اردبیل
اشتهار و اهمیّت اردبیل تنها از آن جهت نیست که چند تن از پادشاهان ایران آن شهر را قرارگاه خود ساختند، بلکه از آن لحاظ است که سر حلقه فرقه صفویّه، شیخ صفیالدین اردبیلی، از این جا برخاست و در همین جا به خاک سپرده شد.
با ظهور شیخ صفیالدّین و خاندان صفوی، اردبیل اعتبار ویژهای یافت، به طوری که این شهر در زمان تیمور، دارالارشاد و در زمان سلاطین صفوی با عنوان دارالامان از جایگاه خاصّ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برخوردار گردید. حکومت صفوی بسیاری از هرج و مرجها را که در ایران وجود داشت، برانداخت و یک حکومت دینی و مذهبی را پایه گذاری کرد که به گفته بسیاری از کارشناسان تاریخ، تشکیل دولت یکی از مهم ترین وقایع تاریخ ایران به شمار میآید.واژۀ اردبیل واژهای اوستایی است که از دو کلمه آرتا ( مقدّس) و ویل (شهر) به معنی شهر مقدّس ترکیب شده است. وسعت این شهرستان ۳۸۱۰ کیلومتر مربّع است و چهرۀ عمومی شهرستان اردبیل متأثّر از ارتفاعات کوهستانهای سبلان، تالش و بزغوش است که این عوامل طبیعی سبب محصور شدن آن شدهاند. اردبیل از مناطق با اهمیّت ایران به شمار میآید و دارای آثار و ابنیّه تاریخی و جاذبههای طبیعی بسیار زیادی است.
این شهر همچنین مرکز شهرستان اردبیل است. اردبیل از شهرهای باستانی و تاریخی ایران است. این شهر در نزدیکی مرز جمهوری آذربایجان قرار گرفتهاست و دارای ارتفاع زیادی است و از سردترین شهرهای ایران محسوب میگردد که جاذبههای طبیعی زیادی دارد. این شهر در ۲۱۹ کیلومتری تبریز و ۵۹۱ کیلومتری تهران واقع شدهاست.
جغرافیا
شهر اردبیل در ارتفاع ۱۵۰۰متری از سطح دریا و در میان کوههای تالش و سبلان واقع در رشتهکوه البرز در شمال غرب فلات ایران جای گرفته و دارای زمستانهای سرد و تابستانهای معتدل است.
مردم
جمعیت این شهر براساس سرشماری سراسری سال ۱۳۸۵ ایران، برابر با ۴۱۲٬۶۶۹ نفر است. زبان مردم شهر اردبیل ترکی آذربایجانی است. مذهب اکثر مردم این شهر، اسلام (شیعه دوازدهامامی) هستند. همچنین مسیحیان شهر که اغلب ارمنی بودهاند در دهههای گذشته مهاجرت نمودهاند.
وجه تسمیه
غالب صاحبنظران نام قدیمی شهر را «آرتاویل» و از ریشه اوستایی میدانند. این نام از ترکیب دو کلمه «آرتا» (بهمعنی مقدّس که در فارسی میانه تبدیل به «ارد» شدهاست و در کلماتی نظیر اردشیر آمدهاست) و «ویل» به معنی "ناحیه" تشکیل شدهاست. امروزه در مناطق تالشنشین استان، هنوز هم به اردبیل، «آردویل» میگویند که به معنای "ناحیّه مقدس" است.
لقبها
اردبیل در طول تاریخ، به نامهای گوناگونی ازجمله «دارالارشاد»، «دارالملک»، «دارالعرفان»، «دارالامان» و «شهر مقدس» ملقب بودهاست و در دورههای مختلف، مرکز ایالت آذربایجان بوده و بهعلت قرارداشتن در مسیر جاده ابریشم، از رونق اقتصادی بسیار خوبی، برخوردار بودهاست.
