روش تفسیر موضوعی قرآن كريم

چکیده:

روش تفسیر موضوعی یکی از روش‌های کارآمد و نوین در عرصه قرآن پژوهی است. با کمک تفسیر موضوعی می‌توان معارف قرآن را به شیوه‌ای سامانمند و سازگار با نیازها و موضوعات بی‌شمار هر عصری ارائه نمود و پاسخ‌ها و راهکارهای عملی از قرآن دریافت نمود. توانمندی‌های ذاتی تفسیر موضوعی موجب شده تا محققان به رویکردهای جدیدی از تفسیر موضوعی بیندیشند. در این نوشتار افزون بر رویکرد رایج تفسیر موضوعی، به رویکردهای دیگر تفسیر موضوعی مانند تفسیر موضوعی به حسب نزول، تفسیر موضوعی به ترتیب مصحف، تفسیر موضوعی بر مبنای ساختار سوره، تفسیر موضوعی به سبک مصحفی ـ ساختاری و تفسیر موضوعی به سبک نزولی‌ـ‌ساختاری نیز پرداخته شده است و مبانی، قواعد و اصول هر یک با ارائه یک نمونه گزارش شده است.

با توجه به اینکه سبک‌های مختلف تفسیر موضوعی هر یک از زوایه‌ای به مطالعه دیدگاه قرآن درباره یک موضوع می‌پردازند، اما هیچ‌ یک نگاهی جامع و کامل از مدل قرآن در تحلیل و بررسی موضوع ارائه نمی‌دهد. در انتهای نوشتار پیشنهاد شده برای دستیابی به روشی جامع، با استفاده از قابلیت‌ها و توانمندی‌های سبک‌های مختلف، شبکه معنایی موضوعات قرآنی ترسیم گردد.

 

پیشگفتار

     مفسران و اندیشمندان در هر عصری به تناسب نیازها و شرایط موجود زمانه خود با رویکردی متفاوت به قرآن نگریسته‌اند و با بازخوانی کلام الهی، برای یافتن پاسخ‌های مناسب به چالش‌ها گام برداشته‌اند. تحول تفسیر قرآن از روایی به اجتهادی در سده پنجم هجری توسط شیخ طوسی، نمونه‌ای از این تلاش مقدس است.

     در سده اخیر این حرکت مبارک ابعاد وسیع‌تری یافته است و مفسران، سبک‌ها و رویکردهای نوینی در تفسیر قرآن ابداع نموده‌اند، از جمله می‌توان به روش تفسیر موضوعی در کنار تفسیر ترتیبی اشاره نمود.

     اقبال به تفسیر موضوعی قرآن در سده اخیر ریشه در کاستی‌های تفسیر ترتیبی و کارآمدی و توانایی تفسیر موضوعی دارد (همان،‌/۲۷). با کمک تفسیر موضوعی می‌توان معارف قرآن را به شیوه‌ای سامانمند و سازگار با نیازها و موضوعات بی‌شمار هر عصری ارائه نمود و پاسخ‌ها و راهکارهای عملی از قرآن دریافت نمود. همان گونه که شهید صدر معتقد است این روش تنها راهی است که ما را قادر می‌سازد تا در مقابل موضوعات مختلف زندگی به نظریه‌های اساسی اسلام و قرآن دست یابیم. (صدر/۳۳)

     روش تفسیر موضوعی سالیانی چند تنها با یک رویکرد و سبک خاص ارائه می‌شد. در این رویکرد مفسر پس از تعیین یک موضوع یا سؤال، به بررسی و جمع‌آوری آیات قرآن پیرامون آن می‌پردازد و سپس با ساماندهی آنها بر اساس چینش منطقی، دیدگاه قرآن را گزارش می‌کند.

     این روش با همه فواید و کارکردهایی که دارد، در مواردی از پاسخگویی به پرسش‌های معرفتی و روش شناختی ناتوان است. برای مثال با کمک رویکرد رایج تفسیر موضوعی می‌توان به دیدگاه قرآن پیرامون احکام و اهمیت حجاب دست یافت، اما این رویکرد پاسخ روشنی برای روش نهادینه کردن فرهنگ حجاب در جامعه ندارد.

     نیازهای نوظهور و چالش‌های بی‌پایان جامعه بشری از یک سو و توانمندی‌های ذاتی تفسیر موضوعی از سوی دیگر موجب شده تا محققان به رویکردهای جدیدی از تفسیر موضوعی مانند تفسیر موضوعی بر حسب نزول گرایش یابند.

     در این نوشتار افزون بر توصیفی مجدد از رویکرد رایج تفسیر موضوعی، به رویکردهای دیگری که در این زمینه به وجود آمده و یا قابل بحث و ارائه هستند نیز اشاره می‌شود. در مجموع رویکردهای مورد بحث به شرح زیر است:

     ۱. تفسیر موضوعی به ترتیب منطقی (رویکرد رایج)

     ۲. تفسیر موضوعی به حسب نزول

     ۳. تفسیر موضوعی به ترتیب مصحف

     ۴. تفسیر موضوعی بر مبنای ساختار سوره

     ۵. تفسیر موضوعی به سبک مصحفی ـ ساختاری

     ۶. تفسیر موضوعی به سبک نزولی ـ ساختاری

     ۷. تفسیر موضوعی جامع (شبکه معنایی قرآن)

     گفتنی است از سبک‌های یاد شده، سبک اول و دوم مورد توجه اندیشمندان و قرآن پژوهان واقع شده و آثاری نیز درباره اصول و مبانی آنها تدوین گشته است، اما درباره سایر سبک‌های ذکر شده تاکنون نگارنده به مقاله یا کتابی برخورد نکرده است. از این رو آنچه در نوشتار ذکر می‌شود را باید به عنوان راهکارهایی برای توسعه سبک تفسیر موضوعی تلقی نمود.

