مصاحبه با مدیر شرکت ملی حفاری

گفتگو با مهندس حیدر بهمنی مدیر عامل شرکت ملی حفاری ایران

عنوان: رمز موفقیت ما در حفظ روحیه بسیجی است.

آشنایی‌مان با مهندس بهمنی از تعریف خاطراتش در یک کنگره آغاز شد. خاطراتی که بیشتر از جنبه‌های شخصی، ماهیتی ملی داشت و مربوط به همه ما می‌شد. اینکه چطور عده‌ای کارگر و متخصص ایرانی بدون هیچ پشتوانه و پیشنه قبلی دست به خاموش کردن چاه‌های نفت آتش گرفته در زمان جنگ می‌زنند، هر طور که حساب کنیم خاطره‌ای ملی‌ است تا داشته‌های شخصی مردی که در یک ظهر گرم خرداد ماهی به دفتر کارش رفتیم و ساعتی را با هم به گفتگو پرداختیم.

مهندس حیدر بهمنی، مدیرعامل شرکت ملی حفاری ایران که دستاوردهای صنعت نفت کشور را مرهون روحیه بسیجی می‌داند و خود نیز به بسیجی بودنش افتخار می‌کند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ورود به ساختمان مرکزی وزارت نفت از ورود به هر مکان دیگری سخت‌تر است. عکست را می‌گیرند و روی برگه ملاقات چاپ می‌کنند و کمی سوال و جواب تا بالاخره اجازه ورود صادر شود و خودت را در راهروهای یکی از حیاتی‌ترین ساختمان‌های موجود در ایران ببینی.

نفت مهم است و ساختمان وزارتخانه‌اش هم مهم. فردی هم که قرار بود با او ملاقات کنیم شرکت مهمی را اداره می‌کند. اما چیزی که ما را به اینجا کشانده بود، تناسبی با مسائل اقتصادی نداشت،‌ ما به دنبال گنجینه‌ای می‌گشتیم که در دل تک تک رزمندگان این مرز و بوم نهفته است. چه آنهایی که اسلحه به دست گرفتند و چه افرادی که سیاهی نفت را با سرخی خون‌شان به هم آمیختند تا: "جریان نفت ما در سراسر جنگ حتی یک ساعت هم قطع نشود".

این حرف را بهمنی زد. از پشت میزی حرف می‌زد که قبل از انقلاب 46 شرکت خارجی به اتفاق آن را اداره می‌کردند و حالا با فکر و همت ایرانی،‌ همه آن 46 شرکت جای خود را به شرکت "ملی" حفاری ایران داده‌اند:

" شاید کمتر کسی بداند که شرکت ملی حفاری ایران در آغاز انقلاب و با فتوای امام خمینی (ره) تشکیل شد. حتی بعد از ملی شدن صنعت نیز ما در بخش حفاری فاقد نیروهای متخصص بومی بودیم و تنها اتفاقی که در این بخش افتاد انتقال وابستگی‌مان از انگلیسی‌ها به آمریکایی‌ها بود. اما با پیروزی انقلاب اسلامی و اعمال تحریم ایران از سوی ابرقدرتها، با فرمان امام خمینی شرکت ملی حفاری تشکیل و راه استقلال و اتکای به نفس را در پیش گرفت".

نفت در ایران تاریخچه‌ای آمیخته با پول و قدرت و جنگ و خون دارد. ردش را بگیری از چاه‌های نفت مسجد سلیمان سر درمی‌آوری و کمپانی‌هایی که با کشف نفت در ایران یک به یک مثل قارچ سر برآوردند و گوشه‌ای از این صنعت گران قیمت را به نام خود کردند. حتی شاید در جایی از این تاریخچه نگاهت بلغزد روی دست خط گچی شاپورجی ـ جاسوس زاده انگلیسی مسلک ـ  که بعد از کودتای 28 مرداد روی میز محاکمه دکتر مصدق نوشت: " ماموریت انجام شد" شاپور ماموریتش را انجام داد و وابستگی نفت ما در بخش‌های مختلف از انگلیس به آمریکا منتقل شد. اما با پیروزی انقلاب اسلامی به واقع صنعت نفت ایران به استقلال رسید و حتی جنگ بر سرعت این اتکای به نفس افزود:

" در جنگ صدام به سراغ نفت ما رفت تا شریان اقتصادی ایران را قطع کند. چاه‌ها و تاسیسات نفتی ما در این زمان مرتب از سوی هواپیماهای دشمن مورد حمله قرار می‌گرفتند و با وجود تحریمها، این خود نیروهای بومی بودند که در پی حفظ صادرات نفت برآمدند و با روحیه ایثارگری و بسیجی وار حتی یک ساعت هم اجازه قطع صادرات نفت را آن هم در شرایط بحرانی جنگ ندادند".

از شروع جنگ تاریخچه نفت فشرده و پر تلاطم می‌شود. هر روز مورد هدف قرار گرفتن چاهی یا تاسیساتی نفتی در گوشه و کنار کشور، متخصصان داخلی را به جهادی سخت فرا می‌خواند و از همین زمان خلاقیت‌ ایرانی همگان را شگفت زده می‌کند:

" وقتی که بوستر( تاسیسات تقویت فشار نفت) اهواز را بمباران کردند، همزمان وزیر نفت وقت،‌آقای آقازاده به اهواز آمد و در چنین شرایطی عده‌ای به جمع آوری جنازه‌ها می‌پرداختند و عده‌ای به مهار آتش و گروه سوم خرابی‌ها را تعمیر می‌کردند. به گونه‌ای که همان روز ساعت 7 بعدازظهر تاسیسات دوباره شروع به کار کرد. شاید شنیدن این ماجرا برای خیلی‌ها کار راحتی باشد، اما اینکه یک کارخانه بمباران و ویران بشود و همان روز تعمیر و به کار خود ادامه دهد،‌ چیزی نیست که به راحتی بتوان از کنار آن گذشت. نیروهای دلسوز ایرانی در صنعت نفت بارها در طول جنگ چنین صحنه‌هایی را خلق کردند".

ماجرای بوستر اهواز در برابر سایر خاطراتی که بهمنی تعریف می‌کرد، خیلی هم شگفت انگیز نیست. مثلا وقتی که دشمن در دهلران پنج چاه نفت را مورد هدف قرار می‌دهد، نیروهای وزارت نفت برای خاموش کردن این چاه‌ها از خط رزمندگان خودی نیز به عراقی‌ها نزدیکتر می‌روند. به گونه‌ای که:

" فاصله ما با دشمن حتی از رزمندگان خودمان هم نزدیکتر بود. تنها 1200 متر از خط عراقی‌ها فاصله داشتیم و در میان آتشی که برسرمان می‌بارید به کار خودمان ادامه می‌دادیم. چنانچه شهید سلطانی مورد اصابت قرار گرفت و سرش از تن جدا شد. نکته جالب در این ماجرا این بود که ما تا آن زمان از دانش اتفای حریق چاه‌های نفتی بی‌بهره بودیم و در چنین وضعیتی زیر آتش شدید دشمن آن چاه‌ها را خاموش کردیم. اصولا خاموش کردن آتش مهیب چاه‌های نفت کار بسیار دشواری است. هم اکنون نیز شرکت‌های معدودی در جهان وجود دارند که می‌توانند آتش سوزی‌های شدیدی مثل حریق چاه‌های نفت را مهار کنند. چنانچه در ماجرای آتش گرفتن چاه‌های نفت کویت، در کنار یک شرکت آمریکایی که با سر و صدای زیادی اتفای حریق همه چاه‌های کویت را در دست گرفته بود، متخصصان ما به آنجا رفتند و بسیار بهتر و سریعتر از آن شرکت، چند چاه نفت مشتعل را خاموش کردند. عملکرد ما در کویت به نحوی بود که حتی خود آمریکایی‌ها شگفت زده شدند و به ناچار دانش ما را در این زمینه پذیرفتند. یکی از خصوصیات ما در مهار آتش چاه‌های نفت، ابتکار و سرعت عمل‌مان است. در زمان جنگ وقتی که دشمن بی بی حکیمه یک را مورد حمله قرار داد، کارشناسان اعلام کردند که راه اندازی آن حداقل دو سال طول می‌کشد. هم اینک نیز اگر مورد مشابهی اتفاق بیفتد به لحاظ کارشناسی چنین زمانی را برای مشکل به وجود آمده در نظر می‌گیردند، اما ما میدان نفتی بی‌بی حکیمه را در مدت چهار ماه راه اندازی کردیم".