پیشینه
اردبیل از شهرهای کهن ایران است که حدود ۵۰۰۰ سال قدمت دارد.در لوحههای گلی سومریان به صورت آرتا یا آراتتا ثبت گردیدهاست که خود قدمت شهر را تا ۵۰۰۰ سال میرساند. این شهر در زمان حکومت بنیامیه مرکز حکومت آذربایجان و در زمان بنیعباس مرکز قیام بابک خرمدین بوده است. در سال ۶۱۸ هجری مورد حمله مغولان قرار گرفت.در دوران باستان نیز که ایران به چهار ولایت تقسیم شده بود اردبیل مرکز ولایت باختر شامل آذربایجان (از همدان و ساوه تا دربند در جنوب روسیه و ارمنستان فعلی) بودهاست. اما در زمان تیموریان و صفویان، نهضت تشیع و جنبشهای سیاسی ایران از این شهر برخاست. اردبیل در زمان صفویان آباد گردید و به اوج اعتبار، عزت، و عظمت خود رسید، اما پس از انقراض این سلسله در پیشامدها و تحولات تاریخی دوره نادرشاه و اوایل قاجار و بهخصوص با ورود قشون روسیه به ایران و حوادث دوران مشروطیت، از رونق و اهمیت افتاد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در ۲۴ فروردین ۱۳۷۲ به مرکز استان تبدیل شد.
از آثار تاریخی اردبیل که برخی به دوره پیش از اسلام میرسد، میتوان از دهکده آتشگاه، شهر هیر، شهریور، و مسجد جامع اردبیل که در قدیم آتشکده بودهاست، نام برد. با توجه به اینکه این مسجد، بزرگترین و قدیمترین مسجد اردبیل است، احتمال میرود یکی از واحدهای آن، کتابخانه بوده، ولی در تاریخ اردبیل اشارهای به آن نشده است.
بسیاری از مؤلفان دوره اسلامی، بنای شهر اردبیل را به فیروز، پادشاه ساسانی نسبت میدهند و مینویسند که اردبیل به دستور این پادشاه، که در سده پنجم میلادی میزیست، ساخته شدهاست.فردوسی در شاهنامه بنای اردبیل را به پیروز ساسانی نسبت میدهد.
اما تاریخ اردبیل خیلی قدیمیتر از زمان فیروز ساسانی است. زیرا که فیروز درسال ۴۵۹ میلادی به سلطنت رسیدهاست و ۳۴ سال قبل از این تاریخ، بهرام پنجم ملقب به بهرام گور در مقابل حمله هیاتله از راه اردبیل به آمل وگرگان و سپس به خراسان رفته و در آنجا، خاقان هیاتله را کشتهاست. این موضوع در شاهنامه فردوسی آمدهاست:
چو آگاهی آمد به بهرامشاه که خاقان به مرو است چندان سپاه
همی راند لشکر چو تزکوه سیل به آمل گذشت از ره اردبیل
در زمان فیروز به دلیل حمله طوایف شمال (هونها) ویران گردید و به دستور فیروز، آباد گردید و برج و بارو درآن ساخته گردید و از اینرو بنای آنرا به فیروز نسبت میدهند.
در داستان سیاوش در شاهنامه فردوسی نیز نام اردبیل آمده بود.
در قرن ششم قبل از میلاد زرتشت پیامبر بزرگ ایران ظهور کرد و بنا به روایت اوستا، کتاب یسنا در بالای کوه سبلان بر او نازل شدهاست.
شهر اردبیل به علت نزدیکی به قفقاز و گرجستان و ارمنستان، جایگاه ویژهای داشت بهطوری که در زمان جنگهای ایران و روس در عهد قاجار، اردبیل مرکز استقرار نیرو و ستاد عملیات سپاه ایران در برابر طوایف شمال بودهاست.
کشف تاریخ ۴۰ هزار ساله اردبیل
کشفیات اخیر در خصوص تاریخ اردبیل در منطقه مرادلو اردبیل نشان از کشف تاریخ ۴۰ هزار ساله در اردبیل را به اثبات میرساند. محوطه شامل بیش از یکصد تخته سنگ مزین به نقوش صخرهای بوده که با بررسی و مطالعه هر یک از آنها زوایای پنهانی از نحوه زندگی و استقرار بشر در این منطقه از کشور نمایان خواهد شد.