 

تفسیر موضوعی به ترتیب منطقی (رویکرد رایج) 

     تفسیر موضوعی به روشی که هم اکنون رایج و مرسوم است و هزاران جلد کتاب در صدها موضوع بر اساس آن نوشته شده، چنین تعریف شده است: «تفسیر موضوعی کوششی است بشری در فهم روشمند پاسخی از قرآن به مسائل و موضوعات زنده عملی و نظری برخاسته از معارف بشری و احوال حیات جمعی، در سایه گردآوری آیات که انتظار می‌رود قرآن سخن حقی درباره آن داشته باشد.» (جلیلی، /۱۴۳ـ با اندکی تصرف)

     به عبارت ساده‌تر، تفسیر موضوعی یعنی «آیات مختلفی که درباره یک موضوع در سراسر قرآن مجید درباره حوادث و فرصت‌های مختلف آمده است، جمع‌آوری و جمع‌بندی می‌گردد و از مجموع آن، نظر قرآن درباره آن موضوع و ابعاد آن روشن می‌شود. مثلاً آیات مربوط به دلایل خداشناسی از قبیل فطرت، برهان نظم، برهان وجوب و امکان و سایر براهین در کنار هم چیده شوند و از آنجا که «القرآن یفسر بعضه بعضا»، ابعاد این موضوع روشن می‌گردد.» (مکارم، ۱/۲۱)

     همان گونه که در این تعریف مشخص است، در تفسیر موضوعی رایج پس از گرد آوری آیاتِ قرآن پیرامون یک موضوع، مفسر و مؤلف بر اساس نظمی خودساخته به موضوع بندی و چینش آیات می‌پردازد و به کیفیت چینش آیات در سوره‌ها یا چینش سوره‌ها در قرآن و ترتیب نزول آیات و سوره‌ها هیچ توجهی نمی‌نماید.

 

مبانی و پیش فرض‌ها

     تفسیر موضوعی به روش مرسوم بر چند پیش فرض استوار است. مهم‌ترین مبنای این روش تفسیری، «سازگاری درونی آیات قرآن» است. مفسر موضوعی بر آن است که آیات قرآن با وجود تعدد مواضع و تنوع در طرح موضوعات، هماهنگ و سازگارند و چنان نیستند که یکدیگر را برآشوبند و یکی زیر پای دیگری را خالی کند و نه تنها عاری از تیغ تعارض‌اند، بلکه مؤید و گواه صدق یکدیگرند. (جلیلی،/۱۷۸)

     مفسر موضوعی به جامعیت قرآن در یک موضوع نیز اعتقاد دارد، از این رو وقتی در یک نگرش فراگیر به مجموعه قرآن نظر می‌کند، با آنکه در برابر خود آیاتی پراکنده می‌یابد، اما در تلاشی دامنه‌دار می‌کوشد آیات را دسته‌بندی و سامان دهی نماید تا پاسخ پرسش‌های خود را دریابد؛ چرا که بر آن است که خداوند سبحان آنچه را ضروری و بایسته بوده، در خصوص هر موضوعی ـ که انتظار پاسخگویی قرآن در آن زمینه می‌رود ـ بیان کرده است و در این رابطه چیزی فرو گذار ننموده است. بنابراین اگر مسئله انفاق را در قرآن می‌کاود، انتظار دارد با دسته‌بندی آیات و در کنار هم نهادن آنها، آنچه به دنبال آن است را به دست آورد.

     افزون بر این، مفسر موضوعی کار خود را بر این پیش‌فرض استوار می‌سازد که بررسی آیات جدای از جایگاه تاریخی آنان در ترتیب نزول و جایگاه جغرافیایی‌شان در ساختار سوره، مشکل خاصی در فهم مراد جدی خدا ایجاد نمی‌کند و بدون توجه به آنها هم می‌توان درک درستی از مفاهیم آیات داشت. از این رو در گزینش، چینش و برداشت آیات توجهی به ترتیب نزول یا جایگاه آیه در ساختار سوره ندارد.

 

اصول و قواعد

     برای راهیابی به دیدگاه قرآن پیرامون یک موضوع به روش تفسیر موضوعی لازم است مراحل شش‌گانه زیر را طی نمود:

     ۱. موضوع‌یابی: یعنی تعیین موضوعی جزئی یا کلی و یا مسئله‌ای در خور پژوهش از دیدگاه قرآن.

     ۲. استخراج آیات: ارائه جامع‌ترین تحلیل و تصویر از نگرش قرآن درباره هر مسئله‌ای منوط به بازکاوی همه آیات مرتبط است. زیرا چه بسا با غفلت از یک آیه، بخشی از منظر و پاسخ قرآن در هاله‌ای از ابهام فرو رود و آنچه عرضه می‌شود، بسان تصویری نیم رخ از یک چهره است. برای شناسایی آیات به معجم‌های لفظی و موضوعی مراجعه می‌شود و در صورت لزوم، محقق به طور مستقیم نیز به آیات قرآن مراجعه می‌نماید.

     ۳‌. دسته‌بندی روشمند آیات: آیات ناظر به یک موضوع کلان و خُرد پس از استخراج، نیازمند دسته‌بندی روشمندانه است تا پیام‌ها و مدالیل آنها با نظم و سازمان مناسب به ذهن تداعی کند و با همین نظم روشمند ارائه گردند. به عنوان مثال اگر قرار باشد موضوع امامت و ولایت در آیات قرآن مورد بررسی قرار گیرد، پس از استخراج آیات لازم است که آنها به امامت عامه و امامت خاصه تقسیم گردد.

      ۴. استخراج مدلول آیات بر اساس مبانی تفسیر‌: پس از آنکه آیات ناظر به یک موضوع به صورت بدوی دسته‌بندی شدند، لازم است مبانی و قواعد تفسیر درباره هر یک از آیات به طور جداگانه مورد بحث و بررسی قرار گیرند. مقصود از مبانی تفسیر، اصولی همچون واژه‌شناسی، قواعد ادبی و بلاغی، بررسی دیدگاه مفسران و ... می‌باشد.

     ۵. استنتاج نظرگاه‌های قرآن با مقارنه و چندسونگری به مدلول آیات: در این مرحله نظرگاه‌های قرآن درباره هر یک از موضوعات و پرسش‌های پیرامون آن به دست می‌آید.

     ۶ـ ارزیابی نتایج با معیارها و قراین دیگر: مقصود از این معیارها و قراین حداقل دو معیار سنت و عقل است. سنت در تمام عرصه‌های قرآنی و عقل در حوزه گزاره‌های عقلانی قرآنی با رعایت اصول و مبانی متناسب با هر یک از آنها می‌توانند به عنوان قراین درباره آیات قرآن نقش‌آفرینی کنند. (نصیری، فصلنامه اندیشه نوین دینی، شماره ۳)

 

بررسی نماز از دیدگاه قرآن به روش تفسیر موضوعی

      به منظور آشنایی ملموس‌تر خوانندگان با هر یک از رویکردهای تفسیر موضوعی، در نظر است موضوع نماز در قرآن از منظر روش‌های مختلف بررسی گردد.

