بررسي مشكل يك دانش آموز

بررسيمشكليك دانش آموز<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

به روش اقدام پژوهي

مقدمه

ازبخشهاي اساسي درپيشرفت وتوسعه ي كشورميزان بهره مندي گروههاي مختلف مردم ازآموزش است.

آموزش دختران بصورت يكي ازگروههاي كمتربرخوردارازآموزش درسالهاي اخيرموردتوجه بيشتري واقع

شده است و البته براثرفعاليت وتلاش روزافزون دختران رشدشايان توجهي در اين بخش حاصل شده است اماهمچنان درمناطق روستايي شاهدعقب ماندگي ومحروميت بعضي دختران ازتحصيل مي باشيم تاآن جادر بعضي ازمناطق دختران واجب التعليم به جهت عوامل متعددازدسترسي وورودبه نظام آموزشي باز مي مانندويااگرهم واردآموزش و پرورش شوندممكن است تحصيل رارهاكنند.درمنطقه خليج نيزجزءمناطق روستايي محسوب مي شودعوامل فرهنگي اجتماعي اقتصادي متعددي دراين محروميت دختران ازتحصيل مؤثراست ازجمله:

زودرس بودن ازدواج, ضروري نديدن سوادوادامه تحصيل براي دختران ازجانب خانواده هاي پرجمعيت

مشكلات رفتاري والدين اعتياد فقراقتصادي وحاكميت نگرش فرهنگ مردسالاري و…رامي توان مؤثر دانست.

توصيف وضعيت موجود

موضوع مورد مطالعه دختري است بنام نرگس كه يكي از دانش آموزان دبيرستان شهداي گمنام واقع در منطقه روستاي خليج است.رفتارهاي وي از طريق بر قراري ارتباط با خود دانش آموز و مصاحبه و پرسش از والدين و دبيرانش و همچنين بررسي محيط زندگي وخانواده وي مورد بررسي وتحقيق قرار گرفته است .نرگس در سال اول دبيرستان علاوه بر اينكه در خواندن دروس خود با دبيرانش همكاري منفي نمود كادر اجرائي را نيز دچار مشكل عديده اي مي كرد هر چه معاونين مشاور و مدير مدرسه با او صحبت مي كردند و تعهدات شفاهي وكتبي زيادي ازاو مي گرفتند در وي موثر نمي افتاد. گاهي با آوردن ترقه به مدرسه كلاس و محيط مدرسه را به آشوب مي كشيد گاهي دبيران را با حرف زدن زياد در كلاس ذله مي كرد وگاهي دبيران رابخود جلب مي نمود تا اينكه سال اول تمام شد ووي باامتحانات شهريور موفق شد به كلاس دوم ارتقاء يابد. درسال جديدمجددا" ازايشان تعهداتي در حضور خانواده گرفته وسپس از او ثبت نام بعمل امد اما در سال جديد مشكلاتي كه پديد مي آورد بيشتر وحادتر بود. لازم به ذكر است كه اين دانش آموزاز پدرش بخا طر كتك هايي كه مي خورد وهمچنين از تهديدات مكرر پدر به شدت مي هراسيد ومادرش اذعان ميداشت كه پدر وي عصبي وسخت گير است به همين جهت تا جائيكه ممكن بود مشكلاتي را با مادر نامبرده در ميان مي گذاشتيم . افزايش افزون مشكلات اين دانش آموز وبيرون زدنهاي وي از خانه بنام مدرسه بالاخره منجر شد كه روزي با يكي ازدوستانش بدون اينكه به مدرسه بيايد (البته بنام رفتن به مدرسه) دردسري ديگرتصادف كرد: خانواده وي به اميد اينكه فرزندشان در مدرسه است ازهمه جا بي خبر بودند تا اينكه بطريقي مطلع مي گردندكه دخترشان تصادف كرده است .اين موضوع سبب شد توجه پدر خانواده به دخترش بيشتر معطوف گردد ومااز اين فرصت استفاده كرديم و سعي نموديم تا با برقراري ارتباط بيشتر با خانواده اش تاجائيكه مي توانيم به اين دانش آموز كمك نمائيم چرا كه مي دانيم خانواده نقش موثري در نحوه ي برقراري ارتباط هر فرد با جامعه دارد. پس از بهبود اين دانش آموز تصميم گرفتيم تابا خانواده ي وي خصوصا" مادرش بطور مكرر در ارتباط باشيم تابا مساعدت وياري خانواده و خود دانش آموز تا حدودي از معضلات رفتاري وي بكاهيم.

