همه چیز درباره فزیک حرارت .و ترمودینامیک

عنوان                                                       فهرست

 

صفحه   

مقدمه..............................................................................................................................................

 

1

سیستمهای ترمودینامیکی................................................................................................................

 

3

خواص ترمودینامیکی.....................................................................................................................

 

4

قانون اول ترمودینامیک..................................................................................................................

 

4

قانون سوم ترمودینامیک..............................................................................................................   

 

9

نتیجه گیری....................................................................................................................................

 

10

منابع ..............................................................................................................................................

 

11

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه :

ترمودینامیک: «مطالعه ی شیمی فیزیک را با ترمودینامیک آغاز می کنیم. ترمودینامیک (از کلمات یونانی «گرما» و «توان») مطالعه ی گرما، کار، انرژی و تغییرات در حالتهای سیستم توسط آنهاست. در یک مفهوم وسیعتر، ترمودنیامیک روابط میان خواص ماکروسکوپی سیستم را مطالعه می کند. خاصیت کلیدی در ترمودینامیک دماست و گاهی ترمودینامیک به عنوان مطالعه ی رابطه ی دما با خواص ماکروسکوپی ماده تعریف می شود.

(ترمودینامیک برگشت ناپذیر با سیستمهای غیر تعادلی و فرایندهای مرتبط است مطالعه خواهیم کرد. ترمودینامیک تعادلی یک علم ماکروسکوپی بوده و مستقل از هر نوع نظریه ی ساختار مولکولی است. به عبارت صریح، واژه ی مولکول در واژگان ترمودینامیک موجود نیست. هر چند نمی خواهیم وسواس به خرج دهیم، اما اغلب مفاهیم مولکولی را برای کمک در فهم ترمودینامیک بکار خواهیم برد. ترمودینامیک برای سیستمهای با ابعاد مولکولی بکار نمی رود، یک سیستم باید شامل تعداد زیادی مولکول باشد تا رفتار ترمودینامیک داشته باشد.»

(ایرالوین- چاپ 1382- ص 3- جلد اول)


سیستمهای ترمودینامیکی:

«بخش ماکروسکوپی از جهان که مورد مطالعه ی ترمودینامیکی قرار می گیرد، ترمودینامیکی قرار می گیرد، سیستم نامیده می شود. بخشهایی از جهان که بتواند با سیستم بر هم کنش داشته باشند محیط نامیده می شود.

به عنوان مثال، به منظور مطالعه ی فشار بخار آب به صورت تابعی از دما، می توان یک ظرف آب کاملاً مسدود شده (که از هوا تخلیه شده باشد) را در حمامی با دمای ثابت قرار داد و یک فشار سنج را جهت اندازه گیری فشار به آن متصل کرد. در اینجا، سیستم شامل آب مایع و بخار آب موجود در ظرف بوده و محیط شامل حمام با دمای ثابت و جیوه ی درون فشار سنج است.

یک سیستم باز آن است که ماده بتواند بین سیستم و محیط منتقل شود. یک سیستم بسته آن است که ماده نتواند میان سیستم و محیط انتقال یابد. یک سیستم منزوی آن است که بر هم کنش با محیطش نداشته باشد بدیهی است یک سیستم منزوی یک سیستم بسته است، اما هر سیستم بسته ای منزوی نیست.

در یک سیستم منزوی، ماده و انرژی بین سیستم و محیط جابجا نمی شود. برای یک سیستم بسته، انرژی می تواند بین سیستم و محیط انتقال یابد، اما ماده نمی تواند منتقل شود. برای یک سیستم باز، هم ماده و هم انرژی می تواند میان سیستم و محیط منتقل شود.

یک سیستم ترمودینامیکی باز یا بسته، منزوی یا غیر منزوی است. توجه به نوع سیستم مورد مطالعه مهم است، به طوری که یک عبارت ترمودینامیکی ممکن است برای یک نوع سیستم معتبر بوده اما برای سایر سیستم ها اعتبار نداشته باشد. معمولاً ما با سیستم های بسته سر و کار داریم.»

