داریم برای مردم کم می گذاریم. محافل گفتمان انقلاب اسلامی، محافل اندیشه حضرت آقا را باید راه بیاندازیم. بچه های زمان جنگ جمله به جمله فرمایشات امام را حفظ بودند. تمام صحبت های امام با گوشت و خون و پوست رزمنده ها اجین شده بود.

بچه حزب الهی ها، مناجات های نیمه شبانه تمام شد؟ نماز شب ها دیگر تمام شد؟ اشک های چشم هایمان دیگر تمام شد؟ چرا چشم چرانی دارد برایمان عادی می شود؟ چرا راحت می توانیم نگاه به نامحرم را تحمل کنیم؟

مهدی زین الدین فرمانده لشکر ۱۷ دو روز آمد به خانواده اش سر بزند. نصف شب به او پیغام دادند که خودت را به اهواز برسان. بعد از نماز با راننده اش به سرعت راه افتاد. نزدیک خرم آباد که رسید به راننده اش گفت برگرد قم. برگردم قم؟ برگشت قم رفت در خانه یک بسته برداشت و برد جایی تحویل داد و گفت حالا برویم اهواز. راننده اش پرسید آقا مهدی این چه کار بود کردی این همه راه را از خرم آباد برگشتیم آن هم در این موقعیت؟ شهید زین الدین گفت خمس مالم را جدا کرده بودم ولی پرداخت نکرده بودم. برگشتم خمس مالم را بدهم. چون اگر خمس مالم را ندهم جهادم می لنگد.

بچه ها آیا ما مواظب مال شبهه ناک هستیم؟ نکند زندگی عادی بیاید ما را با خودش ببرد.

چه شد خیلی از انقلابیون اول انقلاب حالا روبروی انقلاب ایستاده اند؟

مصطفی تاج زاده که الان در زندان است، که به روی نظام سلاح کشید. یک کارت عروسی با خانومش درست کرده در متن آن چنان عشق به امیر المومنین(ع)، عشق به ولایت، عشق به اسلام، عشق به امام، ولایت فقیه، امام زمان(عج) و شهدا موج می زند و چنان زیبا این ها را آورده و وقتی آن را می خوانی با خودت می گویی چه انسان والایی است.

چه شد مصطفی تاج زاده شد این؟ چه شد خیلی از انقلابیون اول انقلاب حالا روبروی انقلاب ایستادند و پرونده های قضایی دارند؟ چه شد که طلحه و زبیر و امثال این ها اینطور شدند؟ چه اتفاقی برای این ها افتاد؟ چه کار کنیم که این اتفاق برای من و شما نیافتد؟

بصیرت یعنی این که بدون دیدن ولی بدانی در دل ولی چه می گذرد و به آن عمل کنی

بارها و بارها آقا تذکر دادند که بصیرت، بصیرت، بصیرت. آقای صفار هرندی وزیر ارشاد دولت نهم، می گوید: خدمت حضرت آقا به آقا گفتم در این دانشگاه های مختلف که می روم سخنرانی، جوانها از من می پرسند این بصیرت که آقا می فرمایند معنی اش چیست.

صفار هرندی می گوید من یک مثال برای این ها می زنم. آیا این مثال درست است؟ صفار هرندی دارد مثالش را با حضرت آقا چک می کند. می گوید در جواب این جوان ها می گویم بصیرت یعنی کاری که مقداد در کوچه بنی هاشم کرد. مقداد تا رسید کوچه بنی هاشم دید دست و بال امیرالمومنین(ع) را با طناب بسته اند و دارند می برند. مقداد چشم هایش به چشم های امام(ع) است و دستش به قبضه شمشیر تا اگر امیرالمومنین(ع) اشاره کرد شمشیر بکشد و اگر نکرد شمشیر نکشد.

به نظر شما آیا این مثال خوبی است؟حضرت آقا می فرمایند مثال خوبی نیست. چرا؟ آقا می فرمایند چون ممکن است شما در شرایطی قرار بگیرید که چشمان شما چشم ولی را نبیند.

بصیرت یعنی این که بدون دیدن ولی بدانی در دل ولی چه می گذرد و به آن عمل کنی. خیلی سخت شد؟ چه کسانی می دانند که از دل ولی چه می گذرد؟ وقتی گوشت و پوست و خون و وجودمان با صحبت ها و نظرات ولی و امام آمیخته شد، آن وقت می فهمیم از دل آقا چه می گذرد.