ماجرای خصومت دشمن با چاه‌های نفت ایران حتی بعد از جنگ نیز ادامه پیدا می‌کند و در سال 1371 عده‌‌ای از منافقین به مخزن اصلی چاه نفت اهواز 50 راه پیدا می‌کنند و با انفجار این مخزن، به قول بهمنی حماسه‌ای را برای نیروهای متخصص ایرانی رقم می‌زنند:

" حفر آن چاه در زمان طاغوت به دست آمریکایی‌ها صورت گرفته بود و نفوذ به مخزنش هم با نقشه‌ای انجام گرفت که آمریکایی‌ها در اختیار منافقین گذاشته بودند. به جرات می‌توانم بگویم اتفای حریق این چاه با شعله‌های آتش صد متری و حرارت 1500 درجه سانتی گرادی یک حماسه تاریخی بود که دشمن ناخواسته افتخار آن را نصیب ما کرد. در آن آتش سوزی روزانه مقادیر بسیار زیادی نفت می‌سوخت و ما با علم به اینکه چنین سرمایه‌ای از کشور به هدر می‌رود به جنگ با چنین غول مهیبی رفتیم. شهید عزیز الماسی و شهید دوستانی دو نفر از همکاران ما بودند که در این راه جان خود را از دست دادند. شهید الماسی متخصص انفجار و از نیروهای سپاه بود که به درخواست ما از لبنان به ایران آمد و قصد ایجاد انفجارهای هدایت شده در دهانه چاه را داشت که فشار مکش چاه او را در عرض چند ثانیه بلعید و چند متر آن طرفتر جسدش را روی زمین پرت کرد. شهید دوستانی نیز به همین ترتیب به شهادت رسید تا یکبار دیگر حفظ حریم این آب و خاک با اهدای خون بهترین جوانان ایرانی انجام گیرد".

ماحصل چنین اقداماتی توسط متخصصان ایرانی کسب استقلال در زمینه حفر چاه‌های نفتی و به دست آوردن دانش پیچیده اتفای حریق این چاه‌هاست که به گفته بهمنی اکنون، اکنون صنعت نفت ایران با اتکا به این دستاوردها انجام پروژه‌هایی را در سایر کشورها برعهده گرفته است:

پس از اتفای حریق چاه نفت اهواز 50 اعتماد به متخصصان ایرانی به منتهای خود رسید و خاموش کردن بخشی از چاه‌های نفت کویت در حضور شرکتهای باسابقه آمریکایی یکی از نتایج آن بود. هم اکنون ما به آن اندازه از اعتماد به نفس رسیده‌ایم که در ماجرای چاههای نفت مکزیک اعلام آمادگی کرده‌ایم تا برای رفع مشکل اقدام کنیم. مدتی هم هست که در ترکمنستان حضور داریم و حفر چاه‌های نفتی لیبی نیز از دیگر اقدامات ما است.