 

(ایرالوین- چاپ 1382- ص 3و 4- جلد اول)

 

خواص ترمودینامیکی:

«یک خاصیت ترمودینامیکی مقداری عبارت از خاصیتی است که مقدار آن معادل جمع مقادیر مربوط به قسمتهای مختلف سیستم باشد. لذا اگر سیستمی به دو قسمت تقسیم شود جرم سیستم مجموع جرمهای آن دو قسمت است جرم یک خاصیت مقداری است حجم نیز همین است خواصی را که به مقدار ماده در سیستم وابسته نباشد شدت می نامند. چگالی و فشار نمونه هایی از خواص شدتی هستند. یک قطره ی آب یا یک استخر شنای پر از آب، چگالی یکسانی دارند و لذا چگالی یک خاصیت شدتی است.»

(ایرالوین- چاپ 1382- ص 6و7 - جلد اول)

قانون اول ترمودینامیک:

«قانون اول ترمودینامیک که معمولاً قانون بقای انرژی نامیده می شود، به تعریف یک تابع حالت ترمودینامیکی جدید، انرژی داخلی V، منجر می شود. یک تابع حالت اضافی، آنتالپی H، به دلایل مناسب بودن بر حسب V,P,U تعریف می شود.

گرما شیمی که با گرمای حاصل از واکنش های شیمیایی و فرایندهای محلول سر و کار دارد، بر مبنای قانون اول پایه گذاری می شود. اگر ظرفیت های گرمائی واکنش دهندگان و محصولات مشخص باشند گرمای واکنش را می توان در صورتی که در یک دما معلوم باشد در دماهای دیگر محاسبه کرد.»

(آلبرتی- چاپ 1374- ص 40- جلد اول)

«قانون اول ترمودینامیک اصل موضوعی است که در آن یک خاصیت U به نام انرژی داخلی یافت می شود که (1) تابع حالت متغیرهای سیستم است و (2) در مورد آن تغییر  را می توان برای فرایندی که در سیستم بسته صورت می گیرد با به کارگیری معادله ی  محاسبه کرد.

اکنون این شکل ریاضی قانون اول خیلی واضح به نظر می رسد، ولی تا قبل از 1850 اصلاً واضح نبود.

قبل از 1850 اصل بقای انرژی در سیستمهای مکانیکی درک شده بود ولی نقش گرما در این اصل روشن نبود تا اینکه آزمایشهای ژول به معادله ی  منجر شد. توجه داشته باشید که قانون اول مفهومی برای تعیین تغییرات انرژی داخلی، نه مقدار مطلق انرژی داخلی، فراهم می سازد.

اگر  منفی باشد می توان گفت که سیستم انرژی را به صورت گرما از دست می دهد که آزاد می شود و کار که توسط سیستم انجام می گیرد قانون اول از معادله ی     پیروی می کند و درباره اینکه چه مقدار کار انجام می گیرد، چیزی برای گفتن ندارد. به عبارت دیگر، کاهش انرژی داخلی کلاً به صورت کار ظاهر می شود (0=q). امکان دیگر این است که حتی بیش از این مقدار کار انجام می شود و گرما جذب شود (0q>)، به طریقی که از معادله ی  پیروی کند. اگر چه قانون اول ترمودینامیک در مورد مقادیر نسبی گرما و کار چیزی برای گفتن ندارد، ولی قانون دوم این را بیان می کند.

قانون اول غالباً بدین صورت بیان می شود که انرژی می تواند از صورتی به صورت دیگر تبدیل شود ولی انرژی را نه می توان خلق کرد و نه از بین برد. پس انرژی کل یک سیستم منزوی ثابت است.

انرژی داخلی سیستم یک خاصیت مقداری است لذا اگر سیستمی را دوبرابر کنیم. انرژی داخلی آن دو برابر می شود. به هر حال، انرژی داخلی به ازای یک مول یک خاصیت شدتی است»

(آلبرتی- چاپ 1374- ص 52، 51،50- جلد اول)

