بانک موفق
ويژگي هاي بانك موفق
بهینهگزینی (Benchmarking) یکی از روش های مرســوم جهت تعیین اهداف و نیز ارزیابی برنامه ها و عملکــــرد می باشد. برخی از مهمترین ویژگی های یک بانک موفق در زیر ارائه شده است. مطابق تحقيقات انجام شده[1] عوامل اصلی موثر بر مـوفقیت و سود آوری بانک ها به شرح زیر است[2]:
الف- اندازه بانك (Size): اندازه يكی از عوامل سود آوری است. به نظر می رسد در صورت وجود بستر مناسب برای رشد، هر چقدر بانك بزرگ تر باشد و از اهرم مالي بيشتر استفاده كند، بازدهي سهامداران (ROE) افزایش می یابد. البته این امکان وجود دارد که بانكهاي كوچك به دليل هزينه هاي عملياتي كمتر بازده دارايي (ROA)بالاتري داشته باشند.
ب- كنترل هزينه ها (Cost control): اين عامل یکی از مهمترين دلایل تمايز بانكهاي با عملكرد خوب ميباشد. مديران اين بانكها هزينه هاي عملياتي را بهتر مديريت مي كنند.
ج- ساختار سپرده ها(Deposit structure):بانكهايي كه سودآوري بالايي دارند، سپرده هاي ديداري بيشتري نسبت به ساير بانكها جذب كردهاند. ساختار سپردهها تاثير قابل توجهي بر عملكرد دارد. حجــم زيادي از سپردههاي اين بانكها سپردههاي محوري (Core Deposit) است كه معمولاً برداشت
قابل توجــه از آنها غيــر محتمل است. بخش ديگر، سپرده هاي افراد و موسسات كوچك است كه ممکن است نسبت به حسابهاي سپرده با مبلغ بالا، وفادارتر باشند.
د- بهره وری کارکنان (Employee productivity): بانکهای موفق معمولاً سرانه دارایی و سود خالص بالاتری دارند. یکی از سیاستهای موفق در این رابطه داشتن سیستم انگیزشی مناسب و کارآ می باشد تا کارکنان با بهره وری بالاتر حقوق و مزایای بیشتری دریافت کنند. وجود سیستمی مناسب با قابلیت اندازه گیری متغیرهای کلیــــدی موثر در بهره وری به نحوی که قادر باشد تفاوت های معناداری ایجاد نماید، ابزار اصلـی اجرای این خط مشی می باشد.
هـ- اهرم مالی(Financial leverage): استفاده از اهرم مالــی (کاربرد بهینه منابع بدهی جهت تامین مالــی در مقابل اتکاء زیاد به سرمایه) می تواند یکی از محرک های اصلی سودآوری باشد. سپرده ها و سایر ابزارهای بدهی کوتاه مدت و بلند مدت می تواند موجب افزایش سودآوری شود.
و- توسعه درآمدهای کارمزد (Fee growth): یک عنصر کلیدی استراتژی های بانکی برای افزایش سودآوری در سال های اخیر، در محیط کشورهای توسعه یافته، گسترش درآمدهای کارمزدی بوده است. مقررات زدایی از صنعت بانکداری می تواند موجب وضع کارمزد به خدماتی گردد که قبلاً رایگان ارائه میشد. تناسب منطقی بین کارمزد و خدمات ارائه شده در میزان توفیق این سیاست یک عامل تعیین کننده است.
ز- رشد (Growth): رشد دارایی ها، سپرده ها و وام های بانکهای موفق بیش از متوسط صنعت است که منعکس کننده مدیریت جسورانه (Aggressive management) یا مقبولیت بیشتر خدمات، نزد مشتری است. بهرحال، رشد نباید جایگزین سود شود. اگر رشد و توسعه مبتنی بر مطالعات عمیق و بررسی کارشناسی و به بیانی دیگر کنترل شده نباشد، باعث خواهد شد هزینههای عملیاتی بیش از درآمدها افزایش یابد. رشد مطلوب رشدی است که منجر به ایجاد ارزش افزوده اقتصادی شود.