گردآوري اطلاعات و شواهديك

وقتي طي گفتگوهايي با شرايط خانوادگي و روحيات اين دانش آموزبيشتر آشنا شديم ضمن بر قراري ارتباط محترمانه و دوستانه با نرگس به وي اطمينان داديم كه با او همچون دانش آموز تازه وارد كه هيچ ذهنيت منفي نسبت به او نداريم بر خورد خواهيم كرد كم كم جلب شد و مشكلات خود را باما در ميان گذاشت.نامبرده در گفت وگو هايي كه باما داشت اذعان مي داشت كه پدرش ادامه تحصيل رابراي زنان خيلي مهم نمي داند ومي گويد وظيفه زن تنها خانه داري شوهر داري و بچه داري است. همچنين مي گفت درخانواده براي پسران ارزش بيشتري قائلندونقش مردرادرزندگي بخاطر نان آوربودنش مهمتر مي دانند و معتقدند كه پسران آنها بايد درس بخوانند ولي دختر اگر درس بخواند يا نخواند خيلي مهم نيست.در صحبتهايي كه با اولياء نرگس داشتم پي برديم كه ايشان معتقدند دختر متعلق به مردم است وبهتر است زودتر ازدواج كند.در مصاحبه اي كه با دبيران وي داشتيم بعضي از ايشان معتقد بودند كه او بايد از مدرسه اخراج گردد تا درس عبرتي باشد براي ديگر دانش آموزان.البته بعضي از همكاران گرامي ديگر نيز مايل بودند تاجائي كه امكان دارد به او كمك كنند تااصلاح شود.

تجزيه و تحليل اطلاعات

پس از مطالعه در محيط زندگي نرگس و بررسي رفتارهاي وي در كلاس ارتباط باديگر دانش آموزان با دبيرانش تا حدودي متوجه علل درس نخواندن و رفتارهاي نامطلوب او در مدرسه شديم .خلاصه يافته هاي مادر اين مورد بدينگونه ارزيابي شد.

خلاصه يافته هاي اوليه

1-بي توجهي والدين اين دانش آموز در محيط خانه با وي.

2-بي اهميت بودن تحصيل در خانواده نرگس.

3-تبعيض بين پسران و دختران دراين خانواده

4-نگرشهاي ناصحيح خانواده نسبت به تحصيل دختران

5-بر خورد ناصحيح بعضي از دبيران اين دانش آموز بااودر محيط مدرسه

6-درگيري والدين دانش آموز باهم

7-اعتياد پدر

8-فقر اقتصاد

علل وعوامل مؤثر در باز ماندن دختران از تحصيل

ازمهمترين كليشه هاوباورهاي فرهنگي كه موجب بازماندن دختران ازتحصيل مي شودمي توان به اين موارداشاره نمود:

o بي فايده دانستن تحصيل وادامه آن براي دختران وبي ارتباط دانستن سوادبانقش اصلي به اين موارداشاره نمود:زنان كه خانه داري /همسرداري وبچه داري است.

o اهميت سواد وتحصيل براي پسران به جهت نقش مهمترمردان درجامعه ونان آوري درخانواده

o متعلق دانستن دختران به مردم ولازم نديدن صرف اعتبارمالي براي تحصيل ورشدايشان

o ارزش دادن به ازدواج دختران درسنين پايين

o سخت گيريهاي بيشتردررشدوتربيت دختران وقائل شدن فشارهاي بيشتربرآنان

درموضوع دسترسي ناعادلانه دختران به تحصيل نيز يك ريشه مشكل رابايددرتصورات پيش ساخته جنسيتي خانواده هاجستجو كرد كه به مرور زمان مبدل به كليشه ها ونگرشها وغالبا"انديشه هاي فرهنگي گرديده است ومعمولا"بر پايه نابرابريهاوتبليغات ميان دختر وپسر استوار است وزماني تلاش جهت تغييراين وضعيت مؤثرخواهدبودكه نظام آموزش كشور درحالي كه مبادرت به اصلاح نگرش آحادجامعه درخصوص حقوق اساسي زنان ودختران مي كند وبه ساختارهاي موجودبه منظور ايجادعدالت وحذف باورهاي سنتي غيركارآمد نيز بپردازد.

راهكارهايي جهت كاهش بازماندگي از تحصيل دختران به ويژه در مناطق محروم

1- بكارگيري ارتباطات مردمي از طريق نفوذان محلي /ارتباطات رسانه اي و نشست هاي مدرسه اي بمنظور آموزش/ آگاهي واصلاح نگرش خانواده ها در خصوص آموزش دختران .

2- اجباري كردن آموزش عمومي براي همه واجب التعليمها به ويژه دختران.

3-كاهش هزينه تحصيل دختران براي والدين به گونه ايكه بازده آموزش دختران بيش از هزينه صرف شده باشد .

4- بهسازي سيماي زن و خانواده دركتاب ومحتواي آموزش.

5- تهيه برنامه هاي درسي متناسب و منعطف با شرايط بومي و محلي.

6- ترويج محلي سازي آموزشي و تمركز زدايي .

7- وضع قوانين ضمانت اجرائي بالا جهت جلوگيري از ازدواج زودرس دختران و شيوه هايي براي ادامه تحصيل زنان جوان ازدواج كرده.

8-اعطاي بورس هاي كوچك به دختران محروم وجلب حمايت هاي اجتماعي.

9- در مواردي آموزش و پرورش مطالبي راآموزش مي دهد كه مناسب با زندگي و اطلاعات به روز نيست وجوانان را براي زندگي روزمره آماده نمي كند و نياز هاي واقعي درآن پيش بيني نشده است.همسو كردن مطالب درسي با نيازهاي جامعه و اطلاعات به روز دادن به جوانان درمدارس جاذبه مدرسه را بيشتر مي كند.