مطالعه ترمودینامیک را مهندسین قرن نوزدهم آغاز کردند؛ آنها می خواستند بدانند قوانین ترمودینامیک محدودیتهایی بر عملکرد ماشین های بخار و سایر ماشین های تولید کننده انرژی مکانیکی تحمیل می کنند. ترمودینامیک درباره تبدیل یک شکل انرژی به شکلی دیگر، به ویژه تبدیل گرما به سایر شکلهای انرژی بحث می کند. این کار با مطالعه روابط بین پارامترهای صرفاً ماکروسکوپی صورت می گیرد که رفتار سیستمهای فیزیکی را توصیف می کنند. این گونه توصیف ماکروسکوپی (و در مقیاس بزرگ)، لزوماً تا حدی خام است، چرا که همه جزئیات کوچک مقیاس و میکروسکوپی را نادیده می گیرد. اما در کاربردهای عملی، این جزئیات اغلب مهم نیستند، برای مثال، مهندسی که رفتارهای گاز حاصل از احتراق را در سیلندر یک موتور اتومبیل بررسی می کند می تواند با کمیتهای ماکروسکوپی همچون دما، فشار، چگالی و ظرفیت حرارتی کار خود را پیش ببرد.

در واقع دانشمندان به دنبال یافتن این پرسش بودند که آیا می توان ماشینی به طور دائمی کار مکانیکی انجام دهد. آنها مدتی بر روی این موضوع تحقیق کردند و تعدادی از محققین نیز طرحهایی برای این کار پیشنهاد نمودند. شکل زیر یکی از این طرحها را نشان می دهد. هدف این بود که ابزار ساخته شده بدون مصرف هیچ گونه سوخت یا هر گونه انرژی ورودی دیگر، کار خروجی بی پایانی را تامین کند. در شکل میله های کوتاه لولا شده، که به میخ ها تکیه دارند، وزنه ها را به چرخ متصل می کنند. وقتی میله ها در وضعیت نشان داده شده هستند، عدم توازنی در توزیع وزن وجود دارد که موجب ایجاد یک گشتاور ساعتگرد خواهد شد که چرخ را در جهت نشان داده شده می چرخاند، طراح می پنداشت این گشتاور همیشگی است و نه تنها چرخش چرخ را در جهت نشان داده شده می چرخاند، طراحی می پنداشت این گشتاور همیشگی است و نه تنها چرخش چرخ را حفظ می کند، بلکه به طور دائمی به محور آن انرژی می دهد. اما انچه در عمل اتفاق می افتد این است که پس از یک دور چرخیدن، جرم ها در یک وضعیت متعادل باقی می مانند و حرکت متوقف می شود.

 

در این راه کوششهای فراوانی صورت گرفت؛ در شکلهای زیر می توانید نمونه هایی از این طرحهای پیشنهادی را ببینید.

 

 

یافته های حاصل از آزمایشات نشان داد که ساختن چنین ماشینی غیر ممکن است. قانون اول ترمودینامیک نیز چیزی نیست، مگر بیان همین بقای انرژی.

اگر تنها راه تغییر دادن انرژی یک دستگاه، انجام دادن کار روی دستگاه و یا واداشتن دستگاه به انجام کار بود، مسئله ساده بود. هر کاری که روی دستگاه انجام می دادمی در نهایت به صورت انرژی مکانیکی پس گرفته می شد. دادن گرما به دستگاه هم سبب بالا رفتن دمای آن می شود و وقتی جسم به دمای اولیه اش باز می گشت، گرمایی را که قبلاً گرفته بود عیناً پس می داد، به این ترتیب می شد از نوعی انرژی مکانیکی داخلی دستگاه سخن گفت که عبارت بود از جمع جبری کار انجام یافته به وسیله دستگاه و کار انجام شده روی آن؛ در کنار ان دستگاه دارای یک محتوای گرمایی بود، که از جمع جبری گرمای داده شده به دستگاه و گرمای گرفته شده از آن محاسبه می گردید.

آزمایش ژول نشان داد که این تئوری نادرست است. دمای یک جسم را می شد با انجام دادن کار روی آن تغییر داد، یک جسم می توانست گرما بگیرد (مثلاً ماشین بخار) و کار مکانیکی انجام دهد. به این ترتیب معلوم شد که نمی توان از گرمایی که در مقدار معینی ماده وجود دارد و یا از انرژی مکانیکی آن به صورت جدا از هم سخن گفت. جسم فقط دارای یک مخزن انرژی است، که آن را «انرژی داخلی» می نامیم.

