داستان زیبایی : شب عروسی و مادر داماد
قصه ای زیبا " خوشحال میشم بخونید"
.
داماد به شکل نگهانی مهمانان را غافلگیر کرد
در حالیکه میکروفن رو بدست گرفته بود و میگفت : چه کسی حاضره مادرم رو بخره و 3بار این جمله رو تکرار کرد
جزئیات
این داستان بر میگرده به شب عروسی زمانیکه عروس و داماد در کنار هم نشسته
بودند ، عروس در گوش داماد گفت : مادرت رو از روی سکو بفرست پایین ؛ خوشم
نمیاد ....
و داماد میکروقن رو برداشت و گفت " چه کسی مادرم رو میخره ؟"
حاضرین از این رفتارش بشدت تعجب کردند ، و 3 بار این جمله رو تکرار کرد ،حاضرین جشن عروسی همگی سکوت اختیار کردند
در این هنگام داماد انگشتر رو پرت کرد و گفت : " من مادرم را خواهم خرید "
و رو به عروس کرد و طلاقش رو اعلام کرد ، مادرش رو برداشت و از سالن خارج شد
و
بعد از پخش شدن داستان ماجرا در منطقه مردی آمد و به پسر جوان گفت " شوهری
بهتر از تو برای دخترم نخواهم یافت " و دخترش را به همسری او در آورد ....
‘امـــــــك ثم امـــــك ثم امـــــــــك‘
بیاد
آور که پیامبر صلی الله علیه و سلم در مورد کسی که بیشترین حق را بر گردن
دارد گفت : اول حق مادرت را ادا کن سپس حق مادرت و باز هم حق مادرت و سپس
پدرت
مطالب مشابه :
عروس و داماد در شب عروسی در حجله خون ...
عروس و داماد در شب عروسی در در هنگام بازی و پرش کردن کاری کرده است که بر سرنوشت و
عروسی
مسلما کاری به جز ورود داماد و گرفتن را مطرح میکنند که روال عروس و داماد
عروس دوماد و شب زفاف(+18 توضیح كارها)
تجربه میکنند. و غیر از آن رسم است که در شب اول عروسی عروس و داماد یا به
داستان زیبایی : شب عروسی و مادر داماد
شب عروسی و مادر داماد به شب عروسی زمانیکه عروس و داماد که دستت می رسد کاری
مراسم محلی خواستگاری تاعروسی در مازندران
هستم و هر کاری که مرا می روند.شب حنابندان عروس و داماد عروسی عروس باید
برچسب :
کاری که عروس و داماد شب عروسی میکنند