زنان دیکتاتور لیبی جناب سرهنگ قذافی

» جعبه سياه قذافي : هدی بن عامر، سرجلاد سرهنگ ۲۷ سال عامل هراس مردم لیبی بود و به او لقب "جعبه سیاه " داده بودند زن دیگری که از جمله زنان بسیار نزدیک به قذافی به‌شمار می‌آمد و جایگاه ویژه‌ای نزد وی داشت، زنی به نام "هدی بن عامر" بود که برای ۲۷ سال یکی ازمشهورترين عوامل ایجاد رعب و وحشت در میان مردم لیبی و مهم‌ترین جلاد رژیم قذافی به‌شمار می‌آمد و‌ به همین دلیل وی را "جعبه سیاه رژیم قذافی" نامیده بودند. بی‌رحمی بی‌مثال بن عامر: سنگدلی و بی‌رحمی بن‌عامر به‌حدی‌ بود که با دستان خود چندین نفر از مخالفان دیکتاتور سابق را به فجیع‌ترین وضعي کشت. وی پست‌هایی همچون معاونت پارلمان و سپس ریاست آن، شهردار طرابلس، رئیس کمیته‌های امنیتی و... را به‌عهده داشت و معمر قذافی اعتماد و اطمینان ویژه‌ای به این زن داشت و از جمله افراد منفوری بود که پس از قیام مردمی 17 فوریه در لیبی مردم ویلای او در طرابلس آتش زدند. دختر كو نشان ندارد از پدر:گفته می‌شود که این زن جانی «ژن جنایت» را از پدر خود «فتحی بن عامر» به ارث برده است. فتحی که مردم لیبی وی را به خوبی می‌شناسند، در سال 1973 مورد غضب قذافی قرار گرفت و از مقام خود برکنار شد، اما به محض شنیدن خبر برکناری خود به منطقه «الریاضیه» در بنغازی رفت و در حالی که کودک شیرخواره خود را به همراه داشت، کارد بلندی را برگردن وی گذشت و در مقابل چشم هزاران نفر تهدید کرد، در صورت عدم بازگشت به کار فرزند خود را سر خواهد برید و با این کار موفق شد، قذافی را از تصمیم خود منصرف کند و بعدها خود را در حلقه اطرافیان وی قرار دهد. بیوگرافی بن عامر:هدی بن عامر در سال 1954 در شهرک «المرج» در بنغازی به دنیا آمد، وی متاهل و دارای دو فرزند است و معمر قذافی شخصا خطبه عقد او را در سال 1982 در سفر الجزایر خواند و ترتیب ازدواج وی با شوهر کنونی‌اش را داد. آغاز فعالیت سیاسی:بن عامر فعالیت‌های سیاسی خود را با پیوستن به کمیته‌های مردمی و انقلابی قذافی آغاز کرد و از جمله اولین دانشجویان دختر دانشگاه‌های لیبی بود که در سال 1976 برای خدمت به وی قسم یاد کرد.  سرکوب شدید مخالفان:پس از آن بن عامر فعالیت‌های حزبی خود را به سرعت گسترش داد و در 21 سالگی از طریق رادیو تلویزیون لیبی، حملات شدیدی را علیه دانشجویان انقلابی لیبی آغاز کرد. وی در سال 1984 در حملات گسترده رژیم قذافی جهت سرکوب مخالفت‌های دانشجویی حضور فعال داشت و در آن سال که 30 سالگی خود را پشت سر می‌گذاشت، شخصا در اعدام «صادق الشویهدی» دانشجوی مخالف قذافی شرکت کرد. ماجرای اعدام الشویهدی توسط بن عامر:الشویهدی، پس از فراغت از تحصیل در رشته مهندسی پرواز از آمریکا در مارس همان سال به لیبی بازگشت و گروهی به «نام جبهه نجات لیبی» تشکیل داد، اما به سرعت شناسایی و بازداشت و سپس محكوم به اعدام شد. مراسم اجرای حکم در الریاضیه بنغازی به اجرا آمده، اما نکته مهم نحوه دخالت هدی بن عامر در اعدام وی بود، وی هنگامی‌که مراسم اعدام به اجرا درآمد و در حال دست و پا زدن بود، هدی بن عامر به سوی او دوید و پاهای الشویهدی را با دستان خود محکم گرفت تا جان بدهد.در جریان اعدام الشویهدی، این دانشجو از هدی بن عامر خواست که وی را اعدام نکند، اما بن عامر پس از این‌که طناب دار را بر گردن وی قرار می‌دهد، با زدن لگدی به صندلی او را در هوا معلق می‌کند و پس از چند دقیقه که از به دار آویختن او می‌گذرد و درحالی‌که وی با دست و پا زدن درحال جان دادن بود، پاهایش را محکم به پايين مي كشد تا سریع‌تر جان دهد، اما عجیب آن‌که الشویهدی از مرگ جان سالم بدرمی‌برد.