یکی از کارشناسان باستانشناسی اردبیل گفت: نقوش خمرهای یا همان سنگ نگارهها کهنترین آثار هنری بر جای مانده از بشر هستند که قدمت برخی از آنها به ۴۰هزار سال قبل برمی گردد.
باستانشناسی اردبیل
منطقه اردبیل حداقل از هزاره ششم قبل از میلاد مسکونی بودهاست. براساس پژوهش، سراسر منطقه از تپههای باستانی پوشیده شدهاست. کاوشهای مقدماتی در برخی از نواحی اردبیل به ویژه در قسمتهای شمالی و شرقی آن نشان میدهد که اردبیل از کانون های مهم فرهنگ مگالی تیک یا سنگ افراشتی بودهاست. مردم مگالی تیک شرق آذربایجان که ماهیت قومی آن ها میباید از عناصر کاسی و هوری بوده باشد، ده ها اثر مگالی تیک پرارزش از خود به یادگار گذاشتهاند. کشفیات اخیر در محوطه باستانی شهر یئری مشکین شهر، پرتو تازهای به تمدن و فرهنگ هشت هزارساله اقوام ساکن در اردبیل و اطراف آن افکندهاست و انتشار نتیجه کشفیات میتواند ارتباط تمدن و فرهنگ مگالی تیک اردبیل را با دیگر مناطق ایران و آذربایجان تاریخی و قفقاز و شرق آسیای صغیر مشخص کند. تصاویر هیکلهای سنگی شهر یئری با تصاویر هیکلها و سرهای آدمیانی که برروی اجاقهای نعل اسبی ایغدیر (ایگدیر درشمال شرقی ترکیه در نزدیکی مرز ایران و ارمنستان) نقش بسته، شباهت تام دارد.آثار یافت شده درموزه باستان شناسی اردبیل قرار دارند.
اردبیل درعصر مفرغ
آثار بهدستآمده در حفاریهای صورت گرفته در اردبیل، نشان از حیات در دوره مفرغ را بهاثبات میرساند. آثار بهدستآمده شامل شمشیرهای مسی، خنجرهای مختلف، تیر و سرنیزه، حلقه برای گرفتن زه کمان و تیردانهای مسی، از نوع تبری که در لرستان پیدا شده و باستانشناسان، تاریخ آن را قریب سههزارسال قبل ازمیلاد معین کردهاند، در ناحیه اردبیل نیز پیداشدهاست؛ چون این اشیا ازمفرغهای بهدست آمده لرستان سادهترند، این امر قدمت اردبیل را فراتر هم میبرد.باستانشناسان در یکی از گورها تعدادی مهره عقیق، لاجورد، شیشه، یک دکمه طلا و سفال به دست آوردهاند.
درضمن حفاری در تپه نادری اردبیل، باستان شناسان موفق شدند، بقایای معماری عصر مفرغ را به دست آورند.این بقایا از دورههای عصر آهن ۲ و ۳ و نمونههایی از دورههای اشکانی، ساسانی، سلجوقی و اوایل دوره اسلامی میباشند.این نوع معماری بسیار شناخته شده و در تمام دنیا به ویژه در معماری شرق ترکیه بسیار دیده شدهاست.
دردیگرکاوش ها درمنطقه گیلوان اردبیل مواردی به شرح ذیل کشف گردیدهاند:
• دو گور مربوط به دوره عصر مفرغ جدید (حدود سال ۱۶۰۰ پیش از میلاد)
• یک گور مربوط به عصر آهن (حدود سالهای ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ پیش از میلاد)
• چهار گور مربوط به دوره هخامنشی
• ۹۹ گور مربوط به عصر آهن (سالهای ۲۲۰۰ تا ۲۸۰۰ پیش از میلاد)
موضوع قابل توجه در گورهای عصر آهن تدفینهای دسته جمعی است که در گورهای این عصر بی نظیر است که این موضوع نشان از همان تداوم فرهنگی از عصر مفروغ جدید تا عصر آهن است.سازههای گورهای گیلوان از نوع سازههای چالهای است و تدفین اسکلتها به صورت چمباتمهای انجام شدهاست. جهت قرار گیری سر این اسکلتها نشان دهنده این مطلب است که: اجسادی که در صبح دفن شدهاند سرشان به طرف شرق و آنهایی که در ظهر دفن شدهاند، سرشان به طرف جنوب بودهاست.