اهداف بانک
بدیهی است هدف اصلی یک بانک و یا هر واحد اقتصادی دیگر علاوه بر ایفای مسئولیتهای اجتماعی، افزایش ارزش آن است. در راستاي دستيابي به هدف اصلي بانك، نیل به اهداف جانبی زیر مورد توجه قرار می گیرد:
– افزايش كارايي و بهره وری
– افزايش سهم بازار
– افزايش سودآوري
– رشد و توسعه
تصمیم های بنیادی مرتبط با اهداف
نيل به اهداف بانک مستلزم اتخاذ تصميمات بنیادی و پايش مستمر محيط دروني و بيروني است. محورهاي اصلي تصميمگيري (توجه مستمر و سیستماتیک) به شرح زير است:
الف- تصميمات ساختار سرمايه
– تعيين تركيب بهينه منابع (سرمايه، سپرده ها ، اوراق مشاركت، وام بين بانكي، وام خارجي) با توجه به هزينه، منابع و تاثیر ریسک.
– خط مشي تقسيم سود
ب- تصميمات ساختار داراييها
– خط مشي تخصيص دارايي ها و تعيين پرتفوي مطلوب
– قيمت گذاري محصولات و خدمات
– تعيين تركيب پرتفوي تسهيلات
– مديريت مالياتي معاملات بانكي
ج- تصميمات توسعه فعاليت
– تعيين سهم بازار و چگونگي دستيابي به آن
– كانال هاي توزيع (شعب، POS و ATM)
د- تصميمات مديريت هزينه
– تعيين فرآيندها بر مبناي نتايج حاصل از تجزیه و تحلیل ارزش فرآیندها
– كنترل هزينه های عملياتي
– تدوين سيستم هاي ارزيابي عملكرد شعب و كاركنان
معیار عملکرد؛ بازده حقوق صاحبان سهام
بازده حقوق صاحبان سهام(ROE) معیار مناسبی برای تحلیل میزان دستیابی به هدف افزایش ارزش بانک میباشد. رابطه بین بازده حقوق صاحبان سهام با تصمیمات بنیادی مدیریت در نمایه 1 ارائه شده است.
نمایه 1- بازده حقوق صاحبان سهام و تصمیمات مدیریت
بطور خلاصه میتوان بازده حقوق صاحبان سهام را در قالب معادلهای به شرح نمایه زیر تجزیه کرد.
نمایه 2- بازده حقوق صاحبان سهام
کارایی ابعاد مختلف مدیریتی در دستیابی به بازدهی مطلوب حقوق صاحبان سهام (ROE) و روشهای بهبود آن ذیلاً به اختصار بررسی شده است.
الف- قیمتگذاری سپرده ها و تسهیلات (حاشیه سود)
مدیریت قیمتگذاری سپردهها و تسهیلات متاثر از موقعیت رقابت و نیز خط مشیهای کلان اقتصــــادی است. کارآیی در این بخش تا حدود زیادی از کارایی مدیریت پرتفوی و کارآیی مدیریت منابع تاثیر میپذیرد. خط مشیهای زیر میتواند برای حصول به اهداف بانک موثر باشند.
– مدیریت و کنترل حجم، ترکیب و بازدهی داراییها و بدهیها (سپردهها)
– تغییر ترکیب سپرده ها در جهت افزایش سهم سپرده های ارزان قیمت
– مدیریت و هماهنگی در زمانبندی داراییها (تسهیلات) و بدهیها (سپردهها) برای کمک به حاشیه سود (Spread) و تعدیل زمان توقف منابع
– بررسی و انتخاب سایر راهکارهای تامین منابع مالی نظیر صدور اوراق مشارکت و گواهی سپرده (CD)
ب- اثربخشی مدیریت هزینه ها
خط مشیهای مرتبط با اثربخشی مدیریت هزینهها به شرح زیر است.