پزشک قانونی حاضر در مراسم با کمال تعجب زنده بودن الشویهدی را اعلام و دستور اعزام او به بیمارستان را صادر می‌کند. در بیمارستان نیز کادر پزشکی به سرعت عملیات تنفس مصنوعی را آغاز و الشویهدی را زنده نگه‌می‌دارند، اما بن عامر خشمگين بر بالين او حاضر شده و با فرو كردن لنگه جورابي پر از شن در دهانش  كار جوان نگون بخت را يكسره مي كند بن عامر سر جلاد لیبی می‌شود:بعد از این ماجرا بن عامر به شدت به قذافی نزدیک شد تا آن جا که مراسم عروسی وی را خود قذافی برگزار کرد. بن عامر کم کم به عامل وحشت مردم لیبی و یک ابزار مهم در دست قذافی برای ایجاد رعب و وحشت تبدیل شد. وی تعداد زیادی از مخالفان قذافی را دار زد، به گونه‌ای که در لیبی به «اعدام گر» مشهور شده بود. از جمله جنایت‌های وی اعدام هفت دانشجوی مخالف قذافی در یک روز بود. شهرت بن عامر تا حدی بود که یکی از انقلابیون لیبی در مصاحبه‌ تلویزیونی خود اظهار کرد: اگر ما شکست بخوریم هدی بن عامر همه ما را دار خواهد زد.  پست‌هایی که بن عامر احراز کرد:بن عامر پست‌های کلیدی زیادی در لیبی به دست آورد که آخرین آن ها دبیرکل کمیته ملی سازمان بازرسی و مراقبت لیبی بود. وی همچنین در سال ۲۰۰۸ به عنوان معاون پارلمان لیبی برگزیده شد و در سال ۲۰۰۹ به ریاست پارلمان رسید. بن عامر دو دوره به عنوان شهردار شهر بنغازی برگزیده شد، هرچند به شدت با مردم این شهر دشمنی داشت.  هدي بن عامر: من تنها مرد بنغازی ام:وی یک بار در سخنرانی‌های خود اعلام کرده بود: "در بنغازی هیچ مردی وجود ندارد و من تنها مرد این شهر هستم". بن عامر کسی بود که در سال ۲۰۰۸ دستور شلیک به سمت تظاهرکنندگانی که در اعتراض به کاریکاتورهای توهین آمیز به پیامبر(ص) از سوی دانمارکی‌ها به خیابان ها آمده بودند را صادر کرد . بن عامر در اعدام مخالفان قذافی بسیار بی‌رحم بود و در واقع هیچ کس به اندازه وی نمی‌توانست در دل مردم لیبی رعب و ترس ایجاد کند. نام بن عامر در فهرست ۳۸ نفری بود که از سوی انقلابیون تحت تعقیب قرار داشتند و گفته مي شود در شهر طرابلس به دست انقلابیون افتاد اما هنوز نمي توان اين خبر را تاييد كرد.   » بمب ساعتي معمر قذافي: دعد شرعب، زنی است که برای 22 سال نبض اقتصاد لیبی را در دست داشت، وی به‌حدی به دیکتاتور نزدیک بود که او را "بمب ساعتی" مي‌ناميدند. "دعد شرعب" زن اردنی الاصلی است که 22 سال سمت مشاور اقتصادی سرهنگ معمر قذافی را داشت و در تمام مسائل اقتصادی به وی مشاوره می‌داد. اما داستان این زن چیست که با وجود این همه نزدیکی به قذافی بیش از دو سال در زندان ابوسلیم در بازداشت سرهنگ  به‌سر می‌برد. دعد شرعب کیست : دعد شرعب که تابعیت اردنی دارد، در سال 1961 از پدر و مادری فلسطینی، در عربستان به دنیا آمد و در سال 1978 به اردن مهاجرت کرد.ورود به بازار کار و سرمایه :او در سال 1986 در اردن با دو بازرگان در مجموعه "گروپ3" شریک شد و به خاطر هوش بالای اقتصادی‌اش به سرعت فعالیت‌های مجموعه را گسترش داد و اقدام به سرمایه‌گذاری در کشورهای غربی و عربی به‌ویژه در انگلیس و لیبی و آمریکا کرد. ورود به لیبی و ماندگار شدن  : شرعب در مارس 1987 به همراه یک هیئت برای شرکت در نشست "زن عربی" در طرابلس وارد پایتخت لیبی شد و همان همایش کافی بود  تا وی با بسیاری از زنان حاضر در کنفرانس از جمله "نعیمه الصغیر" که در آن زمان سمت وزیر امور زنان در دولت قذافی را به‌عهده داشت، آشنا شود.