     اگر آیات مربوط به نماز را دسته بندی نماییم، متوجه می‌شویم که قرآن کریم در خصوص نماز به نکات بسیاری اشاره کرده است؛ از جمله آثار نماز، آداب نماز، احکام نماز، نماز جمعه، اهمیت نماز، اوقات نماز، پاداش نماز، خشوع در نماز، سبک شماردن نماز، شرایط نماز، فایده نماز، فلسفه نماز، نماز جماعت، نماز خوف، وقت نماز و ... .

     از آنجا که خوانندگان این نوشتار با تفسیر موضوعی رایج کاملاً آشنا می‌باشند، از بررسی گسترده این موضوع در این مجال اجتناب می‌کنیم و به عناوین کلی فوق بسنده می‌کنیم و علاقمندان را به کتاب‌های متعددی که در این رابطه نوشته شده است، مانند کتاب «فرهنگ قرآن» اثر مرکز فرهنگ و معارف قرآن ارجاع می‌دهیم.


تفسیر موضوعی به حسب نزول  

     یکی از روش‌های نوپدید در بررسی موضوعی دیدگاه‌های قرآن، بررسی سیر تطور و شکل‌گیری موضوع در بستر نزول است. بدین‌سان که مفسر به جای چینش آیات مربوط به یک موضوع بر اساس نظم مورد نظر خود، آنها را به ترتیب چینش الهی در هنگام نزول مورد بررسی و پژوهش قرار می‌دهد تا از این رهگذر، نکات تربیتی، تاریخی و روش شناسانه را پیرامون دیدگاه قرآن درباره یک موضوع به دست آورد.

     استفاده از این روش دستاورد‌های فراوانی دارد، از جمله آنکه با بررسی یک موضوع به ترتیب نزول می‌توان به روش نهادینه کردن ارزش‌های دینی در جامعه پی برد؛ امری که با تفسیر موضوعی به روش‌های رایج در بیشتر موارد مقدور و میسر نمی‌باشد. برای مثال کسانی که آیات مربوط به انفاق را به روش تفسیر موضوعی در قرآن بررسی کرده‌اند، به عناوینی همچون اهمیت انفاق، انواع، موارد مصرف و موانع آن اشاره کرده‌اند، اما به این پرسش پاسخ نداده‌اند که چگونه و با طی چه مراحلی می‌توان رفتار افراد را در رابطه با انفاق تغییر داد و آن را به یک خصلت اخلاقی ثابت درآورد؟ همین پرسش درباره نماز، خداباوری، آخرت ترسی و سایر ارزش‌های دینی نیز مطرح است.

     اما با مطالعه روشمند قرآن به ترتیب نزول می‌توان به این پرسش‌ها پاسخ گفت و فرآیندی را که طی آن ارزشی مانند انفاق به رفتاری اجتماعی تبدیل می‌شود ترسیم نمود.

     به گزارش سوره بلد که در سال دوم بعثت نازل شده، برخی از نومسلمانان به راحتی حاضر نبودند در راه خدا انفاق کنند و وظایف مالی خود را به درستی انجام دهند، از این رو هنگامی که می‌خواستند چیزی در راه خدا بدهند، آن را با اکراه انجام داده و می‌گفتند: «مالی را که به سختی به دست آوردم تباه کردم»؛ (یَقُولُ أَهْلَکْتُ مالاً لُبَداً)(بلد/۶). اما همین افراد در مدت چند سال و با پیروی از تعالیم قرآن به مرحله‌ای می‌رسند که به گزارش سوره حشر که در مدینه نازل شده، برای جلب رضای خدا همه اموال خود را در مکه رها نموده و به فرمان رسول خدا به مدینه هجرت می‌کنند؛ (لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِینَ الَّذِینَ أُخْرِجُواْ مِن دِیَارِهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانًا وَ یَنصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُوْلَئکَ هُمُ الصَّادِقُونَ)(حشر/۸).

      برای آنکه مشخص شود مسلمانان چه فرآیندی را طی نمودند تا به این مرحله رسیدند، باید سراغ روش تفسیر موضوعی به حسب نزول رفت و مجموعه آیاتی که درباره انفاق نازل شده است را به ترتیب نزول بررسی نمود و روش گام به گام قرآن برای فرهنگ سازی و نهادینه نمودن این ارزش را تبیین کرد.

     از دیگر کارکرد‌های روش تفسیر موضوعی به حسب نزول، فراهم آمدن امکان ترسیم منحنی‌های تحول موضوعی قرآن است. با این روش می‌توان بسامد هر موضوع را در سال‌های مختلف نزول وحی مشخص نمود. اگر منحنی‌های تحول موضوعی با مبانی و قواعد معتبر و اثبات شده علمی ترسیم گردد، می‌توان مهم‌ترین چالش‌های مسلمانان را در هر یک از سال‌های نزول قرآن به دست آورد و از رهگذر آن، فضای نزول سوره‌های قرآن را تبیین کرد و تاریخ اسلام را از منظر تحولات فکری و چالش‌های دینی مسلمانان تدوین نمود.

     برای ترسیم این منحنی‌ها ابتدا فراوانی آیات پیرامون یک موضوع در سال‌های مختلف بعثت و هجرت تعیین می‌شود، سپس با قرار دادن آنها در یک نمودار میله‌ای، منحنی سیر تطور آن موضوع ترسیم می‌گردد.

     مهندس مهدی بازرگان در کتاب «سیر تحول قرآن» با مطالعه نزولی و تاریخی آیات قرآن بر اساس مبنای پیشنهادی خود، منحنی‌های تحول موضوعاتی همچون توحید، نبوت، معاد، جهاد و احکام را ترسیم کرده است. (بازرگان، /۱۵۷ـ۲۱۰)

     وی در این جدول‌ها نشان داده است بیشترین آیات مربوط به احکام فقهی در سال نهم هجری نازل شده و بیشترین آیاتی که در توصیف بهشت و جهنم نازل شده، مربوط به سال سوم بعثت بوده و کمترین آیات مربوط به این موضوع مربوط به سال هفتم بعثت است. (همان، /۱۷۸)


مبانی و پیش فرض‌ها

     این رویکرد تفسیری بر چند مبنا استوار است:

     ۱. دستیابی به ترتیب نزول سوره‌های قرآن با استفاده از روش‌های معتبر علمی میسر است. تعیین ترتیب نزول آیات و سوره‌های قرآن با دو شیوه ممکن است:

     الف) تعیین ترتیب نزول به شیوه روایی: روایاتی وجود دارد که در آنها ترتیب سوره‌های قرآن بر حسب نزول آمده است. این روایات به چهارده تن از صحابه و تابعان می‌رسد و افراد مذکور عبارت‌اند از: ۱ـ حضرت علی (ع) (م۴۰) ۲ـ ابن عباس (م۶۸) ۳ـ جابر بن زید (م۹۳) ۴ـ امام سجاد (ع) (م۹۴) ۵ـ محمد بن نعمان (م ح۱۱۰) ۶ـ مجاهد (م۱۰۴) ۷ـ ضحاک (م بعد ۱۰۰) ۸ـ عکرمه (م۱۰۵) ۹ـ حسن بصری (م۱۱۰) ۱۰ـ زُهری (م۱۲۳) ۱۱ـ عطاء خراسانی (م۱۳۵) ۱۲ـ امام صادق (ع) (م۱۴۸) ۱۳ـ مقاتل بن سلیمان (م۱۵۰) ۱۴ـ حسین بن واقد (م۱۵۹).

     از میان این چهارده روایت، تنها یک سند وجود دارد که تمام راویان آن معروف و موثق هستند و آن، روایت عطاء خراسانی از ابن عباس است (نکونام، /۱۳۵). بنابراین گرچه نمی‌توان به ترتیب موجود در روایات ترتیب نزول به دیده قطعی نگریست و اجمالاً ضعف سند و اضطراب در متن آنها مشاهده می‌شود، اما به طور کلی نیز نمی‌توان آنها را از اعتبار ساقط کرد، بلکه می‌توان ترتیب موجود در یکی از آنها را که از نظر سند، متصل و صحیح است، مبنا قرار داد و جابجایی‌های احتمالی سوره‌ها در آن را با کمک دیگر روایات ترتیب نزول و شواهد و دلایل دیگر ترمیم و تصحیح کرد.

     ترتیب سوره‎ها طبق روایت ابن عباس و تکمیل آن مطابق روایت جابر بن زید با تصحیح از روی نسخه‎های متعدد قابل اعتماد عبارت است از:

     سوره‎های مکی: علق، قلم، مزمل، مدثر، حمد، مسد، تکویر، اعلی، لیل، فجر، ضحی، انشراح، عصر، عادیات، کوثر، تکاثر، ماعون، کافرون، فیل، فلق، ناس، توحید، نجم، عبس، قدر، شمس، بروج، تین، قریش، قارعه، قیامت، همزه، مرسلات، ق، بلد، طارق، قمر، ص، اعراف، جن، یس، فرقان، فاطر، مریم، طه، واقعه، شعراء، نمل، قصص، اسراء، یونس، هود، یوسف، حجر، انعام، صافات، لقمان، سبأ، زمر، مؤمن (غافر)، فصلت، شوری، زخرف، دخان، جاثیه، احقاف، ذاریات، غاشیه، کهف، نحل، نوح، ابراهیم، انبیاء، مؤمنون، سجده، طور، ملک، حاقه، معارج، نبأ، نازعات، انفطار، انشقاق، روم، عنکبوت، مطففین.

     سوره‎های مدنی: بقره، انفال، آل‌عمران، احزاب، ممتحنه، نساء، زلزال، حدید، محمد، رعد، رحمان، دهر، طلاق، بینه، حشر، نصر، نور، حج، منافقون، مجادله، حجرات، تحریم، جمعه، تغابن، صف، فتح، مائده، توبه. (معرفت، تاریخ قرآن، /۷۳)

     ب) تعیین ترتیب نزول بر اساس اجتهاد: کسانی که روایات ترتیب نزول را غیر قابل اعتماد می‌دانند، ناچار باید راه دیگری را در تعیین مکی و مدنی بودن سوره‌ها و نیز ترتیب نزول آنها بپیمایند که این راه عمدتاً بر اساس شاخص‌ها و امور غیر نقلی است.

     علامه طباطبایی پس از غیر قابل اعتماد دانستن روایات ترتیب نزول می‌فرماید:

«تنها راه برای تشخیص ترتیب سوره‌های قرآنی و مکی و مدنی بودن آنها، تدبر در مضامین آنها و تطبیق آن با اوضاع و احوال پیش از هجرت و پس از هجرت می‌باشد. این روش تا اندازه‌ای که پیش می‌رود، برای تشخیص ترتیب سوره‌ها و آیات قرآنی و مکی یا مدنی بودن آنها سودمند می‌باشد. چنان که مضامین سوره‌های انسان و عادیات و مطففین به مدنی بودن آنها گواهی می‌دهد، اگر چه برخی از این روایات آنها را جزء سوره‌های مکی قرار می‌دهد.» (طباطبایی، قرآن در اسلام، /۱۱۱)

     یکی از کسانی که ترتیب نزول سوره‌های قرآن را بر اساس استنباط خود مشخص کرده است، مهندس مهدی بازرگان است. او معتقد است که طول آیات در سیر نزول قرآن دارای تحولی مستمر بوده است؛ یعنی از کوتاه به بلند در حال تغییر بوده است. طول آیات هیچ سوره‌ای با سوره دیگر مشترک نیست. روش به دست آوردن طول متوسط یک سوره آن است که تعداد کلمات یک سوره را بر تعداد آیات آن تقسیم نماییم (بازرگان، /۱۴). وی کلیه سوره‌های قرآن کریم را کلمه شماری کرده و طول متوسط هر یک را محاسبه کرده و ردیفی از سوره‌ها را بر اساس افزایش طول متوسط ترتیب داده است. بدین‌سان ترتیب نزول آنها را مشخص کرده است.

     ۲. چینش آیات در سوره‌ها با نظم نزولی قرآن هماهنگ است: شواهد و قراین فراوانى نشان می‌دهد که بیشتر سوره‌هاى قرآن یکباره نازل شده است، زیرا همه سوره‌های کوچک قرآن و بسیاری از سوره‌های بزرگ مانند انعام، آل عمران، یوسف، یکجا نازل شده‌اند (طباطبایی، المیزان، ذیل سوره‌های مذکور) و هیچ یک از روایاتی که سخن از وجود آیات مکی در سوره‌های مدنی و یا بالعکس دارد، از اعتبار کافی برخوردار نیست.