ما باید مواظب باشیم جا نمانیم و الا انقلاب پیش می رود و جا نمی ماند

گفتمان اندیشه حضرت آقا را باید راه بیاندازیم اگر نه جا می مانیم. هر چند انقلاب جا نمی ماند بلکه این ما هستیم که جا می مانیم. نسل سوم و چهارم دارند انقلاب را تحویل می گیرند و نسل اول و دوم دارند انقلاب را تحویل می دهند. ما باید مواظب باشیم جا نمانیم و الا انقلاب به ما هو انقلاب پیش می رود و جا نمی ماند.

و اما فتنه ۸۸

کسانی که از اول انقلاب بوده اند و سنشان اقتضا می کند همه این ها را می دانند. انقلاب که شد آنتن های دشمن کار کرد. انقلاب، شیعه، ایران، امام، ولایت فقیه. با خودشان گفتند چه کار باید کرد. باید این نظام را برانداخت.

اول انقلاب کودتا پشت کودتا. کودتای طبس، کودتای نوژه ، کودتای خلق مسلمان آذربایجان، خلق عرب، بلوچستان و گیلان و مازندران. کودتا پشت کودتا. ترورها شروع شد. شهید رجایی، شهید باهنر، شهید بهشتی و مطهری و ۱۷ هزار شهدای ترور. ۱۷ هزار نفر را در کوچه و خیابان های شهرهای ایران ترور کردند. هشت سال همه دنیا آمدند پای کار جنگ با ایران. اما نشد.

فهمیدند این انقلاب را با کودتا و جنگ و ترور نمی شود زمین زد/ چاره را در نفوذ لیبرالیسم و فروپاشی از درون دیدند

گفتند این انقلاب را با کودتا و جنگ و ترور نمی شود زمینش زد. چاره را در نفوذ لیبرالیسم و فروپاشی از درون دیدند. نفوذ لیبرالیسم از دولت اول هاشمی. اول لیبرالیسم اقتصادی، بعد نفوذ لیبرالیسم فرهنگی که در دولت خاتمی به اوج رسید. از دولت دوم خاتمی لیبرالیسم سیاسی و در پایان دولت خاتمی قرار گذاشتند که پرونده لیبرالیسم سیاسی را وصل کنند به براندازی نظام.

نفرشان برای این کار چه کسی بود؟ معین. در انتخابات ۸۴ نفرشان معین بود. معین بیاید پرونده لیبرالیسم تکمیل می شود. اما معین در نظرسنجی ها رای نیاورد. نفر سوم چهارم هم نشد.

در ۸۴ احمدی نژاد رای آورد. یعنی حلقه براندازی نظام در تشکیل لیبرالیسم اقتصادی، فرهنگی و سیاسی از بسته شدن باز ماند. آمدن احمدی نژاد باعث شد بستر برای پیاده سازی کامل لیبرالیسم از دست این ها گرفته شود.

برای آنها انتخابات ۸۸ پایان کار جمهوری اسلامی بود

تا رسید به فتنه ۸۸. گفتن اگر احمدی نژاد دوباره رای بیاورد کار سخت تر می شود. ۸۸ باید کار را تمام کرد. برای آنها ۸۸ انتخابات ریاست جمهوری نبود بلکه پایان کار نظام جمهوری اسلامی بود.

نقشه چیست؟ میر حسین موسوی را رو می کنند. چرا او را قبلا رو نکرده بودند؟ چرا در انتخابات ۷۶ یا ۸۴ رو نشد؟ میر حسین موسوی آخرین برگ برنده شان بود. گذاشته بودند برای آخرین موضع چون آخرین برگ براندازی نظام بود. چرا؟ چون تجربه درگیری موسوی با رهبری از زمان نخست وزیری اش بود.
موسوی در انتخابات ۸۸ شرکت می کند. دو حالت هم بیشتر ندارد یا رای می آورد یا نمی آورد. اگر رای آورد که فبها المراد. دولت دستشان می افتد و مهره هایشان را می چینند. اما اگر رای نیاورد بازی را به هم نمی زنند بلکه میز بازی را به هم می زنند. میز بازی را به هم می زنند یعنی چه؟ وقتی میز بازی به هم خورد دیگر برای بازی بعدی فرصت و امکانش نیست.