الصغیر او را به دلیل سوابق کاری‌اش به یک شرکت سرمایه‌‌گذاری خارجی لیبی‌ -‌ عربی معرفی کرد که مهمترین ماموریت آن نظارت بر قراردادها و سرمایه‌گذاری‌های دولت قذافی در دیگر کشورها و انعقاد و اجرای آنها بود و این سرآغاز ورود شرعب به دنیای تجارت و اقتصاد و عقد قراردادهای بین‌المللی به نام لیبی و به تبع آن ورود به دستگاه قذافی بود. معرفی به قذافی و راه یافتن به دستگاه حاکمه: به این ترتیب عمر مصطفی المنتصر، رئیس وقت این شرکت سرمایه‌گذاری و محمد الحویج، رئیس کمیته اجرایی شرکت شرعب را به شخص قذافی معرفی کردند تا شرعب نفوذ خود را به شخص قذافی تحميل کند و برای دو دهه تمام اقتصاد لیبی را در دست داشته باشد. تشدید نفوذ در قذافی : وی درباره نفوذ خود در شخص قذافی می‌گوید: "به حدی به قذافی نزدیک بودم که بر تصمیم‌گیری‌هایش تاثیر می‌گذاشتم و آن‌ها را تغییر می‌دادم". شرعب می‌افزاید: " نفوذ من در قذافی به‌حدی افزایش یافته بود که دولت‌هایی را برکنار و دولت‌های دیگری را برسر کار می‌آوردم و این موضوع به‌شدت موسی کوسا را که در آن زمان سمت وزیر خارجه لیبی را داشت، به وحشت افکنده بود. لقب بمب ساعتی : او درباره وحشت کوسا از خود می‌گوید که موسی کوسا به من لقب "بمب ساعتی" را داده بود، چون با نفوذی که در شخص قذافی داشتم می‌توانستم نظر او را درباره شخصی یا نهاد و سازمانی به‌راحتی تغییر دهم.شرعب توضیح داد که در طول 22 سال خدمت خود در کنار قذافی مشاوره‌های اقتصادی و مالی به وی ارائه می‌داد و حامل بسیاری از نامه‌های وی به رؤسای کشورهای دیگر بود. اختلافات مالی و افکنده شدن به زندان: با این حال و با وجود این همه نزدیکی به قذافی که 22 سال به طول انجاميد، شرعب توسط قذافی به زندان افتاد، خود درباره بازداشتش می‌گوید که دلیل این امر قراردادهای مالی و اقتصادی خارجی بوده که شرعب یک طرف آن را تشکیل می‌داده است.دعد درباره مکان بازداشت خود می‌گوید که در محلی در بازداشت به‌سرمی‌برد که مسئولان و مقامات رژیم و همچنین فرزندان قذافی بازداشت می‌شدند. زندان مخصوص فرزندان و دولتمردان قذافی : وی درباره بازداشت فرزندان قذافی توسط پدرشان تاکید می‌کند: قذافی چون تخلفی از فرزندان یا وزیران خود می‌دید، آنها را در زندان خاصی که برای آنها تدارک دیده بود، بازداشت می‌کرد و او بارها دست به بازداشت فرزندان و وزیران خود زده و در بسیاری از موارد با وساطت و میانجی گری شرعب آن‌ها آزاد می‌شدند. قذافی تنها به سه محافظ شخصی خود اطمینان داشت : وی درباره محافظان ویژه قذافی گفت که قذافی تنها به سه نفر از این نگهبانان زن اعتماد داشت و با توجه به خلق و خوی منحصر به فردش بعید به نظر نمی‌رسد که آن‌ها را به قتل رسانده باشد، چون آن‌ها از خصوصی‌ترین و جزئی‌ترین مسائل زندگی و شخصی او خبر داشتند و قذافی به اندازه‌ای به بعضی از آنها اطمینان داشت که فقط از دست آن‌ها غذا می‌خورد. قرار گرفتن تحت انواع شکنجه‌ و فشار : شرعب گفت که در طول مدت بازداشت خود در زندان ابوسلیم در معرض انواع فشارها و شکنجه‌ها بود و قذافی تلاش داشت از وی به عنوان اهرم فشاری علیه دولت اردن استفاده کند. آزادی پس از سقوط طرابلس و سفر به عربستان سعودی : وی پس از سقوط طرابلس به‌دست انقلابیون لیبی توسط آنها آزاد و راهی جزیره جربه تونس شد تا از آنجا با یک فروند هواپیمای اختصاصی که امیر ولید بن طلال برای وی ارسال کرده بود، به عربستان و از آنجا اردن برود.گفتنی است که امیر ولید بن طلال از سال 2001 که از لیبی دیدن کرد، رابطه نزدیکی با شرعب داشت و در آن زمان بن طلال 22 میلیون دلار در شرکت هتل‌های خاورمیانه در لیبی سرمایه‌گذاری کرد.