از اشیایی که همراه با اسکلتها به دست آمده میتوان به: خنجر، سرنیزه و پیکان در گور مردان و سنجاق سینه، مهرههای تزئینی، پولک و ... در گور زنان اشاره کرد.
اردبیل در سده های اوّلیّه دوران اسلامی
اردبیل در زمان حمله اعراب مقرّ مرزبان آذربایجان بوده و حذیفه بن یمان، سردار عرب آن را در سال ۲۲ه.ق./۶۴۳.م، به صلح گشود. در این دوره، اردبیل مرکز آذربایجان بود و از میانه تا باجروان در کنار رود ارس و شهر شیز نزدیک مراغه جزو این ایالت محسوب میشد. پس از چندی حذیفه به دستور عمر بن خطّاب عزل شد و عتبه بن فرقد به جای او منصوب گشت. در زمان او، مردم اردبیل علیه اعراب شورش کردند. عتبه بن فرقد چون به اردبیل رسید با شورشیان جنگید و بر آنها پیروز شد و غنایم بسیاری از آنها گرفت.
در زمان خلافت امام علی (ع)، ولایت آذربایجان نخست با سعید بن ساریه خزاعی و سپس با اشعث بود. در زمان ولایت اشعث، اکثر مردم آذربایجان اسلام آورده بودند و قرآن میخواندند. او گروهی از اعراب اهل عطا و کسانی که از بیتالمال حقوق سالانه میگرفتند را در اردبیل سکونت داد و به آنان دستور داد که مردم این سامان را به اسلام دعوت کنند. اشعث، اردبیل را پایتخت خود ساخت و در مدّت حکومت او اردبیل آباد شد. به دستور وی مسجدی در اردبیل بنا کردند و این مسجد بعدها توسعه یافت.
هنگامی که سپاهیان عرب در آذربایجان و اردبیل بودند، عشیرههای عرب از کوفه، بصره و شام به آن جا روی آوردند. اینان هر چه قدر توانستند، برای خود زمین به دست آوردند و گروهی از ایشان زمینهای ایرانیان را خریدند و عدّهای از زارعین نیز برای حفظ خود، زمینها را به آنان سپردند و خود، کشاورز آنان شدند.
در سال ۱۰۷ هجری قمری، یعنی در زمان هشام بن عبدالملک خلیفه اموی، خزرها ازراه دربند گذشته به استان بیلقان در کنار رود ارس حمله بردند و سپس از ارس گذشته به سوی ایران عازم شدند و تمام آذربایجان را گرفته، غارت کردند و اردبیل را ویران ساختند. خزرها همه مردان بالغ شهر را کشتند و زن و فرزندان آنان را به اسیری بردند.
در آن زمان، سه هزار تن مسلمان در اردبیل سکونت داشتند. در اواخر قرن دوّم هجری، که آذربایجان همچنان به دست خلفای بغداد اداره میشد، یک نهضت مذهبی و اشتراکی به نام خرمدینان پدید آمد.
خرمدینان جمعی از مردم ایران بودند که بر اثر فشار اعراب و سختیهای زندگی در صدد ترویج آیین مزدک برآمدند و تشکیلات وسیعی را در ایران به وجود آوردند. {{صفری، 1350: 1/ 32} بابک خرمدین در حدود سال ۲۰۱ هجری قمری، به پیشوایی خرمدینان رسید و در اردبیل و حوالی آن مدّت ۲۲ سال مبارزه او با دولت عبّاسی طول کشید.