فتنه ۸۸ شروعش از قبل طراحی شده بود

فتنه ۸۸ شروعش از قبل طراحی شده بود. ۴ فروردین ۸۸ یعنی دو ماه قبل از انتخابات موسوی با مصطفی تاج زاده، بهزاد نبوی و تیمشان جلسه می گذارند. در آنجا به موسوی می گویند هر چه بگوییم گوش می دهی و هر کار بگوییم انجام می دهی. کجا برو ،کجا نرو، کی چی و همه اش تحت اختیار ما هستی. امضا کن تا بیاییم پای کار و موسوی امضا می کند. دست این ها هم از عقب پر می شود. کاملا به آنها طرح و برنامه داده می شود. این ها ارتباطشان با خارج کاملا روشن و مستند است.

برنامه این است که اگر موسوی رای آورد که آورد و اگر رای نیاورد مردم را به بهانه تقلب بکشند توی خیابان. از این مردمی که آمدند توی خیابان باید ۴ هزار نفر کشته شوند. مهم نیست از کدام طرف، بسیجی یا غیر بسیجی. فقط باید از مردم ۴ هزار نفر کشته شوند. مردم که در خیابان های تهران کشته شدند طی یک عملیات جنگ روانی و جنگ نرم که بلدند و با رسانه ها که دستشان است، ۴ هزار نفر را در دنیا چهل هزار نفر معرفی کنند.

بگویند در ایران دموکراسی به خطر افتاده است. رژیم حاکم چهل هزار نفر از مردم را کشته است. اذهان عمومی جهان را آماده کنند برای حمله به ایران. حمله خارجی که شروع شد، سپاه و بسیج و ارتش در مرزها درگیر می شود و فتنه گران از داخل شهرها در تهران و شهرهای بزرگ نقاط حساس و گلوگاه ها را بگیرند.

کی بیت رهبری را بگیرند، کی صدا و سیما و همه گلوگاه ها مشخص و برنامه ریزی شده است. در تهران فرماندهی عملیات را ۱۳ سفارت خانه اروپایی طراحی شده و فرماندهی کل عملیات خود امریکای ها. این فتنه ۸۸ است.

میر حسین موسوی و کروبی همه حاشیه اند

میر حسین موسوی و کروبی همه حاشیه اند. همه این ها حاشیه اند و هیچکدام متن نیستند. عجیب این است که موسوی و کروبی را آوردند و نشاندند و توجیه کردند. توجیه کردند که دارید در پازل دشمن بازی می کنید. پشت پرده و برنامه ها را گفتند. این که عروسک خیمه شب بازی شده اند، این که قرار است جنگ را شروع کنند و همه را برایشان توجیه کردند. آقایان شنیدند و گوش نکردند. شنیدند و فهم کردند و گوش نکردند.

در کشورهای دیگر یقه ما را می گیرند که چرا در فتنه ۸۸ کم کاری کردید

در کشورهای دیگر در میان شیعیان و مسلمانان که می رویم یقه ما را می گیرند که شما چرا در فتنه ۸۸ کم کاری کردید. در نشست ها و محافل مختلف که سخنرانی داشتیم، می پرسند شما چرا در فتنه ۸۸ کم کاری کردید؟ چرا گذاشتید آقا تنها بماند؟ آقایی که تمام وجودش را برای انقلاب گذاشته است. رهبری که نعمت بزرگی برای همه ما است.

وقتی سفیر کاروان اسرای کربلا به مدینه وارد شد و خدمت حضرت ام البنین رسید، این بانوی مکرم چه کرد؟ پرسید از حسین زهرا (ع) چه خبر؟ سفیر گفت حضرت ابالفضل؟ چهار پسر شما؟ از پسرانت نمی پرسید؟ جوابی که داد گفت وقتی حسین (ع) نباشد بچه هایم رو میخواهم چه کار؟

در لبنان به خانه شهید عماد مغنیه رفتیم. تازه در آنجا متوجه شدیم عماد مغنیه دو برادر دیگر هم داشته که شهید شده اند. به مادر عماد مغنیه گفتم شما اذیت نمی شوید سه پسرتان شهید شده اند. مادر عماد مغنیه گفت عماد مغنیه و پسرهایم بماند. خودم، جانم، زندگی و هستی و تمام وجودم فدای یک تار موی سید علی خامنه ای.

