تجربیات مدون شده مربی دوره آمادگی تحصیلی آموزشگاه استثنایی اندیشه سال تحصیلی ۹۰ - ۸۹

تجربیات مدون شده مربی دوره آمادگی مقدماتی خانم فیضی طالب

"به نام آن خدایی که هر چیزی را جز به امانت نیافرید"

 مقدمه

در ابتدا کلمه  بود و کلمه نزد خدا بود و خدا معلم اول بود. و"محرم راز"ی می جست تا کلام مقدس خود را در جان و دل او به امانت بسپارد. اما آسمان، آفتاب، دریا، دشت، کوه، هیچ کدام امانت خدایی را نپذیرفتند و نتوانستند وبه قول حافظ:

آسمان بار امانت نتوانست کشید                 قرعه کار به نام من دیوانه زدند

پس به اشرف مخلوقات نظر کرد و اسما را به آدم آموخت و بدین گونه آدم اولین محرم راز و نخستین امانت پذیر خدا شد و مسئول شد این نور را در ظلمت کده جهان بگستراند واین چنین سلسله رسولان آغاز شد. معلمان بزرگ، پویندگان طریق حقیقت بر عرصه خاک آمدند و از آن پس این امانت الهی هر زمان به دست رسولی در آمد.

اکنون آن کلمه در دست ماست ودر نزد ماست و این آتش هم چنان گرمی بخش روزگاران است و هر روز و هر زمان به معلم شور و گرمی، به محصل نیاز به محبت و آموختن و به جامعه روح و جاودانگی می بخشد و اینکه :

"هر شمعی که در مدرسه و مکتبی به نام معلم روشن است، وام دار آن شمع ازلی است".

 تجربیات و فعالیت های کلاسی

 آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان یکی از وظایف مهم دستگاه تعلیم وتربیت است.و در این میان کودکان استثنایی گروه کم توان ذهنی به عنوان بچه های خاص و با نیازهای ویژه از اهمیت زیادی برخوردار است.آنچه مسلم است این است که قابلیت ها و تواناییهای این کودکان هر اندازه کم باشد از طریق برنامه های آموزشی مناسب می توان توسعه داد.

در اینجا قصد دارم یکی از خاطرات و تجربیات شیرین خود را بیان کنم که خود بیانگر روحیه مشکلات ذهنی و رفتاری و لزوم بکارگیری فنون خاص آموزش به این کودکان است.

در آن موقع مدرس پایه اول تدریس بودم. چند هفته از شروع سال تحصیلی گذشته بود که معاون مدرسه یک دانش آموز به نام فرهاد به کلاسم آورد. فرهاد با من و همکلاسی هایش ارتباط چشمی و کلامی نداشت در فعالیت های کلاسی همکاری نمی کرد و تکالیف کلاسیش را درست انجام نمیداد. اگر هم میخواستم در کلاس تمرینی انجام بدهد با حالت پرخاشگری وسایلش را پرت می داد و تا پایان ساعت قهر میکرد .

موضوع را با مدیر مدرسه در میان گذاشتم و گفت: ازطرف بهزیستی ثبت نامش کرده اند. به او یک نامه دادیم تا یکی از مربی های آن مرکز به مدرسه مراجعه کند.

روز بعد مربی اش آمد وعلت رفتار فرهاد را جویا شدم پدرش شهید شده بود و مادرش هم ازدواج کرده بود وآنها با توجه به مشکلات خانوادگی که داشتند تحت حمایت بهزیستی بودند. وضعیت او را به طور کامل بررسی کردیم.

فرهاد تکالیفش را انجام نمی داد و در کلاس دیکته نمی نوشت. قبل از هر چیز با او ارتباط صمیمانه ای برقرار کردم و خیلی به او محبت میکردم (چیزی که فرهاد برای سال ها از آن محروم بود) و جزء جزء کارهای درستش را تشویق میکردم به شکلی که به من علاقمند شده بود و به من اعتماد داشت.

برادرش را به مدرسه دعوت کردیم او مشکل ذهنی نداشت و در مقطع راهنمایی تحصیل می کرد از او خواستم که به فرهاد بیشتر توجه کند و با او دوست باشد و در انجام تکالیف مدرسه او را راهنمایی کند.

برایش برنامه ریزی کردم که بجزساعات کلاسی به شکل انفرادی مطالب آموزشی را در قالب بازی و شعر و نمایش  به او آموزش بدهم.

