دعواي زن و شوهر ...
مدت زيادي از ازدواجشان مي گذشت و طبق معمول، زندگي فراز و نشيب هاي خاص خود را داشت. يك روز، زن كه از ساعات زياد كاري شوهر عصباني بود و همه چيز را از هم پاشيده مي ديد زبان به شكايت گشود و باعث نا اميدي شوهرش شد.
مرد پس از يك هفته سكوت همسرش، با كاغذ و قلمي در دست به طرف او رفت و پيشنهاد كرد هر آن چه را كه باعث آزارشان مي شود بنويسند و در مورد آن ها بحث و تبادل نظر كنند.
زن كه گله هاي بسياري داشت بدون اين كه سر خود را بلند كند، شروع كرد به نوشتن. مرد نيز پس از نگاهي عميق و طولاني به همسر، نوشتن را آغاز كرد.
يك ربع بعد با نگاهي به يكديگر كاغذها را رد و بدل كردند.
مرد به زن عصباني و كاغذ لبريز از شكايت خيره ماند، اما زن با ديدن كاغذ شوهر، خجالت زده شد و به سرعت كاغذ را پاره كرد. شوهرش در هر دو صفحه اين جمله را تكرار كرده بود: دوستت دارم عزيزم.
مطالب مشابه :
دعوای زن و شوهر !!
قهر را جدي نگيريم یا چطور بعد از یک دعوا دوباره آشتی کنیم؟ نقش جر و بحث و به دنبال آن قهر را
دعوای زن و شوهر
جدیدترین جوکهای روز مطالب خواندنی - دعوای زن و شوهر - این وبسایت طبق قوانین جمهوری اسلامی
دعواي زن و شوهر ...
دعواي زن و شوهر مرد به زن عصباني و كاغذ لبريز از شكايت خيره ماند، اما زن با ديدن كاغذ
دعوای من و زنم (1)
دعوای زن و شوهر - دعوای من و زنم (1) - زن و شوهر دعوا کنند ابلحان باور کنند
دعوای زن و شوهر !
مدت زمان زیادی از ازدواج شان می گذشت و طبق معمول ، زندگی فراز و نشیب های خاص خودش را طی می کرد .
دعوای زن و شوهر
داستان های کوتاه - دعوای زن و شوهر - مرد پس از یک هفته سکوت، با کاغذ و قلمی در دست به طرف او
برچسب :
دعوای زن و شوهر