هم کار مکانیکی و هم گرما در این مخزن سهیم اند، برداشت انرژی از این مخزن می تواند به صورت کار مکانیکی و یا گرما باشد. این، قانون اول ترمودینامیک است:

هر گاه فرایندی را که با گرما و کار سر و کار دارد به کار گیریم تا دستگاهی را از یک حالت آغازین به حالت جدید برسانیم، تغییر انرژی درونی سیستم مقدار ثابتی دارد که مستقل از جزئیات فرایند است.

تغییرات انرژی درونی برابر مجموع کار انجام شده بر روی سیستم و گرمای داده شده به آن می باشد. به عبارت دیگر اگر تغییرات انرژی درونی را با ( ) کار انجام شده بر روی سیستم را با (w) و گرمای داده شده به آن را با (Q) نشان دهیم، خواهیم داشت:  Q+w=

قانون دوم ترمودینامیک:

«قانون اول ترمودینامیک بیان می کند که وقتی یک شکل انرژی به شکل دیگر آن تبدیل می شود انرژی کل ثابت می ماند. این قانون محدودیت دیگری را در این فرایند نشان نمی دهد. با وجود این، می دانیم که بسیاری از فرایندها یک جهت طبیعی دارند و این سوال مربوط به جهت است که قانون دوم پاسخگوی آن می باشد. مثلاً گاز در خلا منبسط می شود. ولی عکس آن اگر چه قانون اول را نقض نمی کند هرگز رخ نمی دهد. برای میله ای که دمای یکنواختی دارد، گرم شدن در یک سر و سرد شدن در سر دیگر نقض قانون اول نیست، ولی می دانیم که این اتفاق به طور خودبخود هرگز رخ نمی دهد. قانون دوم معیاری برای پیشگیری اینکه فرایند می تواند به طور خودبخود رخ دهد را بنا می کند و از این رو در شیمی حائز اهمیت بسیاری است.

کمیتی که بیان می کند یک واکنش شیمیایی با تغییر فیزیکی در سیستم منزوی می تواند به طور خودبخود اتفاق بیفتد یا نه آنتروپی S است. آنتروپی مانند انرژی داخلی U تابعی از حالت سیستم است. ترمودینامیک با سرعت رسیدن به تعادل سر و کار ندارد بلکه فقط درباره ی حالت تعادل بحث می کند. گاهی لازم است که حتی گاز داخل ظرف دیگری منبسط شود و برای اینکه بعضی واکنشهای شیمیایی سرعت رسیدن به تعادل بسیار آهسته است.

معرفی S، مجموعه ی کمیتهای ترمودینامیکی مورد نیاز را تکمیل می کند.

قانون سوم ترمودینامیک به ما اجازه ی به دست آوردن مقدار مطلق آنتروپی یک جسم را می دهد.»

قانون اول ترمودینامیک به معرفی انرژی درونی، U  منجر شد. این کمیت تابع حالتی است که بر مبنای آن، مجاز بودن یک فرایند مورد قضاوت قرار می گیرد و بیان می دارد که فقط تحولاتی مجاز است که انرژی داخلی کل سیستم منزوی، ثابت بماند. قانونی که ملاک خودبخودی بودن را مشخص می سازد. (قانون دوم ترمودینامیک)، بر حسب تابع حالت دیگری بیان می شود. این تابع حالت، آنتروپی S است.

ملاحظه خواهیم کرد که بر مبنای آنتروپی قضاوت می کنیم که آیا یک حالت به طور خودبخودی از حالت دیگری قابل حصول می باشد. در قانون اول با استفاده از انرژی داخلی، تحولات مجاز مشخص می شود (آنهایی که انرژی ثابت دارند) از قانون دوم با استفاده از آنتروپی، تحولات خود بخودی از بین همان فرایندهایی مشخص می شود که بر مبنای قانون اول مجاز می باشد.

بیان قانون دوم

آنتروپی سیستم منزوی در یک فرایند خودبخودی افزایش می یابد که آنتروپی تمام قسمتهای سیستم منزوی می باشد.