پیرامون علّت نام گذاری این نهضت به خرمّدینان، برخی از دانشمندان معتقدند که چون بابک از روستایی به نام خرّم در نزدیکی اردبیل برخاسته بود، از این جهت طرفداران وی به خرّمیان و یا خرّمدینان معروف گشتهاند و خواجه نظام الملک میگوید که خرّمدین از خوردین گرفته شده و بدان جهت این طایفه به خرّمدین شهرت یافتهاند.
اردبیل در دورهٔ سلجوقیان
در اواخر عهد سلجوقیان که مصادف با قدرت یافتن دولت گرجستان بود، اردبیل از حملات گرجیان آسیب بسیار دید و در ۶۰۵ه.ق، /۱۲۰۹م. غارت شد و گفتهاند که دوازده هزار تن از مردم آن کشته شدند. حمله گرجیان از حوادث ناگوار این عهد است. گرجیان در این دوران، که مدّت آن در کتابها متجاوز از یک قرن نوشته شده، بلای بزرگی برای مسلمانان آذربایجان به ویژه اردبیل بودند و از قتل و آزار آنان خودداری ننمودند. شهرها و روستاها را ویران کردند، مردم بی گناه بسیاری را کشتند. حتّی در اردبیل به انتقام سوخته شدگان نخجوان، جمعی را در آتش انداخته و سوزانیدند و از هیچ گونه رفتار ناشایست روی برنتافتند.
اردبیل در دوره ایلخانان
اردبیل اندکی بعد از هجوم گرجیان، به دست مغولان فتح و غارت شد. چنگیز در سال ۶۱۶ هجری قمری، به ایران حمله کرد و چون سلطان محمّد خوارزمشاه شکست خورد و فراری شد، ولایات ایران یکی پس از دیگری در مقابل این سیل خروشان تاب مقاومت نیاورده، سقوط نمودند. پس از حملهٔ چنگیز خان به ماوراءالنهر و خراسان، یمه و سبستای، دو تن از سرداران مغول به دنبال سلطان محمّد خوارزمشاه و تعقیب کسان او، شهرهای ایران را به باد غارت و ویرانی دادند. لشکریان مغول بین سالهای ۶۱۷ و ۶۱۸ هجری قمری، به آذربایجان رسیدند. مردم تبریز انقیاد کردند و نجات یافتند. امّا مردم اردبیل مقاومت کردند و دوبار سپاه مغول را عقب راندند، ولی سرانجام مدافعین شهر ضعیف تر گردیده و در نتیجه، شهر اردبیل به دست مغول افتاد و با خاک یکسان گردید و از سکنه بی شمار آن، جز آنهایی که قبلاً فرار کرده بودند، کسی زنده نماند. ولی به زودی اردبیل پس از این واقعه، باز رونق از سرگرفت. در اوایل قرن هشتم هجری قمری، که حمدالله مستوفی از اردبیل دیدن کرده، توابع آن را صد پارچه و حقوق دیوانش را پانصد هزار دینار نوشتهاست. در عهد ایلخانان مغول، تبریز ترقّی بسیار کرد و به جای اردبیل، مرکز آذربایجان شد، اما با ظهور شیخ صفیالدین اردبیلی سردودمان خاندان صفوی، اردبیل دارالارشاد شد و در زمان شاهان صفوی اهمیّتی نوین یافت.
اردبیل در دوره صفویان
شاه اسماعیل یکم صفوی قیام مؤثر خود را بر ضد امیران آق قویونلو به سال ۹۰۷ از هجری قمری، اردبیل آغاز کرد ولی پایتخت خود را به تبریز انتقال داد. با وجود این، اردبیل به سبب آن که مدفن شیخ صفی الدّین بود، پایتخت معنوی شاهان صفوی به شمار میرفت و از تقدس و احترام خاصّی بهره مند بود. شاهان صفوی هرگاه که فرصتی به دست میآوردند، برای زیارت قبر جدّ خود به آن جا میرفتند. شاه عبّاس بزرگ از نیم فرسنگی شهر، چکمه و پاپوش از پا در میآورد و با پای برهنه، پیاده به زیارت آرامگاه جدّش میشتافت.