– تدوین خط مشیهای کلی مدیریت و کنترل هزینهها
– تدوین بودجه برای ادارات و شعب و استفاده از روشهای کنترل بودجهای
– مهندسی مجدد فرآیندها و استفاده بهینه از اتوماسیون (نظامدهی جامع فرآیندها)
– افزایش کیفیت از طریق استقرار مدل تعالی سازمانی از جمله EFQM یا سری ایزو 9000
ج- خط مشی قیمت گذاری و توسعه خدمات
– ارائه خدمات جدید بانکی با قیمت های رقابتی
– قیمتگذاری برای تمام خدمات مشتری و بر مبنای هزینه نهایی
– گسترش خدمات اعتبارات اسنادی و صدور ضمانتنامه
د- کارآیی مدیریت پرتفوی دارایی ها
کارآیی مدیریت پرتفوی داراییها متاثر از عوامل زیر است.
– تدوین خط مشی سرمایه گذاری برای تخصیص داراییها با توجه به ریسک و بازدهی
– تعیین ترکیب پرتفوی تسهیلات بانک (بر حسب نوع، سررسید، اندازه و کیفیت وام)
– تدوین خط مشیهای سرمایهگذاری در شرکتهای تابعه و وابسته
– توجه به ظرفیت وام دهی از طریق اعطای تسهیلاتی که ضریب ریسک کمتری دارد
ه- کارآیی مدیریت منابع
افزایش تدریجی اندازه بانک ایجاب میکند که حقــوق صاحبان ســــهام نیز متناسب با آن افزایش یابد. خط مشیهای لازم جهت افزایش کارآیی مدیریت منابع به شـــرح زیر است.
– بهینهسازی ترکیب سپردهها بویژه جذب سپردههای ارزان قیمت و سایر سپردهها
– استفاده بهینه از افزایش سرمایه بهمنظور حفظ حد متعادل ضریب کفایت سرمایه و نیز رشد بانک
– تدوین سیاست تقسیم سود با توجه به ملاحظات افزایش سرمایه و سیاست رشد
– ایجاد واحدهای خاص (SPV یا SPE)[3] به منظور حداکثر استفاده از تأمین مالی خارج از ترازنامه
و- کارآیی مدیریت مالیاتی
ابعاد مدیریت مالیاتی نیز بر سودآوری بانک تأثیر دارد. بهبـــود کارآیی مدیریت مالیاتی از طریق حداکثر استفاده ممکن از مزایای مالیاتی در ترکیب درآمدها و هزینهها باعث افزایش بازده حقوق صاحبان سهام میشود. با توجه به افزایش درآمدهای معاف، نسبت سود خالص به سود قبل از مالیات به عنوان معیار کارایــی مدیریت مالیاتی روند صعودی خواهد داشت.
معیار مدیریت داراییها؛ بازده داراییها
بازده داراییها بیانگر نحوه مدیریت منابعی می باشد که در اختیار بانک قرار دارد. اجزای تشکیل دهنده بازده دارایی ها در نمایه 3 ارائه شده است.
نمایه 3- بازده دارایی ها
تجزیه و تحلیل نقطه سر به سری
بانکها محصولات و خدمات متفاوتی ارائه میکنند. مهمترین این محصولات و خدمات که بخش عمده فعالیتهای هر بانکی را به خود اختصاص داده است، سپردهگیری واعطای تسهیلات است. چنانچه بانک صرفاً سپرده اخذ نماید و با رعایت الزامات قانونی آن را به اعطای تسهیلات، خرید اوراق مشارکت، تامین سپرده قانونی، سپرده گذاری نزد سایر بانکها و موجودی نقد احتیاطی و معاملاتی اختصاص دهد، نقطه سر به سر آن به شرح نمایه 4 میباشد. تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر در یک فرآیند برنامهریزی نشان میدهد که در چه ســطحی از فعالیت، هزینههای بانک پوشش داده می شود و امکان بقــای آن وجود دارد. چنانچه فــرض شود عامل اصلـی تعیین کننده حجم فعالیت بانک، حجــم سپردههای آن میباشد و چون نوسان مبلغ سپردهها باعث نوســان ســود سپردهها میشود، لذا میبایست کل سود سپرده بعنوان هزینه متغیر و بقیه هزینهها، ثابت در نظر گرفته شوند.
بدیهی است در مواردیکه بانک درآمدهای دیگری نظیر انواع کارمزدها و درآمد سرمایهگذاری داشته باشد، امکان دستیابی به نقطه سر به سر در سطوح پایینتر فعالیت وجود دارد. البته در صورت بااهمیت بودن سهم سایر درآمدها نسبت به فعالیتهای محـــوری بانکداری فوقالذکر (سپردهگیری و اعطای تسهیلات) از مدلهای چند محصولی نقطه سر به سر میبایست استفاده نمود.