10- البته اين نكته هم شايان ذكر است كه بعضي از افراد جامعه با آنكه خود سوادي ندارند اما به ارزش سواد واقفند وبسيار مايلند كه فرزندانشان مدارج عالي علمي را طي نمايند واين خودگام بزرگي درهر جامعه است اگر فراگير شود.

چگونگي اجراي راههاي جديد

برقراري ارتباط مناسب واحترام متقابل بين اولياء مدرسه ودانش آموز مورد نظر و همچنين بررسي عوامل ومشكلات دانش آموز از ديدگاه خود او.ايجاد ارتباط مداوم با اولياء نام برده همكاري دبيرانش باوي و توجه اولياء مدرسه به او/ دادن شخصيت مثبت به اين دانش آموز و تشويق هاي بجا و مناسب توسط همكاران مدرسه بذل توجه كافي به نرگس سبب گرديد تا حدودي رفتارهاي وي در مدرسه تغيير كند وبه تدريج دبيران از او اظهار رضايت نمودند وتوجه او بيشتر به درس معطوف شد و رفتارهايش تاحدودي مناسبتر گرديد بگونه ايكه درارتباطاتي كه باوالدين او داشتيم ايشان نيز اظهار رضايت بيشتري از نامبرده مي نمودند.

گردآوري اطلاعات شواهد 2

در مجموع براي اينكه دقيقا" معلوم شود كه آيا توجه لازم و مناسب به اين دانش آموز مبذول گرديده يا خير و براي پي بردن به تغييرات نامبرده با همكاران مدرسه جلسه ي مشتركي داشتيم وطي گفتگوهايي به اين نتيجه رسيديم كه عوامل متعدد مؤثر در تغيير رفتار نرگس بدين گونه بوده است :

1- ارتباط مناسب وهمكاري ميان مدرسه واولياء دانش آ‌موز .

2- مبذول داشتن توجه همگاني به اين دانش آموز با توجه به مشكلات خانوادگي و روحي وي در مدرسه توسط مشاور و همكاران ديگر.

3- همكاري دبيران نامبرده باوي.

4- تشويق بموقع نامبرده.

5- دادن شخصيت مثبت به اين دانش آموزدرمدرسه.

نتيجه گيري

از عوامل مؤثر درايجاد محروميت براي دختران و تبعيض بين زنان ومردان /حاكميت باورهاي فرهنگي تبعيض آميز دربين مردم است كه زنان ودختران را موجوداتي ضعيف تر ودائما" محتاج به همراهي وهدايت مردان مي دانند تا جائيكه دربسياري مواقع موجب بازماندن آنها ازابتدائي ترين حقوق انساني مي شوند نقش اين دسته از نگرشها درباز ماندن ازتحصيل شايان توجه مي باشد در موضوع باز ماندن يا بي توجهي بعضي دختران مناطق روستائي ازتحصيل نيز نگرشهاي والدين /جامعه واولياء مدارس نقش شايان توجهي ايفا مي كند.گروهي از والدين معتقدند كه چون دخترانشان در نهايت ازدواج مي كنند پس درس خواندن ونخواندنشان خيلي حائز اهميت نيست.اين طرز تلقي باعث مي شود كه در سن كم دختران تن به ازدواج داده ودر اين مناطق بسرعت از چرخه ي تعليم وتربيت كشور باز مانند .پس اگر فرهنگ ما كه شامل شيوه نگرش مردم به خود و محيط اطرافشان وپيش فرصتهاي ذهني آنهاست تغيير كندوهمچنين به درس خواندن دختران همچون درس خواندن پسران در خانواده ها توجه كافي مبذول شود تفاوتهاي جنسيتي در خانواده ها مطرح نشود اولياء مدرسه باوالدين دانش آموزان در ارتباط نزديك و تنگاتنگ باشند وتبليغات كافي دروسايل ارتباط جمعي براي ارزش سواد ادامه تحصيل دختران صورت گيرد مطالب تدريس شده در مدارس با نيازهاي روزمره دانش آموزان دختر متناسب باشد مدرسه برايشان جالب وجذاب جلوه كند احترام ومحبت كافي ميان اولياء مدرسه دانش آموزان والدين ايشان با آنها باشد ودرمجموع ما به ارزش تحصيل بيش از زمان حاضر پي ببرد دختران بيشتري از تحصيلات عالي وزندگي بهتر برخوردار خواهند شد.

بررسي مشكل يك دانش آموز

مطالب مشابه :

مشکلات دانش آموزان کلاس و راههای درمان

مشکلات مشاوران آموزش و پرورش

بررسي مشكل يك دانش آموز

مدرسه‌ای روستایی که با یک «وبلاگ» جهانی شد

مشکلات مدرسه

مشکلات ویژه یادگیری دانش آموزان در مدرسه

مدرسه‌ای روستایی که با یک «وبلاگ» جهانی شد

مشکلات اجرایی مدیریت مدرسه محوری

مشکلات اجرایی مدیریت مدرسه محوری

مشکلات رفتاری دانش آموزان از زاویه دید مدیریتی