موقعیت اردبیل در دوره صفویه
شهر اردبیل در عهد صفویّه به حدّ اعلای ترقّی خود رسید. مردم اردبیل تا قرن هشتم هجری قمری، شافعی مذهب بودند. امّا در قرن نهم هجری قمری، در زمان خواجه علی معروف به سیاهپوش نهضت تشیّع در اردبیل بروز کرد و در اواسط این قرن بود که مریدان شیخ صفی به عنوان جهاد مذهبی به کشورهای مجاور، داغستان و چرکسان و گرجستان حمله میبردند. سرانجام همین نهضت تشیّع موجب تشکیل دولت جدید صفوی گردید. اردبیل در زمان سلطان جنید، جدّ شاه اسماعیل اوّل در شمار شهرهای محترم و مقدّس شیعیان مانند مکّه، نجف، مشهد و کربلا در آمد. در دورة صفوی، اردبیل دارالامان و بست و پناهگاه مجرمان بود و شاه عبّاس در شعبان ۱۰۱۴ هجری قمری، فرمانی صادر کرد که اردبیل که به وسیله امیر تیمور گورکان دارالامان اعلام شده بود، همچنان دارالامان باقی بماند. نام اردبیل در جنگهای ایران و عثمانی مکرّر آمدهاست. شاه تهماسب دوّم پس از فتح تبریز به دست ترکان عثمانی، از آنجا به اردبیل و سرانجام به قزوین و تهران گریخت. آذربایجان موقّتاً زیر فرمان ترکان عثمانی قرار گرفت ولی نادر شاه، عثمانیان را در سال ۱۱۴۲ هجری قمری، بیرون راند و چند سال بعد در مغان تاج گذاری کرد و تشریفات این تاج گذاری در اردبیل به عمل آمد. بعد از انقراض صفویّه، اردبیل اهمیّت و اعتبار اوّلیّة خود را از دست داد و در این امر، خواست نادر شاه اثر مستقیم داشت، زیرا که او از صوفیان و شیخاوندان صفوی اردبیل بیم داشت و از هر اقدامی که موجب تضعیف آنها میشد، خودداری نمینمود و برای از بین بردن علاقه مندان مؤثّر خاندان شیخ صفوی همواره تلاش مینمود.
در جنگهای ایران و روس، اردبیل به صورت آمادگاهی برای تهیّه نیازمندیهای سپاه اردبیل و ایران در آمد و نارین قلعه معروف، که در زمان خود از قلاع مهمّ و معتبر ایران بود، به وسیله افسران فرانسوی همراه ژنرال گاردان مرمّت یافت و در پایان جنگهای مذکور نیز این قلعه پناهگاهی برای قشون ایران گردید. در این دوره، اردبیل مستقیماً در جبهة جنگ قرار نگرفت ولی در جنگهای ۴- ۱۲۴۲ هجری قمری، پاسکوویچ سردار روسی اردبیل را تسخیر و موقتاً اشغال کرد و قسمت عمده کتابخانه معروف بقعه شیخ صفی الدّین به سن پطرزبورگ حمل شد و در موزه ارمیتاژ جای گرفت. در زمان ناصرالدّین شاه قاجار، در بقعه تعمیراتی شد و بقیّه کتابخانه آن را به تهران حمل کردند. شهر اردبیل در دوره قاجاریّه رونق و شکوه دوره صفویّه را نداشت و حوادث پس از انقراض صفویّه، آسیب فراوان به این شهر وارد کرد. امّا بعد از صفویّه نیز مردم ایران مخصوصاً شیعیان به اردبیل اهمیّت بسیار میدادند و تا اواخر قاجاریّه به زیارت این مقبره میرفتند.
