شعر طنز شیمی

یک روز چند استاد با ادعای دانش رفتند لابراتوار1 از بهر آزمایش

آن اولی که عشقش برق و الکترون بود یک میله را گرفت و بر موی داد مالش

ناگه جرقه ای زد ، آتش گرفت مویش مویی که پشت آن را او بسته بود با کش

استاد دیگری هم شیمی تخصصش بود یُد را گرفت با پنس تا یُد شود فرازش2

اما بخار یُد رفت در بینی و گلویش حلقش به طول شش ماه مادام کرد خارش

آن سومی که اُپتیک3 را می شناخت کامل با لامپ پرتوی ایکس ایجاد کرد تابش

این تابش خطرناک آزرد هر دو چشمش نور دو دیده ی او بنهاد رو به کاهش

استاد زیست هم شد در این میانه مشغول یک جفت موش را کرد تلقیح بهر زایش

موشی به عرصه آمد هم قدّ یک هیولا از ترسِ این هیولا بگریخت سوی تالش

آن پنجمی که بودش علم زمین شناسی سنگ قُلنبه ای را با سُنبه داد سایش

سنگ از کَفَش برون رفت افتاد روی پایش از درد قوزک پا تا شام کرد نالش

استاد دیگری هم در این میانه گم شد گویا که منفجر شد در حین این نمایش

شایان تو هم نظرکن بر وضع این اساتید چون دانشت فزون شد خود را مکن ستایش


مطالب مشابه :


شعر علم وهنر

بصیرت من - شعر علم وهنر - علمی و آموزشی اول هـــــــر کار بنـــــــام خدا . حل کند هر مشکل و




توصيف علم به روايت شعر

آرام تر از موج دریا ( كرتان ) - توصيف علم به روايت شعر - عاقبت خاك شود حُسن و جمال من و تو روز




شعر طنز شیمی

علم - شعر طنز شیمی - "شگفتی های علم" یک روز چند استاد با ادعای دانش رفتند لابراتوار1 از




شعر در مورد علم ودانش

در صفت علم علم بالست مرغ جانت را بر سپهر او برد روانت را علم دل را به جای جان باشد سر بی




حکایت فارسی پایه ی ششم - - معنی شعر علم و عمل

پویا مصطفایی - حکایت فارسی پایه ی ششم - - معنی شعر علم و عمل - به سایت من خوش امدید - پویا مصطفایی




ٍٍسخنان بزرگان اندیشمندان در باره ارزش علم ودانش

آرامگه مشتاقان - ٍٍسخنان بزرگان اندیشمندان در باره ارزش علم ودانش - ای نسیم سحر آرامگه یار




معرفی چند علم مربوط به ادبيات

شعر سرای ایرانی - معرفی چند علم مربوط به ادبيات - سلام.اشعار ، رباعیات ، غزل ، قطعه و .




برچسب :