اینکه چطور یک کشور در حال تحریم و جنگ، آن همه وابستگی صنایع پیچیده نفتی خود را به استقلال و حتی صدور تکنولوژی مبدل می‌سازد، سوالی بود که بهمنی چنین پاسخی به آن داد:

" اکنون 60 درصد تمامی امکانات صنایع نفت داخلی است و اگر کسی ادعا می‌کند که متخصصان ما قادر به اداره این صنعت نیستند مدرکی دال بر آن ارائه کنند. چنین موفقیت‌هایی تنها یک رمز دارد و آن همدلی و از جان گذشتگی کارکنان و متخصصان ما بود که همگی برای اعتلای کشور و نظام اسلامی بسیجی‌وار انجام وظیفه می‌کردند. وقتی که حضرت امام فرمان تاسیس شرکت ملی حفاری را داد همه کارکنان به تبعیت از مقام ولایت برآمدند و همین تاسی به رهبری ایشان بود که ما را از تفرقه و منیتها دور کرد و امروز ماحصل آن را می‌بینیم. اکنون نیز اگر می‌خواهیم پیشرفتها را با همان قدرت و سرعت به جلو ببریم، باید حول محور ولایت قدم برداریم و با همان روحیه بسیجی و ایثارگری تنها به فکر اعتلای کشورمان باشیم. هر چند که متاسفانه بعد از جنگ رفته رفته این روحیه از ما سلب شد و بسیاری از مشکلاتی که اکنون کشور ما با آن دست به گریبان است، از میان رفتن روحیه جهادگری و بروز منیت‌ها و چشم و همچشمی‌هاست. در زمان جنگ اگر کسی خوب کار می‌کرد همه پشت او می‌ایستادند، اما بعدها وضع برعکس شد و افراد شایسته با سوء نیت برخی دیگراز صحنه خارج شدند. این انقلاب و نظام با شیره جان مردم به اینجا رسیده و نباید برخی از افراد منافع شخصی خود را به آن ترجیح دهند و با اقدامات تفرقه افکنانه باعث شادی دشمنان شوند. رمز موفقیت ما تنها یک چیز است و آن ترویج روحیه بسیج و ایثارگری و گرد آمدن در حول محور رهبری و تمکین از ولایت فقیه است".


مطالب مشابه :


استخدام شرکت نفت سال 91

اطلاعیه مهم در خصوص آخرین مرحله تکمیل ظرفیت جذب شرکت ملی نفت به مصاحبه خود و مکان و




خبر مهم درباره آخرین مرحله تکمیل ظرفیت جذب شرکت ملی نفت ایران

خبر مهم درباره آخرین مرحله تکمیل ظرفیت جذب شرکت ملی نفت به مصاحبه خود و مکان و زمان




تور دبي شرايط استخدام شرکت نفت اعلام شد

از زمان و مکان مصاحبه خود ?? روز بعد از اتمام مهلت ثبت نام به سايت شرکت پالايش نفت کرمانشاه




مصاحبه با مدیر شرکت ملی حفاری

مصاحبه با مدیر شرکت ملی ورود به ساختمان مرکزی وزارت نفت از ورود به هر مکان دیگری سخت‌تر




آگهی استخدام 24 نفر در شرکت پالایش نفت کرمانشاه- مهر 92

آگهی استخدام 24 نفر در شرکت پالایش نفت و مصاحبه استخدامی شرکت و مکان مصاحبه




استخدام شرکت ملی نفت سال ۹۲+ نتایج اعلام شد

خراسان شمالی،زمان و مکان دعوت به مصاحبه آزمون استخدامی نهاد شرکت نفت,




انعکاس صدا و جوابیه شهرداری به پیامکها

نفت * چرا در مصاحبه شماره قبل در شرکت نفت هر تابلو معرفی این مکان زیبا قبل از




پیدا کردن مکان افراد با استفاده از شماره تلفن

سوالات آزمون استخدامی، سوالات مصاحبه - پیدا کردن مکان افراد با وزارت نفت شرکت ذوب اهن




برچسب :