قاجار
اردبیل در این زمان، مخزن کالاهایی بوده که از تفلیس، دربند و باکو به تهران و اصفهان حمل میشد و بازارهای پر رونقی داشت. استحکامات شهر متوسّط و شهر از نظر وجود ساختمانهای خوب در مضیقه بود؛ تجارت این شهر نیز به سبب بندر آستارا، که در ۷۲ کیلومتری آن است، مهمّ بوده و شهر کاروان سراهای معتبر داشتهاست و بهترین صادرات آن خشکبار، قالی و پشم بودهاست. در عهد فتحعلی شاه، بین ایران و روسیّة تزاری دو بار جنگ اتّفاق افتاد و چنان که از تواریخ بر میآید، این دوره یکی از ادوار مصیبت بار ایران بود و در جنگهای ممتدی که بین این دو کشور روی داد، جمع کثیری از مردم ایران و سکنه اردبیل به خاک سیاه نشست و قسمت اعظمی از خاک ایران یعنی قفقاز و ارمنستان با هفده شهر مهمّ و معروف آنها به تصرّف روسها در آمد.
وقتی که عبّاس میرزا از قشون روس شکست خورد، برای جمع آوری نیرو به تبریز آمد و به این خیال که زمستان مانع حملة روسها خواهد شد، به تهیّة نفرات و فراهم کردن سلاح برای جنگهای بهاره پرداخت، لیکن ژنرال مدداف فرمانده روسی قره باغ از موقعیّت استفاده کرده، از رود ارس گذشت و راه تبریز پیش گرفت. عبّاس میرزا دستور داد که برای تأمین غذای شش ماهة اهالی تبریز اقدام کنند؛ زیرا قصد داشت از این شهر دفاع نماید. فرمانده روسی چون از این امر آگاه شد، به جای آن که نیروی خود را در محاصرة تبریز صرف کند، از راه مشگین شهر عازم تسخیر اردبیل گردید. قلعة اردبیل در این زمان فاقد نیروی کافی بود، زیرا آنها را برای دفاع از حدود ارس اعزام داشته بودند. حاکم اردبیل، که اسکندر خان قاجار بود، متوجّه این نقص گردیده بود و به دفعات ضعف نیروی دفاعی شهر را به نایب السّلطنه اعلام کرده و حتّی خود برای عرض گزارش به تبریز رفته بود.
عبّاس میرزا به محض آن که از تصمیم فرمانده روسی اطّلاع یافت، فرزند خود جهانگیر میرزا را به اردبیل اعزام داشت و فوج شقاقی را به فرماندهی سلیمان خان گیلک در اختیار وی گذاشت تا به حفظ و حراست قلعه بپردازند. جهانگیر میرزا با عجله خود را به سراب و از آن جا با سه چهار دسته سرباز به اردبیل رسانید. این اوضاع مقارن با زمانی شد که فرمانده روسی به قرهسو، در دو فرسخی اردبیل رسید، و چون از ورود نیروی امدادی برای دفاع از این شهر آگاه شد، به طرف مغان، که محل قشلاق احشام و ایلات عشایر بود، متوجّه گردید و آنها را چاپیده با خود برد.
در سال ۱۲۴۶ هجری قمری، عبّاس میرزا نایب السّلطنه، که در عین حال والی آذربایجان بود، حکومت اردبیل را به دو فرزند خود داده و از این دوران است که نارین قلعه اردبیل به علّت استحکام آن، تبعیدگاه مخالفان حکومت گردید.
مشروطه
اردبیل در مشروطیّت ایران سهم بزرگی داشت. با پیشبرد مشروطه خواهی، اوّلین انجمن ولایتی اردبیل در سال ۱۳۲۶ هجری قمری، تشکیل گردید ولی با پیش آمدن استبداد صغیر، این قبیل مجامع عموماً بسته شد و جزء فعالیّتهای زیرزمینی گردید و کسانی مثل ملّا امام وردی و مشهدی حسین آخوندزاده و میرزا محسن امام زاده و دیگران کشته شدند و چون محمّد علی شاه از سلطنت خلع گردید، جمعی از سران استبداد مانند خادم باشی، مبشّر، مؤتمن، مشیرالتجّار و غیر هم که برای تشکیل انجمن شهری به نارین قلعه دعوت شده بودند، در یکی از اتاقهای آن جا تیرباران شدند. ولی دولت روسیه که با خلع محمد علی شاه مخالف بود، رحیم خان رییس طایفة جلبیانلو را در قراچه داغ با پول و سلاح مجهز کرد و او رؤسای سی و دو طایفة شاهسونان را که در منطقه وسیع ولایت اردبیل زندگی میکردند، با خود هم داستان کرده، اردبیل را محاصره کرد و شهر پس از بیست روز مقاومت در ۲۲ شوال ۱۳۲۷ ه.ق، سقوط کرد و بی رحمانه غارت شد.