نمایه 4- تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر
شرح |
مقدار |
مبلغ هزینه های کارکنان مبلغ هزینه های اداری و عمومی مبلغ هزینه استهلاک |
(1) (2) (3) |
جمع مبلغ هزینه های ثابت |
(3)+(2)+(1)=(a) |
میانگین موزون نرخ موثر سود سپردههای اصلی ریالی- درصد میانگین موزون نرخ بازدهی داراییهای درآمدزا- درصد |
(4) (5) |
نسبت حاشیه سود(CM) – درصد |
((5)/(4))- 1= (b) |
حاشیه سود(Spread) - درصد |
(4) – (5)= (c) |
مبلغ درآمد داراییهای درآمدزا طبق برنامه مبلغ درآمد داراییهای درآمدزا در نقطه سر به سر درصد درآمد داراییهای درآمدزا در نقطه سر به سر نسبت به برنامه |
(6) ((b)/(a))= (d) ((6)/(d))= (e) |
جمع مبلغ داراییهای درآمدزا طبق برنامه جمع مبلغ داراییهای درآمدزا در نقطه سر به سر درصد جمع داراییهای درآمدزا در نقطه سر به سر نسبت به برنامه |
(7) ((5)/(d))= (f) ((7)/(f))= (g) |
نرخ سر به سری بازدهی داراییها
رویکرد اصلی در تعیین نرخ سر به سری، هزینه متوسط تاریخی (Historical Average Cost) میباشد. در این روش برمبنای سهم نسبی هر یک از منابع مالی (بهغیر از حقوق صاحبان سهام) و هزینه هر منبع، نرخ میانگین موزون هزینه مالی محاسبه می شود. با توجه به این که برای جذب و اداره سپردهها، بانک متحمل هزینههای عمومی و سربار می شود، لازم است این هزینهها نیز در محاسبه نرخ لحاظ شود.
| |
|
داراییهای درآمدزا در بانک شامل تسهیلات اعطایی، سرمایهگذاری در اوراق مشارکت، سپردههای بانکی و سرمایهگذاری در سهام شرکتهای بورسی و غیربورسی است. از آنجایی که سپرده ها عمدتاً صرف اعطای تسهیلات میشود، لذا نرخ سر به سری با دو تعریف از داراییهای درآمدزا قابل محاسبه است.
نرخ سر به سری حداقل بازدهی لازم برای پوشش هزینهها است. اما تکلیف سهامداران بانک چه میشود؟ بخشی از منابع بانک از طریق سرمایه تأمین شده است. لذا بانک باید بازدهی معقولی نیز برای سهامداران ایجاد کند. در این صورت خواهیم داشت:
| |
|
روش دیگر این است که مبلغ ســود مـــورد انتظار را به رقم صورت کسر فرمول نرخ سر به سری اضافه کنیم. نرخ ســر به ســری تسهیلات در نمایه 5 ارایه شده است. روشن است درصورتی که بانک، بخشــی از هزینه های خود را از محــل کارمـــزد (غیر از تسهیلات) و سایر درآمدها پوشش دهد، نرخ سر به سری کاهش خواهد یافت. روند نزولی نرخ سر به سری در طــول یک برنامه، به بانک امکان میدهد نرخ ســـود تسهیلات را کاهش دهد.