     افزون بر این همگام با نزول سوره، جایگاه آیات نیز به طور طبیعى مشخص می‌شد. از ابن‌عباس نقل است که فرمود: «کان رسول الله لا یعرف ختم السوره حتى ینزل علیه بسم الله الرحمن الرحیم»؛ یعنی پیامبر پایان سوره قبلى و شروع سوره بعدى را با نزول «بسم الله الرحمن الرحیم» در می‌یافتند. (واحدى، /۱۷؛ سیوطی، الدرالمنثور، ۱/۷)

     این روایت نشان می‌دهد آیات به ترتیبی که هم اکنون در سوره‌ها قرار گرفته‌اند، نازل شده‌اند و اگر پیش از پایان رسیدن یک سوره نزول وحی منقطع می‌شد، آیات بعدی در ادامه آنها نازل شده و در کنار آنها قرار می‌گرفتند. این روال تا زمانی که «بسم الله الرحمن الرحیم» دیگری نازل می‌شد ادامه می‌یافت. بنابراین همان گونه که برای مشخص نمودن ترتیب نزول سوره‌ها به جدول‌های معتبر مراجعه می‌نماییم، برای تعیین ترتیب نزول آیات تنها کافی است که به جایگاه آنها در سوره توجه کنیم.

     البته غیر از «ترتیب طبیعى» عامل دیگرى نیز در نظم بخشیدن به آیات قرآنى دست داشته است و آن تصریح حضرت رسول (ص) مبنی بر سازمان یافتن آیه یا آیاتى به ترتیبى به جز «ترتیب طبیعى» آنهاست. چنین مواردی بسیار اندک و خلاف اصل است، اما در صورتی که بتوان موردی را به استناد روایات و شواهد قابل اعتماد اثبات کرد، باید به جایگاه نزولی آیه در فرآیند تفسیر موضوعی توجه نمود.

     ۳. ترتیب نزول آیات قرآن برای همه زمان‌ها حجت است. خداوند با نزول تدریجی آیات قرآن در مدت اندکی، جامعه بدوی و شرک‌آلود عرب جاهلی را به جامعه‌ای متدین و متمدن و فرهنگ‌ساز تبدیل نمود و ارزش‌های دینی و انسانی را در آن نهادینه کرد. این کارکرد قرآن تنها مخصوص عصر نزول نیست، بلکه در هر زمانی می‌توان روش جامعه سازی قرآن را که در ترتیب نزول سوره‌ها و آیات متجلی شده است، کشف و ارائه کرد.

 

بررسی آیات نماز به ترتیب نزول

     در سبک تفسیر موضوعی به حسب نزول، پس از مشخص شدن موضوع مورد نظر، آیات مرتبط از قرآن استخراج شده و سپس آیات به ترتیب نزول سوره‌ها منظم می‌گردد. آن گاه بر اساس نظم نزولی آیات، به استنباط نکات تربیتی و تاریخی و روش شناسانه می‌پردازیم.

     در قرآن کریم ۹۰ آیه در ۳۷ سوره به نماز اختصاص دارد. بررسی آیات نماز به ترتیب نزول نشان می‌دهد که در عصر نزول، فرهنگ نماز با چه مدلی ترویج و نهادینه شده است. اگر آیات را به ترتیب نزول مرتب نماییم، متوجه می‌شویم نماز و مسائل مربوط به آن در یک فرآیند چند مرحله‌ای به شرح زیر بیان شده است. لازم به ذکر است که اعدادی که در مقابل سوره‌ها نگاشته می‌شوند، بیانگر ترتیب نزول آنهاست.

     ۱. نکوهش مخالفان نماز: نخستین آیه‌ای که به مسئله نماز می‌پردازد، آیه ۱۰ سوره علق است. در این آیه فردی که دیگران را از به جا آوردن نماز نهی می‌کند، به شدت نکوهش می‌شود و اعلام می‌نماید که چنین فردی به زودی با حالتی ذلت‌بار وارد دوزخ خواهد شد. (علق/۱: ۹ و۱۰)

     ۲. تبیین اثر نماز یا ترک آن در سعادت انسان: در آیه پایانی سوره مزمل که سومین سوره نازل شده است، برای نخستین بار به اقامه نماز فرمان داده می‌شود و به پاداش بزرگی که این عمل و سایر عبادات نزد خدا دارد، تأکید می‌شود (مزمل/۲۰:۳). آیات بعدی نیز یا به نکوهش کسی که نماز نمی‌خواند و آن را سبک می‌شمارد می‌پردازد و مجازات و عذاب او را یادآور می‌شود (مدثر/۴: ۴۳، ماعون/۱۷: ۴، قیامه/۳۱: ۳۱، مریم/۴۴: ۵۹)، و یا به تشویق نمازگزاران و بیان آثار مثبت آن در دنیا و آخرت می‌پردازد (اعلى/۸: ۱۵؛ کوثر/۱۵: ۲، اعراف/۳۹: ۱۷۰، فاطر/۴۳: ۱۸و ۴۳).

     اگر به شماره نزول سوره‌ها که در مقابل آنها درج شده است دقت نمایید، متوجه می‌شوید که تقریباً پس از هر توبیخ و هشدار، یک یا دو تشویق و وعده مثبت وجود دارد. به این ترتیب در مدل مبتنی بر نظم نزولی قرآن برای دعوت به نماز، ضمن آنکه هم به وعده توجه شده است و هم به وعید، اما بر وعده و بیان ثواب و آثار مثبت نماز بیشتر تأکید شده است.

     ۳. الگو سازی: از سوره مریم/۴۴ فضای جدیدی بر آیات نماز حاکم می‌شود و نماز خواندن و دعوت دیگران به آن، شیوه اولیاء الله و اهل تقوا شمرده می‌شود و بدین ترتیب به الگو سازی برای نمازگزاران می‌پردازد. در این آیات ابتدا از زبان حضرت عیسی (ع) نقل می‌شود که خداوند او را به نماز و زکات امر کرده است؛ (مریم/۴۴: ۳۱). سپس از حضرت اسماعیل یاد می‌کند که خانواده خود را به نماز و زکات امر می‌کرده است؛ (مریم/۴۴: ۵۵). در ادامه و در سوره طه/۴۵ آیه ۱۳۳ نیز به پیامبر فرمان داده می‌شود که خانواد‌ه‌اش را به برپایى نماز فرمان دهد و خودش نیز در مداومت بر آن کوشا باشد. و در انتها در سوره نمل/۴۸: ۳ اقامه نماز همراه با دادن زکات روش کسانی شمرده شده که به آخرت یقین دارند.