  » عايشه قذافي و عمو صدام : عایشه قذافی دختر دیکتاتور لیبی علاقه خاصی به عمو صدام داشت و اكنون پدرش به سرنوشتی شبیه به عموی ناتنی اش دچار شده است.عایشه تنها دختر قذافی است که پدرش علاقه خاصی به وی دارد و بارها گفته بود که عایشه می‌تواند جانشین وی باشد.عایشه قذافی جدا از اینکه دختر قذافی بود بخاطر تحصیلات بالا، هوش و زیبایی به زعم بسیاری این شانس را داشت تا تنها زنی باشد که می‌تواند رهبری یک کشور عربی را بر عهده گیرد ولی آغاز خیزش ملت‌های عرب این رویا را به باد داد.عایشه پس از سیف الاسلام مشهورترین فرزند قذافی دیکتاتور لیبی است و زندگی وی به خاطر حاشیه های خاصی که دارد مورد توجه روزنامه نگاران است. ماجرای ازدواج اجباری عایشه با پسر عموی قذافی : افسردگی وی در پی این ازدواج منجر شد که عایشه تحصیلاتش در مقطع دکتری حقوق بین الملل در فرانسه را نیمه کاره رها کند و به لیبی بازگردد به طوری که پدرش برای دلجویی از تنها دخترش مجبور شد پول هنگفتی بابت مدرک دکتری افتخاری او بپردازد.عایشه بخاطر سوابقی که داشت جدی ترین رقیب سیف الاسلام برای جانشیني پدر بود. وی زمانی سفیر افتخاری سازمان ملل در امور کودکان بود و در دوره زمانی سال های 2000 تا 2003 فرستاده ویژه پدرش نزد صدام حسین بود.
اوج شهرت تک دختر قذافی : سفر وی به بغداد پیش از شروع جنگ و دیدار با صدام حسین رئیس جمهور مخلوع عراق بود کسی که بعدها عایشه وکیل وی شد و پس از اعدامش تاکید کرد که این اقدام تلاشی "شیطانی" بوده است.
عایشه علاقه خاصی به صدام داشت به طوری که او را "عمو صدام" صدا میزد و همیشه از پدر میخواست تا صدام را پیش از پیش یاری دهد.البته عایشه علاقه خاصی به بعثی ها داشت به طوری که بنا بر گزارش ها او حامی مالی بعثی‌های فراری عراق در یمن است که در آنجا تشکیلاتی برای مقابله با دولت عراق داشتند.
ولخرجی‌ها و ریخت وپاش‌های : عایشه همچنین به خاطر ولخرجی‌ها و ریخت وپاش‌های خاص نیز در بین اصحاب رسانه شهرت داشت به طوری که خبرنگاران او را جزء ولخرج‌ترین زنان عرب میدانستند که گوی سبقت را از شاهزداگان کشورهای حوزه خلیج فارس نیز ربوده بود. آخرین پرده از زندگی عایشه : قیام مردم لیبی بود جایی که وی بارها با حضور در صفحه تلویزیونی خواستار ادامه حمایت مردم از پدرش شد ولی سرانجام با سقوط طرابلس او نیز مجبور شد مانند دیگر اعضای خانواده‌اش از کشور بگریزد هرچند تلویزیون سی ان ان گزارش داده بود که عایشه به تونس فرار کرده است. هنگامی که انقلابیون به خانه وی رسیده بودند : نمای ساده این خانه آنها را به اشتباه انداخت و زمانی که وارد شدند با یک کاخ باشکوه مواجه شدند که در وسط آن یک مبل زرين گران قیمت به شکل پری دریایی بود ولی این هنوز پایان داستان دختر قذافی نیست . در ماه‌های آینده تلاش ها برای دستگیری او و دیگر اعضای خانواده اش ادامه خواهد داشت و بايد ديد آخر و عاقبتش چگونه خواهد بود.   » نسرين ، يكي از جلادهاي قذافينسرين منصور الفرقاني، فقط 19 سال دارد اما يكي جلادهاي معمر قذافي بوده و براي رضايت ديكتاتور ليبي و حفظ رژيم او تعداد زيادي را به دست خود به قتل رسانده است.نسرين، 19 ساله كه اسير انقلابيون شده و درحال حاضر در بيمارستان است، اعتراف كرده كه 11 نفر از انقلابيون ليبي را به دست خود كشته است. اين دختر 19 ساله كه يكي از هزاران دختر و زن جوان تحت اختيار و رهبري معمر قذافي، رهبر فراري ليبي بوده است، مي‌گويد: خانواده‌ام از رژيم قذافي حمايت نمي‌كردند. من مجبور بودم انقلابيوني را كه زنداني بودند، با شليك تير از پا درآوردم؛ چراكه اگر اين كار را نمي‌كردم آنها مرا مي‌كشتند. من 11 نفر را طي سه روز كشتم و اصلا نمي‌دانستم آنها چه‌كار كرده بودند.