دهه اول محرم امسال را در کشمیر بودم. در کنار مردم کشمیر، مردم محروم و انقلابی کشمیر، مردم مسلمان شیعه و سنی کشمیر. برای ما در دهه محرم ۲۴ سخنرانی گذاشته بودند در ۲۴ نقطه مختلف. شهر به شهر در اوج شور انقلابی و شعور انقلابی. حتی اهل سنت. بنده مگر که بودم که آنجا سخنرانی می کردم؟ جماعت که می آمدند به استقبال می گفتند یکی از بسیجی های امام خامنه ای آمده است.

وارد هر شهر که می شدیم از ورودی شهر تا محل سخنرانی پنج شش کیلومتر جمعیت از زن و مرد و با احترام فراوان می آمدند استقبال. پنج شش تا شعارهایی مانند " تا خون در رگ ما، خامنه ای رهبر ما" ،" ای رهبر آزاده، آماده ایم آماده " ،" خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست" را به فارسی حفظ کرده اند و بقیه شعارها به زبان خودشان. پلاکاردها یا عکس رهبری است یا عکس امام و سرشار از عشق به آقا و کینه و بغضشان از آمریکا و صهیونیست ها. در مسجد هم جمعیت فشرده و وسط سخنرانی که مترجم ترجمه می کند بارها شعار می دهند. حماسه، شاید فکر کنید این حماسه ها فقط شور دارد اما نه شعور هم هست.

در دنیا دارند ما را رصد می کنند

در کشمیر ۴۱۰ مکتب خانه که بچه های ۴ تا ۱۰ ساله در آن درس می خوانند هست. کتاب های مکتب خانه ها به زبان اردو، ورق که می زنی چهار صفحه معرفی انقلاب اسلامی ایران، دو صفحه امام خمینی (ره)، دو صفحه امام خامنه ای، دو صفحه شهید مطهری، باهنر، چمران، رجایی، بهشتی و شهید صدر. در کتاب درسی شان معرفی شهدای کشور ما برای بچه ها و جوان ها. بروید ببینید چمران در کشمیر چقدر مرید دارد.

در جمع دانشجویان لکنو یک بار اسم شهید بابایی را بردم به من گفتند این ها همه کتاب "پرواز تا بی نهایت" شهید بابایی را خوانده اند و حتی مسابقه کتابخوانی آن را هم برگزار کرده اند. بروید ببینید که جوان های کشمیر کتاب های شهید مطهری را چطور می خوانند. چهار هزار نفر در مسابقه کتابخوانی کتاب " حماسه حسینی" شهید مطهری شرکت کرده اند. مردم در آن مناطق برای آقا می میرند.

دهه محرم سال گذشته در اندونزی مردم ما را از شرق تا غرب اندونزی بردند تا در جاهای مختلف و جاکارتا سخنرانی کنیم. هر مجلسی که رفتیم شیعیان کیپ تا کیپ جمع اند و حتی در ظهر عاشورای جاکارتا ده هزار نفر عزادار حسینی در وسط شهر جمع می شوند.

در سرتاسر این مناطق وقتی صلوات می فرستند در هر جایی که باشند در محافل، دانشگاه ها، روستاها و هر جای دیگر یک دست یاد گرفته اند در آخر بعد از و عجل فرجهم می گویند "و اید قاعدنا الخامنه ای".

یک شب در روستایی ساعت ۱۱ نیمه شب وارد شدیم دیدیم در روستا و زیر باران تا آن وقت شب منتظر مانده اند که چه؟ که یکی از بسیجی های امام خامنه ای می خواهد بیاید. منتظر بودند تا ما برویم و سخنرانی کنیم. و اسم آقا که می آید به عشق آقا گریه می کنند.