     ۴. بیان نخستین احکام نماز: از سوره اسراء و با نزول آیه (أَقِمِ الصَّلاهَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّیْلِ) بیان احکام شرعی نماز شروع می‌شود. نخستین حکم مربوط به زمان اقامه نماز‌های پنج‌گانه است که در سوره اسراء/۵۰: ۷۸ و سپس با فاصله اندک در سوره هود/۵۲: ۱۱۴ بر آن تأکید می‌شود. این تأکید نشان می‌دهد که در فرآیند شکل‌گیری فرهنگ نماز، رعایت اوقات نماز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. حکم شرعی دیگر در رابطه با آهسته خواندن یا بلند خواندن نماز‌های یومیه است (اسراء/۵۰: ۱۱۰) که از نظر ترتیب نزولی بین دو آیه مربوط به اوقات نماز قرار دارد.

     پس از بیان برخی از احکام نماز، بر مراقبت از نماز و رعایت آداب و شرایط آن تأکید می‌شود و در این رابطه از عباراتی مانند رعایت تقوا (انعام: ۷۲ «وَ أَنْ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ اتَّقُوهُ» و محافظت از نماز (انعام: ۹۲ «وَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ یُحافِظُون») استفاده می‌شود.

     گفتنی است پس از این دو حکم فرعی نماز که در مکه و در حدود سال هشتم بعثت نازل شده است، تا ده سال بعد یعنی حدود سال پنجم هجرت که آیه ۴۳ سوره نساء (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاهَ وَ أَنْتُمْ سُکارى‏) نازل می‌شود، در آیات قرآن به هیچ یک از احکام فرعی نماز تصریح نشده است.

     ۵. بیان ارزش‌های هم‌افزا و همنشین با نماز: یکی از اصول نهادینه‌سازی یک ارزش در فرد و جامعه این است که ارزش‌های دیگری که در تحکیم آن تأثیر مثبت دارد و زمینه ساز شکل‌گیری یا عامل تثبیت آن ارزش در روح و جان آدمی می‌شود، همراه با آن ترویج و تأکید شود. از این رو در ترتیب نزولی آیات پس از آنکه بر اصل وجوب نماز و برپا داشتن آن تصریح شد، در ادامه به ارزش‌ها و عناصری که نقش همنشینی و هم‌افزایی با نماز را دارند تأکید می‌شود.

     مهم‌ترین ارزش هم‌افزا با نماز، پرداخت‌های مالی مانند انفاق و زکات است. انفاق تأثیر بسزایی در آماده‌سازی روح انسان برای عبادت و بندگی خدا دارد. از این رو از نخستین آیاتی که درباره نماز نازل شده است، از انفاق یا زکات نیز سخن گفته می‌شود. مانند: مزمل/۳: ۲۰، فاطر/۴۳: ۲۹، مریم/۴۴: ۳۱ و ۵۵. اما از سوره لقمان/۵۷: ۴ به بعد، تأکید بر هم‌افزایی نماز و زکات پررنگ‌تر می‌شود. مانند شورى/ ۶۲: ۳۸ و ابراهیم/۷۲: ۳۱.

     دیگر ارزش‌های هم‌افزا عبارت‌اند از: یقین به آخرت (لقمان/۵۷: ۴، ابراهیم/۷۲: ۳۱)، امر به معروف و نهی از منکر (لقمان/۵۷: ۱۷)، صبر بر مشکلات (لقمان/۵۷: ۱۷)، مشورت با مؤمنان (شورى/۶۲: ۳۸).

     اگر این مسیر را تا انتهای آیاتی که به ترتیب نزول درباره نماز نازل شده است ادامه بدهیم، به مدل نزولی قرآن برای نهادینه کردن فرهنگ نماز دست می‌یابیم.


تفسیر موضوعی به ترتیب مصحف  

     یکی از روش‌های بررسی موضوعات در قرآن کریم، تحلیل و بررسی موضوع به ترتیب ارائه آیات مرتبط با آن در قرآن است. تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد، این رویکرد تاکنون مورد توجه قرآن پژوهان قرار نگرفته است.

     این رویکرد از جهت روش شناختی و کارکردی به رویکرد سابق که در آن موضوع مورد بحث از منظر سیر نزولی قرآن بررسی می‌شد شباهت دارد و به وسیله آن می‌توان روش نهادینه کردن یک ارزش و هنجار دینی را در جامعه بررسی نمود، با این تفاوت که در آنجا ترتیب نزول معیار چینش و استنباط قرار می‌گیرد و در این رویکرد، ترتیب مصحف معیار قرار می‌گیرد.

 

مبانی و پیش فرض‌ها

     اگر بخواهیم با استناد به این رویکرد به استنباط و استخراج آموزه‌های قرآنی بپردازیم، لازم است مبانی زیر را به عنوان اصول موضوعه باور داشته باشیم.

     ۱. چینش آیات و سوره‌های قرآن توقیفی است: درباره ترتیب سوره‌ها در قرآن که آیا توقیفی است و با اشاره پیامبر صورت گرفته است و یا اجتهادی است و پس از رحلت آن حضرت به اجتهاد صحابه شکل گرفته است، اختلاف نظر وجود دارد. دانشمندان شیعی بسیاری چه در گذشته و چه در حال، بر جمع و ترتیب قرآن در زمان پیامبر (ص) تأکید کرده‌اند که از میان آنها اشخاص ذیل را می‌توان نام برد:

     سید مرتضی، (مجمع البیان، ۱/۱۵؛ التمهید، ۱/۲۸۳)، شیخ صدوق (اعتقادات، ۸۲، باب ۳۱)، امین الاسلام طبرسی (مجمع البیان، ۱/۱۳)، فتح الله کاشانی (منهج الصادقین، ۱/۱۳)، سید بن طاووس (سعد السعود، /۳۹ـ ۴۰)، شیخ حر عاملی (الفصول المهمه، /۱۶۶)، علامه شرف الدین (اجوبه مسائل، /۳۹ـ۴۰)، آیت‌الله خویی (البیان فی تفسیر القرآن، /۲۳۹ـ ۲۵۹)، محمد تقی شریعتی (تفسیر نوین، /۱۶)، علامه سید مرتضی عسکری (القرآن الکریم و روایات المدرستین)، آیت‌الله حسن زاده آملی (قرآن هرگز تحریف نشده است، /۲۶)، دکتر محمد حسین علی الصغیر (دراسات قرآنیه، تاریخ القرآن، /۷۰ـ۷۲)، سید جعفر مرتضی عاملی (حقایقی مهم پیرامون قرآن کریم، /۴۷) و علی کورانی (تدوین القرآن، /۲۳۱).