وي گفت: اولين نفر را كه كشتم، يكي ديگر را وارد اتاق كردند. مردي كه وارد شده بود از جسد خونين افتاده بر روي زمين شوكه شد. با اين حال به سمت او شليك كردم و او را نيز كشتم. من 11 انقلابي را با خونسردي كامل به قتل رساندم. براساس گزارش روزنامه ديلي ميل، نسرين 19 ساله هم‌اكنون زنداني انقلابيون ليبي است و به شدت نگران زندگي خود است. وي تعدادي از انقلابيون را كشته و امكان بخشش و عفو برايش وجود ندارد. وي همچنين گفته كه مورد سوء‌استفاده جنسي اعضاي ارشد ارتش قذافي قرار گرفته است. اين دختر جوان افزود: من تا پيش از شروع فعاليت‌هاي انقلابي آزارم به هيچ‌كس نرسيده بود، عادت كرده بودم كه زندگي عادي و نرمالي داشته باشم. در همين حال روانشناس بيمارستاني كه نسرين در آن بستري است، گفت: نسرين هم‌ يك قرباني است. برادر اين دختر جوان به ما گفت كه خانواده‌اش تلاش كردند تا اين دختر را از گارد ويژه حفاظت بيرون بياورند، اما از جانب سربازان تهديد شدند. تمام دختران در گارد محافظ  قذافي ابتدا مورد تجاوز قرار گرفته و سپس آموزش مي‌ديدند. نسرين منصور الفرقاني با سقوط طرابلس به دست انقلابيون از طبقه دوم ساختماني كه در آن انقلابيون را به قتل مي‌رساندند، به پايين پريد تا فرار كند اما دست و پايش شكست و گرفتار شد.   » مجري شش لول ‌كش قذافيهاله مصراتی، مجري ششلول كش هوادار معمر قذافی در تلویزیون دولتی لیبی، در گفتگو با شبکه تلويزيوني "لیبی آزاد" از تسلیم شدن خود به نیروهای انقلابی خبر داد و گفت هیچ کس او را دستگیر نکرده است.شبكه العربيه در اين باره گزارش داد: هاله مصراتی پيش از تسليم شدن به نيروهاي انقلابي ليبي،  هر شب با حضور در تلویزیون دولتی لیبی مواضع و دیدگاههای مختلفی را بیان می کرد که به عقیده گروهی از بینندگان عجیب و در عین حال مضحک بود. شاید بتوان گفت که هاله مصراتی یکی از مقاوم ترین هواداران قذافی در طرابلس به شمار می آمد. او همزمان با نزدیک شدن انقلابیون به بخش های مهم طرابلس و تنگ تر شدن حلقه محاصره گرداگرد هواداران قذافی، در یک برنامه زنده تلویزیونی هفت تیر کشید و هشدار داد هر کس به ساختمان تلویزیون نزدیک شود، سر و کارش با این اسلحه خواهد بود. او خطاب به بینندگان گفته بود: "ايناهاش.. اين هفت تير منه! امروز يا مى کشم يا کشته مى شم. شما نمى تونيد هيچ يک از کانالهاى ما را بگيريد، نه شبکه جوان، نه شبکه ليبى، نه شبکه هاى ديگه، شما اصلا طرابلس را نمى گيريد، ليبى را نمى گيريد، هر کدوم از ما اسلحه نداشته باشه سپر بلاى همکارش مى شه، سنگر ديگران مى شه، ما همه آماده شهادتيم." اما  اکنون خانم مصراتي ششلول كش از اخلاق خوش و ادب انقلابیون سخن می گوید و تاکید می کند که در حمایت یک خانواده خوب لیبیایی قرار دارد. او می گوید که به هیچ وجه مورد آزار و اذیت قرار نگرفت.هاله مصراتی حضور در استودیوی تلویزیون "لیبیای" آزاد را نپذيرفت زیرا به گفته او بیم دارد مورد اصابت گلوله قرار گیرد. مجری به او اصرار کرد که باید در تلویزیون حاضر شود تا به مردم پیوستن خود را به انقلابیون اعلام کند. اما او جواب داد: "همه پاک و ملی گرا نیستند. وطن شهرت یا پول نیست. هر کس لیبی را دوست دارد وطن را نکشد." مجری از هاله مصراتی پرسید: "آیا وطن معمر قذافی است؟" و پاسخ شنید: "لیبی نه قذافی، نه فرزندان او، نه تو و نه هیچ کس دیگر نیست." مجری پرسید: "قذافی رفت و تو را تنها گذاشت؟" هاله مصراتی پاسخ داد"نه برادر من، اینطور نیست که رفت و من را تنها گذاشت. من در کشورم زندگی خواهم کرد و خواهم مرد. من خود را تسلیم فرزندان لیبی کردم. نزد آن ها رفتم و دیدم مودب هستند. با ما به خوبی رفتار کردند." پيش از اين ، بينندگان تلويزيون دولتي ليبي با مشاهده هاله مصراتي مجري تلويزيون دولتي ليبي و شعار "به قذافي کمک کنيد چه ظالم باشد چه مظلوم" از او به عنوان يک چهره کمدي نام مي برند که دائما با دروغگويي هايش تعجب بينندگان را بر مي انگيزد. هاله مصراتی پيش از تسليم شدن به نيروهاي انقلابي ليبي،  هر شب با حضور در تلویزیون دولتی لیبی مواضع و دیدگاههای مختلفی را بیان می کرد که به عقیده گروهی از بینندگان عجیب و در عین حال مضحک بود.