نمایه 5- تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر تسهیلات
شرح |
مقدار |
مبلغ سود سپردهها (قطعی) مبلغ سایر هزینهها |
(1) (2) |
جمع مبلغ کل هزینهها |
(2)+(1)=(a) |
میانگین موزون مبلغ داراییهای درآمدزا میانگین موزون مبلغ تسهیلات |
(3) (4) |
کل مبلغ درآمد تسهیلاتی مبلغ درآمدهای غیر تسهیلاتی |
(5) (6) |
درصد کل هزینهها به کل داراییهای درآمدزا (معادل نرخ بازده سر به سر داراییهای درآمدزا) |
((3)/(a))= (b) |
درصد کل هزینهها به کل تسهیلات (معادل نرخ بازده سر به سر تسهیلات) |
((4)/(a))= (c) |
درصد کل هزینهها به کسر درآمدهای غیر تسهیلاتی به تسهیلات |
((4)/ ((6)-(a)) )= (d) |
نرخ سربهسری (بازدهی n درصدی سهامداران) | |
مبلغ سود مورد توقع سهامداران پس از کسر مالیات (براساس n درصد بازدهی) |
(7) |
حداقل نرخ بازده داراییهای درآمدزا برای تامین بازده مورد توقع سهامداران |
( ((7)+(3)) / (a))= (e) |
حداقل نرخ تسهیلات برای تامین بازده مورد توقع سهامداران |
( ((7)+(4)) / (a))= (f) |
درصد کل هزینهها به کسر درآمدهای غیر تسهیلاتی به تسهیلات |
((4)/ ((6)-((7)+(a)) ) )= (g) |
حداقل نرخ سر به سری نیز مبنـای مناسبی برای تعیین نرخ بازدهی مورد انتظار داراییها و سیاست تخصیص منابع میباشد.
عوامل ریسک
ریسکهای اصلی در مورد بانکها شامل ریسک اعتباری، ریسک نقدینگی، ریسک نرخ سود مالی و ریسک توانایی پرداخت میباشد. برای بررسی هر یک از ریسکهای فوق، در نمایه 6 شاخصها و نسبتهای کمی مربوط ارائه شده است، البته برای مقایسه و نتیجهگیری به معیارهای مشخصی نظیر متوسط صنعت نیاز داریم.
مدیریت ریسک
مدیریت ریسک در بانکها اهمیت زیادی دارد و مقررات نظارتی به خصوص مقررات بانک مرکزی و رهنمودهای باسل باید مورد توجه خاص قرار گیرد. برخی از ابعاد ریسک بانکها در زیر ارائه شده است.
نمایه 6- شاخصها و نسبتهای کمی انواع ریسک در بانکها
ریسک اعتباری |
ریسک نقدینگی |
ریسک نرخ سود مالی |
ریسک توانایی پرداخت |
ü مطالبات سررسید گذشته به کل تسهیلات ü مطالبات سوخت شده به کل تسهیلات ü ذخیره مطالبات به کل تسهیلات ü ذخیره مطالبات به حقوق صاحبان سهام ü اندوخته احتیاطی به کل تسهیلات ü اندوخته احتیاطی به حقوق صاحبان سهام ü تسهیلات به سپردهها |
ü اوراق مشارکت به جمع داراییها ü موجودی نقد و سپرده نزد بانکها به جمع داراییها ü سرمایهگذاری کوتاه مدت به جمع داراییها ü تسهیلات به جمع داراییها ü اوراق مشارکت، نقد و سپردهها به جمع سپردهها ü اوراق مشارکت، نقد و سپردهها به جمع سپردههای دیداری و کوتاهمدت |
ü تسهیلات به سپردههای سرمایهگذاری ü اوراق قرضه به سپردههای سرمایهگذاری ü سپردههای نزد بانکها به سپردههای سرمایهگذاری ü سپردههای کوتاه مدت به سپردههای سرمایهگذاری ü سپردههای کوتاه مدت به کل سپردهها |
ü شکاف نرخ سپرده کوتاه مدت عادی بانک در مقایسه با سایر بانکها ü شکاف نرخ سپرده بلندمدت پنجساله بانک در مقایسه با سایر بانکها ü شکاف نرخ سود سپردههای مدت دار بانک با اوراق قرضه دولتی ü نسبت حقوق صاحبان سهام به جمع داراییها ü نسبت اوراق مشارکت به سپردهها ü نسبت کفایت سرمایه |
الف- ریسک اعتباری
عدم بازپرداخت بدهی توسط دریافت کنندگان تسهیلات در موعد سررسید، اساس ریسک اعتباری را تشکیل میدهد. ریسک اعتباری را میتوان احتمال تعویق، مشکوک الوصول یا لاوصول شدن بخشی از پرتفوهای اعتباری نهاد پولی به دلیل عوامل داخلی (نظیر ضعف مدیریت اعتباری، کنترلهای داخلی، پیگیری و نظارت) یا عوامل خارجی (مثل رکود اقتصادی، بحران و ...) تعریف نمود.