     از دانشمندان متأخر و معاصر اهل سنت نیز بسیاری بر این باورند که ترتیب سور توقیفی است، از جمله: آلوسی (روح المعانی، ۱/۲۵)، شیخ محمود شلتوت (تفسیر القرآن الکریم، /۶۰۴)، زرقانی (مناهل العرفان، ۱/۲۳۹ ـ ۲۴۰) و صبحی صالح (مباحث فی علوم القرآن، /۷۰ ـ۷۱).

     مهم‌ترین دلیل کسانی که جمع قرآن را مستند به زمان پیامبر می‌دانند، ضعف و تعارض درونی احادیثی است که حکایت از جمع قرآن در زمان خلفا دارد؛ علاوه بر آنکه احادیث جمع با حکم عقل منافات دارد. زیرا چگونه می‌شود با آن همه شهرت، عظمت و اهمیتی که قرآن در نزد پیامبر و مسلمانان داشت، از جمع‌آوری و تنطیم آن غفلت شود. بنابراین نسبت دادن جمع و ترتیب قرآن به زمان خلفا امر موهومی است که با کتاب، سنت، اجماع و عقل مخالف می‌باشد. (خویی، /۲۳۹ـ۲۵۸)

     ۲. چینش فعلی سوره‌های قرآن هدف تربیتی دارد: اگر توقیفی بودن چینش سوره‌های قرآن را بپذیریم، آن گاه این سؤال مطرح می‌شود که این چینش بر اساس چه منطق و حکمتی صورت گرفته است؟

     نخستین پاسخ این است که سوره‌های قرآن ـ به جز سوره حمد ـ از بزرگ به کوچک تنظیم شده‌اند. اما با اندکی دقت در حجم سوره‌ها و شمارۀ آیات آنها متوجه می‌شویم که این برداشت نادرست است و نمونه‌های زیادی بر خلاف آن وجود دارد. از جمله سوره انفال با ۷۵ آیه در میان سوره‌های بزرگ قرار دارد و سوره بینه با ۸ آیه و حجم تقریبی یک صفحه در میان سوره‌های کوچک قرار گرفته است.

     احتمال دیگر این است که سوره‌ها بر اساس یک نوع تناسب لفظی در کنار هم قرار گرفته باشند؛ مثلاً سوره‌هایی که با «حم» یا «الر» شروع می‌شوند، پشت سر هم قرار گرفته‌اند، یا سوره‌هایی که دارای عبارات مشابه هستند، پس از یکدیگر واقع شده‌اند. اما این توجیه نیز در همه جا صادق نیست؛ مثلاً سوره‌هایی که با «تسبیح» شروع می‌شوند، پی در پی نیامده‌اند و سوره «طس» میان دو سوره «طسم شعراء» و «طسم قصص» فاصله شده است که در مطلع مانند یکدیگرند. همچنین سوره «مطففین» میان دو سوره «انفطار» و «انشقاق» واقع شده است که در آغاز و انجام همانند یکدیگرند. (سیوطی، تناسق الدرر فی تناسب السور، /۳۵۰)

     احتمال دیگری که با بررسی محتوا و غرض سوره‌های قرآن تقویت می‌شود، این است که سوره‌های قرآن بر اساس هدف تربیتی و هدایتی خاصی در کنار هم چیده شده‌اند. به بیان دیگر هدف از نزول قرآن، هدایت انسان‌ها به سوی سعادت و کمال است. ترتیب نزولی سوره‌ها مربوط به زمانی است که هنوز آیین اسلام معرفی و تثبیت نشده بود و هدف اصلی آن تربیت جامعه شرک‌آلود زمان پیامبر بود، اما ترتیب فعلی قرآن برای تربیت و هدایت سایر جوامعی است که پس از ابلاغ دعوت پیامبر و تثبیت آیین اسلام، با قرآن و معارف آن آشنا می‌شوند.

     به همین دلیل در ترتیب نزولی، مخاطب قرآن ابتدا با آیاتی مواجه می‌شود که به چالش با مشرکان و پاسخگویی به شبهات آنان پیرامون ربوبیت الهی و قدرت خدا در برپایی معاد می‌پردازد. اما در چینش مصحفی، سوره‌های نخست قرآن به چالش با یهودیان و مسیحیان می‌پردازد و ضمن اثبات نادرستی اعتقادات آنها، به شبهات و ادعاهای واهی آنها پاسخ می‌دهد و پس از آن از سوره انعام به بعد به مواجهه جدی با مشرکان می‌پردازد.

     این تفاوت به خاطر آن است که در ابتدای بعثت رسول اکرم، مهم‌ترین مانع برای تثبیت عقاید و شریعت اسلام، افکار و آداب و رسوم اعراب جاهلی بود. اما پس از تثبیت اسلام، در اعصار بعد، مهم‌ترین مانع در جهت گسترش معارف اسلام در جهان دو آیین یهودیت و مسیحیت است.

     تفسیر موضوعی قرآن به ترتیب مصحف بر این پیش فرض استوار است که چینش سوره‌ها و آیات در قرآن فعلی به گونه‌ای است که اگر کسی به این کتاب مقدس مراجعه نماید، گام به گام با نکاتی آشنا می‌شود که موجب رشد معنوی او شده و ارزش‌ها و رفتار‌های دینی را در وجود او نهادینه می‌کند. بنابراین بررسی یک موضوع به ترتیب مصحف نشان می‌دهد که خداوند سبحان بر اساس چه مدلی یک موضوع اعتقادی را مطرح کرده است و یا زمینه را برای درونی سازی یک رفتار فراهم نموده است.

 

آیات نماز به ترتیب مصحف

     بررسی آیات نماز به ترتیب مصحف نشان می‌دهد که قرآن با نظم فعلی به تدریج چه تصویری از نماز را در ذهن مخاطب خود ترسیم می‌کند و چگونه او را برای پذیرفتن فرهنگ و احکام نماز آماده می‌نماید. اگر آیات مربوط به نماز را به ترتیب مصحف مرتب نماییم، متوجه می‌شویم نماز و مسائل مربوط به آن فرآیندی کاملاً متفاوت با مدل نزولی قرآن طی کرده است و همین امر نشان می‌دهد که مخاطب قرآن در ترتیب نزولی با ترتیب مصحفی از دو فرهنگ و سطح متفاوت برخوردار است.