در این میان برخی از بینندگان نیز مواضع مصراتی را دلیلی برای کاهش فضای دردناک کنونی لیبی می دانند.هر چند مصراتی در مورد هر موضوعی، ابراز عقیده می كرد و مواضع مختلفی داشت اما نقطه مشترک تمام مواضع او، تایید کورکورانه رژیم قذافی بود تا جایی که هر شب با حضور در برنامه ای مستقیم که برخی آن را کمدی می دانستند، تصمیمات رژیم حاکم را ، آن هم به شکل غیر منطقی  توجیه می کرد. یکی از گفته های این گوینده تلویزیون لیبی، حرام دانستن تصمیم شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر ایجاد منطقه پرواز ممنوع در لیبی بود.   » اسرار زنان باديگارد قذافي : سرهنگ «معمر قذافي»، ديکتاتور ليبي را همواره بيش از صد زن همراهي مي کنند که بيشتر آنان محافظان شخصي وي هستند، ولي به تازگي اخبار و اطلاعاتي جديد درباره اين مسأله در برخي سايت هاي کشور ليبي منتشر شده و اسرار اين زنان را فاش کرده است. گفته مي شود چهار زني که هميشه پشت سر «قذافي» ايستاده اند، مانند ديگر محافظان وي، يونيفرم نظامي بر تن مي کنند، اما حقيقت اين است که آنان پرستار هستند. آنها دوره هاي پرستاري و امداد رساني را گذرانده اند تا در صورت بروز هرگونه مشکل جسمي براي ديکتاتور ليبي، به داد او برسند و مشکل وي را برطرف کنند؛ البته آنها کارهاي شخصي وي را نيز انجام مي دهند. اما از شروطي که «قذافي» براي اين چهار پرستار و صد محافظ خود قرار داده، اين است که هيچ کدام از آنان تا هنگامي که او را همراهي مي کنند، حق ازدواج ندارند. آنان ياد گرفته اند که بايد همه عمر خود را براي حفظ جان «قذافي» بگذرانند. هيچ يک از آنها حق گفت وگوي رسانه اي يا فاش کردن اطلاعات محرمانه آقاي ديکتاتور را ندارند.سايت «ويکي ليکس» نيز به تازگي در گزارشي نوشت: «معمر قذافي» يک پرستار اوکرايني به نام «جالينا کولوتنيتسکا» نيز هميشه همراه خود دارد. بررسي هاي انجام شده نشان مي دهد «قذافي» به او علاقه مند بوده و همين امر باعث شده او را همواره با خود همراه کند. ديکتاتور ليبي حتي در سفرهاي بين المللي خود، پرستارانش را همراهش مي برد. آنان از کوچکترين مسائل زندگي «قذافي» آگاهند. گفته مي شود، ديکتاتور ليبي به اندازه اي به پرستاران خود علاقه دارد که در يکي از سفرهاي بين المللي خود به کشور پرتغال ـ که قرار بود پس از آن براي سخنراني در مجمع عمومي سازمان ملل به ايالات متحده آمريکا برود ـ وقتي به دلايل اداري ويزاي يکي از اين پرستاران صادر نشده بود، ساعاتي بعد، «قذافي» هواپيماي شخصي خود را از پرتغال به ليبي فرستاد تا آن پرستار را پيش خود بياورد. همچنين برخي رسانه ها در گذشته نوشتند که گروه محافظان قذافي، چهارصد نفر دخترند که اين دختران در گروه هاي چهل نفري، حراست از جان رهبر ليبي را بر عهده دارند و لحظه اي از او غافل نمي شوند.در گزارش يک روزنامه مصري به لباس اين محافظان هم اشاره شده است: «آنها هيچ گاه مانند محافظان مرد با لباس شخصي ظاهر نمي شوند. هميشه  لباس نظامي به تن دارند و اين لباس از بهترين پارچه هاي موجود دوخته شده است. آنها پس از گذراندن امتحان هاي سخت برگزيده مي شوند و تا وقتي در خدمت قذافي هستند، اجازه ازدواج ندارند.»لباس اين دخترها بيش از چهار هزار دلار ارزش دارد و اين، شامل پوتين هم مي شود. دوخت اين پوتين ها، به گونه اي است که پاي آنها را به هيچ عنوان اذيت نکند و در يک کلام، زمختي در طراحي و توليد لباس اين محافظان جايي ندارد. وقتي يک دختر ساعت کارش تمام مي شود، بايد در حالت آماده باش باشد، چرا که قذافي هر لحظه، ممکن است دلش براي يک محافظ به خصوص تنگ شود و بخواهد او را ببيند! پايگاه هاي خبري ليبي در ادامه مطلب خود افزودند: «معمر قذافي» تک تک محافظان و پرستاران خود را شخصا از دانشکده اي که براي آموزش محافظان و پرستاران تأسيس کرده، انتخاب مي کند و پيش از استخدام رسمي آنان، مجبورشان کرده که سوگند ياد کنند که تا آخر عمر به او وفادار بمانند و از همين روي، حق ازدواج ندارند.