در جاکارتا نصف شب آمدند گفتند تعدادی جوان پنج ساعت راه را آمده اند با شما صحبت کنند. گفتند این ها حوزوی و دانشگاهی کتاب های شهید مطهری را خوانده اند. کتابهای آیت الله مصباح را خوانده اند. کتاب ولایت فقیه امام را دو بار مباحثه کرده اند. حالا برایشان چه حرفی دارید؟ اول گفتم سوال هایشان را بپرسند. پرسیدند شما در اقتصاد مقاومتی می خواهید چه کار کنید؟ شما برای تحریم ها چه برنامه ای دارید؟ چرا در فیلم فلان امام که ماه رمضان پخش کردید...

در دنیا دارند ما را رصد می کنند. چرا هالیوود هزینه های ده ها میلیارد دلاری اش رو در ده سال گذشته برای اسلام هراسی اختصاص داده است؟

.....از گفتمان انقلاب عقب نمانید. وقتی گفتمان برخی از دولتمردان ما شده است گفتمان معیشت، شما باید وارد گفتمان انقلاب اسلامی شوید و سریع نهضتی به راه بیاندازید و گفتمان انقلاب اسلامی را در دل های مردم احیا کنید. مردم هم درک می کنند و همراهی می کنند.

انقلاب اسلامی دارد دنیا را می گیرد

شهر به شهر آذربایجان و ترکیه را بروید. شهرهای کشورهای سرتاسر اروپا، گفتمان انقلاب اسلامی راه خودش را باز می کند. در قم از ۱۰۷ کشور دنیا حدود بیست هزار طلبه رسمی و غیر رسمی هستند. با این ها وقتی صحبت می کنی که چرا این جا هستید می گویند عشق امام و عشق رهبری.

سید ساجد یکی از نخبگان قرقیزستان است. اعتبار و وجهه و وزن خاصی در قرقیزستان دارد. در فرودگاه دیدمش و احوالپرسی کردم. گفت رئیس جمهور قرقیزستان برایش نامه نوشته و گفته هر جور امکانات که بخواهد برایش فراهم می کند فقط برگردد قرقیزستان. سید ساجد می گوید جواب دادم آقای رئیس جمهور از لطف و عنایت و توجه و محبت شما سپاسگذارم ولی الان نمی آیم. چند سال دیگر برمی گردم اما وقتی برگشتم منتظر انقلاب اسلامی قرقیزستان باش.

انقلاب اسلامی دارد دنیا را می گیرد. شهدا کار خودشان را انجام می دهند .دستگاه های حاکمیتی دارند این کار را انجام می دهند؟ نه عزیز من. انقلاب به ما هو انقلاب دارد جریان را پیش می برد.

یک طلبه اندونزیایی هزار نفر را با موتور روستا به روستا رفته و شیعه کرده است. جهاز و طلای خانم اش را فروخته و با همراهی خانم اش پول جهاز و طلا را برای بنزین موتورش هزینه کرده تا در روستاها برود و تشیع را تبلیغ کند. هزار نفر را تا الان شیعه کرده و نه تنها شیعه بلکه شیعه انقلابی و عاشق آقا. همین یک طلبه اگر اراده کند هزار تا جوان عاشق انقلاب به دو، پشت سرش می ایستند.

در کشمیر که مردم در سرمای هیمالیا نفت و گاز ندارند و در اوج فلاکت زندگی می کنند و اتوبوس های کوچکی دارند که وقتی پر می شود مجبورند روی سقف آن سوار شوند. طلبه ها می گفتند بالای سقف همین اتوبوس ها می نشینند و چهار پنج ساعت در آن سرما و یخبندان می روند تا به مقصد برسند و اسلام را تبلیغ کنند و باز با همان شرایط برگردند به محل زندگی شان. اینطور اسلام، انقلاب و آقا را تبلیغ می کنند.

رهبری کشور و دنیا را دارند با نهج البلاغه مدیریت می کنند

رهبری کشور و دنیا را دارند با نهج البلاغه مدیریت می کنند. الان یک گروهی نشسته اند و دارند در می آورند که کدام تدبیر رهبری برگرفته از کدام بخش نهج البلاغه است. همین نرمش قهرمانانه که آقا فرمودند، بخش اول نامه ۱۶ نهج البلاغه بروید و بخوانید. خطبه یازده نهج البلاغه را با سخنرانی های آقا مقایسه کنید.

حضرت آقا می فرمایند درمان همه درد های انسان امروز بلکه همه دردهای جهان امروز در نهج البلاغه وجود دارد. ایشان می فرمایند که نهج البلاغه آیین نامه اجرایی نظام جمهوری اسلامی است. و می گویند برای عبور از فتنه های امروز باید به نهج البلاغه مراجعه کرد.