برای درس دیکته معلم بازی  میکردیم او معلم من می شد از من دیکته می گرفت. من کلمات را روی تابلو می نوشتم و از او می خواستم صدای اول یا آخر کلمات را به من بگوید. بعضی کلمات را هم عمداً  اشتباه می نوشتم و او به من می گفت: "اشتباه نوشتی" . سپس نوشته من را پاک می کرد و خودش شکل صحیح نوشتاری اش را می نوشت. کم کم او را به فعالیت وا داشتم.

 در جلسات بعدی جایمان را عوض میکردیم و این بارمن به او دیکته می گفتم و به این شکل نوشتن املا و روخوانی فارسی را انجام میداد.

در مراحل بعدی نوشتن دیکته را به دفتر املا انتقال دادم. خیلی جالب بود نوبت دیکته گفتن را به ذهنش می سپرد و از روز قبل میگفت: "فردا نوبت من است که به تو دیکته بگویم." در محیط کلاس به او مسئو لیت می دادم و او را تشویق میکردم دفتر مشق دانش آموزان را جمع آوری می کرد وبه بعضی از آن ها دیکته می گفت. روز به روز روابط اجتماعی و اعتماد به نفس بهتری پیدا می کرد.

مربی بهزیستی هم بهبود روابط او را در آن مرکز هم به مدرسه گزارش داد و این برای من یک تجربه خوشایند و حاصل تلاش و همکاری معلم مدیر مدرسه ومربی بهزیستی بود و اینجا ست که :

"آغوش گرم یک معلم یک زندگی است برای کمک به کودک یخ زده طوفان ها"

 _ آنچه در طول این سال ها باعث موفقیت من شده و فرایند یاد دهی- یادگیری را برایم زیبا و دلنشین کرده است  شناخت دقیق ویزگیهای اخلاقی ورفتاری و ذهنی دانش آموزان بود و همیشه جریان تدریس را متناسب با ویژگی های فراگیران و تفاوت های فردی که در آن ها می بینم پیش می برم.

_ از روش های تدریس متنوع و فعال استفاده می کنم آن چنان که همه فراگیران در جریان تدریس حظور فعال داشته باشند.

_ چند روز یک بار یکی از دانش آموزان را به عنوان کمک و همیار معلم انتخاب میکنم تا هم به من و همه دانش آموزان کلاس کمک کند. به این شکل دانش آموزان در قبال همه احساس مسئولیت می کنند و اعتماد به نفس بالایی پیدا میکنند.

_ یکی از روش های تربیتی که در قران هم بارها از آن نام برده است قصه گویی است و چون بچه ها  داستان را دوست دارند با توجه به  موضوع تدریس و منابعی که در اختیار دارم  برایشان قصه  می گویم.

_ هر چند وقت یک بار وضعیت فیزیکی و ظاهری و چیدمان کلاس و پوستر های آموزشی نصب شده بر روی دیوار کلاس را تغییر می دهم و متناسب با محتوای آموزشی پوستر های جدیدی نصب می کنم.

_ نمونه کارهای دانش آموزان را در کلاس نصب میکنم. دانش آموزان از دیدن  نمونه کارهای  خودشان لذت می برند.

_ در آموزش مضامین درسی از روش های حسی- حرکتی نقاشی انگشتی و خمیر بازی استفاده می کنم ومفاهیم آموزشی را در قالب فعالیت های هنری پیاده می کنم.

_ در جریان تدریس از حواس پنجگانه دانش آموزان استقاده می کنم مثلا در درس فارسی پایه اول که قبلا تدریس میکردم برای تدریس نشانه  "ه"  در درسی با نام هویج که این نشانه در آن آموزش داده می شد برای دانش آموزان هویج به کلاس می آوردم تا هویج بخورند و ضمن بیان طعم و مزه و خواص آن با این  نشانه و شکل نوشتاری کلمه هویج آشنا شوند و یا برای پرورش حس بینایی و حرکتی دانش آموزان دوره آمادگی از آن ها می خواهم انگشت دست  خود را روی سطوح نرم و زبر  از راست به چپ  حرکت میدهند و حس لامسه آن ها تقویت می شود و یا بر روی یک سطح شکر و نمک می  ریزم واز آن ها می خواهم انگشت سبابه دست غالب خود را از راست به چپ روی آن سطح حرکت بدهند و خطوط راست و خمیده ترسیم کنند. و مزه آن ها را بیان کنند. در ضمن این کار پرورش حس چشایی را هم کار می کنم که جزو محتوای آموزشی این دوره است.

_ زمانی که در پایه اول تدریس می کردم مفاهیم ریاضی را در قالب بازی به دانش آموزان می آموختم و آن را با مهارتهای حرکتی هم گام می کردم.