پس از این واقعه، دولت روسیّه به بهانة حفظ جان و مال اتباع خود، از طریق بندر آستارا در اردبیل نیرو پیاده کرد و در اندک زمانی این شهر را اشغال نمود. دولت مرکزی بیرم خان را برای تنبیه عشایر به اردبیل فرستاد و او اگرچه آنان را شکست داد و تنی چند از رؤسای آنها را به اسارت در آورد، ولی به سبب حضور سپاهیان تزاری در اردبیل، که تا انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ میلادی در آن جا مستقر بودند، تنبیه کامل غارتگران میسّر نگردید. در جنگ بین الملل اوّل، که دامنة آن به ایران نیز کشیده شد، چندی هم سپاهیان عثمانی به این شهر درآمدند و فرقهای به نام فرقة اتّحاد اسلامی به وجود آوردند. پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیّه، جمعی از جوانان کمونیست قفقاز از راه آستارا به اردبیل آمدند، لیکن طوایف اطراف جمع زیادی از آنها را کشته، سلاح هایشان را به یغما بردند. قبل از کودتای ۱۲۹۹ شمسی، اردبیل به سبب خودسری عشایر شاهسون از لحاظ امنیّت وضع مساعدی نداشت. بعد از کودتا، دولت مرکزی در صدد تخته قاپو کردن آنها برآمد و سرانجام موفّق به سرکوبی و جمع آوری سلاحهای ایشان گردید و امنیّت به اردبیل بازگشت. حاج باباخان اردبیلی از مهمترین شخصیت های تاثیر گذار در تاریخ مشروطه میباشد.
مطالب مشابه :
آرتا تجارت زرین اردبیل، سبلان پارچه سابق
اخبار اردبیل - آرتا تجارت زرین اردبیل، سبلان پارچه سابق - اطلاع رسانی صحیح و صریح در خصوص
فعالیت بزرگترین مجموعه تولید منسوجات خاورمیانه در اردبیل
آرتا تجارت زرین اردبیل (سبلان پارچه سابق) همچنان بر فراز قله . صنعت نساجی کشور ایستاده است
تاملی بر عملکرد نمایندگان استان اردبیل
متاسفانه در این مدت سپری شده مطالبات مردم استان اردبیل که پارچه، ابریشم سبلان
وعده های ناتمام
پیام اردبیل کارخانه ای می شود؛ تجربه ای که سبلان پارچه، سبلان خودرو،ذوب آهن و حتی
نوروز در اردبیل
اردبيل نيوز - نوروز در اردبیل - به آروزي اردبيلی / همراه باپيشرفت و اباداني سرزمين سبلان
آیین نوروز باستانی در اردبیل
اردبيل نيوز - آیین نوروز باستانی در اردبیل - به آروزي اردبيلی / همراه باپيشرفت و اباداني
درباره - اردبیل
بیگرافی کامل شهر زیبای اردبیل - طالش و سبلان واقع در سراجان، پارچه فروشان
لباس های محلی استان اردبیل
شایق کندیمیز - لباس های محلی استان اردبیل - وب سايت روستای شایق در شهرستان سرعین ، استان اردبیل
اردبیل
انجمن مهر ایران - اردبیل - دست در دست هم به مهر ** میهن خویش کنیم آباد
برچسب :
سبلان پارچه اردبیل