من ندیده ام کسی را جز آقا که با این نگاه به نهج البلاغه مراجعه کند. الان در مسجد، در حسینه، در همه جا، جای نهج البلاغه خالی است. آقا می فرمایند مردم و جوان ها گروه گروه جمع شوند و روخوانی همراه با تامل نهج البلاغه داشته باشند.

برای عبور از فتنه ها باید به نهج البلاغه مراجعه کرد

الان در ۲۵ شهر کشور جلسات روخوانی نهج البلاغه را داریم و نتیجه هم گرفته ایم. چرا باید نهج البلاغه را احیا کنیم؟ چون آقا گفته اند برای عبور از فتنه ها باید به نهج البلاغه مراجعه کرد. رهبری می گویند که همانطور که یاد گرفتن قران بر همگان واجب است و اگر قرآن بلد نباشید نقصی در دین و زندگی شما هست اگر نهج البلاغه را هم بلد نباشید در دین و زندگی شما نقص است.

باید پایه هایمان را با نهج البلاغه قوی کنیم. هر سوالی که در مورد فتنه داشته باشید جوابش در حکمت های نهج البلاغه است. مثلا سوال این که چطور می شود آدم هایی مثل بزرگان انقلاب یکدفعه می آیند چپ می کنند و در مقابل نظام می ایستند؟ جواب حکمت ۱۷۴ نهج البلاغه.

امام علی (ع) می فرمایند در مواجهه با منکر عده ای وقتی منکر را می بینند، دلشان جریحه دار می شود، به زبان می آورند (اعتراض می کنند) و در این باره کاری انجام می دهند.

پس شد سه مرحله؛ در مواجهه با منکر قلب و زبان و دست. عده ای وقتی منکر را می بینند قلبشان جریحه دار می شود، به زبان می آورند و در اعتراض کاری انجام می دهند. کسانی که به این مرحله رسیده اند به مقام یقین می رسند و بالاترین مرتبه ایمان را دارند.

عده ای وقتی منکر را می بینند قلبشان جریحه دار می شود، به زبان می آورند ولی کاری نمی کنند؛ یعنی دو فریضه مهم را دارند ولی یکی را ندارند.

دسته دیگر وقتی منکر می بینند قلبشان ناراحت می شود اما نه به زبان می آورند و نه کاری می کنند یعنی فقط یک فریضه را دارند. یک فریضه مستحب و دو فریضه واجب را ندارند.

دسته دیگر کسانی هستند که در مواجهه با منکر حتی قلبشان هم جریحه دار نمی شود. این ها چونان مردگانی هستند در بین زندگان. این افراد که با دیدن منکر قلبشان جریحه دار نمی شود؛ قلبشان وارونه می شود. یعنی در قلبشان حق می آید پایین، باطل می آید رو. قلب تحت سیطره باطل قرار می گیرد و کم کم در بدی به بی نهایت می رود.

همین کسی که قلبش از منکر ناراحت بود آنقدر منکر را دید و اعتراض نکرد و کاری نکرد و نهی از منکر نکرد تا دیگر قلبش هم ناراحت نشد و چونان مردگانی شد در بین زندگان.

"امر به معروف و نهی از منکر" خط کش انقلاب است

رمز این که ما بتوانیم پای اسلام، پای انقلاب، پای امام و رهبری، پای ولایت بایستیم روح امر به معروف و نهی از منکر است. اگر می خواهی بدانی ده سال دیگر پای این انقلاب هستی یا نیستی به دلت نگاه کن. ببین وقتی منکری را می بینی قلبت جریحه دار می شود؟ به زبان اعتراض می کنی؟ برای نهی از منکر کاری انجام می دهی؟ به دلت مراجعه کن. این خط کش انقلاب است.

بالاترین نهی از منکر مقابله با استکبار است

بالاترین نهی از منکر مقابله با استکبار است. وقتی کار آمریکا و کارهای صهیونیست ها قلب مرا جریحه دار نکند، به زبان نیاورم و اعتراض نکنم، در مقابله با آنها کاری نکنم، قتل عام مردم بحرین را ببینم خیالم نباشه، در سوریه مردم را قتل و عام کنند و خیالم نباشد خوب تکلیف معلوم است.