از آنجایی که فرایندهای برگشت ناپذیر (مانند سرد شدن شیئی تا دمای محیط و انبساط آزاد گازها (خود بخودی است، در نتیجه همه آنها با افزایش آنتروپی توام می باشند. این نکته را می توان به این صورت مطرح کرد که در فرایندهای برگشت ناپذیر آنتروپی تولید می شود. از طرف دیگر، در فرایند برگشت پذیر توازن وجود دارد، یعنی سیستم با محیط در هر مرحله در تعادل است. هر مرحله بسیار کوچک در این مسیر برگشت پذیر بوده و پخش نامنظم انرژی روی نمی دهد و در نتیجه آنتروپی افزایش نمی یابد، یعنی در فرایند برگشت پذیر آنتروپی ایجاد نمی شود. آنتروپی در فرایندهای برگشت پذیر از بخشی از سیستم منزوی به بخش دیگری منتقل می گردد.

 

(-                 چاپ 1374، ص 102 و 103- جلد اول)

 

 

قانون سوم ترمودینامیک:

«قانون سوم ترمودینامیک می گوید هنگامی که انرژی یک سیستم به حداقل مقدار خود میل می کند آنتروپی سیستم به مقدار قابل چشم پوش می رسد یا به طور نمادین:

      ,

از رابطه ی بین انرژی درونی و دما، رابطه ی بالا را می توان به صورت زیر نوشت

      ,

اما در هنگام کاربرد این قانون باید توجه داشت که در این دما  سیستم در حال تعادل است یا نه زیرا با پایین آمدن دما، سرعت رسیدن به تعادل خیلی زیاد می شود.»

(قانون سوم ترمودینامیک، fa. Wiki pedia. Org[wiki])


منابع مورد استفاده:

1. شیمی فیزیک- جلد اول- تالیف: رابرت ای- آلبرتی ترجمه: اصغر زینی اصفهانی- شهناز خالقی- چاپ اول 1374- مرکز نشر دانشگاهی

2. شیمی فیزیک- جلد اول- تالیف ایرالوین مترجمان: دکتر غلامرضا اسلامپور ، دکتر غلامعباس پارسا فر- دکتر علی مقاری- دکتر بیژن نجفی چاپ چهارم 1382 ناشر: موسسه فرهنگی فاطمی

3.  http:/www/edu/tebyan. Net/ physics/ first- thermodynimics- Law/ index. Htm

4.  http: /www/ fa. Wiki pedia. Org/ wiki/  


مطالب مشابه :


اظهارات مديرعامل شرکت ماهان سپاهان درباره سهام بانک سرمایه

به گزارش موج، بهروز ريخته گران اصفهاني، مدير عامل شرکت ماهان سپاهان پيرو درج خبري در




خبر داغ (اختلاس در بانک کشاورزی)

مجتبی ریخته گران اصفهانی فرزند عبدالجواد، عضو و رئیس هیأت مدیره شرکت آرد تهران باختر




کردی: هرکسی برای خدمت به ریخته‌گران می‌آید نزد وی جایگاهی ندارد

Handwritings - کردی: هرکسی برای خدمت به ریختهگران می‌آید نزد وی جایگاهی ندارد - مطالب و تحلیل های




ناگفته های مدیر عامل پتروشیمی اصفهان

است که پیگیری‌ها از رئیس هیئت مدیره این شرکت یعنی بهروز ریختگران اصفهانی ریخته گران




همه چیز درباره فزیک حرارت .و ترمودینامیک

ریخته گران . . . اصغر زینی اصفهانی- شهناز خالقی- چاپ اول 1374- مرکز نشر دانشگاهی




/مطالب فوتسال/

*علت اینکه تیم های اصفهانی فولادماهان و گیتی پسند تیم خانواده بزرگ ریخته گران




نگاهی گذرا به آموزش و پرورش در تمدن اسلامی

مستطاب زندگی-فاطمه جناب اصفهانی کنفرانس درس علم و تمدن در اسلام با دکتر ریخته گران




مقاله: بررسی تطبیقی مبانی مشترک تفسیر قرآن و هرمنوتیک کلاسیک

(ریخته­گران توجه به تعاریف مفسران از تفسیر و این که مفسرانی نظیر راغب اصفهانی آن را




برچسب :