     مدل ارائه موضوع نماز در ترتیب مصحفی از چند مرحله اصلی تشکیل شده است. در این نوشتار تنها آیات نخست قرآن تا پایان سوره نساء بررسی می‌گردد تا امکان مقایسه مدل مصحفی با مدل نزولی را فراهم شود. گفتنی است که اعدادی که در مقابل سوره‌ها نگاشته می‌شوند، بیانگر ترتیب آنها در مصحف است.

     ۱. بیان هم‌زمان سه جنبه اهمیت نماز، پاداش نماز و ارزش‌های همنشین نماز: آیات نماز در گام نخست سه جنبه از ویژگی‌های نماز را هم‌دوش یکدیگر مطرح می‌کند. این آیات که همگی در سوره بقره قرار دارند، مخاطب قرآن را کسی می‌داند که اجمالاً با مسئله نماز آشناست، اما فرهنگ نماز هنوز در فکر و اندیشه او تثبیت نشده است. از این رو اهمیت نماز، پاداش نماز و ارزش‌های همنشین با آن تبیین می‌گردد.

     الف) بیان اهمیت نماز: در این آیات برای آنکه اهمیت اقامه نماز را بیان فرماید، به چند امر تأکید می‌شود. ابتدا اقامه نماز را ویژگی اهل تقوا معرفی می‌کند؛ (بقره/۲: ۳)، سپس آن را امری می‌داند که جز بر خاشعین، بر دیگران سنگین و سخت است؛ (بقره/۲: ۴۵). آن گاه آن را به عنوان وظیفه همه پیروان ادیان توحیدی از جمله بنی‌اسرائیل معرفی می‌کند؛ (بقره/۲: ۸۳) و سرانجام برپا داشتن نماز را نشانه «بِرّ» و دارا بودن ایمان کامل می‌داند؛ (بقره/۲: ۱۷۷).

     ب) پاداش نماز: در آیات نخست سوره بقره، نماز عامل رستگاری و هدایت معرفی می‌شود (بقره/ ۲: ۳) و به کسانی که نماز و زکات را به جا می‌آورند، پاداشی کامل وعده داده می‌شود (بقره/۲: ۱۱۰). سرانجام به اجری ویژه و نداشتن خوف و حزن در آخرت بشارت می‌دهد (بقره/۲:‌ ۲۷۷).

     ج) بیان ارزش‌های هم‌افزا و همنشین با نماز: بیشترین تأکید در آیات مورد بحث به بیان ارزش‌های همنشین با نماز اختصاص دارد؛ یعنی ارزش‌هایی که زمینه ساز شکل‌گیری یا عامل تثبیت آن ارزش در روح و جان آدمی می‌شود. مهم‌ترین این ارزش‌ها انفاق و زکات است که در آیات ۲، ۴۳، ۸۳، ۱۱۰، ۱۷۷ و ۲۷۷ سوره بقره بر آن تأکید شده است. پس از آن از ارزش‌های دیگر مانند ایمان به خدا (بقره/۲: ۳ و۱۷۷، نساء/۴: ۱۶۲)، ایمان به آنچه بر پیامبران نازل شده است (بقره/۲: ۴ و ۱۷۷، نساء/۴: ۱۶۲)، ایمان به آخرت (بقره/۲: ۴ و۱۷۷، نساء/۴: ۱۶۲)، صبر (بقره/۲:‌۴۵ و ۱۵۳) و انجام اعمال صالح (بقره/۲: ۱۷۷و ۲۷۷) نام برده شده است.

     ۲. بیان آداب و احکام نماز: نخستین حکم شرعی نماز در آیات قرآن به ترتیب مصحف در آیه ۲۳۸ سوره بقره آمده است. در این آیه با عبارت (حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاهِ الْوُسْطى) بر رعایت اوقات و شرایط نماز به ویژه نماز ظهر تأکید شده است. در ادامه احکام دیگری همانند اجتناب از خواندن در حال مستی (نساء/۴: ۴۳)، حکم نماز در سفر (نساء/۴: ۱۰۱) و کیفیت به جا آوردن نماز خوف (نساء/۴: ۱۰۲) بیان می‌شود و بر این اصل تأکید می‌گردد که وظیفه به جا آوردن نماز در هیچ حالتی تعطیل نمی‌شود (نساء/۴: ۱۰۳). پس از این حکم در سوره مائده/۵:‌ ۶ به مسئله طهارت برای نماز و کیفیت وضو گرفتن می‌پردازد.

     ۳. نکوهش نمازگزاران غیر واقعی: پس از بیان احکام نماز در سوره نساء، به نکوهش منافقانی می‌پردازد که نماز را دستاویزی برای نیرنگ و خدعه خود قرار داده‌اند و با بی‌حالی نماز خود را به جا آورده و نماز را به خاطر ریا و خوشامد مردم می‌خوانند (نساء/۴: ۱۴۲).


تفسیر موضوعی بر مبنای ساختار سوره 

     نگرش ساختاری به سوره‌ها نگرشى نو و کارآمد به مفاهیم مطرح شده در سوره است و افزون بر کارکردهای آموزشی و پژوهشی، به عنوان مبنایی در تفسیر موضوعی


مطالب مشابه :


روش تفسیر موضوعی قرآن كريم

چکیده: روش تفسیر موضوعی یکی از روش‌های کارآمد و نوین در عرصه قرآن پژوهی است. با کمک تفسیر




تفسیر موضوعی قرآن

تفسیر موضوعی قرآن مجید مدرس:حجت السلام والمسلمین قربانی 1- تفسیر چیست؟ تفسیر به معنای




بخش اول- فصل سوم : تفسير قرآن

تفسیرموضوعی قرآن کریم - بخش اول- فصل سوم : تفسير قرآن - به وبلاگ تفسیرموضوعی قرآن کریم خوش




کتاب : تفسیر موضوعی قرآن ، جمعی از نویسندگان ، دفتر نشر معارف

تفسیرموضوعی قرآن کریم - کتاب : تفسیر موضوعی قرآن ، جمعی از نویسندگان ، دفتر نشر معارف - به




ماهيت تفسير موضوعي

محمود رجبی، «تفسیر موضوعی قرآن از منظر استاد محمدتقی مصباح»، قرآن شناخت، ش 4، ص 113.




تفسیر موضوعی قران

اخبار پیام نور - تفسیر موضوعی قران | اخبار پیام نور | سیستم گلستان | فراگیر پیام نور | بخشنامه




نمونه سوالات تفسیر موضوعی قران

فکرنا - نمونه سوالات تفسیر موضوعی قران - بر شناخت قرآن. 1. نشانه های حقانیت قرآن و آورنده




برچسب :