اين پايگاه هاي خبري در پايان مطلب خود نوشتند: تنها دختر ديکتاتور ليبي «عايشه» نام دارد. او به خاطر تک دختر بودن به شدت مورد علاقه پدر است و همين امر موجب شده که «قذافي» همه محافظان شخصي خود را همنام با او بنامد. او محافظان خود را «عايشه اول»، «عايشه دوم»، «عايشه سوم» و غيره ناميده است.   » زنان محافظ قذافي دود شدندهنگامی که انقلابیون وارد مجمتع مسکونی رهبر لیبی در باب العزیزیه شدند، نه تنها قذافی و خانواده اش را در این قلعه کاملا مستحکم نیافتند بلکه حتی 400 زن محافظ وی که به دقت برگزیده شده بودند، دود شدند و به هوا رفتند!. به نقل از شبكه العربيه، هم اکنون هیچ نشانه ای از بادیگاردهای بحث برانگيز قذافی که بر اساس برخی گزارش ها شمار آنان به 400 تن می رسد در دست نیست .این زنان که هرکدام از آنها به شهرزاد در داستان های هزار و یک شب تشبیه می شدند همواره سوژه جنجالی رسانه های بین المللی بودند، اما داستان قذافی از زمان بکارگیری محافظان زن، 6هزار و یک شب به درازا انجامید . نخستین ظهور زنان محافظان در کنار معمر قذافی از دهه 90 قرن گذشته میلادی آغاز شد و آنها در واقع جایگزین بادیگاردهای تبعه آلمان شرقی شدند . بر اساس گزارش های رسانه ای منتشره در طول بیست سال گذشته، تعداد این محافظان مؤنث از 40 تا 400 ذکر شده است که نام رسمی آنها "محافظان انقلابی" است اما آنها بیشتر با نام "زنان آمازون" شهرت یافتند . گفته می شود که آنها را از هنگام شیرخوارگی بر می گزیدند و هنگامی که آماده پیوستن به گروه محافظان قذافی می شدند سوگند یاد می کردند که جان خود را برای دفاع از رهبرشان فدا کنند .این محافظان را برای آموزش و تمرین به اکادمی پلیس طرابلس می فرستادند و در آنجا آموزش نظامی و رزمی بسیار سختی را می گذراندند و هرکدام از آنها با طرز استفاده از انواع اسلحه آشنایی کامل دارد .محافظان قذافی تنها از میان دختران لیبیایی انتخاب نمی شدند بلکه در میان آنها دخترانی از کوبا و سایر کشورهای عربی وجود دارد هرچند که برخی گزارش تاکید دارند که اکثریت آنها کوبایی هستند .ازدواج نکردن آنها مهمترین شرط پیوستن به گروه محافظان قذافی است هر چند که نمی توان وجود چنین شرطی را مورد تاکید قرار داد. قذافی هرکدام از آنها را به نام دختر خود عایشه می نامید . جالب است که یادآوری شود زنان مسلح محافظ قذافی همیشه با استفاده از گرانترین مارک های جهانی خود آرایش کامل کرده، ناخن های خود را مانیکور زده و موی رنگ شده خود را افشان می کردند.در سال 2009 در اثنای دیدار قذافی از ایتالیا يك محافظ رنگین پوست قذافی، نظر برلوسکونی، نخست وزیر ایتالیا را به خود جلب کرد تا جایی که با بی توجهی به تشریفات استقبال از قذافی نگاه خود را کاملا به این دختر محافظ خوش برورو دوخته بود اما این محافظ به نخست وزیر ایتالیا چشم غره رفت . در سال 1988 به دنبال حمله گروه های اصولگرا به کاروان رهبر لیبی، زنی که رئیس محافظان بود ضمن پرتاب خود  به روی قذافی با نثار کردن جان خویش رهبر محبوبش را نجات داد، هفت محافظ زن دیگر نیز در این حادثه کشته شدند .در سال 2003 در اثنای انعقاد کنفرانس سران عرب در شرم الشیخ مصر ماموران امنیتی مانع ورد این محافظان مسلح به همراه قذافی به سالن اجتماع رهبران عرب شدند و این مساله باعث درگیری میان محافظان و ماموران مصری شد . در سال 1984 نیز مقامات امنیتی اتیوپی از ورود مسلحانه زنان محافظ قذافی به بیستمین کنفرانس سازم