کسی که حکومت اسلامی را یاری کند بالاترین مرتبه امر به معروف را دارد

بالاترین مرحله امر به معروف، امر به ولایت امیر المومنین(ع) است. خطبه غدیر را بخوانید. کسی که حکومت اسلامی را یاری کند بالاترین مرتبه امر به معروف را دارد و کسی که با حکومت اسلامی مقابله کند بالاترین مرتبه منکر را دارد.

بیست و پنج نفر از سرداران سپاه می روند خدمت آقا، می گویند ما از زمان جنگ یک هیئتی داریم دور هم جمع می شویم و به خانواده شهدا سر می زنیم. آقا می فرمایند همه هشت سال جنگ در مقابل جنگی که الان ما داریم هیچ هیچ است. این را آقا از کجا می گویند؟

امیر المومنین علی (ع) می فرمایند همه کارهای خوب و حتی جهاد در راه خدا در مقابل امر به معروف و نهی از منکر چونان قطره ای است در مقابل دریای مواج و خروشان. حتی جهاد در راه خدا!

علاقه بچه های جنگ به ولایت علاقه از سر ایمان است. در زمان جنگ پنج نفر را اسیر می کنند. می برند پیش یکی از فرماندهان بعثی. این فرمانده بعثی می گوید من می دانم الان ایام فاطمیه شما است که برای حضرت فاطمه(س) عزاداری می کنید. برای دلخوشی من و فقط برای دلخوشی من یک بار فقط به زبان بگویید که ما عاشق زهرا(س) نیستیم. به خدا شما را آزاد می کنم برگردید ایران.

بچه هیئتی ها اگر ما الان اسیر یک مست مغیره باشیم و بگویند به زبان بگویید عاشق مهدی (عج) نیستید تا شما را آزاد کنیم چه کار می کنیم؟

بچه ها پنج تاشون با هم دم می گیرند یا زهرا(س)، یا زهرا(س)، یا زهرا(س). آنقدر یا زهرا(س) یا زهرا (س) می گویند و عشقشان را به رخ عراقی می کشند که این بعثی می گوید اینجا آمده اید و یا زهرا(س) یا زهرا (س)می کنید.

این پنج نفر را دستور می دهد دست و پایشان را ببندند و روی زمین به پشت درازشان کنند و با قنداق کلاشینکف که یا از چوب گردو هست یا کائچو آنقدر به سینه و صورت و پهلویشان بزنند تا شهید شوند.

بچه ها در زیر ضربه ها به قدری وای مادر و یا زهرا (س) می گویند که بعد از دو ساعت شکنجه چهار نفرشان شهید می شوند. فرمانده بعثی می گوید این یک نفر را بیاورند جایی ول کنند تا بیاید سمت ایران و برای بقیه تعریف کند که ما با عاشقان فاطمه زهرا (س) چه می کنیم.

بچه ها این یک نفر باقیمانده را پیدا می کنند و می آورند عقب. ازش می پرسند چطور شد که آن چهار نفر شهید شدند و شما نشدی. می گوید آن چهار نفر دائما ورد زبانشان بود که خدایا ما را شرمنده حضرت زهرا (س) نکن اما من از خدا خواستم خدایا من رو جوری شهید کن که شرمنده ابی عبدالله نشوم. گذشت تا پیکر این یک نفر را در کربلای پنج، شلمچه، پشت کانال ماهی بدون سر پیدا کردند.

بصیرت یعنی این که بدون دیدن ولی بدانی در دل ولی چه می گذرد و به آن عمل کنی

مطالب مشابه :

انتقادات شدید امام جمعه سبزوار از سازمان تبلیغات اسلامی و ارشاد شهرستان

گزارشی از برخی واقعیات و چالش های بهداشت و درمان شهرستان سبزوار و توابع آن

گریبان چاکی سایت ارشاد سبزوار برای آوازه خوانی حرام دختران و زنان

یک کیف به ما دادند و گفتند این شورای شهرستان است

بصیرت یعنی این که بدون دیدن ولی بدانی در دل ولی چه می گذرد و به آن عمل کنی

دستورگاز رسانی به شهر ها و روستاهای سبزوار صادر شد