نحوه تخصیص منابع بین فعالیتهای مختلف، ارزیابی سطح اعتباری مشتریان و اخذ تضمینات کافی در کنترل این ریسک مؤثر میباشند.
با توجه به این که تسهیلات عموماً به عنوان ریسکیترین دارایی بانکها در نظر گرفته می شود، نسبت تسهیلات به سپردهها نیز ارائه شده است، هر چند که این نسبت میتواند تا حدود زیادی متأثر از رعایت الزامات قانونی در خصوص تخصیص داراییها باشد.
ب- ریسک نقدینگی
در مورد بانکها ریسک نقدینگی به دلیل کمبود و عدم اطمینان در میزان نقدینگی بانک ایجاد میشود. کفایت موجودی نقد باعث میشود امکان پرداخت تعهدات و نیازهای نقدینگی سپردهگذاران در زمان مناسب تامین گردد. معیارهای ارائه شده برای این نوع ریسک میتواند نقش موثری در کنترل و مدیریت آن داشته باشد.
ج- ریسک نرخ سود مالی
تاثیر نوسان نرخ سود بر عملکرد بانک غیر قابل انکار است. بررسی نسبت تسهیلات به سپردههای سرمایهگذاری که بیانگر داراییها و بدهیهای حساس به نرخ سود است، بسیاز ضروری به نظر میرسد. همچنین هر قدر سهم سپردههای کوتاه مدت از کل سپردههای سرمایهگذاری بیشتر باشد، بانک از انعطاف مناسبتری در مقابل تغییر نرخ سود برخوردار خواهد بود.
د- ریسک توانایی پرداخت
شکاف مثبت نرخ سپردههای یک بانک نسبت به سایر بانکها میتواند به عنوان یک ریسک تعبیر شود، هرچند از سوی دیگر نشاندهنده خط مشی جذب سپرده است. نسبت حقوق صاحبان سهام به جمع دارایی و نسبت کفایت سرمایه نیز میتواند نشان دهنده ریسک بانک برای سرمایهگذاران و سپردهگذاران باشد.
1. Peter S. Rose,2002, Commercial Bank Management, USA: Mc Grow Hill, pp. 166-167
مطالب مشابه :
نقطه سربه سر
نقطه سربهسر یا نقطه سربهسری اصطلاحی است که برای بررسی ارتباط میزان تولید یک بنگاه
نقطه سربه سر
نقطه سربهسر یا نقطه سربهسری اصطلاحی است که برای بررسی ارتباط میزان تولید یک بنگاه
نقطه سر به سر
بررسی نقطهی سربهسر (Break-Even Analysis) نقطهی سربهسر: عبارت است از میزان فروشی که در آن نقطه
تجزیه و تحلیل بانک ها پیش از واگذاری و خصوصی شدن
در ادامه تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر و نرخ سر به سری رویکرد اصلی در تعیین نرخ سربه سری
اقتصاد معدنی
نقطه سربه سری تولید (Min, Max تولید اقتصادی) در آمد و هزینه تعیین کننده سود آوری یک پروژه هستند .
نمونه سوالات درس ریاضیات امور مالی پایان ترم خرداد1391هنرستان فنی حرفه ای
یک سری دریافت یا پرداخت های پولی مساوی است که در پایان نقطه سربه سر نقطه ای است که در
پخش فیلم
معمولا نقطه سربه سری فیلم را 5/2 برابر هزینه تولید تعیین می کنند ، به این معنی که اگر هزینه
دانلود پروژه کارآفرینی کارخانه تولید دستگاه آبمیوه گیری
تعیین نقطه سربه سری
فرآیند بودجه ریزی در سازمان تامین اجتماعی
به نظر می رسد با توجه به رسیدن سازمان به نقطه سربه سری منابع و مصارف، لازم است که مسائل
بانک موفق
تجزیه و تحلیل نقطه سر به سری. بانکها محصولات و خدمات متفاوتی ارائه میکنند.
برچسب :
نقطه سربه سری