مطالب مشابه :


استخدام دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی سبزوار

استخدام بهیار در سبزوار,استخدام کاردان هوشبری در سبزوار,استخدام استخدام روانشناس/




آگهی استخدام شرکت بیمه پاسارگاد (سهامی عام) در سراسر کشور

آگهی استخدام استخدامی استخدام در شیروان، بیرجند، سبزوار، نیشابور، شاهرود




آگهی استخدام سراسری بانک ملت-سال 1393

آگهی استخدام سراسری لیسانس در بانک تربت حیدریه، نیشابور، سبزوار استخدام روانشناس/




منابع آزمون کارشناسی ارشد رشته مشاوره (مشاوره و راهنمایی مشاوره خانواده تحصیلی شغلی توانبخشی)

مشاور روانشناس در همدان می باشد This weblog is about psychology and counseling and students. استخدام. مدیر




شماره تلفن پزشکان شرکت کننده در برنامه زیتون

شماره تلفن پزشکان شرکت کننده در برنامه 88955725 / خانم / دكتر / افروز / روانشناس استخدام.




زنان دیکتاتور لیبی جناب سرهنگ قذافی

وبلاگ شهيد قـنـدي مخابــرات سبزوار در همين حال روانشناس پيش از استخدام رسمي




برچسب :