_ دانش آموزان از موسیقی لذت می برند برای همین در حین انجام تکالیف برای آن ها متناسب با موضوع کار آهنگ شاد یا ملایم از طریق ضبط صوت در کلاس پخش می کنم.

_ برخی مواقع برای آن ها بعد از انجام تکالیف به مدت تقریبا ده دقیقه از تلویزیونی که در کلاسم است کارتون پخش میکنم و دانش آموزان واقعا لذت میبرند و گرمی و صفای محیط خانواده برایشان تداعی میشود.

_ نرم افزارهایی که متناسب  با موضوعات درسی دانش آموزان کلاس است به کمک مدیر مدرسه تهیه می کنیم و از آن ها استفاده میکنم.

_ درتدریس از وسایل آموزشی فراوان استفاده میکنم و مفاهیم برایشان عینی و ملموس می شود.

_ دانش آموزان را به روش های مختلف تشویق می کنم مثل تشویق کلامی، غیر کلامی، لمسی برچسب و جایزه دادن.

_ شعر هایی متناسب با درس شان تهیه میکنم و در خلال آموزش برایشان می خوانم و آن ها دست می زنند.

با استفاده از تجاربی که کسب کرده بودم و شماری از آن ها را بیان کردم. در جشنواره الگو های مناسب تدریس در سال تحصیلی 88-87در دوره آمادگی رتبه دوم کشوری را کسب نمودم. اما هنوز راهی بی پایان در پیش دارم و به نظر خودم به قطره ای از دریای بی کران دانش و معرفت دست یافته ام و هنوز نیاز مند تجربه آموزش و یادگیری بیشتر هستم.

  نتیجه گیری

 هر دانش آموزی روان شناسی  خاص خود را دارد و به تعداد دانش آموزان روی زمین ما باید روش تدریس داشته باشیم و برای آموزش و تربیت هر کودک از دریچه خاص خودش وارد شویم تا بتوانیم موفق شویم و من هم همچنان این جمله با معنی شهید رجایی را زمزمه می کنم که:

"اشتباه کردم معلمی را انتخاب کردم چرا که مسئولیت آن سنگین است و اگر قرار باشد بار دیگر آزادانه شغلی را انتخاب کنم باز همین  ا شتباه را تکرار میکنم ."

چرا که به گفته مقام معظم رهبری کودکان استثنایی به راستی بهشتیان روی زمین هستند وچه لذتی بالاتر از هم جواری  با این بهشتیان.

  "و سلام"

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


مطالب مشابه :


تجربیات مدون آموزشی

تجربیات مدون دبیران و کارمندان تجربیات یک مدیر تجربیات یک مدیر مدرسه




تجربیات مدون شغلی

باید بپذیریم وقتی که یک نظام آموزشی بر آن به عهده مدیر قرار داردکه تجربیات مدون




تجربيات مدون

تجربیات یک معاون و مدیر مدون شده دبیران و معاونین مدرسه. تجربیات مدون کارشناس




تجربیات مدون شده معاونین آموزشگاه در سال تحصیلی ۹۰ - ۱۳۸۹

تجربیات مدون شده بخصوص که مدرسه ما از جمله که هدف فقط انتقال تجربیات از یک همکار




تجربیات مدون شده مربی دوره آمادگی تحصیلی آموزشگاه استثنایی اندیشه سال تحصیلی ۹۰ - ۸۹

تجربیات مدون شده مربی دوره بود که معاون مدرسه یک دانش آموز با مدیر مدرسه در




تجربیات معاون مدرسه راهنمایی امیر کبیر

تجربه کاری اجراء برنامه های آغازین مدیر تجربیات معاون مدرسه در سطح ناحیه یک




تجربیات و پیشنهادات معاونین آموزشی مدرسه حضرت زینب(س)

تجربیات معاونین تجربیات و پیشنهادات معاونین آموزشی مدرسه حضرت و دادن امتیاز توسط مدیر




تجربیات مدون دبیر

تجربیات مدون یک دبیر زبان انگلیسی : تجربیات معاون و مدیر مدرسه. تجربیات دبیر




تجربیات معاون مدرسه راهنمائی سعادت

تجربیات معاون مدرسه یک معاون قبل از و همچنین مدیر مدرسه، معلم، حتی




دانلود رایگان تجربیات مدون اموزگار ابتدایی

عزیزان و دسترسی به تجربیات مدون آماده در اینترنت به و مدیر مدرسه تجربیات یک




برچسب :